eitaa logo
فلسفه علوم اجتماعی
418 دنبال‌کننده
34 عکس
9 ویدیو
39 فایل
تاملاتی در باب «فلسفه، امر اجتماعی و نظم» ارتباط با ادمین: مهدی سلطانی @msoltani41
مشاهده در ایتا
دانلود
انسانی که کنترل می شود، انسانی که حکمرانی میشود و انسانی که ولایت را می پذیرد. چندی است که نیروهای دغدغه مند انقلاب، ایده هایی را ناظر به حکمرانی مطرح می کنند و تلاش دارند تا حوزه های مختلف حیات اجتماعی را ناظر به این ایده، سیاستگذاری نمایند. اگرچه در این باره نیاز به نوشتن کتاب و کتاب هاست، اما «نقد را به نسیه فروختن» در فضای موجود خطاست. در حیطه ی سیاستی و حاکمیتی، مبتنی بر نگاه های موجود، سه رویکرد قابل تحلیل است. رویکرد اول، با نگرشی کنترلی، سعی در مهار انسان، به عنوان انسانی که ساحت های موجود در او، باید با سرکوب و از بین بردن برخی به نفع برخی دیگر پیش رود، منطق پیشرفتی را رقم می زند که در آن این انسان، اگرچه در یک نظم پایدار و با ثبات قرار دارد، اما این سرکوب، او را در قفس آهنینی گرفتار می نماید که برای خروج از این قفس، تلاش می کند. در این وجه، قدرت، حاکمیت بنیاد پیش می رود و چهره ی آن، همان چهره ی هابزی قدرت است. در این رویکرد، تکنیک های عام مطیع سازی و شرایط حبس دائم به کار گرفته می شود . منطق سرمایه داری اولیه، که وبر آن را برگرفته از اخلاق پروتستان می داند، و زهد پروتستانی در آن بیداد می کند، بر طبق این نگرش است. در نگاه سیاستی ماخوذ از این نگرش، مکررا تلاش می شود تا ساختارهای بوروکراتیکِ منسجم و منظمی ایجاد شود. به نظر می¬رسد، چله ی اول انقلاب اسلامی، در بسیاری از ساختارها، فارغ از دسته بندی های سیاسی، دأب این مساله، در حاکمیت، بسیار جدی بود. این که ساختارهای منظم و منسجم، بتواند نقش کنترل گرانه ی خود را به خوبی ایجاد کند.( سال های ابتدایی انقلاب و حضور چشمگیر و مسئولیت مدارانه ی مردم را فاکتور بگیرید، چرا که مساله، رویکرد سیاستی و مدیریتی حاکمان است.) اما در اوان چله ی دوم انقلاب اسلامی، بحران ناکارآمدی، موجب شد تا شاهد یک چرخش نظری به سمت مفهوم حکمرانی باشیم که شاید اگر بنیادهای این نگاه، دقیق و عمیق فهم شود، فارغ از نگاه انسان انقلابی دغدغه مند و حتی انسان مسلمان ایرانی، هر آزاد و آزاده ای از آن روی خواهد برگرداند. در منطق حکمرانی، دعوا بر سر قدرت را تک تک سلولهای اصحاب آن، که اهل علوم انسانی اند، فریاد می زنند. چون انسانی که در این نگرش بر او حکمرانی می شود، انسانی است که در حیات گیاهی و حد اکثر حیات ضعیف حیوانی، توصیف شده است و رو به سوی انفعال دارد و ابرانسانی، با تمنای قدرت -که شرط اصلی حضور و ظهور اوست- بر مسند بالاتری تکیه می کند تا آن موجود منفعل درگیر امیال و غرایز و رانه ها، لحظه به لحظه، سیاستگذاری شود. در اینجا، نظام دانش علوم انسانی ، والاترین جایگاه را خواهد یافت، چون تنها اوست که توان پیاده سازی میکروفیزیک قدرت و نشاندن قدرت، در خردترین و ریزترین عرصه های حیات انسانی را داراست. تعریف انسان در نگرشی که نه اراده و اختیار دارد، نه مسئول است و نه آگاهی و خودآگاهی ویژه¬ای برای او قلمداد می شود، حکمرانی خانواده، حکمرانی عرصه ی تعلیم و تربیت، حکمرانی فضای مجازی و ...را ممکن می سازد. ایده¬ی دولت حداکثری نیز در این رویکرد، محور قرار می گیرد. این چرخش نظری، به شدت برای انقلاب اسلامی مخاطره آمیز است، چرا که انقلاب را از ذات خود، یعنی شعار آزادی و استقلال و حفظ کرامت انسانی و شوون مختلف «انسان ولایتمدار مسئول» تهی می سازد. تاکید مکرر امامین انقلاب اسلامی، بر مردم و تشریح رسالت مردم و حفظ جایگاه «تکلیف و مسئولیت» برای مردم، به طرز کاملا مشهودی، مقابل نگرش حکمرانی است. حاکم، خادم و مقامی است که مورد سوال و بازخواست قرار می گیرد تا مشخص شود آیا حقیقت را محور قرار داده است یا خیر ! این انسان زنده ی مختار و آزاد است که به میزان پذیرش انسانی و اجتماعی ولایت است که حیات اجتماعی به سمت حقیقت را رقم می زند و عرصه برای «ولایت دین» گسترده تر یا مضیق و محدودتر می گردد. اگرچه نگرش حق-تکلیفی، جایگاه حاکم را نیز مشخص می سازد، اما وظیفه ی حاکمیت و دولت اسلامی، اجرای احکام اسلامی در ساحت کلان و از میان برداشتن موانع کسب فضایل انسانی و اسلامی است و بیش از این، تنها نقش یاریگری مردم در مسیر نیل به سعادت را ایفا خواهد نمود و نه تفتیش و فرم دهی به تمام ساحات وجودی انسان ها را. لذا دولت، با حمایت از موجوداتی«مسئول» به نحو تشکیکی، نظم را ایجاد می نمایند. @azmanegasht
ظرفیت‌شناسی حکمت متعالیه در تولید علم دینی، بخش ۱، حمید پارسانیا.wma
10.32M
ظرفیت‌شناسی حکمت متعالیه در تولید علم دینی، بخش یکم حمید پارسانیا دی۱۳۹۲ دانشگاه علوم اسلامی رضوی @hparsania
ظرفیت‌شناسی حکمت متعالیه در تولید علم دینی، بخش ۲، حمید پارسانیا.wma
9.01M
ظرفیت‌شناسی حکمت متعالیه در تولید علم دینی، بخش دوم حمید پارسانیا دی۱۳۹۲ دانشگاه علوم اسلامی رضوی @hparsania
جلسه اول جامعه شناسی استاد سلطانی 99.07.12.mp3
22.72M
درسگفتارهای کتاب جهان های اجتماعی مرکز فقهی ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف پاییز ۱۳۹۹ جلسه اول @philosophyofsocialscience
هدایت شده از فلسفه علوم اجتماعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درسگفتارهای کتاب جهان های اجتماعی مرکز فقهی ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف پاییز ۱۳۹۹ جلسه دوم @philosophyofsocialscience
هدایت شده از فلسفه علوم اجتماعی
1 [کيفيت کم].mp3
21.7M
درسگفتارهای کتاب جهان های اجتماعی مرکز فقهی ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف پاییز ۱۳۹۹ جلسه سوم @philosophyofsocialscience
هدایت شده از فلسفه علوم اجتماعی
Z0000036 [کيفيت کم].mp3
18.17M
درسگفتارهای کتاب جهان های اجتماعی مرکز فقهی ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف پاییز ۱۳۹۹ جلسه پنجم @philosophyofsocialscience
Z0000036 [کيفيت کم].mp3
18.17M
درسگفتارهای کتاب جهان های اجتماعی مرکز فقهی ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف پاییز ۱۳۹۹ جلسه ششم @philosophyofsocialscience
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
انا لله وانا الیه راجعون ⬛️ آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی دار فانی را وداع گفت 🔸خبرهای تکمیلی در حوزه‌نیوز مخابره می‌شود... @HawzahNews| خبرگزاری‌حوزه
حاج قاسم علوم اجتماعی کیست؟ سرداربزرگ اسلام حاج قاسم سلیمانی مجاهد «شهید مقاومت امت اسلامی» درمیدان عمل تجدّد استکباری و تحجّراستسلافی است. حاج قاسم علوم اجتماعی نیز آموزگاربزرگ و مجتهد «شهید مقاومت امت اسلامی» درمیدان نظر تجدید استکمالی و تمدّن استخلافی است. کسی است که صورت بندی نظری «شهادت»، «مقاومت» و «امت» را در ساحت هستی شناختی، انسان شناختی و جامعه شناختی انجام دهد.
حاج قاسم علوم اجتماعی کسی است که صورت بندی نظری «شهادت»، «مقاومت» و «امت» را در ساحت هستی شناختی، انسان شناختی و جامعه شناختی انجام دهد. کسی که در میدان نبرد نظری با روشنگری تجددگرا و روشنفکری تقلیدی، نظریه پردازی چگونگی «مقاومت امت در عالم شهادت» را هدف و وظیفه خود بداند. روشن است که دستیابی به این هدف جز با روشنگری اجتهادی و روشن فقهی نوآورانه از فقه الانوار و المعارف تا فقه الاحکام و الشرایع ممکن نیست. کار نظریه پرداز و مجتهد نظر کردن به حقیقت و آزاد کردن آن از بند جزمیت و جهالت است. امروز در امت اسلامی هر منتقد روشنگری برای این کار خود را در دوراهی «تسلیم و تقلید» یا «مقاومت و اجتهاد» می یابد چراکه او در زمینه و زمانهای اندیشه ورزی میکند که در یک سو جریان دین فهمی متحجر و متجمّد در کنار جریان ترجمه و مصرف اندیشه متجدد لیبرال غربی که با همان جزمیت اندیشه مارکسیسم شرقی در فضای آکادمیک سربرافراشته و ساحت تفکر انسان مسلمان را به «تعطیل، تسلیم و تقلید» فرا می خواند قرار دارد و در سوی دیگر نیازهای و مسائل امت اسلامی در کنار نهضت نرم افزاری و تولید علم، که با همان قطعّیت انقلاب شکوهمند اسلامی ظهور نموده و ساحت تفکر او را به اجتهاد و نوآوری فرا میخواند. حاج قاسم علوم اجتماعی کسی است که شهامت عبور از فضا وگفتمان «ترجمه، تکرار، تسلیم و تقلید» به فضا و گفتمان «تفکر، ابداع، مقاومت و اجتهاد» دارد. درگفتمان علمی «ترجمه» که در مواجه با مدرنیته غربی است؛ کسی متفکرتر دانسته می شود که مترجم تر باشد. چنین کسی جرئت و اجازه اجتهاد در برابر غرب را ندارد. او تنها مجاز است در طول فرهنگ ترجمه بیندیشد نه عرض آن. چراکه تالیفات فیلسوفان، جامعه شناسان، فرهنگ شناسان، ارتباط شناسان، روان شناسان، اقتصاد دانان، حقوق دانان و دانشمندان غربی متون علمی و البته مقدس شده اند که شیوه و چگونگی حرکت فرد و جامعه انسانی را در مسیر توسعه و رفاه به خوبی نشان داده و می دهند. این متون تنها نیازمند ترجمه و بومی سازی اند. برای چنین کسی در جامعه ما «قال الکانط و الهیجل» و «قال الوبر و الدورکهایم» در ردیف «قال الله و الرسول» و «قال الباقر و الصادق(ع)» نشسته و او را از زحمت تفکر و اجتهاد راحت نموده است. در گفتمان «تقلید» نیز که در مواجه با سنت بومی است کسی متفکرتر دانسته می شود که مقلدتر باشد. در این گفتمان در میانه سخنان اجتهادی «الاستاذ البشر» و «صدرالمحققین» و «العلامه المجتهدین» در فقه اکبر و اصغر جایی برای اندیشه ورزی و نوآوری «اصاغر الطلاب» نیست. گویی آنان چنان اجتهاد جامع و کاملی داشتهاند که به همه پرسش های و نیازهای امت اسلامی برای همه اعصار و امصار پاسخ داده اند. تراث و روش آنها فقط باید تدریس، تدرّس، تفسیر و تشریح شوند لذا از تکرار مکررات «قال الشیخ» و «قال الاخوند» ذره ای نباید تردید داشت و لو یقین داشته باشیم هیچ ثمره عملی و مفیدی نداشته باشد. روشن است که لبّ سخن هر دو گفتمان « تقلید» است. البته گفتمان نخست چشم به ظاهرحال بیگانه غربی دوخته و گفتمان دوم دل در گرو گذشته خودی دارد. اولی وضع ظاهری و فعلی انسان غربی یا همان مدرنیته غربی را همان وضع معهود دانسته و تراث موجود را مانع رسیدن به آن می داند دومی تراث موجود را وضع معهود تلقی کرده و ذهن دانشور و دانشجوینده را تنها به تکرار، شرح و تفصیل تراث نه نقد، بسط و نوآوری فرا می خواند. راهبرد هر دو نیز یکی است یعنی تسلیم و تقلید با این تفاوت که اولی ذهن اندیشه ورز امت را به تسلیم به اندیشه مدرن و تقلید بومی شده از غول های سکولار مدرنیته غربی فرا می خواند. و دومی به رکود و تسلیم در برابر اندیشه ناکارآمد سنتی خودی و تقلید مطلق از بزرگان سنت بومی دعوت می کند
« حاج قاسم علوم اجتماعی» در مقابل این دو گفتمان باور دارد که انقلاب اسلامی آغاز عصر روشنگری اسلامی و احیای تفکر دینی برای ساخت تمدن نوین اسلامی است. عصری که صدای بلبلان نوخواسته امت اسلامی در لابلای پژواک سهمگین صدای خفاشان پیر تمدن جدید غرب و طوطیان مقلد غربزده آن باید شنیده شود و نظریههای منجمد شده گلادیاتورهای نظری کلاسیک و جدید غرب در کنار اندیشه های راکد و ناکارآمد سنت تاریخی خود به میدان نقد و تفکر اجتهادی سربازان و مجاهدان جوان اندیشه مقاوم و محکم اسلامی فراخوانده شوند. ویژگی اساسی روش شناسیِ انتقادیِ تعالی بخش او و مکتب اش « پاسخ گویی به خدا»، « پاسخ گویی به امت» و« پرسشگری مسئولانه و نقد ملتزم، متعهد و سازنده » و یا به عبارت دیگر«نظریه شهادت»، «نظریه امت» « نظریه مقاومت» است. مقاومت در کاربردشناسی دیدمان و شنیدمان اسلامی با چهار معنای اساسی « قیام(ایستادن)، قوم(گروه ایستاده)، قومَة (بیداری)و قِیم(ارزشها)» پیوند مستحکم دارد مقاومت نه رسیستنس(resistance) رهایی بخش گفتمان مدرن انتقادی و نه آرام بخش پست مدرنیسم فوکوی یا پست کلونیالیسم(Postcolonialism) ادوارد سعید یا استورات هالی است و نه انتظار تعطیل بخش اخباری و تفکیکی بلکه مقاومت در معنای حکمی تعالی یافته و تعالی بخش آن «قیام» نظری و عملی «قومِ» «قومت» و صحوت یافته است برای دفع شروری که امت در زمان غیبت «قائم(عج)» در جهان شهادت بدان مبتلی شده اند البته مبتنی بر «قیم» فطری و ارزشهای انسانی که دین «قیّم» خاتم تکمیل اش کرده است. حاج قاسم علوم اجتماعی، معلم شهیر، فقیه شهید و حکیم مجاهدی است که گفتمان تحجر و تجمّد قدرت نقد اندیشه اجتماعی مطهراش را ندارد و گفتمان ترجمه و تقلید توان مناظره با مصباح اندیشه فرهنگی اش را ؛ لذا اقدام به ترور شخص یا شخصیت اش می کند. حاج قاسم علوم اجتماعی ، استاد شهید علامه حاج مرتضی مطهری( و بخوانیم استاد شهیرعلامه حاج محمد تقی مصباح) است. علی اصغر اسلامی تنها
جامعه شناسی عمومی استاد سلطانی 99.09.01.mp3
17.84M
درسگفتارهای کتاب جهان های اجتماعی مرکز فقهی ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف پاییز ۱۳۹۹ جلسه هفتم @philosophyofsocialscience
جامعه شناسی عمومی استاد سلطانی 99.09.01.mp3
17.84M
درسگفتارهای کتاب جهان های اجتماعی مرکز فقهی ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف پاییز ۱۳۹۹ جلسه هشتم @philosophyofsocialscience
مقاله: مفهوم زمان و تكوين موضوع علم اجتماعي در انديشه هايدگر چکيده علم اجتماعي، همچون هر علمي، از ارکان ثلاثة موضوع، غايت و روش تشکيل شده است. اين مقاله سعي دارد با بررسي مفهوم زمان در انديشة مارتين هايدگر، موضوع علم اجتماعي را بر اساس تفکر هايدگر توضيح دهد. بنابراين، ضمن توضيح مختصري، در خلال مقايسة نظرات هايدگر و ماکس وبر و تبيين جايگاه زمان در انديشة او، نحوة شکل‌گيري و تکوين امر اجتماعي که موضوع علم اجتماعي است، شرح داده شد. علم در نگاه هايدگر، امري تاريخي است که با بنياد و وجود آدمي نسبتي دارد؛ واکاوي اين نسبت ما را به ساحت خيال استعلايي و اگزيستانس خواهد کشاند و مواجهة دازاين با وجود را که امري است که در زمان رخ مي‌دهد، منکشف خواهد کرد. دلالت‌هاي تفکر فلسفي هايدگر، در توضيح چگونگي تکوين امر اجتماعي، بدين‌صورت امتداد خواهد يافت که امر اجتماعي، امري تاريخي و خيال ـ بنياد خواهد بود و با امر اجتماعي مبتني بر تفکر سوبژکتيو بالذات متفاوت است. ازآنجاکه بررسي آراء هايدگر در اين مقاله، از گذر توصيف نظريات وي به تحليل آنها مي‌رسد، روش مورد استفاده، توصيفي ـ تحليلي است. کليدواژه‌ها: هايدگر، زمان، علم اجتماعي، علم فرهنگ.  این مقاله آخرین اثر به یادگار مانده از مرحوم دکتر عیسی اسکندری است. سال روز وفات مرحوم دکتر عیسی اسکندری است، فاتحه ای را محبت کنید. @philosophyofsocialscience @msoltani38
💢💢 نشست علمی 💢💢 🔸 عنوان نشست: رابطه نظریه و عمل از حکمای باستان تا رئالیسم انتقادی 🔸 ارائه دهندگان: دکتر عماد افروغ، دکتر مهدی امامی، دکتر سیدمحمدرضا امیری طهرانی، دکتر مهدی سلطانی، دکتر مهدی رجبی، دکتر حسن عبدی، دکتر میثم واثقی ⏰ زمان نشست: سه شنبه 7 بهمن ماه ساعت 8 الی 12 صبح 🔸 لینک شرکت در نشست: https://b2n.ir/586481 اداره پژوهش @bouresearch
یک مطالعه جالب درباره پر ارجاع ترین جامعه شناسان در دهه ۱۹۷۰ و دهه ۲۰۱۰ https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/00380253.2019.1581037
آقای دکتر مهدی سلطانی.mp3
42.71M
فایل صوتی نشست با موضوع ترور نخبگانی. عنوان سخنرانی: مفهوم شناسی حدود نخبگانی و امکان ترور
Z0000046 [کيفيت کم].mp3
20.54M
درسگفتارهای کتاب جهان های اجتماعی مرکز فقهی ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف پاییز ۱۳۹۹ جلسه نهم @philosophyofsocialscience
هدایت شده از خرد اجتماعی
♦️ناخوانده ترین مهمان ایرانی‌ها ✏️سید حسین شرف الدین 🔹ظهور پدیده سلبریت با مختصات ویژه در کل جهان عمدتا محصول مدرنیته، جهان سرمایه داری بویژه سرمایه داری متاخر، سیطره رسانه های جمعی و اخیرا اجتماعی و فضای مجازی، پدیده صنعت فرهنگ(کالایی شدن محصولات فرهنگی و غلبه ارزش مصرفی بر ارزش سرمایه ای)، غلبه سبک زندگی غربی(با مختصاتی همچون مصرف گرایی، لذت گرایی، فردگرایی، سرگرمی خواهی، تنوع طلبی)، وقوع برخی تحولات و چرخش های اندیشه ای، ارزشی و هنجاری در جهان غرب است. 🔸تفاوت عمده میان وضعیت سلبریت در جوامع غربی با جامعه ایران احتمالا این است که در آنجا این پدیده اصیل و برآمده از اقتضائات ذاتی و زایش طبیعی محیط؛ و در سایر کشورها از جمله ایران، امری تبعی، غیر اصیل، غیرخودی، وارداتی و تحمیلی است؛ این پدیده در غرب، پدیده ای متناسب با بافتار و ساختار جامعه و گفتمان غالب فرهنگی است و در جامعه ما امری ناسازگار با بافتار متن و ناهمگن با زمینه ها و ظرفیت های فرهنگی اجتماعی، و بنیادهای ارزشی است؛ این پدیده در غرب امری کاملا پذیرفته شده و برخوردار از حمایت و تایید جامعه در سطوح رسمی و غیر رسمی و در ایران با چالش ها و مقاومت هایی همراه است. 🔹به بیان دیگر، رویکرد غالب در برخورد با این پدیده در جامعه غرب مثبت و در ایران با اقبال ضعیف و نوعی سوء ظن همراه است. در غرب احتمالا این جریان بیشتر ماهیت سازمانی دارد و سازمانهای خاصی به صورت آشکار و پنهان در هدایت آن نقش محوری دارند، در حالی که در ایران، بیشتر خود اشخاص در صحنه گردانی و مدیریت جریان دخیل اند. البته در هر دو جا، آنچه بیشتر مورد توجه است ارزش کاربردی و کارکردی آنها و نقش و تاثیر آنها در سطوح مختلف فردی – اجتماعی است. 🔸وخلاصه اینکه، فرهنگ ایرانی به دلیل آکنده بودن حافظه تاریخی اش از وجود قهرمانان، اسوه ها، الگوها و چهره های شاخص ارزشی و ظهور پیاپی این چهره ها؛ احساس نیاز چندانی به پدیده سلبریت با مختصات غالب غربی آن نمی کند. افراد بدون داشتن وجوه کریزمایی از نوع قدسی و معنوی آن به زحمت می توانند در افکار عمومی این جامعه، جایگاه و اقتدار ماندگاری کسب کنند. 📌آدرس کانال؛ 🆔 @sharafoddin_ir
🔸️آیینه سکندر بازخوانی ایده غرب شناسی و غرب پژوهی در ایران . . . 🔹️بررسی سیر تطورات ایده غرب‌شناسی در انسان ایرانی ناظر به تحولات سیاسی و اجتماعی 🔹️بازشناسی ایده غرب‌شناسی و غرب‌پژوهی در نسبت با شرایط کنونی 🔹صورت‌بندی انواع تلاش‌ها برای فهم غرب‌شناسی (انتقادی، تاریخی، توصیفی، تجربی، اجتماعی و ...) ناظر به آثار مکتوب (پژوهش‌ها، تالیفات و ترجمه‌های صورت گرفته از غرب) و آثار غیر مکتوب (شکل‌گیری ساختارها و محتواهای شفاهی) 🔹️فهم نسب غرب‌شناسی و نوع مواجهه با غرب در کنش‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اصحاب علم، دین، سیاست و فرهنگ 🔹️نسبت غرب‌شناسی با انقلاب اسلامی و جهان اسلام 🔺️برنامه و لینک شرکت در جلسات از کانال فرهنگی مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران و صفحه اینستاگرام مدرسه عالی علوم انسانی اطلاع رسانی خواهد شد. @farhangi_whc @roozegareno_ac
j 1 tanbeh oloma 99.6.18.mp3
18.68M
💢صوت جلسه اول تنبیه‌الأمه و تنزیه‌المله💢 ✳️عنوان جلسه: نکاتی درباره جایگاه‌ کتاب تنبیه الامه در حوادث مشروطه 🔊 در این صوت می‌شنوید: 🔰تأملی بر حوادث 30 ـ 40 سال بین جنگهای ایران و روس تا ماجرای مشروطه 🔰مناقشات قفقاز بین ایران و روسیه تزاری 🔰اتحاد قدرتمند سه ضلع دربار، علماء و مردم، در این جنگ‌ها 🔰شکست سنگین ایران در دو دوره جنگ با روسیه 🔰پیدایش زمینه‌های تزلزل و تحول در جامعه ایرانی 🔰شکل‌گیری ایده‌های تحول در «دربار قاجار»، «جریان روشنفکری» و «علمای شیعه» 🔰تکامل خواهی دینی و عدالت خواهی، محور ایده علمای شیعه 🔰بروز اختلاف در علمای شیعه بر سر موضوع‌شناسی مقوله‌ی مشروطه و فاسد یا افسد بودن آن به نسبت استبداد سلاطین قاجار 🔰تنبیه الامه و تنزیه المله، مهمترین کتاب علمای مدافع مشروطه در مقابل استبداد سلاطین قاجار 🔹به تدریج مشخص خواهد شد که اختلافات علما بر سر ماجرای مشروطه، امروز نیز یکی از ریشه‌های مهم اختلاف جریان‌های فکری ایران بعد از انقلاب اسلامی، بر سر پدیده تمدن مدرن است. 🔹به تدریج مشخص خواهد شد که ایده در قانون اساسی ما، تلفیقی از نظر شیخ فضل الله و میرزای نایینی رحمت الله علیهما می‌باشد که به خوبی توانسته نقاط قوت این دو ایده را جمع نماید و از این اختلاف، به خوبی درس گرفته و استفاده نماید. 1 https://eitaa.com/alimohammadi1389/318