eitaa logo
فلسفه علوم اجتماعی
415 دنبال‌کننده
35 عکس
9 ویدیو
42 فایل
تاملاتی در باب «فلسفه، امر اجتماعی و نظم» ارتباط با ادمین: مهدی سلطانی @msoltani41
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مجتمعنا
ارتر و شایسته‌تر از همه برای دریافت اسم واحد است» (فارابی،1394: 149). مفاهیم یا واژگان معادل در امت و فرهنگ مقصد، در نظر فارابی، بایستی نسبتی با وجودِ آنها داشته باشند. 4. برای روشن‌تر شدنِ بحث، می‌توان به تبعات ناگوار غفلت از تذکر فارابی، به یکی دو مفهوم از مفاهیم رایج در دورۀ معاصر توجه کرد. واژۀ «توسعه» و معادلِ «پیشرفت» برای آن، مخصوصاً بعد از تشکیل مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و تاکید مقام معظم رهبری بر به‌کار بردنِ لفظ «پیشرفت» به‌جای «توسعه» در میان نظریه‌پردازان یا مجریان برنامه‌های توسعه رایج شده است؛ «بنده عمداً گفتم کلمۀ توسعه را من به کار نمی‌برم، چون کلمۀ توسعه یک کلمۀ غربی است؛ یک مفهوم غربی دارد؛ من کلمۀ پیشرفت را به کار می‌برم؛ الگوی پیشرفت ایرانی‌ـ‌اسلامی» (بیانات مقام معظم رهبری،31/6/1396). با این‌حال همانطور که می‌دانیم اجراء سیاست‌های توسعۀ سرمایه‌داری در ایرانِ بعد از انقلاب اسلامی، مخصوصاً از دهۀ 1370 به بعد، در واقعیتِ عینیِ جامعه، منجر به ایجاد تضادهای طبقاتی، مرکزمحوری در تجمیع امکانات در پایتخت، تضعیف مولفه‌های هویتی و از همه شاخص‌تر، تضعیف عدالت اجتماعی و دیگر ثمرات اجراء سیاست‌ها و برنامه‌های توسعۀ سرمایه‌داری در این سال‌ها شده است، به‌گونه‌ای که تاسیس مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت را در حقیقت می‌توان واکنشی به اجراء این سیاست‌ها دانست. امروزه کمتر کسی در تمایز عینی و تبعات واقعیِ برنامه‌های سرمایه‌داری در ایران، نسبت به مسیری که انقلاب اسلامی منادی آن بود، تردید دارد. نمونۀ دیگر و مرتبط با این بحث، معضلات مربوط به خودِ واژه و مفهوم «سرمایه‌داری» است که دکتر مسعود درخشان، در مقدمه‌ای که بر کتاب «سرمایه‌داری» از جفری اینگام نوشته است، نشان داده که مفاهیم سرمایه‌دار یا سرمایه‌ که در ادبیات فارسی پیش از دورۀ معاصر به‌کار می‌رفته‌اند، تا چه اندازه با مفاهیم رایج در «نظام سرمایه‌داری» در معنای غربیِ آن معارض است. «سعدیا سرمایه‌داران از خلل ترسند و ما/ گر بیاید بانگ دزد از کاروان آسوده‌ایم». به‌‌نظر درخشان، «بدیهی است که هیچ صاحب‌نظر اقتصادی با ملاحظۀ کلمۀ «سرمایه‌دار» در این ابیات نتیجه نمی‌گیرد که 700 یا 800 سال قبل نظام سرمایه‌داری در ایران حاکم بوده است» (درخشان،1398: 6). دکتر درخشان دربارۀ ضرورت این دقت‌های مفهومی و تبعات ناگوار فقدان آن، متذکر می‌شود که «نگارنده بر این عقیده است که مفاهیم سرمایه، سرمایه‌دار و سرمایه‌داری به‌صورتی که در زبان فارسی رایج است و در مکتوبات اقتصادی متعارف به‌کار می‌رود، به‌قدری نارسا است که نه می‌توان از آنها در اثبات تعارض نظام سرمایه‌داری با نظام اقتصاد اسلامی استفاده کرد و نه می‌توان نشان داد که این تعارض، غیر قابل دفاع است. سعی ما در این [مقدمه] بر این است که با مطرح‌کردنِ برخی ابهامات در مفاهیم سرمایه‌، سرمایه‌دار و سرمایه‌داری بتوانیم زمینۀ مناسبی فراهم کنیم که تعارض اقتصاد سرمایه‌داری را با اقتصاد اسلامی روشن شود و نظام تدبیر امور اقتصادی مسلمین از خطر التقاط با آموزه‌های سرمایه‌داری محفوظ بماند» (همان: 2). 5. این نمونه‌ها و نمونه‌های مشابه نشان می‌دهد که به صرفِ تمایز در لفظ و در فقدان توجه به معنای و واقعیتِ عینیِ آنچه لفظ از آن حکایت می‌کند، به تعبیر عام‌تر، بی‌توجهی به نسبت زبان و وجود، ما در معضله‌ای به‌مراتب بدتر از معضلۀ هویت فرهنگی فعلی گرفتار خواهیم شد. از این‌منظر، بی‌توجهی به رابطۀ لفظ و واژۀ فارسی با مابازاء عینی و واقعیِ غربی و خارجیِ آن در هستی، را شاید بتوان مصداقی از گرفتاری در جهل مرکب دانست، چراکه از این منظر، سالهای سال، به‌گمان اینکه توسعۀ سرمایه‌داری، همان توصیف سعدی یا گذشتگان دیگرِ ما از سرمایه‌ و پیشرفت و ترقی و تکامل و نظایر آنها است، مسیر جامعۀ ما را در مسیری قرار داده‌ایم که ناگهان، وضعیتِ واقعیِ سرمایه‌داری افسارگسیخته‌ای را تجربه می‌کنیم. تحقق شبه‌سرمایه‌داریِ افسارگسیخته در ایرانِ امروز، بیش از آنکه در غرضِ شخصی این مسئول و آن مسئول قابل پیگیری باشد، ناشی از چنین غفلت‌های مفهومی و معنایی است که در سال‌های گذشته رخ داده و اکنون ثمراتِ آن‌را در جهان واقعی با همۀ وجود درک می‌کنیم. شاید باید به آقای جلوداریان، مجری اخبار 2030 متذکر شد که تحول در لفظِ «کامیپوتر» و «کمپین» و «اینترنت» و «هلدینگ» و «پلتفرم» و «سیستم» و «کادر» و «کنسرسیوم» و «کارتابل» و «آی سی یو» و «کمپ» و نظایر آنها، تا وقتی هیچ تغییر قابل توجهی در واقعیت و وجودِ عینی آنها نسبت به جامعۀ مبدأ آنها که عمدتاً جامعۀ غربی است، صورت نگرفته باشد، نه تنها هیچ تغییری در هویت ملی و فرهنگیِ ما رقم نمی‌زند و مردم و جامعه نیز نمی‌پذیرند، بلکه شاید زمینه و انگیزۀ تلاش برای تغییر در مصداق خارجیِ آنها برای سازگاریِ واقعیتِ عینی آنها با زیست‌بومِ جامعۀ اسلامی-ایرانی نیز به فر
هدایت شده از مجتمعنا
اموشی سپرده شود. هرچند لفظ، اهمیت بسیاری در زبان و فرهنگ دارد، اما آنچه هویت ملی و فرهنگیِ ما را بیش از لفظِ بیگانه، دچار خللِ و بحران کرده، نه الفاظ، بلکه واقعیت‌های عینی و معانیِ حقیقیِ این الفاظ و گزاره‌ها هستند. appartement مادامی که تحت تاثیر سبک معماری مدرن ساخته شود، آپارتمان است و با صرفِ تغییر لفظ، انسانِ ایرانی، احساس هویتی که در «کاشانۀ» متاثر از معماری اسلامی-ایرانی کسب می‌کرده را در آپارتمان بدست نمی‌آورد، مگر آنکه شرایط تحقق «کاشانه» فراهم شود و مطابقت میان لفظ و معنا و مصداق حقیقی صورت گیرد. منابع درخشان، مسعود (1398) مقدمه بر کتاب سرمایه‌داری از جفری اینگام، ترجمۀ احسان خاندوزی و علیرضا اشرفی احمدآباد، انتشارات دانشگاه امام صادق (ع) فارابی، ابونصر (1381) احصاءالعلوم، ترجمۀ حسین خدیوجم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی. فارابی، ابونصر (1394) کتاب الحروف، ترجمۀ طیبۀ سیفی و سمیه ماستری فراهانی، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. فارابي، ابونصر (١٣٦١) انديشه‌‌هاي‌ اهل‌ مدينۀ فاضله، ترجمه و تحشيه از سيدجعفر سجادي، تهران، کتابخانۀ طهوري، چاپ‌ دوم.
هدایت شده از هیأت میثاق با شهدا
حجاب؛ مدخلی برای کنشگری زن در اسلام.pdf
4.18M
📒 | 💠 حجاب؛ مدخلی برای کنشگری زن در اسلام 📌 تقریر بیانات حجت‌الاسلام والمسلمین 📆 ایام فاطمیه اول ۱۴۴۴ ه.ق | ۱۲ الی ۱۵ آذرماه ۱۴۰۱ ▪️▪️▪️ 🌐 Misaq.ir 🆔 @Misaq_ba_shohada
Bildung.pdf
1.04M
بیلدونگ: ریشه ها، کارکردها و دلالت ها نویسنده: محمدمهدی اردبیلی چکیده: مفهوم بیلدونگ یکی از مفاهیم اصلی ای است که در بیش از سه قرن اخیر در فضای فکری و فرهنگیِ غرب تأثیرگذار بوده است. این مفهومْ هم ازحیث لغت شناختی و هم ازحیث کاربردش در عرصه های مختلف، دلالت های چندگانه و به شدت متنوع را دربرمی گیرد که همین امر نه تنها فهم، حتی ترجمه آن به زبان های غیرآلمانی (از انگلیسی و فرانسوی گرفته تا عربی و فارسی) را دشوار کرده است. پژوهش حاضر، پس از واکاویِ معنای این اصطلاح و تأثیر آن در حوزه های مختلف معرفتی و فرهنگی، منطقاً ابتدا به ریشه شناسیِ لغوی این اصطلاح و ماجرای پیدایشش در قرون وسطی و اشاعه اش در قرن هجدهم در آلمان خواهد پرداخت. در گام سوم، به موازاتِ این ریشه شناسیِ لغوی، تاریخچه ای از کاربرد آن در فضای فکری و فرهنگی آلمان ارائه خواهد شد تا بتوان به کمکِ آن، کارکردهای مختلف این اصطلاح را بررسی کرد. در گام چهارم، شبکه مفهومی ای از دلالت ها، تقارن ها و تقابل های این اصطلاح با سایر اصطلاح های مرتبط با آن ترسیم خواهد شد. تازه بر این اساس است که می توان در گام پنجم، به هدف اصلی این پژوهش، یعنی ارائه نوعی دسته بندی از معانی مختلف اصطلاح بیلدونگ دست یافت. این پژوهش، پس از دست یافتن به این هدف اصلیْ دو گام دیگر را نیز در مقام مؤخره ای اجمالی طی خواهد کرد و در گام هفتم و انتهایی، در عین اشاره به تعارض درونی و انسداد نهفته در مفهوم بیلدونگ، به برخی امکانات انتقادی این مفهوم اشاره خواهد شد و طرحی مقدماتی برای پژوهش های آینده ارائه خواهد شد. @philosophyofsocialscience
ملاصدرا و هگل در مواجهه با امرنامعقول اساسا انقلاب یعنی توجه به امر نامعقول برای ارتقاءش به سطح معقولیت. انقلاب وقتی رخ می دهد که اکنون انسان، امر خیر نیست و با امر خیر فاصله دارد. لکن آنچه که انقلاب اسلامی را از انقلاب فرانسه متمایز می کند، هم در مسیر این تحول است و هم در نقطه دست یابی یعنی هدف. چونکه در حمل دیالکتیکی و حمل حقیقت و رقیقت این ارتقاء رخ می دهد. لکن با دو مسیر و دو هدف متفاوت. در هر دو، سه معنا وجود دارد: امری رفع می‌شود و امری حفظ و نهایتا تعالی و عبور رخ می دهد. و این حرکت تا نهایت امر که معقولیت است رخ می دهد. لکن در نحوه ی رفع و حفظ و جهت عبور متفاوت اند. لذا دو نحوه ی متفاوت از نوع اخیر انسانی ممکن می‌شود. از این روست که همانگونه که بعد از هگل، دولت ممکن می‌شود، در صدرا نیز به شرح ایضا. چون در هر دو فیلسوف نظام دانش فلسفه کامل شد. هر دو فیلسوف، فیلسوف آشتی و عبور از انشقاق‌های مختلف تاریخی اند. لکن جهت تمایزشان در نحوه رفع و حفظ و عبور است. لذا در انقلاب اسلامی نحوه ای جمع‌یافتگی شکل می‌گیرد که متفاوت از جمع‌یافتگی در ذیل انقلاب فرانسه است. متاسفانه جریان روشنفکری توان تحلیل و دیدن این تفاوت جمع‌یافتگی را ندارد. امر نامعقول در سنت ایده آلیسم، توجه به شیء فی نفسه است. کتاب جناب استاد طالب زاده بدین خاطر در بحث گفتگو توفیق شایسته ای نتوانست به دست بیاورد، که نتوانست به مفهوم شیء فی نفسه توجه جدی داشته باشد. ای کاش ایشان درباب مفهوم شیء فی نفسه می ایستاد و گفتگو و معاصرت طرح می کرد. ریتر شروع این مفهوم را دکارت می داند(البته این قسمت کتاب هنوز به فارسی ترجمه نشده است) و اظهار می کند که کانت معنای دوگانه‌ی نوینی برای این مفهوم طرح کرد. فلاسفه بعد از کانت را می توان در نوع نسبتی که با شیء فی نفسه برقرار کردند، مورد تامل قرار داد. @philosophyofsocialscience
زن در وضعیت جمع یا گسست و آشوب؟ ✅در اندیشه‌ی یونانی خدای نظم و عقلانیت، در مقابل الهه‌ی شور، میل و خلاقیت قرار داشت و تا قرن بیستم میلادی، این خدای نظم و عقلانیت است که بر فراز تاریخ اندیشه ایستاده است و به ویژه _به گفته متفکران پست مدرن_در مدرنیته، زندگی، شور و خلاقیت را سرکوب کرده است. گفتمان زندگی، که در قرن بیستم به خصوص با آرای نیچه صورتبندی شد، در مقابل نظم، عقلانیت و هرگونه جمع‌یافتگی امور، تلاش می‌کند تا بر لذت، شور و میل در متن زندگی دست بگذارد با این هدف که از سرکوب عقلانیت مدرن رهایی یابد. در این گفتمان، هرآن چیزی که علیه نظم مرد سفیدپوست اروپایی(بعنوان نماد عقل مدرن)می‌تواند قرار بگیرد، به عنوان بدیلی نظم‌شکن و گسست‌محور مطرح می شود. نتیجه‌ی این نگرش، جنبش‌های زنان، رنگین پوستان و تمام به‌حاشیه‌رفتگان به خصوص در دهه‌ی 1960 میلادی بود. این نگاه، زن را نماینده‌ی بازآفرینی شور، خلاقیت، لذت، میل و نهایتا خروج از هرگونه نظم سرکوبگرانه‌ی عقلانیت محور در نظر می‌گیرد و از همین روست که به جای دست گذاردن بر نظم، با زن، به آشوب میرسد... ✅در مقابل، اما، رهیافت دیگری است که زن را نه تنها مبدا شور، خلاقیت و زندگی می‌داند، بلکه حتی در مقام انضباط اجتماعی نیز، در او، مقام جمع یافتگی این نظم را می توان مشاهده نمود. در این نگرش، نظم در تقابل و تناقض با شور قرار ندارد، بلکه در حرکت جوهری، پویایی و نظم، در هندسه‌ای منظم و با «تعیین حدود در زندگی» تشریح می‌شود. از همین رو، زندگی، در آشوب تعریف نمی‌گردد، بلکه بخشی از آن را لذت، شور، شادی، تغییر، بازی و فراغت دربرمی‌گیرد و این‌ها را به عنوان بخشی از ساختار زندگی و جامعه، محترم می‌شمارد. و این خود، بخشی از نظمی است که در جایگاه "جمع‌ تمام امور" است. این نظم، سرکوبگر نیست، بلکه در مقام مراقبت و تحفظ بر هستی‌های انسانی ظهور می‌یابد. از همین رو، زن، نه تنها استعاره‌ای از شور و زندگی است، بلکه بیش از آن، بر مدار رحامت و مودت، در مقام جمع و جامعه است. تکثرات را تجمیع میکند و «ام امت» می‌گردد. ظهور تام مقام مذکور در حضرت زهرا سلام الله علیها است که در عین آن که زن را در شرایط زندگی شورآفرین ترسیم می‌کند، این مقام جمع را در چشم همگان روشن می‌سازد. از همین رو است که ائمه‌ی اطهار سلام الله علیهم، خود را حجت خداوند بر مردم و مادرشان، فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها را حجت خداوند بر خود معرفی مینمایند یا باطن شب قدر، شبی که مقام جمع‌الجمع زمان است، حضرت صدیقه‌ی طاهره برشمرده می‌شود. مصادیق این جمع یافتگی در احادیث معصومین علیهم السلام و تفاسیر آن کم نیست. اما در این صورتبندی از جمع‌یافتگی می‌توان از «جامعه‌ای بر مدار زن» سخن به میان آورد که نه تنها گفتمان بی‌نظمی، گسست و آشوب را به چالش می‌کشد، بلکه از دوگانه‌سازی‌های تقابلی خارج می‌شود و به نگاهی تشکیکی و طولی در وجود راه می‌یابد. ✍مریم‌منصوری @azmanegasht
حکمرانی و امر انسانی لاسول برای فرآیند سیاستگذاری از واژه ای جالب استفاده کرده است که توضیحاتی تقدیم می کنم. لاسول از عبارت (constitutive policy process)، برای فرایند سیاستگذاری اسفاده کرده است که در اینجا باید به مفهوم constitutive توجه بیشتری بکنیم. این اصطلاح به تقویم و قوام بخشی ترجمه می شود. در بحثهای فلسفی این مفهوم مقابل مفهوم دیگری است؛ یعنی اصطلاح regulative. که به معنای انتظام بخشی است. این اصطلاح دوم یعنی انتظام بخشی جزء اصطلاحات دستگاه کانتی است. و برای عقل استفاده کرده است. و کانت برای عقل نسبت به امور مختلف، نقش انتظام بخش قائل است، انتظام بخش، قوام بخش نیست و صرفا تحدید حدود می کند. اگر برای فرایند سیاستی از اصطلاح انتظام بخش استفاده شود، دستگاه عاقله(حاکمیت) نسبت به قوای مختلف اجتماعی نقش انتظام بخشی و صرفا تحدید حدود خواهد داشت. برای مثال در بحث مدیریت دانش فقه نسبت به امور پزشکی، حاکیمت و فقه حاکمیتی صرفا نقش تحدید حدود را ایفا می کند و صرفا دستور می دهد که حدود پزشکی و تحقیقات پزشکی تا کجا باشد و فقه منفعلی شکل می گیرد که صرفا حدود آن را مشخص می کند و برای هسته ای شدن، حدود آن را مشخص می کند و یا در شبیه سازی، فقه اجازه آن را می دهد. و این آن فقهی که حضرت امام می فرمودند که باید فقه نبض امور را به دست گیرد، نیست. در مفهوم قوام بخشی صرفا به تحدید حدود اکتفا نمی شود، بلکه قوام امور به دست قوه عاقله است. این مفهوم قوام بخشی در کارهای امثال پدیدارشناسی هوسرل برجسته شد و عقل، قوام بخش امور شده است. در اینجا نیز فرایند سیاستی، قوام بخش است و در سیاستگذاری فرهنگی، قوام بخش فرهنگ یعنی معنای مشترک می شود. لذا قوه عاقله یعنی دستگاه حاکمیتی باید در تقویم و قوام معنای مشترک نفوذ کند. در نظریه جهان های اجتماعی استاد پارسانیا نیز عقل نقش قوام بخش دارد و فرهنگ که معنای مشترک است، در قوام بخشی آن تأثیر مهمی دارد. لذا اینجاست که در نظریه جهانهای اجتماعی، امکان سیاستگذاری ممکن می شود. و نکته مهم و بی بدیل این کتاب است و نکته ی مهم دیگر این نظریه این است که معنا به واسطه شرایط و فرایندی قوام و تکوین می یابد. نکته ای که می خوام اضافه کنم، این است که اساسا حکمرانی بدون توجه به انسان و نحوه ای که در حال تکوین است، ممکن نیست. لذا در کشور بدون توجه به امر انسانی و نحوه‌ای که در حال تکوین است، حکمرانی ممکن نیست. سیاست‌ورزی بدون این توجه، سیاست‌ورزی نیست. ملاصدرا در شواهد الربوبیه، سیاست را ذیل شریعت طرح می کنند، و آنچه که امور را به سیاست و شریعت مرتبط می‌کند، امر انسانی است. @philosophyofsocialscience
هدایت شده از  اخبار فرقه ای
🔴گروه موسیقی BTS بی‌تی‌اِس به انگلیسی: BTS، گروه پسرانه هفت نفره اهل کره جنوبی است. تشکیل این گروه از سال ۲۰۱۰ آغاز شد متن ترانه‌های آن در ظاهر اغلب دغدغه‌های شخصی و اجتماعی، سلامت روان، مشکلات دوران مدرسه، فقدان، عشق به خود و فردگرایی را شامل می‌شود. از تاثیر گروه بی تی اس بر نوجوانان نباید غافل ماند. بسیاری از آن ها روزانه به آهنگ های این گروه گوش داده و والدین نگران تاثیر منفی آن بر نوجوان خود هستند. طرفداران اصطلاحاً تیفوسی و متعصّب این گروه‌ها، به‌ویژه گروه «بی تی اس»، که خود را " آرمی" ( ارتش طرفداران) می‌دانند، در ایران و بین نسل دهه ‌هشتادی بسیار گسترده هم هستند. این نوع موسیقی را با تعداد زیاد اعضای گروه، ریتم‌های تند موسیقی الکترونیک، ملغمه‌ای از رپ کره‌ای-انگلیسی، تصاویر پر زرق و برق و اصطلاحاً شیک و لاکچری با رنگ‌های شارپ و «انرژی» فراوان و حتی بعضاً مبالغه‌امیزِ آن می‌شناسند، با متن ترانه‌هایی ظاهراً سَبُک و نه‌چندان پیچیده که باب دل طیف نوجوان یا تین‌ایجر است. کلا گروه موسیقی کی‌پاپ و بخصوص بی‌تی‌اس باید همواره با جذابیت‌های جنسیِ خود ظاهر شوند و خیل عظیمی از طرفدارانشان در فضای مجازی نیز فقط به همین وجه قضیه توجه می‌کنند که تحقیر و شوک عظیمی به روان خوانندگان وارد می‌کند. نقل شده تیفانی از اعضای گروه «نسل دختران»گفته در حالی که قد او ۱۶۲ سانتی متر است فقط ۴۸ کیلو وزن دارد و تازه با وزن، سنگین‌ترین عضو گروه خود است که او را با الفاظی مانند «خوک» خطاب می‌کنند. در واقع همه چیز از سریال‌های کره‌ای شروع شد؛ سریال‌هایی که فرهنگ، نوع پوشش و حتی سبک زندگی مردمان کره جنوبی را به نمایش می‌گذاشت و داستان‌های عاشقانه آن به قدری رمانتیک بود که جوانان کشورمان را به سمت سبک زندگی کره‌ای علاقه‌مند کرد و بعد از مدتی ما با نوجوانانی رو به رو شدیم که علاقه زیادی به زندگی در کره داشتند، لباس‌هایشان را با مد روز کره هماهنگ می‌کردند و کلاس زبان کره‌ای می‌رفتند تا بتوانند بیشتر خودشان را با سبک زندگی آنها آشنا کنند. اما آفات این گروه به طور خلاصه به صورت زیر است 1️⃣تغییر «هویت جنسی» ✅برخلاف تعریف مرسومی که از مردانگی جا افتاده است، اعضاء بی‌تی‌اس بارها لباس‌های زنانه و گردنبند پوشیده‌اند، آرایش کرده‌اند و لاک ناخن زده‌اند. آن‌ها هر چند ماه یک بار رنگ موهای خود را عوض می‌کنند؛ می‌شود گفت با این کارها، تعریف مرسوم مردانگی را تغییر داده‌اند. اعضاء بی‌تی‌اس همچنین دو بار در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرده‌اند. در سخنرانی سال ۲۰۲۱ آن‌ها، آرام که رپر گروه است، درباره‌ی دوست داشتن و پذیرش هویت خود صحبت کرد و گفت: «مهم نیست چه کسی هستید، اهل کجایید، چه رنگ پوستی دارید، چه هویت جنسی دارید، فقط خودتان را ابراز کنید.» این جمله نسبتا بی‌خطر بازتاب گسترده‌ای در کره‌ی جنوبی داشت. کره کشوری است که مون-جائه-این، رئیس جمهور سابق آن گفته بود که مخالف همجنس‌گرایی است. 2️⃣تغییر سبک زندگی نکته مهم این است که ترانه‌های پاپ کره‌ای به زبان انگلیسی و با رقص‌های غربی اجرا می‌شود و عملاً فقط هنرمندانش کره‌ای هستند. آنها در واقع عروسک‌های هستند که به اسم سرگرمی، شب و روز نوجوانان و جوانان را پر می‌کنند اما عملاً نسل جدید کره را با فرهنگ غربی انس می‌دهند. 3️⃣«خود کشی» اما در پس این ظاهر فریبنده و فانتزی‌گونه، بخش‌ها و رازهای سیاه و مرموزی وجود دارد که یکی از خروجی‌های آن، شیوع نسبتا بالای پدیده «خودکشی» در بین فعالان جوان صنعت پاپ کره‌ای است. مسیر تبدیل یک استعداد به یک خواننده در کره، بسیار سخت‌تر و بی‌رحمانه‌تر از مسیر ستاره شدن در هالیوود است این مسیر سخت، با ارزیابی‌های سختگیرانه‌ای که در فواصل معین توسط مدیران کمپانی از فرد تحت قرارداد صورت می گیرد، تکمیل می‌شود و در صورتی که نتوانند نظر مدیران را در هر مرحله‌ای جلب کنند، بی‌درنگ قراردادشان باطل می‌شود. این سختی‌ها باعث خودکشی‌های فراوانی در بین فعالین این صنعت دارد. 4️⃣«تبلیغ شیطان پرستی» اما بی‌تی‌اس فقط یک گروه کی‌پاپ از پسران دخترنمای شیک‌پوش که اشعار رمانتیک با ریتم‌های تند و ملغمه‌ای کره‌ای و انگلیسی محاوره‌ای می خوانند، نیست. از قضاء، متن ترانه‌ها، صحنه‌پردازی، نمادها و داستان‌های به‌هم پیوسته موزیک ویدیوهای این گروه، کاملا هدفمند و دارای لایه‌های پنهان طراحی‌شده است. پیام‌های «زیرآستانه‌ای» که بی‌تی‌اس سعی دارد به مخاطبان عمدتا نوجوان خود القاء کند، برآمده از دنیای «تاریکی» است. ✅در پایان تنها راهکار برای کسانی که شیفته این نوع مویسقی هستند جایگزین کردن محصول فرهنگی داخلی و بالا بردن معنویت در اوست. https://eitaa.com/joinchat/280690929Ccdf7384b0a 🛑شما هم عضو شوید👆
به جدّ معتقدم یکی از مرزهای اسلام متحجرانه از اسلام انقلابی، درک نادرست از «منافع ملی» است. منافع ملی به معنای منافع دنیوی نیست. منفعت به معنای دنیاخواهی نیست و خودخواهی هم نیست؛ گو اینکه «ملیت» به معنای «خودخواهی جمعی» یا «سودخواهی دنیایی جمعی» نیست. «ملیت» یک مفهوم تاریخی هویتی است که در غرب با گسست از «هویت دینی» و «امت مسیحی بودن» شکل گرفته است، و در ایران علی‌رغم وجود وحدت و غنای فرهنگی سابق، تبلورش در دوره صفویه و با شکل گیری «ایرانیت جدید با مقومیت مذهب تشیع» به وقوع پیوسته است.. عدم دقت در این «وضع تاریخی ملیت در ایران» موجب شده است که جریان مذهبی عمدتا به خاطر پرهیز از افتادن در دام ایده «دولت ـ ملت مدرن» با مفهوم «ملیت» هم مرزبندی کند، در حالیکه در ادبیات مقام معظم رهبری اساسا چنین مرزبندی ای نیست و اتفاقا ایشان با وقوف بر چنین «پشتوانه تاریخی در خصوص ملیت» در ایران، «هویت ملی» را ملاک «تشخیص منافع ملی» معرفی کرده است؛ «هویت ملی» ای که «هویت دینی مقوم اصلی آن است».
💢منافع ملی، ملاک تصمیم درست مسئولان💢 اگر بخواهید ظرفیّتهای کشور را که بسیاری از این ظرفیّتها هم هنوز ناشناخته‌اند به فعلیّت برسانید و از آنها بهره‌برداری بکنید، اگر بخواهیم راه را از بیراهه تشخیص بدهیم -چون انسان، مسئولین کشور، دولتها و بخشهای مختلف، در مقابل خودشان گاهی راه‌هایی را مشاهده میکنند که بعضی از این راه‌ها بیراهه است؛ ما را به سرمنزل مقصود نمیرساند- و این کارهای بزرگ را انجام بدهیم، احتیاج داریم که اوّلاً ملاکهای تصمیم‌گیری‌مان را مشخّص کنیم و آنها را درست انتخاب کنیم، ثانیاً از تجربه‌هایمان استفاده کنیم؛ این عرض امروز من است. باید بتوانیم ملاکهای تصمیم‌گیری را درست انتخاب بکنیم؛ غالباً در اینجا لغزشهایی وجود دارد؛ در طول زمان، در طول دورانهای مختلف، نه امروز؛ حالا عرض خواهم کرد. خب، ملاک تصمیم‌گیری چیست؟ طبعاً آن حرف کلّی که در اینجا وجود دارد، منافع ملّی است؛ یعنی ملاک تصمیم‌گیری برای دولتها، تأمین منافع ملّی است؛ حالا چه منافع کوتاه‌مدّت، چه منافع بلندمدّت. ۱۳۹۶/۰۳/۲۲ بیانات در دیدار مسئولان نظام
💢هویت ملی، معیار تشخیص منافع ملی واقعی💢 مسئله اینجا است که منافع ملّی را چه‌جوری تعریف کنیم، چه‌جوری شناسایی کنیم؛ چه چیزی را واقعاً منافع ملّی بدانیم و چه چیزی را نه. آن نکته‌ی اساسی که مورد نظر بنده است و میخواهم عرض بکنم، این است که منافع ملّی آن‌وقتی منافع ملّی هستند که با هویّت ملّی ملّت ایران، با هویّت انقلابیِ ملّت ایران در تعارض نباشند. آن‌وقتی منافع واقعاً منافع ملّی هستند که با هویّت ملّت در تعارض نباشند، وَالّا آنجایی که ما چیزی را به‌عنوان منافع ملّی در نظر میگیریم لکن هویّت ملّی را پایمال میکنیم، قطعاً اشتباه کرده‌ایم، این منافع ملّی نیست؛ این چیزی است که از دوران مشروطه تا قبل از انقلاب، متأسّفانه سرنوشت همیشگی کشور ما بوده؛ هویّت ملّی را زیر پا لگدمال کردند. البتّه از قبل از دوران پهلوی، از اواخر دوران قاجار، این حالت پیش آمده. هویّت ملّی همیشه پامال چیزهایی شده است که به‌عنوان منافع ملّت ایران به نظر مدیران و تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان میرسیده و اجرا میکردند؛ این یعنی معکوس کردن نسبت. منافع ملّی بایستی با هویّت ملّی تطبیق داده بشود، نه اینکه هویّت ملّی تابع منافع ملّی قرار بگیرد، که قهراً منافع تخیّلی است. اینکه یک نفری بیاید بگوید که «ما از فرق سَر تا ناخن پا باید فرنگی بشویم تا اینکه بتوانیم پیشرفت کنیم، ترقّی کنیم»، این همان پامال کردن هویّت ملّی است. یعنی به یک ملّتی با سابقه‌ی تاریخی، با فرهنگ غنی و قوی، با این‌همه اعتقادات، با این‌همه سرمایه‌های گوناگون معنوی میگویند «شما بیایید همه چیزتان را رها کنید، بریزید دور، از فرق سَر تا ناخن پا بشوید غربی، تا آن‌وقت بتوانید پیشرفت کنید». یعنی یک منافعی را تصویر میکنند و ترسیم میکنند برای ملّت که لازمه‌اش جدا شدن از هویّت ملّی است؛ این همان بی‌هویّت کردن ملّت و بی‌موجودیّت کردن ملّت است؛ که در دوران پهلوی، به حدّ اعلیٰ رسید؛ البتّه عرض کردم، از اواخر دوران قاجار شروع شده بود. انقلاب آمد، این نگاه را عوض کرد، تغییر داد. یکی از کارهای بزرگ انقلاب اسلامی همین است که یک هویّتی برای ملّت تعریف کرد و بر آن پافشاری کرد؛ منافع ملّی را براساس آن استخراج کرد و استنباط کرد و ترسیم کرد و تصدیق کرد و دنبال کرد. ما در آن شکل قبلی به منافع ملّی هم واقعاً نمیرسیم؛ کمااینکه شما ملاحظه کنید کشور ما با این‌همه سرمایه، با این‌همه امکانات، به‌خاطر از دست دادنِ همین هویّت، از دوران مشروطه تا قبل از انقلاب هیچ پیشرفتِ متناسب با شأنش و متناسب با آن سِیلی که در دنیا بود نداشت. در دنیای پیشرفته و فعّال و زنده، حرکت به سمت جلو ازلحاظ علمی، ازلحاظ فنّاوری، ازلحاظ بخشهای مختلف زندگی جور دیگری پیش رفت؛ [امّا] در کشور ما نه، توقّف و رکود حاکم بود؛ امّا از انقلاب به این‌طرف با تغییر این نگاه، وضعیّت عوض شده. ما از بعد از انقلاب احساس میکنیم پیشرفت داریم، احساس میکنیم داریم به جلو حرکت میکنیم؛ البتّه عقب‌افتادگی‌ها زیاد است، امّا پیشرفت محسوس است.۱۳۹۶/۰۳/۲۲ بیانات در دیدار مسئولان نظام
💢حرف اصلی درباره معیار تصمیم گیریهای مسئولین💢 حرف اصلی ما در مورد بحث تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری شد این؛ منافع ملّی، ملاک صحّت تصمیم‌گیری‌ها است و منفعت ملّی آن چیزی است که با هویّت ملّت ایران هیچ‌گونه معارضه‌ای نداشته باشد و از آن برکنار هم نباشد؛ یعنی برخاسته‌ی از این هویّت باشد؛ این میشود منفعت ملّت ایران. این را مسئولین کشور، دولت محترم، قوّه‌ی قضائیّه، قوّه‌ی مقنّنه، این کسانی که تصمیم‌های کلان را برای کشور میگیرند، باید همواره در نظر داشته باشند؛ هر چیزی که شائبه‌ی ضدّیّت با اسلام یا بیگانگی از اسلام، ضدّیّت با انقلاب یا بیگانگی از انقلاب، ضدّیّت با ریشه‌ی تاریخی ملّت ایران یا بیگانه‌ی از آن، یا هر چیزی ازاین‌قبیل [داشته] باشد، جزو منافع ملّی نیست و مورد تصمیم نمیتواند قرار بگیرد.۱۳۹۶/۰۳/۲۲ بیانات در دیدار مسئولان نظام
💢تاکید بر دفاع از دستیابی به انرژی هسته ای، با منطق منافع ملی💢 در تبلیغات سعی کردند و میکنند که وانمود کنند این یک کار صرفاً ایدئولوژیک است؛ یعنی به منافع ملت و منافع کشور ارتباط ندارد؛ در حالی که کار شما یک کاری است که مستقیماً به منافع ملی ارتباط دارد. کار انرژی هسته‌ای این است؛ مستقیماً به منافع ملی ارتباط پیدا میکند. در گزارشی که الان آقای دکتر عباسی دادند، بخشی از جوانب ارتباطش به منافع ملی ذکر شده. انرژی هسته‌ای کاری است برای ملت، برای کشور، برای آینده. ۱۳۸۷/۰۹/۲۴ بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌
این هم یک فیش برای دوستانی که مسائل فقه حکومتی را دنبال می کنند. در این فیش، حضرت آقا به صراحت، مفهوم «مصلحت نظام» را که در ادبیات حضرت امام ره جایگاه ویژه ای دارد (الان مجال توضیح جایگاه آن را ندارم.)، منطبق بر مفهوم «منافع ملی» می دانند :😎👇
💢مرز منافع ملی، مرز ایستادگی علما از قاجار تا کنون، در برابر حکمام جائر و قدرتهای بیگانه💢 همه‌ی این تشنجها، درگیریها و چالشهایی که شما در دوران حکومت قاجاریه از زمان تنباکو تا دوران رضا خان و تا بعد از آن می‌بینید که بین جبهه‌ای از مؤمنین به رهبری علما از یک طرف و حکام جائر از یک طرف انجام گرفت، نشئت گرفته از این قضیه است. در قضیه‌ی امتیاز «رژی»، میرزای شیرازی در مقابل دادن امتیازِ مفت و مجانیِ یک منبع درآمد بزرگ در کشور به غربیها و خارجیها، مخالفت کرد. در قضیه‌ی امتیاز «رویتر» همین‌طور، و در قضیه‌ی قراردادِ ۹۹ - قرارداد معروف به «قرارداد وثوق الدوله» که در واقع طبق آن، همه‌ی کشور را به دست انگلیسها می‌دادند - هم همین طور بود، که مدرس، آن روحانی برجسته، مخالفت کرد. در قضیه‌ی ملی شدن صنعت نفت هم که مرحوم آقای کاشانی (رضوان اللَّه علیه) دخالت کرد، همین طور بود. این چالشهایی که علما با حکام دورانهای مختلف داشتند - که مردم و بسیاری از روشنفکرها هم با اینها همراهی کردند - همه در این مرز است؛ مرز منافع ملی، و آن طرف هم که تحول ناشی از اراده و تصمیم‌گیری قدرتهای بیگانه‌است. پس نسخه‌های پیشرفت و نسخه‌های غربی و بیگانه، بعضاً حتّی خائنانه است.۱۳۸۵/۰۸/۱۸
در یک حوزه‌ی تخصّصی‌تر، تحوّل در مبانی معرفتیِ کاربردی است؛ امام این را به وجود آوردند؛ که این تخصّصی است، جزو مسائل حوزوی و کسانی است که دستی در کار فقه و در کارِ علم اصول و مانند اینها دارند. امام فقه را وارد عرصه‌ی نظام‌سازی کردند؛ فقه از این مسائل دور بود. البتّه مسئله‌ی ولایت فقیه، هزار سال [بود که] در بین فقها وجود داشت و مطرح میشد، امّا چون این امید وجود نداشت که این ولایت فقیه تحقّق پیدا بکند، هرگز به جزئیّات آن، به مسائلِ آن پرداخته نمیشد. امام این را وارد مسائل اصلی و فقهی کردند. در حوزه‌ی علمیّه‌ی نجف، این را مطرح کردند و درباره‌ی آن بحث کردند؛ بحثهای علمیِ متقنِ محکمِ کاملاً قابل توجّه برای افرادی که صاحب نظر در این زمینه‌ها هستند؛ یا مسئله‌ی مصلحتِ نظام را -که مصلحتِ نظام همان منافع عمومی است، منافع ملّی است، چیزی غیر از آن نیست- امام در فقه مطرح کردند. مسئله‌ی معروف اصولی و فقهیِ «تزاحم» و «اهمّ و مهم» را که در مسائل شخصی و مسائل کوچک به کار میرفت، وارد عرصه‌ی میدان عمومی کردند که در عرصه‌ی اداره‌ی کشور، مسئله‌ی مصلحت نظام و مسئله‌ی «اهمّ و مهم» مطرح میشود.۱۳۹۹/۰۳/۱۴ سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سی‌ویکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)
این هم فیش آخر👇🌺 💢منطق و راه عقلایی که اسلام به ما آموزش داده است، منطقِ پیگیری منافع ملی است💢 ما در همه‌ی میدان‌های بین‌المللی، با منطق و پیرو راه عقلایی - که اسلام این را به ما تعلیم داده - حرکت کرده‌ایم. منطق ما، منطق تدبیر و عقل و پیگیریِ منافع ملی است؛ در همه‌جا این‌طور است؛ در مذاکرات هسته‌یی با اروپایی‌ها هم همین‌گونه است. آنچه مصلحت ملت است، مسؤولان کشور آن را دنبال می‌کنند. در این مذاکرات، مذاکره‌کنندگان ایرانی و دولت جمهوری اسلامی جدی هستند؛ منتها طرف مقابل هم - که چند کشور اروپایی هستند - به‌طور جدی و واقعی وارد میدان مذاکره بشوند؛ ولی تا امروز متأسفانه این‌طور نبوده است. تا امروز این چند کشور اروپایی نشان نداده‌اند که حقیقتاً دنبال حل مسأله‌اند. این برای استکبار جهانی مشکل است که ملت ایران توانسته باشد با اراده و توانایی‌های ذاتی خود گام بزرگی را در راه علم و فناوری بردارد؛ مثل انرژی هسته‌یی. اینها می‌خواهند انرژی کشور همیشه وابسته‌ی به نفت باشد، که نفت هم تحت‌تأثیر سیاستهای قدرتهای جهانی است. می‌خواهند ملتها را با ریسمان‌های نامرئی همیشه در مشت خودشان نگه‌دارند؛ ملت ایران این را قبول نمی‌کند.۱۳۸۳/۱۱/۱۰ بیانات‌ در دیدار مردم پاکدشت
کلام آخر: «منطق پیگیری منافع ملی»، مبتنی بر «هویت ملی»، راهی است انقلاب اسلامی از اسلام آموخته است و معنای «مصلحت نظام» چیزی غیر از نمی تواند باشد ... من اصراری ندارم که همه یک جور فکر کنیم و همه یکسان بیندیشیم ولی مطلق پنداری های ما بی تردید مانع جدی گفتگوهاست ... ما برای رسیدن به اندیشه تراز انقلاب اسلامی گامهای فراوان برداشته نشده داریم و اگر با ساده انگاری، واقعیت را تقلیل دهیم، ناگزیر باید برای بیدار شدن، منتظر ضرب دست عینیت بمانیم ...🌺 و البته فرصت نشد از نسبت «هویت ملی» با «هویت امتی» و به تبع آن از نسبت «منافع ملی» و «منافع امتی» گفتگو کنیم ...
اصطلاح قرابت گزینشی وبر بدیل اصطلاح هوهویت(اینهمانی) در فضای فکری متافیزیکی است.‌فتامل جیدا لذاست که وبر توانست برای اولین بار علم اجتماعی را آزاد از هرگونه فلسفه به معنای متافیزیکی آن، شکل دهد. چون قواعد روش دورکیم کماکان در ذیل علیت است به خاطر مفهوم فانکشن یا کارکرد. و هنوز نتوانسته است که از فلسفه به معنای متافیزیکی ان رها شود. @philosophyofsocialscience
JCCS_Volume 23_Issue 60_Pages 7-35.pdf
768.1K
انقلابات؛ ظهور جمعی امر قدسی و تأسیس نظم اجتماعی نویسندگان: دکتر حسین کچوییان و اکبر محمدی @philosophyofsocialscience
هدایت شده از حمید پارسانیا
JISS_Volume 10_Issue شماره3(پیاپی39)_Pages 40-70.pdf
523.1K
مقاله نقد و بررسی نظریه «ساخت اجتماعی واقعیت» با تأکید بر چارچوب نظری «جهان‌های اجتماعی» 💠 @parsania_net
🔅روش و روش شناسی🔅 🔸یکی مشکلات پژوهشی ما این است که اساساً فهم ما از «متدولوژی» دیگرگون است. شاید به جهت ترجمه نادرست methodology به «روش شناسی» باشد. 🔸 اول مشکل ترجمه «method» به روش است. ظاهرا نقطه آغاز این ترجمه، محمد علی فروغی است وقتی که کتاب مهم رنه دکارت ( Discours de la méthode pour bien conduire sa raison, et chercher la vérité dans les sciences) را با عنوان «گفتار در روش راه بردن عقل» ترجمه کرد؛ با این ترجمه اولین مواجهه های ما با « متد» آغاز شد. البته عنوان کامل کتاب به فارسی« گفتار در متد درست به کار بردن عقل و جستجوی حقیقت در علوم» است. 🔸 ترجمه متد به روش ناقص است چراکه این واژه از ریشه لاتین «methodus» است که ترکیبی است از «meta+ hodos ». لذا متا هدوس به لحاظ ساخت واژگانی مثل اصطلاحات metaphysics، metalinguistics، metahistory, 🔸افزون بر آن توجه نداریم که اساسا متدولوژی در ردیف لوژی هایی مثل ontology(هستی شناسی) یا pthycology (روان شناسی) یا sociology (جامعه‌شناسی ) و .. نیست که جز پسین آن «شناسی» ترجمه شود بلکه در ردیف اصطلاحاتی چون philology, apology, doxology, analogy, trilogy, Eulogy, جای دارد. 🔹🔹🔹 @hamshenasi
-531816701_-985444146.mp3
12.46M
🔰امام خمینی، نماینده علم اسلامی در میدان عمل 💠نخستین همایش جهان فکری اندیشمندان انقلاب اسلامی حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا سه‌شنبه یازدهم بهمن‌ماه جشنواره مردمی علوم انسانی عمار 🆔 @parsania_net
نشست چهارم سلسله نشست های اطلس مصلحان. 22 دی 1401.mp3
26.01M
🎙صوت نشست چهارم از سلسله نشست‌های "اطلس مصلحان" 🔰اصلاح چیست؟ مصلح کیست؟ با ارائه: 🔸 مهدی جمشیدی 🔸دکتر علیرضا بلیغ 🔸 دکتر محمدرضا قایمی نیک 📆 پنج‌شنبه 22 دی ۱۴۰۱ —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
1_2835843160.pdf
1.89M
کتاب علم و فلسفه حمید پارسانیا @hparsania