eitaa logo
فلسفه علوم اجتماعی
415 دنبال‌کننده
35 عکس
9 ویدیو
42 فایل
تاملاتی در باب «فلسفه، امر اجتماعی و نظم» ارتباط با ادمین: مهدی سلطانی @msoltani41
مشاهده در ایتا
دانلود
اصطلاح قرابت گزینشی وبر بدیل اصطلاح هوهویت(اینهمانی) در فضای فکری متافیزیکی است.‌فتامل جیدا لذاست که وبر توانست برای اولین بار علم اجتماعی را آزاد از هرگونه فلسفه به معنای متافیزیکی آن، شکل دهد. چون قواعد روش دورکیم کماکان در ذیل علیت است به خاطر مفهوم فانکشن یا کارکرد. و هنوز نتوانسته است که از فلسفه به معنای متافیزیکی ان رها شود. @philosophyofsocialscience
JCCS_Volume 23_Issue 60_Pages 7-35.pdf
768.1K
انقلابات؛ ظهور جمعی امر قدسی و تأسیس نظم اجتماعی نویسندگان: دکتر حسین کچوییان و اکبر محمدی @philosophyofsocialscience
هدایت شده از حمید پارسانیا
JISS_Volume 10_Issue شماره3(پیاپی39)_Pages 40-70.pdf
523.1K
مقاله نقد و بررسی نظریه «ساخت اجتماعی واقعیت» با تأکید بر چارچوب نظری «جهان‌های اجتماعی» 💠 @parsania_net
🔅روش و روش شناسی🔅 🔸یکی مشکلات پژوهشی ما این است که اساساً فهم ما از «متدولوژی» دیگرگون است. شاید به جهت ترجمه نادرست methodology به «روش شناسی» باشد. 🔸 اول مشکل ترجمه «method» به روش است. ظاهرا نقطه آغاز این ترجمه، محمد علی فروغی است وقتی که کتاب مهم رنه دکارت ( Discours de la méthode pour bien conduire sa raison, et chercher la vérité dans les sciences) را با عنوان «گفتار در روش راه بردن عقل» ترجمه کرد؛ با این ترجمه اولین مواجهه های ما با « متد» آغاز شد. البته عنوان کامل کتاب به فارسی« گفتار در متد درست به کار بردن عقل و جستجوی حقیقت در علوم» است. 🔸 ترجمه متد به روش ناقص است چراکه این واژه از ریشه لاتین «methodus» است که ترکیبی است از «meta+ hodos ». لذا متا هدوس به لحاظ ساخت واژگانی مثل اصطلاحات metaphysics، metalinguistics، metahistory, 🔸افزون بر آن توجه نداریم که اساسا متدولوژی در ردیف لوژی هایی مثل ontology(هستی شناسی) یا pthycology (روان شناسی) یا sociology (جامعه‌شناسی ) و .. نیست که جز پسین آن «شناسی» ترجمه شود بلکه در ردیف اصطلاحاتی چون philology, apology, doxology, analogy, trilogy, Eulogy, جای دارد. 🔹🔹🔹 @hamshenasi
-531816701_-985444146.mp3
12.46M
🔰امام خمینی، نماینده علم اسلامی در میدان عمل 💠نخستین همایش جهان فکری اندیشمندان انقلاب اسلامی حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا سه‌شنبه یازدهم بهمن‌ماه جشنواره مردمی علوم انسانی عمار 🆔 @parsania_net
نشست چهارم سلسله نشست های اطلس مصلحان. 22 دی 1401.mp3
26.01M
🎙صوت نشست چهارم از سلسله نشست‌های "اطلس مصلحان" 🔰اصلاح چیست؟ مصلح کیست؟ با ارائه: 🔸 مهدی جمشیدی 🔸دکتر علیرضا بلیغ 🔸 دکتر محمدرضا قایمی نیک 📆 پنج‌شنبه 22 دی ۱۴۰۱ —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
1_2835843160.pdf
1.89M
کتاب علم و فلسفه حمید پارسانیا @hparsania
هدایت شده از حمید پارسانیا
پارسانیا.mp3
27.07M
فقه نظامات در اندیشهٔ شهید محمدباقر صدر در نشست: «بازخوانی اندیشهٔ اجتماعی شهید محمدباقر صدر» سخنرانی: حجت‌الاسلام و المسلمین حمید پارسانیا دانشکدهٔ علوم‌اجتماعی دانشگاه تهران سه شنبه، ۳اردیبهشت۱۳۹۸ 🆔 @parsania_net
مبانی_فلسفه_علوم_انسانی_استاد_پارسانیا.mp3
20.29M
| فلسفه علوم اجتماعی 🎧 استاد پارسانیا 🔶اگر متافیزیک تکان بخورد همه علوم تکان می‌خورد. 🔹تفاوت فلسفه و علم یک تفاوت نو پدیدی است. 🔹فلسفه روش عقل را به کار می‌گیرد و علم روش تجربی را پیگیر می‌شود. 🔹پس نفس تفاوت فلسفه و علم یک روش شد. 🔹فلسفه دو روش را به کار می‌گیرد. 🔹یک عام و یک خاص،معنی عام او یک معرفت علمی بود و عمده روشش برهان بود برهان به معنی عقلی نیست البته بی عقل هم نمی‌توان گفت یعنی در برهان حتماً عقل داریم اینکه مواد برهان چه چیزی باشد دست موضوع علم است. 🔹معرفت علمی حتماً باید برهانی باشد عبور از حسیات مشکل جدی است. 🔹گاهی فلسفه به معنی خاص به کار برده می‌شود. 🔹اگر فلسفه به معنی خاص باشد یک علم خاص است و شامل همه علوم نمی‌شود اما هیچ علمی بی نیاز از او نیست اگر به معنی عام باشد شامل همه علوم می‌شود و علوم تجربی از آن خارج نمی‌شود این معنای جدیدی از فلسفه است. 🔹فلسفه به معنای متافیزیک،یک علمی است که درباره واقعیت بحث می‌کند مستقیماً به بحث حقیقت ورود پیدا می‌کند. 🔹احکام متافیزیک یک احکام کلی است. 🆔 @parsania_net
چرا در جنگ اقتصادی هستیم؟ در جنگ اقتصادی یکی از ابزارهای مهم بحث پول و هویت آن است. دلار به عنوان ارز بین المللی و جهانی باید به عنوان ناظر بی طرف و عام و جهان شمول عهده‌دار ربط امور در این ساحت باشد، لکن دلار در جهت منافع ایالات متحده عمل می کند و نه به عنوان ابزار مالی جهانی و بی طرف. امریکا از این ظرفیت در تنش با کشورها استفاده می کند و با کشورهای متخاصم خود وارد جنگ اقتصادی می‌شود. لذا اکنون در جنگ اقتصادی ریال و دلار هستیم. و شروع کننده ی این جنگ، ایران نیست، بلکه امریکاست. و تا معقولیت صلح ( امام حسن) در این جنگ اثبات نشود، نمی توان فتوا به صلح کرد و باید این جنگ را ادامه داد. البته این به این معنا نیست که حاکمیت و دولت اثرات زیانبار این جنگ را خنثی نسازد و در جهت رفع آنها تدبیر عالمانه و حکیمانه نداشته باشد. @philosophyofsocialscience
💢سیدجواد طباطبایی؛ مردی که پروژه فکری‌اش را تمام کرد و رفت ....💢 🔹برای نسل بنده سیدجواد طباطبایی فقط یک اندیشمند نیست، او مظهر است و همین است که او را مهم می‌کند، ولو اینکه اشتباه بگوید ... 🔹در دهه‌های هفتاد و هشتاد که دوران دگردیسی فکری بخش زیادی از انقلابیون از سروش و ملکیان و مجتهد شبستری و کدیور و فنایی و دیگران بود، سید جواد سفت بر سر حرف اول خود که همان «تجدد ایرانی» یا «مدرنیته ایرانی» بود، ایستاد. 🔹او هیچگاه از انقلاب اسلامی تجلیل نکرد و دهه‌ها بر روزه سکوت خود صبر ورزید، ولی به ابتذال در اندیشه‌ورزی هم در نغلتید؛ در زمانی که می توانست از با استقبال از خیل کسانی که خود را «روشنفکر» می خواندند، یارگیری سیاسی کند، این کار را نکرد. او همه اینها را غربزدگانی می‌دانست که درکی از مفهوم «دولت ـ ملت ایرانشهری» ندارند و در پی تجددی تقلیدی‌اند؛ نه تأسیسی. او تلاش می کرد درست بنویسد؛ فارسی بنویسد؛ دقیق بنویسد؛ به خاطر مخالفتی که با انقلاب اسلامی دارد به هر رطب و یابسی چنگ نزند؛ مبتذل نشود. او در مقابل تجزیه‌طلبها ایستاد، او جریانها پان‌ترکیسم و پان‌عربیسم را به چالش کشید و البته پته بی‌سوادی بسیاری از روشنفکران دگردیس شده را بارها به روی آب انداخت. او در مقابل مدیریت شهری تکنوکراتها که شهرها را تبدیل به زیست‌گاه غریبه‌ها کرده بود، خروخشید. تلاش کرد از ایرانشهری بگوید و مرز آن را با ناسیونالیسم که پدیده‌ای مدرن در اروپای معاصر است، روشن کند. او از ملت ایران سخن می گفت در حالی که آن را قرن‌ها مقدم بر دولت ـ ملت مدرن می‌دانست. 🔹سیدجواد طباطبایی برای نسل منی که با انقلاب حیات معنوی پیدا کرده است، مخالفی سرسخت بود. از نظر چون منی که مسئله‌ام عقلانیت انقلابی است، سیدجواد طباطبایی چشمی برای دیدن انقلاب اسلامی و تبار تاریخی آن است و به تبع، آینده روشن آن نداشت، ولی هر چه بود مانند دیگر مخالفینِ به ظاهر اندیشه‌ایِ انقلاب اسلامی، مبتذل و دم دستی نبود و درک خوبی از قواعد دعوای فکری و اندیشه‌ای داشت. 🔹سالها بود که درباره ابعاد اندیشه هویت ملی ایرانیان و ایده ایرانشهری‌اش با دوستان مباحثه داشتیم. من تعریفی از روشنفکری ارائه کرده بودم که ایشان نیز جزو این جریان قرار می‌گرفت، هرچند با دیگرانشان فاصله فاحشی داشت. از نظر من «شاه بیت جریان روشنفکری» در طول حیات دویست و چند سال خود، یه جمله بیشتر نبوده و نیست و آن «لزوم تحقق مدرنیته و تجدد در ایران است»؛ از ملکم خان و آخوندزاده گرفته تا سروش، ملکیان و شایگان و شبستری و کدیور و فیرحی، نعمت الله فاضلی و حسین عظیمی و سریع‌القلم و محسن رنانی و همه و همه برای این مقصود، راهبردهایی ارائه کرده و البته ملاحظات در نظر گرفته‌اند، سید جواد هم تزی غیر از این نداشت، هرچند درصدد بود فرآیند تجدد را از دل هویت تاریخی ما برویاند و از اخذ عاریتی مدرنیته‌ی اروپایی اجتناب کند . 🔹تنها نقطه ابهام نظریه‌اش به نظر ما، لوازم قاطع نظریه‌اش درباره انقلاب اسلامی بود. نقطه ای که دهه‌ها مسکوت رها کرده بود و لبه‌ی تیز نقدهایش را بیشتر متوجه شیخ فضل‌الله و جلال آل احمد و شریعتی کرده بود. در مقابل، همیشه از مشروطه در حد اعلی تمجید می‌کرد. به گمانش اولین انقلاب ملی در مشروطه به وقوع پیوسته بود و آن این بود که هویت ملی ما ایرانیان پس قرنها بروز در قالب ادب فارسی، در مشروطه مجال یافته بود در صورتی جدید به ظهور و خودآگاهی برسد و آن «صورت قانون‌خواهی» بود... 🔹اما حوادث اخیر نیمه سال 1401، برای سیدجواد طباطبایی خوابی دیگر دیده بود که من آن را می‌نامم. سیدجواد کتومی که تاکنون در لفافه با انقلاب اسلامی مواجه شده بود، به یکباره از «انقلاب ملی دوم» سخن گفت؛ «انقلابی ملی علیه انقلاب اسلامی»؛ انقلاب ملیِ بدونِ رهبری که علیه سیاست‌نادانانی است که کمر به نابودی ایران بسته‌اند یعنی ملایان و چپ‌گراها !!! از صراحتش متن سی صفحه‌ای‌اش علیه انقلاب اسلامی خوشم آمد. این همان سیدجوادی بود که ما می‌شناختیم و انتظارش را داشتیم. خوشحالم که قبل از رفتنش به دیار باقی، «پروژه‌اش را تمام کرد...»؛ پروژه‌ای که هرچند نکات ظریف و مهمی در هویت و سنت ما دیده بود، ولی متأسفانه در دیدن پدیده بزرگی به نام انقلاب 57 عاجز و کور بود. ✅معتقدم پروژه فکری سیدجواد طباطبایی به خاطر همین عجزش، جای زیادی در آینده تمدنی ایران ندارد، ولی امیدوارم که جریان روشنفکری و توسعه‌خواه ایرانی با خواندن آثار ایشان، از ابتذال اندیشه‌ای که امروز با آن دست به گریبان است، رها شود و عمق یابد و لااقل از «ایده تجدد عاریتی» عبور کند و به ایده «تجدد درونزای ایرانی» ارتقا یابد. باشد که از این طریق، اشتراک‌های بیشتری بر سر مسئله‌های ایران پیدا کنیم ...
هدایت شده از کوچ | عرفان اجتماعی
نسخه نهایی مسکن الفواد - آرام‌بخش دل‌ها.pdf
1.05M
آرام‌بخش دل‌ها در مصیبت و بلا تالیف شهید ثانی ترجمه عبدالحمید واسطی نویسنده پس از مرگ پنج فرزند این کتاب را نوشته و مترجم پس از مرگ فرزند نوجوان خود آن را ترجمه کرده است.. @habibollah1
هدایت شده از حمید پارسانیا
4_5818793096728544906.pdf
1.69M
💠 گفتگو میان هگل و فیلسوفان مسلمان 🔹 استاد حمید پارسانیا 🔹 استاد یزدان پناه 🔹 استاد عسکری 🔹 دکتر طالب زاده 🔹 دکتر بهشتی 🔹 دکتر احسن 💠 @parsania_net
هدایت شده از حمید پارسانیا
📘کتاب فلسفه و روش علوم اجتماعی اثر جدید استاد حمید پارسانیا @parsania_net
هدایت شده از حمید پارسانیا
📘کتاب فلسفه و روش علوم اجتماعی اثر جدید استاد حمید پارسانیا 🔹این کتاب مشتمل بر ده گفتار و مقاله است که بخشی از عقبه‌های معرفتی علم مدرن که اولا، بیشتر هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی است و ثانیا، تأثیر مباشر و قریب در هویت علم دارند، اشاره کرده و تطورات این عقبه‌ها را در تعامل با تحولات علم پیگیری کرده است. 🔸هم‌چنین به موازات آن عقبه‌های متناظر با آن‌‌ها را در فرهنگ اسلامی و خصوصا ایرانی دنبال کرده و ظرفیت‌های منطقی آن‌ها را برای تعامل و تدوین دانش‌ها و نظریه‌های مورد نیاز جامعه اسلامی به بحث و گفتگو گذاشته است. 🔻مهم‌ترین مفاهیمی که در این اثر از دو بعد هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی موضوع بحث بوده‌اند این موارد است: عقل، وحی، نقل، شهود، روش و علم تجربی، تجریدی و نیز علم سکولار و علم دینی. 🔹هفت گفتار و مقاله‌ منتشر شده در این اثر در طرح گفتمان نخبگان علوم انسانی از سال 1394 تا کنون ارائه شده است و گفتار و مقاله دیگر مربوط به نشستی در وزارت علوم اندونزی در جاکارتا، بیروت و آخرین آنها نیز در مجمع عالی حکمت قم بوده است. 🔸این کتاب با توجه به شبکه‌ مفهومی نظریه‌های علمی و مفاهیم فرادست و فرودست آنها و حضور آنها در فرهنگ رقیب، تلاش می‌کند به حضور چالش‌های فرهنگی مدرن در متن و حاشیه فرهنگ اسلامی اشاره کرده و راهبرد مواجهه خلاق با آن را طرح نماید. 🔻این راهبرد را می‌توان در مسیر توجه به فلسفه علوم اجتماعی و یا فلسفه و روش علوم اجتماعی جستجو کرد و لکن مسیری که اثر پیش‌ِ رو معرفی می‌نماید، مقید به مسائلی نیستند که در چند دهه اخیر در کشورهای اروپایی به‌گونه‌ای سیال و متنوع محل بحث قرار گرفته‌اند، بلکه به موازات مسائل مدرن، به مسائل در چارچوب فرهنگی موجود در فرهنگ اسلامی که متأثر از عقل، نقل، وحی، شهود و تجربه است می‌پردازد. این کتاب به همت انتشارات بوستان کتاب و همکاری موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منتشر شده است. 💠 @parsania_net
هدایت شده از vahid soheili
نسبتی ویژه با طبیعت لازمه انسانیت ✍محمد وحید سهیلی حضرت امام خمینی(ره) در کتاب شرح چهل حدیث از استاد خود آیت الله شاه ابادی(ره) نقل می کنند که حالت روحی حضرت آدم، علیه السلام، این بود که توجه به ملک خود نکند و مجذوب عالم غیب و مقام قدسی باشد، و این حرکت آدم، علیه السلام، را از آدمیت سلب می کرد، پس حق تعالی شیطان را بر او مسلط فرمود تا او را متوجه به شجره طبیعت کند و از آن جاذبه ملکوتی او را به ملک منصرف کند(1).‏ این جملات از این حیث حائز اهمیت است که ضرورت توجه به کثرات را لازمه انسانی انسان می¬داند. در غیر اینصورت انسان دیگر نیست بلکه ملک است و حال آنکه غرض از خقت انسان، نمودار گشتن کمالات انسانی است. به ضرورت عقلی-قرآنی سیر تکمیل انسانیت از میان کثرات میگذارد. از همین رو خداوند از تلقی کلمات برای توبه آدم سخن به میان می¬آورد و نه القاء(2). کلمه تلقی، بر ضرورت سیر از کثرت به وحدت برای دریافت آن کلمات دلالت دارد. بنابراین در عباراتی که بر جهنمی، پست و... بودن دنیا دلالت دارند به معنای نفی توجه بالکل از جهن طبیعیت و دنیا نیست. بلکه نفی توجه به و تکثرات از آن جهت که فقط تکثراند؛ می¬باشد. اما در وجه ایجابی نیاز است نوعی دیگر از توجه به دنیا و نسبت کثرت و وحدت را سامان ببخشیم. در این معنا از هبوط نه تنها مستلزم انکار صعود و تکامل انسان نیست بلکه حتی شاکله نظری مناسبی را نیز برای آن پدید می آورد. در سایه هبوط بسیاری از مفاهیم جدی انسانی نظیر غربت، اضطراب، تشویش، بیگانگی، تلاش، امید، تعهد، مسدولیت و مانند آن معنا می یابد(3). از لوازم این چشم انداز ویژه در نظام دانش و طبقه بندی علوم، تفسیری ممتاز از نسبت علوم نظری و عملی است. لذا در دیدگاه فلسفی امام خمینی(ره) در عقل نظری و عملی هر دو عمل لازم است. و همانطور که عقل نظری به عقل عملی بازمی-گردد، عقل نظری هم به عقل عملی بازگشت می¬کند. و لذا در عقل نظری که درک و علم است نیز عمل لازم است(4). 1. امام خمینی(ره)، شرح چهل حدیث، ص 621 2. صحیفه امام خمینی(ره)، ج18، صص455-454 3. حمید پارسانیا، هستی و هبوط(1389)، دفتر نشر معارف، ص 27 4. امام خمینی(ره)، تقریرات فلسفه، ج3، ص 340
انا لله و انا الیه راجعون دکتر ، متفکر گرانقدر سحرگاه شب قدر بیست و سوم به رحمت خدا رفت. پیامبر اکرم ص فرمود: مرگ عالِم مصیبتی جبران ناپذیر و رخنه ای بسته ناشدنی است. او ستاره ای است که غروب می کند. مرگ یک قبیله آسانتر از مرگ یک عالم است.
عماد علوم اجتماعی انقلاب اسلامی روح استاد گرانقدرم دکتر عماد افروغ (رحمت الله علیه)، متفکر، جامعه شناس و روشنفکر جبهه فکری انقلاب اسلامی، در سحرگاه شب قدر به ملکوت اعلی پیوست و خانواده، جامعه دانشگاهی، شاگردان و دوستداران خود را به سوگ نشاند. برای من طلبه که در هر سه مقطع تحصیلات دانشگاهی، توفیق تلمذ و دانشجویی اش را داشتم، دکتر افروغ نمونه روشنفکر انقلاب اسلامی بود. هم نظریه پرداز و منتقد بود و هم مجاهد و عامل. در ساحت نظر بر عماد اندیشه کل گرایی توحیدی اسلامی امام خمینی تکیه داشت و در ساحت عمل بر عدالت و رعایت حقوق الناس فروغ می بخشید. معرفت و استمرار آرمان های انقلاب اسلامی و اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی در کانون نظرورزی و کنش‌گری علمی و سیاسی او قرار داشت. غرق نشدن و غرق نکردن در جامعه شناسی اغترابی مدرن و پست مدرن و آگاهی عمیق به لزوم فهم تأصیلی رخداد عظیم انقلاب اسلامی، او را به حکمت متعالیه رسانده بود و لذا تاکید داشت که رهبر انقلاب اسلامی اگر تفکر حکمی متعالیه نمی داشت، نمی توانست راهبر و رهبر جامعه و انقلاب اسلامی باشد.لذا معتقد بود؛ امام خمینی(رضوان الله علیه) ، با غرق شدن در خداوند، بعد از متنعم شدن از سفره برکات زاید الوصف او در سفر چهارم ، ماموریت رهنمونی مردم به سمت خدا را یافته است». او باورمند به امام، انقلاب و مردم، نگران فاصله گیری جامعه معاصر ایران، از هویت تاریخی یکتاپرستانهِ ته نشین شده و صبغه فرهنگی توحیدی عمیق آن بود. جامعه سیاست زده و اقتصاد زده ایران را دچار عارضه گست می دید لذا اخلاق گرایانه، نهاد سیاست را در کنار نهاد علم (حوزوی و دانشگاهی) نقد می کرد. روشنفکری اصیل را جز با «محتواگرایی و تولید علم» و ملاحظه نسبت «روشنفکری و اصل گرایی فلسفی» ممکن نمی دانست. گرچه خود را به حضور در حاشیه قدرت جمهوری اسلامی می کشاند اما عمیقاً به کانون انقلاب اسلامی دلبسته بود و در متن سیاست فرهنگی حاضر بود. دلبسته دنیای خنثی و سرد دانشگاهی نبود، لازمه عمل روشنفکری را تعهد به خدا و پاسخگوی به مردم می دانست. روشنفکری را دعوت به هزینه دادن و درافتادن با واقعیتی که آن را «شبکه های القایی و اغوایی قدرت» می نامید می کرد تا روشنفکر، از خلال آن ابزار هژمونی و استیلای قدرت دولتی نشود مردمی بماند و نقد تعالی بخش کند. فرهنگ ایده او برای هدایت سیاست و فرو نشاندن طغیان اراده معطوف به قدرت بود. لذا بر « فرهنگ شناسی و حقوق فرهنگی»، «هویت ایرانی و حقوق فرهنگی» «پیوند اخلاق و سیاست»تمرکز داشت و بر «بازخوانی هویت در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» تاکید می نمود. گرچه روزنگاشت او پس از ابتلایی سخت، در سحرگاه شب قدر به سطر آخر رسید اما «فریادهای خاموش» او را هرگز فراموش نخواهیم کرد. استاد ما «رهایی را در عاشورا » می دید و «حس و حالی با نهج‌البلاغه» داشت و چه نیک سرانجام که در ایام شهادت امیر المومنین (صلوات الله علیه) روح اش در جوار رحمت حق آرام گرفت. سلام و رضوان خدا بر او باد. علی اصغر اسلامی تنها ۱۴۰۲٫۱٫۲۵ https://ble.ir/hamshenasi
37.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️خدا رحمت کند دکتر افروغ را. 🔹سال 98 بود که در ضمن مجموعه مصاحبه‌های ، در خدمت دکتر عماد افروغ بودیم. 🔹حقیقتاً مصاحبه دلچسب و جذابی بود؛ همه برای ما و هم برای ایشان (بنا به گفته ضبط شده ایشان در فیلم مصاحبه). 🔹با دردمندی و غیرت از هویت فرهنگی انقلاب اسلامی دفاع می کرد. 🔹معتقد بود برای فهم انقلاب اسلامی باید «فرهنگ» را نه در سطح «ایدئولوژی»، بلکه در سطح «تئوری فرهنگی» تبیین کرد. 🔹انقلاب اسلامی را واکنش فرهنگی و عمومی مردم ایران، در مقابل ویرایش‌های فرهنگی رژیم وابسته پهلوی برای مدرنیزاسیون ایران می‌دانست. 🔹انقلاب حضرت امام خمینی ره را نقطه مقابل گفتمان «تحجر» و «نوشدگی غیرمنضبطـ» می‌دانست و تلاش می‌کرد گفتمان انقلاب را با دو مؤلفه و توضیح دهد. 🔹در این مصاحبه تلاش کرد فهرست جامعی از مؤلفه‌های متمایز کننده «رویکرد پیشرفت اسلامی ـ ایرانی» و «رویکرد توسعه مدرن» را بیان کند. 🔹چقدر دغدغه «جمهوریت انقلاب» را داشت! و آن را در دو بُعد گفتمانی و نظام‌سازی دنبال می‌کرد. 🔹خدایش در این شبهای ماه مبارک غریق رحمتش کند و با در زمره بسیجیان امامش حضرت امام خمینی ره محشورش کند. 🔹همه دوستان را به دیدن بخش اول تصویری این مصاحبه دعوت می‌کنم. 🔹همچنین فهرست تفصیلی این مصاحبه بسیار خوب را برای مطالعه عزیران به پیوست تقدیم می‌کنم. https://eitaa.com/alimohammadi1389/1294 🔹ان شاء الله به زودی متن کامل این مصاحبه در کنار 14 مصاحبه دیگر در قالب یک کتاب منتشر خواهد شد....
فهرست مصاحبه دکتر افروغ در ضمن سلسله مصاحبه‌های
استاد افروغ در دیالکتیک سنت و مدرنیته (این نوشته در زمان حیات ایشان نوشته شده و به سمع و نظر ایشان رسیده است) این روزها که وضعیت حال «ما»، فهم نسبت سنت و مدرنیته است، مدرنیته همانند کودک بیش‌فعالی که از سر و کول سنت بالا رفته و همه‌ی داشته‌های آن را به یغما می‌برد، سوال مهم برای «ما»ی ایرانی، دیالکتیک سنت و مدرنیته است. این دیالکتیک مصادیق فراوانی دارد، برای امثال دکتر افروغ، هویت نظریه‌های علوم اجتماعی مدرن و نسبت آن با سنت، از جمله مصادیق مهمی است که تکلیف آن بایستی روشن شود. چنین نظریه‌هایی در فضای پسانیچه‌ای که به هر ضرورتی چوب حراج زده شده است، دکتر افروغ به دنبال ضرورت در مدرنیته است، البته ضرورتی که مبتلا به ثنویت نباشد. روشن‌نگاه داشتن تنور ضرورت، به معنای حفظ آخرین سنگرهای سنت است که در درون مدرنیته انجام می‌شود. چنین حفظی برای تداوم صورت جمعی؛ یعنی سنت، ضروری است. در فضای پسانیچه‌ای،‌ انسان مبتلا به اینجا‌زدگی و اکنون‌زدگی می‌شود و در غیاب ضرورت و مطلق، بحران‌هایی را با جان، گوشت و پوست لمس می‌کند که تا به امروز، شاید، ندیده است. این غیاب؛ نه تنها به دلیل فراموشی «أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلي »؛ یعنی ازلیت خود، بلکه در عناد با آن و تلاش در غیرمعقول دانستن آن در فضای امروز است. بشر امروز به دلیل چنین عنادی، معاد و ابدیت خویش را نیز چوب حراج زده است و با این حراج کردن، ذات و فطرت خویش را نیز به غفلت از دست داده و به اینجا‌زدگی گرفتار شده است. استاد افروغ ضرورت را در رئالیسم انتقادی بسکار دنبال می‌کند تا بتواند از درون مدرنیته، جایی برای سنت گشوده باشد. لذا این کار، شایسته تقدیر است. https://eitaa.com/philosophyofsocialscience
هدایت شده از حمید پارسانیا
انا لله و انا الیه راجعون ارتحال دکتر افروغ بر فرزندان و خانواده ایشان بر اصحاب علوم اجتماعی و جامعه علمی به دوست داران انقلاب و درد مندان امت و جامعه اسلامی و به همه عزیزانی که تجدید حیات معنوی و رنسانس دینی جامعه بشری را در جهت تحقق جامعه مهدوی دنبال می‌کنند تسلیت باد. دکتر افروغ همانگونه که همواره اعلام می‌داشت هویت خود را در مسیر رشد و بالندگی انقلاب اسلامی ایران و آرمان‌های جهانی آن تعریف می‌کرد. او تلاش پیگیر و دردمندانه خود را در مسیر گسترش لایه های فرهنگی جوشش فعال امت اسلامی و نقد سازه ها و ساختارهای نظری مسلط بر جامعه معاصر بشری دنبال می کرد و جایگاه خود را در حلقه وصل تعامل خلاق و فعال دو نهاد دانشگاه و حوزه جستجو می‌کرد. او می کوشید تا به تعبیر خود لایه های عمیق فرهنگ اسلامی را که ریشه در متون و نصوص دینی داشت و به نظر او در حکمت اسلامی به طور عام و فلسفه صدرایی به طور خاص تجسم یافته بود در سازه های نظری و ساختارها و کنش های اجتماعی جامعه اسلامی ایران شناسایی کند و این رسالت را در فعالیت‌های مختلف علمی فرهنگی و اجتماعی خود در نظر می‌گرفت. بیش از دو دهه آمد و شد مستمر و اغلب هفته گی او به قم بخشی مهم از جهاد علمی اوست و ثمره این تلاش همراهی برای تکوین رشته هایی نظیر فلسفه علوم اجتماعی و باز آرایی دانش اجتماعی مسلمین و تربیت طلاب و دانشجویان و تدوین رساله های و تالیف کتب علمی است. این استاد در لیله القدر ضیافت الهی به ملکوت اعلی پیوست تا قضای الهی را از افق آسمانی در تحقق آرمان‌های تاریخی خود ببیند و تقدیر خداوند را در رشد و توسعه امت اسلامی نظاره کند . حمید پارسانیا ۱۴۰۲/۱/۲۶