eitaa logo
پژوهشکده فلسفه و کلام
1.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
80 ویدیو
156 فایل
پایکاه اینترنتی: http://phil.theo.isca.ac.ir صفحه اختصاصی آپارات: http://www.aparat.com/phil.theo ارتباط با مدیر کانال: @Znsadr
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜ قابل توجه اساتید، طلاب، دانشجویان و محققین گرامی ✅ بدون هزینه و زحمت، فقط با یک کلیک به کانال بزرگ‌ترین دانشنامه اینترنتی علوم اسلامی با بیش از 50000 مقاله، دسترسی پیدا کنید. http://eitaa.com/joinchat/609681418C9a83e3fcdf @wikifeqh_ir
🍀چگونه مقاله نویسی را شروع کنیم؟🍀 اگر شما دانشجو یا علاقمند به پژوهش هستید حتماً می‌دانید که این روزها تنها راه طی کردن مسیر تحصیلات تکمیلی تسلط به مقاله نویسی است.چطور مقاله نویس خوبی شویم؟ ۱- تا می‌توانید مقاله بخوانید: یک جمله قدیمی هست که می‌گوید اگر می‌خواهید موفق باشید فقط کافی است کارهایی که افراد موفق انجام داده‌اند را تکرار کنید. برای اینکه مقاله نویسی را شروع کنید باید ابتدا مقالات بسیاری را در حیطه خودتان بخوانید. برای شروع به سایت sid.ir بروید و با جستجوی یک موضوع آسان در رشته خود چند مقاله کامل را دانلود کرده و بخوانید. ۲- یک پژوهش را عیناً تکرار کنید: شما می‌توانید یک مقاله را انتخاب و عیناً آن را انجام دهید. این کار در دنیای علم بسیار مرسوم است چرا که هر پژوهشی باید بارها تکرار شود تا بتوان در مورد آن با قطعیت نظر داد. شما می‌توانید ابزارها و پرسشنامه‌های آن پژوهش را دوباره اجرا کرده و مطابق با آن مقاله، خودتان شروع به نوشتن مقاله کنید. ۳- از همایش‌ها شروع کنید: همایش‌ها را می‌توان یک کلاس آموزش مقاله نویسی دانست. برخلاف نظر برخی افراد، همایش‌ها به درد نخور نیستند. حداقل فایده آن‌ها این است که بسیاری از دانشجویان مقاله نویسی را از ارسال مقاله برای همایش شروع می‌کنند. در همین سایت صدها همایش معرفی شده است. یکی را انتخاب کنید و یک مقاله هر چند ضعیف را برای آن ارسال نمایید. حداکثر چیزی که از دست خواهید داد این است که مقاله شما رد خواهد شد. همچنین می‌توانید در چند همایش بدون ارائه مقاله شرکت کنید. ۴- هرچه زودتر یک مقاله بد بنویسید!: منظور ما این است که نوشتن یک مقاله هر چند که ضعیف و بسیار ابتدایی باشد، از ننوشتن آن بهتر است. حتی می‌توانید همین امروز یک مقاله بنویسید. ۵- از دانشجویان دیگر کمک بخواهید: یک مقاله را با قلم خود بنویسید. از یک دانشجو یا همکلاسی که قبلاً مقاله نوشته است بخواهید مقاله شما را بخواند و اشکالات آن را به صورت کامنت برای شما بنویسد. این کامنت‌ها بهترین و بهترین ابزار برای یادگیری مقاله نویسی هستند و شما با استفاده از این روش یک مقاله نویس عالی خواهید شد. ۶- یک چارچوب مقاله تهیه کنید: اکثر مقالات ساختار استانداردی دارند. فقط کافی است ساختار یک مقاله را پیدا کنید و مطالب تان را در آن بنویسید. ساختار مقاله علمی را در لیست مطالب آموزشی سایت ببینید. ۷- فعلا جزئیات را کنار بگذارید: یک مقاله علمی جزئیات بسیار زیادی دارد. لازم نیست اولین مقاله شما کامل‌ترین مقاله باشد. اینکه اسامی جداول یا نمودارها چگونه باشد، یک ابزار را چگونه گزارش کنید، در مقدمه به چه پژوهش‌هایی اشاره کنید و مواردی از این دست برای شروع نگارش یک مقاله لازم نیست. کم کم و با نوشتن هر مقاله قدرت قلم شما بهتر خواهد شد. ۸- زیاد کمال طلب نباشید: قرار نیست همه کارهای یک مقاله را به تنهایی انجام دهید. لازم نیست حتماً تمام نرم افزارهای آماری را بلد باشید تا یک مقاله بنویسید. اگر قرار بود یک نفر به تنهایی مقاله بنویسید پس چرا اکثر مقالات چندین اسم دارند؟ حتی بسیاری از پژوهشگران بسیار مطرح هم نرم افزارهای آماری را بلد نیستند. بنابراین سعی کنید از دوستان‌تان کمک بخواهید و اولین مقاله را به صورت تیمی بنویسید. ۹- کارگاه مقاله نویسی خوب است اما….. شرکت در کارگاه‌ها یا دوره‌هایی که آموزش مقاله نویسی می‌دهند خوب است اما به یک شرط. اینکه اول مقاله نویسی را شروع کنید و اصول اصلی آن را یاد بگیرید و سپس برای تکمیل دانش خود در آن‌ها شرکت کنید. متاسفانه تجربه نشان داده است که این کارگاه‌ها تاثیر زیادی در مقاله نویسی ندارند. البته نه به دلیل کیفیت کارگاه، بلکه به دلیل اینکه خیلی‌ها بدون هدف و بدون داشتن تجربه شروع مقاله نویسی در آن‌ها شرکت می‌کنند. نکته پایانی در آموزش مقاله نویسی خوب، اگر شما به این نکات عمل کنید ما قول می‌دهیم که یک سال بعد چند مقاله خواهید داشت. توصیه پایانی ما این است که هر چه زودتر دست به کار شوید و اولین مقاله خود را بنویسید. فراموش نکنید که این کار خیلی هم آسان نیست اما سخت هم نیست. اگر شما دانشگاه قبول شده‌اید پس هوش، استعداد، توانایی و دانش نوشتن یک مقاله را دارید. ادامه دارد. @philtheo
🎓 سایتهایی که میتوان مقالات را به لحاظ پلاجیاریزم چک کنید جهت اطمینان از اینکه جملات مقاله با هیچ یک از جملات سایر مقالات مشابهتی نداره... 👌از سایتهای زیر جهت بررسی جملات مقاله قبل از سابمیت استفاده نمایید www.turnitin.com www.ithenticate.com www.writecheck.com 🍀 @philtheo
📚معرفی نرم افزار رفرنس نویسی مندلی📚 یک نرم افزار مدیریت مراجع و شبکه اجتماعی علمی است که به شما در سازماندهی تحقیقات شما و مشارکت با سایر افراد آنلاین در شبکه و نیز پیدا کردن آخرین تحقیقات علمی کمک می کند. این نرم افزار امکانات قوی دارد که در ادامه به معرفی برخی از آن ها پرداخته مي شود. 👈برخی ومزایای نرم افزار رفرنس نویسی مندلی: 👌🏻مرجع دهی مندلی یک نرم افزار مدیریت مراجع است که قادر به یکپارچه شدن با نرم افزارهای آفیس در محیط های مختلف بوده و می توان با استفاده از آن به سهولت و سرعت اقدام به رفرنس دهی نمود. برای این منظور کافیست پلاگین نرم افزار آفیس مورد نظر خود را از طریق منوی Tools در نرم افزار مندلی نصب کنید تا امکان رفرنس دهی در آفیس برای شما فراهم گردد. همچنین امکان استفاده از بیش از 1000 سبک مرجع دهی نظیر APA، Harvard و IEEE از جمع ویژگی های این نرم افزار @philtheo 👌🏻مطالعه فایل های PDF و یادداشت نویسی در آن ها در نرم افزار مندلی این امکان فراهم گردیده که شما بتوانید فایل های PDF هر یک از مقالاتی که در بانک اطلاعاتی خود وارد می کنید را به آن پیوست کنید. بدین ترتیب می توانید فایل ها را در خود نرم افزار مشاهده و بر روی آن ها یاداشت بگذارید. همچنین می توانید این یادداشت ها را با سایر افرادی که از این نرم افزار استفاده می کنند به اشتراک بگذارید. @philtheo 👌🏻افزودن فایل های PDF و سازماندهی آن ها شما می توانید فایل های PDF را از اینترنت، حافظه کامپیوتر و یا سایر نرم افزار های مدیریت مراجع نظیر اندنوت وارد نرم افزار مندلی کنید. مندلی این قابلیت را دارد که فایل های شما را بازبینی نموده و اطلاعات کتابخانه ای مقالات شما، نظیر عنوان مقاله، نام نویسندگان، نام مجله، سال انتشار و ... را به صورت اتوماتیک از آن استخراج نماید. همچنین به شما این قابلیت را می دهد که بتوانید واژه های کلیدی خود را در متن کلیه مقالات جستجو نمایید. @philtheo 👌🏻به اشتراک گذاری مقالات و یادداشت ها شما در مندلی یک حساب خواهید داشت که از طریق آن می توانید مقالات و یادداشت های خود را بین افرادی که می خواهید به اشتراک گذارید. ایجاد برنامه های تیمی، ساخت گروه های مخفی برای انجام پروژه های تحقیقاتی، اطلاع از مقالات اضافه شده توسط سایر اعضای تیم و امکانات کم نظیر دیگر، از جمله ویژگی های مندلی می باشد. @philtheo 👌🏻جستجوی مقالات و گروه های عمومی مندلی این امکان را به شما می دهد تا گروه های علمی عمومی را جستجو و از اطلاعات آن ها استفاده کنید و یا همکاران علمی جدیدی در سراسر دنیا برای کارهای تحقیقاتی خود جستجو کنید. همچنین مندلی قابلیت جستجوی تمام متن میلیون ها مقاله علمی را برای شما فراهم ساخته است. @philtheo
فیلم آموزشی مندلی (فارسی)👇 🌐http://yourl.ir/mendeleyfilm دانلود رایگان نرم افزار مندلی👇 🌐http://yourl.ir/mendeley
هدایت شده از موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
ظرفیت های حکمت متعالیه.mp3
20.47M
موضوع: ظرفیت های حکمت متعالیه در علم کلام استاد ارائه دهنده: دبیر علمی: علی‌ مترقب میزبان نشست: بنیاد علوم وحیانی اسراء 📌 eitaa.com/fvtt_ir
هدایت شده از موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
4_5922240141421708160.pdf
500.3K
متن برگزیده نشست علمی ظرفیت های حکمت متعالیه در علم کلام 📌 eitaa.com/fvtt_ir
✳️فیلسوفان جریان اندیشیدن را در کشور رونق دهند(قسمت دوم) ☣دکتر رنانی رنانی با اشاره به اینکه در قرن 17 خیر، به داشتن قدرت تولید از طبیعت ترجمه می‌شود گفت: در همین دوره فیلسوفان به این باور می‌رسند که کشوری در دروازه سعادت قرار می‌گیرد که زمین حاصلخیز داشته و کشاورزی نیز در آن رونق داشته باشد. در این قرن از یک سو اقتصاددانان فیزیوکرات‌ را داریم که زمین و تولید کشاورزی را منشاء تولید ثروت و برکت و سعادت می‌دانند و از سوی دیگر اسپینوزا را داریم که «قدرت حفظ وجود» را خیر و منشاء‌ سعادت می‌داند. یعنی داستان سعادت در این قرن کاملا زمینی می شود و سعادت به «قدرت حفظ وجود» و قدرت تولید منابع حیاتی برای زندگی (تولید کشاورزی) ترجمه می‌شود.وی ادامه داد: در قرن 18 و 19 دیگر فلسفه کاملا شکل زمینی می‌گیرد و حول مسائل ملموس اجتماعی چرخیده و فلسفه، مسئله محور می‌شد. در این قرون کم کم رد پای «سعادت» از فلسفه کم رنگ می‌شود. دکارت در مباحث خود هیچ اشاره ای به «سعادت»‌ نمی کند و فیلسوفی مثل آدام اسمیت مساله اش چگونگی تولید «ثروت ملل» می شود. یعنی مسائل فیلسوفان از موضوع سعادت به سوی موضوعات زمینی و ملموس و مورد نیاز جامعه می‌چرخد. بنابراین در قرون جدید فیلسوفان از آسمان به زمین آمدند و مسئله‌شان به نیازهای زمینی انسان و شیوه‌های تولید ثروت معطوف می شود. از این تاریخ مسائل فلسفی همچون آزادی، عدالت، سعادت و ... تعاریف زمینی و ملموس و کاربردی پیدا می کنند و مباحث بسیار محدود می‌شوند. با چنین مقدمات فکری است که ما در قرن 20 به آرامی با مفهومی به نام توسعه روبرو می‌ شویم. و البته پیش از آن، در قرن 19 ، مفهوم توسعه نخست با مفهوم تجدد پا به عرصه اجتماع گذاشته‌ بود. این استاد اقتصاد گفت: در طول تاریخ بارها راجع به سعادت فکر کردیم، گاه فکر کردیم برای تامین سعادت احتیاج به عدالت است، گاه فکر کردیم احتیاج به آزادی ست و برای رسیدن به آزادی و عدالت چقدر خون ریختیم! ولی همچنان به سعادت نرسیدیم. به همین دلیل به تدریج اجماع نانوشته‌ای پدید آمد که آن آرزوهایی که در 25 قرن گذشته دنبالش بودیم، اکنون عملا با تحولاتی که دارد رخ می دهد و اسمش را توسعه در حال محقق شدن است. یعنی در عمل مفاهیمی چون مطلوبیت، لذت، رضایت، آرامش و آسایش را جایگزین فضیلت و خیر کردیم. وی در ادامه توضیحاتش در مورد توسعه با استناد به کتاب "توسعه به مثابه آزادی" نوشته آمارتیا سن (برنده جایزه نوبل اقتصادی) دو مفهوم قابلیت و فرصت را عنوان کرده و ادامه داد: توسعه تحولاتی در جامعه رخ بدهد که همزمان قابلیت و فرصت آدم‌ها را بالا ببرد. قابلیت ترجمه دیگری از عدالت است. سیاست‌هایی مربوط به تقویت قابلیت ها و توانایی های گروه‌های آسیب پذیر، در واقع نوعی تحقق عملی عدالت است و سیاست‌هایی که مربوط به تامین فرصت‌های برابرتر برای همه شهروندان بویژه برای اقلیت‌ها، در واقع همان تحقق عملی آزادی است! امروز هر جامعه‌ای به سمت حذف دو دسته محدودیت‌ها و بخت‌آزمایی‌های طبیعی (مثل مقاوم سازی جامعه در مقابل حوادث طبیعی) و اجتماعی (مثل مقاوم شدن در مورد مسائلی مثل تورم یا ناامنی) برود، در مسیر توسعه گام بر می‌دارد. وی در ادامه اضافه کرد: توسعه یک نقطه نیست و در واقع سیری است بی‌انتها و کشورها باید بر همین اساس یعنی بر اساس روند حرکت و فرایند تحول‌شان با هم مقایسه شوند نه بر اساس جایگاه و نقطه‌ای که اکنون در آن ایستاده اند. توسعه امری جهانی است و همه کشورها در این فرآیند به هم کمک می‌کند. این نیست که مثلا تعدادی کشور، توسعه را خلق کرده اند و دیگران تماشا کرده اند. همه کشورها اعم از پیشرفته و عقب‌مانده به توسعه جهانی کمک کرده اند. این اقتصاددان گفت: مثلا دانشمندی مانند بوعلی سینا یا زکریای رازی بر پیشرفت علم پزشکی و علم شیمی کشورهای اروپایی تاثیر شگرفی داشته‌اند. بعد همین علم پزشکی که در غرب پیشرفت می‌کند و آثار مثبتش به صورت بهداشت و درمان مدرن به کشور ما بر می‌گردد. پس توسعه یک فرایند رفت و برگشتی و مشارکتی در میان کل کشورهای جهان است. رنانی افزود: نمی‌توانیم از چیزی به نام توسعه غربی صحبت کنیم. توسعه یک پدیده بشری و جهانی است و همه ما در پیدایش آن مشارکت داشته‌ایم. مثلا در توسعه صنعتی یک قرن اخیر، ما چقدر نخبه به غرب فرستادیم و یا چقدر نفت ارزان به غرب دادیم؟ بدون نخبه‌هایی که کشورهایی نظیر ما به غرب دادند و بدون منابع اولیه ارزانی که دیگر کشورهای جهان برای غرب تامین کردند، توسعه‌ای که در غرب رخ داد، رخ نمی‌داد. بنابراین همه ما در پیدایش توسعه مدرن در غرب و در واقع در جهان، مشارکت کرده‌ایم. توسعه پدیده ای است که کل کاروان بشریت دارد به تحقق آن یاری می‌رساند. @philtheo
✳️فیلسوفان جریان اندیشیدن را در کشور رونق دهند(قسمت اول) ☣دکتر رنانی ✅یک استاد اقتصاد دانشگاه یکی از دلایل اصلی توسعه نیافتگی در ایران معاصر را توسعه نیافتگی فلسفه در ایران در طول تاریخ گذشته و به طور خاص توسعه نیافتگی فلسفه در دوران پس از مشروطیت می‌داند و معتقد است حرکت رو به جلوی توسعه مستلزم توسعه فلسفه‌ غیر حکومتی و برخاسته از دل جامعه و متکی بر مسئولیت‌ پذیری شخصی فیلسوفان است. ✍به گزارش ایسنا، محسن رنانی، در پنجمین نشست از سلسله نشست‌های فلسفه و علوم با موضوع از "فلسفه توسعه تا توسعه فلسفه" با طرح این پرسش که چه کسانی در حوزه توسعه کم کاری کرده‌اند گفت: باید روند تغییر تطور مفهوم سعادت را طی قرون گذشته تا اکنون که به مفهوم توسعه رسیده‌ایم، بررسی و در ادامه چرایی لزوم توسعه فلسفه برای دستیابی به توسعه ملی را مورد بحث قرار دهیم. وی با تاکید بر اینکه تخصصی در فلسفه ندارد اما بر روی مساله رابطه میان فلسفه و توسعه بسیار اندیشیده است، افزود: با مطالعه تاریخ فلسفه، می‌توان توسعه نیافتگی در کشورمان را از منظر تحولات فکری ریشه‌یابی کرد. رنانی با این مقدمه، فلسفه و سپس توسعه را از منظر فلسفه مورد بحث قرار داد. این استاد دانشگاه اصفهان معتقد است " فیلسوفان باید جریان اندیشیدن را در کشور رونق ببخشند." رنانی تاریخ شروع اندیشیدن منظم و روشمند بشر را به عنوان نقطه آغاز فلسفه ورزی در نظر گرفته و آن را با شروع اندیشه در یونان باستان مترادف می‌داند. او اضافه کرد همه تلاش فکری فیلسوفان از سقراط تا کنون تعریف مساله «سعادت» و «فضیلت» بوده است. وی باور دارد حتی جمهوری اسلامی هم با رهبری یک فیلسوف و فقیه تاسیس شده و هدفش تامین سعادت دنیوی و اخروی شهروندانش بود. در واقع سوال پایه‌ای همه انقلاب‌ها، همه متفکرین، انقلابیون و رهبران سیاسی پاسخگویی به چگونگی رسیدن به سعادت بوده است و البته پاسخ‌ها طی قرون متمادی متفاوت بوده اند. رنانی با اشاره به تاریخ تحول و رشد فلسفه ادامه داد: سقراط معتقد است سعادت با فضیلت، فضیلت با دستیابی به خیر و خیر با عمل اخلاقی حاصل می‌شود. همچنین افلاطون خیر را در حاکمیت فیلسوفان می‌بیند و معتقد است چون فیلسوفان توانایی لازم برای کشف خیر را دارند پس یا پادشاه باید فیلسوف شود و یا فیلسوفان پادشاه، تا جامعه به سمت سعادت برود و تقریبا این ادعای تمام انقلابیون در طول تاریخ بوده ‌است که چون خیر همان چیزی است که ما معتقدیم، پس باید قدرت را هم کسب کنیم تا جامعه را به خیر برسانیم. وی افزود: ارسطو نیز چند شرط اصلی و اولیه را برای حرکت جامعه به سمت خیر تعریف می‌کند که عبارت از آزادی، مالکیت خصوصی و اصالت فرد است. ارسطو این اصول را برای رسیدن جامعه به سعادت، لازم می‌داند. بعدها غربی‌ها بیشتر دستگاه فکری ارسطو و شرقی‌ها بیشتر دستگاه تحلیلی افلاطون را در حوزه سیاست به کار گرفتند. در ادامه این روند تاریخی، در قرون وسطی، فضیلت و سعادت تعریف دیگری یافت و عمل به انگاره‌های کتاب مقدس شرط لازم برای رسیدن به خیر و سعادت تلقی شد. این استاد دانشگاه گفت: در قرون جدید (قرن 15 و 16 به بعد) تحولی در نحوه اندیشه به وجود می‌آید. نخست دوئل گالیله و کلیسا را شاهد هستیم. در این قرون حرکت اولیه از فیلسوفان آغاز شد و بعد در بستر جامعه به عالمان سرایت کرد؛ آنگاه از عالمان به فناوران و صنعتگران رسید و بعد به زندگی عملی مردم وارد شد و این سیر تحول از قرن 16 به بعد به گونه‌ای بود که یک مرتبه فیلسوفانی که تا پیش از آن خیر را در مسائلی چون اخلاق و فلسفه و آزادی می‌دیدند، یک‌باره خیر را بر ثروت بنا می‌کنند، یعنی می‌گویند کشوری به خیر و فضیلت و سعادت می‌رسد که ثروت بیشتری داشته باشد. @philtheo
از فلسفه توسعه تا توسعه فلسفه محسن رنانی.mp3
12.05M
سخنرانی دکتر محسن رنانی،استاد تمام گروه اقتصاد دانشکاه اصفهان
⚡️رمان هم انسان را عرفی می‌کند و هم حس همذات‌پنداری را تقویت می‌کند طلبه‌ها رمان بخوانند 1✔️گفتگوی شفقنا با رضا بابایی درباره کتاب‌هایی که او می‌خواند🔻 🔹ما دو جور کتابخوان داریم. کسی که کتاب برایش ابژه است و کسی که کتاب برایش سوژه است. آمیزشی با آن پیدا می کند و نمی تواند به راحتی از عبارات آن بگذرد. من نمی‌توانم و وقت زیادی برای هر کتاب می گذارم. گاهی یک کتاب را باز می کنم و می خوانم و فقط بحث اندیشیدن مطرح نیست. تا به نکته‌ای می رسم آنقدر به وجد می آیم و برای ذائقه من جالب است که دیگر نمی توانم ادامه بدهم باید کتاب را ببندم و قدمی بزنم و چای بنوشم و مطلب برای من حل شود. روحیات آدم‌ها متفاوت است. 🔹زمانی اهل رمان بودم. از رمانهای عشقی تا داستان های فکری و فلسفی. من برای رمان دو ویژگی می بینم که خواندن رمان را برای طلبه ها و حتی مهمتر از آن برای علما هم توصیه می کنم. یکی اینکه رمان ما را عرفی می کند. بخاطر زیست صنفی ما افکار خاصی داریم و افراد خاصی را می بینیم و کارهای خاصی انجام می دهیم. ما انسانهای متعارفی نیستیم. اگر کسی من را نشناسد و از شهری دیگر تماس بگیرد کافی است دو دقیقه با من حرف بزند. از ادبیات من می فهمد که من درس حوزه خوانده ام و تا کجا خوانده ام. رمان ما را عرفی می کند و ما را وارد جامعه می کند. خاصیت دیگری که دارد تقویت همذات‌پنداری است. 🔹هنر رمان و فیلم و نمایش ایجاد حس همذات‌پنداری است. ما مورچه را راحتتر می کشیم ولی اسب را سختتر و این به دلیل وجود حس همذات‌پنداری است. هرچه بیشتر با موضوع آشنا باشید راحتتر و درستتر درباره آن تصمیم میگیرید. رمان آینه جامعه است. هیچ کسی پای خطبه های نماز جمعه جامعه‌شناس نمی‌شود. چون آنچه اتفاق افتاده گفته نمی شود بلکه آنچه باید شود گفته می شود. ادبیات نمی‌گوید چه باید بشود بلکه می‌گوید چه هست. من نمی‌گویم که رمان بخوانید تا بتوانید بهتر حرف بزنید بلکه می‌گویم رمان بخوانید تا حرف دیگران را بفهمید. شاید عده‌ای به این حرف من معترض شوند ولی چرا ما هر روز و هر سال به مصائب امام حسین و یارانش گریه می‌کنیم اما ذره ای از این عواطف را برای همسایه نداریم؟ چون نتوانستیم با با آدم‌های معمولی هم‌ذات‌پنداری کنیم. 🔹در اوایل و جوانی کتابهای شریعتی در من تاثیرگذار شد و گمشده خود را در آثار شریعتی می دیدیم. اما سفارش ها و تبلیغات به سمت کتابهای آقای مطهری بود و می خواندیم. ولی در حقیقت من احساس نمی کردم که با این کتابها انس دارم می خواندم که از قافله عقب نمانم. می خواستم بدانم جهانبینی آقای مطهری چیست. آقای مطهری در یک دوره‌ای باعث پرش بود. 🔹ما مشکلی اساسی داشتیم و در دوره ای خودمان را تولیدکننده می دانستیم و فکر می کردیم همه مواد مورد نیاز در ماست. بنابراین تنوع مطالعاتی نبود. تفسیر و کلام و مطهری و در نهایت شریعتی را می‌خواندیم. ولی از دوره‌ای به بعد فهمیدیم که انسانهای نیازمندی هستیم و باید ببینیم دیگران چه می گویند. من اگر از ابتدا متوجه بودم و غرور نوجوانی را نداشتم سراغ هر کسی می رفتم و در هر زمینه ای مطالعه می کردم و از دگراندیشان نمی ترسیدم. من این نکته را در کلاسهای نویسندگی می گویم. تواضع آقایان در این حد است که مقدمه کتاب را که می نویسند در نهایت امضا می زنند العبد یا بنده خدا، اما وقتی کتاب را نگاه می کنید داخل آن فرعونیت است. هیچ نیازی ندیده اند که در مساله یا دقت کنند و انصاف را رعایت کنند. 🔹ما در دوره ای احساس‌مان این بود که همه چیز داریم و باید یک تامل درونی داشته باشیم و بعد نتیجه را روی کاغذ بیاوریم. یکی از آقایان می گفت انبارهای ما پر است و ما فقط ویترین نداریم. ولی من گفتم اتفاقا مشکل از انبارها است. مثلا کسی در رشته فیزیک در کشوری مثل فیلیپین در خیابانی یک آپارتمانی دارد و در اتاق خود نظریه ای می نویسد و در وبلاگ منتشر می کند و دنیا به سراغ او می رود و دیگر رهایش نمی کند. این آدم به تبلیغ نیازی ندارد. او فکر تولید کرده است و دنیا به سراغ او می آید. اگر ما فکری تولید کرده بودیم نیازی به این همه تبلیغ نداشتیم دنیا به سراغ فکر ما می آمد. همیشه در حال تبلیغ هستیم و در صورت ناموفق بودن می گوییم که ما به اندازه کافی کار نکرده ایم. و حق مطلب را ادا نکردیم. | @namehayehawzavi https://fa.shafaqna.com/news/624006/
⚡️من عبرت نویسندگان هستم 2✔️گفتگوی شفقنا با رضا بابایی درباره کتابهایی که او می خواند🔻 🔹اگر در ایران آزادی مطلق هم باشد فقط کسانی امکان و مجال و فرصت پیدا می‌کنند که نسبتی با دین داشته باشند. اگر کشور ما کاملا آزاد باشد امکانات عرفی در خدمت دینداران است. من کتاب دیانت و عقلانیت را می نویسم و ده جا دعوت می‌شوم تا درباره کتابم حرف بزنم و می‌دانم در همین کشور کسانی کتابهای مهمتر و عمیقتری نوشته‌اند و زحمت کشیده‌اند ولی امکانات و فضا و فرهنگ جامعه فقط به یک گروه اجازه ظهور و بروز می‌دهد و این مساله نشاط را از جامعه دور می‌کند. حرف آقای مطهری درست بود. البته اگر عمل می شد. می گفت استاد دینی دین را درس بدهد و استاد کمونیست درس خودش را تدریس کند. نفت و گاز و آسمان و معدن و آب کشور به تمام 80 میلیون نفر تعلق دارد. در این 80 میلیون نفر هر گونه تفکری وجود دارد و کسی حق ندارد به دیگری بگوید تو من را می‌آزاری و حق نداری وجود داشته باشی. 🔹مذهبی ها باید انصاف داشته باشند. فقط مساحت عرصه و اعیان مساجد در ایران را به عنوان برخورداری مذهبیون از زمین و محل تجمع محاسبه کنید. گاهی سه مسجد در یک خیابان کوچک قرار دارد. کمی از این امکانات باید در اختیار سایر گروه‌ها و تفکرات باشد. به گفته آقای مطهری اگر فیلسوفان نبودند و آن نقدها و خدشه‌ها را وارد نمی کردند متکلمان در همان بحث‌های قرن اول و دوم می ماندند. 🔹من عبرت نویسندگان هستم. من متاسفانه از کسانی بودم که زیاد نوشتم. حدود 30 تا 33 کتاب دارم و در حدود 150 مقاله و هزار و خورده ای یادداشت دارم که از بخش عظیمی از این نوشته ها راضی نیستم. یا بخاطر سطح و غنای علمی و یا متاسفانه به این دلیل که معیشتی و سفارشی بودند. چاره ای نبود چون من کار و شغلی نداشتم و ندارم. من در هر کاری که انگیزه های درونی داشتم و نوشته ام آنها را دوست دارم. حتی اگر سطح پایینی داشتند یا حرف غلطی در آنها زده شده باشد باز هم آنها را آثار خودم می دانم و دوستشان دارم. 🔹کارهایی از جوانی دارم که بسیار خام هستند و دوستشان ندارم. نمی‌توانم مثل برخی از آقایان بگویم کتابهای من فرزندان من هستند و من همه آنها را دوست دارم. نه من برخی از آنها را دوست ندارم و حتی یک نسخه از آنها را نگه نداشته‌ام. برخی از سر نادانی و خام دستی نوشته شده است و برخی سفارشی هستند. سفارشی ها کتابهایی هستند که اسپانسر داشتند ولی در اولویت من نبودند و در دستور کار من نبودند و اگر خودم بودم و خودم هرگز آن کار را انتخاب نمی کردم و انجام نمی دادم. بیشتر یادداشتهای خودم را دوست درام. وقتی تامل می کنید به نکته می رسید و دستآورد نکته یادداشت و در نهایت مقاله است. یک نکته را نیم توان کتاب کرد هرچند که آقایان مثل آب خوردن کتاب می نویسند. من درباره آثارم جز اینکه بگویم شرمنده ام حرف دیگری ندارم. 🔹گاهی انسان به نقطه ای از عمر خود می رسد که می بیند فرصتش کم است و باید همه حرف های خود را بگوید. و بخشی به ظرفیت های جامعه مربوط است. حرفی را که امسال می توان گفت سال قبل نمی شد بیان کرد. کسانی که دست به قلم هستند و می نویسند دو دسته هستند. یک دسته زندگی دارند و حفظ این زندگی هزینه دارد. شغلی دارند و منصبها و جایگاههای دارند و برخی از حرفها آنها را از برخی منافع دور می اندازد. توقعی نیست جان کنده و به جایی رسیده است و خانواده ای دارد که از سفره او نان می خورند و نمی تواند به یکباره سفره را برچیند. 🔹من خوشبختانه سفره ای ندارم. هیچ درآمدی ندارم. من امروز برای معیشتم کاری می کنم که سی سال پیش هم انجام می دادم. طلبه ها امروز حاضر نیستند چنین کاری بکنند و این کار را در شان خود نمی دانند. من کتابهایی را ویرایش کرده ام که هر صفحه آن برایم زجر داشت و حالت محکوم به مرگی را داشتم که موظف است شمشیر جلاد خود را تیز کند. به هر حال کسی که می خواهد زبانش را دراز کند باید پایش را جمع کند. من دوستانی را در قم می شناسم که از لحاظ فکری به نتایج خوب یا تازه ای رسیده اند ولی حاضر نیستند حتی در جمع های خصوصی درباره تفکراتشان صحبت کنند. آنها حتی در جمع های دو نفره نیز با احتیاط حرف می زنند. | @namehayehawzavi @philtheo
✍گزارشی از نشست توسعه فلسفه در چشم انداز چهل ساله انقلاب اسلامی ✅جلسه در روز یکشنبه مورخه 18/6/1397 ساعت 10:30-13 با حضور ارایه دهندگان آقایان دکتر فیروزجایی و دکتر علیپور ، دبیر علمی جتاب آقای دکتر ناصری و اعضای هیات علمی و پژوهشگران برگزار گردید. در ابتدای جلسه دبیر جلسه جناب آقای ناصری در مورد ضرورت جلسه توضیح دادند و گفتند : انقلاب اسلامی و دانش های مختلفی که در راستای انقلاب اسلامی است رابطه تنگاتنگی دارد زیرا انقلاب هویت فرهنگی داشته و دارد و به همین مناسبت در خدمت دو نفر از اساتیدی که در حوزه فلسفه اشتهار دارند هستیم و از ایشان دعوت کردیم تا در این زمینه به بحث و گفتگو بنشینیم، در ابتدا از آقای فیروز جایی می خواهیم که نسبت بین فلسفه و انقلاب اسلامی را مطرح کنند،آیا فلسفه بعد از انقلاب اسلامی توسعه پیدا کرده است و در هر دو صورت به تبیین آن بپردازند و آیا فاصله ما با فلسفه مطلوب چقدر است؟ خلاصه ای از این نشست را در سایت پژوهشکده فلسفه و کلام مطالعه کنید. ||| http://yon.ir/mIaZJ @philtheo
✍گزارش مهر از همایش «زمان در چند افق»؛ 🈯️به گزارش خبرنگار مهر، همایش «زمان در چند افق» ۱۵ شهریور ماه در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی با همکاری موسسه مینوی خرد روشن برگزار شد. متافیزیک سنتی، زمان و مسأله آفرینش محمد حسین حشمت پور، استاد فلسفه در ابتدای این همایش با موضوع «متافیزیک سنتی، زمان و مسأله آفرینش» گفت: مسایل زمان عبارت اند از: وجود، ماهیت، نسبت با آفرینش و زمان دهری. در هستی شناسی زمان مسایلی از این قبیل مطرح است که زمان وجود خارجی دارد یا ندارد و این که ذهنی است یا عینی و یا موهوم. ۳ قول در باب هستی شناسی زمان مطرح است. یکی این که زمان وجود عینی دارد یا خیر؟ قول دیگر این است که زمان جوهر است و یا عرض؟ قول سوم هم در باب واجب یا ممکن بودن زمان بحث می کند. این استاد سطوح عالی علوم عقلی و حکمت اسلامی افزود: اعتقادی وجود دارد مبنی بر این که زمان عرض است و آن، منشأ پیدایی زمان است. یعنی با چینش آنات، زمان به وجود می آید. فلاسفه اسلامی این عقیده را نمی پذیرند. عقیده ای دیگر زمان را جوهر مستقل بر می شمارد. مشائیان معتقدند زمان قدیم است. ملاصدرا معتقد بود اصل زمان قدیم است اما اشخاص حادث اند. متکلمین نیز زمان را حادث می دانند. وی افزود: باید توجه کرد که وقت با زمان متفاوت است. وقت، زمان معین است. قول ابوالبرکات بغدادی این است که زمان، مقدار وجود است. ابن سینا زمان را نسبت بین دو متغیر می دانست. او معتقد است نسبت ثابت با متغیر، دهر را شکل می دهد و نسبت ثابت به ثابت، سرمد را. در حکمت آفرینش زمان این مسأله مطرح است که خداوند هیولا آفرید تا صور علمی خود را در آن محقق کند. اما هیولا بیش از یک صورت را پذیرا نبود. در نتیجه خداوند زمان را آفرید تا هیولا پذیرای صور متعدد گردد. هیولا قابلیت است و وحدت دارد. ادامه گزارش از سایت پژوهشکده فلسفه و کلام مطالعه کنید. http://yon.ir/TDKK0 || _پور @philtheo
✍در نکوهشِ پُرنویسی و بی‌محتوانویسی ✅دیشب در پرسه‌های اینترنتی به مقاله‌ای خواندنی و آموزنده، ولی در عین حال، صریح و هشداردهنده، از زنده‌یاد مجتبی عبدالله‌نژاد بر خوردم. عبدالله‌نژاد، در این مقاله با عنوان «خرّمشاهی در این ۲۰ سال تقریباً هیچ حرف تازه‌ای ندارد»، پس از ادای احترام به استاد خرّمشاهی و تحسین و ستایش خدمات فرهنگیِ او، پُرنویسیِ خرّمشاهی را زیر تیغ نقد برده و با نشان دادن نمونه‌هایی چند، بر بی‌محتواییِ برخی نوشته‌های اخیر او خُرده‌ها گرفته است. کاملاً آشکار است که نقد صریح و روشن مجتبی عبدالله‌نژاد فقط به استاد خرّمشاهی محدود نمی‌شود و به‌سادگی می‌توان همین پُرنویسی و پُرگویی و بی‌محتوانویسی را به بسیاری از پژوهشگران و نویسندگان امروزِ ایران تعمیم داد. البته، داستان حُزن‌انگیز مقاله‌های دانشگاهیِ ما خودش حکایت جگرسوز دیگری است که بر آن باید خون گریست. ✳️لینک مقالهٔ مجتبی عبدالله‌نژاد را در زیر همین پست می‌گذارم تا علاقه‌مندان بتوانند به آن مراجعه کنند و بخوانند، اما آنچه وادارم کرد این یادداشت را بنویسم، چیز دیگری بود. در بخشی از این مقاله، عبدالله‌نژاد، چند جمله از نامهٔ علامهٔ قزوینی به تقی‌زاده را نقل می‌کند که به‌راستی برای هر پژوهشگر و اندیشه‌ورز و نویسنده‌ای، باید تکان‌دهنده و درس‌آموز و عبرت‌انگیز باشد. نامهٔ علامهٔ قزوینی چنان عجیب و غریب است که شاید برخی از ما نتوانیم آن را باور کنیم. دریغم آمد این بخش از مقاله را با شما به اشتراک نگذارم. افسوس که اجل مهلت نداد و جامعهٔ علمی و ادبی ما را از خدمات فکری و فرهنگیِ مجتبی عبدالله‌نژاد، این نویسنده، مترجم، و منتقد تیزبین و هوشیار و آگاه محروم کرد. (آنچه در زیر می‌آید عیناً از مقالهٔ مجتبی عبدالله‌نژاد است): ادامه در سایت پژوهشکده فلسفه و کلام http://yon.ir/Qhk4P | @philtheo
🔰نقطه عزیمت تحول علوم، در میدان الهیات و نگرش متافیزیکی تعریف می‌شود. . بازپخش گفتار #حجت الاسلام‌دکترمحمدتقی‌سبحانی در نشست درآمدی بر الهیات نوین اسلامی . 💎دریافت‌فایل در پیام‌رسان #ایتا و #سروش: @afaghehekmat
sobhani_122.mp3
12.92M
🔰نقطه عزیمت تحول علوم، در میدان الهیات و نگرش متافیزیکی تعریف می‌شود. . بازپخش گفتار الاسلام‌دکترمحمدتقی‌سبحانی در نشست درآمدی بر الهیات نوین اسلامی ⭐️⭐️⭐️ @afaghehekmat
مدرسه‌آفاق منتشر کرد: ➕/🔻تراث حکمی امام رضا(ع) #وجود ۱۲ اصل بنیادین حکمی و معرفتی تفکر شیعی در میراث رضوی بازپخش گفتار #حجت الاسلام‌دکترمحمدتقی‌سبحانی در نشست تخصصی تراث حکمی امام رضا(ع) . 💎دریافت‌فایل در پیام‌رسان #ایتا و #سروش: 🆔 @afaghehekmat 🌐 afaghehekmat.ir
toras_sobhani.mp3
17.66M
➕/🔻تراث حکمی امام رضا(ع) ۱۲ اصل بنیادین حکمی و معرفتی تفکر شیعی در میراث رضوی بازپخش گفتار الاسلام‌دکترمحمدتقی‌سبحانی در نشست تخصصی تراث حکمی امام رضا(ع) @afaghehekmat
✍یادداشت وارده ♓️حوزهٔ سکولار و عوض شدن جای شاکی و متهم! (قسمت اول) ✅حمید عنایت‌اللهی سکولار شدن حوزه با سخنرانی اخیر رحیم‌پور ازغدی دوباره برسر زبان‌ها افتاد. این سخنرانی برای آنانی که آشنایی دقیقی با جریان‌ها و ساختار حوزه دارند از جهت مخاطبان و مدافعان جالب توجه است. ظاهر امر این است که مخاطب مورد انتقاد آقای ازغدی آن طیف از حوزویان ـ به‌ویژه اساتید، علما و مراجعی ـ هستند که فقه و اصول را مبنا و محور زندگی خود قرار داده و آنگونه که سخنران تصور می‌کند هیچ برنامه یا سهمی در امور مختلف جامعه اسلامی ندارند و تنها به مسائل فردی می‌پردازند. مدافعان وی در بین حوزویان هم اغلب طلاب و اساتید جوانی بودند که بخشی به علت گرایش سیاسی مشترک و عده‌ای دیگر بنا بر همفکری در مطالبات خود از او حمایت کردند. اما نکتهٔ مد نظر این قلم، مدافعان سخنان رحیم پور ازغدی است؛ کسانی که درواقع آنان مخاطب اصلی سخنان او هستند؛ اما در یک هیاهوی رسانه‌ای جای شاکی و متهم عوض شده است! نگاهی به فضای امروز حوزه نشان می‌دهد طیفی از حوزویان با تأکید بر حفظ دروس سنتی و محور قراردادن فقه و اصول تلاش می‌کنند حافظ تراث گذشته باشند و وظیفهٔ اصلی خود را صیانت از دین می‌دانند. بخش عمدهٔ این گروه، ادعایی در نظام‌سازی ندارند؛ اما معتقدند هرکجا که دیدند جامعه اسلامی برخلاف موازین دینی حرکت کرد باید از جایگاه پدرانه با امر به معروف و نهی از منکر جلوی انحراف را بگیرند. تذکرات مکرر مراجع تقلید درباره قوانین بانکداری، مصداق بارز این رویه است. اما متقابلاً بخش دیگری ازحوزه خود را موظف به ارائهٔ الگوی حکومتی براساس مبانی دینی می‌دانند که نه‌تنها برای جامعهٔ خود، بلکه باید برای امورات جهان هم تمدن‌سازی کنند. به‌نظر می‌رسد در مورد اخیر، هم سخنران مدرسهٔ فیضه سوراخ دعا را گم کرده و به جای سخنرانی در آمفی تئاتر مجلل یکی از مراکز ذکرشده و مطالبه‌گری از آنان به اشتباه طیف سنتی را زیر سؤال برده و هم این‌که افرادی حامی این سخنرانی شدند که خود در نوبت نخست پاسخگویی باید باشند. این طیف در سه دههٔ اخیر برای رسیدن به اهداف خود سازمان‌ها و مؤسسات مختلفی تشکیل دادند و بودجه‌های معتنابه دولتی هم به صورت منظم دریافت نمودند. برای نمونه سه مرکز را با چشم‌اندازی که در سایت خود آورده‌اند مرور می‌کنیم: * مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی که قریب به بیست وپنج سال از آغاز فعالیت آن در قالب یک مرکز آموزشی و پژوهشی با بودجه رسمی می‌گذرد… در چشم‌انداز این مؤسسه که تحقق آن برای سال ۱۳۹۷ پیش‌بینی شده، آمده است: «مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) در افق چشم‌انداز ده‌ساله، نهادی حوزوی است با جايگاه نخست و الهام‌بخش در سطح مراکز علوم انسانی اسلامی در داخل و خارج کشور و دارای تعامل سازنده، اثرگذار و پويا با مراکز آموزشی و پژوهشی معتبر جهان در جهت تبيين، تبليغ و ترويج انديشه‌های ناب اسلامی در حوزه‌های گوناگون علوم انسانی و تحقق بخشيدن به ارزش‌ها و فرهنگ اسلامی در جهان». * پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با ریاست حجت الاسلام والمسلمین صادقی رشاد در چشم‌انداز بیست‌ساله خود که بیش از یک دهه است تنظیم نموده اینگونه نوشته است: «برخوردار از جایگاه برجسته‌ترین دستگاه مولد اندیشه و معرفت به‌عنوان پژوهشگاه جامع و مرجع در زمینه‌های معرفت دینی و علوم انسانی مرتبط و مماس با قلمرو دین در افق جهان اسلام/دست‌یافته به تبیین کامل گفتمان مجدد و طراحی جامع الگوهای روزآمد نظام‌های رفتاری مورد نیاز حکومت اسلامی/دارای جایگاه بزرگترین گفتمان فکری نقاد و رقیب گفتمان‌های معارض جهانی در حوزۀ معرفت دینی، و تواناترین مدافع معرفتی اسلام ناب محمدی(ص) در افق بین‌المللی. * پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی است. این مرکز نیز در معرفی خود اعلام کرده است: «پژوهشگاه نهادی حوزوی، انقلابی، پژوهشی و علمی است که با ایفای نقش واسط فعال میان حوزه‌های علمیه با نیازهای دینی مردم و نظام اسلامی به «تبیین و گسترش باور، بینش و ارزش‌های اسلامی و انقلابی» می‌پردازد». چشم‌انداز خود را نیز این‌گونه بیان کرده است: «تعمیق و توسعه دانش و معرفت اسلامی» تبیین معارف ناب اسلام و پالایش فرهنگ دینی از پیرایه‌های جمود و التقاط/تبیین نظام‌مند اسلام و ارائه الگوهای کارآمد فردی و اجتماعی متناسب با نیازهای جهان معاصر از طریق توسعه، تعمیق و توان‌مندسازی علوم اسلامی/تأمین پشتوانه‌های علمی برای نظام‌بخشی وکارآمدسازی حکومت دینی وانقلاب اسلامی». علاوه بر مراکز مذکور، چندین مؤسسه و مرکز دیگر نیز در قم وجود دارند که هر یک ده‌ها عضو هیأت علمی، استاد و پژوهشگر با ساختمان‌های معظم و تشکیلاتی تعریف‌شده دارند. || @philtheo
✍یادداشت وارده ♓️حوزهٔ سکولار و عوض شدن جای شاکی و متهم! (قسمت دوم) ✅حمید عنایت‌اللهی حال این سؤال مطرح می‌شود که مخاطب اصلی سخنان برنامه مدرسه فیضه چه کسی باید باشد؟ مؤسساتی که با هدف تمدن‌سازی و پاسخ به مسائل روز بیش از دو دهه است بودجه‌های رسمی دریافت می‌کنند و صدها نفر در قالب هیأت علمی و کارمند در استخدام دارند یا طیفی که ادعایی در تمدن‌سازی ندارند و معتقدند باید با تقویت فقه و اصول، چارچوب کلی اسلام را حفظ نمود و نسبت به نظام اسلامی هم آمر به معروف و ناهی از منکر بود؟ چرا در ماجرای اخیر، جریان همفکر آقای رحیم‌پور ازغدی که اتفاقاً حلقهٔ اصلی این مؤسسات هم هستند، به‌جای آن که خود پاسخگو باشند، فراربه جلو کرده و دیگران را متهم کردند؟ چرا هیچگاه این افراد پاسخ نمی‌دهند که پس از سه دهه که قرار بود با دریافت بودجه‌های کلان، «جايگاه نخست و الهام‌بخش در سطح مراکز علوم انسانی اسلامی در داخل و خارج کشور» را داشته باشند، اکنون حتی در سطح شهر قم هم اثر خاصی ندارند؟ آیا یکی از دلایل سکولاریسم حوزوی اشتباه در محاسبات این مراکز و هدف‌گذاری خیالی با صرف میلیاردها تومان هزینه نیست؟ مدتی است که طیف وسیعی از طلاب در فعالیت تبلیغی خود هیچ اثری از ادعاهای مطرح‌شده در قالب چشم‌انداز مراکز حوزوی را نمی‌بینند و به این نتیجه می‌رسند که اساساً تمدن‌سازی و ارائه الگوی دینی برای جامعه بشری توسط این مراکز در حد شعار است و نتیجه آن این است که اساساً دین و حوزه‌های علمیه ناتوان از تمدن‌سازی هستند. راقم این سطور در جای خود نقدهای جدی به مبانی فکری و رفتاری طیف سنتی حوزه دارد؛ اما به‌نظر می‌رسد در مورد اخیر، هم سخنران مدرسهٔ فیضه سوراخ دعا را گم کرده و به جای سخنرانی در آمفی تئاتر مجلل یکی از مراکز ذکرشده و مطالبه‌گری از آنان به اشتباه طیف سنتی را زیر سؤال برده و هم این‌که افرادی حامی این سخنرانی شدند که خود در نوبت نخست پاسخگویی باید باشند. بازهم جای شاکی و متهم عوض شده است! ||
✍نقد های استاد حسن انصاری بر دیدگاه های دکتر محسن کدیور ✳️قرائتی که هیچگاه فراموش نشد ✅نقدهای دکتر حسن انصاری بر اندیشه های دکتر محسن کدیور در زمینه تاریخ اندیشه امامیه || @philtheo ا
✍با هدف تولید و توسعه دانش نظری در حوزه اخلاق و رسانه؛ ✳️فراخوان مقاله همایش علمی ـ پژوهشی «اخلاق رسانه» اعلام شد ✍رویکرد اصلی همایش علمی «اخلاق رسانه» در بخش ها و موضوعات پیشنهادی مبانی معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، دین شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی اخلاق اسلامی است. اداره کل پژوهش های اسلامی سازمان صدا و سیما بر اساس مأموریت اساسی خویش در نظر دارد اولین همایش علمی پژوهشی اخلاق و رسانه را با هدف تولید و توسعه دانش نظری در حوزه اخلاق و رسانه و ارایه راهبردها و راهکارهای اساسی در این ساحت و با همکاری بیش از سی نهاد عالی حوزوی، دانشگاهی و رسانه ای و به مدد همفکری و هم افزایی صاحب نظران و پژوهشگران این حوزه برگزار نماید. ☣رویکرد اصلی همایش در بخش ها و موضوعات پیشنهادی مبانی معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، دین شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی اخلاق اسلامی است. بخش اول: رسانه اخلاقی؛ بررسی، تبیین و آسیب‌شناسی رسانه اخلاقی بعد تکنولوژیک رسانه تکنولوژی‌های نوین ارتباطی و اخلاق (فرصت‌ها، چالش‌ها) بعد کارکردی رسانه‌ کارکرد تبلیغی رسانه و اخلاق کارکرد خبر و اطلاع‌رسانی رسانه و اخلاق کارکرد تفریح و سرگرمی رسانه واخلاق کارکردطنز واخلاق کارکرد بسیج همگانی رسانه و اخلاق کارکرد آگاهی بخشی رسانه واخلاق بعد تأثیر رسانه‌ شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق فردی شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق خانوادگی شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق جنسی شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق اجتماعی شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق اقتصادی شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق سیاسی شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق فرهنگی شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق کودک نوجوان شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق عبادی شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق محیط زیست بخش دوم: اخلاق و رسانه؛ بررسی، تبیین و آسیب‌شناسی اخلاق رسانه ای شاخص های اخلاقی حوزه سیاست‌گذاری رسانه شاخص های اخلاقی مدیریت رسانه شاخص های اخلاقی رفتار سازمانی رسانه شاخص های اخلاقی پژوهشگری رسانه شاخص های اخلاقی حرفه خبر شاخص های اخلاقی حرفه بازیگری شاخص های اخلاقی حرفه تدوین شاخص های اخلاقی حرفه اجرا و گویندگی شاخص های اخلاقی حرفه نویسندگی شاخص های اخلاقی حرفه گریم و چهره آرایی شاخص های اخلاقی حرفه کارگردانی شاخص های اخلاقی حرفه تهیه‌کنندگی شاخص های اخلاقی حرفه طراحی صحنه و لباس مهلت ارسال مقاله تا ۲۲ مهرماه و زمان برگزاری همایش در آذرماه است و علاقه مندان می توانند برای اطلاع بیشتر به لینک زیر مراجعه کنند. | http://scem.irc.ir/ @philtheo
☀️مجموعه اي از دروس و مباحث فلسفه و عرفان مشتمل بر: 🔅تلخيص و تقرير کتب فلسفي و عرفاني+صوت. 🔅تشريح لطائف عرفان نظري و عملي در کلام بزرگان. 🔅شرح اصطلاحات فلسفي و عرفاني+طرح درس. 🔅پي دي اف مقالات و کتب. 🔅معرفي آثار. و... 💢کانال فِي الحِکمَة http://eitaa.com/joinchat/955580427C0848a4fbff @felhekmat
✍فصلنامه صدرا، حسین سوزنچی عضو هیئت‌ علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع) به مناسبت پنجمین سالگرد انتشار فصلنامه صدرا درباره این نشریه یادداشتی را به نگارش درآورده که در ادامه آن را می خوانید. بازتاب واپسین تحولات علوم انسانی اسلامی (بخش اول) ✅در جوامعی که علم در روالی طبیعی رشد می‌کند و مجلات واقعاً با یک رتبه‌بندی معقول دسته‌بندی می‌شوند، مجلات علمی بر سه گونهاند: مجلات علمی- پژوهشی، مجلات علمی - ترویجی و مجلات علمی – مروری. در دسته اول مهمترین نوآوری‌های علمی ارائه میشوند که محصول پژوهش‌های نظری یا کاربردی‌ هستند و داده‌ای بر داده‌های علم می‌افزایند؛ در دسته دوم، داده‌های علمیِ ارائهشده در مجامع علمی به زبانی عمومی‌تر در اختیار جامعه قرار می‌گیرند؛ و در دسته سوم، رشد سالیانه علم در عرصه مورد نظر مرور می‌شود. این دسته سوم نه محلی برای ارائه نظریات جدید است و نه مخاطبش عمومی و غیرتخصصی است، بلکه برای آن است که مخاطبِ خاص، از واپسین تحولات علم در آن عرصه تخصصی باخبر باشد و مروری است بر جدیدترین دستاوردهای علم در عرصه مورد نظر در سال یا نیمسال اخیر. اما در جامعه‌ای که دولتش نفتی است و نیازی به دانش برای ارتقای وضعیت خود و رفع مشکلات جامعه نمی‌بیند و دانشگاه‌های اصلی‌اش هم دولتی و نفتی‌اند و هزینه‌های هیئت‌علمی و بودجه‌های پژوهشی‌شان بدون اینکه هیچ نیازی از نیازهای جامعه یا حکومت را برطرف کنند تأمین می‌شود، فقط یک هدف برای نگارش مقاله و نشر مجله جدی گرفته می‌شود: کسب امتیاز برای ارتقای اساتید و پژوهشگران! درنتیجه از میان سه دسته مجله یادشده، تنها آن که امتیازآورتر است (مجلات علمی-پژوهشی) ارج‌وقرب می‌یابد؛ آن هم نه اینکه در آنها واقعاً یافته‌های علمی جدیدی عرضه شود، بلکه صرفاً مقالات این اساتید و منسوبان آنها (دانشجویانی که رساله‌هایی را با راهنمایی این اساتید دفاع کردهاند، آن هم به شرط اینکه نام استاد را قبل از نام خود قرار دهند!) که ندرتاً حاوی مطلبی است که ارزش مطالعه داشته باشد، منتشر می‌گردند! معدود مقالات واقعاً ارزشمندی هم که توسط معدود اساتید و پژوهشگران دغدغهمند انتشار می‌یابند، در هیاهوی این مقالات بی‌خاصیت گم می‌شوند. طبیعی است که در چنین فضایی و به لحاظ صوری، نه مجلات علمی- ترویجی ارج‌وقربی دارند و نه مجلات علمی- مروری؛ زیرا نه یافته‌ واقعاً علمی‌ای در کار است که به بازنشر آن به زبان ساده و یا گزارش فصلی از رشد علم نیاز باشد، و نه مقالات چنین مجلاتی امتیاز چندانی دارند که در راستای ارتقای اعضای هیئت‌علمی‌ به کار آیند. 2. در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، درمجموع و با اندکی تسامح می‌توان دو قبله آمال برای اندیشه‌ورزان و مدعیان دانشجویی در جامعه ما یافت که افراد امید دارند با رجوع به آن پاسخی برای مسائل روز فراهم آورند: یکی غرب و اندیشه‌های غربیان و دستاوردهای علمی آنان؛ و دیگری تعالیم اسلام و میراث تمدنی مسلمانان. به تَبَعِ این، با اندکی تسامح می‌توان عموم اندیشه‌وران جامعه ما را در یک طیف قرار داد که با توجه به اینکه کدام منبع را برای یافتن پاسخ‌های خود غنی‌تر می‌دانند، می‌توان یک سر آن را اسلام‌گرایان دانست و سر دیگر را غرب‌گرایان (گرچه باید جای اغلب افراد را در این عرصه، در میانه‌های این طیف دید، اما صرفاً برای سهولت بحث، در ادامه از تعبیر اسلام‌گرایان و غرب‌گرایان استفاده می‌کنم). در مواجهه با مسائل روز، غرب‌گرایان باید با دو معضل دست‌وپنجه نرم کنند و اسلام‌گرایان با سه معضل: غرب‌گرایان اولاً باید بکوشند مطالب غربیان را درست بفهمند (نه صرفاً با منابع دست‌دوم و…) و ثانیاً بتوانند مسائل جامعه ما را بر اساس آرای آنان و البته متناسب با آنچه در اینجا – و نه در آنجا – می‌گذرد، بازخوانی کنند؛ اما اسلام‌گرایان نه‌تنها باید بکوشند تعالیم اسلام و میراث دانشمندان مسلمان را درست بفهمند (باز نه صرفاً با منابع دست‌دوم و…) بلکه باید هم زمانه مدرن و هم تحولاتی را که مدرنیته در جامعه ما پدید آورده به‌خوبی بفهمند و سپس مسائل جامعه ما را بر اساس آن تعالیم، و البته متناسب با این زمان – و نه آن زمان – بازخوانی کنند. | eitaa.com/philtheo .
بازتاب واپسین تحولات علوم انسانی اسلامی (بخش دوم) ٫ 3 بخواهیم یا نخواهیم، با این نوع بسط کمی که در دانشگاه‌های کشور ایجاد کرده‌ایم و در این بسط تنها و تنها طبقه‌بندی و الگوهای علمی غربی را پیش دیدگان خود گذاشته‌ایم، طبیعی است که روزبه‌روز بر قدرت اجتماعی جانب غرب‌گرای این طیف میافزاییم؛ هرچند ازآنجاکه دانشگاه‌های جامعه ما دولتی و نفتی‌اند، اساتید و پژوهشگرانی که این دانشگاه‌ها تربیت کردهاند، اقدامی جدی در پیشبرد علم غربی و یا تطبیق آن متناسب با جامعه ما انجام نداده‌اند حوزه‌های علمیه نیز همان مقدار که بوده‌اند هنوز نتوانسته‌ و یا نخواسته‌اند خود را متناسب با وضعیت و نیازهای روز بازسازی کنند؛ بگذریم که با نظام آموزش اجباری مدرن در مدارس عمومی و تشویق ضمنی تمامی جوانان نخبه کشور به سوی تحصیل در دانشگاه‌، عملاً روند ارسال نخبه به حوزه‌ها را نیز دچار چالش جدی کرده‌ایم (متقاضی و ورودی دانشگاهها هر سال حدود یک میلیون نفر است، اما همین آمار در حوزه به زحمت به یک‌صدم آن، یعنی ده هزار نفر می‌رسد). در چنین فضایی اصلاح چندان معنا‌دار نخواهد بود! شاید پدید آمدن این وضعیت بدان سبب است که هنوز امید اصلی در جریان اسلام‌گرا، امید به فعالیت‌های پراکنده افرادی است که از روی دغدغه به فعالیت علمی مشغول‌اند، نه در پروژه‌های علمیِ کذا و کذا. ۴٫ اگر بخواهیم مسیر علمی در کشور جدی شود، شاید یکی از گام‌های اولیه این است که نشریات علمی- مروری جدی گرفته شوند؛ آن هم علمی- مروریِ واقعی. در فضایی که نشریات علمی – پژوهشی واقعی وجود ندارند، کار چنین نشریه‌ای آن می‌شود که بگردد و فعالیت‌های پراکنده‌ای را که به نظر می‌رسد در مسیر تولید علم رخ داده، به جامعه علمی (یا بهتر بگویم به معدود افراد دیگری که دغدغه واقعاً علمی دارند) معرفی کند. به نظر می‌رسد در طیف غرب‌گرای کشور، این کار چند سال پیش با ماهنامه مهرنامه آغاز گشت و البته انصاف این است که به‌تدریج از آن قوت اولیه‌اش کاسته شد؛ شاید تا حدی بدین سبب که مبنای کار خود را بر «ماهنامه» بودن گذاشتند و دغدغه ترویجی‌شان بر دغدغه مروری غلبه کرد؛ و شاید بدین سبب که مطالبی که جریان غربگرای کشور برای عرضه داشت، کم‌کم ته کشید! به نظر می‌رسد فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا نیز با دو سه سال تأخیر تصمیم گرفته این وظیفه را در طیف اسلام‌گرای کشور بر عهده گیرد و تاکنون کوشیده در افق «فصلنامه» که مخاطبی تخصصی‌تر دارد، قدم‌هایی در این زمینه بردارد. امید است که غلبه فضای غیرعلمی ارتقامحور، این دوستان را از ادامه این مسیر ناامید نسازد و دو جریان غرب‌گرا و اسلام‌گرا نیز به جای مقابله منفی، تبادل آرا را در فضای گفتوگوهای حقیقت‌محور جدی بگیرند. | eitaa.com/philtheo