eitaa logo
پژوهشکده فلسفه و کلام
1.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
77 ویدیو
154 فایل
پایکاه اینترنتی: http://phil.theo.isca.ac.ir صفحه اختصاصی آپارات: http://www.aparat.com/phil.theo ارتباط با مدیر کانال: @Znsadr
مشاهده در ایتا
دانلود
|| پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
|| پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
«امامت» اصل فراموش‌شده اسلامی است/ هدایت قرآن؛ منوط به هدایت اهل‌بیت(ع) همایش « برکرانه امامت» با موضوع «ضرورت تبیین امامت اهل‌بیت(ع) در عقاید شیعه و تأثیر آن در زندگی فردی و اجتماعی بشریت» امروز، هشتم آذر با سخنرانی آیت‌الله دری نجف‌آبادی، نماینده ولی فقیه در استان و حجت‌الاسلام محمدتقی سبحانی، مدیرعامل بنیاد فرهنگی امامت در دانشگاه فنی‌وحرفه‌ای امیرکبیر اراک برگزار شد. حجت‌الاسلام محمدتقی سبحانی، مدیرعامل بنیاد فرهنگی امامت، در این همایش تصریح کرد: برگزاری همایش با محوریت امامت آغاز تازه‌ای را برای این مؤلفه مهم و اساسی متصور است که امید است برگزاری این همایش‌ها زمینه پژوهش و تحقیق را در اصل مهم امامت فراهم آورد. وی با طرح این سؤال که امامت در جامعه امروز دنیایی و اخروی ما چه نقشی دارد و آیا طرح مسأله امامت یک اصل و اولویت دینی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است یا خیر؟ ادامه داد: متأسفانه اصل امامت اصل فراموش شده اسلامی است، این بنیاد اساسی دین متأسفانه حتی بین جامعه شیعی مورد کم‌توجهی قرار گرفته و کم‌رنگ شده است. حجت‌الاسلام سبحانی اظهار کرد: باید در جامعه تبیین شود که اصل امامت تا چه اندازه مهم است و چه اندازه می‌تواند مسیر حرکت فردی و اجتماعی را مدیریت کند، در پاسخ به این سؤال که مطرح می‌شود چرا امامت؟ باید گفت چرا امامت نه؟ امامت اصل اساسی در نظام معرفت دینی و جزو اصول اساسی است که بدون توجه به این اصل بنیاد اسلامی و استمرار تفکر اسلامی در زندگی فردی و اجتماعی تحقق پیدا نمی‌کند؛ چراکه با فراموشی این اصل جامعه اسلامی دچار چنین انحرافاتی شدند. مدیرعامل بنیاد فرهنگی امامت اضافه کرد: امامت مسأله و دغدغه اصلی پیامبر(ص) در آخرین سال‌های حیات و روزهای زندگی است، اصل امامت مسأله مشترکی بین مذاهب اسلامی است و حتی علمای اهل تسنن در همه فِرَق از آن یاد کردند. مسأله امامت نه تنها دغدغه نبی مکرم اسلام(ص) بلکه دغدغه خداوند متعال نیز هست. حجت‌الاسلام سبحانی در ادامه سخنان به آیه تبلیغ استناد کرد. وی بیان کرد: تمام اصل امامت در آیه ۶۷ سوره مبارکه «مائده» گنجانده شده است، امر امامت و نبوت به اختیار مردم نیست و فرمایش خداوند است، روز غدیر قرار بر این بود تا آخرین زنجیره‌های دین اسلام معرفی شود، پیامبر(ص) همواره از اختلاف بین مسلمانان نگران بودند که خداوند با نزول آیه تبلیغ نگرانی ایشان را رفع کرد. از گزارش‌های تاریخی بر می‌آید که دستور امامت مولا علی(ع) از اوایل موسم حجةالوداع مشهود بود. حجت‌الاسلام سبحانی بیان کرد: واقعه غدیر امر مهم و مورد‌اتفاق‌نظر همه افراد چه سنی از همه فرق و چه شیعی در همه فرق است و کسی این واقعه مهم و نصب ولایت مولا(ع) را انکار نکرد. در باب ولایت ایشان پس از پیامبر(ص) بسیاری از علمای اهل تسنن کتب مختلفی نوشته و به این رخداد مهم اشاره کردند. وی به حدیث ثقلین استناد کرد و افزود: این سند یکی از مهمترین و بلندترین اسناد مشترک بین شیعه و سنی است که علمای اهل تسنن نیز بر آن اشاره داشتند. حجت‌الاسلام سبحانی بیان کرد: انسان اگر قصد دارد در مسیر هدایت قدم بردارد نباید از این دو رکن مهم قرآن و عترت جدا شود، چراکه جدایی از این مسیر در معنای ضلالت تعریف می‌شود. بدون وجود اهل‌بیت(ع)، پذیرفتن اصل امامت و تمسک به ساحت ائمه معصومین(ع) هدایت قرآن هم وجود ندارد، هدایت قرآن منوط به هدایت اهل‌بیت(ع) است. وی همچنین به حدیث سفینه نوح «مَثَل اهل بیت من در میان شما کشتی نوح است، هر کس به این کشتی داخل شود نجات می‌یابد، و هر کس جا بماند، غرق می‌شود» اشاره کرد و گفت: این حدیث متواتر از اهل‌بیت(ع) است و یکی از احادیثی است که اهل تسنن از آن یاد کردند، نقش اهل‌بیت(ع) در امت اسلامی نقش موت و حیات است نه ثواب وعقاب. مدیرعامل بنیاد فرهنگی امامت بیان کرد: اگر قرار است جامعه‌ای دچار اختلاف و اختلال نشود باید به اصل امامت پاییند باشد، اهل‌بیت(ع) امت را از اختلاف نجات می‌دهند، اگر امتی از ائمه(ع) جدا شوند گرفتار حزب ابلیس می‌شوند چراکه رأس حزب‌الله اهل‌بیت(ع) هستند. وی در پایان تأکید کرد: امامت اصل اسلامی است نه فرع، اگر ابلاغ نشود جامعه به بیراهه کشیده می‌شود. اگر اطاعت‌پذیری از امامت وجود نداشته باشد وحدت اسلامی از دست می‌رود زیرا امامت جامعه مسلمان را ساماندهی می‌کند. || پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
نقش علامه طباطبایی در احیاء فلسفه اسلامی و تأثیر آن در فهم قرآن و متون دینی تبیین شد|||
✏️این نشست به همت معاونت پژوهش جامعه‌الزهرا علیهاالسلام و با همکاری مرکز تخصصی حکمت اسلامی در پژوهشگاه حضرت معصومه علیهاالسلام با حضور حضرت آیه الله دکتر احمد بهشتی و دکتر ابراهیم علی پور برگزار شد ✅ایه الله دکتر احمد بهشتی فرمودند: از نظر علامه (ره)، سه منبع برای رسیدن به معارف دینی وجود دارد: منبع اول، ظواهر قرآن است که دسترسی به آن، همگانی و عمومی است و انواع معارف، از آن قابل کسب است؛ مانند معارف فقهی، عملی، اعتقادی و غیره. ایشان افزود: از نظر علامه(ره)، ظواهر قرآن، برای مردم حجت است و به تبع آن، سنت هم حجت است. وی در ادامه گفت: قرآن کریم از نظر علامه طباطبایی(ره)، قابل تأویل است؛ اما نه به آن شیوه‌ای که اهل سنت به آن قائلند. استاد یادآور شد: روش اهل سنت، چنین است که هرگاه در برابر ظاهر قرآن، دلیلی وجود داشته باشد –مانند عقل، سنت، اجماع- ظاهر را حمل بر خلاف ظاهر می‌کنند؛ حال آنکه روش صحیحی نیست؛ بلکه باید با توجه به معارف بطنی قرآن و با مراجعه به سایر آیات آن را تاویل کرد، لذا شیوه تاویل و تفسیر علامه طباطبایی(ره)، قرآنی است. آیت‌الله بهشتی ادامه داد: منبع دوم، راهی است که مخصوص بندگان خاص خداوند است؛ کسانی که از ما سوی الله می‌گذرند و تنها به خدا توجه دارند؛ این راه، همگانی و عمومی نیست و مخصوص انبیا و ائمه معصومین علیهم‌السلام است که برگزیدگان خدا و مخلَصین هستند و خداوند متعال، هر چه بخواهد را به ایشان افاضه می‌کند. 🖊وی در بیان دیدگاه علامه طباطبایی(ره) تفکر فلسفی و کلامی را، به عنوان منبع سوم برای وصول به معارف دینی، معرفی کرد که دسترسی به این منبع، مختص عالمان ربانی و حکیمان الهی است. استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: از طریق تفکر فلسفی و کلامی، کلیاتی از معارف و دقایقی ازآنها به دست می‌آید. قرآن، نیز به مطالعه آیات آفاقی و انفسی و تفکر راجع به آن ها دعوت می‌کند، تا فرد از این طریق، به عقیده برسد؛ یعنی چنین نیست که ابتدا عقیده، پذیرفته و سپس مستدل شود. تفکر فلسفی و کلامی، جزئی از دین و تفکر مذهبی است. آیت‌الله بهشتی در ادامه بیان داشت: تفکر، دو راه دارد، یکی، برهان که دارای مقدماتی عقلی، قطعی، کلی و ضروری است و راه دیگر، جدل که از مسلمات خصم در بحث، استفاده می‌شود. وی درباره یکی از نقش‌های علامه طباطبایی (ره) در فلسفه، چنین گفت: حکمت متعالیه صدرایی، گاهی دچار قبض و گره‌هایی می‌شود که علامه(ره) به بسط و حل این گونه موارد می‌پردازند ✅دکتر ابراهیم علی پور در این نشست، بزرگداشت مقام علامه طباطبایی (ره) را فرصتی برای شناخت بهتر این شخصیت ربانی و حکیم الهی و محرکی برای نیل به اهداف بلند آن دانست. وی در ادامه به نقش حکمت در سعه وجودی و زندگی عملی پرداخت. و زندگی نظری و عملی علامه را نمونه حکیم الهی دانست که در سایه شجره طیبه فلسفه اسلامی تنومند شده بود و به بار نشسته بود وی با ذکر مستنداتی عنوان نمود که ما در معرفی این چهره های شاخص و بهره گیری از آنها به خصوص در عرصه بین الملل دچار غفلت شده ایم .و اظهار امید واری نمود فعالیت های در خور در آینده این نقیصه را جبران نماید ایشان با برشمردن نوآوری های شهید مطهری در عرصه اندیشه آنها را وامدار تفکر روز آمد علامه دانستند. || پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
✏️جلسه شورای پژوهشی، پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی در تاریخ 12 آذر 97 برگزار شد: ✅در این جلسه با حضور ریاست محترم پژوهشکده جناب آقای دکتر ابراهیم علیپور ، مدیران گروه های پژوهشی آقایان دکتر اکبر اقوام کرباسی و دکتر محمد سوری و اعضای مدعو شورای پژوهشی آقایان دکتر محمد تقی سبحانی ،دکتر مهدی ذاکری،دکتر فیروزجایی و دکتر دیر باز برگزار شد. 🖊 در این جلسه مباحث زیر مطرح و اعضای شورا نظر کارشناسی خود را در این زمینه ارایه دادند. 1⃣ بررسی کتاب «سنجش تبین های صدرایی از عناصر آموزه های دینی معاد» 2⃣ بررسی چند کرسی ترویجی جهت هفته پژوهش 3⃣ بررسی طرحی در رابطه با نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی و ... 🔯این جلسه به همت اداره امور پژوهشی پژوهشکده برگزار گردید. پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
✅زمین از دریچه آسمان در گفت‌وگو با مصطفی ملکیان ✏️بیش از یک دهه است که مصطفی ملکیان، بر طرح عقلانیت و معنویت تاکید می‌کند و در گفتارها و نوشتارهای کثیر و پرمخاطبش از آن سخن می‌گوید. ماحصل آنچه را که این روشنفکر و نواندیش نام‌آشنای معاصر می‌گوید، می‌توان در اندیشه اصالت فرهنگ فردی تبیین کرد، یعنی این آموزه کلی که برای نیل به رشد و توسعه و پیشرفت جامعه و فرد، بیش و پیش از ساختارهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، باید به درون انسان‌ها بازگشت و برای اصلاح باورها و احساسات و خواسته‌های آنها تلاش کرد. حالا او یک گام فراتر گذاشته و می‌خواهد به طور مشخص و ایجابی از چیستی و چگونگی این اصلاح سخن بگوید. یعنی تا پیش از این عمده کوشش او مصروف اثبات و نشان دادن اصالت فرهنگ فردی بود و حالا می‌خواهد به طور مشخص نشان بدهد که چگونه و چطور می‌توان باورها و احساسات و عواطف و خواسته‌ها را دگرگون کرد. چه باورهایی صادق و چه باورهایی کاذبند، کدام یک از احساسات و عواطف بجا و کدام آنها نابجایند، خواسته‌های معقول کدامند و امیال نامعقول کدام. او برای پاسخ به این پرسش‌ها به آموزه‌های آنها که به تعبیر خودش «معنویان» می‌خواند، رجوع می‌کند و در درسگفتارهای «زمین از دریچه آسمان» در موسسه سروش مولانا سعی کرده به تفصیل درباره این آموزه‌ها سخن بگوید. معنویان از دید ملکیان کسانی هستند که اولا به صرف جهان محسوس و مادی اکتفا نمی‌کنند، ثانیا معتقدند جهان و انسان در وضعیت کنونی مطلوب نیست و باید برای رسیدن به وضع مطلوب تکاپو و تلاش کرد و ثالثا این وضعیت به دست‌آمدنی است. این درسگفتارها به تازگی توسط انتشارات سروش مولانا با همین عنوان یعنی «زمین از دریچه آسمان» منتشر شده است. البته همان طور که ملکیان خود اذعان می‌دارد، این کتاب بخشی از یک طرح کلی‌تر است و باید تکمیل شود. به مناسبت انتشار این کتاب، نزد این استاد و پژوهشگر فلسفه و اخلاق و روانشناسی رفتیم از او درباره اهم مدعیات آن پرسیدیم. | پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
✔️دوست عزیز طلبه! از ما قبیح تر است🔻 🔸حسینعلی رحمتی 🔹یکی از دوستان چند نمونه از پیام هایی که در یک گروه طلبگی منتشر شده را ارسال کرده که از بین آنها این موارد قابل تامل تر است: «کسی هست یک مقاله حداقلی با موضوع فقه و حقوق بتونه بنویسه؟ با هدیه» و دیگر این پیام که «انجام تحقیق و نوشتن مقاله در موضوعات فقهی و حقوقی. در خدمت طلاب و غیر طلاب هستیم... با قیمت بسیار مناسب». 🔹واقعیت آن است که این پیام ها حتی اگر از سوی طلاب نوشته نشده باشد ولی در گروه آنها منتشر شود، از نظر اخلاقی نشانه های خوبی نیست و زنگ خطری است که بیش از همه خود ما طلبه ها باید جدی بگیریم و برایش چاره ای بیاندیشیم؛ یا دست کم مواظب باشیم که، به سفارش کریمهء «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نارا»، (سوره تحریم، آیه 6) خود و اطرافیان مان به آتش آنها گرفتار نشویم. در این زمینه چند نکته به نظر می رسد که خطاب به دوستان طلبه ام بیان می کنم و امیدوارم آنها را، از باب سخن امام صادق(ع) که «أَحَبُّ إِخْوَانِي إِلَيَّ مَنْ أَهْدَى عُيُوبِي إِلَيَّ»(بحار، ج 71، ص282)‌ به عنوان هدیه ای از سوی یک دوست هم لباس خود بپذیرند: 🔹1. صادقانه بگویم طی سال هایی که افتخار تدریس در حوزه و دانشگاه را داشته ام، مواردی از سرقت علمی که توسط طلاب مشاهده کرده ام نسبت به غیرطلاب بسیار اندک بوده است. ولی معتقدم به دلائلی که در ادامه خواهم گفت همین مقدار کم هم زیاد است و باید برای پیشگیری از تکثیر آنها تلاش کرد. 🔹2. ارائه «مشاوره» علمی و پژوهشی به دیگران نه تنها بی اشكال كه از نظر اخلاقی و انسانی بسیار هم خوب است؛ به ویژه اگر از سوی طلاب انجام شود. گرفتن حق الزحمه برای آن هم اشكالی ندارد. نگارش مقاله «مشترک» هم اگر واقعا مشترک و مشارکتی و همراه با ذکر نام نویسندگان باشد باز هم اشکالی ندارد، حتی اگر انسان برای آن به قول دوستان هدیه بگیرد. 🔹3. اما نوشتن مقاله، کتاب، یا پایان نامه و ارائه آن به اسم دیگران (که متاسفانه در سال های اخیر به دلائل مختلف در جامعه ما بسیار شایع شده)، توسط هر کسی که انجام شود، چه رایگان باشد چه در قبال اخذ وجه،‌ کاری غیراخلاقی، غیرشرعی، و غیرقانونی است. چرا که مستلزم چند رذیلت اخلاقی است: یکی منتسب کردن مطلب دیگران به خود که نوعی دروغ محسوب می شود. دیگر این که موجب فریب دیگران است. سوم این که اگر نویسنده در قبالش وجهی بگیرد، یا کسی که تحقیق را به نام خود جا زده به خاطر آن درآمدی کسب کند هر دو مرتکب «اکل مال به باطل» شده اند. چهارم این که موجب ترویج و قباحت زدایی از سرقت علمی، و تشویق و تشجیع دیگران به ارتکاب آن می شود. و پنجم این که دریافت هرگونه امتیاز (از قبیل دریافت مجوز دفاع رساله، کسب نمره، ترفیع و ارتقا، و تسهیل استخدام) در ازای چنین تحقیقاتی ظلم و بی عدالتی در حق کسانی است که صادقانه تلاش علمی کرده اند و از این جهت نوعی «تعاون بر اثم» به شمار می آید. 🔹4. همان گونه که گفته شد نوشتن تحقیق به اسم دیگران (تازه اگر شخص واقعا آن را انجام دهد و خود از دیگران سرقت علمی نکند) توسط هر کسی اعم از طلبه و غیر طلبه که انجام شود کاری زشت و غیراخلاقی است، ولی انجام آن از سوی یک طلبه «زشت تر» است. چرا که: 🔸اولا)‌ از طلبه به عنوان مُبلغ دین و اخلاق انتظار می رود خود پیشگام تبلیغ عملی این دو باشد. رهنمود امام صادق(ع) این است که: كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَيْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِيَة» (کلینی، کافی، ج2، ص78). (تعبیر «لیروا»‌ و «داعیه»‌ قابل تامل است). 🔸ثانیا) مبلغ دین بودن طلاب، انتساب آنها به مکتب پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را پررنگ تر می کند و زشت و زیبایی کارهای شان را نیز به همچنین؛ چرا که خوب و بد رفتار آنها به مکتب نیز تسری داده می شود. امام صادق(ع) خطاب به شقرانی (از یاران خود) فرمود: کار خوب از هر کسی نیکو است ولی از تو نیکوتر، به خاطر نسبتی که با ما داری. و کار ناپسند از هرکسی زشت است و از تو زشت تر، به خاطر نسبتی که با ما داری (بحار، چاپ بیروت، ج47، ص349) 🔸ثالثا) نادیده گرفتن اخلاق_پژوهش از سوی یک طلبه، و حتی انتشار پیام های مرتبط با آنها در گروه های طلبگی، موجب نوعی مشروعیت بخشی و وجاهت بخشیدن به آن از سوی دیگران برای ارتکاب چنین رفتارهایی می شود، و در نهایت دودش به چشم همگان خواهد رفت. 🔹و نکته آخر این که اگر به هر دلیل مرتکب چنین رفتاری شدیم، گرچه درست آن است که صادقانه در صدد جبران آن برآییم، ولی اگر چنین نکردیم دست کم مرتکب خطای بزرگ تر، یعنی توجیه کار خود،‌ نشویم. پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philthe
پروژه تقریب؛ آورده‌ها و آسیب‌‌ ها قسمت اول: آورده‌ها هر چند موضوع همگرائی میان مذاهب اسلامی پدیده تازه‌ای نیست ولی از پیدائی «پروژه تقریب بین مذاهب» چندان زمانی نمی گذرد. تاریخچه این ماجرا را بهتر از همه، راینر برانر در کتاب «التقریب بین المذهب الاسلامیه فی القرن العشرین»(ترجمه و نشر مرکز الحضاره بیروت) روایت کرده است و از این رو ما را از تکرار این تاریخ بی نیاز می‌سازد. اما آنچه برای ما اهمیت دارد، مروری بر عملکرد تقریب‌گرائی در چند دهه گذشته‌ و تجربه اندوزی برای روزهای پیش روست. 🔅آورده‌های تقریب برافراشتن شعار وحدت اسلامی و پیگیری پروژه تقریب، البته به جای خود، آثار مبارکی داشته است که بسادگی نمی توان از آن چشم پوشید. از جمله پیامدهای این حرکت را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: 1️⃣برداشتن بانگ وحدت و همدلی با مسلمانان از سوی ایران و تشیع، حجت را بر دیگران تمام کرد و حسن نیت پیروان اهل بیت(ع) را در همگرائی اسلامی نشان داد. 2️⃣این اقدام نشان داد که جامعه شیعه به مسائل امت اسلامی توجه ویژه دارد و حاضر است سهم خویش را در حفظ کیان امت اسلامی و مقابله با دشمنان مسلمین به خوبی ادا کند. 3️⃣شعار تقریب تا حدودی بستر تعامل ایران و تشیع را با گوشه‌ای از جهان اسلام آرام کرد و زمینه گفت و گو با بخشی از مسلمانان را بر شیعیان گشود. برنامه‌های تقریب هر چند لایه‌های عمیق تقارب را هدف نگرفت، اما در همدلی با علاقه‌مندان تشیع از بین سنیان تلاش درخوری داشت. 4️⃣ همراهی گروهی اندک از علمای اهل تسنن با پروژه تقریب، سبب شد که جبهه مخالفان دچار شکاف گردید و دشمنان تشیع از یکپارچه کردن اهل تسنن و مشروعیت بخشی به اندیشه تکفیر شیعه بازماندند. در یک کلام، تلاش تقریب را به کلی نمی توان ناکام دانست و دستاوردهای آن را ناچیز و ناپیدا انگاشت، چرا که برای ارزیابی دقیق آورده‌های تقریب، باید وضعیت موجود را با شرایطی سنجید که همین تلاش‌ها هم صورت نمی‌گرفت و با رخنه بیشتر دشمنان، آتش فتنه بیش از این دامن شیعیان را در برمی گرفت. 📲ادامه در قسمت دوم (آسیب‌ها):
پروژه تقریب؛ آورده‌ها و آسیب‌ها قسمت دوم: آسیب‌ها 🔅آسیب‌های تقریب با این همه، چنان که در یادداشت قبلی «کنفرانس وحدت اسلامی، از رویا تا واقعیت» نوشتم، رویکرد و روش پیگیری پروژه تقریب در ایران به گونه ای بود که نه تنها این هدف بلند را به تدریج به محاق برد بلکه آسیب‌های بزرگ دیگری را دامن زد: 1️⃣ صاحبان پروژه تقریب، به دلیل فقدان راهبرد روشن، به خلط معانی و مفاهیم گرفتار آمدند و با در آمیختن سه گزینه متفاوت در پروژه تقریب (وحدت اسلامی، همزیستی مسلمین و اتحاد ملل اسلامی) عملا به هیچ یک از اهداف سه‌گانه دست نیافتند. تفاوت این سه پروژه و راهبردهای هر کدام را در یادداشت بعدی با نام «تقریب و سرگردانی در میان سه تئوری رقیب» تقدیم خواهم کرد. 2️⃣ اصحاب تقریب راه رهائی از بحران‌ پراکندگی و پاره‌پاره‌‌شدن جهان اسلام را در انکار اختلافات عمیق تاریخی و معرفتی میان گروه‌های اسلامی می‌دیدند و با اصرار بر «پرده پوشی» و «کوچک انگاری» مبانی اختصاصی مذاهب، از شناخت ریشه‌های این درگیری‌ها در‌ ماندند و فرصت تفکر و تلاش برای درمان این بیماری و یا کم‌کردن عوارض آن را از دست دادند. 3️⃣ گفتمان تقریب بر این پایه استوار شد که اختلافات مذهبی، نه تنها «جزئی»و کم‌شمار است بلکه از «امور ظنی» و «اجتهادی» می باشد و بیشتر جنبه «تاریخی» دارد و امروزه چندان به کار نمی آید. این در حالی بود که شیعیان و سنیان نه تنها این دسته از مبانی خویش را بر حق می دانستند بلکه باور به مبانی رقیب را به بدعت و انحراف و حتی طرد و تکفیر می‌نواختند. انکار این امور در بین طرفداران تقریب از شیعه و سنی، عملا آنان را در مقابل اکثریت جامعه مذهبی خود گذاشت و رویکرد وحدت اسلامی به انزوا رفت و پروژه تقریب شیعی-سنی به پروژه اختلاف شیعی-شیعی و اختلاف سنی-‌سنی تبدیل گشت. 4️⃣ پروژه تقریب با انکار اختلافات عمیق تاریخی میان دو گروه شیعه و سنی- در سطح عالمان و عوام- نه تنها قدرت برنامه ریزی برای کم کردن دامنه نزاع را از دست داد، بلکه شیعه را در معرض اتهام به نفاق و دوروئی و کتمان عقاید خویش در پشت پرده اصل تقیه قرار‌ داد. 5️⃣ انقلاب اسلامی ایران بر پایه فرهنگ تشیع شکل گرفت و به صورت طبیعی، بسیاری از مسلمانان را به سوی خویش فراخواند و مسئولان جمهوری اسلامی نیز نه تنها از این گرایش‌ها استقبال کردند بلکه نفوذ فرهنگ تشیع را به عنوان بخشی از فرایند صدور انقلاب تلقی کردند. این پدیده، به همراه شعارهای تقلیل‌گرایانه تقریب، جمهوری اسلامی را به تناقض در گفتار و کردار متهم ساخت و گفتمان اصحاب تقریب از سوی اهل تسنن به یک مجامله و یا حتی به فریب و خدعه تعبیر شد. 6️⃣ اهل تقریب با وابسته‌کردن پروژه‌های «همزیستی اسلامی» و «اتحاد ملل اسلامی» به اموری همچون اشتراک عقیدتی و فقدان اختلافات فکری و فقهی، نه تنها در پیشبرد اصل وحدت اسلامی در درون و بیرون کشور دچار چالش‌های جدی شدند، بلکه عملا فرصت تبیین معارف ناب اهل بیت(ع) را نادیده انگاشته و با پرده‌انداختن بر اختلافات، باب گفت‌و‌گوهای علمی میان علمای مسلمین و تلاش برای تقارب معرفتی را به انسداد کشاندند. 7️⃣ پروژه تقریب پس از انقلاب اسلامی، در متن دستگاه دیپلماسی سیاسی زاده شد و همگام و همرو با سیاست‌های رسمی جمهوری اسلامی به پیش رفت. پیشبرد این پروژه در بیرون از محیط‌های علمی و به دور از دسترس‌ عالمان شیعه و سنی ، رنگ سیاست‌ورزی را بر فضای گفتمانی تقریب حاکم کرد و ابعاد فرهنگی و اجتماعی وحدت اسلامی در زیر هنجارهای سیاسی کم‌رنگ شد. به این ترتیب، با شدت‌گرفتن منازعات سیاسی دولتها با ایران، پروژه تقریب نیز دستخوش فراز و فرود گشت و امروزه برنامه‌های تقریب در جهان اسلام به عنوان چرخه‌ای از زنجیره دیپلماسی سیاسی ایران تعبیر و تلقی می شود و با ناکارآمدی برنامه‌های آن، از سوی دوستان نیز جدی گرفته نمی شود. فهرست بالا که بر آن باز هم می توان افزود، نشان می دهد که مدیریت تقریب در ایران از فقدان یک قوه تفکر راهبردی رنج می برد و تجربه اندوزی و بازاندیشی در این مجموعه چندان جایگاهی ندارد. این آسیب‌ها را در یادداشت‌های بعدی، ریشه‌یابی کرده و سپس‌تر به تبیین اصول راهبردی برای وحدت راستین امت اسلامی خواهیم پرداخت. 📱کانال اطلاع رسانی دکتر محمد تقی سبحانی: t.me/mtsobhani
پژوهشکده فلسفه و کلام
نقد عقل نظری در فلسفه اسلامی (سخنرانی استاد محمد تقی سبحانی در همایش «جایگاه عقل در کلام و فلسفه») ق
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 ⭐️ نقدی بر سخنان دکتر در همایش «جایگاه در کلام و » (قسمت اول) جناب حجت الاسلام دکتر محمدتقی سبحانی عضو هیئت علمی پژوهشکدۀ فلسفه و کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در همایش «جایگاه عقل در کلام و فلسفه» به تاریخ 30 آبان 1397 طی سخنانی به «نقد عقل نظری در فلسفه اسلامی» پرداخته‌اند. خلاصه این سخنرانی در سایت پژوهشکده (http://yon.ir/o5wZQ) و کانال تلگرامی ایشان انتشار یافته است. نوشتار حاضر نقدی بر برخی مواضع این متن مکتوب است. ابتدا عین گفته‌های سخن‌ران محترم را نقل کرده، سپس آن را بررسی خواهیم کرد. 1⃣ «دستگاه معرفت‌شناسی در فلسفه اسلامی از اساس، یک دستگاه ارسطوئی است که بر خلاف سایر بخشهای دیگر فلسفه، از کمترین تحول و تکامل برخوردار بوده است.» 🔆 نقد: بر اهل فلسفه پوشیده نیست که ارسطو (ر.ک.به: متافیزیک) و هیچ یک از فیلسوفان یونان باستان و قرون وسطی در فلسفه خود بخشی با عنوان معرفت‌شناسی نداشته‌اند. در این دو دوره از تاریخ فلسفه غرب تنها برخی از مسائل معرفت‌شناسی محل بحث بوده‌اند، اما معرفت‌شناسی به مثابه یکی از دانش‌های فلسفی در دوره جدید با آثار لاک و دکارت پای به عرصه نهاد. اما در فلسفه اسلامی با توجّه به تزلزل¬ناپذيري موضع عقل در فلسفه اسلامي، ضرورتي براي بررسي تفصيلي مسائل شناخت به¬صورت منظّم و به‌عنوان شاخه مستقلي از فلسفه پيش نيامده بود (محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج1، ص150) مباحث معرفت‌شناختی فلسفه اسلامی تا دوران اخیر در ضمن سایر مباحث فلسفه (در بحث وجود ذهنی و علم و عالم و معلوم) و منطق (در بحث تصور و تصدیق و مبادی برهان) طرح میشد، اما حضور و رواج اندیشه‌های غربی در دامان فرهنگ اسلامی در قرن معاصر سبب شد که فیلسوفان اسلامی به¬نحو خاص به این حوزه معرفتی عطف توجه کرده، آثار درخوری در این زمینه از خویش به¬جای نهادند. در این میان، باید علامه طباطبایی فیلسوف سترگ قرن حاضر را به¬حق طلیعه¬دار این قافله و بنیان¬گذار معرفت¬شناسی اسلامی دانست، چرا که با نگارش کتاب اصول فلسفه رئالیسم آغازگر طرح مستقل مسائل معرفت¬شناختی گردیده، سبب شد اندیشمندان متأخر، اهتمام بیشتری به این مسائل از خود نشان دهند. نگاهی گذرا به آثار فیلسوفان نوصدرایی در حوزه معرفت‌شناسی به روشنی نشان می‌دهد که ادعای «کمترین تحول و تکامل» فلسفه در این قلمرو تا چه اندازه دور از حقیقت است. 2⃣ «هیچ دلیل روشنی برای وجود «صورت» به عنوان واسطه معرفت، در دست نیست و ادله‌ای که برای این موضوع آورده‌اند، محل تامل و اشکال است.» 🔆 نقد: بنا بر معرفت شناسی اسلامی، معرفت همان مطلق علم و آگاهی است که در اولین و مهم¬ترین انقسام، به حضوری و حصولی تقسیم میشود. این تقسیم یک تقسیم عقلی و دایر بین نفی و اثبات است: هر شناختی از یک معلوم، یا به واسطه حاکی است یا بی واسطه حاکی. به بیان دیگر، گاه خود واقعیت معلوم نزد شخص عالم حاضر است، مانند احساس گرسنگی یا احساس شادی و درد که به آن شناخت حضوری می¬گویند. گاه نیز آگاهی ما از یک معلوم، با واسطه صورت ذهنی آن است و ما از طریق این صورت و به جهت حکایت-گری¬اش از آن معلوم، بدان شیء علم داریم که به آن شناخت حصولی می¬گویند. پس علم به هر معلومی یا باید حضوری باشد یا حصولی. در نتیجه اگر به چیزی علم حضوری نداشتیم و خود واقعیت آن نزد ما حاضر نبود، تنها راه علم به آن، معرفت با وساطت صورت ذهنی است. و دست بر قضا اغلب معرفت‌های ما به ویژه معرفت به امور بیرون از خود فاعل معرفت از این نوع می‌باشند. کجای این دلیل روشن نیست و چه اشکالی بر آن وارد است؟! 3⃣ «بر فرض که فی الجمله وجود صورت را در فرایند علم بپذیریم، اما کلیت و عمومیت آن، محل تردید است. برای مثال، شیخ اشراق در علم به محسوسات یا مشاهدات، به وجود صورت باور ندارد.» 🔆 نقد: پاسخ این اشکال از همان بیان پیشین روشن است. علم به هر معلومی یا حضوری است یا حصولی. شیخ اشراق برخلاف فلاسفه پیش از خود معتقد است علم به دیدنی‌ها (نه همه محسوسات) از سنخ علم حضوری است، نه حصولی. 🖊 کانال مهدی عبدالهی 👉 🆔 @MAbdullahi پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
پژوهشکده فلسفه و کلام
نقد عقل نظری در فلسفه اسلامی (سخنرانی استاد محمد تقی سبحانی در همایش «جایگاه عقل در کلام و فلسفه») ق
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 ⭐️ نقدی بر سخنان دکتر در همایش «جایگاه در کلام و » (قسمت دوم) 4⃣ «پذیرش صورت در فرایند معرفت، دشواری «مطابقت» میان صورت و مصداق(یا تطابق ذهن و عین) را به شدیدترین وجه آن پیش می آورد، این مشکل، نه تنها در معرفت شناسی فیلسوفان معضلاتی را به بار آورده که تاکنون ناگشوده باقی مانده است، بلکه دستگاه جهان‌شناسی و نفس‌شناسی فلسفه اسلامی را نیز به بحران دچار ساخته است.» 🔆 نقد: چنان که گفتیم در علم حصولی خود واقعیت معلوم نزد ما حاضر نیست، بلکه امری به نام صورت یا مفهوم ذهنی در نفس ما تحقق دارد که خاصیت آینگی دارد و محکی خود را نشان می‌دهد. بله در مرحله بعد مسئله دشوار مطابقت مطرح است. اما اگر کسی وجود صورت در معرفت بشری را انکار کند، باید اصل علم حصولی را که اکثریت قریب به اتفاق علوم ما به عالم خارج را تشکیل می‌دهد، نفی نماید! و در این صورت، یا باید همه معرفت‌ها را حضوری بداند! شما که منکر جود صورت در فرآیند معرفت هستید، آیا به این نتیجه ملتزم هستید یا راه حل دیگری دارید؟ 5⃣«گزاره‌های اولی که گفته می شود که تصور موضوع و‌محمول برای تصدیق آنها کفایت می کند، غالبا یا قضایای همانگوی( tautological) و یا قضایای تحلیلی(analytic) هستند و این گزاره‌ها هیچ گزارشی از جهان واقع نمی‌دهند.» 🔆 نقد: این اشکال بر قضایای بدیهی اولی به مثابه بنیادهای نخستینِ برهان فلسفی، مبتنی بر تفسیر کانتی از حقیقت قضایای تحلیلی است که بر اساس آن این قضایا هیچ گزارشی از واقع نمی‌دهند، اما فیلسوفان اسلامی و برخی از فیلسوفان و معرفت‌شناسان غربی این مدعا را قبول ندارند و تفاسیر دیگری از قضایای تحلیلی ارائه می‌کنند که مستلزم گزارش‌گری این دسته قضایا از جهان واقع نیز می‌باشد. (جهت اطلاع ر.ک.به: احمد ابوترابی، چیستی و نقش قضایای تحلیلی و ترکیبی در منطق و معرفت‌شناسی، به ویژه ف11) 6⃣ «با بررسی استدلال‌های فیلسوفان در طول تاریخ معلوم ‌می شود که آنها خود به این منطق برهانی التزام نداشته و از مبادی غیر یقینیِ فراوانی در ادله خود استفاده کرده‌اند که خود تایید می کند که منطق برهان به معنای معهود، در فلسفه چندان مصداقی ندارد.» 🔆 نقد: صرف طرح یک مدعا آن هم با این گستره وسیع بدون ارائه شواهد روشن گرهی از کار معرفت نمی‌گشاید. 7⃣ «حقائق جهان از تنوع فراوان برخوردار است و بخش بزرگی از واقعیت هستی، پدیده‌هائی است که از طریق احساس، تجربه، استقراء، تاریخ و وحی به ما می رسد و تفسیر هستی بدون در نظر گرفتن این حقائق، نارسا و ناراست است. گزاره‌های اولی غالبا به حقائق عام و انتزاعی باز‌می گردد و به تنهائی کاروان فلسفه را به مقصد نمی رساند.» «دستگاه معرفت شناسی فلسفه، با هدف‌گیری برای دستیابی به یقین خاص، عملا نه تنها معرفت فلسفی را از روش‌ها و مبادی گوناگون معرفت انسانی و الهی محروم‌می کند، بلکه قلمرو ‌فلسفه را به حوزه‌ها و موضوعات خاص کلی و انتزاعی محدود می کند و در عمل هم نمی تواند به وعده خود برای التزام به یقین خاص وفا کند.» 🔆 نقد: فلسفه اولی/متافیزیک تنها عهده‌دار تفسیر و توضیح اصل واقعیت‌مندی واقعیات است. اما بررسی وجوه دیگر واقعیات برعهده سایر علوم است و هر یک از آنها نیز روش مختص به خود را دارند. مگر قرار است فلسفه همه جزئیات هستی را تفسیر کند؟! چرا از فلسفه انتظار دارید باری را بر دوش بکشد که خود از ابتدا اعلام کرده است که این بار بر دوش او نیست. از فلسفه نخواهید بار سایر علوم را نیز بر دوش کشد. با آرزوی توفیق الهی برای سخنران محترم، این نقد تنها بر برخی مواضع روشن متن خلاصه سخنرانی ایشان است. روشن است که اگر متن کامل این سخنرانی در اختیار پژوهشگران قرار گیرد، مجال گسترده‌تری برای مباحثه گشوده خواهد شد. 🖊 کانال مهدی عبدالهی 👉 🆔 @MAbdullahi پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
تقریب، سرگردان در میان سه تئوری رقیب قسمت اول دعوت به وحدت اسلامی در حدود یک قرن و اندی است که با عناوین گوناگون تکرار می شود، اما به نظر می رسد که این اندیشه هنوز هم به یک گفتمان روشن دست نیافته و از این رو، داعیان و دعوت‌شدگان نیز چندان به زمینه‌ها و زوایای آن آشنا نیستند. در یادداشت پیشین با عنوان «پروژه تقریب، آورده‌ها و آسیب‌ها» اشاره شد که نخستین دشواری تقریب، بحران هویت و معنا است و از این جاست که راهبردها و راهکارها نیز در هم ریخته و به دلیل خلط‌ها و خطاها، اساس کار به تردید افتاده است. 🔅سه تئوری رقیب به نظر می رسد که سه تعریف یا تئوری مختلف از تقریب اسلامی در بین مسلمانان مطرح بوده و یا قابل طرح است، که نخست باید اینها را از یکدیگر بازشناخت: 1⃣ اتحاد ملل اسلامی(همگرائی اسلامی) این ایده که از زمان سید جمال به صحنه آمد، همواره بخشی از دغدغه منادیان تقریب بوده است. البته این نظریه از اساس یک «رویکرد سیاسی» در سطح بین الملل اسلامی است که با معیار «مصلحت اندیشی» و ‌به منظور «ایجاد جبهه متحد اسلامی» در برابر دشمنان و یا برای حل معضلات کلان جهان اسلام، تلاش می کند که رهبران سیاسی مسلمان را به دور از اختلافات مذهبی، بر گرد برنامه‌های عملیاتی گردآورد. 2⃣ تعایش سلمی(همزیستی اسلامی) این رویکرد پیشینه‌ای بلند در آموزه‌های‌ قرآن و سیره اهل بیت(ع) دارد و از اساس یک «رویکرد اجتماعی» است. این نظریه که با معیار «ارزش‌های اخلاقی و فقهی»، به دنبال احیای اخوت اسلامی است، می‌کوشد با تکیه بر مشترکات، اصل مدارای اسلامی را در بین مسلمانان تقویت کند و با برطرف کردن تنش‌های مذهبی و طائفه‌ای، «زیست مشترک و توام با احترام و آرامش» را در میان مسلمین تقویت و تحکیم کند. بدیهی است که برخلاف رویکرد پیشین که مخاطبانش رهبران سیاسی و اقتصادی دنیای اسلام است، در اینجا خطاب اصلی بیش از هر کس، به سمت توده‌های مردم و گروه‌ها و نخبگان اجتماعی است. 3⃣ وحدت اسلامی(همفکری اسلامی) این نظریه که با تاسیس دارالتقریب در قاهره شکل عملی به خود گرفت و واژه تقریب را برای طرح خویش برگزید، آرمان خود را «نزدیکی اعتقادی و فقهی مذاهب اسلامی» قرار داد و از این رو علی الاصول یک «رویکرد معرفتی» است. این دیدگاه معتقد است که علی‌رغم اختلافات دینی میان مذاهب اسلامی، اما زمینه‌های لازم و مشترک برای کم کردن فاصله‌های مذهبی در ابعاد مختلف علمی وجود دارد. این رویکرد با انتخاب الگوی گفت‌و‌گو و تعامل میان علمای مذاهب، سعی دارد که در گام نخست از بدفهمی‌های مذاهب نسبت به یکدیگر کاسته و سپس با تکیه بر قواعد و روش‌های مشترک، باب بحث را برای حل اختلافات فکری و فقهی بگشاید. هر چند این سه تئوری با رعایت اصول و معیارهای پیش‌گفته، با یکدیگر قابل جمع هستند، ولی چنان که دیدیم از نظر «موضوع»، «مخاطب»، «اهداف»، و «الگوهای رفتاری» با یکدیگر متفاوت است، به گونه‌ای که تنها با رعایت شرایط هر کدام، می‌توان به نتایج آن امید بست. نکته این جاست که با خلط و خطا در این زمینه نه تنها تئوری تقریب به ناکامی می انجامد بلکه نتایج زیانباری را بر مناسبات بین مذاهب بر جای می‌گذارد. پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo 📲 ادامه در لینک زیر: https://eitaa.com/philtheo/1722
تقریب، سرگردان میان سه تئوری رقیب قسمت دوم 🔅خلط‌ها و خطاهای تقریب حال باید دید که پروژه ایرانیِ تقریب دقیقا به دنبال اجرای کدامیک از تئوری‌های پیش‌گفته بوده و تا چه اندازه در پیاده سازی الگوی مناسب توفیق داشته و به چه میزان به آرمان‌های مورد نظر دست یافته است؟ در یک ارزیابی کلی باید گفت که اصحاب تقریب در میان این سه تئوری، سخت سرگردان بوده و دست کم برنامه‌ها و رفتارهای آنان نشان نمی دهد که از یک تلقی روشن و راهبرد معینی برخوردار بوده‌اند. به اجمال می توان گفت که در این خصوص، پروژه تقریب در ایران از خطاهای زیر برخوردار بوده است: 1⃣ خطای در نشانه گیری: تقریب به طور مشخص بر هیچ یک از رویکردهای سه گانه تمرکز نداشته و با حرکت در میان الگوهای یاد شده، ظرفیت محدود خود را به هدر داده است. به نظر می رسد که در حال حاضر نیز اهالی تقریب از هدف‌گذاری بر رفتارها و برنامه‌های خود ناتوانند و فرمان تقریب به دست حوادث سیاسی و فرهنگی دنیای بیرون سپرده‌ شده است. 2⃣ خطای در مخاطب: تقریب هنوز مخاطبان اصلی خود را بازنیافته و‌ صحنه اصلی اقدامات و برنامه‌ها را تعیین نکرده است. مخاطبان تقریب در نشست‌ها و کنفرانس‌ها و حتی شوراهای اصلی و فکری، از چنان پراکندگی برخوردار بوده‌اند که پیشبرد هیچ یک از پروژه‌‌های سه‌گانه را امید نمی دهد. حقیقتا روشن نیست که گردهم‌آوردن یک رئیس جمهور سابق یا نخست‌وزیر منزوی با چند عالمِ دست دوم سنی و گروهی از نخبگان عادی به همراه خیل فراوان میهمانان همیشگی در یک کنفرانس، دقیقا چه فلسفه و منطقی را دنبال می کند؟ و مواضع آتشین رئیس جمهور ایران و خط و نشان‌های وی بر علی آن، قرار است کدامیک از اهداف تقریب را تامین کند؟! 3⃣ خطای در گفتمان: آشفتگی در هدف و مخاطب سبب شد که شخصیت‌های کلیدی تقریب نه تنها نتوانستند از یک ادبیات مناسب با مخاطب و مستند به منابع اسلامی بهره گیرند بلکه با خطای در تخاطب، گفتمانی آشفته و بریده از محیط پیرامون را نمایندگی کردند و حتی گاه با طرح مطالب بی‌پایه و پراکنده، از جامعه مذهبی خود فاصله گرفتند. 4⃣ خطای در موقعیت شناسی: چنان می نماید که اصحاب تقریب غالبا در مورد موقعیت‌ها دچار تشخیص‌های ناقص و مبتلا به عارضه نزدیک‌بینی هستند. حادثه‌جوئی و تکیه بر روش‌های شعاری و جنجالی و نیز بازی در میدان خودی و غفلت از حرکت‌های پایدار و پایه‌ساز، از جمله عوارض این بیماری رو به رشد است. 5⃣خطای در سازماندهی: تفکیک میان سه‌گانه فوق، نشان می دهد که هر یک از مقاصد یادشده، نیازمند سازماندهی مستقلی است و یک گروه شاخص و آرم‌دار در یک نهاد دولتی نمی‌تواند بار چنین مسئولیت جهانی را برعهده گیرد. البته در باب شیوه ساماندهی و مدیریت هر یک از این پروژه‌های سه‌گانه، جداگانه باید سخن گفت، اما در خصوص همین مدیریت متمرکز دولتی هم گفتنی است که مدیران راهبردی و عملیاتی تقریب باید متناسب با کارویژه‌های این نهاد و الزامات آن برگزیده شوند؛ به نظر می رسد که بدنه خسته و کم انگیزه از یک سو، و فقدان میدان‌های جدید برای تحرک و پویائی از سوی دیگر، عملا نشاط و زندگی را از محیط تقریب زدوده و با دلخوشی به پاره‌ای پیام‌ها و‌تشویق‌ها، چشم انتظارِ حادثه‌های نابهنگام نشسته است. در نوشتار آینده نشان خواهیم داد که بر پایه‌های استوار اسلامی هر سه گونه تقریب(همگرائی، همزیستی و همفکری) در جای خویش قابلیت تحقق دارد و این سه پروژه اگر به درستی مدیریت گردد، در راستای وحدت حقیقی امت اسلامی می‌توان گام‌های اساسی برداشت. پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
✨نشست علمی: "بازخوانی پرونده تقریب؛ رویکردها و چالش‌ها" 🎤سخنران:حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد تقی سبحانی 🖋دبیر علمی: حجت الاسلام والمسلمین دکتر صادق نیا 📆چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۰ 🏫قم- پردیسان- دانشگاه ادیان و مذاهب- سالن امام موسی صدر- دفتر تقریب مذاهب اسلامی دانشگاه پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
🖊رضا غلامی در نقد مهدی نصیری؛ 🔽سخنی با مهدی نصیری ✅رئیس مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا گفت: پیام آقای مهدی نصیری این است که باز کردن دایره حکومت اسلامی، بالا بردن توقعات، و قدم نهادن در مسیر پیشرفت اسلامی و تمدن سازی جزو تلاش های بی حاصلی است که در این دوران صورت می‌گیرد و صحیح این است که همه منتظر ( به معنای دعاگو ) ظهور امام زمان ( ارواحنا فداه ) بنشینیم و دست از این ادعاهای گزاف برداریم. حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی در یادداشتی به بررسی نظرات مهدی نصیری پرداخت. متن این یادداشت بدین شرح است: چند سالی است جناب آقای مهدی نصیری در قامت یک صاحب نظر دینی ظاهر شده و به خود اجازه می دهند بدون ارائه بحثی روشمند و مستند، درباره همه موضوعات مبنایی دین اظهار نظر کنند؛ از نفی فلسفه اسلامی و ترویج نوعی اخباریگری، تا بازگویی و ترجمه امروزی نظرات فردیدی در باب غلبه مطلق مدرنیته بر عالم، از تحدید و کوچک نمایی مرزها و طاقت فقه شیعی و ناتوانی آن در نظام سازی، تا تردید افکنی و کمرنگ سازی بُروز و ظهور عینی اسلام در قالب تمدن نوین اسلامی در دوران غیبت امام زمان (عج) و غیره. جالب اینجاست که این همه اظهار نظر در شرایطی صورت میگیرد که دقیقاً معلوم نیست جناب نصیری در چه حوزه و مکتب علمی ای، و در چه سطح و عرصه ای تحصیل و سپس مورد آزمون قرار گرفته اند و اساساً چقدر شایستگی اظهار نظر قطعی در این موضوعات دارند؟ آیا سکوت فضلای حوزه در قبال این نظرات به مفهوم بی نظر بودن آنها در قبال این اظهار نظرهاست یا به معنای جدی نگرفتن نظرات ایشان است؟ آیا سزاوار نیست این دیدگاهها قبل از درج در رسانه های عمومی در مجامع تخصصی حوزه نقد شود؟ و نکته دیگر آنکه چقدر سوژه هایی که ایشان برای اظهار نظر انتخاب می کنند مسأله امروز انقلاب است و واقعاً پشت این نظرات که من از آن به " تقلیل گرایی " و " خنثی گری انقلاب اسلامی " تعبیر می کنم چیست؟ 🔽ادامه در لینک زیر https://eitaa.com/philtheo/1735
من در درسگفتارهای موسوم به "تأملاتی بنیادی درباره اسلام و پیشرفت" که سال ۹۵ در دانشگاه امام صادق (ع) ارائه دادم و توسط انتشارات سدید چاپ شده است به تفصیل درباب این خط و برآیند فکری آن توضیح داده ام. البته تمرکز اصلی بحث من درباره برآیند اجتماعی تفکرات هایدگری-فردیدی در ایران بود که البته معتقدم گرچه آقای نصیری خود را مخالف فلسفه معرفی میکند اما به شدت از آن تفکر متأثر است. حتی اگر بگوییم که برآیند برخی از مباحث آقای نصیری با مباحث انجمن حجتیه شباهت دارد، سخن غیر دقیقی نگفته ام. من در اینجا قصد ندارم مباحث آن درسگفتار را تکرار کنم و علاقمندان را به مطالعه آن کتاب و همچنین کتاب بعدی، یعنی فلسفه تمدن نوین اسلامی دعوت میکنم لکن لازم می دانم خیلی مجمل به چند نکته اشاره نموده و مابقی بحث را به فرصت دیگری مؤکول کنم. اولاً. اگر از موضع کلام سیاسی اسلام به بحث های ایشان بنگریم، گوهر مباحث آقای نصیری به خنثی سازی حکومت اسلامی در دوران غیبت معصوم (ع) منجر میشود. ایشان با زبان پنهان و آشکار این پیام را به مخاطبشان منتقل می کنند که حکومت اسلامی در دوران غیبت با محوریت فقه و فقیه اقامه میشود و در جایی که دستگاه فقه ما قدرت پاسخگویی به انتظارات، من جمله نظام سازی ندارد، حکومت اسلامی در دوران غیبت، یک حکومت حداقلی است و نباید آرزوی احیاء تمدن اسلامی را داشته باشد. به بیان دیگر، پیام وی این است که باز کردن دایره حکومت اسلامی، بالا بردن توقعات، و قدم نهادن در مسیر پیشرفت اسلامی و تمدن سازی جزو تلاش های بی حاصلی است که در این دوران صورت میگیرد و صحیح این است که همه منتظر ( به معنای دعاگو ) ظهور امام زمان ( ارواحنا فداه ) بنشینیم و دست از این ادعاهای گزاف برداریم. ثانیاً. آقای نصیری در شرایطی وارد فاز زیراب فقه زدن شده اند که قبلاً به زعم خودشان حقانیت میراث فلسفی شیعه به خصوص حکمت صدرایی را نفی کرده اند و از صلاحیت مطلق فقه اخباری نسبت به فلسفه سخن رانده اند و حال که چندی است وارد کوتاه سازی قد و قواره فقه و به تبع آن حوزه های علمیه شده اند، معلوم نیست نهایتاً در منظر او چه چیزی از اندیشه اسلامی باقی مانده است و آیا از نظر ایشان امروز کاری جز به انتظار ظهور نشستن و دعاگویی، باقی مانده است یا خیر؟ ثالثاً. ما در اتمسفر انقلاب اسلامی تنفس می کنیم و عمل خود را در چاچوب تفکرات امام (ره) و رهبر بزرگوار انقلاب تعریف می کنیم، هر چند این به منزله بحث نکردن نیست لکن روشن است که در یک کار عظیم جمعی نمی توان خود رأی بود و یا بلبشوی فکری را مباح ساخت؛ در چنین شرایطی، چقدر نظرات آقای نصیری با محکمات دیدگاه های امام درباره فقه، درباره حکومت اسلامی و ولایت فقیه در دوران غیبت و بحث تمدن سازی و غیره انطباق دارد؟ به نظر میرسد یا جناب آقای نصیری سخنان صریح امام درباره رسالت حاکمیت اسلامی را ملاحظه نکرده اند و یا انتظار دارند نیروهای انقلاب به جای اندیشه های امام (ره) از اندیشه های ایشان تبعیت کنند؟! به هر حال، توصیه بنده به جناب آقای نصیری این است که بیشتر مطالعه کنند و قبل از آنکه جمعبندی های خود را عجولانه منتشر کنند، آن را متواضعانه با علما و فضلای حوزه در میان بگذارند و اصلاح و تکمیل کنند؛ ضمن اینکه دسترسی ایشان به رسانه ها و محافل انقلابی سبب نشود که انتظار داشته باشند این دیدگاهها، جزو تفکر انقلاب محسوب شود. لازم به توضیح است مهدی نصیری اخیرا در یادداشتی با عنوان «فقه نظام ساز؛ داریم یا نداریم؟» به بررسی این موضوع پرداخته است. پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلامhttps://eitaa.com/philtheo
پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
برنامه هفته پژوهش1397.pdf
241.8K
پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
🖊برنامه هاي هفته پژوهش و فناوري و چهارمین نمایشگاه دستاوردهاي پژوهشی معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 1397👆👆👆👆
✅برنامه هاي هفته پژوهش و فناوري و چهارمین نمایشگاه دستاوردهاي پژوهشی معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 1397 🔽چهارشنبه 21 آذر ➿کرسی ترویجی(مناظره) با عنوان جایگاه مهدویت در شکل گیري انقلاب اسلامی با رویکرد » ره) کلامی/ارائه دهنده: حجت الاسلام والمسلمین جناب آقاي دکتر حسین الهی نژاد / ناقدان: حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا بهروزي لک و جناب آقاي دکتر شریف لک زایی 🔯قم:پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تالار امام مهدي(عج) / پژوهشکده مهدویت و آینده پژوي ومرکز همکاري هاي علمی و بین الملل 10 تا 12 🔯بیان دستاوردها ☪بیان دستاورد هاي پژوهشی و فناوري پژوهشکده اسلام تمدنی شعبه خراسان به مناسبت چهملین سالگرد انقلاب اسلامی / جناب آقاي دکتر سید مصطفی احمدزاده / ✅مشهد ، دفتر تبلیغات اسلامی شعبه مشهد / شعبه مشهد/مرکز همکاري هاي علمی و بین الملل 18 تا 20
مراسم رو نمایی از کتاب ترجمه اصول کافی با حضور و سخنرانی آقایان حجج اسلام انصاریان ،نظری منفرد و واعظی|قم پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی طبقه ساعت9:30 تا 12
پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo
پايگاه اطلاع رساني پژوهشکده فلسفه و کلام http://phil.theo.isca.ac.ir/ کانال رسمي پژوهشکده فلسفه و کلام https://eitaa.com/philtheo