eitaa logo
پویانویسی
245 دنبال‌کننده
355 عکس
86 ویدیو
15 فایل
اینجا مجال "رحیل" است برای نوشتن و راهِ نوشتن. و فرصتی برای فهم همزمان درون و برون. #علی_اسفندیار ارتباط: @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁 سایه های پاییز🍁 آمار برگریزان را جز درختان نمی دانند. بشر آنقدر می دود برای تسخیر طبیعت که حال فرود برگ ها را نمی فهمد. موجودات دیگر هم دنبال حل و فصل زندگی خود هستند. صراحت لهجه طبیعت را این روزها بیشتر می فهمم. شاخه های تو در تویی که سایه اش زیر پای ما فرش می شود و یا روی دیوار خیابان های شهر می خزد؛ هر نگاه عابری را به خود خیره نخواهد کرد مگر همسایه فصل ها شوی. تردید ندارم همه سایه ها، نقاشی سیاه روشن فصل هاست. اما خدا در این نزدیکی است، در لابلای رنگ ها و سایه های پاییزی. ✍ علی اسفندیار ............................... @pooyanevisi
⭕ پیشنهاد_نوشت گاهی با همان تلفن همراه تان با هر کیفیتی که شده، عکاسی کنید. عکس های تان را توصیف کنید و بنویسید... انتخاب سوژه برای عکاسی نشان می دهد شما در درون تان با چه مساله ای روبه رو هستید. عکاسی، روزنه ای برای نویسندگی خلاق است و همچنین فراخوانی واژگانی که در پستوی ذهن تان خاک خورده است. واژه ها را معطل نگذارید، بگذارید به دنیا بیایند به هر بهانه ای که شده😊 پ.ن: ضمنا برخی دوستان از عکاسی می ترسند البته دلایل گوناگونی دارند...، عکاس نشوید؛ اما گاهی لازم است زاویه دیدتان را در یک قاب خلق کنید. بعد از قاب کردن تصاویر و رویدادهای اطرافتان، به راحتی می توانید تحلیل کنید و درباره احوال تان و سوژه ای که در قاب آرام گرفته، بنویسید. به پیشنهادم فکر کنید... ✍علی اسفندیار .................................. @pooyanevisi
🔵 دولت و شاطر ما باید به شاطر محله‌ی ما سپاس گفت، دستش بابرکت باد، «نان سبزیجات» پیشنهاد خوبی بود، اگر دولت و مجلس هم به اندازه این شاطر دغدغه داشتند، امروز مردمی سالم‌تر بودیم. فقط هراس دارم! حالا که این نانوایی به فکر سلامتی مردم است، نکند جناب جهانگیری حکم پلمپ بدهد و محله‌ی آرام ما را با «مردم یادتان می‌آید...» به جنجال بکشد. بله، سلامتی فقط دکتر، فقط مطب، فقط داروهای خارجی، فقط تن دادن به مافیای داروسازان جهانی! همه ما می‌توانیم طبیب سنتی باشیم، طبیب سنتی کارش تجویز غذای سالم به مردم است، یک بقال سر کوچه هم می‌تواند به فکر سلامتی مردم باشد و تغییر ذائقه ایجاد کند تا کار مردم به دوا و دارو نکشد‌. به امید سلامتی و پیروزی همه خدمتگزاران به نظام به ویژه آقاشاطر محله‌ی ما. و به امید نابودی هر چه تدبیر منافقانه و مردم‌کُش. مهم: این متن قرار نیست، تلاش کادر درمانی عزیزتر از جان‌مان را نادیده بگیرد؛ ما با مافیا کار داریم با سیاستِ بدسگالان! جهان از بدسگالانش تهی کن چنان کز شیخک بی‌شرم طرار. (فرخی) ✍ علی اسفندیار 👇 این هشتگ‌ها حاوی معانی‌ست😊 https://eitaa.com/joinchat/3931373574Cca376c3815
🍃 رمزِ یافتن مردم روستا از منظر خصلت‌های انسانی، تفاوتی با شهرنشین‌ها ندارند، خوبی و بدی همه جا به تنت می‌خورد. روی نوشته‌ام درباره طبیعت و ذات، و آب و خاک روستا است نه مردم که مردم را قضاوت‌کردن دشوار است. روستا برای کسانی که تجربه کلان‌شهرها را چشیده‌اند قابل فهم‌تر و به اصالت نزدیک‌تر است. شهر با تمام ویژگی‌ها، تنگناها و بن‌بست‌هایش را مرموزانه به تو نشان می‌دهد و زمان را برای رسیدن به خویشتن و هستی دور و دراز می‌کند. آدم شهری زمانی به خودش می‌رسد که از دود و ترافیک سرطان‌آور، روی تخت بیمارستان می‌افتد. برای همین بهتر است گاهی فرار کنیم از شهر و داشته‌های شهری‌مان را ارزیابی کنیم، این که ببینیم چقدر با حقیقت‌، دور یا نزدیک شده‌ایم؟ روستا همیشه برایم پر از عطر ایمان و خاطره است، و نقطه‌ای دست‌یافتنی به خودم. @pooyanevisi
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا ساحل برگ‌هاست و کمی پیش‌تر آستانه‌ی آب و ریشه‌ها آبان، میدان‌گاه رقص شاخه‌هاست در بادهای تند و تیز عریان‌ساز و بازگشت آگاهی به آنچه هستیم پاییز تجربه‌ی تن به تن انسان و طبیعت است ما گریبان‌گیر پاییزیم و در فرصت او زاده می‌شویم آفرین بر فصلِ ریزش‌های رویش‌‌بار. @pooyanevisi
📛فاصله‌های بی‌خدا آیا آفتاب برای ما عادی شده است؟ جاده‌ها چطور؟ آفتاب سیاست چطور؟ جاده را تازه می‌فهمم، کاری به سبک و سنگینی مسافرها ندارد، برایش حرکت مهم است، هم کیش آفتاب است، در خدمت کردن قهر نمی‌کند، سرسنگین نمی‌شود. خوب است کمی بزنیم بیرون از خودمان، شهرمان و شعار دیوارها. هر روز عروس آفتاب از خواب بیدار می‌شود و بلندترین شنل خود را در سرزمین آدم‌ها می‌گستراند. نور صبح از لابه‌لای ابرها به زندگی سلام می‌دهد، گویا خاموشی به حرکت در آمده و در بیداری گنجشک‌ها می‌آمیزد. اکنون خطوط جاده‌ها به بودن انسان امتداد بخشیدند. وزارت راه حس و حال هیچ عاشقی را نمی‌تواند مسدود کند، قانون در مسابقات انسانیت کم می‌آورد، چشم هنرمند بیشتر می‌شود و حس‌های پاک را به ترمیم صلاح مملکت اعزام می‌کند. ما دیگر عابر دو پا و بی دست و پا نیستیم، شلوغی پیاده روها را برنمی تابیم و جریان فکر را به سیمان و سازه های مدیران شهر نمی‌سپاریم، می‌خواهیم با پاکبانان به جاده بزنیم، سر از بیداری در بیاوریم، چند عکس یادگاری بگیریم، قاب کنیم و بکوبیم روی سینه دیوار اتاق آقای شهردار! تا فاصله‌ هست، مطالبه باید کرد. @pooyanevisi
این روزها نویسنده ایرانیِ دیگری را از دست دادیم. مرحوم سعید تشکری. نامش چند باری لابه‌لای فعالیت‌ روزنامه‌نگارانه‌ به چشمم خورد. این روزها، پس از پر کشیدنش، سوگ‌نوشت‌ و تسلیت‌نامه‌های اصحاب قلم و فرهنگ را خواندم، همه از او به جلالت یاد کردند و قلم و روانش را ستودند. دیشب دنبال متن خوب از ایشان بودم، در اینترنت آنچه باب میلم بود نیافتم. امروز بعد از دیدار رفقای رسانه‌ای در منزل تاریخی امام راحل و گرامیداشت یاد آن مرد تاریخ اسلام و جهان، سردرگم بودم بین این که بروم سراغ کار پروژه‌ای، اسنپ یا کتابخانه... این کشمکش دو ساعت طول کشید. نام سعید تشکری ذهنم را بیشتر قلقلک می‌داد. سرانجام راهی کتابخانه ادبیات شدم و رویارویی‌ام با این دو کتاب؛ اوسنه‌ی گوهرشاد و آبی‌ها. ادامه دارد... @pooyanevisi
💙 غواصی در آسمان و دلم برای غروب تنگ نمیشه چون هر روز دارمش هر روز تجربه‌اش می‌کنم باور کنید اگر خوب دقت کنیم هیچ غروبی شبیه هم نیست این حرف دو دلیل دارد یکی این که آسمان و خورشید هر روز قدمت بیشتری پیدا می‌کنند و دوم این که من و تو، مثل دیروزمان نیستیم حال و احوال‌مان یکی نیست همه‌ی کائنات رو به جلو هستند و الا ساعت اختراع نمی‌شد این را بشر از همان روزهای اول فهمیده است این که سهراب سپهری می‌گوید: «چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید» نکته‌اش همین است که با دقت زندگی کنیم قدمت خورشید را دریابیم خودمان را جزئی‌تر بشکافیم در ما جهانی از داشته‌ها نهفته است .... 🍃پ. ن: از عکس دیروز، این تصویر برای من تداعی شده است: «غواصی در آسمان». تداعی‌های ذهنی برای همه می‌تواند متفاوت باشد. نمی‌دانم برای شما چه تصویر، خاطره، شعر و شادی یا غصه‌ای تداعی می‌شود و شاید شبیه همیم😊 تقدیم به دوستان دوازدهم فروردین 1401 روز جمهوری اسلامی @pooyanevisi
بهتی عمیق خاتمه داد فریادم را مشروطه‌خواه تو هستم لکنت میان شرط‌های تو گم شد اینک فقط سکوت جبر مدرن آدم‌ها لاشه‌ی تاریخ را به شن‌زار ما رساند علی اسفندیار @pooyanevisi
💠 عکس و مکث امروز به نقطه‌ی ۳۱۳ رسیدیم نقطه‌ای تاریخی که پر از حرکت است و حضور... آن ۳۱۳ نفر هم قرار است ا: لابه‌لای همین نسل برگزیده شوند از همین مسیر... @pooyanevisi
. قوتِ غالب من مهر توست بی آنکه به دستت آورده باشم تو چرا نیستی سال‌ها؟ در شهر پیچید که دیوانه‌ای مبتلا به روزگار تو شد خودت هم می‌دانی من و دیوانگی؟! و خوب‌ می‌دانی زبان حال مرا تویی فقط افطار ✍ رحیل 💟 @POOYANEVISI
. گفت: خاطره‌ی خوب دیگران چه وقتی زنده‌ می‌شود؟ گفتم: وقتی آنها می‌میرند. 💟 @POOYANEVISI