eitaa logo
روزانه یک صفحه قرآن هدیه به یک شهید 🌷
456 دنبال‌کننده
958 عکس
25 ویدیو
0 فایل
قرائت روزانه یک صفحه📖 #قرآن_کریم و #هدیه_به_شهید بهمراه✍️ #خاطره ای کوتاه از شهید🌷 ادمین کانال : 🆔 @AyatZendegi ⭕️ طرح ملی آیات زندگی، حفظ موضوعی 📖 قرآن کریم 🆔 @AyatZendegi_Quran
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 صفحه 233 سوره مبارکه هود 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page233.mp3
388K
🎧 صوت صفحه 233 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه هود ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_roo
صفحه 233 سوره ی مبارکه هود 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 98 - روز قیامت‌ پیشاپیش‌ قومش‌ می‌رود و ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ آتش‌ وارد می‌کند، و بد جای‌ ورودی‌ ‌است‌ 99 - و ‌در‌ ‌این‌ دنیا و روز قیامت‌ ‌به‌ لعنت‌ بدرقه‌ شدند، و بد عطایی‌ نصیبشان‌ شد 100 - ‌این‌ ‌از‌ خبرهای‌ ‌آن‌ شهرهاست‌ ‌که‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌بر‌ تو حکایت‌ می‌کنیم‌ برخی‌ ‌از‌ ‌آنها‌ برپا هستند و برخی‌ ویران‌ شده‌اند 101 - و ‌ما ‌به‌ ‌آنها‌ ستم‌ نکردیم‌، بلکه‌ ‌آنها‌ [بودند ‌که‌] ‌به‌ خودشان‌ ستم‌ کردند ‌پس‌ چون‌ فرمان‌ پروردگارت‌ آمد، خدایانی‌ ‌که‌ ‌به‌ جای‌ ‌خدا‌ می‌خواندند هیچ‌ مشکلی‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌آنها‌ دور نکردند و جز ‌بر‌ هلاکشان‌ نیفزودند 102 - و ‌این‌ گونه‌ ‌است‌ گرفتار کردن‌ پروردگارت‌ آن‌گاه‌ ‌که‌ مردم‌ شهرها ‌را‌ ‌به‌ سزای‌ ظلمشان‌ گرفتار می‌کند بی‌تردید مجازات‌ خداوند دردناک‌ و سخت‌ ‌است‌ 103 - قطعا ‌در‌ ‌این‌ [یادآوری‌ها] ‌برای‌ کسی‌ ‌که‌ ‌از‌ عذاب‌ آخرت‌ می‌ترسد عبرتی‌ ‌است‌ ‌آن‌ [روز] روزی‌ ‌است‌ ‌که‌ مردم‌ ‌برای‌ ‌آن‌ گرد آورده‌ شوند و ‌آن‌ [روز] روز حضور و شهود ‌است‌ 104 - و ‌ما ‌آن‌ ‌را‌ جز ‌تا‌ زمانی‌ محدود ‌به‌ تأخیر نمی‌اندازیم‌ 105 - روزی‌ فرا رسد ‌که‌ هیچ‌ کس‌ جز ‌به‌ اذن‌ ‌او‌ سخن‌ نگوید، ‌پس‌ بعضی‌ ‌از‌ مردم‌ تیره‌بخت‌ و برخی‌ نیکبخت‌اند 106 - اما کسانی‌ ‌که‌ تیره‌بخت‌ شدند، برایشان‌ ‌در‌ آتش‌ ضجّه‌ و ناله‌ ‌است‌ 107 - ‌تا‌ آسمان‌ها و زمین‌ برپاست‌ ‌در‌ ‌آن‌ ماندگار خواهند ‌بود‌، مگر ‌آن‌ ‌که‌ پروردگار تو بخواهد، ‌که‌ بی‌تردید خدای‌ تو ‌هر‌ چه‌ ‌را‌ خواهد کننده‌ ‌است‌ 108 - و اما کسانی‌ ‌که‌ نیکبخت‌ شدند، ‌تا‌ آسمان‌ها و زمین‌ برپاست‌ جاودانه‌ ‌در‌ بهشت‌ خواهند ‌بود‌، مگر ‌آن‌ ‌که‌ پروردگارت‌ بخواهد، ‌که‌ ‌این‌ عطایی‌ قطع‌ ناشدنی‌ ‌است‌ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 233 سوره مبارکه هود تقدیم به 💖 🌷 شهید علی صیاد شیرازی 🌷 ✍️ عنوان خاطره : خانه ی امام حسین (ع) خانه‌دار شدن شهید صیاد طول و تفصیل دارد. بالاخره بعد از کش و قوس‌ها و چانه‌زنی‌های فراوان صیاد را راضی کردیم که ماشینش را بفروشد و خرج خانه کند. 🔺 با کمک چند نفر از همکاران خانه را برایش آماده کردیم. قرار شد با خودش برویم و خانه را ببینیم. رفتیم. خوب همه‌جا رو بازدید کرد. حیاط، طبقه‌های بالا و زیر زمین که یک سالن وسیع داشت و یک اتاق کوچک‌تر. 🔺 خانه تازه رنگ‌شده بود و موکت هم نداشت. برگشت یکی از بچه‌ها را صدا کرد و گفت: «آقای جمشیدی! برو بازار چندمتر پرچم بگیر و بیار دور تا دور این اتاق نصب کن. از این پارچ هایی که روش شعر نوشته‌شده؛ “باز این چه شورش است” از همون‌ها بگیر و بیار» . 🔺من و تیمسار ازگمی به‌هم نگاه کردیم که صیاد چه کار می‌خواهد بکند. 🔺گفت: که «از این سالن استفاده شخصی نمی‌کنیم. این‌جا می‌شه حسینیه. که همان هم شد. شب‌های اول هر ماه مراسم عزاداری امام حسین و ائمه را آن‌جا برگزار می‌کرد. خودش جارو دست می‌گرفت و قبل‌از آمدن مهمان‌ها، حیاط و پیاده‌روی جلوی در را آب‌وجارو می‌کرد. هرچه اصرار می‌کردم که «حاج‌آقا! بدید من جارو می‌کنم»، فایده نداشت. 🔺وقتی هم که مهمان‌ها می‌آمدند، کفش‌ها را جفت می‌کرد. بعد می‌آمد توی سالن؛ همان کنار در دو زانو می‌نشست. به نقل از کتاب خدا می خواست زنده بمانی؛ کتاب علی صیاد شیرازی الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 234 سوره مبارکه هود 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page234.mp3
377.1K
🎧 صوت صفحه 234 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه هود ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_roo
صفحه 234 سوره ی مبارکه هود 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 109 - ‌پس‌ ‌در‌ مورد آنچه‌ ‌ایشان‌ می‌پرستند ‌در‌ تردید مباش‌ ‌آنها‌ جز مانند آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ پدرانشان‌ قبلا می‌پرستیدند نمی‌پرستند و ‌ما قطعا بهره‌ی‌ ‌آنها‌ ‌را‌ کامل‌ و بی‌کم‌ و کاست‌ خواهیم‌ داد 110 - و همانا ‌ما ‌به‌ موسی‌ کتاب‌ [آسمانی‌] دادیم‌، ‌پس‌ ‌در‌ مورد ‌آن‌ اختلاف‌ شد، و ‌اگر‌ پیش‌تر وعده‌ی‌ [مهلت‌] ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ صادر نشده‌ ‌بود‌، حتما میانشان‌ داوری‌ می‌شد، و همانا ‌ایشان‌ ‌در‌ باره‌ی‌ ‌آن‌ سخت‌ ‌در‌ شک‌ّ و تردیدند 111 - و قطعا پروردگارت‌ [حاصل‌] اعمال‌ همه‌ ‌را‌ تماما ‌به‌ ‌آنها‌ خواهد داد، [و] ‌او‌ ‌به‌ آنچه‌ می‌کنند آگاه‌ ‌است‌ 112 - ‌پس‌ همان‌ گونه‌ ‌که‌ فرمان‌ یافته‌ای‌ پایداری‌ کن‌ و نیز ‌هر‌ ‌که‌ ‌با‌ تو رو ‌به‌ سوی‌ ‌خدا‌ آورده‌ ‌است‌ و سرکشی‌ نکنید ‌که‌ ‌او‌ ‌به‌ آنچه‌ می‌کنید بیناست‌ 113 - و ‌به‌ کسانی‌ ‌که‌ ستم‌ کرده‌اند تمایل‌ نشان‌ ندهید ‌که‌ آتش‌ [دوزخ‌] ‌شما‌ ‌را‌ می‌گیرد ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ ‌غیر‌ ‌از‌ ‌خدا‌ ‌شما‌ ‌را‌ مولا و سرپرستی‌ نیست‌ و آن‌گاه‌ یاری‌ نخواهید شد 114 - و ‌در‌ دو طرف‌ روز و اوایل‌ شب‌ نماز ‌را‌ برپا دار، ‌که‌ نیکی‌ها بدی‌ها ‌را‌ ‌از‌ ‌بین‌ می‌برد ‌این‌ تذکری‌ ‌برای‌ پند گیرندگان‌ ‌است‌ 115 - و صبر کن‌ ‌که‌ ‌خدا‌ پاداش‌ نیکوکاران‌ ‌را‌ ضایع‌ نمی‌کند 116 - ‌از‌ چه‌ رو ‌در‌ میان‌ نسل‌های‌ پیش‌ ‌از‌ ‌شما‌ خردمندانی‌ نبودند ‌که‌ [مردم‌ ‌را‌] ‌از‌ فساد ‌در‌ زمین‌ نهی‌ کنند [‌تا‌ گرفتار عذاب‌ نشوند]! جز اندکی‌ ‌از‌ کسانی‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌که‌ نجاتشان‌ دادیم‌ (پیامبران‌ و پیروانشان‌) و کسانی‌ ‌که‌ ستم‌ کردند، [طبعا] ‌به‌ دنبال‌ رفاه‌ و خوشگذرانی‌ رفتند و اهل‌ گناه‌ بودند 117 - و ‌از‌ سنت‌ خدای‌ تو نبوده‌ ‌است‌ ‌که‌ شهرها ‌را‌ ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ مردمش‌ اصلاحگرند ‌به‌ ستم‌ هلاک‌ کند 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 234 سوره مبارکه هود تقدیم به 💖 🌷 شهید جلال افشار 🌷 ✍️ عنوان خاطره : سرباز امام زمان (عج) آیة الله بهاء الدینی، خیلی به جلال عنایت داشت. یک بار که جلال بعد از نماز مغرب و عشاء دعا کردند، آقا فرمودند: بابا! دعای تو مستجاب است. بعد از شهادتش هم فرمودند: او دائم الذکر بود. نه اینکه همیشه ذکر بگویند، بلکه قلبا ذاکر بودند. پس از شهادت، وقتی عکس قاب جلال را به آیت الله بهاء الدینی دادند، گریه کردند و اشک شان روی عکس ریخت. سپس فرمودند: امام زمان (عج) از من یک سرباز خواست. من هم صاحب این عکس را معرفی کردم. اشک من اشک شوق است. الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 235 سوره مبارکه هود 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page235.mp3
342.7K
🎧 صوت صفحه 235 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه هود ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_roo
صفحه 235 سوره ی مبارکه هود 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 118 - و ‌اگر‌ پروردگار تو می‌خواست‌، همه مردم‌ ‌را‌ [‌به‌ اجبار] یک‌ امّت‌ [و ‌بر‌ یک‌ دین‌] قرار می‌داد، و حال‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌آنها‌ همواره‌ ‌در‌ اختلافند 119 - مگر کسی‌ ‌که‌ پروردگارت‌ ‌به‌ ‌او‌ مرحمتی‌ کند، و ‌برای‌ همین‌ آنان‌ ‌را‌ خلق‌ کرده‌ ‌است‌، و سخن‌ پروردگارت‌ ‌بر‌ ‌این‌ رفته‌ ‌است‌ ‌که‌ حتما جهنم‌ ‌را‌ ‌از‌ جن‌ّ و انس‌ [نافرمان‌] یکسره‌ پر خواهم‌ کرد 120 - و ‌هر‌ کدام‌ ‌از‌ سرگذشت‌های‌ پیامبران‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌بر‌ تو حکایت‌ می‌کنیم‌، چیزی‌ ‌است‌ ‌که‌ دلت‌ ‌را‌ بدان‌ استوار می‌گردانیم‌، و ‌در‌ ‌این‌ [سرگذشت‌ها] حق‌ ‌برای‌ تو آمده‌ و مؤمنان‌ ‌را‌ اندرز و تذکری‌ ‌است‌ 121 - و ‌به‌ کسانی‌ ‌که‌ ایمان‌ نمی‌آورند بگو: ‌با‌ ‌هر‌ امکانی‌ ‌که‌ دارید عمل‌ کنید ‌که‌ ‌ما ‌هم‌ عمل‌ خواهیم‌ کرد 122 - و منتظر باشید ‌که‌ ‌ما نیز منتظریم‌ 123 - و نهان‌ آسمان‌ها و زمین‌ ‌از‌ ‌آن‌ خداست‌، و تمام‌ کارها [سر انجام‌] ‌به‌ ‌او‌ بازگردانده‌ می‌شود ‌پس‌ ‌او‌ ‌را‌ پرستش‌ کن‌ و ‌بر‌ ‌او‌ توکّل‌ نمای‌، و پروردگار تو ‌از‌ آنچه‌ می‌کنید غافل‌ نیست‌ 🌸 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 1 - الف‌، لام‌، ‌را‌ اینها آیات‌ کتاب‌ روشنگر ‌است‌ 2 - ‌ما ‌آن‌ ‌را‌ قرآنی‌ عربی‌ نازل‌ کردیم‌، ‌باشد‌ ‌که‌ ‌شما‌ بیندیشید 3 - ‌ما بهترین‌ سرگذشت‌ ‌را‌ ‌به‌ موجب‌ ‌این‌ قرآن‌ ‌که‌ ‌به‌ تو وحی‌ کردیم‌ ‌بر‌ تو حکایت‌ می‌کنیم‌، و تو بی‌تردید پیش‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌از‌ بی‌خبران‌ بودی‌ 4 - [یاد کن‌] زمانی‌ ‌را‌ ‌که‌ یوسف‌ ‌به‌ پدرش‌ ‌گفت‌: ای‌ پدر! همانا ‌من‌ ‌در‌ خواب‌ یازده‌ ستاره‌ ‌را‌ ‌با‌ خورشید و ماه‌ دیدم‌، ‌آنها‌ ‌را‌ دیدم‌ ‌که‌ ‌برای‌ ‌من‌ سجده‌ می‌کنند انّی‌ رأیت‌: ای‌ پدر ‌من‌! همانا ‌من‌ دیدم‌ رأیت‌ (رأی‌): دیدم‌ احد عشر کوکبا: یازده‌ ستاره‌ ساجدین‌ جمع‌ ساجد: سجده‌ کنان‌ رأیتهم‌ لی‌ ساجدین‌: ‌آنها‌ ‌را‌ سجده‌ کنان‌ ‌بر‌ خویش‌ دیدم‌ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 235 سوره مبارکه هود تقدیم به 💖 🌷 شهید احمد کشوری 🌷 ✍️ عنوان خاطره : نماز جنگی احمد خلبانی به شدت متدین بود. همیشه قبل از پرواز وضو می گرفت. این عادت احمد به ما هم سرایت کرده بود. روز ۱۸ بهمن ۵۷ بود. برای مأموریتی از پادگان پیرانشهر به سمت ارومیه حرکت کردیم. بعد از مأموریت به خاطر وضعیت حاد کشور و تحرکات مرزی عراق، تا ظهر در آسمان بودیم. در حال برگشت بودیم که دستور داده شد تا اطلاع ثانوی در آسمان مناطق مرزی مانور بدهیم. کم کم عصر شد. احمد به خاطر به تأخیر افتادن نماز خیلی ناراحت بود. بالاخره با ذوق و شوق در رادیو گفت: راه حل را پیدایش کردم. مگر حضرت علی (ع) به خاطر شرایط جنگی برخی جنگ ها، بر روی اسب نماز نمی خواند؟ گفتم: گل گفتی. من هدایت بالگردت را به عهده می گیرم، تو نمازت را بخوان. فرامین بالگرد را در دست گرفتم و احمد با خیال راحت نمازش را خواند. این نماز حس بندگی متفاوتی داشت. راوی: غلام رضا شه پرست الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 236 سوره مبارکه یوسف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page236.mp3
380.6K
🎧 صوت صفحه 236 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه یوسف ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_roo
صفحه 236 سوره ی مبارکه یوسف 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 5 - [یعقوب‌] ‌گفت‌: ای‌ پسرک‌ ‌من‌! خوابت‌ ‌را‌ ‌برای‌ برادرانت‌ حکایت‌ مکن‌ ‌که‌ ‌برای‌ تو حیله‌ای‌ می‌اندیشند همانا شیطان‌ ‌برای‌ انسان‌ دشمنی‌ آشکار ‌است‌ 6 - و ‌این‌ گونه‌، پروردگارت‌ تو ‌را‌ ‌بر‌ می‌گزیند و ‌از‌ تعبیر خواب‌ها ‌به‌ تو می‌آموزد و نعمتش‌ ‌را‌ ‌بر‌ تو و ‌بر‌ خاندان‌ یعقوب‌ تمام‌ می‌کند، همان‌ گونه‌ ‌که‌ قبلا ‌بر‌ پدران‌ تو ابراهیم‌ و اسحاق‌ تمام‌ کرد همانا پروردگار تو دانای‌ حکیم‌ ‌است‌ 7 - ‌به‌ راستی‌ ‌در‌ ماجرای‌ یوسف‌ و برادرانش‌ ‌برای‌ سؤال‌ کنندگان‌ عبرت‌هاست‌ 8 - آن‌گاه‌ ‌که‌ گفتند: یوسف‌ و برادرش‌ نزد پدرمان‌ ‌با‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌ما جمعی‌ نیرومند هستیم‌ محبوب‌ترند قطعا پدر ‌ما ‌در‌ گمراهی‌ آشکاری‌ ‌است‌ 9 - یوسف‌ ‌را‌ بکشید ‌ یا ‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ سرزمینی‌ [دور] بیندازید ‌تا‌ توجه‌ پدرتان‌ معطوف‌ ‌شما‌ گردد و ‌پس‌ ‌از‌ ‌او‌ مردمی‌ صالح‌ باشید 10 - یکی‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌گفت‌: یوسف‌ ‌را‌ مکشید ‌اگر‌ کاری‌ می‌کنید، ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ نهانخانه چاه‌ بیفکنید ‌تا‌ یکی‌ ‌از‌ کاروان‌ها ‌او‌ ‌را‌ برگیرد 11 - گفتند: ای‌ پدر! تو ‌را‌ چه‌ ‌شده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌ما ‌را‌ ‌بر‌ یوسف‌ امین‌ نمی‌دانی‌ ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ ‌ما قطعا خیرخواه‌ ‌او‌ هستیم‌!! 12 - فردا ‌او‌ ‌را‌ ‌با‌ ‌ما بفرست‌ ‌تا‌ ‌در‌ چمن‌ گردش‌ و بازی‌ کند و ‌ما ‌به‌ خوبی‌ نگهبان‌ ‌او‌ خواهیم‌ ‌بود‌ 13 - ‌گفت‌: ‌این‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ ببرید، سخت‌ مرا اندوهگین‌ می‌کند و می‌ترسم‌ ‌از‌ ‌او‌ غافل‌ شوید و گرگ‌ ‌او‌ ‌را‌ بخورد 14 - گفتند: ‌اگر‌ گرگ‌ ‌او‌ ‌را‌ بخورد ‌با‌ ‌این‌ ‌که‌ ‌ما گروهی‌ نیرومند هستیم‌، البته‌ ‌در‌ ‌این‌ صورت‌ ‌ما زیانکار خواهیم‌ ‌بود‌ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 236 سوره مبارکه یوسف تقدیم به 💖 🌷 شهید علی نوری حسن آبادی 🌷 ✍️ عنوان خاطره : لب های خشکیده 😭 شهید مصطفی ردانی پور و شهید علی نوری حاج آقا ردانی پور! علی نوری بود صدا می کرد. گوشه خاکریز افتاده بود، زخمی. آب می خواست. 🥛 گفتیم: آب برایت خوب نیست؛ اما باز اصرار می کرد. مصطفی گفت: آب می دهم به شرطی که کم بخوری. به خاطر خون ریزی برایت خوب نیست. وقتی آب دادیم، ظرف آب را از نزدیکی لب های خشکیده اش برگرداند و گفت: این لحظات آخر بگذار مثل اربابم تشنه شهید شوم. 🥺 رو به کربلا، با صدایی لرزان گفت: السلام علیک یا … . سرش روی دامن مصطفی بود. صدای هق هق مصطفی از دور هم شنیده می شد. الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 237 سوره مبارکه یوسف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page237.mp3
404.5K
🎧 صوت صفحه 237 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه یوسف ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_roo
صفحه 237 سوره ی مبارکه یوسف 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 15 - ‌پس‌ وقتی‌ ‌او‌ ‌را‌ بردند و همداستان‌ شدند ‌تا‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ نهانخانه چاه‌ بگذارند [چنین‌ کردند]، و ‌به‌ ‌او‌ وحی‌ کردیم‌ ‌که‌ قطعا ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌این‌ کارشان‌ ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ نمی‌دانند خبرخواهی‌ داد 16 - و وقت‌ غروب‌ گریان‌ نزد پدر ‌خود‌ آمدند 17 - گفتند: ای‌ پدر! ‌ما رفتیم‌ مسابقه‌ دهیم‌ و یوسف‌ ‌را‌ پیش‌ اثاث‌ ‌خود‌ نهادیم‌، آن‌گاه‌ گرگ‌ ‌او‌ ‌را‌ خورد، ولی‌ تو سخن‌ ‌ما ‌را‌ ‌هر‌ چند راستگو باشیم‌ باور نخواهی‌ کرد 18 - و ‌بر‌ پیراهن‌ وی‌ خونی‌ دروغین‌ آوردند، [یعقوب‌] ‌گفت‌: [نه‌]، بلکه‌ نفس‌ ‌شما‌ کاری‌ ‌را‌ ‌برای‌ ‌شما‌ آراسته‌ ‌است‌ ‌پس‌ اینک‌ صبری‌ نیکو [بهتر ‌است‌]، و ‌بر‌ آنچه‌ توصیف‌ می‌کنید ‌از‌ خداوند یاری‌ می‌خواهم‌ 19 - و کاروانی‌ آمد و آب‌ آورشان‌ ‌را‌ فرستادند، ‌پس‌ ‌او‌ دلو ‌خود‌ ‌را‌ انداخت‌ ‌گفت‌: مژده‌ باد! ‌این‌ یک‌ پسر بچه‌ ‌است‌ و ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ عنوان‌ کالایی‌ پنهان‌ داشتند، و ‌خدا‌ ‌به‌ آنچه‌ می‌کردند آگاه‌ ‌بود‌ 20 - و ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ بهای‌ ناچیزی‌، چند درهمی‌، فروختند و ‌در‌ [مورد] ‌آن‌ بی‌رغبت‌ بودند [چون‌ می‌دانستند صاحب‌ دارد] 21 - و ‌آن‌ کس‌ ‌از‌ مصر ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ خریده‌ ‌بود‌ ‌به‌ همسرش‌ ‌گفت‌: جایگاه‌ ‌او‌ ‌را‌ گرامی‌ بدار، شاید ‌به‌ حال‌ ‌ما سودمند ‌باشد‌ ‌ یا ‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ فرزندی‌ اختیار کنیم‌ و بدین‌ گونه‌ ‌ما یوسف‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌آن‌ سرزمین‌ تمکّن‌ بخشیدیم‌، و ‌تا‌ ‌به‌ ‌او‌ تأویل‌ رؤیاها ‌را‌ بیاموزیم‌، و ‌خدا‌ ‌بر‌ کار خویش‌ غالب‌ ‌است‌ ولی‌ بیشتر مردم‌ نمی‌دانند 22 - و چون‌ ‌به‌ حدّ رشد رسید، ‌او‌ ‌را‌ حکمت‌ و دانش‌ عطا کردیم‌، و نیکوکاران‌ ‌را‌ چنین‌ پاداش‌ می‌دهیم‌ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 237 سوره مبارکه یوسف تقدیم به 💖 🌷 شهید سیدحمید میرافضلی 🌷 ✍️ عنوان خاطره : زیارت قاچاقی در منطقه هور، با چند نفر از مجاهدان عراقی همکاری می کردیم. فکر زیارت امام حسین (ع) یک لحظه هم سید را آرام نمی گذاشت. با مجاهد عراقی صحبت کرد. قرار شد او کارهای جعل کارت تردد و بقیه مسائل را حل کند. یک روز آمد سر وقت سید که برویم. مجاهد عراقی می گفت: از ایستگاه ایست و بازرسی بصره رد شدیم. شب را در منزل خودم بودیم و فردا عزم حرم کردیم. حرف ها را قبلا زده بودیم که باید احساسات خود را کنترل کنی، نکند استخباراتی ها متوجه شوند و همه لو بروند. سید تا چشمش به ضریح امام حسین (ع) و حرم بی زائرش افتاد، از خود بی خود شده بود. هر چه بچه ها ایما و اشاره و قسم دادیم، کارگر نیفتاد. حالا سید بیست دقیقه ای می شد که کنار ضریح مشغول راز و نیاز بود. بعدها می گفت: تا چشمم به ضریح افتاد اختیارم را از دست دادم. الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا