قرائت صفحه 164 سوره مبارکه اعراف
تقدیم به 💖
🌷 شهید حسن باقری🌷
✍️ عنوان خاطره : فرمانده جاروکش ها 🧹
رفته بودم تهران. گفتم سری هم به خانواده حسن بزنم.
🧔🏻♂پدر حسن پرسید: عذرخواهی می کنم! شما در جبهه با حسن همکارید؟
گفتم: بله معاون ایشان هستم.
گفت: مگر آنجا چه کاره هست که معاون دارد؟ ما که هر وقت ازش می پرسیم در جبهه چه کاره ای؟ می گوید: جارو می کشم.
بعد پرسید: شما چه کاره ای؟ 🤔
😅 گفتم: راست می گوید. ایشان جارو می کشند و من هم پشت سرشان تی می کشم. خیلی خندیدیم. 😁
🖌 راوی: علی ناصری به نقل از حمید معینیان
کتاب ملاقات در فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه
#روزانه_یک_صفحه_قرآن
#شهید_حسن_باقری
#شادی_روح_پاکش_صلوات
الّلهُمصَلِ علیمُحمّد و آلمُحمّد وعَجّلفرجهم
🥀🕊
@beytolahzanQuran
@qarqaat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
💠 صفحه 165 سوره مبارکه اعراف 📖
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
Page165.mp3
340.4K
#یک_صفحه_قرآن
#استاد_منشاوی
🎧 صوت صفحه 165 قرآن کریم
📖 سوره ی مبارکه اعراف
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
#ترجمه صفحه 165 سوره ی مبارکه اعراف
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
به نام خداوند هستی بخش مهربان
121 - گفتند: ما به پروردگار عالمیان ایمان آوردیم
122 - پروردگار موسی و هارون
123 - فرعون گفت: پیش از آن که به شما رخصت دهم به او ایمان آوردید!! حتما این توطئهای است که در شهر به راه انداختهاید تا ساکنانش را از آن بیرون کنید، پس به زودی خواهید دانست
124 - حتما، و یقینا دستها و پاهایتان را چپ و راست قطع میکنم، آنگاه شما را جملگی به دار میزنم
125 - گفتند: [هر چه میخواهی بکن] ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم
126 - و تو از ما انتقام نمیگیری مگر برای این که ما به آیات پروردگارمان- وقتی برای ما آمد- ایمان آوردیم بار الها! بر ما صبوری ببار و مسلمانمان بمیران
127 - سران قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قوم او را وا میگذاری که در زمین فساد کنند و تو و خدایانت را واگذارد! گفت: به زودی پسرانشان را میکشیم و زنانشان را زنده میگذاریم که بیتردید ما بر آنان تسلط داریم
128 - موسی به قوم خود گفت: از خداوند مدد بجویید و استقامت ورزید که زمین از آن خداست، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد به ارث میدهد، و فرجام [نیکو] از آن پرهیزکاران است
129 - گفتند: پیش از آن که سوی ما بیایی و بعد از آن که آمدی همواره آزار شدهایم [موسی] گفت: امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را در [این] سرزمین جانشین [آنان] گرداند تا ببیند چگونه عمل میکنید
130 - و به راستی فرعونیان را به خشکسالی و کاهش محصولات دچار کردیم تا به خود آیند
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#ترجمه_بهرام_پور
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
قرائت صفحه 165 سوره مبارکه اعراف
تقدیم به 💖
🌷 شهید سید مجتبی هاشمی🌷
✍️ عنوان خاطره : ایثار همه جانبه
سید از همه چیزش در راه انقلاب گذشت. خانه ای داشتیم به وسعت هزار متر مربع، با چندین واحد مسکونی دیگر. همه را فروخت و پول آن را خرج جبهه کرد و کوچک ترین چشم داشتی هم از کسی نداشت. همیشه می گفت: از این کمکهایی که من می کنم، حتی بعد از مرگم هم سخنی به میان نیاور.
وقتی سید به شهادت رسید، چند میلیون قرض بالا آورده بود.
یک روز رفتم در مغازه بقالی محل قند بگیرم.
آقا اسماعیل با تعجب پرسید: یعنی واقعا شما در منزل تان قند ندارید؟
گفتم: قند نداشتن که تعجب ندارد. گفت: آخر سید با من تماس گرفت و مقدار زیادی قند و شکر سفارش داد که بفرستم جبهه.
راوی: فریده قاضی؛ همسر شهید
کتاب آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی، نویسنده: محمد عامری، ناشر: تقدیر، نوبت چاپ: دوم- تابستان ۱۳۹۶؛ صفحه 16
#روزانه_یک_صفحه_قرآن
#شهید_سیدمجتبی_هاشمی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
الّلهُمصَلِ علیمُحمّد و آلمُحمّد وعَجّلفرجهم
🥀🕊
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
💠 صفحه 166 سوره مبارکه اعراف 📖
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
Page166.mp3
309.8K
#یک_صفحه_قرآن
#استاد_منشاوی
🎧 صوت صفحه 166 قرآن کریم
📖 سوره ی مبارکه اعراف
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
#ترجمه صفحه 166 سوره ی مبارکه اعراف
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
به نام خداوند هستی بخش مهربان
131 - و چون ناز و نعمت به آنها میرسید میگفتند: این حق ماست، و چون گزندی به ایشان میرسید، به موسی و پیروان او فال بد میزدند آگاه باش که بخت بد آنها نزد خداست ولی اکثرشان نمیفهمند
132 - و گفتند: هرگاه که معجزهای برای ما بیاوری که به وسیله آن سحرمان کنی ما به تو ایمان نخواهیم آورد
133 - پس طوفان و ملخ و شپش و وزغها و خون را که معجزاتی از هم جدا بودند برایشان فرستادیم، باز هم سرکشی کردند و قومی بزهکار بودند
134 - و چون بلا بر آنها واقع شد، گفتند: ای موسی! پروردگار خویش را بدان عهدی که با تو دارد برای ما بخوان که: اگر عذاب را از ما برداری قطعا به تو ایمان میآوریم و حتما بنی اسرائیل را با تو میفرستیم
135 - اما هنگامی که عذاب را تا موعدی که آنان به آن میرسیدند از آنها برمیداشتیم، باز هم پیمان خود میشکستند
136 - ما هم سر انجام از آنان انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان ساختیم، چرا که آیات ما را تکذیب کردند و از آن غفلت میورزیدند
137 - و به آن گروهی که تضعیف میشدند، مشرقها و مغربهای [آن] سرزمین را که برکت داده بودیم واگذاشتیم و وعدهی نیک پروردگار تو در حق بنی اسرائیل، به پاس صبوریشان تحقق یافت و آنچه را که فرعون و قوم او میساختند و آنچه را که بر میافراشتند ویران کردیم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#ترجمه_بهرام_پور
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
قرائت صفحه 166 سوره مبارکه اعراف
تقدیم به 💖
🌷 شهید غلامعلی رجبی🌷
✍️ عنوان خاطره : سربازی که از میوه های باغ پسر محمد رضا شاه نمی خورد!
غلام علی خیلی مواظب لقمه حلال بود.
برش اول:
توی دوران سربازی شده بود راننده قریب؛ پیشکار شاپور غلامرضا پهلوی. همراه او میرفت سرکشی باغهای غلامرضا پهلوی.
توی باغ لب به چیزی نمیزد، آنقدر که بالاخره یک روز صدای قریب درآمده بود که «همه به من التماس میکنند اجازه بدم از میوههای باغ ببرند؛ ولی تو حتی میوههایی که خودم برات کنار میذارم رو هم برنمیداری ببری؟!»
برش دوم:
با قریب رفته بود کاخ شاپور غلامرضا، موقع ناهار رسیده بودند. آقای قریب او را برده بود آشپزخانه و سفارش کرده بود که هر چه میخواهد بهش غذا بدهند. آن روز مهمانی بود و آشپزخانه پر از غذا و دسر های مختلف.
بعدها به مادرش تعریف کرد که: «غذای آن روز از گلوم پایین نرفت. رفتم تو کوچه پس کوچههای نانوایی پیدا کردم یه نون خریدم و کمی پنیر و انگور. نشستم کنار جوی آب و جای شما خالی ناهارم رو خوردم».
#روزانه_یک_صفحه_قرآن
#شهید_غلامعلی_رجبی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
الّلهُمصَلِ علیمُحمّد و آلمُحمّد وعَجّلفرجهم
🥀🕊
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
💠 صفحه 167 سوره مبارکه اعراف 📖
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
Page167.mp3
314.2K
#یک_صفحه_قرآن
#استاد_منشاوی
🎧 صوت صفحه 167 قرآن کریم
📖 سوره ی مبارکه اعراف
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
#ترجمه صفحه 167 سوره ی مبارکه اعراف
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
به نام خداوند هستی بخش مهربان
138 - و بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم پس [در راه] به قومی رسیدند که بتهای خویش را پرستش میکردند گفتند: ای موسی! برای ما نیز معبودی بساز چونان که آنها معبودهایی دارند گفت: به راستی شما قومی هستید که نادانی میکنید
139 - بیتردید اینها [که میبینید] کارشان بر باد است و آنچه میکنند باطل است
140 - گفت: آیا غیر از خدا معبودی برای شما بجویم در صورتی که او شما را بر عالمیان برتری داد!
141 - و [فراموش نکنید] هنگامی را که شما را از فرعونیان نجات دادیم آنان شما را عذاب سختی میکردند، پسرانتان را میکشتند و زنانتان را زنده میگذاشتند، و در این [گرفتاریها] از پروردگارتان امتحان بزرگی بود
142 - و با موسی سی شب وعده کردیم و آن را به ده شب دیگر کامل نمودیم پس میقات پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسی به برادرش هارون گفت: میان قوم من نایب من باش و به اصلاح [کارشان] پرداز و طریق مفسدان را پیروی مکن
143 - و چون موسی به وعدهگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: بار الها! خود را به من بنمای که تو را بنگرم گفت: هرگز مرا نخواهی دید، لیکن به این کوه بنگر، پس اگر در جایش برقرار ماند مرا خواهی دید، سپس همین که پروردگار او بر کوه تجلّی کرد، آن را متلاشی ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به هوش آمد گفت: منزهی تو، به سوی تو بازگشتم و من نخستین مؤمن هستم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#ترجمه_بهرام_پور
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
قرائت صفحه 167 سوره مبارکه اعراف
تقدیم به 💖
🌷 شهید مجید شهریاری 🌷
✍️ عنوان خاطره : دیگر استاد نبود؛ روضه خوان بود!
صدایش بغض خاصی داشت...
روز ۲۷ ام صفر بود. استاد پیراهن مشکی پوشیده بود. با همان شور و حرارت همیشگی درس می داد. یک ساعت و نیم درس داد و پایان درس را اعلام کرد.
آماده رفتن بودم که استاد نشست پشت میز، گویا هنوز کلاس ادامه داشته باشد.
گفت: «کلاس درس تمام شده و من اصراری برای ماندن تان ندارم. این نیم ساعت را می خواهم درباره مسئله ای حرف بزنم که برای همه ما مهم است».
یکی دو تا کتاب قطور که روی میز گذاشته بود، را جلو کشید و شروع کردن به خواندن. کتاب های مرجع شیعه و سنی درباره رحلت پیامبر اکرم (ص) بودند؛ اسم کتاب صحیح بخاری را توانستم تشخیص دهم. می خواند و ترجمه می کرد؛ انگار سال هاست که در این مباحث ورود داشته.
اتفاقات منتهی به رحلت پیامبر خدا (ص) و خیانت ها و بدعت های آن روزها را می خواند. صدایش بغض خاصی داشت.
وقتی به لحظات وفات رسید، صدایش می لرزید. ما هم سرمان را پایین انداخته بود و گریه می کردم. وقتی نگاهش می کردم، تمام وجودش غرق اندوه بود.
دیگر استاد نبود؛ روضه خوان بود.
کتاب استاد صفحه ۱۴۷-۱۴۸٫
کتاب استاد؛ خرده روایت های زندگی شهید مجید شهریاری. نویسنده: فاطمه شایان پویا. ناشر: نشر شهید کاظمی. نوبت چاپ: اول-بهار ۱۳۹۸؛ صفحه ۱۴۷-۱۴۸٫
#روزانه_یک_صفحه_قرآن
#شهید_مجید_شهریاری
#شادی_روح_پاکش_صلوات
الّلهُمصَلِ علیمُحمّد و آلمُحمّد وعَجّلفرجهم
🥀🕊
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
💠 صفحه 168 سوره مبارکه اعراف 📖
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
Page168.mp3
290.1K
#یک_صفحه_قرآن
#استاد_منشاوی
🎧 صوت صفحه 168 قرآن کریم
📖 سوره ی مبارکه اعراف
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
#ترجمه صفحه 168 سوره ی مبارکه اعراف
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
به نام خداوند هستی بخش مهربان
144 - گفت: ای موسی! من تو را به رسالتهای خویش و سخن گفتنم [با تو]، بر مردم برگزیدم، پس آنچه را به تو دادم بگیر و از شاکران باش
145 - و برای وی در الواح از هرگونه اندرزی و شرحی برای هر چیز نوشتیم [و گفتیم:] پس آن را محکم بگیر و قوم خود را فرمان ده که بهترینش را به کار گیرند، و به زودی جایگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد
146 - و به زودی کسانی را که در [این] سرزمین به ناحق بزرگی میکنند از آیات خود منصرف خواهم کرد آنها اگر همه معجزهها را هم ببینند به آن ایمان نمیآورند، و اگر راه رشد را ببینند آن را پیش نمیگیرند، و اگر راه ضلالت را ببینند آن را پیش میگیرند این از آن روست که آیات ما را تکذیب کردند و همواره از آن غفلت میورزیدند
147 - و کسانی که آیات ما و دیدار آخرت را تکذیب کردند، اعمالشان تباه است آیا جز آنچه را که عمل میکردند کیفر میبینند!
148 - و قوم موسی در غیاب او از زیورهای خود تندیس گوسالهای ساختند که صدای گاو داشت مگر نمیدیدند که با آنها سخن نمیگوید و به راهی هدایتشان نمیکند! آن را [معبود] گرفتند در حالی که ستمکار بودند
149 - و چون پشیمان شدند و دیدند که واقعا گمراه شدهاند گفتند: اگر خدایمان بر ما رحم نیاورد و ما را نیامرزد قطعا از زیانکاران خواهیم شد
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#ترجمه_بهرام_پور
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
قرائت صفحه 168 سوره مبارکه اعراف
تقدیم به 💖
🌷شهید عباس دوران🌷
✍️ عنوان خاطره : حواله دریافت زمین را پاره کرد!
عباس از اینکه کاری کند که مورد تقدیر مردم قرار بگیرد، سخت ابا داشت. وی در یادداشت روز هشتم تیر ۱۳۶۰ مینویسد:
«دلم نمیخواهد از سختیها با مهناز حرفی بزنم. دلم میخواهد وقتی خانه میروم جز شادی و خنده چیزی با خود نبرم نه کسل باشم، نه بیحوصله و خوابآلود تا دل مهناز هم شاد بشود.
اما چه کنم؟ نسبتبه همهچیز حساسیت پیدا کردهام،معدهام درد میکند،این اسهال و استفراغ خونی هم که دیگر کهنهشده. دکتر میگوید فقط ضعف اعصاب است.
چطور میتوانم عصبی نشوم؟آن روز وقتی بلوارِ نزدیکِ پایگاهِ هواییِ شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشمهای مهناز دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط بهخاطر دل مهناز گرفتم و بهخاطر او و مردم که اینهمه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم.
ولی همینکه پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر میکنند ما پرواز میکنیم و میجنگیم تا شجاعتهای ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند!
کاش این سفر یکماهه کمی حالم را بهتر کند. سفریِ ما در راه است و من میفهمم مهناز چقدر به یک شوهر خوب و خوشاخلاق احتیاج دارد.
باید با زبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی مرگ من. چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است.
#روزانه_یک_صفحه_قرآن
#شهید_عباس_دوران
#شادی_روح_پاکش_صلوات
الّلهُمصَلِ علیمُحمّد و آلمُحمّد وعَجّلفرجهم
🥀🕊
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
💠 صفحه 169 سوره مبارکه اعراف 📖
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
Page169.mp3
305.5K
#یک_صفحه_قرآن
#استاد_منشاوی
🎧 صوت صفحه 169 قرآن کریم
📖 سوره ی مبارکه اعراف
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
#ترجمه صفحه 169 سوره ی مبارکه اعراف
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
به نام خداوند هستی بخش مهربان
150 - و چون موسی خشمناک و اندوهگین به نزد قوم خود بازگشت، گفت: پس از من بد جانشینانی برایم بودید! آیا در بارهی امر پروردگار خویش [و تمدید میعاد] عجله کردید! و الواح را بینداخت و سر برادرش را گرفته به سوی خود میکشید [هارون] گفت: ای پسر مادرم! این قوم، مرا تضعیف کردند و نزدیک بود مرا بکشند پس مرا دشمن شاد مکن، و مرا در شمار ستمکاران میاور
151 - [موسی] گفت: بار الها! من و برادرم را بیامرز و ما را در [پناه] رحمت خود در آور، و تو از همه مهربانان مهربانتری
152 - همانا کسانی که گوساله را پرستیدند به زودی خشمی از پروردگارشان و ذلتی در زندگی دنیا به آنان خواهد رسید، و دروغسازان را این گونه سزا میدهیم
153 - و کسانی که کارهای بد کردند و پس از آن توبه آوردند و مؤمن شدند، قطعا پروردگار تو از پی آن آمرزنده و مهربان است
154 - و چون خشم موسی فرو نشست، الواح را برداشت، و در نوشتههای آن برای خدا ترسان هدایت و رحمتی بود
155 - و موسی از میان قوم خود هفتاد مرد برای وعدهگاه ما برگزید، و چون زلزله آنها را گرفت، گفت: پروردگارا! اگر میخواستی آنها و مرا پیش از این هلاک میکردی آیا ما را به خاطر آنچه سفیهان ما کردهاند هلاک میکنی! این جز امتحان تو نیست هر که را خواهی بدان گمراه و هر که را خواهی به آن هدایت میکنی تو یاور و مولای مایی، ما را بیامرز و بر ما رحمت آور، و تو بهترین آمرزندگانی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#ترجمه_بهرام_پور
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
قرائت صفحه 169 سوره مبارکه اعراف
تقدیم به 💖
🌷شهید آیت الله دستغیب🌷
✍️ عنوان خاطره : نمی توانید از صحبت کردن منعم کنید!
برش اول:
در سال ۱۳۱۴ وقتی رضا خان به مبارزه با حجاب و لباس روحانیت پرداخت، سید به طور علنی با این تصمیم حکومت مبارزه می کرد و در برابر آن موضع گیری می کرد. با اوج یافتن مبارزات سید، حکومت سید را ممنوع المبنر کرد. اما سید دست بردار نبود؛ روی زمین می نشست و روشنگری می کرد. در برابر فشار حکومت می گفت: «شما مرا از منبر رفتن ممنوع کرده اید، نمی توانید از صحبت کردن منعم کنید».
سرانجام به سید ۲۴ ساعت برای خلع لباس فرصت دادند، سید که اخطار را جدی می دید، به نجف مهاجرت کرد. سید می گفت: «این مهاجرت اسباب خیر و استفاده از محضر بزرگان شد».
برش دوم:
در سال ۱۳۵۶ رژیم منحوس پهلوی با غرور خاصی جشن هنر را به قصد قدرت نمایی در شیراز برگزار کرد. همان جشنی که سفیر اسبق انگلیس به شاه گفته بود: «اگر این جشن در شهر منچستر برگزار می شد، کارگردانان و هنرپیشگان آن جان سالم به در نمی بردند». سید در کمال شجاعت با این ترویج فحشا در سخنرانی های مختلف انتقاد کرد که زمینه بازداشت دیگری را برای سید ایجاد کرد:
«خدا لعنت کند کسانی را که در این جشن شرکت می نمایند. خدا لعنت کند افتتاح کنندگان جشن هزار را… یک چیزی شنیدم جشن خوک؛ عجب اسمی هم دارد. آنها که به این جاها می روند، نر و ماده با هم از خوک پست ترند. ای لعنت بر آنها. مؤسس این جشن هم خوک است. لعنت بر آنها باد. تا کی این مملکت و این جوان ها را می خواهید گمراه کنید و به دست اعمار بدهید و منحرف کنید.».
کتاب شاهد عتیق
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
💠 صفحه 170 سوره مبارکه اعراف 📖
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
Page170.mp3
289.5K
#یک_صفحه_قرآن
#استاد_منشاوی
🎧 صوت صفحه 170 قرآن کریم
📖 سوره ی مبارکه اعراف
♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
#قرائت_روزانه
#یک_صفحه_قرآن
#ترجمه صفحه 170 سوره ی مبارکه اعراف
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
به نام خداوند هستی بخش مهربان
156 - و در این دنیا و در آخرت برای ما نیکی بنویس، که ما به تو بازگشتهایم گفت: عذاب خویش را به هر که خواهم میرسانم، و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است پس به زودی آن را برای کسانی که تقوا پیشهاند و زکات میدهند، و کسانی که به آیات ما ایمان دارند، مقرر خواهم داشت
157 - همان کسانی که از این رسول، پیامبر درس ناخوانده پیروی میکنند که [وصف] او را نزد خویش در تورات و انجیل مکتوب مییابند، که آنها را به کار پسندیده فرمان میدهد و از کار ناپسند منع میکند و پاکیزهها را برایشان حلال و پلیدیها را بر آنان حرام میکند، و تکالیف سنگین و قید و زنجیرهایی را که بر آنها بود بر میدارد پس کسانی که به او ایمان آوردند و حرمتش را نگاه داشتند و یاریش کردند و نوری را که با او نازل شده پیروی نمودند، هم آنان رستگارانند
158 - بگو: ای مردم! من فرستادهی خدا به سوی همه شما هستم همان که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست هیچ معبودی جز او نیست، زنده میکند و میمیراند پس به خدا و رسول او، آن پیامبر امّی که به خدا و کلمات او ایمان دارد، ایمان بیاورید و از او پیروی کنید، امید که هدایت شوید
159 - و از قوم موسی گروهی هستند که به حق هدایت میکنند و به آن حکم میدهند
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#ترجمه_بهرام_پور
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz