eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
918 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
775 ویدیو
369 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ ❣اخبار ملائك به رسول الله (ص) در شهادت امام حسین (ع) 📜وروي عن الصادق عليه السلام أيضا في‏ بعض الأخبار أن ملكا من ملائكة الصف‏ الأعلى‏اشتاق لرؤية النبي صلى الله عليه و آله، واستأذن‏ ربه بالنزول إلى الأرض لزيارته، وكان ذلك الملك‏لم ينزل إلى الأرض أبدا منذ خلق‏ . فلما أراد النزول أوحى الله تعالى إليه يقول: أ يهاالملك! أخبر محمدا أن رجلا من امته‏ اسمه يزيد، يقتل فرخه الطاهر ابن الطاهرة، نظيرة البتول مريم بنت عمران. فقال الملك: لقد نزلت إلى الأرض، وأنا مسرور برؤية نبيك محمد صلى الله عليه و آله، فكيف‏أخبره بهذا الخبر الفضيع وإنني لأستحي منه أن أفجعه بقتل ولده؟ فليتني لم أنزل إلى‏الأرض. قال: فنودي الملك من فوق رأسه أن: افعل ما أمرت به. فدخل‏ الملك إلى‏رسول الله ونشر أجنحته بين يديه، وقال: يا رسول الله! اعلم إني استأذنت‏ ربي في‏النزول إلى الأرض شوقا لرؤيتك وزيارتك، فليت ربي كان حطم أجنحتي، ولم آتك بهذا الخبر، ولكن لابد من إنفاذ أمر ربي عز وجل، اعلم يا محمد أن رجلا من امتك اسمه‏يزيد (زاده الله لعنا في الدنيا وعذابا في الآخرة) يقتل فرخك الطاهر ابن الطاهرة، ولن‏يتمتع‏ قاتله في الدنيا من بعده إلاقليلا، ويأخذه الله مقاصا له على سوء عمله، ويكون‏مخلدا في النار. فبكى النبي صلى الله عليه و آله بكاء شديدا، وقال: أ يها الملك! هل تفلح امة تقتل‏ ولدي وفرخ‏ابنتي؟ قال: لا يا محمد، بل يرميهم الله باختلاف قلوبهم وألسنتهم في دار الدنيا، ولهم في‏الآخرة عذاب أليم. 📚الطريحي، المنتخب، 1/ 55/ مثله السيد هاشم البحراني، مدينة المعاجز، 3/ 440- 442؛ المجلسي، البحار، 45/ 314- 315؛ البحراني، العوالم، 17/ 599؛ الدربندي، أسرار الشهادة،/ 107 📝در مدينة المعاجز مسطور است كه: ملكى از ملائك صف اعلا مشتاق ديدار رسول خدا گشت و از خداوند اجازت خواست تا به زيارت آن حضرت رود و هيچ گاه سفر ارض نكرده بود. چون آهنگ ارض كرد، خداوند او را وحى فرستاد كه: «أ يها الملك! أخبر محمدا أن رجلا من امته اسمه يزيد يقتل فرخه الطاهر ابن الطاهرة نظيرة البتول مريم بنت عمران.» فرمود: «محمد را آگهى ده كه مردى از امت تو كه نامش يزيد است، مى‏كشد فرزند او را، آن فرزندى كه طاهر پسر طاهره است، يعنى فاطمه كه نظير مريم مادر عيسى است.» چون آن فريشته به زير آمد و از ديدار رسول خداى برخوردار شد، با خود انديشيد كه: «چگونه اين خبر فظيع را با پيغمبر برم و دل اورا از قتل فرزندش به درد آرم، كاش به زمين نيامدم.» از آسمان ندا در رسيد كه: «اى فريشته! پذيراى فرمان شو بدانچه مأمورى.» لاجرم آن فريشته به حضرت رسول آمد و عرض كرد: «كاش خداوند بال مرا درهم شكستى، تا اين خبر با تو نياوردمى. لكن از نفاذ امر پروردگار ناچارم. بدان اى محمد كه مردى از امت تو كه يزيد نام دارد، مى‏كشد فرزند تورا كه طاهر پسر طاهره است، وقاتل او بعد از او از دنيا جز قليل بهرى نمى‏برد و ابد الآبدين جاى او در جهنم خواهد بود.» رسول خداى سخت بگريست. وقال: «أ يها الملك! هل تفلح امة تقتل ولدي وفرخ ابنتي؟ فقال: لا يا محمد! بل يرميهم الله باختلاف قلوبهم في دار الدنيا ولهم في الآخرة عذاب أليم». فرمود: «اى ملك! آيا رستگار مى‏شود امتى كه مى‏كشد پسر مرا و فرزند دختر مرا؟» عرض كرد: «هرگز رستگار نمى‏شود وخداوند در دنيا دل‏هاى ايشان را به اختلاف مى‏اندازد و در آخرت گرفتار عذاب اليم مى‏شوند.» 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيد الشهدا عليه السلام، 4/ 29- 30 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ❖﷽❖ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‌ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (105)توبه وَ قُلِ اعْمَلُوا: و بگو اى پيغمبر به تائبان عمل كنيد، يعنى بعد از قبول توبه، استقامت ورزيد بر عمل خير. يا اى عموم مكلفين بجا آوريد آنچه خداوند امر فرموده عمل كسى كه مى‌داند مجازات يابد بر افعال خود. يا بگو به آن كسانى كه توبه نمى‌كنند و متذكر عقاب الهى نيستند، بكنيد آنچه خواهيد (بنابراين امر براى تهديد است). فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ‌: پس زود باشد كه ببيند خداى تعالى كار شما را از خير و شر بعد از صدور و وجود آن از شما. وَ رَسُولُهُ‌: و پيغمبر او نيز ببيند و مشاهده كند آن را. وَ الْمُؤْمِنُونَ‌: و مؤمنين نيز مشاهده كنند آن را. ✨✨✨✨✨✨✨✨ 💎1- در كافى‌ «1» و عياشى‌ «2» و تفسير على بن ابراهيم‌ «3» از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودند فرمود: «مؤمنون» ايشان ائمه مى‌باشند. 🔺2- در كافى نيز از آن حضرت مروى است كه فرمود: «ايّانا عنى» يعنى ما «1» ج 1 ص 219 حديث 2. «2» عياشى ج 2 ص 109 حديث 125. «3» تفسير قمى ج 1 ص 304. ج5، ص 198 🌠مراد و مقصود باشيم. و در تعلق علم پيغمبر به اعمال بندگان دو وجه گفته‌اند: 💠يكى آنكه حق تعالى در قيامت آن را به رسول و ائمه عرضه نمايد. 💠دوم آنكه در اخبار وارد شده كه اعمال امت عرضه شود بر پيغمبر و ائمه عليهم السلام. 💢3- عياشى‌ «1» از حضرت صادق عليه السّلام قال: تعرض على رسول اللّه اعمال العباد كلّ صباح ابرارها و فجّارها فاحذروها و هو قول اللّه تعالى‌ «وَ قُلِ اعْمَلُوا ...» عياشى روايت كند كه حضرت صادق عليه السلام فرمود: عرضه شود بر رسول خدا اعمال بندگان از خير و شر، پس حذر كنيد از اعمال قبيحه و اينست فرمايش الهى‌ «وَ قُلِ اعْمَلُوا ...». 🌺4- از آن حضرت عليه السّلام‌ «2»- قال: انّ اللّه شاهد فى ارضه و اعمال العباد تعرض على رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله. فرمود: حضرت صادق عليه السّلام در اين آيه بدرستى كه حق تعالى شاهد است در زمين خود، اعمال بندگان عرضه شود بر پيغمبر خدا. 🔰5- در كافى‌ «3» عنه عليه السّلام: ما لكم تسوءون رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله فقيل كيف نسوئه؟ فقال اما تعلمون انّ اعمالكم تعرض عليه فاذا راى معصية فيها سائه ذلك فلا تسوءوا رسول اللّه و سرّوه. فرمود حضرت صادق عليه السّلام: چه شده است شما را كه بدى كنيد پيغمبر خدا را؟ عرض كردند چگونه ما بدى نسبت به آن حضرت كنيم. فرمود: آيا نمى‌دانيد بتحقيق اعمال شما عرضه شود بر او، پس هرگاه معصيتى در آن مشاهده فرمايد بد آيد او را، پس بدى نرسانيد رسول خدا را به اعمال ناشايسته، و خوشحال و مسرور گردانيد او را به افعال پسنديده. 💢6- عياشى‌ «4» از حضرت باقر عليه السّلام: ما من مؤمن يموت و لا كافر يوضع‌فى قبره حتّى يعرض عمله على رسول اللّه و على امير المؤمنين و هلمّ جرّا الى اخر من فرض اللّه طاعته على العباد فذلك قوله‌ «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ». عياشى از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده كه: نيست مؤمنى كه بميرد يا كافرى گذارده شود در قبرش، مگر آنكه عرضه شود عملش بر رسول خدا و امير المؤمنين و همينطور تا آخر كسى كه خداى تعالى طاعتش را واجب فرموده بر بندگان، پس اينست فرمايش الهى‌ «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ ...». «1» تفسير عياشى ج 2 ص 109 حديث 122. «2» عياشى ج 2 ص 109 حديث 126. «3» ج 1 ص 219 حديث 3. «4» تفسير عياشى ج 2 ص 109 حديث 124. 🕯وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‌ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ: و زود باشد كه بازگردانيده شويد بواسطه مرگ به مجازات داناى نهان و آشكارا. يا به موضعى كه امر مخصوص عالم غيب و شهود است و كسى را نرسد كه حكم نمايد در آن روز و آن روز قيامت و جزا باشد. فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‌: پس بياگاهاند شما را به آنچه بوديد كه عمل مى‌كرديد از خير و شر و آگاهى حق سبحانه به مجازات خواهد بود از ثواب و عقاب. 📚تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی) @qoranvamamhoosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ ❣ علّت ملقّب شدن حضرت علىّ بن موسى عليهما السّلام به «رضا» 📜 قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ الْقُمِّيُّ الْفَقِيهُ مُصَنِّفُ هَذَا الْكِتَابِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَاجِيلَوَيْهِ وَ أَحْمَدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ [بْنِ تَاتَانَةَ وَ أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هِشَامٍ الْمُكَتِّبُ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى ع إِنَّ قَوْماً مِنْ مُخَالِفِيكُمْ يَزْعُمُونَ أَبَاكَ إِنَّمَا سَمَّاهُ الْمَأْمُونُ الرِّضَا لِمَا رَضِيَهُ لِوِلَايَةِ عَهْدِهِ فَقَالَ كَذَبُوا وَ اللَّهِ وَ فَجَرُوا بَلِ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَمَّاهُ الرِّضَا لِأَنَّهُ كَانَ رِضًى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي سَمَائِهِ وَ رِضًى لِرَسُولِهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ فِي أَرْضِهِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ أَ لَمْ يَكُنْ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْ آبَائِكَ الْمَاضِينَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ رِضًى لِلَّهِ تَعَالَى وَ لِرَسُولِهِ وَ الْأَئِمَّةِ ع فَقَالَ بَلَى فَقُلْتُ فَلِمَ سُمِّيَ أَبُوكَ مِنْ بَيْنِهِمْ الرِّضَا قَالَ لِأَنَّهُ رَضِيَ بِهِ الْمُخَالِفُونَ مِنْ أَعْدَائِهِ كَمَا رَضِيَ بِهِ الْمُوَافِقُونَ مِنْ أَوْلِيَائِهِ وَ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِهِ ع فَلِذَلِكَ سُمِّيَ مِنْ بَيْنِهِمْ الرِّضَا ع‏
📝ابو جعفر محمّد بن علىّ بن حسين بن موسى بن بابويه قمّى، فقيه، ساكن شهر رى، مؤلّف اين كتاب- كه خداوند او را بر طاعت و بندگى كمك فرمايد و بر توفيقاتش بيفزايد- گويد: از احمد بن محمّد بن ابى نصر بزنطىّ نقل شده است كه گفت: به امام جواد عليه السّلام عرض كردم: گروهى از مخالفين شما مى‏پندارند كه چون مأمون پدر شما را براى ولايت عهدى خود پسنديد و برگزيد، ايشان را «رضا» ناميد. حضرت جواد عليه السّلام فرمودند: به خدا دروغ مى‏گويند، خلاف مى‏گويند، بلكه خداوند- تبارك و تعالى- او را «رضا» ناميد، زيرا او براى خداوند- عزّ و جلّ- در آسمانش، و براى رسولش و ائمّه بعد از او عليهم السّلام در زمينش مرضيّ بود. بزنطى گويد: عرض كردم: آيا مگر ساير پدرانتان عليهم السّلام براى خدا و رسولش و أئمّه عليهم السّلام راضى نبودند؟ حضرت فرمود: چرا، عرض كردم: پس براى چه از اين ميان فقط پدرتان «رضا» ناميده شده است؟ فرمود: چون همان طور كه دوستان و طرفدارانش به ايشان رضايت داده و ايشان را پذيرفتند، مخالفين نيز ايشان را قبول كرده، به ايشان رضايت داده بودند، و اين حالت براى پدران و اجداد ايشان اتّفاق نيفتاد؛ و لذا، از بين آنان فقط ايشان «رضا» ناميده شده‏اند. توضيح: «مراد آن است كه دولت وقت هم او را پذيرفت، و الّا فرقه ضالّه واقفه به او رضايت ندادند». 📚 عيون أخبار الرضا ع-ترجمه غفارى و مستفيد، ج‏1، ص: 26 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺑﺎﻃﻞ [ ﻭ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺕِ ﺑﻲ ﭘﺎﻳﻪ ] ﺧﻮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻛﻨﻨﺪ ; ﻭﻟﻲ ﺧﺪﺍ ﺟﺰ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﻨﺪ ، ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺧﻮﺵ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ .(٣٢) هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻭ ﺩﻳﻦ ﺣﻖ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ، ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺍﺩﻳﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﺧﻮﺵ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ .(٣٣) 💫سوره توبه 🌤✨🌤✨🌤✨🌤 🔖شرح لغات: اطفاء:بمعناى خاموش كردن نور آتش است ولى در خاموش كردن هر روشنايى و نورى استعمال گردد. افواه:جمع فم بمعناى دهان است،و اصل«فم»فوه بوده كه چون هاء حذف شد بجاى«واو»ميم آمده چون ميم حرف صحيح و هم شكل واو بود. اباء:بمعناى امتناع و خوددارى است،شاعر گفته: «و ان أرادوا ظلمنا أبينا» يعنى اگر بخواهند بما ستم كنند ما از آن جلوگيرى ميكنيم. 📝تفسير: خداى سبحان در اين آيات بيان فرمايد كه اين كافران-يهود و نصارى-ميخواهند نور خدا خاموش كنند. «يُرِيدُونَ‌ أَنْ‌ يُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ‌» بيشتر مفسران گفته‌اند منظور از نور خدا قرآن و اسلام است،و از جبائى نقل شده كه نور خدا دلالت و برهان است.زيرا آن دو همانند نور وسيلۀ راهنمايى هستند. «بِأَفْواهِهِمْ‌» به دهنهاشان،و اينكه فرمود:به دهنهاشان بجهت آنكه خاموش كردن معمولا بوسيلۀ فوت دهان انجام شود،و اين تعبير براى بيان ناتوانى قدرت و شكستن شخصيت آنان تعبيرى شگفت آور است زيرا معمولا نورهاى ضعيف را با دهان خاموش كنند،و فوت دهان در خاموش ساختن نورهاى قوى هيچگونه مؤثر نيست «وَ يَأْبَى اللّهُ‌ إِلاّ أَنْ‌ يُتِمَّ‌ نُورَهُ‌» يعنى خدا مانع است جز آنكه امر قرآن و اسلام را غالب گرداند و حجت خود را باتمام رساند،و اصل«اباء»بمعناى خوددارى و جلوگيرى كردن است،و معناى خوش نداشتن و اكراه در آن ملحوظ‍‌ نيست.زيرا در مثل گويند:فلانى از ظلم اباء دارد،و معنايش اين نيست كه ظلم را خوش ندارد زيرا اين موجب مدح نيست چون قوى و ضعيف در اين باره مساوى هستند و آنچه موجب مدح است همان جلوگيرى و خوددارى از ظلم است. «وَ لَوْ كَرِهَ‌ الْكافِرُونَ‌» يعنى با اكراه كافران. «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ‌ رَسُولَهُ‌» يعنى محمد-صلى اللّه عليه و آله-را كه رسالتهاى خود را براى ابلاغ به امت بعهدۀ او واگذار كرد. «بِالْهُدى‌» يعنى بحجتها و دلائل و براهين. «وَ دِينِ‌ الْحَقِّ‌» كه همان اسلام باشد،و هر آنچه اسلام از احكام و دستورات دينى متضمن است كه انجام دهنده‌اش مستحق ثواب است،و هر دينى جز آن باطل و موجب عتاب است. 🕯«لِيُظْهِرَهُ‌ عَلَى الدِّينِ‌ كُلِّهِ‌» يعنى تا دين اسلام را بوسيلۀ حجت و غلبه بر تمام اديان پيروز گرداند بدانسان كه در روى زمين دينى بجاى نماند جز آنكه مغلوب حجت اسلام گردد،و كسى نباشد كه در حجت و برهان بر مسلمانان پيروز گردد،و اما از نظر غلبۀ ظاهرى نيز چنان شد كه هر دسته از مسلمانان بر ناحيه‌اى از نواحى مشركان پيروز شدند كفار بنوعى مقهور آنان گشتند. 🕯و ضحاك گفته:منظور زمان نزول عيسى بن مريم است كه تمام پيروان اديان مسلمان شوند يا خراج و جزيه دهند. 🕯و امام باقر عليه السلام فرمود:اين جريان در زمان ظهور حضرت مهدى از آل محمد است كه احدى روى زمين باقى نماند جز آنكه به نبوت محمد-صلى اللّه عليه و آله- اعتراف كند.و همين قول را سدى نيز اختيار كرده. 🕯و كلبى گفته:دينى و آئينى در دنيا باقى نخواهد ماند جز آنكه اسلام بر آن پيروز خواهد شد و اين جريان حتمى است اگر چه تا كنون بوقوع نپيوسته ولى قيامت برپا نشود تا اين جريان وقوع يابد. 🕯مقداد بن اسود گويد:شنيدم از رسول خدا-صلى اللّه عليه و آله-كه ميفرمود:هيچ خانۀ گلى و مويى در روى زمين بجاى نماند جز آنكه كلمۀ اسلام در آن داخل گردد، يا با عزت و يا بخوارى،يا اينكه اسلام آنان را عزيز گرداند و خدا آنان را اهل اين دين گرداند و در نتيجه بوسيلۀ آن عزيز گردند،و يا خوارشان گرداند و بخوارى تحت اطاعت اسلام در آيند.(اينها همه روى اين است كه مرجع ضمير در ليظهره،دين حق باشد). و از ابن عباس نقل شده كه ضمير به رسول خدا-صلى اللّه عليه و آله-باز گردد، يعنى خدا همۀ اديان را بوى تعليم كند بدانسان كه چيزى از اديان جهان بر او پوشيده نماند. 📘تفسير مجمع البيان - جلد11، صفحه 76 طبرسی کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ ❣اخبار ملائكة به رسول الله (ص) در شهادت امام حسین (ع) 📜به سند معتبر از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است كه: حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم روزى در خانه ام سلمه بود، فرمود كه: «كسى نيايد نزد من.» ام سلمه گفت كه: امام حسين عليه السلام آمد و كودك بود. من نتوانستم كه آن حضرت را منع نمايم تا آن كه رفت به خدمت آن حضرت، و من از پى آن حضرت رفتم. ديدم كه حضرت امام حسين عليه السلام را بر سينه خود نشانيده است و حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم گريه مى‏كند و چيزى در دست خود دارد و مى‏گرداند. پس حضرت فرمود: «اى ام سلمه! جبرئيل خبر آورده است كه اين كشته خواهد شد و اين تربتى است كه در آن كشته خواهد شد. اين را نزد خود نگاه دار. هر وقت كه خون شود، بدان كه حبيب من كشته شده است.» ام سلمه گفت كه: «يا رسول الله! از خدا سؤال كن كه اين را از او بر طرف كند.» حضرت فرمود: «من از خدا سؤال كردم، حق تعالى فرمود: اورا به سبب شهادت درجه‏اى خواهد بود كه احدى از مخلوقين به آن درجه نمى‏رسد. به درستى كه او را شيعه‏اى چند خواهد بود كه شفاعت كنند، و شفاعت ايشان رد نشود، و مهدى آل محمد از فرزندان او خواهد بود. پس خوشا به حال كسى كه از اولياى حسين باشد. و شيعيان او رستگارانند در روز قيامت.» 📚مجلسى، جلاء العيون،/ 536- 537 📜 و ديگر در كتاب الفصول المهمة في معرفة الأئمة كه از مصنفات علماى اهل سنت و جماعت است از بغوى سند به ام سلمه منتهى مى‏شود. مى‏گويد: گاهى كه جبرئيل در خدمت رسول خداى بود، حسين عليه السلام در كنار من جاى داشت. ناگاه مرا بگذاشت و به حضرت رسول خداى شتاب گرفت. پيغمبر حسين را مأخوذ داشت و بر زانوى خويش بنشانيد. جبرئيل عرض كرد: «يا رسول الله! او را دوست مى‏دارى؟» فرمود: «دوست مى‏دارم.» فقال: «أما إن امتك ستقتله، وإن شئت أريتك تربة الأرض التي يقتل فيها، فبسط جناحه إلى الأرض وأراه أرضا يقال لها: كربلاء، تربة حمراء بطف العراق.» عرض كرد: «آگاه باش، زود باشد كه امت تو اورا شهيد كنند. و اگر خواهى تورا مى‏نمايم آن خاكى را كه در آن مقتول مى‏شود.» و بال خود بگسترد وزمين كربلا را به آن حضرت نمودار ساخت. وآن خاك سرخ را در طف عراق بنمود. «صلوات الله على الحسين وجده وأبيه وامه وأخيه والأئمة من ولده.» 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه السلام، 1/ 50 📜و ديگر صاحب عوالم سند به ام سلمه مى‏رساند كه گفت: جبرئيل به حضرت رسول آمد و گفت: «امت تو بعد از تو حسين عليه السلام را خواهند كشت. اگر خواهى، تربت اورا با تو نمودار كنم.» و مشتى سنگ پاره بياورد، و رسول خداى آن را در قاروره خزينه نهاد. چون حسين عليه السلام شهيد شد، شنيدم كه گوينده همى گفت: «أ يها القاتلون جهلا حسينا ابشروا بالعذاب والتنكيل‏ قد لعنتم على لسان داوو د وموسى وعيسى صاحب الإنجيل» ام سلمه گويد: اين وقت من بگريستم و سر قاروره را باز كردم و خون صافى ديدم. 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه السلام، 1/ 302 و ديگر در امالى صدوق، سند به ابى عبدالله عليه السلام منتهى مى‏شود، فرمود: رسول خداى يك روز در خانه ام سلمه جاى داشت، فرمود: «هيچ كس را مگذار بر من درآيد.» ام سلمه گويد: ناگاه حسين عليه السلام درآمد و من نتوانستم اورا بازدارم. به سوى رسول خدا بدويد، و من براثر او برفتم، ديدم كه بر سينه رسول خداى نشسته و آن حضرت مى‏گريد و چيزى در دست دارد. فرمود: «اى ام سلمه! اينك جبرئيل است، مرا خبر مى‏دهد كه اين فرزند تو كشته خواهد شد، و اين خاكى است كه بر آن مقتول خواهد شد، اين خاك را با خويش بدار گاهى كه خون گردد او مقتول باشد.» ام سلمه عرض كرد: «يا رسول الله! خداى را بخوان تا او را از اين مهلكه سالم بدارد و اين بلا را از وى بگرداند.» قال: «قد فعلت، فأوحى الله تعالى إلي: أن له درجة لا ينالها أحد من المخلوقين، وأن له شيعة يشفعون ويشفعون، وأن المهدي من ولده، فطوبى لمن كان من أولياء الحسين وشيعته، هم والله الفائزون يوم القيامة». فرمود: «خداى را از بهر نجات او خواندم، ليكن خداوند مرا وحى فرستاد كه از اين شهادت از بهر او درجتى است كه هيچ‏يك از آفريدگان را دسترس نيست، و اورا شيعيانى است كه شفاعت مى‏كنند و شفاعت آن‏ها پذيرفته مى‏شود، ومهدى كه قائم آل محمد است از فرزندان اوست، خوشا كسانى كه از دوستان حسين و شيعيان حسين باشند. سوگند با خداى كه در قيامت رستگارند.» 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه السلام، 1/ 302- 303 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا