eitaa logo
قران پویان
464 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
⚛💮به بیشتر از امام کن 🔷✨بزنطی یكی از اصحاب امام هشتم(ع) است. آقایان اهل علم می دانند که او به اصطلاح، از اصحاب خاصۀ امام هشتم(ع) است. روایتی راجع به ایشان می خوانم: «قال قلت الرضا(ع) : جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّی قَدْ سَأَلْتُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَاجَۀً مُنْذُ كَذَا وَ كَذَا سَنَۀً وَ قَدْ دَخَلَ قَلْبِی مِنْ إِبْطَائِهَا شَیْ ءٌ»؛ خدمت امام هشتم(ع) می رسد و عرض می کند: قربان شما! مدتی است که از خدا حاجتی را درخواست کرده ام؛ امّا به من نداده است. از اینكه استجابت به تأخیر افتاده، یک چیزی به دلم آمده و شبهه پیدا کرده ام. «فَقَالَ لِی أَخْبِرْنِی عَنْك »؛ حضرت(ع) به بزنطی فرمود که تو جواب من را بده. می خواهم چیزی از تو بپرسم، «لَوْ أَنِّی قُلْتُ قَوْلًا كُنْتَ تَثِقُ بِهِ مِنِّی »؛ اگر من قولی به تو بدهم، تو به حرف من اعتماد می كنی یا نه؟ در جواب عرض کرد: «قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ إِذَا لَمْ أَثِقْ بِقَوْلِكَ فَبِمَنْ أَثِق ؟!» قربانت بشوم! اگر به حرف شما اعتماد نکنم، پس به حرف چه کسی اعتماد كنم؟! امام(ع) فرمودند: «فَكُنْ بِاللَّهِ أَوْثَقَ»؛ وثوق و اعتمادت به خدا بیشتر باشد، «فَإِنَّكَ عَلَى مَوْعِدٍ مِنَ اللهِ» زیرا تو در جایگاهی قرار گرفته ای كه خدا به تو وعده و قول داده است، «أَ لَیْسَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى یَقُولُ «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَۀَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ»؛¹ باید اعتمادت به خدا بیشتر باشد؛ چون خودش فرموده است که جوابت را می دهم. این متن آیه است که جوابت را می دهم؛ «دیر و زود دارد، امّا سوخت و سوز ندارد». دیر شدن آن هم دلیل دارد. 👈اشكال ما در همین عدم وثوق است. اگر وثوق باشد، دلمان آرام می شود و دعاهایمان را از ته دل می كنیم. همین تعبیری كه امام رضا(ع) فرمودند: «اگر من به تو چیزی بگویم...»؛ ولیُّ الله اگر چیزی بگوید، دیگر کار تمام است. همۀ اضطراب ها و ناراحتی ها تمام می شود. واقعاً هم همین طور است. تمام غصّه ها از بین می رود. انسان با دلی آرام و قلبی مطمئن ادامه می دهد. وقتی وَلیُّ الله این طوری است، پس خود خدا چطور است. 📚حاج آقا مجتبی تهرانی [1]بحار الأنوار، ج 90، ص 367 ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @quranpuyan
♦️اولین کار امام زمان چیست؟ 🔻با ظهور امام زمان تحولات فراوانی اغاز میشود از احقاق حقوق مظلومان تا رشد و توسعه دانش و تا به زیر کشیدن جباران و تا ابادانی و عمران بلاد و تا...... ولی حضرت اقدامات انقلابی خود را از کجا اغاز میکند و نخستین تغییر در کجا اتفاق خواهد افتاد ؟ 🔻دولت مهدوی کار خود را با برخورد و مجازات " " شروع میکند . همان متولیانی که قرنها بنام دین مردم را سرکیسه میکردند ، همان اخاذانی که انچه مردم به حرم میدادند برای خود برمیداشتند و برای خود مصرف میکردند : غذایشان از حرم ، تفریح گاهشان از حرم ، ایاب و ذهابشان از حرم ،جلال و جبروتشان از حرم ! 🔻عبدالسلام بن صالح هروی میگوید از حضرت پرسیدم : وقتی قائم شما قیام میکند از چه کاری شروع میکند ؟ و حضرت فرمود : اول دستان بنی شیبه را قطع میکند انان دزدان خانه خدایند : فقلت : بای شئ یبدا القائم منکم اذا قام ؟ قال ع یبدا ببنی شیبه فیقاطع ایدیهم لانهم سراق بیت الله عزوجل ( عیون اخبارالرضا - علل الشرایع ) 🔻بنی شیبه کلید داران حرم الهی اند که خانه خدا را دکان خود کرده بودند و انجا را که خداوند فرموده "وضع للناس"به محل کسب درامد برای خویش تبدیل کرده و در ان مانور میدادند و بجای ذکر خدا ، ذکر خود را به مردم تلقین میکردند و نذورات بیت را متعلق به خاندان خود میدانستند. ائمه به مردم هشدار میدادند که هدایا و نذورات کعبه را به بنی شیبه ندهید و خودتان مستقیما به مصرف زائران نیازمند برسانید (وسائل ج۱۳ ص۲۴۹) 🔻بنی شیبه "نماد" جریانی است که بر مقدسات چنگ میاندازد و انها را وسیله دنیاطلبی خود قرار میدهد . جریانی که دین را مصادره میکند تا به دنیا برسد . جریانی که در لباس "خدمت به دین " خیانت میکند ، اگر این جریان اختصاص به یک خانواده در گذشته داشت ،چرا امام ع با این حساسیت به نبش قبر بپردازد و پرونده انان را مطرح نماید ؟! بنی شیبه یک جریان مستمر است و البته اختصاص به یک حرم هم ندارد . 🔻ولی چرا باید قطع دستان این دزدان قبل از هر اقدام دیگری انجام گیرد ؟ و چرا این دزدان قبل از دزدان بیت المال مجازات میشوند ؟ این دزدان پیوسته در هاله ای از قداست دزدی کرده و هرگز به نام " دزد " شناخته نشده اند و هرگز کسی نتوانسته بسراغ این "دزدان مقدس " برود . امام زمان با اولین اقدام خود نشان میدهد که دوران قدرت و سلطه دزدان حرم سپری شده و او حکومتی تاسیس میکند که به امتیازات این گروه پایان میدهد . امام در اولین اقدام خود نشان میدهد که حکومت او با دیگر حکومت ها چه تفاوتی دارد . آری در دولت ظهور ، اول بسراغ دزدان مقدس میروند و سپس دزدان نامقدس ! استاد سروش محلاتی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات ص 🛑قسمت پنجم: 🔻چرا پیامبر مکتوبی ندارد؟ (بخش دوم) روایاتی که ماجرای درخواست قلم توسط پیامبر ص برای نوشتن وصیت را نقل کرده اند، به چند دسته قابل تقسیمند: دسته اول: رواياتي که به نام صحابه معترض اشاره نکرده اند دسته دوم روايات: اشاره بنام صحابه اي که مانع کتابت وصيت پيامبر ميشود دسته سوم روايات: اعتراض أمهات مومنين به جناب عمر در الطبقات الکبراي ابن سعد 🔷 دسته دوم روايات: اشاره بنام صحابه اي که مانع کتابت وصيت پيامبر ميشود.به دو نمونه از این روایات اشاره میکنم: ↩️الف. الطبقات الکبری ابن سعد، مسند احمد بن حنبل، صحیح بخاری، صحیح مسلم، السنن الکبری نسائی. به دلیل اعتبار و کثرت نقل این روایت در ، روایت او را از کتاب العلم نقل میکنم: ابن عباس میگوید:چون درد پیامبر شدت پیدا کرد، گفت کاغذی بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که هرگز گمراه نشوید. عمر بن خطاب گفت: درد بر رسول خدا )ص( غلبه کرده ]نمیداند چه میگوید، حال آنکه ما را به چنین وصیتی نیازی نیست زیرا[ کتاب خدا نزد ماست و ما را کفایت میکند. ]بعد از گفته عمر، صحابه حاضر[ اختلاف کردند، و حرفهای نامفهوم بالا گرفت. ]پیامبر با شنیدن این بگومگوها[ گفت: از نزدم بروید، شایسته نبود نزد من نزاع کنید. پس ابن عباس بیرون آمد و می گوید: مصیبت، تمام مصیبت آن بود که بین پیامبر و بین ]وصیت[ نامه اش حائل شد.(صحیح البخاری، کتاب ۱۳ : العلم ، باب ۳۹ : کتابة العلم، ح ۱۱۴ ، ص ۴۷) روایت با الفاظ مفصل تر از جمله: قال عمر: إن النبی (ص) غلبه الوجع وعندکم القرآن، حسبنا کتاب الله. در منابع زیر قابل مشاهده است: (صحیح البخاری، کتاب ۷۵ : المرضی، باب ۱۷ : قول المریض قوموا عن ی، ح ۵۶۶۹ ، ص ۱۱۱۴ ؛ و کتاب ۹۶ : الاعتصام، باب ۲۶ : کراهیة الاختلاف، ج ۷۳۶۶ ، ص ۱۴۰۳ ؛ صحیح مسلم،کتاب ۲۵ : الوصیة، باب ۵ : ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه، ح ۱۶۳۷ ( ۲۲ ( ص ۷۷۲ ؛) ↩️ب. الطبقات الکبری ابن سعد، مسند احمد بن حنبل، السنن الکبری نسائی: عن ابی الزبیر عن جابر ان رسول الله (ص) دعا بصحیفة فی مرضه لیکتب فیها کتابا لامته بعده لایضلون، وکان فی البیت لغط، وتکلم عمر فترکه. 🔖ترجمه: جابر: رسول خدا )ص( در بیماریش کاغذی خواست تا در آن ]وصیت[نامهای برای امتش بنویسد تا بعد از او گمراه نشوند؛ اما در خانه سر وصدا شد، و عمر بن خطاب سخن گفت، پس پیامبر مسئله را ترک کرد. راوی اکثر این روایات یعنی دسته اول و دسته دوم (الف) عبدالله بن عباس پسر عموی پیامبر است که با جزئیات واقعه را از طرق مختلف نقل کرده است. راوی روایت اخیر جابر بن عبدالله انصاری صحابی شناخته شده و موثق پیامبر است . 💢🔻که البته فاقد جزئیات است اما اصل واقعه را به ایجاز باز گفته است، و همانند راوایات الف دسته دوم، جناب بن خطاب را مانع اصلی شدن وصیت پیامبر معرفی می کند. ادامه دارد ✏دو هفته آخر زندگی پیامبر دکتر محسن کدیور @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برگیر و دهل می زن کان ماه پدید آمد 🎊حلول ماه ربیع بر همه مسلمانان مبارک 🎊 @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات ص 🛑قسمت ششم: چرا پیامبر مکتوبی ندارد؟ (بخش سوم) 🔻 روایاتی که ماجرای درخواست قلم توسط پیامبر ص برای نوشتن وصیت را نقل کرده اند، به چند دسته قابل تقسیمند: ↩️دسته اول: رواياتي که به نام صحابه معترض اشاره نکرده اند ↩️دسته دوم روايات: اشاره بنام صحابه اي که مانع کتابت وصيت پيامبر ميشود ↩️دسته سوم روايات: اعتراض أمهات مومنين به جناب عمر در الطبقات الکبراي ابن سعد ✅ دسته سوم روايات: اعتراض أمهات مومنين به جناب عمر در الطبقات الکبراي ابن سعد از دو روایت این دسته یکی منقول از جناب عمر بن خطاب شخصیت اصلی قضیه است و دیگری روایت ابن عباس از او و در هر دو روایت بانوان پیامبر پای دیگر قضیه هستند. ↩️ألف. زَیْدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ النَّبِیِّ - ص - وَبَیْنَنَا وَبَیْنَ النساء حجاب. فقال رسول الله. ص: اغْسِلُونِی بِسَبْعِ قِرَبٍ وَأْتُونِی بِصَحِیفَةٍ وَدَوَاةٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا! فَقَالَ النِّسْوَةُ: ائْتُوا رَسُولَ اللَّهِ - ص - بِحَاجَتِهِ. قَالَ عُمَرُ: فَقُلْتُ اسْکُتْنَ فَإِنَّکُنَّ صَوَاحِبُهُ إِذَا مَرِضَ عَصَرْتُنَّ أَعْیُنَکُنَّ وَإِذَا صَحَّ أخذتن بعنقه!فقال رسول الله ص: هُنَّ خَیْرٌ مِنْکُم! ( ابن سعد، الطبقات الکبری، ذکر الکتاب الذی أراد رسول الله )ص( ان یکتبه لامته فی مرضه الذی مات فیه، ج ۲ ص ۲۱۴ .) 🔻ترجمه: از عمر بن خطاب نقل شده که ما خدمت پیامبر بودیم و بین مردان و بانوان پرده بود. پیامبر (ص) گفت مرا با هفت مَشک آب بشوئید، و برایم کاغذ و دوات بیاورید تا برایتان ]وصیت[نامه ای بنویسم تا بعد از آن هرگز گمراه نشوید. بانوان گفتند درخواست پیامبر (ص) را اجابت کنید. عمر گفت ]به آنها[ گفتم: شما ] [ ساکت باشید. اگر شما همنشینان او هستید وقتی بیمار شده از چشمانتان آب گرفته اید ]برایش گریسته اید[ و و وقتی سالم بوده به گردنش آویخته اید! پس پیامبر گفت: آنها ]بانوان[ از شما بهترند! ادامه دارد ✏دو هفته آخر زندگی پیامبر دکتر محسن کدیور @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات ص 🛑قسمت هفم: 🔻چرا پیامبر مکتوبی ندارد؟ (بخش چهارم)بحث و بررسي ↩️اول. اکنون اگر نگاهی کلی به روایات پاسخ دوم بیندازیم مشخص می شود که مجموعا حداقل سی روایت درباره درخواست پیامبر از صحابه برای کتابت وصیت نامه در هفت کتاب معتبر اقدم اهل سنت نقل شده است. چهار کتاب از این هفت کتاب معتبرترین کتب روایی اهل سنت هستند: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابوداود و سنن کبرای نسائی. سه کتاب دیگر هم در درجه بعدی کتب معتبری هستند: مسند احمد بن حنبل، طبقات ابن سعد و تاریخ طبری. از این سی روایت نیمی از آنها یعنی پانزده روایت در چهار کتاب روایی معتبر یادشده نقل شده اند و بطور خاص ده روایت آن یعنی یک سوم کل روایات قضیه در صحیحین نقل شده اند، بطور مشخص امام بخاری هفت روایت در باره این قضیه در کتاب مهم خود آورده است. از سی روایت مذکور چهارده روایت به نقش محوری جناب عمر بن خطاب در ممانعت از مکتوب شدن وصیت رسول خدا تصریح دارند از جمله سه روایت در صحیح بخاری، یک روایت در صحیح مسلم و سه روایت در سنن کبرای نسائی. با قاطعیت میتوان گفت بر أساس مدارک معتبر موجود بدون کمترین تردیدی قضیه واقع شده است. یعنی پیامبر قصد نوشتن وصیت نامه داشته، اما جناب عمر بن خطاب و همفکران وی مانع شده اند. ↩️دوم. پیامبر گفتنیهایش را با امتش در میان گذاشته بود. در خطبههای حجة الوداع نیز از جمله در منی و غدیر خم وصایای عمومیش را با پیروانش به صراحت بر زبان رانده بود. بنابراین چه چیزی باقی مانده بود تا به عنوان آخرین وصیت بنویسد تا مردم هرگز گمراه نشوند؟ قاعدتا پیامبر صحابه خود را می شناخت و عکس العمل آنها برایش قابل پیشبینی بود. از سوی دیگر بعد از شنیدن نظر مخالف جناب عمر بن خطاب و پیروانش بر نوشتن وصیت نامه إصرار نکرد. آیا امر ناگفتهای مانده بود که بدون آن دین و رسالت ناقص بماند؟ قاعدتا بعد از آیه اکمال و لوازم آن پیامبر ماموریت خود را اعم از ابلاغ قرآن و تعلیم سنت خود به پایان برده است. بنابراین مقصود ایشان از درخواست نوشتن وصیت چه بود؟ وصیت امری نمادین داشته است. آزمونی برای شناخت بیشتر صحابه در فردای پس از پیامبر. تا پیروانش بدانند حافظان سنت او چه کسانی هستند؟ و چگونه حق پیامبر را در حیات او پاس داشته اند تا نوبت به بعد از ممات او برسد. پیامبر در هدف نخست خود موفق بود. اما هدف دوم او مفاد این وصیت بود. وصیتی که البته نوشته نشد. ائْتُونِی بِدَوَاةٍ وَصَحِیفَةٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا. نیمه دوم کلام نبوی بسیار آشناست. او در خطبه منی و خطبه غدیر خم عین این تعبیر را بکار برده است. این تعبیر صدر حدیث مشهور ثقلین است: انی تارک فیکم ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا. بسیار بعید است که وصیتی بزرگتر از لزوم تمسک به کتاب خدا و عترت خود در سرش بود. اتفاقا جناب عمر بن خطاب هم همین را درک کرده بود که مانع کتابت آن شد. اگر این مضمون که پیامبر در هشتاد روز آخر حیاتش چندین بار بر زبان رانده بود در این واپسین دم نوشته می شد تخطی از آن بسیار دشوار تر بود. در هر حال دو امر نه چندان مهم اخراج مشرکان از جزیرة العرب و اکرام ضیف و وفد روایت میشود اما امر سوم هرچند گفته شده به عمد یا سهو در کتب روایی وارد نمیشود! و اینها همه ان نمادی است که پیامبر می خواست بعد از او بماند تا صاحبان بصیرت دریابند. ✏دو هفته آخر زندگی پیامبر دکتر محسن کدیور @quranpuyan
هدایت شده از Qodsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞نام تو بردم لبم آتش گرفت🥀 شعله به دامان سياوش گرفت🥀 نام تو آرامه ي جان من است🌸 نامه ي تو خط امان من است🌸 اي نگهت خواستگه آفتاب🥀 بر من ظلمت زده يك شب بتاب🥀 پرده برانداز زچشم ترم🌸 تا بتوانم به رخت بنگرم🌸 اي نفست يار و مددكار ما🥀 كي و كجا وعده ي ديدار ما🥀 🌹مرحوم محمدرضا آقاسی 🌼سلام صبح آدینه بخیر 💫زیست قرآنی ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ https://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d 🔸🔸 https://chat.whatsapp.com/EcWfio5iuIq01Dy5YeT0Tt 🔸🔸 .https://t.me/zistequrani
هدایت شده از قران پویان
🌟بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🌟 🌹سلام بر مخاطبان گرامی با توجه به محدوديت شديد دسترسي به پيام رسان واتساپ و تلگرام، پستهاي كانال قران پويان و زيست قراني را ميتوانيد در پيام رسانهاي داخلي نيز مطالعه نماييد. ✅شناسه قران پویان در تلگرام، ، و گپ @quranpuyan ✅لینڪ ڪانال قران پویان در پیام رسانهاے ایتا و بله (تحت وب) https://eitaa.com/quranpuyan https://ble.ir/quranpuyan ✅ گروه :مطالعه یڪ صفحه از قرآن بطور روزانه با ترجمه و نڪات برگزیده تفسیری 🔸🔸 https://eitaa.com/joinchat/616562802Cf7d0a91ea0 ✅ ڪانالهاے :آشنایی با باورها و رفتارهای قرآنی https://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d 🔸🔸 https://t.me/zistequrani
4_5967423841620724135.mp3
16.35M
🔹 نشست علمی به مناسبت ایام رحلت رحمت(ص) 🔹موضوع سخنرانی: " در تقابل " جلسه دوم استاد سروش محلاتی @quranpuyan
◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات ص 🛑قسمت هشتم: 🔻 سر بر سينه چه کسي از دنيا رفت؟ مسئله اصلی در کتب فریقین این است که پیامبر در آغوش چه کسی جان باخت. غالب اهل سنت روایت کرده اند که پیامبر در آغوش یا دامان همسرش جان به جان آفرین تسلیم کرد. البته راوی اغلب قریب به اتفاق این احادیث خود ام المومنین عایشه است! منابع شیعی بالاتفاق روایت کرده اند که پیامبر در آغوش پسرعمویش بن ابی طالب جان داد. ✅ ابن سعد در الطبقات الکبرای خود طی دو باب پی در پی ابتدا قائلین به وفات در دامان عایشه را نقل کرده است. از نُه روایت این باب که مرتبط با لحظه وفات پیامبر است ناقل هشت روایت آن شخص ام المومنین عایشه است! سپس پنج روایت از قائلین به وفات پیامبر در دامان علی بن ابی طالب را آورده است. روایت نخست از جابر بن عبدالله انصاری است: کعب الاحبار در زمان خلافت بن خطاب از وی میپرسد: آخرین کلام پیامبر چه بود؟ عمر پاسخ میدهد از علی بپرسید! می پرسد، علی پاسخ میدهد: او را بر سینهام تکیه داده بودم، سرش بر شانه ام بود. گفت: نماز! نماز! کعب الاحبار گفت: آخرین گفتار همه پیامبران همین بوده است، به آن مامور بودند و بر همان نیز مبعوث میشوند. کعب دوباره از عمر پرسید: چه کسی پیامبر را غسل داد؟ عمر پاسخ داد: از علی بپرسید! پرسیدند، علی پاسخ داد: من ایشان را غسل دادم، عباس نشسته ]کمک میکرد[ و أسامة و شُقران آب میر یختند😢 ✅ دو روایت از محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب از پدرش یکی از جدش یعنی از علی بن ابی طالب و دیگری از علی بن الحسین نقل می کند که پیامبر در دامان علی بن ابی طالب جان داد. ✅ در طبقات الکبری در ح ۵ ، ص ۲۳۰-۲۳۱ هم روایتی از نقل شده است : ابی غطفان از ابن عباس میپرسد تو که پیامبر را ]در زمان رحلت[ دیدی در دامان چه کسی جان داد؟ ابن عباس پاسخ داد: پیامبر از دنیا رفت در حالی که به سینه علی تکیه کرده بود. ابی غطفان میپرسد: اما عروة از عایشه روایت کرد که پیامبر در حالی که در سینه ام بود از دنیا رفت. ابن عباس گفت: آیا درک میکنی؟ به خدا قسم پیامبر از دنیا رفت در حالی که به سینه علی تکیه کرده بود، و او پیامبر را غسل داد و برادرم {فضل بن عباس ]دستیارش بود. 👈 بنابراین اینکه رسول خدا در آغوش علی بن ابی طالب جان داده است در نزد اهل سنت قول مستندی است و صحابی قابل اعتنایی همچون عبدالله بن عباس نه تنها آن را تایید کرده بلکه قول ام المؤمنین عایشه را در این باره تکذیب کرده و بر ادعای خود قسم جلاله خورده است. پایان ✏دو هفته آخر زندگی پیامبر دکتر محسن کدیور @quranpuyan
الهی! اگر خامم، پخته ام کن،          و اگر پخته ام، سوخته ام کن. پیوسته دلم دم از رضای تو زند جان در تن من نفس برای تو زند گر بر سر خاک من گیاهی روید از هر برگی، بوی وفای تو زند الهی! در سر آب دارم، در دل آتش، در ظاهر ناز دارم، در باطن خواهش. در دریایی نشستم که آن را کران نیست؛ به جان من، دردی است که آن را درمان نیست؛ دیده من بر چیزی آید که وصف آن بر زبان نیست! 🖋خواجه عبدالله انصاری 💫کانال قرآن پویان ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 11 تا 24 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠‏فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ (۱۲) لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلی‌ ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَ مَساكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ (۱۳) قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ (۱۴) فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْواهُمْ حَتَّی جَعَلْناهُمْ حَصِيداً خامِدِينَ (۱۵/انبیاء) 🌱‏پس چون (قوم ستمگر) قهر ما را احساس كردند، ناگهان پا به فرار گذاشتند. (امّا خطاب رسيد كه) فرار نكنيد! و به خانه‌هايتان و آنچه در آن كامياب بوديد باز گرديد، شايد مورد سؤال قرار گيريد. (و چون عذاب ما را جدّی ديدند) گفتند: ای وای بر ما! همانا ما ستمكار بوديم.‏و پيوسته، اين سخن آنان بود تا ما آنها را درو كرده و خاموش و بی‌حركت ساختيم. ‏كلمه‌ی «حَصيد» به معنای محصود يعنی درو شده است. كلمه «خامد» به معنای خاموش شدن است. ‏در اينكه مراد از «مورد سؤال قرار گيريد» چيست؟ ممكن است اين باشد كه خودتان از يكديگر، يا فقرا از شما، يا تاريخ آينده از شما سؤال كند. واللَّه‌العالم. ‏۱- عذابی كه بر جوامع ستمگر نازل می‌شود تدريجی است. «فَلَمَّا أَحَسُّوا» (احساس در مورد ديدن آثار قهر است كه به تدريج پيدا می‌شود). ‏۲- هيچ كس را در مقابل قهر خداوند، تاب مقاومت نيست. «يَرْكُضُونَ» (مغرورها نيز بهنگام خطر، صحنه را خالی كرده و می‌گريزند.) ‏۳- از قهر الهی نمی‌توان فرار كرد. «لا تَرْكُضُوا» ‏۴- كاميابی می‌تواند زمينه‌ساز ظلم وطغيان باشد. «ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ» ‏۵- بايد مجازات را در محل وقوع جرم اجرا كرد، شايد مورد سؤال واقع شوند. ‏«لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ» ‏۶- ستمگران سرانجام مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. «تُسْئَلُونَ» ‏۷- پايان ظلم، پشيمانی است. «يا وَيْلَنا» ‏۸- عاقبت، وجدان‌های خفته، بيدار و منكران حقيقت، بر آن اقرار خواهند كرد. ‏«إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ» ‏۹- به هنگام نزول بلا، ناله‌ها از اثر می‌افتد. فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْواهُمْ‌ ... ‏۱۰- كفر و ظلم، سرنوشتی همچون گياهان درو شده وبی‌جان برای انسان به ارمغان می‌آورد. «حَصِيداً خامِدِينَ» ‏۱۱- جار و جنجال‌های تبليغاتی، ستايش‌ها و تملّق‌ها، و تهديدها و ارعاب‌ها در محضر الهی محكوم به خاموشی است. «خامِدِينَ» ‏۱۲- ظلم مستمر، عذاب الهی را در پی دارد. إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌ ... حَصِيداً خامِدِينَ‌ 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ (۱۸/انبیاء) 🌱‏(اين چنين نيست،) بلكه ما حقّ را بر باطل می‌كوبيم تا مغز آن را در هم بشكند، پس بی‌درنگ، باطل محو و نابود می‌شود. و وای بر شما از آنچه (خداوند را به آن) توصيف می‌كنيد (و نسبت لهو و لعب و بيهوده كاری می‌دهيد). 🔹سپس با لحن قاطعى براى ابطال اوهام بیخردانى که دنیا را بى هدف یا تنها مایه سرگرمى مى پندارند چنین مى گوید: این جهان ، مجموعه اى است از حق و واقعیت ، چنین نیست که اساس آن بر باطل بوده باشد ((بلکه ما حق را بر سر باطل مى کوبیم تا آنرا نابود و هلاک سازد و باطل محو و نابود مى شود)) (بل نقذف بالحق على الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق ). 🔹و در پایان آیه مى گوید: ((اما واى بر شما از این توصیفى که از بى هدفى عالم مى کنید)) (و لکم الویل مما تصفون ). یعنى ما همواره دلائل عقلى و استدلالات روشن و معجزات آشکار خود را در برابر پندارها و اوهام بیهوده گرایان قرار مى دهیم ، تا در نظر اندیشمندان و صاحبان عقل ، این پندارها درهم کوبیده و نابود شود. 🔹دلائل شناسائى خدا روشن است ، دلائل وجود معاد آشکار، براهین حقانیت انبیاء، واضح ، و در حقیقت براى آنها که لجوج و بهانه گیر نیستند، حق از باطل کاملا قابل شناسائى است . قابل توجه اینکه : جمله ((نقذف )) از ماده ((قذف )) به معنى پرتاب کردن است ، مخصوصا پرتاب کردن از راه دور، و از آنجا که پرتاب از راه دور، شتاب و سرعت و قوت بیشترى دارد، این تعبیر بیانگر قدرت پیروزى حق بر باطل است ، کلمه ((على )) نیز مؤ ید این معنى است ، زیرا این کلمه معمولا در موارد ((علو)) به کار مى رود. جمله ((ید مغه )) که به گفته راغب به معنى شکستن جمجمه و مغز سر است که حساسترین نقطه بدن انسان محسوب مى شود، تعبیر رسائى است براى غالب بودن لشگر حق ، غلبه اى چشمگیر و قاطع . 🔹تعبیر به ((اذا)) نشان مى دهد که حتى در آنجائى که انتظار نمى رود حق پیروز شود ما این برنامه را انجام مى دهیم . تعبیر به ((زاهق )) که به معنى چیزى است که به کلى مضمحل شده نیز تاکید دیگرى است بر این منظور. و اینکه جمله ((نقذف )) و ((یدمغ )) به صورت فعل مضارع آمده دلیل بر استمرار این برنامه است . 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan