#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_380
❇️هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي
💠قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ
🌱(امّا) کسی که دانشی (مختصر) از کتاب (الهی) داشت، گفت: «پیش از آنکه چشم بر هم زنی، من آن را برایت میآورم.» پس هنگامی که (سلیمان) آن را نزد خود حاضر دید، گفت: «این از لطف و عنایت پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا شکر میکنم یا ناسپاسی. هر کس شکر کند، فقط به سود خودش شکر کرده است، و هر کس ناسپاسی کند، (صرفاً به خودش ضرر زده است؛ زیرا) پروردگار من، بینیاز و بسیار نعمتبخش است.»
نمل - ۴۰
🔷دنيا پرستان مغرور، هنگامی كه به قدرت میرسند، همه چيز را جز خود فراموش میكنند، و تمام امكاناتی را كه بدست آوردهاند، قارونوار كه میگفت: إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلی عِلْمٍ عِنْدِي:" آنچه را دارم بر اثر علم و دانش من است" (سوره قصص آيه ۷۸) از ناحيه خودشان میدانند لا غير، در حالی كه بندگان خاص خدا به هر جا برسند میگويند: هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي:" اين از فضل خدا است بر ما".
🔷جالب اينكه سليمان نه تنها اين سخن را به هنگام مشاهده تخت ملكه سبأ در برابرش بيان كرد، بلكه افزود اين برای اين است كه خدا مرا بيازمايد، آيا شكر گذارم يا نه؟.
قبلا نيز در همين سوره خوانديم كه سليمان نعمتهای خود را همه از خدا میداند، و خاضعانه رو به درگاهش میكند كه پروردگارا! شكر اينهمه نعمت را به من الهام كن و توفيقی عطا فرما كه بتوانم در پرتو آن، جلب رضای تو كنم.
👈آری اين است معيار شناخت موحدان خالص از دنيا پرستان مغرور، و اين است راه و رسم مردان پرظرفيت و با شخصيت در برابر كمظرفيتان خودخواه.
گرچه معمول شده است كه بعضی از متظاهران فقط اين جمله پر معنی سليمان (هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي) را بر سر در كاخهای طاغوتی خود مینويسند بی آنكه به آن اعتقادی داشته باشند و در عملشان كمتر انعكاسی داشته باشد ولی مهم آنست كه هم بر سر در خانه باشد، هم در پيشانی تمام زندگی انسان و در قلب او، عملش نشان دهد كه همه را از فضل خدا میداند، و در مقام شكر آن برآيد، نه شكر با زبان كه شكر با عمل و با تمام وجود.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
2⃣4⃣ تدبر در سوره #کهف
🔹فراز آیات ۵۹-۵۴ سوره کهف
وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَكَانَ الْإِنسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا {54}
و به راستى در اين قرآن براى مردم از هر گونه مثلى آورديم و[لى] انسان بيش از هر چيز سر جدال (تحکیم باور و گفتار قبلی خود)دارد {54}
وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءهُمُ الْهُدَى وَيَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَن تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا {55}
و چيزى مانع مردم نشد از اينكه وقتى هدايت به سويشان آمد ايمان بياورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز اينكه سنت پيشينيان سراغشان امد (یعنی با بهانه ها و علل مشابه رسولان و هدایت الهی را تکذیب کردند) يا عذاب دربرابر دیدگانشان بيايد (انگاه ایمان اورند) {55}
وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا {56}
و پيامبران [خود] را جز بشارتدهنده و بيمرسان گسيل نمىداريم و كسانى كه كافر شدهاند به باطل مجادله مىكنند تا به وسيله آن حق را پايمال گردانند و نشانههاى من و آنچه را [بدان] بيم داده شدهاند به ريشخند گرفتند {56}
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَن يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا {57}
و كيستستمكارتر از آن كس كه به آيات پروردگارش پند داده شده و از آن روى برتافته و دستاورد (اعمال) پيشينه خود را فراموش كرده است ما بر دلهاى آنان پوششهايى قرار داديم تا آن (آیات)را درنيابند و در گوشهايشان سنگينى [نهاديم] و اگر آنها را به سوى هدايت فراخوانى باز هرگز به راه نخواهند آمد {57}
وَرَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ يُؤَاخِذُهُم بِمَا كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ بَل لَّهُم مَّوْعِدٌ لَّن يَجِدُوا مِن دُونِهِ مَوْئِلًا {58}
و پروردگار تو آمرزنده [و] صاحب رحمت است اگر به [جرم] آنچه مرتكب شدهاند آنها را مؤاخذه مىكرد قطعا در عذاب آنان تعجيل مىنمود [ولى چنين نمى كند] بلكه براى آنها سر رسيدى است كه هرگز از برابر آن راه گريزى نمىيابند {58}
وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِكِهِم مَّوْعِدًا {59}
و [مردم] آن شهرها چون بيدادگرى كردند هلاكشان كرديم و براى هلاكت آنها نیز موعدى مقرر کرده بودیم. {59}
♻️عصاره فراز آیات ۵۹-۵۴ : علیرغم هادی و کافی بودن قرآن، مردم بخاطر تمایل به استمرار باورها و گفتارهای قبلی خود،مشابه اقوام قبل به بهانه های مختلف،از پذیرش هدایت اعراض می کنند.سران کفر نیز به جدال با حق و تمسخر رسولان میپردازند. اینها قابل هدایت نبوده و مستحق عذابی خواهند شد که موعدش را خدا تعیین میکند.همان گونه که سنت خدا درباره اقوام پیش نیز چنین بوده است.
آقای سید کاظم فرهنگ
https://b2n.ir/g94617
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
مروري بر اقدامات و سخنان ناصحانه و #ميانجيگرانه علي ع خطاب به #حاكماسلامي (عثمان) و #معترضان
🛑قسمت چهارم: تاملي در زمينههاي #قيام عليه عثمان و خطبه 164
🖋📚ادامه بيان اوضاع و شرايط انتهاي خلافت عثمان از تاريخ طبري
⚔♦️معترضان مصرى که عدد آنها بالغ بر دو هزار نفر بود( و پس از خطبه عثمان مبني بر توبه و رسيدگي به شكايات مردم) و به خاطر اطاعت از فرمان على (عليه السلام) (كه ميانجي شده بود) راه بازگشت به مصر را مى پيمودند، بعد از سه روز، مجددا به مدينه بازگشتند و نامه اى را که از غلام عثمان در بين راه گرفته بودند، به اين مضمون ارائه دادند. در آن نامه عثمان به فرماندارش در مصر دستور داده بود که بعضى از سران معترضان را به دار آويزد و برخى را شديداً مجازات کند.
آنها نزد امام على (عليه السلام) آمدند و جريان را بازگو کردند. امام (عليه السلام) از #عثمان توضيح خواست. عثمان انکار کرد که چنين نامه اى نوشته باشد بعضى گفتند که اين، کار مروان است. مصريان گفتند: «مگر مروان، تا اين اندازه جرأت و نفوذ دارد که مُهر او را پاى نامه بزند و همراه غلام عثمان با شتر بيت المال به سراغ چنان مأموريتى بفرستد؟!» عثمان اظهار بى اطلاعى کرد.
♦️مردم، در پاسخ گفتند: «اگر راست مى گويى تو لايق اين خلافت نيستى، چرا که ديگران اين گونه بر تو مسلط اند، و اگر دروغ مى گويى باز هم شايستگى خلافت بر مسلمانان را ندارى. پس در هر صورت بايد کنار بروى. چند بار توبه کرده اى باز آن را شکسته اى، بنابراين يا از خلافت کنار برو يا کشته خواهى شد و يا ما در راه خدا شهيد مى شويم.»
#عثمان گفت: «اگر #کشته شوم بهتر از آن است که از خلافت کناره گيرى کنم.»😔
روز به روز روزگار بر عثمان سخت تر مى شد. بار ديگر امام على (عليه السلام) تقاضا کرد که بين او و مردم وساطت و ضرب الأجلى تعيين کند تا به شکايات مردم رسيدگى کند. سه روز او را مهلت دادند، امّا در پنهانى وسايل جنگ را آماده مى کرد. سه روز گذشت و خبرى نشد.
گفتنى است که عثمان به معاويه نامه نوشته بود که هر چه زودتر خود با لشکرى به يارى او بشتابد. ولى لشکر بموقع به يارى او نيامد.
🔻👈سرانجام، توده هاى مردم خشمگين و عصبانى ـ که پيمان شکنى هاى مکرّر عثمان را ديده بودند ـ به کلّى از او قطع اميد کردند و به درون خانه او هجوم بردند و ميان طرفداران عثمان و شورشيان نزاع شديدى در گرفت و تعدادى از دو طرف کشته شدند. آنها در پايان به اتاقى که عثمان در آن بود هجوم بردند و او را کشتند.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#آیههاینور
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَ الْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَ الأنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ
قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم؛
بقره/١۵۵
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_نمل آیات 45 تا 55
📄#صفحه_381
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_381
❇️#تطير و #تفال
💠قالُوا اطَّيَّرْنا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ قالَ طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّـهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ
🌱گفتند: «ما (وجود) تو و همراهانت را به فال بد گرفتیم.» گفت: «فال بد شما، (عذابِ) نزد خداست (که بهزودی به سبب اعمالتان به شما خواهد رسید). آری، شما افرادی هستید که آزمایش شدهاید.»
نمل - ۴۷
👈تطير" چنان كه میدانيم از ماده" طير" به معنی پرنده است، و چون عرب فال بد را غالبا بوسيله پرندگان میزد، عنوان" تطير" به معنی فال بد زدن آمده است، در برابر" تفال" كه به معنی فال نيك زدن است.
🔷اصولا انسان نمیتواند در برابر علل حوادث بی تفاوت بماند، سرانجام بايد برای هر حادثهای علتی بجويد، اگر موحد باشد و خداپرست و علل حوادث را به ذات پاك او كه طبق حكمتش همه چيز را روی حساب انجام میدهد بازگرداند و از نظر سلسله علل و معلول طبيعی نيز تكيه بر علم كند مشكل او حل شده است و گرنه يك سلسله علل خرافی و موهوم و بی اساس برای آنها میتراشد، موهوماتی كه حد و مرزی برای آنها نيست و يكی از روشنترين آنها همين فال بد زدن است.
🔷فی المثل عرب جاهلی حركت پرندهای را كه از طرف راست به چپ میرفت به فال نيك میگرفت، و دليل بر پيروزی، و اگر از طرف چپ به راست حركت میكرد به فال بد میگرفت و دليل بر شكست و ناكامی! و از اين خرافات و موهومات بسيار داشتند.
🔷امروز نيز در جوامعی كه به خدا ايمان ندارند- هر چند از نظر علم و دانش روز پيروزيهای فراوانی كسب كردهاند- اين قبيل خرافات و موهومات فراوان است تا آنجا كه گاهی افتادن يك نمكپاش بر زمين آنها را سخت ناراحت میكند، و منزل و اطاق يا صندلی كه شماره آن سيزده باشد سخت در وحشتشان فرو میبرد، و هنوز هم بازار رمالان و فالگيران در ميان آنها گرم و داغ است، و مساله موهوم بخت و طالع در ميان آنها مشتری فراوان دارد.
🔷ولی قرآن با يك جمله كوتاه میگويد:" طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّـهِ": بخت و طالع و پيروزی و شكست و موفقيت و ناكامی شما همه نزد خدا است، خدايی كه حكيم است و مواهبش را طبق شايستگيها، شايستگيهايی كه بازتاب ايمان و عمل و گفتار و كردار انسانها است تقسيم میكند.
👌و به اين ترتيب اسلام پيروان خود را از وادی خرافه به حقيقت، و از بيراهه به صراط مستقيم دعوت میكند.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_381
❇️#آیات54و55نمل
💠وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ (۵۴) أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (۵۵/نمل)
🌱و (نيز) لوط را (فرستاديم) كه به قومش گفت: آيا اين كار بسيار زشت را در حالی كه به زشتی آن آگاهيد، انجام میدهيد؟
آيا شما با بودن زنان، برای غريزهی شهوت به سراغ مردان میرويد؟ بلكه شما مردمی (نادان و) جهالت پيشهايد.
🔹در آيات ديگر قرآن كريم آمده است: همسر برای آرامش، تربيت نسل و تعاون در زندگی، است، ولی در اين جا تنها مسألهی شهوت را بيان كرده است، زيرا قوم لوط هدفی جز شهوت نداشتند. «شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ»
🔹پيامبران و رهبران مصلح جامعه با گناهانِ شايع زمان خود به شدّت مبارزه میكنند. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ»
🔹با سؤال انتقادی، وجدانها را بيدار كنيد. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ»
🔹يكی از وظايف انبيا، مبارزه با منكرات است. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ»
🔹حرمت لواط، مخصوص اسلام نيست. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ»
🔹گناه علنی و آگاهانه، زشتی، كيفر و انتقاد بيشتری دارد. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ»
🔹زشتی لواط بر همه روشن است. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ»
🔹در نهی از منكر، به سراغ منكرات علنی برويد. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ»
🔹دفع شهوت بايد از طريق مشروع باشد. أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً ...
🔹انحراف از مسير طبيعی و شرعی در امور جنسی، جهل و حماقت است. «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ»
🔹همجنسگرايی، برخاسته از بیفرهنگی است. علم و دانشی كه انسان را از گناه باز ندارد، جهل است. لَتَأْتُونَ الرِّجالَ ... أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
3⃣4⃣ تدبر در سوره #کهف
🔹 نکات فراز آیات ۵۹-۵۴ سوره کهف
▪️ آیه ۵۴ : مشابه آیه ۵۰ فرقان وَلَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا {۵۰} و ۸۹ سوره اسرائ وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ كُفُورًا {۸۹}
▪️وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا {۴۶} سوره اسراء و کهف ۵۷
▪️وما منع الناس ان یومنوا اذجائهم الهدی:اسراء کهف در سوره اسراء با بیان بهانه های مختلف کافران،بیان کرد که بشر بودن رسولان بر خلاف ذهنیات و باورهای انها بوده و لذا مانع پذیرش رسولان و هدایت انها میشد.
▪️آغاز کاربرد کلمات و افعال مشتق از ریشه جدل و جدال
▪️مشابه آیه ۵۸ در سوره های نحل و فاطر نیز امده است :ولو یواخذ الله الناس بما کسبوا ماترک علی ظهرها من دابه ولکن یوخرهم الی اجل مسمی که دلالت بر این نکته دارند که عذاب موعود خداوند دارای مهلت و موعدی نسبتا طولانی است. اگر قرار بود خدا هر قوم یا فردی را بخاطر گناهش فورا مواخذه کند، هیچکس بر زمین نمی ماند.
آقای سید کاظم فرهنگ
https://b2n.ir/g94617
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
🥀🔸 #اخلاق همزیستی و #معاشرت در یک #حدیث_فاطمی
👈 عَنِ اِ بْنِ مَسْعُودٍ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى فَاطِمَهَ(ع) فَقَالَ: یَا اِبْنَةَ رَسُولِ اَللَّهِ، هَلْ تَرَکَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) عِنْدَکَ شَیْئاً: تُطْرِفِینِیهِ . فَقَالَتْ: یَا جَارِیَه، هَاتِ تِلْکَ اَلْحَرِیرَةَ. فَطَلَبَتْهَا فَلَمْ تَجِدْهَا، فَقَالَتْ: وَیْحَکِ اُطْلُبِیهَا، فَإِنَّهَا تَعْدِلُ عِنْدِی حَسَناً وَ حُسَیْناً. فَطَلَبَتْهَا فَإِذَا هِیَ قَدْ قَمَمَتْهَا فِی قُمَامَتِهَا، فَإِذَا فِیهَا: قَالَ مُحَمَّدٌ اَ لنَّبِیُّ (ص)لَیْسَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ مَنْ لَمْ یَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ ، وَ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ فَلاَ یُؤْذِی جَارَهُ، وَ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْراً أَوْ یَسْکُتْ. إِنَّ اَللَّهَ یُحِبُّ اَلْخَیِّرَ اَلْحَلِیمَ اَلْمُتَعَفِّفَ، وَ یُبْغِضُ اَلْفَاحِشَ اَلضَّنِینَ اَلسَّئَّالَ اَلْمُلْحِفَ. إِنَّ اَلْحَیَاءَ مِنَ اَلْإِیمَانِ وَ اَلْإِیمَانُ فِی اَلْجَنَّةِ، وَ إِنَّ اَلْفُحْشَ مِنَ اَلْبَذَاءِ، وَ اَلْبَذَاءُ فِی اَلنَّارِ ( طبرى آملى(صغير)، محمد بن جرير، دلائل الإمامة - قم، چاپ: اول.ص1)
🔶ابن مسعود می گوید: پس از رحلت رسول الله(ص) شخصی نزد حضرت فاطمه (ع) آمد و گفت: ای دختر رسول خدا، آیا چیزی از پیامبر نزد شماست که به من تحفه دهید؟ زهرای مرضیه(ع) با نگاه بر طومار حریری که احادیث نبوی را در آن نگاشته بود این چنین روایت کرد:
پیامبر اکرم (ص) فرمود:
🔻1- کسی که همسایه اش از شر او در امان نیست از مؤمنین نخواهد بود.
🔺2- و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد همسایه خویش را آزار نمی دهد.
🔻۳- هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید که یا سخن خوب بگوید وگرنه ساکت باشد.
🔺4- خداوند انسان خیرمندِ نیکوکار و بردبار عفیف را دوست دارد و بدگوی بخیل بسیار درخواست کننده مصرّ را دشمن می دارد.
🔻5- حیاء از ایمان و ایمان جایش در بهشت است و فحش از زشتگویی است و زشتگویی جایش در آتش است.
درسهای اخلاقی اجتماعی رواداری وحدتبخش که از این روایت فاطمی میآموزیم:
🔸یک: رعایت حقوق همسایگان: رسول خدا اولین شرط را برای عضویت در جامعه ایمانی تقید به آداب معاشرت و همزیستی دانسته و نخستین ادب را رعایت حقوق همسایه و آرامش همجواران معرفی فرموده است. البته درقرآن مجید نیز رعایت حقوق همسایه در کنار پرستش خدا شمرده شده: «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ ... (نساء: 3۶) خداو ند را بپرستيد، و چيزى را شريك و همتای او قرار ندهيد و به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خویشاوند و همسايه دور نيكى كنيد ...».
💫دو : پرهیز از پرگوئی و بیجاگوئی و بسنده کردن به گفتار نیک
🔸سه: کردارنیکو داشتن
💫چهار: بردبار بودن
🔸پنج : پرهیز از بدگوئی ، تلخ گوئی و نسبتهای بد به دیگران دادن
💫شش: پرهیز از بخل ورزیدن
🔸هفت: پرهیز از اصرار کردن درخواست از دیگران
💫هشت: شرم و آزرم
امیدوارم با درسی که از تعالیم اخلاقی و اجتماعی فاطمی می آموزیم هرچه بیشتر به وحدت امت اسلامی بیاندیشیم و از عوامل برانگیزنده تفرقه و نفرتپراکنی میان مسلمانان دوری کنیم.
🥀🍂
🖊محمدجعفر سعیدیان فر
@quranpuyan
#دعاهای_روزانه
"از نیایش های حضرت فاطمه سلام الله علیها"
خدایا
⭐️ عاقبتم را به خوشبختی ختم کن و زندگی ام را قرین سلامت بدار؛ ای صاحب فضل و کمال و عزّت و عظمت، هیچ دشمن و حسودی را بر من شاد مکن و هیچ سلطان حقّ ستیز و هیچ شیطان شریری را بر من مسلط منما، بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمِین
فلاح السائل ص ۲۲۸
🆔 @quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_نمل آیات 56 تا 63
📄#صفحه_382
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_382
❇️آنجا كه #پاكدامنی عيب بزرگی است!
💠فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ
🌱پس پاسخ قومش فقط این سخن بود: «خاندان لوط را از شهرتان بیرون کنید؛ زیرا آنان، مردمی هستند که پاکدامنی میورزند.»
نمل - ۵۶
🔷آری در محيط آلودگان، پاكی جرم است و عيب! يوسفهای پاكدامن را به جرم عفت و پارسايی به زندان میافكنند، و خاندان پيامبر بزرگ خدا" لوط" را به خاطر پرهيزشان از آلودگی و ننگ، تبعيد میكنند، اما زليخاها آزادند و صاحب مقام! و قوم لوط بايد در شهر و ديار خود آسوده بمانند! و اين است مصداق روشن سخنی كه قرآن درباره گمراهان میگويد كه:
بر دلهای آنها- به خاطر اعمالشان- مهر مینهيم، و بر چشمشان پرده میافكنيم، و در گوششان سنگينی است.
🔷اين احتمال نيز در جمله اناس يتطهرون وجود دارد كه آنها به خاطر فرو رفتن در اين منجلاب فساد و خو گرفتن به آلودگی، اين سخن را از روی مسخره به خاندان لوط میگفتند كه اينها تصور میكنند كار ما ناپاكی است و پرهيز آنها پاكدامنی! چه چيز عجيب و مسخرهای؟! و اين شگفتآور نيست كه حس تشخيص انسان بر اثر خو گرفتن به يك عمل ننگين دگرگون شود، داستان معروف" مرد دباغی كه دائما با پوستهای متعفن سر و كار داشت و شامه او با آن خو گرفته بود و گذشتن او از بازار عطاران و بيهوش شدن از بوی نامناسب عطر! و دستور آن مرد حكيم كه وی را به بازار دباغان ببريد تا به هوش آيد و از مرگ نجات يابد" شنيدهايم و مثال حسی جالبی است برای اين مطلب منطقی.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_382
❇️ریشه #ایمان به خدا
💠أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِيَ وَ جَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (۶۱) أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ قَلِيلاً ما تَذَكَّرُونَ (۶۲/نمل)
🌱كيست كه زمين را قرارگاهی ساخت و در آن، رودها قرار داد، و برای آن، كوهها را (مانند لنگر) ثابت و پابرجا قرار داد و ميان دو دريا (شور و شيرين) مانعی قرار داد (كه مخلوط نشوند). آيا معبودی با خداست؟ (نه) بلكه اكثر آنان نمیدانند.
كيست كه هرگاه درماندهای او را بخواند، اجابت نمايد و بدی و ناخوشی را برطرف كند، و شما را جانشينان (خود در) زمين قرار دهد؟ آيا با خداوند معبودی است؟ چه كم پند میپذيريد.
🔷ريشهی ايمان به خدا، عقل و فطرت است؛ لكن مادّيون میگويند: ريشهی ايمان به خدا ترس است. يعنی انسان چون خود را در برابر حوادث عاجز میبيند، هنگام بروز حادثهای تلخ، قدرتی را در ذهن خود تصوّر میكند و به آن پناه میبرد.
مادّيون با اين محاسبه، ايمان را زاييدهی ترس میدانند؛ امّا اشتباه آنان اين است كه تفاوت رفتن به سوی خدا را با اصل ايمان به خدا نمیفهمند. مثلًا ما هنگام ديدن سگ و احساس خطر، سراغ سنگ میرويم. امّا آيا میتوان گفت: پيدايش سنگ به خاطر سگ است؟
همچنين ما هنگام اضطرار و ترس رو به خدا میرويم، آيا میتوان گفت: اصل ايمان به خدا زاييدهی ترس است؟
علاوه بر آنكه اگر سرچشمهی ايمان ترس باشد، بايد هر كس ترسوتر است، مؤمنتر باشد.
🔷در حالی كه مؤمنان واقعی، شجاعترين افراد زمان خود بودهاند و بايد انسان در لحظاتی كه احساس ترس ندارد، ايمانی هم نداشته باشد، در حالی كه ما در لحظههايی كه ترس نداريم خدا را به دليل عقل و فطرت قبول داريم. در حقيقت ترس و اضطرار، پردهی غفلت را كنار میزند و مارا متوجّه خدا میكند و لذا منكران خدا هرگاه در هواپيما يا كشتی نشسته باشند و خبر سقوط يا غرق شدن را بشنوند و يقين كنند كه هيچ قدرتی به فريادشان نمیرسد؛ از عمق جان به يك قدرت نجاتبخش اميد دارند. آنها در آن هنگام به يك نقطه و به يك قدرت غيبی دل میبندند كه آن نقطه، همان خدای متعال است.
🔹از راههای شناخت خدا و يكتايی او، توجّه به يك قدرت نجاتبخش و بريدن از قدرتها ووسايل ديگر در هنگام اضطرار است. «أَمَّنْ يُجِيبُ»
🔹شرط استجابت دعا، قطع اميد از ديگران واخلاص در دعاست. «يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ»
🔹آنان كه با سكوت، از خداوند حاجتی میخواهند، خداوند از حالشان با خبر است ولی دوست دارد بندگانش حاجت خود را به زبان آورند. «إِذا دَعاهُ»
🔹آيا در حال اضطرار، به قدرتهای مادّی توجّه میكنيد؟! «أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan