eitaa logo
قران پویان
443 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
681 ویدیو
611 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ نابجا انسان را از دريافت الطاف الهی محروم می‌كند 💠‏الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلی‌ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ (۳۵/غافر) 🌱‏كسانی كه درباره‌ی آيات خداوند به ستيز و مجادله می‌پردازند، بدون آن كه هيچ دليلی برايشان آمده باشد، (اين كار) نزد خداوند و نزد كسانی كه ايمان آورده‌اند خشم بزرگی را به دنبال دارد. اين گونه، خدا بر دل هر متكبّر جبّاری مُهر می‌نهد. ‏🔹جدال از سر جهل و بی‌فكری و بی‌دليلی، سبب ترديد و تشكيك و محروم شدن از هدايت الهی می‌گردد. «يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ الَّذِينَ يُجادِلُونَ» ‏🔹جدال نيز شيوه و اخلاق مخصوص به خود دارد و جدال بی دليل مردود است. يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ‌ ... 🔹انبيا دلايل روشن دارند، «جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ» ولی مخالفان دليل ندارند. «بِغَيْرِ سُلْطانٍ» ‏🔹دليل وبرهان موجب نوعی سلطه وحكومت بر ديگران می‌شود. «بِغَيْرِ سُلْطانٍ» ‏🔹ستيزه گران بی دليل، از محبوبيّت نزد خدا و مردم، محروم هستند. «مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا» ‏🔹قهر خداوند، قانونمند است. «كَذلِكَ» ‏🔹تكبّر نابجا انسان را از دريافت الطاف الهی محروم می‌كند. «يَطْبَعُ اللَّهُ عَلی‌ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ» ‏🔹در نظامی كه حاكمش فرعونِ متكبّر و جبّار است، در ارشاد مردم بايد كلماتی آورده شود كه آنان مصداقش را پيدا كنند. «يَطْبَعُ اللَّهُ عَلی‌ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ» ‏🔹دليل انكار رسالتِ حضرت موسی (كه در آيه‌ی قبل آمده بود) به خاطر روحيه‌ی تكبّر بود. «مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ» ‏🔹مؤمنان بايد در برابر ستيزه جويان و مجادله گران بی منطق موضع‌گيری كنند و از آنان برائت جويند و خشم خودشان را اعلام نمايند. يُجادِلُونَ‌ ... بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً ... عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️چه معامله ای از این !! 💠يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ (۳۹) مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ (۴۰) 🌱ای قوم من، این زندگی دنیا، فقط بهره‌مندیِ (کوتاهی)ست (که به‌سرعت پایان می‌پذیرد)، و آخرت است که سرایِ اقامتِ (جاودان) است؛ (۳۹) هر کس مرتکب کار بدی شود، فقط همانند آن کیفر می‌شود، و کسانی که کار شایسته‌ای بکنند ـ چه مرد و چه زن ـ و این در حالی باشد که ایمان داشته باشند، اینان‌اند که داخل بهشت می‌شوند و در آنجا بی‌پایان روزی داده می‌شوند؛ (۴۰) غافر [۳۹-۴۰] 🔷مساله تنها فانی بودن اين دنيا و باقی بودن سرای آخرت نيست، مساله مهم مساله حساب و جزاست:" هر كس عمل بدی انجام دهد فقط به اندازه آن به او كيفر داده می‌شود، اما كسی كه عمل صالحی انجام دهد خواه مرد باشد يا زن در حالی كه مؤمن باشد وارد بهشت می‌شود و روزی بيحسابی به او داده خواهد شد" (مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزی‌ إِلَّا مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ‌). 🔷‏او در اين سخنان حساب شده‌اش از يك سو اشاره به عدالت خداوند در مورد مجرمان می‌كند كه تنها به مقدار جرمشان جريمه می‌شوند. ‏و از سوی ديگر اشاره به فضل بی‌انتهای او كه در مقابل يك عمل صالح پاداش بيحساب به مؤمنان داده می‌شود و هيچگونه موازنه‌ای در آن رعايت نخواهد شد، پاداشی كه هيچ چشمی نديده و هيچ گوشی نشنيده و حتی به فكر انسانی خطور نكرده است. ‏و از سوی سوم لزوم توام بودن ايمان و عمل صالح را ياد آور می‌شود. ‏و از سوی چهارم مساوات مرد و زن در پيشگاه خداوند و در ارزشهای انسانی. 👌‏به هر حال او با اين سخن كوتاه خود اين واقعيت را بيان می‌كند كه متاع اين جهان گرچه ناچيز است و ناپايدار، ولی می‌تواند وسيله رسيدن به پاداش بيحساب گردد، چه معامله‌ای از اين پرسودتر؟! 👈ضمنا تعبير به" مثلها" اشاره به اين است كه مجازاتهای عالم ديگر شبيه همان كاری است كه انسان در اين دنيا انجام داده است، شباهتی كامل و تمام عيار. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣5⃣ تدبر در سوره 🔹فراز آیات ۹۲-۵۸ سوره یوسف بخش آخر ارْجِعُواْ إِلَى أَبِيكُمْ فَقُولُواْ يَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلاَّ بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَافِظِينَ {81} پيش پدرتان بازگرديد و بگوييد اى پدر پسرت دزدى كرده و ما جز آنچه مى‏دانيم گواهى نمى‏دهيم و ما نگهبان غيب (حادثه ای که از آن مطلع نبودیم) نبوديم {81} وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي كُنَّا فِيهَا وَالْعِيْرَ الَّتِي أَقْبَلْنَا فِيهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ {82} و از [مردم] شهرى كه در آن بوديم و كاروانى كه در ميان آن آمديم جويا شو و ما قطعا راست مى‏گوييم {82} قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ {83} [يعقوب] گفت [چنين نيست] بلكه نفس شما امرى [نادرست] را براى شما آراسته است پس [صبر من] صبرى نيكوست اميد كه خدا همه آنان را به سوى من [باز] آورد كه او داناى حكيم است {83} وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ {84} و از آنان روى گردانيد و گفت اى دريغ بر يوسف و در حالى كه اندوه خود را فرو مى‏خورد چشمانش از اندوه سپيد شد {84} قَالُواْ تَالله تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ{85} [پسران او] گفتند به خدا سوگند كه پيوسته يوسف را ياد مى‏كنى تا بيمار شوى يا هلاك گردى {85} قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ {86} گفت من شكايت غم و اندوه خود را پيش خدا مى‏برم و از [عنايت] خدا چيزى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد {86} يَا بَنِيَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ {87} اى پسران من برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت‏خدا نوميد مباشيد زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت‏خدا نوميد نمى‏شود {87} فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَيْهِ قَالُواْ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَآ إِنَّ اللّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ {88} پس چون [برادران] بر او وارد شدند گفتند اى عزيز به ما و خانواده ما آسيب رسيده است و سرمايه‏اى ناچيز آورده‏ايم بنابراين پيمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق كن كه خدا صدقه‏دهندگان را پاداش مى‏دهد {88} قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ {89} گفت آيا دانستيد وقتى كه نادان بوديد با يوسف و برادرش چه كرديد {89} قَالُواْ أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَاْ يُوسُفُ وَهَـذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيِصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ {90} گفتند آيا تو خود يوسفى گفت [آرى] من يوسفم و اين برادر من است به راستى خدا بر ما منت نهاده است بى‏گمان هر كه تقوا و صبر پيشه كند خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمى‏كند {90} قَالُواْ تَاللّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللّهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ {91} گفتند به خدا سوگند كه واقعا خدا تو را بر ما برترى داده است و ما خطاكار بوديم {91} قَالَ لاَ تَثْرَيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ {92} [يوسف] گفت امروز بر شما سرزنشى نيست‏خدا شما را مى‏آمرزد و او مهربانترين مهربانان است {92} ♻️عصاره فراز ایات ۹۲-۵۸ : تدبیر و ترتیب دادن اقدامات متعدد خدا بمنظور تحقق مواجهه دوباره برادران با یوسف در حالت شکوه و برتری یوسف و اعتراف انها به خطایشان .چرا که خدا پاداش اهل تقوا و صبر را ضایع نمی کند. ✅ نکات : -جملات مهم و معروف "لا تیاسوا من روح الله" و "من یتق و یصبر فان الله لایضیع اجر المحسنین" در این فراز قرار دارد. - بیشترین تکرار افعال مرتبط با یاس در این سوره ۴ بار (استیاسو،لا تیاسوا، لاییاس، استیاس ) -علیه (الله) فلیتوکل المتوکلون ۳ بار در قران بکار رفته سوره های یوسف زمر ابراهیم -صبر جمیل دو بار قرآن بکار رفته که هر دو در سوره یوسف است. یکبار هم در سوره معارج خطاب به پیامبر صبرا جمیلا استفاده شده است. آقای سید کاظم فرهنگ https://b2n.ir/b35440 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻♻شما هم خود را در عصر نزول قران تصور كنيد و لذت خواندن قرآن را تجربه كنيد 🛑نظرات قران پژوهان و مفسران پیرامون مزاياي قسمت سوم: ♻" اولین توصیه در باب تفسیر قرآن این است که قرآن به ترتیب نزول خوانده شود. اگر به ترتیب نزول خوانده شود و به¬طور توأمان حاصل می¬شود. گاه در قرآن در سوره اي به موضوعي به اجمال اشاره شده سپس در سوره های بعدی تفصیل و توضیح آن داده میشود، و مگر تفسیر غیر از توضیح و معنی کردن است؟ اما خواندن به ترتیب رایج این خاصیت را ندارد و خواننده لذت نمی برد و ضمناً به سهولت نمیفهمد و... بی اغراق، رعایت ترتیب نزول درتفسیر قرآن بیش از 50٪ کار را آسان میکند. میگویند «تعرف الاشیاء باضدادها» یعنی چیزها را از روی ضدّ آنها می¬توان شناخت، و ما از این باب می¬گوئیم که عدم رعایت ترتیب نزول دو نوع ضرر دارد. یک نوع ضرر عینی و یک نوع ضرر عدم¬النفع." 🖋از كتاب اموزش روش تفسير مرحوم مهندس جمال ♻تفسیر «فهم القرآن الحکیم» اثر محمد عابد بر اساس ترتیب سوره های قرآن تاليف شده است. محمد جابری درباره اهمیت تفسیر بر اساس ترتیب نزول سوره ها می‌نویسد: «از انس و الفت دائمی با تفاسیر قرآن به ضرورت تهیه تفسیری که از تفاسیر قرآن بهره برده باشد و استوار بر انجام گرفته باشد رسیدم.» جابری بحث نزول سوره را بسیار پراهمیت می بیند و دانستن ترتیب نزول را در فهم قرآن بسیار تأثیر گذار می خواند . 🖋 از مقاله تفسیر «فهم القرآن الحکیم» در نگاهی گذرا، محمّد بهرامى 🟠🟠 بامید خدا از روز شنبه 9 اردیبهشت مطالعه قران در گروه تقرب را 💢💢 آغاز می کنیم. 🌸🌸🌸حضور همه علاقمندان به مطالعه يك صفحه از قران در روز با ترجمه و نكات تفسيري مايه خوشحالي است. https://eitaa.com/joinchat/616562802Cf7d0a91ea0 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
: ❓سئوال: تحقق ماه و موضوع وجوب روزه چيست؟ يا واقع ؟ 🛑قسمت هشتم: 🔻🔻نظرات متفاوت آيت الله جواد فاضل لنكراني در خصوص عدم موجه بودن اصطلاح : شروع ماه جديد با است نه رويت هلال ↩️بخش اول "اولین نکته اين است که در روایات متعدده بلکه متواتره رؤيت هلال موضوع برای وجوب صیام قرار داده شده مثل «إذا رَأَیْتُمُ الْهِلالَ فَصُومُوا وَ إذا رَأیْتُمُوهُ فَأفْطِرُوا» این تعبير که در روایات متعدد ذکر شده یک تعبیر مرکب است که در آن دو عنوان رؤیت و هلال وجود دارد. 💢اما در مورد کلمه ؛ بايد ديد هلال چيست؟ آيا مجرد خروج ماه از تحت الشعاع است؟ البته روشن است ما يک مقارنه داريم که در آن لحظه ماه کاملاً تحت الشعاع خورشيد قرار مي‌گيرد و به هيچ وجه قابل رويت نيست. زمان مقارنه بسيار کوتاه است حتی در یک ثانیه معین واقع می‌شود، لذا اصحاب نجوم براي هر ماهي می‌گویند ساعت مقارنه آن مثلاً هشت و ده دقیقه و هفت ثانیه است. ماه بعد خروج از مقارنه مدتی تحت الشعاع خورشيد است و با خروج از مقارنه ولادت آن آغاز و ماه جدید شروع می‌شود، چون حرکت ماه از سمت مغرب به مشرق است هنگام ولادت قسمت نورانی‌اش کاملاً به سمت خورشید است و چيزي از آن پیدا نیست اما آرام آرام که از مشرق انحراف پیدا می‌کند، لبه نورانی‌اش پیدا می‌شود. ♻یک بحث این است که مراد از هلال چیست؟ آیا آن زمانی که از مقارنه خارج گردد هلال شروع می‌شود؟ ولو آن لبه نورانی‌اش را نوع مردم نبینند، این یک احتمال. احتمال دوم اینست که وقتی به آن هلال می‌گویند که آن لبه و انحناء نورانی‌اش دیده شود، در اين صورت از وقت ولادت لااقل باید هشت نُه ساعت بگذرد تا این لبه نورانی قابلیت پیدا شدن را بيابد. معناي لغوي هلال، غرة القمر است. یعنی روز یا شب اول ماه، اعراب اول و آغاز هر چیز را غرّه می‌گویند.الهلال غرّة القمر یعنی آغاز قمر. ❓❓سؤال ما این است که از وقت ولادت تا زماني که آن لبه نورانی می‌خواهد پیدا شود به این ماه هلال می‌گویند يا نه؟ 👈👈ما در رساله خود اثبات کردیم که از بدو ، صدق هلال می‌کند ولو هنوز آن لبه انحنایی نورانی ماه برای مردم پیدا نشده باشد. نکته‌ی اول اين است در روایات که رؤیة الهلال را بيان فرموده‌اند، بحث‌ها همه سراغ اين رفته که رؤیت چیست؟ هلال چیست؟ و مراد از رؤيت هلال چيست؟ ولی در همین روایات قرینه‌ای وجود دارد که به ما اثبات می‌کند نه رؤیت مدخلیت دارد و نه حتی خود هلال. چون روایات وقتی می‌فرمایند «إذا رَأیْتُمُ الهِلالَ فَصُومُوا وَ إذا رَأیْتُم فَأفْطِروا» بعد هم می‌فرمایند «وَ لَیسَ بِالرأیِ وَ لا بِالتَّظَنی»، می‌خواهند بگویند باید مطمئن شوید که ماه متولد شده است. در آن زمان هیچ راهی برای اطمینان غیر از نبوده لذا ائمه می‌فرمودند مشاهده هلال ماه موضوع وجوب صوم است. ✨در آن زمان حدس و گمان و محاسبات اطمینان آور نبوده و کفايت نمي‌کرده است. مثلاً‌اینکه فقهای ما می‌گویند «لا اعتبار بقول المنجم» برای آن است که قول آنها در آن زمان موجب اطمينان نبوده بر خلاف امروز که محاسبات نجومي صد در صد مفید اطمینان است. لیس بالتظنی مي‌گويد حدس و گمان مجزي نیست، ما باشیم و این جمله می‌گویيم 👈 پس رؤیت طریقیت دارد نه موضوعيت. حتی دیدن با تلسکوپ هم لازم نیست چون ملاک علم به ولادت ماه جدید است." ادامه دارد 💫جهت مطالعه مشروح مباحث اثبات حلول ماه قمری و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید http://quranpuyan.com/yaf_postst2661_nZr-qrn-rj-bh-thbt-Hlwl-mh-qmry-chyst-y-byd-hll-mh-b-chshm-dydh-shwd.aspx?= @quranpuyan
. 🌸🤲 اللّٰهُمَّ بِنُورِكَ اهْتَدَيْتُ، وَبِفَضْلِكَ اسْتَغْنَيْتُ، وَبِنِعْمَتِكَ أَصْبَحْتُ وَأَمْسَيْتُ؛ 💫خدایا! به نورت هدایت یافتم و به احسانت بی‌نیاز گشته و به نعمتت صبح و شام کردم؛ 💫 فرازی از دعای عشرات ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 41 تا 49 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ کار به خدا 💠فَسَتَذْكُرُونَ ما أَقُولُ لَكُمْ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ 🌱پس به‌زودی آنچه را که به شما می‌گویم، به یاد خواهید آورد، و من کار خود را به خدا واگذار می‌کنم؛ زیرا خداوند به (احوال) بندگانِ (خود)، بیناست.» غافر - ۴۴ 🔷تفويض امر به خدا" به معنی واگذار نمودن كار خويش به او است، نه به اين معنی كه انسان دست از تلاش و كوشش بردارد كه اين بطور مسلم تحريفی است در معنی" تفويض" بلكه به اين معنی است كه نهايت كوشش و تلاش و جهاد را به كار گيرد، و هنگامی كه در برابر موانع سخت قرار گرفت وحشت نكند دست‌پاچه نشود و دلسرد نگردد بلكه كار خود را به خدا واگذارد، و با عزمی راسخ به جهاد و تلاش ادامه دهد. 🔷‏" تفويض" گرچه از نظر مفهوم با" توكل" شباهت زيادی دارد ولی مرحله‌ای برتر از آن است، چرا كه" حقيقت توكل" خدا را وكيل خويش دانستن است، ولی تفويض مفهومش واگذاری مطلق به او است، زيرا بسيار می‌شود كه انسان وكيلی انتخاب می‌كند ولی به نظارت خويش نيز ادامه می‌دهد، اما در مقام تفويض هيچ نظری از خود ندارد. 🔹مبلّغ بايد به اهداف خود يقين داشته باشد. «فَسَتَذْكُرُونَ ما أَقُولُ لَكُمْ» ‏ 🔹در برابر تهديدها وتوطئه‌ها «مَكَرُوا» بايد به خدا پناه برد. «أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَی اللَّـهِ» ‏ 🔹مبلغ بايد تكيه‌گاه معنوی داشته باشد. «أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَی اللَّـهِ» ‏ 🔹كارها را به كسی بسپاريم كه به حال ما آگاهی كامل داشته باشد. «بَصِيرٌ بِالْعِبادِ» ‏ 🔹توكّل بر خداوند و تفويض كارها به او، پاسخ سريع الهی را به دنبال دارد. ‏«فَوَقاهُ اللَّهُ» 📚تفاسیر نمونه و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️سرانجام و دوزخ است 💠‏وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيباً مِنَ النَّارِ (۴۷/غافر) 🌱‏و (ياد كن) آن گاه كه در آتش به محاجّه (و آوردن دليل) می‌پردازند، پس زيردستان به كسانی كه تكبّر ورزيدند، گويند: «همانا ما پيرو شما بوديم، آيا (امروز) شما می‌توانيد حتّی بخشی از آتش را از ما دور كنيد؟» 🔹‏واژه‌ی «احتجاج»، هر كجا در قرآن آمده از طرف افراد منحرف بوده است. «وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ» 🔹‏در آيات قبل سخن از قهر خداوند نسبت به آل فرعون بود، اين آيات گفتگوی مستكبران و فرعون‌های تاريخ را با اطرافيان و ياوران متملّق آنان در دوزخ بيان می‌كند. آری احساس حقارت و خود كم بينی افرادی را به جمع شدن دور طاغوت‌ها وادار می‌كند ولی اين امر از نظر عقل و منطق و وحی پذيرفته نيست. نظير آنكه گاهی مشكلات زندگی افرادی را به خلافكاری وادار می‌كند در حالی كه بايد با صبر و زهد و تلاش مشكلات را حل كرد، نه با دست زدن به خلاف. ‏🔹ياد گفتگوهای دوزخيان، عامل هشياری و بيداری است. «إِذْ» ‏🔹خصومت و محاجّه‌ی دوزخيان با يكديگر استمرار دارد. «يَتَحاجُّونَ» 🔹آتش دوزخ با همه‌ی سنگينی و دردناكی، نيروی درك و فهم انسان را محو نمی‌كند. «يَتَحاجُّونَ» 🔹دوزخيان با يكديگر احتجاجات و استمدادها دارند. «يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ» ‏🔹مشكلات دنيوی مجوّز سرسپردگی به طاغوت نيست، بلكه اين سرسپردگی انسان را به دوزخ خواهد كشاند. فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ ... ‏🔹در دوزخ مجرمان يكديگر را می‌شناسند، دنيا را به ياد می‌آورند و قدرت سخن گفتن دارند. «يَتَحاجُّونَ‌- فَيَقُولُ» 🔹خطر آن جا است كه انسان با تمام وجود پيرو باطل باشد. «تبع» (يعنی يك پارچه پيرو بوديم، بر خلاف «تابع») ‏🔹پيروی از باطل مشكل آفرين است؛ توجّه كنيم به دنبال چه كسی حركت می‌كنيم. «إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً» ‏ 🔹مجرم در قيامت از بی كسی، به مجرم ديگر پناه می‌برد. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا» ‏🔹مجرم از ناچاری به تخفيف بخشی از عذاب قانع است. «نَصِيباً مِنَ النَّارِ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 1⃣5⃣ تدبر در سوره 🔹پیام های آیات ۶۲-۵۸ سوره یوسف از تفسیر نور ۱- در زمان قحطی اگر منطقه های دیگر از شما کمک خواستند،کمک کنید. «وَ جاءَ إِخْوَهُ یُوسُفَ» ۲- در وقت نیاز و تنگدستی ساکن و راکد نباشید و حتّی از دیگر کشورها کمک بگیرید. «وَ جاءَ إِخْوَهُ یُوسُفَ» ۳- ملاقات مردم حتّی غیر مصریان با یوسف،امری سهل و آسان بود. جاءَ إِخْوَهُ ... فَدَخَلُوا (سران حکومت ها باید برنامه ای اتخاذ کنند که ملاقات مردم با آنان به آسانی صورت بگیرد.) ۴- هم رازداری لازم است و هم راستگویی.یوسف گفت: «بِأَخٍ لَکُمْ» و نگفت: برادر من،تا راستگویی و رازداری با هم رعایت شود. ۵- حتّی در زمان بحران و قحطی نیز بی عدالتی و کم فروشی ممنوع است. «أُوفِی الْکَیْلَ» ۶- در معامله باید مقدار جنس مشخص باشد. «الْکَیْلَ» ۷- بدی ها را با خوبی پاسخ دهیم.(یوسف سهم برادران را کامل داد و درباره ی ظلمی که به او کرده بودند سخن نگفت) وَ جاءَ إِخْوَهُ یُوسُفَ ... أُوفِی الْکَیْلَ ۸- قدرت را وسیله ی انتقام قرار ندهیم. «أُوفِی الْکَیْلَ وَ أَنَا خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ» ۹- در مدیریّت،هم محبّت لازم است و هم تهدید.اوّل مژده و محبّت؛ «أَنَا خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ» بعد تهدید و اولتیماتوم. «فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِی» ۱۰- زمینه های سوء استفاده را از بین ببریم.(اگر رسم شود که حاضرین سهم غائبین را بگیرند بعضی سوء استفاده می کنند.) «فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِی بِهِ فَلا کَیْلَ لَکُمْ» ۱۱- در اجرای قانون،میان برادر وخانواده ودیگران نباید تبعیض قائل شد. «فَلا کَیْلَ لَکُمْ» (هر شخصی سهم معینی داشت وباید خود دریافت می کرد.) ۱۲- در تهدید لازم نیست که مدیر تصمیم صد در صد بر اجرا داشته باشد. «فَلا کَیْلَ لَکُمْ» (زیرا یوسف کسی نبود که حاضر شود برادرانش از قحطی بمیرند.) ۱۳- سفر فرزند باید به اذن پدر و رضایت او باشد. «سَنُراوِدُ عَنْهُ أَباهُ» ۱۴- صله رحم،یعنی کمک نمودن،نه معامله کردن. «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ» ۱۵- پول گرفتن در زمان نیاز از پدر پیر و برادران،با کرامت نفس سازگار نیست. «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِی رِحالِهِمْ» ۱۶- یوسف،کار گذاردن بضاعت برادران را بر عهده چند نفر گذاشت تا هر گونه زمینه را برای اتهام مسدود کند و برده ای سوء استفاده نکند که مبلغ را برای خود بردارد و بگوید در رحال مسافران گذاشتم. «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِی رِحالِهِمْ» ۱۷- کمک به دیگران را حتّی الامکان مخفیانه انجام دهید. «فِی رِحالِهِمْ» ۱۸- نه انتقام و نه کینه،بلکه هدیه دادن برای ارتباط بعدی. اِجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِی رِحالِهِمْ ... لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ۱۹- خوبی کردن بهترین وسیله جذب افراد است. اِجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ ... یَرْجِعُونَ ۲۰- مسئولان،کارگزاران خود را نسبت به برنامه ها و طرحها کاملاً توجیه کنند تا مدیران موفقی باشند.(یوسف به همه فهماند که هدف این کار،بازگشت این کاروان است) «لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻♻شما هم خود را در عصر نزول قران تصور كنيد و لذت خواندن قرآن را تجربه كنيد 🛑نظرات قران پژوهان و مفسران پیرامون مزاياي تدبر و قران کریم قسمت چهارم: ♻مرحوم مهندس مهدي بازرگان در كتاب پا به پاي وحي، تفسير تدبري قرآن برحسب نزول، دربارۀ ضرورت و فواید این روش از تفسیر می¬گوید: "«وقتي ما کتاب وحی را به مصداق آیات "وَقرآنا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلَی مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلًا" (اسراء 106) "وکَذَلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِیلًا" (فرقان32) ورق می¬زنیم، به گونۀ روشن تر و راحت تري هم معـانی و منظورهـاي آیـات و ترجمه و تفسیر فهمیده خواهد شد و هم آگاهی بیشتر به چگونگی تنزیل و ترتیل قرآن در هماهنگی با رشد یا تعلیم و تربیت آورندۀ آن پیدا کرده، با شیوه دعوت و روش رسالت آشنا می¬شویم و برایمان رمز موفقیت و اعجاز قرآن در اختلاف با شیوه¬ها و روش¬هاي خودمان تا حدود زیادي آشکار می¬گردد. درحقیقت درس قرآن¬شناسی خواهیم خواند و راه جدیدي براي رسیدن به ایمان و تعلیم و اسلام خواهیم آموخت که زمین تا آسمان بـا روش¬هـاي کلامـی و فلسـفی و منطقـی متداول فرق داشته، چیـزي جـز پیـروي از راه و رهنمـود الهـی در پـرورش و آموزش رسول مکرم ودعوت و هدایت مردم نیست.»." ♻"نخستین بار که قرآن را به ترتیب نزول سوره ها به توصیه آقای مهندس جمال گنجه ای و بر اساس فهرست ترتیب نزول تحقيقي ايشان مطالعه کردم، آنرا و قابل فهم ونیز بیان¬کنندۀ شرایط آن روز (زمان نزول سوره¬ها) یافتم. 🔸لذا از ان زمان علاوه بر تحقيق بيشتر در محتواي سوره‌ها و استخراج ليست متفاوتي از ترتيب نزول سوره‌ها،در دوره هاي اموزشي و نيز كانال و گروههاي قران پويان و نيز در مصاحبه با خبرگزاري ها و شبكه قران، بر اين نكته تاكيد كرده ام كه خوبست همه مسلمانان ، يكبار قران را به ترتيب نزول هم مطالعه نمايند. جهت مطالعه سوره هاي قران به ترتيب نزول، متاسفانه فهرست قطعی از ترتیب نزول سوره ها وجود ندارد .فهرستهایی برمبنای روایی یا تحقیقی وجود دارد که دارای اشتراکات و تفاوت هایی هستند اما برای نخستین مطالعه، هرکدام از آنها میتواند انتخاب شود. " 🖋از كتاب مبانی و روش مطالعه و فهم ساده قرآن، سیدکاظم فرهنگ http://quranpuyan.com/yaf_postst5080_ldht-w-fwyd-mTlh-qrn-bh-trtyb-nzwl-swrhh-shm-hm-ykbr-mtHn-knyd.aspx 🟠🟠 بامید خدا از روز شنبه 9 اردیبهشت مطالعه دور جدید قران در گروه تقرب را 💢💢 آغاز می کنیم. 🌸🌸🌸حضور همه علاقمندان به مطالعه يك صفحه از قران در روز با ترجمه و نكات تفسيري مايه خوشحالي است. https://eitaa.com/joinchat/616562802Cf7d0a91ea0 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
: ❓سئوال: تحقق ماه و موضوع وجوب روزه چيست؟ يا واقع ؟ 🛑قسمت نهم: 🔻🔻نظرات متفاوت آيت الله جواد فاضل لنكراني در خصوص عدم موجه بودن اصطلاح : شروع ماه جديد با است نه رويت هلال ↩️بخش دوم "بعضي برای خود یک اصطلاحی درست کرده‌اند به نام در برابر طبيعي، که لازم است در موردش بحث شود که آیا در مورد هلال و شروع ماه یک اصطلاح و حقیقت شرعیه‌ای به نام ماه شرعي داریم يا نه؟ مي‌گوييم هیچ دلیلی بر اين اصطلاح نداريم. بايد به این نکته خوب توجّه شود، دلیلی بر اين معنا نداريم که شارع در مسئله هلال اعمال تعبّد کرده و فرموده باشد کاری ندارم ماه قمري شروع شده یا نه؟ ميگويند ماه شرعی شما از وقتی است که آن را ببينيد. عبارت «و لیس بالتظنی و لا بالرأی بل بالرؤیة» خود دلیل روشنی است بر اینکه واقع ملاک است و رؤيت طريقي براي رسيدن و اطمينان و علم است. 💢نکته دیگر اینکه می‌گویند موضوع وجوب صیام، است، حتی در بعضی از نوشته‌جات آقایان آمده رؤیت طریق است برای رؤیت پذیری هلال، یعنی ماه شرعی (به قول خودشان) وقتی شروع می‌شود که ماه قابلیت رؤیت داشته باشد. مي‌پرسيم این را از کجا آوردید؟ چه دليلي بر اين حرف داريد که ماه قابلیت رؤیت داشته باشد؟ 👈هلال در مقابل ساير اوقات قمر نیست، بلکه هلال یعنی خود ماه، منتهی اول ماه را اصطلاحاً هلال می‌گویند. درست است که بعد از شش هفت ساعت این لبه هلال یک مقدار نورانی می‌شود و خود انحنا پیدا می‌شود ولی ابتداي قمر وقتی است که ماه ولادت پیدا می‌کند و در لغت به هلال غرة القمر گفته مي‌شود. می‌گویند موضوع وجوب صوم، رؤیة الهلال است و رؤیة الهلال به قرینه آیه «قل هي مواقیت » عنوانش است یعنی عموم مردم هر کسی شب اول استهلال کرد چنانچه مانعی، ابر و غباري در آسمان نباشد بتوانند ماه را ببيند، ❓سؤال ما این است از کجا به دست آورده‌ايد که موضوع حکم شرعی باید وجودش برای عموم مردم قابل تشخیص باشد؟ ↩️اولاً نه رؤیت و نه هلال، هیچ يک دخالتی ندارند، واقع قمر و ولادت قمر معتبر است. اما اگر پذیرش این مطلب سخت باشد رؤیت اطلاق دارد و همه این ابزارها را در برمی‌گیرد، دلیلی بر هم انصراف و استحاله ثبوتی نداریم. 💢👈نکته مهمي که بايد بدان اشاره شود اينکه کساني که عمومي بودن رؤيت را دخيل در حکم وجوب روزه مي‌دانند به ناچار بايد بپذيرند اگر ماه در يک افقي رؤيت شد بايد براي همه مردم نيز معتبر باشد، چرا که در غير اين صورت عمومي بودن آن مخدوش مي‌شود. به عبارت ديگر با استدلال به هي مواقيت للناس چاره‌اي جز وحدت افق نيست و بايد اين مبنا را معيار قرار دهند که رؤيت هلال در هر نقطه‌اي براي عموم مردم کفايت مي‌کند." ادامه دارد 💫جهت مطالعه مشروح مباحث اثبات حلول ماه قمری و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید http://quranpuyan.com/yaf_postst2661_nZr-qrn-rj-bh-thbt-Hlwl-mh-qmry-chyst-y-byd-hll-mh-b-chshm-dydh-shwd.aspx?= @quranpuyan