eitaa logo
قران پویان
439 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
659 ویدیو
603 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️مروري كوتاه بر واقعه 🛑قسمت دوم : 💢بازتابهاي تصويب قانون منع حجاب در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ ✳"محمدرضا در يادداشتهاي خود در كتاب مأموریت برای وطنم، (۱۳۴۷ش، ص۳۱۶.) نوشته است: «پدرم دستور را صادر کرد. بموجب این دستور هیچ زن و یا دوشیزه‌ای حق پوشیدن و را نداشت و اگر زنی با روبنده و چادر پیدا میشد پاسبان از وی تقاضا میکرد که روبند خود را بردارد و اگر امتناع میکرد چادر او را برمیداشتند و تا زمانیکه پدرم سلطنت میکرد در سراسر کشور این منع برقرار بود.» ✳علی اصغر حکمت وزیر وقت معارف دو دوره پهلوی اول بود که برنامه‌ریزی برای مسئله را برعهده داشت. او در کتابی نوشته که پس از کشف حجاب به نزد شاه رفت و به دو مسئله اعتراض کرد. یکی از این دو مسئله را چنین ابراز می‌دارد:‌ «این روزها مأمورین پلیس و بعضی حکام بزور و در کوچه و بازار در کشف حجاب سعی میکنند و برای زنها خیلی فراهم می کنند ...👈👈 این کار خواهد کرد». این درخواست با تغییری در عملکرد رضا شاه واقع نشد. ♦️با سرکوب قیام گوهرشاد، در تنگنای بیشتری قرار گرفتند، بعد از اعلام رسمی کشف حجاب آنان را مجبور به کردند و دیگر فرصتی برای بیان آشکار مخالفت‌های خود نیافتند. تنها مورد استثنا مخالفت‌های روحانیون ولایات بود که البته مخالفت‌هایشان بازتابی فرا‌تر از همان ناحیه نداشت و از سوی ماموران ولایت نیز به شدت با آنان برخورد می‌شد. سرکوب و برخورد تند رضاخان با آیت‌الله حائری(مدير حوزه علميه قم) پیش از قانون کشف حجاب، توانست واکنش‌ها را محدود کند. از روحانیون صاحب‌نام این دوره، امام جمعه تهران «حاج سیدمحمد» بود که در پی مخالفت با کشف حجاب محبوبیت خاصی در تهران و ایران پیدا کرد؛ زیرا که گفته بود اگر کشته شوم عیالم را بدون حجاب در مجلس جشن بی‌حجابی نخواهم برد. 💢 پس از روی کار آمدن در سال ۱۳۲۰ش، گروهی از زنان که از فشار حکومت پدرش سخت به ستوه آمده بودند، در مخالفت با کشف حجاب، در با ظاهر شدند و مأموران حکومتی هم علی‌رغم وجود قانون کشف حجاب چندان که باید با آنان مقابله نمی‌کردند. در مهرماه همان سال سید ابوالقاسم کاشانی طی نامه‌ای به نخست وزیر وقت خواهان کم کردن فشار بر شد. در سال ۱۳۲۳ش نیز سید حسین طباطبایی قمی از مراجع وقت، نامه‌ای به شاه جدید نوشت و از وی خواست کشف حجاب اجباری را لغو کند. سرانجام قانون کشف حجاب گردید." 🖥نقل از سايت ويكي شيعه 💢 سیاست در دوران رضاخان 👈از آغاز سال 1315 تا 1317 اقدامات انتظامی ابتدا در کنار اقدامات تبلیغی صورت گرفت و بعد از مدتی مهم‌ترین ابزار اجرای کشف حجاب گردید. از اواسط سال 1317 بودن کاربرد روشن و ترکیبی از روش‌های اداری و تلاش‌های تبلیغی در کنار برخوردهای مورد استفاده قرار گرفت. ✳با ، جامعه آن روی خود را نشان داد و به ثمر نشست. اول اردیبهشت 1321 وزارت کشور طی مکتوبی به نخست‌وزیر از شکست سیاست طرح کشف حجاب پرده برداشت و نوشت: 🖌🖌 «جناب آقای نخست‌وزیر! به طوری که گزارش داده‌اند چندی است استعمال سفید و اخیرا نیز چادر سیاه بین بعضی از بانوان معمول گردیده، در خیابان‌ها و معابر با چادر در حال عبور دیده می‌شوند» خرداد 1322 وزیر کشور طی مکتوبی دیگر به نخست‌وزیر بار دیگر شکست سیاست کشف حجاب را یادآور می‌شود و می‌نویسد: 👈«اخیرا استعمال و چادر مشکی و شیر شکری و پوست نمدی در اغلب شهرستان‌ها شیوع پیدا کرده است...» علاوه بر این، گزارش‌های ارسالی مختلف از استان‌های کشور نشان دیگری از شکست سیاست‌ کشف حجاب رضاخانی بود که سربازان هم نتوانست بر جامعه مذهبی ایران تحمیل شود. 🖌نقل از سايت مركز اسناد انقلاب اسلامي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❤ بسم الله الرحمن الرحیم ❤ وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ و اوست خدا که معبودی جز او نیست، همه ستایش ها در دنیا و آخرت ویژه اوست، و فرمانروایی فقط برای اوست، و تنها به سوی او بازگردانده می‌شوید. 🌸 سوره قصص ، آیه ۷۰ 🆔️ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖  آیات 45 تا 51 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️لعن 💠مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُـولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا  نساء:46 🌱بعضي از يهوديان [معنا و مفهوم واقعي] كلمات را از جاي خود منحرف مي‌سازند؛ مي‌گويند: «شنيديم و [پس از فهميدن] نافرماني كرديم!» و [تو نيز به ظاهر] بشنو، بي‌آنكه بشنوي  و [تحت تأثير قرار گيري، و به پيامبر نيز مي‌گفتند: حالِ] ما را رعايت كن!  [اين شيوه سخن] زبان بازي و طعنه زدن در دين [=باورهاي ديگران] است. و اگر [صادقانه] مي‌گفتند: شنيديم و پذيرفتيم و [تو نيز سخنان ما را] بشنو و به ما نظر [=توجه] كن،  بي‌گمان براي ايشان بهتر و استوارتر بود، اما خدا به خاطر کفرشان [=انكار و حق‌ستيزي] آنها را از رحمت خويش دور ساخته و جز قليلي ايمان نمي‌آورند. 🔷ايه،  اشاره‌ ‌به‌ قسمت‌ دیگری‌ ‌از‌ سخنان‌ عداوت‌ آمیز و آمیخته‌ ‌با‌ جسارت‌ و بی‌ادبی‌ ‌علماي يهود کرده‌، می‌گوید: ‌آنها‌ می‌گویند: «بشنو ‌که‌ هرگز نشنوی‌» (وَ اسمَع‌ غَیرَ مُسمَع‌ٍ). علاوه‌ ‌بر‌ ‌این ‌از‌ روی‌ سخریه‌ می‌گفتند: (راعِنا). 🔷توضیح‌ ‌این ‌که‌: مسلمانان‌ راستین‌ ‌در‌ آغاز دعوت‌ پیامبر صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ ‌برای‌ ‌این ‌که‌ بهتر سخنان‌ ‌او‌ ‌را‌ بشنوند و ‌به‌ دل‌ بسپارند ‌در‌ برابر پیامبر صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ ‌این جمله‌ ‌را‌ می‌گفتند: راعنا ‌یعنی‌، ‌ما ‌را‌ مراعات‌ کن‌ و ‌به‌ ‌ما مهلت‌ بده‌؟ ولی‌ ‌این دسته‌ ‌از‌ یهود ‌این جمله‌ ‌را‌ دستاویز قرار داده‌ و ‌آن‌ ‌را‌ مقابل‌ حضرت‌ تکرار می‌کردند و منظورشان‌ معنی‌ عبری‌ ‌این جمله‌ ‌که‌ «بشنو ‌که‌ هرگز نشنوی‌» ‌بود‌ و ‌ یا ‌ معنی‌ دیگر عربی‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌یعنی‌ «‌ما ‌را‌ تحمیق‌ کن‌»؟ اراده‌ می‌کردند. 🔷«لَيًّا» وصفي است از حالتي كه به لحن خود مي‌دادند. لَيّ از ريشة «لَوَيَ»، تاب دادن است. مثل تاب دادن ريسمان يا گرداندن سر از روي تكبر و بي‌اعتنايي به ديگران (منافقون 5 (63:5) و نساء 135 (4:135) ). گردش زبان نيز ابراز تحريف و طعنه و تمسخر به شمار مي‌رود. گويا عامل اصلي انحرافات آن قوم، همين «خود محوري» و انتظارِ از پيامبر براي رعايت حال و انطباق شريعت با شرايط شخصي و تمايلات آنها بوده است. پيامبران طبيبان دردهاي روحي و درمان كنندة ددمنشي‌هاي اخلاقي قوم خود بودند؛ آيا درمان درست، جز با تسليم به طبيب و تهية نسخه و تبعيت از نحوة مصرف آن است؟ انتظارِ ملاحظة حال بيمار و سازگار ساختن طبابت با تمايلات بيمار، تب او را بالاتر مي‌برد! در زبان عربي چوپان را «راعي» و چراگاه را «مرعي» گويند. چوپان گوسفندان را به حال خود در طبيعت رها مي‌سازد تا فربه و فروخته و فداي آدميان شوند، درخواست «راعنا» با شأن انسانِ مختار تناسب ندارد. 🔷نظر پروردگار به بندگان، انعكاسي است از نظر قلبي آنان به او، كساني كه از چنين نظري روگردانده و سوي ثروت و شهرت و قدرت روي آورده باشند، از آنچه روي گردانده‌اند نصيبي در آخرت نخواهند داشت، حتي اگر به ظاهر مُبلّغ و متولي ديني بوده باشند! اين وصف قرآن از عالماني از اهل كتاب است كه عهد و پيمان خدا را به بهاي اندكي فروختند و در قمار زندگي، سرماية حيات و نصيب آخرت خود را باختند و از تكلّم خدا، نظر لطف او و تزكيه‌اش محروم شدند (آل‌عمران 77 (3:77) - ...وَلا يُكَلِّمُهُمُ اللهُ وَلا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَهِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ). 🔷«لَعْن»، راندن كسي از خود و دور كردن اوست. لعنت كردن ما آدميان لفظي است و جنبة نفرين دارد، اما لعن الهي، محروم كردن گمراهان از رحمت خود، در بازتاب عمل خود آنها (كفر، نفاق، ستم، فساد و تباهي و...) مي‌باشد. در واقع لعنت خدا مثل دستِ رد زدن معلم به شاگرد بازيگوش براي رفتن به كلاس بالاتر است كه نه از دشمني، بلكه از حكمت و حمايت از حق تلاش‌كنندگان ناشي مي‌شود. 📚تفاسير بازرگان و نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ آيات 💠إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَقَدِ افْتَری‌ إِثْماً عَظِيماً (۴۸/نساء) ‏ 🌱خداوند (هرگز) شرك را نمی‌بخشد و پائين‌تر از آن را برای هر كس بخواهد (و شايستگی داشته باشد) می‌بخشد، و آن كس كه برای خدا شريكی قائل گردد، گناه بزرگی مرتكب شده است. 🔷‏آيه فوق صريحا اعلام می‌كند كه همه گناهان ممكن است مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولی" شرك" به هيچ وجه بخشوده نمی‌شود، مگر اينكه از آن دست بردارند و توبه كنند و موحد شوند، و به عبارت ديگر هيچ گناهی به تنهايی ايمان را از بين نمی‌برد همانطور كه هيچ عمل صالحی با شرك، انسان را نجات نمی‌بخشد (إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ). 🔷 طبق روايتی كه مرحوم طبرسی در مجمع البيان از امير مؤمنان علی ع نقل كرده، اين آيه اميدبخش‌ترين آيات قرآن است (‏ما فی القرآن آية ارجی عندی من هذه الاية‏). ‏زيرا افراد بسياری هستند كه مرتكب گناهان عظيمی می‌شوند و برای هميشه از رحمت و آمرزش الهی مايوس می‌گردند، و همان سبب می‌شود كه در باقيمانده عمر، راه گناه و خطا را با همان شدت بپيمايند، ولی اميد به آمرزش و عفو خداوند وسيله مؤثر باز دارنده‌ای نسبت به آنان در برابر گناه و طغيان می‌گردد، بنا بر اين آيه در واقع يك مسئله تربيتی را تعقيب می‌كند. 🔷‏هنگامی كه می‌بينيم (طبق گفته بعضی مفسران و پاره‌ای از روايات كه در ذيل آيه نقل شده) افراد جنايتكاری همچون" وحشی" قاتل افسر رشيد اسلام حمزة بن عبد المطلب عموی پيامبر ص با نزول اين آيه ايمان می‌آورد و دست از جنايات خود می‌كشد، اين اميدواری برای ديگر گناهكاران پيدا می‌شود، كه از رحمت پروردگار مايوس نشوند و بيش از آنچه گناه كرده‌اند خود را آلوده نسازند. 🔷‏ممكن است گفته شود كه اين آيه در عين حال مردم را به گناه تشويق می‌كند، زيرا وعده آمرزش" همه گناهان غير از شرك" در آن داده شده است. ولی شك نيست كه منظور از اين وعده آمرزش، وعده بدون قيد و شرط نيست بلكه افرادی را شامل می‌شود كه يك نوع شايستگی از خود نشان بدهند. 📚تفسير نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
*❇️* *و* بادیگران، شما را از و ارزشهای خود خارج نکند 💠‏أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدی‌ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلاً نسائ (۵۱/نساء) 🌱‏آيا كسانی را كه بهره‌ای از كتاب (خدا) به آنها داده شده، نديده‌ای كه به بت و طاغوت ايمان می‌آورند و درباره كفّار می‌گويند: اينان از كسانی كه (به اسلام و محمّد صلی الله عليه و آله) ايمان آورده‌اند، راه يافته‌ترند. 🔹‏پس از جنگ احد، جمعی از يهوديان به مكّه رفتند تا بر ضد مسلمانان، با مشركان هم پيمان شوند و برای دلخوشی و اطمينان كفّار، در برابر بت‌های آنان سجده كردند و گفتند:‏بت‌پرستی شما از اسلام مسلمانان بهتر است. ‏«جبت»، كه به بت، ساحر و كاهن گفته می‌شود، يكبار در قرآن آمده ولی كلمه‌ی «طاغوت»، از ريشه‌ی «طغيان»، هشت مرتبه آمده است. «طاغوت» از مصدر طغيان، به هر طغيانگر متکبري گفته مي‌شود که با ظلم و ستم و خودمحوري، ميان مردم حكومت مي‌کند. 🔹شرك موجب خودشيفتگي و غرور مي‌شود و با فراموش شدن ارزش‌هاي اخلاقي و اسماء نيكوي خدا، يا معبودهاي خيالي باطل (جِبْت) جايگزين خدا در دلهاي تهي از معنويت مي‌شود، يا طاغوت‌هاي زمانه و اربابان زر و زور و تزوير. ‏🔹آگاهی ناقص از دين، زمينه‌ی انحراف است. «نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ» ‏ 🔹دشمنان، برای مبارزه با اسلام حتّی از عقايد خود دست می‌كشند (سجده‌ی يهود بر بت، به خاطر خشنودی مشركان و هماهنگی بر ضد مسلمانان).‏«يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ» 🔹روح لجاجت وعناد، مسير قضاوت را عوض می‌كند. يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ‌ ... هؤُلاءِ أَهْدی‌ .. 📚تفاسیر نور و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 6⃣8⃣ تدبر در سوره 🔹سئوالاتی از آيات آخر سوره نمل ۱- در آيه ۸۲ كه خروج دابه من الارض اشاره شده، به چه زماني اشاره دارد؟انتهای زندگی دنيوی در زمين است يا در عرصه محشر؟ مصداق وقع القول عليهم چيست؟ مرگ است يا عذاب دنيوي يا عذاب اخروي؟ ۲- آيه ۸۳ كه به حشر فوجي از مكذبين اشاره كرده، به چه زماني مربوط است؟ قبل از قيامت و حشر همگاني اموات يا بعد از ان؟ ۳- وقع القول آيه ۸۵ آيا متفاوت از آيه ۸۲ است؟ ۴- آيه ۸۷ به نفخ صور اول اشاره دارد يا نفخه دوم؟ ۵- در آيه ۸۸ تري الجبال تحسبها جامده ايا به ديدن وضع فعلي كوهها اشاره دارد يا وضع كوهها در قيامت را بيان ميكند؟ پاسخ ۵ إِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً﴾ ما جُنبنده‌اي را بيرون مي‌آوريم كه با آنها سخن مي‌گويد ﴿تُكَلِّمُهُمْ﴾ اين دابّه در تفسير اهل سنّت به وضع خارق‌العاده‌اي تعبير شده كه به تعبير فخررازي هيچ كدام از اين اوصاف در قرآن كريم براي آن دابّه نيامده (يك) اگر خبر صحيحي در بين اينها از وجود مبارك معصوم(سلام الله عليه) به ما برسد به آنها اعتماد مي‌كنيم (دو). از طرق ما شيعه‌ها اين دابّه بر وجود مبارك حضرت امير تطبيق شده است دابّه‌اي كه در اين آيه است بر حضرت امير تطبيق شده است يعني جنبنده‌اي كه با كفار سخن مي‌گويد ﴿تُكَلِّمُهُمْ﴾ چه مي‌گويد؟ مي‌فرمايد: ﴿أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لاَ يُوقِنُونَ﴾ مردم به آيات ما ايمان نياوردند يعني همين مشركين چون تمام اين ضماير به مشركين برمي‌گردد چون بحث در مشركين بود اينهايي كه ايمان نياوردند . در آن روزي كه عذاب الهي مي‌خواهد واقع شود دابّه‌اي به آنها مي‌گويد جُرم شما اين بود كه به آيات الهي ايمان نياورديد ﴿وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ﴾ كه اين دابّه ﴿تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لاَ يُوقِنُونَ﴾. فخررازي كه به تفكّر رجعت و امثال رجعت شيعه معتقد نيست قبول دارد كه اين «مِن»,وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّۀٍ فَوْجاً، «مِن» تبعيضيه است يعني بعضي از مكذّبان گروهي از مكذّبان منتها اين را بعد از قيام قيامت مي‌داند مي‌گويد وقتي كه قيامت قيام مي‌كند ﴿إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَالآخِرِينَ ٭ لَمَجْمُوعُونَ إِلَي مِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ﴾ بعد از اينكه ساهره قيامت به آن وضع عمومي‌اش قيام كرد گروهي از مكذّبان را حاضر مي‌كند با آنها گفتگو مي‌كند بعد آنها را به بند مي‌كشد در حالي كه اين هم دليل مي‌طلبد, وقتي قيامت قيام كرد هر كسي در برابر كارش مسئول است ديگر يك گروه خاصّي را بياورند ﴿فَهُمْ يُوزَعُونَ﴾ يعني «يُحبَسون» اين وجهي ندارد .پس وقتي تهديد به نصاب برسد در آستانه وقوع و اجراست واقع كه شده است اين صحنه پديد مي‌آيد كسي به اينها مي‌گويد شما به آيات ما ايمان نياورديد ﴿وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لاَ يُوقِنُونَ﴾. ﴿وَيَوْمَ نَحْشُرُ﴾ اين «مِن», «مِن» تبعيضيه است ﴿مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً﴾ اين فوج را از چه گروه؟ ﴿مِّمَّن يُكَذِّبُ﴾ پس «من» اول براي تبعيض است «من» دوم «من» تبيين ﴿مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا﴾ اين هم فعل مضارع است و مفيد استمرار است كسي كه دائماً تكذيب مي‌كرد. در سورهٴ مباركهٴ «كهف» گذشت كه در قيامت همگان حضور دارند فوجي از اينها محشور نيستند همه محشور مي‌شوند تفسیر تسنیم https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🟡 "گفتارهایی در اسلام و حقوق بشر" جلسه نوزدهم : "برده‌گیری و برده‌داری در اسلام" دکتر عبدالرّحیم سلیمانی جلسه حضوری همراه با بحث آزاد، چهارشنبه 20 دی‌ماه 1402 ، ساعت 17:30 تا 19:30 بلوار میرداماد، بین ایستگاه مترو و میدان مادر، پ 126 ، ط 4 انجمن اسلامی مهندسین – تأسیس 1336 جلسات چهارشنبه انجمن - ارتباط آنلاین : On Line : https://www.skyroom.online/ch/iaie/general-speech آگهی و فایل صوتی جلسات، در کانال تلگرام انجمن، در دسترس است. @IAIEngineers
♦كسي كه در اثر و و و امثال آن مشکل مالي پيدا کرد؛ بايد او را بپردازد،نه اينكه ببرد 👈 هر مسلماني به هر حال نبايد در کنار او گرسنه‌اي بماند. شما يک کتاب قرض را در باب فقه ملاحظه بفرماييد! ما يک دَيْن داريم و يک ؛ دَيْن کتاب فقهي ندارد، براي اينکه عقد نيست، بلکه اين قرض است که ايجابي دارد، قبولي دارد، حساب و کتابي دارد. 👈دَيْن مطلق است؛ گاهي انسان چيزي را مي‌گيرد، در اثر قرض گرفتن مديون مي‌شود، گاهي نسيه خريده يا سلف فروخته يا مال مردم را ضايع کرده يا عصياناً يا نسياناً براساس «من اتلف مال الغير فهو له ضامن»، «عَلَي الْيَدِ مَا أَخَذَتْ حَتَّي تُؤَدِّيَ»، 🔻 اينها دَيْن است نه قرض؛ عقد است و فقه است و ايجاب است و قبول و کتاب علمي خاص خود را دارد؛ لذا شما سرتاسر فقه را بگرديد «کتاب الدَيْن» نمي‌بينيد «کتاب القرض» مي‌بينيد. ♦️🔶در مسئله قرض روايات حساب شده‌اي است که اگر کسي آبرومند بود و بود، بايد قرض او را بپردازد، نه اينکه او را به ببرد؛ اين مي‌شود دين. يک وقت است کسي مال مردم را اتلاف مي‌کند، آن حدّ دارد؛ حساب خاص خود را دارد؛ اما کسي در اثر تورّم، و کوتاه آورده هيچ تقصيري هم ندارد، نبايد او را به زندان بُرد و حکومت اسلامي فرمود: «و علي الإمام ان يؤدّي قرضه». اين در روايات است. چرا؟ 🔻🔻استدلال حضرت اين است که يکي از هم غارمين است. اين کسي که است، اين را که نمي‌برند و دستبند نمي‌زنند. يک وقت است که حرام‌خواري کرده، مال مردم را گرفته، سرقت کرده، عمداً مال مردم را تلف کرده، بله اصلاً زندان را براي همين جاها ساختند؛ اما يک وقت در اثر تحريم و رکود و تورّم و امثال آن مشکل مالي پيدا کرد؛ فرمود امام مسلمين بايد دَيْن او را بپردازد، براي اينکه يکي از مصارف هشت‌گانه زکات، غارمين است؛ 👈👈يعني بدهکارها. حالا اگر کسي بگويد آن سهم زکات را به ما نمي‌دهند که ما حق اينها را بپردازيم، لااقل اينها زندان نروند؛ دستبند زدن و زندان بردن و برای کسي است که عمداً مال مردم را خورده؛ اما اگر در اثر و و و علل و عوامل ديگر کسي کارگرهاي او نتوانستند آن کار را انجام بدهند و زير مجموعه‌ آن نتوانستند، امام مسلمين موظف است که دَيْن او را بپردازد. اگر امام گفت من ندارم، لااقل اين به . 🎙ايت الله جوادي املي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
. 🤲 أَنْتَ إِلٰهِى أَوْسَعُ فَضْلاً، وَأَعْظَم حِلْماً مِنْ أَنْ تُقايِسَنِى بِفِعلی وَ خطیئَتی 💞تو ای معبودم! احسانت گسترده تر و بردباری ات بزرگتر از آنست که مرا به کردار ناپسند و خطاکاری ام بسنجی…🌱 📖دعای ابو حمزه ثمالی ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖  آیات 52 تا 59 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
❇️ريشه يابي ائتلاف با 💠أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذاً لا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيراً «53» نسا 🌱آيا براى آنان (يهوديان) بهره‌اى از حكومت است؟ كه در آن هنگام ذرّه‌اى به مردم نمى‌دادند. 💠أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً «54» 🌱يا اينكه (يهوديان) نسبت به مردم (مسلمان) به خاطر آنچه كه خداوند از فضل خويش به آنان داده است، حسد مى‌ورزند. همانا ما قبلًا به آل‌ابراهيم (كه شما از نسل او هستيد نيز) كتاب آسمانى و حكمت و سلطنت بزرگى داديم. (چرا اكنون به آل‌محمّد عليهم السلام ندهيم؟) 🔷در تفسیر دو آیه قبل گفته شد که یهود به خاطر جلب توجه بت پرستان مکه گواهی دادند که بت پرستی قریش از خدا پرستی مسلمانان بهتر است؟ و حتی خود آنان در مقابل بتها سجده کردند. در این آیه و آیه بعد این نکته یادآوری شده که قضاوت آنان به دو دلیل فاقد ارزش و اعتبار است: ✔️1- «آیا آنها (یهود) سهمی در حکومت دارند (که بخواهند چنین داوری کنند!) در حالی که اگر چنین بود به مردم کمترین حق را نمیدادند» و همه چیز را در انحصار خود میگرفتند (أَم لَهُم نَصِیبٌ مِنَ المُلکِ فَإِذاً لا یؤتُونَ النّاسَ نَقِیراً). ✔️۲ ـ این گونه قضاوت هاى نادرست از حسادت آنها نسبت به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و خاندانش سرچشمه مى گیرد، و به همین دلیل بى ارزش است. آنها بر اثر ظلم و ستم و کفران نعمت، مقام نبوت و حکومت را از دست دادند، و به همین جهت، مایل نیستند این موقعیت الهى به دست هیچ کس سپرده شود، لذا نسبت به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و خاندانش که مشمول این موهبت الهى شده اند حسد مىورزند، و با آن گونه قضاوت هاى بى اساس مى خواهند آبى بر شعله هاى آتش حسد خویش بپاشند، مى فرماید:  یا این که نسبت به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است، حسادت مىورزند  (أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ). سپس مى فرماید: چرا از اعطاى چنین منصبى به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و خاندان  بعضى مى گویند:  نَقِیر  همان گودى بسیار کوچکى است که در پشت هسته خرما به چشم مى خورد، و معمولاً کنایه از امور بسیار کوچک مى باشد. 📚تفسير نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️از چه كساني كنيم؟ 💠يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُـولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ "نساء/59" 🌱اي كساني كه ايمان آورده‌ايد، از خدا اطاعت كنيد و [نيز] از رسول و كارگزاران [امور اجتماعي] خود فرمان بريد، 🔷آيه‌ى قبل، بيان وظايف حاكمان بود كه بايد دادگر و امانتدار باشند، اين آيه به وظيفه‌ى مردم در برابر خدا و پيامبر اشاره مى‌كند. با وجود سه مرجع «خدا»، «پيامبر» و «اولى الامر» هرگز مردم در بن‌بست قرار نمى‌گيرند. 🔷آمدن اين سه مرجع براى اطاعت، با توحيد قرآنى منافات ندارد، چون اطاعت از پيامبر و اولى الامر نيز، شعاعى از اطاعت خدا و در طول آن است، نه در عرض آن و به فرمان خداوند اطاعت از اين دو لازم است. 🔷تكرار فرمانِ‌ «أَطِيعُوا» رمز تنوّع دستورهاست. پيامبر گاهى بيان احكام الهى مى‌كرد، گاهى دستور حكومتى مى‌داد ودو منصب «رسالت» و «حكومت» داشت. قرآن گاهى خطاب به پيامبر مى‌فرمايد: «أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» آنچه را نازل كرده‌ايم براى مردم بيان كن. و گاهى مى‌فرمايد: «لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ»  ميان مردم بر اساس قوانين الهى، حكومت و قضاوت كن. 🔷قرآن درباره مفسدان، مسرفان، گمراهان، جاهلان، جبّاران و ... دستور «لا تُطِعْ»* و «لا تَتَّبِعْ»* مى‌دهد. بنابراين موارد «أَطِيعُوا» بايد كسانى باشند كه از اطاعتشان نهى نشده باشد و اطاعتشان در تضادّ با اوامر خدا و رسول نباشد. 🔷كلمه «اطاعت» مقابل نام خدا و رسول دو بار مستقلا آمده است كه تفاوت اطاعت از كتاب و سنّت را در تئوري و عمل نشان مي‌دهد، اما اين كلمه مقابل اولي‌الامر نيامده و اطاعت از آن را مشروط به دو اطاعت قبلي (كتاب و سنّت) كرده است. 📚تفاسير نور و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 7⃣8⃣ تدبر در سوره 🔹تفسیر سوره نمل از عبدالعلی بازرگان نمل : ۸۸ وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ   کوهها را مي‌بينی و بي‌حرکت‌شان مي‌پنداري، حال آنکه همچون گذر ابرها در گذارند، ۹۹ [اين است] آفرينش [حساب شده] خدائی که همه چيز را [به رغم ناپايداري‌های ذاتی] انتظام بخشيد. ۱۰۰ و خدا به آنچه مي‌كنيد كاملا آگاه است.  ۹۹- از نظر فيزيکی مي‌دانيم که اجسام هر چقدر هم سنگين و به ظاهر متراکم باشند، وقتی زير ميکروسکوپ‌های اتمی قرار گيرند، معلوم مي‌شود توده ابری رقيق و پراکنده بيش نيستند و فضای خالی ميان اتم‌ها و الکترون‌های آنها ميليون‌ها برابر بيش از اجزای آنهاست. از نظر فيزيک‌دانان، ميخی که در چوبی کوبيده مي‌شود، ابری است که وارد ابری با تراکم کمتر مي‌شود. ذکر اين حقيقت علمی در جامعة بي‌سواد ۱۴ قرن قبل، آيا بيانگرِ جز اين حقيقت است که گوينده آن غير خدا نمي‌تواند باشد؟ ۱۰۰- واژه «اتقن» از ريشه «تَقَنَ» فقط يک بار در قرآن آمده است. کتاب‌های لغت آن را محکم و خوب و استوار کردن معنا کرده‌اند. از مصاديق آن، آبِ غنی از رسوبات رساندن به زمين برای تغذيه و حاصلخيزی خاک است. به کار بردن فن و تکنيک را نيز در صنعت «تِقْنِيه» گويند. «أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ» در آيه مورد نظر، دلالت بر آفرينش حساب شده و دقيق هر چيزی مي‌کند. نمل : ۸۹ مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ  هر که نيکی عرضه کند، [پاداشی] بهتر از آن برای اوست و نيکوکاران از هراس آن روز [=قيامت] در امان خواهند بود. ۱۰۱  ۱۰۱- به دو آية قبل نگاه کنيد. اينها همان استثنا هایی هستند که خدا خواسته در امنیّت باشند. نمل : ۹۰ وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ  و هر که بدی عرضه کند، سرافکنده به آتش در افتد، ۱۰۲ آيا جز آنچه يکسره مي‌کردند، جزا داده مي‌شوند.  __ ۱۰۲- کلمة «كُبَّتْ»، به غير از اين آيه، فقط يکبار ديگر در آيه ۲۲ سوره ملک (۶۷:۲۲) آمده است که از مقايسه آنها مي‌توان به مفهوم جمله «فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ» بهتر پی برد. نگاه کنيد:  أَفَمَنْ یَمْشِی مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ [آيا کسی که سر به زير راه مي‌رود، بهتر به مقصد مي‌رسد، يا آنکه راست‌قامت در راهی راست گام بر مي‌دارد؟] کسی که فقط جلوی پايش را مي‌بيند و دورنگری ندارد، تشبيه و تمثيلی نمادين از کسی است که به دو روزه دنيا دل بسته و نيم نگاهی هم به آخرت نمي‌کند. آنها همانطور در دنيا همه هوش و حواس و هدفشان [وجه و رویکردشان] سر به زير به سوی متاع زمينی بود، در آخرت نيز به خاطر همين وجوه [اهداف و رویکردها] سرافکنده به سوی دوزخ خواهند رفت. https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛