eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
680 ویدیو
611 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
1484201729_668138205.mp3
3.03M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و و و ، انسان را كور و كر و از شناخت صحيح، محروم می‌سازد 💠وَ حَسِبُوا أَلاَّ تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (۷۱/مائده) 🌱‏(يهوديان چون خود را برتر از مردم و اوليای خدا می‌پنداشتند) گمان كردند كيفر و آزمايشی (برايشان) نخواهد بود، پس (از ديدن حقايق) كور و (از شنيدن حقايق) كر شدند. سپس خداوند (لطف خويش را بر آنان باز گرداند و) توبه‌شان را پذيرفت. دگر بار بسياری از آنان (از ديدن و شنيدن آيات الهی) كور و كر شدند و خداوند به آنچه می‌كنند، بيناست. 🔹(حسبان )به معنای پندار است و(فتنه )به معنای امتحانی است که شخص بی خبر را مغرور سازد یامطلق شر و بلا (عمی )(کوری )در اینجا به معنای نداشتن چشم حق بین و تمیزندادن میان خیر و شر و (صمم )به معنای کری است و در اینجا مراد نشنیدن پند وموعظه و بی اعتنایی نسبت به نصیحت می باشد . 🔹این کوری و کری آنها معلول پندار غلط آنها بود که خیال می کردند امتحانی در کار نیست و این پندار هم خود معلول آن بود که اینها برای خود فضیلت وکرامت قائل بودند و می گفتند ما از شاخه های شجره یعقوب هستیم ، پس پسران خدا و دوستان اوئیم و به همین جهت عذابی برای ما نخواهد بود و به همین سبب کارشان به جایی رسید که دیگر نمی توانستند حق را ببینند و یا از شنیدن مطالب حق بر خوردار شوند ،سپس خداوند با نظر رحمت خود بسوی آنان بازگشت و آنها از کری و کوری بدر آمدند و اهل تقوی و حق شدند و مواعظانبیاء را شنیدند و حق را شناختند و فهمیدند که صرف اسماء و القاب باعث رستگاری و سعادت نمی شود ،اما باز بعد از مدتی بیشتر آنها دچار غفلت و کری و کوری از درک حقیقت شدند و خداوند بصیر است . 👈لذا هیچ چیز از نظر اوپنهان نمی ماند و نسبت به اعمال بندگانش آگاهی کامل دارد و هیچ چیز او را ازدرک حقیقت باز نمی دارد. 🔹آزمايش الهی عمومی است، هرگز از فتنه‌ها غافل نشويم. «حَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ» ‏ 🔹عقائد نبايد بر اساس حدس و گمان باشد. حَسِبُوا ... ‏ 🔹برای مدّتی در خط مستقيم بودن مهم نيست، مهم حسن عاقبت است. «ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا» «ثُمَّ عَمُوا» نشانه آن‌است كه بنی‌اسرائيل بعد از بازگشت لطف خداوند، تا مدّتی در خط صحيح بودند؛ ولی دوباره منحرف شدند. 🔹غرور و خودبرتربينی و گمان و وهم، انسان را كور و كر و از شناخت صحيح، محروم می‌سازد. وَ حَسِبُوا ... فَعَمُوا وَ صَمُّوا ‏ 🔹كسی توقّع نداشته باشد كه بی‌امتحان، به جايی برسد. «حَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ» ‏ 🔹لطف الهی تا حدّی است كه حتّی بدون عذرخواهی انسان، به سوی او سرازير می‌شود. «فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُمَّ تابَ اللَّهُ» ‏ 🔹خداوند مهربان است، ولی انسان‌ها لجوج‌اند. «تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا» ‏ 🔹كثرت رهرو نشانه‌ی حقّانيّت راه نيست. «ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ» ‏ 🔹ايمان به نظارت خداوند در زندگی انسان نقش مهمی دارد. «وَ اللَّهُ بَصِيرٌ» 📚تفسیر المیزان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️داشتن برخی امتيازات و امور استثنايی، دليل بر نيست 💠مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُـولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ 🌱مسيح فرزند مريم جز فرستاده‌اي [از سوي خدا] نيست كه پيش از او نيز رسولان [ديگري] گذشته‌اند، و مادرش [نيز] زني بسيار صادق بود، هر دو [بشر بودند و] غذا مي‌خوردند؛ ببين چگونه نشانه‌ها را براي آنها به روشني بيان مي‌كنيم، پس از آن [با وجود اين روشنگري‌ها] ببين چگونه واژگونه عمل مي‌كنند! 🔹صدق و صداقت راستي است، «صِدِّيق» صيغه مبالغه اين فعل، بسيار راستگو و بسيار راست کردار است. مؤمن واقعي کسي است که ميان قول و فعلش هيچ دوگانگي و تفاوت نباشد و به آنچه ايمان آورده کاملا عمل کند. اگر به انفاق و زکات، صدقه و صدقات گفته شده است، از اين روست که صداقتِ ايمان را با خرج کردن براي غير مي‌توان شناخت. صيغه مبالغه اين فعل [صِدّيق] فقط درباره پيامبران به کار برده شده است که ظاهر و باطن و حرف و عمل آنها کاملا يکي بوده است. 🔹مشركين ايراد مي‌گرفتند كه اين چه فرستادة خدايي است كه غذا مي‌خورد! و براي خريد نيازمندي‌هايش به بازار مي‌رود [فرقان 7 (25:7) ]؟ آنها انتظار داشتند خدا فرشته‌اي را براي هدايت آنان بفرستد، اما قرآن همين انتظار را به عنوان استدلالي براي اثبات بشر بودن پيامبران و بطلان توسل به آنها براي حوائج دنيايي استفاده كرده است [انبياء 8 (21:8) و فرقان 20 (25:20) ]. 🔹«اِفک» به گفتة اهل لغت، چيزي است که از حقيقتش برگردانده شده باشد. اين واژه نوعي واژگونگي در انديشه و عمل را نشان مي‌دهد. دروغ را نيز از اين جهت افک ناميده‌اند که واقعيت را وارونه مي‌کند. 🔹داشتن برخی امتيازات و امور استثنايی، دليل بر الوهيّت نيست. حضرت آدم هم بدون پدر و مادر بود و كسی او را خدا نپنداشت. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ» ‏ 🔹مريم، از اوليای خداست. قرآن از او تجليل می‌كند و او را «صدّيقه» می‌شمارد. ‏«أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ» ‏ 🔹مرگ، برای همه‌ی انبيا قطعی است. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ» بنابراين عيسی فناپذير است و خدا نيست. ‏ 🔹اگر عناد به ميان آيد، روشن‌ترين برهان‌ها و دلايل هم كارساز نخواهد بود. ‏كَيْفَ نُبَيِّنُ‌ ... أَنَّی يُؤْفَكُونَ‌ ‏ 🔹زن می‌تواند به بالاترين درجات معنوی برسد تا آنجا كه خداوند ثناگويش شود. «وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ» 🔹آشنايی با تاريخ گذشته وريشه‌يابی آن، برای آيندگان مفيد است. ثُمَّ انْظُرْ ... 📚تفسیر بازرگان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 1⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹فراز آیات ۱۵-۱۰ سوره حجر وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الأَوَّلِينَ {10} و به يقين پيش از تو [نيز] در گروههاى پيشينيان [پيامبرانى] فرستاديم {10} وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ {11} و هيچ پيامبرى برايشان نيامد جز آنكه او را به مسخره مى‏گرفتند {11} كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ {12} بدين گونه آن [استهزا یا عدم پذیرش پیام الهی] را در دل مجرمان راه مى‏دهيم {12} لاَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينَ {13} [كه] به او ايمان نمى‏آورند و راه [و رسم] پيشينيان پيوسته چنين بوده است {13} وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاء فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ {14} و اگر درى از آسمان بر آنان مى‏گشوديم كه همواره از آن بالا مى‏رفتند {14} لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ {15} قطعا مى‏گفتند در حقيقت ما چشم ‏بندى شده‏ايم بلكه ما مردمى هستيم كه افسون شده‏ايم {15} ♻️عصاره فراز آیات ۱۵-۱۰ : در امتهای قبل نیز رسولان را مسخره میکردند. همواره چنین بوده که قلوب مجرمین،پذیرای ایمان به معارف وحی نبوده است. برای اینها هم هر نشانه و معجزه ای بیاوری، تسلیم حقیقت نخواهند شد. نکات : -تکرار یستهزئون و مستهزیئن در سوره ۲ بار (در فراز دوم و اخر) ( در سوره های حجر،توبه،بقره و انعام ۲ بار کلمات و افعال این ریشه بکار رفته) -در آیه ۲۰۰ سوره شعرا نیز مفهوم مشابه آیه ۱۲ و ۱۳ بیان شده بود: کذلک سلکناه فی قلوب المجرمین. لا یومنون به حتی یروالعذاب الالیم. آقای سید کاظم فرهنگ https://zaya.io/cn2xb کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و 🔴قسمت سوم: 🟢حقوق حاکم و مردم در منطق نهج البلاغه، خدا حق یکطرفه برای کسی قرار نداده است. 📗منطق نهج‌البلاغه در باب و ‏بر این اساس است. اینک نمونه‏ هایى در همین زمینه در خطبه‏۲۰۷ مى‏فرماید: 🔸«فقد جعل الله لى علیکم حقاً بولایه امرکم و لکم علىّ من الحق مثل الذى لى علیکم…: خداوند براى من به موجب اینکه ولى امر و حکمران شما هستم، حقى بر شما قرار داده است 👈👈و براى شما نیز بر من همان اندازه حق است که از من بر شما. همانا حق براى گفتن، وسیعترین میدانها و براى عمل کردن و انصاف دادن، تنگترین میدانهاست. حق به سود کسى جریان نمى‏یابد مگر آنکه به زیان او نیز جارى مى‏گردد و حقى از دیگران بر عهده‏ اش ثابت مى‏شود، و بر زیان کسى جارى نمى‏شود و کسى را متعهد نمى‏کند مگر اینکه به سود او نیز جارى مى‏گردد و دیگران را درباره او متعهد مى‏کند. 🔻در این بیان همه سخن از خداست و و و تکلیف و وظیفه، اما نه به این شکل که خداوند به بعضى از افراد مردم فقط حق اعطاء فرموده است و آنها را تنها در برابر خود مسئول قرار داده است و برخى دیگر را از حقوق محروم کرده، آنان را در مقابل خودش و صاحبان حقوق، بى‏ حد و نهایت مسوول قرار داده باشد و در نتیجه و میان و بی مفهوم شود. 👈و هم در آن خطبه مى‏فرماید: «و لیس امرؤ و ان عظمت فى الحق منزلته و تقدّمت فى الدین فضیلته بفوق ان یعان على ما حمله الله من حقه، و لا امرؤ و ان صغرته النفوس و اقتحمته العیون بدون ان یعین على ذلک او یعان علیه: هیچ کس (هرچند مقام و منزلتى بزرگ و سابقه‏ اى درخشان در راه حق و خدمت ‏به دین داشته باشد) در مقامى بالاتر از همکارى و کمک به او در اداى وظایفش نمى‏باشد، 👈👈و هیچ کس هم (هر اندازه مردم او را کوچک بشمارند و چشمها او را خرد ببینند) در مقامى پایین‏تر از همکارى و کمک رساندن و کمک گرفتن نیست. 🔸و نیز در همان خطبه مى‏فرماید: «فلا تکلّمونى بما تکلم به الجبابره و لا تتحفظوا منى بما یتحفظ به عند اهل البادره…: با من آن سان که با و ستمگران سخن مى‏گویند، سخن نگویید، برایم به کار نبرید، آن ملاحظه‌کارى‏ها و موافقتهاى مصلحتى که در برابر مستبدان اظهار مى‏دارند، در برابر من اظهار مدارید، با من به سبک سازشکارى معاشرت نکنید، 👈👈گمان مبرید که اگر به حق سخنى به من گفته شود، بر من سنگین آید و یا از کسى بخواهم مرا و تعظیم کند، که هر کس شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت ‏بر او ناخوش و سنگین آید، عمل به حق و عدالت ‏بر او سنگین‏تر است؛ پس، از سخن حق یا نظر عادلانه خوددارى نکنید.» 🖌 شهيد مطهري مجموعه اثار ج 16 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ 🔸شكوۀ اندوه شديد و غم و غصه ام را فقط به خدا مى برم 📗سوره یوسف، آیه ۸۶ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 71 تا 82 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
4_5951614947472446944.mp3
1.64M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ در دین و کورکورانه ممنوع⛔️ 💠قل یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم غیر الحق و لا تتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل و اضلوا کثیرا و ضلواعن سواء السبیل (77/مائده) 🌱بگو ای اهل کتاب ،در دین خود غلو و زیاده روی به ناحق نکنید و از هوسهای پیشینیان که قبلاگمراه شدند و عده زیادی را هم گمراه کردند و از طریق میانه منحرف شدند،پیروی نکنید. 🔹(غلو)یعنی افراط و زیاده روی و تجاوز از حد و می فرماید:دین خدا را که امر به توحید می کند با زیاده روی خود منحرف نکنید و نگوییدالله خدای پدر است و مسیح یا عزیر پسر او هستند، ایجاد و تربیت هر دو به عهده خداست ، از هوا وهوسهای اقوام پیشین که بت پرست و مشرک بودند و هم خودشان گمراه بودند و هم بسیاری از مردم را گمراه کردند پیروی نکنید، چون همین عقیده به پدر و پسری در مورد خدا و پیامبرانش نتیجه همان افکار بت پرستان است و اینکه انسان هم خودش گمراه باشد و هم دیگران را گمراه کندگمراهی فوق گمراهی است . 🔹و از حضرت علی (ع ) منقول است که (ابتدای دین معرفت خداست و کمال معرفت او تصدیق به وجود اوست وکمال تصدیق به او یگانه دانستن اوست وکمال توحید و یگانگی او خالص شدن برای اوست و کمال اخلاص برای او نفی صفات از اوست ، چون هر صفتی شهادت می دهد که غیر از موصوف است و هرموصوفی شهادت می دهد که غیر صفت است پس هر کس خدا را به وصف جدای از ذات توصیف کند او را قرین دانسته و هر کس خدا را قرین بداند به دوئیت او حکم کرده و هرکه به دوئیت حکم کند، خدا را تجزیه کرده و دارای اجزاء دانسته و کسی که چنین کند نسبت به او جاهل شده است و هر کس به خداجاهل شد، البته او را قابل اشاره حسی هم می داند و کسی که چنین کند او رامحدود کرده است و هر کس خدا را محدود کند، او را معدود و قابل شمارش نموده است )،پس وحدت خدا وحدت عددی نیست و صفات او عین ذات اویند. 🔹در همه‌ی اديان، بايد مرزهای فكری و عقيدتی حفظ شود و درباره‌ی شخصيّت‌ها غلوّ ممنوع است. «يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا» ‏ 🔹غلوّ درباره‌ی رهبران الهی، غلوّ در دين است. (با توجّه به آيات قبل كه مسيح را خدا می‌دانستند) «لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ» ‏ 🔹اگر در دين خدا و نسبت به اوليای الهی غلوّ ممنوع است، درباره‌ی ديگران هم مبالغه روا نيست. لا تَغْلُوا ... غَيْرَ الْحَقِ‌ 🔹تقليد كوركورانه ممنوع است. «وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ» ‏ 🔹غلوّ، تنها درباره‌ی عيسی عليه السلام نبود؛ بعضی از يهود هم درباره‌ی «عُزَير» غلوّ كرده، او را پسر خدا می‌دانستند. «ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ» ‏ 🔹علوم و هنرهای باستانی ارزش دارد، ولی افكار و عقايد كهن نياكان كه بر اساس هوس‌هاست و پايه‌ای ندارد، بی ارزش است و نبايد پيروی نمود. ‏وَ لا تَتَّبِعُوا .... ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ‌ ‏ 🔹گمراهی مراحلی دارد: ابتدا انسان خود گمراه می‌شود، «ضَلُّوا» سپس ديگران را گمراه می‌كند، «أَضَلُّوا» و در نهايت برای هميشه از حق باز می‌مانند. 📚تفسیر المیزان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و ، سبب پذيرش سلطه كفّار است 💠وَ لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَ النَّبِيِّ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِياءَ وَ لكِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ (۸۱/مائده) 🌱‏و اگر به خداوند و پيامبر و آنچه بر او نازل شده ايمان می‌آوردند، هرگز آنان (كافران) را (سرپرست و) دوست خود نمی‌گرفتند، ولی بسياری از آنان فاسقند. 🔹ايمان آوردن اهل‌كتاب، چنان بعيد است كه به يك آرزو می‌ماند. وَ لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ‌ ... (كلمه‌ی‌ «لَوْ» در موردی به كاری می‌رود كه كار نشدنی باشد، مانند پيرمردی كه بگويد: اگر جوان می‌شدم!) ‏ 🔹كسی كه به خدا و پيامبر ايمان قلبی داشته باشد، حاضر نيست ولايت غير الهی را بپذيرد. لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ‌ ... مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِياءَ (راه رسيدن به استقلال واقعی و رهائی از سلطه‌ی كفّار، ايمان است)‌‌. 🔹‏«فسق» در زبان عربي، به پاره كردن پوسته محافظ گفته مي‌شود كه موجب «فساد» مي‌گردد. همچون پاره شدن پوست ميوه كه موجب نفوذ ميكروب و فساد و گنديدگي آن مي‌شود. پوستة انسان همان حريم و حدود شرعي و نظامات ايماني است. تقوا نيرويي است كه ما را به محافظت از حريم و حدود مدد مي‌رساند و فسق، پاره كردن آن و تجاوز از مرزهاي مجاز مي‌باشد. 🔹فسق و بی‌ايمانی، سبب پذيرش سلطه كفّار است. لَوْ كانُوا ... مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِياءَ. ‏ 🔹ايمان، با ولايت كفار سازگار نيست. سلطه‌پذير سازشكار، بی‌دين و فاسق است. لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ‌ ... وَ لكِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ‌. ‏ 🔹فسق، با ايمان در تعارض است. لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ‌ ... وَ لكِنَ‌ ... فاسِقُونَ‌. 📚تفسیر نور و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 2⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹پیام های آیات ۱۵-۱۰ سوره حجر از تفسیر نور ۱- توجّه به تاریخ ومشکلات دیگران،تحمّل مشکلات را بر انسان آسان می کند. «أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ» ۲- هیچ یک از انبیا،از مسخره شدن به دست کفّار،مصون نبوده اند. «ما یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ» (مبلّغ نباید با تمسخر مردم،دل سرد شود) ۳- استهزا،سیره و روش همیشگی کفّار،در برابر انبیا بوده است. «کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ» (حربه ی کسی که منطق ندارد،استهزا می باشد) ۴- جرم وگناه،انسان را از هدایت پذیری دور می کند. «قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ، لا یُؤْمِنُونَ بِهِ» ۵- تنها فهمیدن حق،برای پذیرفتن آن کافی نیست،زیرا ایمان آوردن نیاز به اراده و تواضع وخشوع دارد. نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ ... لا یُؤْمِنُونَ ۶- آسمان درهایی دارد که با اراده ی خداوند،بر هرکس که بخواهد باز می شود. «فَتَحْنا عَلَیْهِمْ باباً» ۷- لجاجت،مانع شناخت است و لجوج محسوسات را نیز انکار می کند. لَوْ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ باباً ... لَقالُوا إِنَّما سُکِّرَتْ أَبْصارُنا ۸- لجاجت،درد بی درمان و رو به گسترش است.او با دیدن هرگونه نشانه ای ابتدا می گوید؛چشم من سحر شده، «إِنَّما سُکِّرَتْ أَبْصارُنا» امّا بعد می گوید؛تمام وجودم سحر شده است. «بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ» کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و   🔴قسمت چهارم: در اسلام، توجه به حق الله، مانع ادای حق الناس نیست. ♦️ این حکمران است که محکوم توده است نه توده محکوم حکمران ⭕️اندیشه‏ اى خطرناک و گمراه‌کننده در قرون جدید میان بعضى از دانشمندان اروپایى پدید آمد که در گرایش گروهى به ماتریالیسم، سهم بسزایى دارد، و آن اینکه نوعى ارتباط تصنعى میان ایمان واعتقاد به خدا از یک طرف و توده مردم از طرف دیگر بر قرار شد. مسئولیت در برابر خدا مستلزم عدم مسئولیت در برابر خلق خدا فرض شد😔 و حق‌الله جانشین حق الناس گشت.😔 ایمان و اعتقاد به ذات احدیت ـ که جهان را به‏ «حق‏» و به ‏«عدل‏» بر پا ساخته است ـ به جاى اینکه زیربنا و پشتوانه اندیشه حقوق ذاتى و فطرى تلقى شود، ضد و مناقض آن شناخته شد و بالطبع حق حاکمیت ملى مساوى شد با بى‌خدایى. 👈از نظر اسلام، درست امر برعکس آن اندیشه است. در با آنکه این کتاب مقدس قبل از هر چیزى کتاب توحید و عرفان است و در سراسر آن سخن از خداست و همه جا نام خدا به چشم مى‏خورد، از توده مردم و موقع شایسته و ممتاز آنها در برابر و اینکه مقام واقعى حکمران و نگهبانى حقوق مردم است غفلت نشده، بلکه سخت ‏بدان توجه شده است. در منطق این کتاب شریف، امام و حکمران، امین و پاسبان حقوق مردم و در برابر آنهاست، از این دو (حکمران و مردم) اگر بناست ‏یکى براى دیگرى باشد، 👈👈این حکمران است که براى توده محکوم است نه توده محکوم براى حکمران. 🖍سعدى همین معنى را بیان کرده آنجا که گفته است: 👈گوسفند از براى چوپان نیست بلکه چوپان براى خدمت اوست👉 👈👈واژه ‏« ‏» علی‌رغم مفهوم منفورى که تدریجا در زبان فارسى به خود گرفته است، مفهومى زیبا و انسانى داشته است. استعمال کلمه‏ «راعى‏» را در مورد «حکمران‏» و کلمه ‏«رعیت‏» را در مورد «توده محکوم‏» 👈 اولین مرتبه در کلمات رسول اکرم(ص) و سپس به‌وفور در کلمات على(ع) مى‏بینیم. این لغت از ماده‏ «رعى‏» است که به معنى حفظ و است. به مردم از آن جهت کلمه‏ «رعیت‏» اطلاق شده است که عهده‏ دار و نگهبانى و مال و و آنهاست. حدیث جامعى از نظر مفهوم این کلمه وارد شده است، رسول اکرم(ص) فرمود: «کلّکم راع و کلکم مسؤول، فالامام راع و هو مسؤول و المراه راعیه على بیت زوجها و هى مسؤوله و العبد راع على مال سیده و هو مسؤول، الا فکلّکم راع و کلکم مسؤول: ♦️همانا هر کدام از شما نگهبان و مسئولید، امام و پیشوا نگهبان و مسئول مردم است، زن نگهبان و مسئول خانه شوهر خویش است، غلام نگهبان و مسئول مال آقاى خویش است. پس همه نگهبان و همه مسئولید.» ⭕️در سوره مبارکه النساء، آیه ۵۸ چنین مى‏خوانیم: «ان الله یأمرکم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حَکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل: خدا فرمان مى‏دهد که امانتها را به صاحبانشان برگردانید و در وقتى که میان مردم حکم مى‏کنید، به حکم کنید.» 🖌 طبرسى در مجمع‌البیان ذیل این آیه مى‏گوید: «در معنى این آیه چند قول است: یکى اینکه مقصود مطلق امانتهاست، اعم از الهى و غیر الهى، و اعم از مالى و غیر مالى، 👈دوم اینکه مخاطب حکمرانان‏اند. خداوند با تعبیر لزوم اداى امانت، حکمرانان را فرمان مى‏دهد که به قیام کنند.» 💫ادامه دارد 🖌 شهيد مطهري مجموعه اثار ج 16 کانالِ قرآن‌پویان  تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan  ┗━━🌹💠🌹━━┛
🍀 از حضرت زین العابدین🍀 بند ۶ 🍃🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاعْمُرْ قَلْبى ‏بِطاعَتِکَ، وَلا تُخْزِنى‏ بِمَعْصِیَتِک 🌸 َ ✅  خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و آباد کن دل مرا به اطاعت خود و به وسیله نافرمانیت رسوایم مکن 🌸🍃 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 83 تا 89 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan