eitaa logo
قران پویان
442 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
680 ویدیو
611 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ : ✅ امام حسین (ع) چه چیزی شد؟ 🛑قسمت اول : 🔶فرضیه ها و احتمالاتی که در این باره می توان مطرح کرد، می تواند در نگاه اول خیلی زیاد باشد. یکی اینطور فکر کند که این حادثه معلول «کفر» است و امام حسین قربانی «کفر و الحاد» است و یا معلول «نفاق و دورویی» است وامام حسین قربانی «نفاق» است و یا قربانی «ظلم و بیداد» و یا قربانی «جهل و نادانی» است ولی در بین همه این احتمالات آنچه که اینجا مطرح است ، این است که امام حسین(ع) قربانی است. این ماجرا از طرف کسانی که خود را ملحد و بی دین بدانند و یا به آیینی غیر از اسلام معتقد باشند(مثلا مسیحی یا یهودی باشند)، اتفاق نیفتاده است. برای اثبات فرضیه، باید بگردیم که آن نظام سیاسی که حاکم بوده است را شناسایی کنیم و به ببینیم که مؤلفه های چه مقدار بر این رژیم قابل انطباق است ♦️ می توانیم از کلام امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه استفاده کنیم که حضرت این روش و سیاست را تعریف کنیم که چگونه حکومت می کردند. 🔶حضرت در چند جای نهج البلاغه، این مساله را مطرح فرموده اند. یکی از آنها خطبه91 نهج البلاغه است. در آنجا این طور آمده است: «أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِی عَلَیْکُمْ فِتْنَةُ بَنِی أُمَیَّةَ» خطرناکترین فتنه، فتنه بنی امیه است. 🔹«فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْیَاءُ مُظْلِمَةٌ» این فتنه، هم فتنه کور است و هم فتنه تاریک. تاریکی به تنهایی، موجب این می شود که انسان بتواند یک جایی را تشخیص بدهد، اما هم کوری و هم تاریکی وقتی به هم ضمیمه شوند، خیلی راه یافتن دشوار می شود. ♦️ «عَمَّتْ خُطَّتُهَا وَ خُصَّتْ بَلِیَّتُهَا» این فتنه، فتنه ای است که آثار وحشتناکش بسیار فراگیر است و اینطور نیست که یک گروه های خاصی را در جامعه مورد هدف قرار دهد و به آنها آسیب برساند بلکه همه را تحت پوشش قرار می دهد. 👈 بلاء و مصیبت در این فتنه سراغ کسانی می آید که اندکی بصیرت و هوشیاری ندارند: «وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِیهَا» بلاء و مصیبت در این فتنه سراغ کسانی می آید که اندکی بصیرت و هوشیاری داشته باشند. هرکس بفهمد و ببیند، در معرض آسیب قرار دارد و هرکسی که چشمش را ببندد و هر سمت و سویی که آنها گفتند حرکت کند، جان سالم به در می برد. باید زبان ها بند باشد و چشم ها بسته باشد. 🔸«وأَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِیَ عنها» و هر کس که بنای خودش را بر کوری بگذارد و نبیند و اظهارنظری در مسائل نکند، البته مورد آسیب قرار نمی گیرد و زندگی می کند. 🌸🔶حضرت می فرمایند این قسم از افراد راحتند اما اگر کسی بخواهد چشمش را باز کند و ببیند، پدرش را در می آورند. بیچاره آن کسی است که می بیند، بیچاره آن کسی است که می فهمد، بیچاره آن کسی است که آنچه را که بقیه نمی بینند، او می تواند ببیند. آنکه نگاه نافذ دارد و می تواند حوادث را زودتر بفهمد و تجزیه و تحلیل کند، او با مشکل مواجه می شود، اما دیگران راحت زندگی می کنند. 👈خود این تعبیری که حضرت آورده است که در ، فهمیدن و دیدن و دانستن جرم است و مجازات دارد، این ویژگی یک رژیم استبدادی است. یکی از مؤلفه های مهم در رژیم های استبدادی همین است و بعد فضاء، فضایی است که دیگران دو راه بیشتر در مقابل خود ندارند یا باید از جریان حاکم، پیروی کنند و یا باید دنبال زندگی شخصی خودشان باشند و به مسائل شخصی خود بپردازند اما حضور در صحنه داشتن و در عین حال جور دیگر دیدن و فهمیدن ممنوع است. 🎤استاد سروش محلاتی 💫ادامه دارد @quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
✅ وقایع روز سال ۶۱ هجری در روز پنجم محرم‌الحرام سال ۶۱ هجرى قمرى عبيدالله بن زياد مردي را به ‏دنبال شبث بن ربعي فرستاد تا وي را به كربلا گسيل كند. شبث بن ربعي در آن روز خود را به بيماري زده بود و قصد داشت كه ‏ابن زياد او را از رفتن به كربلا معاف كند ولي عبيدالله بن زياد براي او پيغام فرستاد كه ‏مبادا از كساني باشي كه خداوند در قرآن فرموده است چون به مؤمنین رسند گويند از ‏ايمان آورندگانيم و هنگامی‌که به نزد ياران خود كه همان شیطان‌اند، روند اظهار دارند ما با ‏شماييم و مؤمنین را به سخره مي‌گيريم و به او خاطرنشان ساخت كه اگر بر فرمان ما ‏گردن مي‌نهي و در اطاعت مايي، در نزد ما بايد حاضر شوي.‏ شبث بن ربعي شبانگاه نزد عبيدالله آمد تا رنگ گونه او را نتواند به‌خوبی تشخيص دهد. ابن ‏زياد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: بايد به كربلا روي، پس شبث قبول كرد ‏و عبيدالله او را به همراه هزار سوار به‌سوی كربلا گسيل داشت.‏ پس عبيدالله بن زياد به شخصي به نام زحربن قيص با پانصد سوار مأموریت داد كه بر ‏جسر(پل) صداه ايستاده و از حركت كساني كه به عزم ياري امام حسين (ع) از كوفه خارج ‏مي‌شوند جلوگيري كند. فردي به نام عامر بن ابي سلامه كه عازم بود براي پيوستن به ‏امام (ع) از برابر زحربن قيس و سپاهيانش گذشت، زحربن قيس به او گفت: من از تصميم ‏تو آگاهم كه مي‌خواهي حسين را ياري كني بازگرد! ولي عامربن ابي سلامه به زحربن ‏قيس و سپاهش حمله‌ور شد و از ميان سپاهيان گذشت و كسي جرأت نكرد تا او را دنبال ‏كند. عامر خود را به كربلا رساند و به امام حسين (ع) ملحق شد تا به درجه رفيع شهادت ‏نائل آمد او از اصحاب امیرالمؤمنین علي بن ابيطالب (ع) بود كه چندين جنگ در ركاب آن ‏حضرت شمشير زده است. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
بارخدايا! مادام که زنده‌مان میداری ما را از گوش‌ها و دیدگان و نیرویمان بهره‌مندمان کن کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت @quranpuyan
📖 ؟ ✅ آداب سخن گفتن از منظر قران کریم 🔹سخن گفتن به و دور از خشونت با مساکین در سوره خدوند در خصوص پرداخت حق و چنین میفر ماید: وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا ﴿۲۶﴾ فولادوند: و حق خويشاوند را به او بده و مستمند و در راه‏م انده را [دستگيرى كن] و ولخرجى و اسراف مكن وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاء رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلًا مَّيْسُورًا ﴿۲۸﴾ مکارم: و هر گاه از آنها (يعني مستمندان) روي برتابي و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشي (تا گشايشي در كارت پديد آيد و به آنها كمك كني) با گفتار نرم و آميخته لطف با آنها سخن بگو در تفسیر المیزان در توضیح قول میسور چنین آمده است: 👌و اينكه فرمود: (فقل لهم قولا ميسورا) بدين معنى است كه با ايشان به نرمى حرف بزن، سخن درشت و خشن مگو و اين سفارش ‍ را در جائى ديگر به بيانى ديگر فرموده: (و امّا السّائل فلا تنهر). https://goo.gl/9Zt6Ax کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣5⃣ تدبر در سوره 🔹فراز آیات ۱۷۰-۱۴۹ فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ {149} پس از مشركان جويا شو آيا پروردگارت را دختران و آنان را پسران است {149} أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ {150} يا فرشتگان را مادينه آفريديم و آنان شاهد بودند {150} أَلَا إِنَّهُم مِّنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ {151} هشدار كه اينان از دروغ پردازى خود قطعا خواهند گفت {151} وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ {152} خدا فرزند آورده در حالى كه آنها قطعا دروغگويانند {152} أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِينَ {153} آيا [خدا] دختران را بر پسران برگزيده است {153} مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ {154} شما را چه شده چگونه داورى مىكنيد {154} أَفَلَا تَذَكَّرُونَ {155} آيا سر پند گرفتن نداريد {155} أَمْ لَكُمْ سُلْطَانٌ مُّبِينٌ {156} يا دليلى آشكار [در دست] داريد {156} فَأْتُوا بِكِتَابِكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ {157} پس اگر راست مىگوييد كتابتان را بياوريد {157} وَجَعَلُوا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ {158} و ميان خدا و جنها پيوندى انگاشتند و حال آنكه جنيان نيك دانستهاند كه [براى حساب پسدادن] خودشان احضار خواهند شد {158} سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ {159} خدا منزه است از توصیفاتی که (مشرکان) میکنند{159} إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ {160} به استثناى بندگان پاكدل خدا (که این توصیفات و باورهای باطل را راجع به خدا ندارند){160} فَإِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ {161} در حقيقتشما و آنچه [كه شما آن را] مىپرستيد {161} مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ {162} بر ضد او گمراهگر نيستيد {162} إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِيمِ {163} مگر كسى را كه به دوزخ رفتنى است {163} وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ {164} و هيچ يك از ما [فرشتگان] نيست مگر [اينكه] براى او [مقام و] مرتبهاى معين است (یعنی مختار و مستقل نیستیم){164} وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ {165} و در حقيقت ماييم كه [براى انجام فرمان خدا] صف بستهايم {165} وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ {166} و ماييم كه خود تسبيحگويانيم ( و خدا را از انچه که لایقش نیست و شما باو نسبت میدهید منزه می دانیم){166} وَإِنْ كَانُوا لَيَقُولُونَ {167} و [مشركان] به تاكيد مىگفتند {167} لَوْ أَنَّ عِندَنَا ذِكْرًا مِّنْ الْأَوَّلِينَ {168} اگر پند [نامها]ى از پيشينيان نزد ما بود {168} لَكُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ {169} قطعا از بندگان خالص خدا مىشديم {169} فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ {170} ولى [وقتى قرآن آمد] به آن كافر شدند و زودا كه بدانند {170} ♻️ عصاره فراز آیات ۱۷۰-۱۴۹ : منکران توحید باورهای اشتباه دیگری هم پیرامون ارتباط خدا با ملائکه و جنیان دارند اما حجت و دلیلی بر ادعاهای خود ندارند.و علیرغم ادعای هدایت در صورت برخورداری کتاب پیشینیان،وقتی قران از جانب خدا نازل شد ،آنرا منکر شدند. 🖌آقای سید کاظم فرهنگ https://v.ht/saffat کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐👌شما هم در یک صفحه از قرآن به همراه با ما همراه شوید 🌹🌹🌹بلطف خدا و استقبال مخاطبان عزیز از سالروز ميلاد فرخنده پيامبر اكرم ص، هر روز فایل صوتی قرائت قران يك صفحه از قران كريم را به همراه عکس متن عربی و ترجمه آن صفحه ، از ابتداي قران، در كانال ارسال نموده ایم. تاکنون سوره های : حمد _بقره _آل عمران _نساء _ مائده _ انعام _ اعراف _انفال _توبه _یونس _ هود _ یوسف _رعد_ ابراهیم _ حجر و نحل، به اتمام رسیده که جهت دسترسی به انها میتوانید از لینکهای زیر استفاده نمایید.👇 ✅ و به لطف پروردگار از امروز ، ، را شروع خواهیم نمود. 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: ✅ امام حسین (ع) چه چیزی شد؟ نظر بر این بودکه امام حسین (ع) قربانی است. 🛑قسمت دوم: ادامه معرفی از دیدگاه حضرت علی (ع) ♦️🔻فساد مالی و اقتصادی به دنبال این حاکمیت خواهد بود و بیت المال را به عنوان مال شخصی خود تلقی می کنند و بین خودشان دست به دست می گردانند. . 2- بندگان خدا را به بردگی می گیرند. 🔻🔺تخلف از احکام دینی در چنین حکومت هایی زیاد بوده است ولی امیرالمومنین(ع)، آن شاخصه های اصلی که باعث فساد می شود را بیان کرده اند. شاخصه اینکه حضرت می فرمایند من از این ناراحت هستم که دزدی و غارت بیت المال صورت می گیرد و شاخص دیگر اینکه انسان ارزش خود را از دست می دهد و احترامی برای انسان ها قائل نیستند. این احترام یک احترام تشریفاتی نیست که کسی که از در وارد می شود، جلوی پای او بایستند، این یک تعارف است. آیا ارزشی برای درک و فهم و ارزشی برای اظهارنظر او قائل هستند؟ یا اینکه آنها را هیچ می انگارند؟ 👌🔶این تصویری است که از دولت در کلام امیر المومنین(ع) است و واقعیت های زمان را می بیند و علاوه بر آنچه که می بیند، پیش بینی می کند که به کجا می انجامد. این قسمت اول بیان بنده بود که البته در این قسمت می توان به تاریخ رجوع کرد و شواهدی را از تاریخ استخراج کنیم که این چه رژیمی بود که حکومت می کرد و با چه مختصّاتی. ولی فکر می کنم که هیچ مورّخی نتواند مانند امیرالمومنین، این حقیقت را بازگو کند. دلیل اول اینکه امیرالمومنین(ع) شاهد و ناظر شکل گیری این رژیم است. 👈 و دلیل دوم اینکه آن لایه های پنهانی که مورّخین نمی بینند، آنها را می بیند مثلا «عباد الله خولا» را یک مورخ عادی اصلا حس نمی کند که وقتی شخصی، شخصیت خود را از دست می دهد و توسط حکام بنی امیه، انسان ها هویّتشان گرفته می شود. چیزی نیست که یک فرد عادی بتواند از آن سردر بیاورند حالاست که در جامعه ما یک جامعه شناس و یک روانشناس می تواند خوب تجزیه و تحلیل کند که در جامعه چه اتفاقی می افتد. استاد سروش محلاتی 💫ادامه دارد @quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
✅ وقایع روز سال ۶۱ هجری در روز ششم محرم‌الحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر ‏عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشت‌صد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد ‏بپيوندند. 👈در اين روز بود كه ابن زياد بر كوفه ديدباني گماشت تا مبادا كسي از ‏شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت ‏كه پيوسته اخبار را گزارش مي‌دادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و ‏موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به‌تدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ‏ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه ‏باشي و آنچه واقع مي‌شود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.‏ در روز ششم ماه محرم، فراس بن جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت ‏وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي ‏شبانه به كوفه بازگشت. در اين روز عمرو بن قرظه‌ي انصاري به كاروان كربلا پيوست او از ‏شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و ‏آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد. امام در گفتگوهايش با عمر سعد ‏او را براي مكالمه مي‌فرستاد و او جواب مي‌آورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره ‏قطع شد.‏ زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظه‌ي انصاري را به‌سوی عمر ‏سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي مي‌خواهد او را بين دو لشكر ‏ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.‏ امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا تقواي خدايي را كه به‌سوی او ‏بازمي‌گردي پيشه نمي‌سازي؟ آيا با من مي‌جنگي، درحالی‌که مي‌داني پسر چه ‏كسي هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر ‏است عمر سعد گفت مي‌ترسم خانه‌ام ويران شود امام فرمود من آن را مي‌سازم. عمر ‏سعد گفت: می‌ترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو ‏می‌دهم. عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آن‌ها مي‌ترسم امام ساكت شدند و جواب ‏او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالی‌که مي‌گفت: تو را چه شده است؟ ‏خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق ‏چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم جوهايش را ‏كفايت كند. همچنين در اين روز حبيب بن مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسول‌الله در اين نزديكي ‏طایفه‌ای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آن‌ها روم و ايشان را به‌سوی ‏تو دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام ‏اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آن‌ها رفت و آن‌ها را به ياري امام حسين ‌‏(ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير ‏راهنمايي مي‌كنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن ‏شما باشد.‏ در اين هنگام مردي از بنی اسد كه او را عبدالله بن بشر مي‌ناميدند بپا خاست و گفت: من ‏اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت مي‌كنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود ‏نفر مي‌رسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد عمر بن ‏سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با چهارصد سوار به‌سوی آن ‏گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار فرات راه را بر آن‌ها گرفتند درحالی‌که با امام فاصله چنداني نداشتند. 🔶طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، ‏حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را ‏برگران بگيرد.‏ هنگامی‌که طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب ‏پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن ‏سعد شبانه بر آن‌ها بتازد، حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام ‏حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را مهر لب او بر در این خانه نهادیم سلام صبحتون بخیر التماس دعا 🆔 @quranpuyan
📖 ؟ از قرآن وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا ۚ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ و هر آنچه به شما داده شده است، كالاى زندگى دنيا و زيور آن است، و[لى‌] آنچه پيش خداست بهتر و پايدارتر است؛ مگر نمى‌انديشيد؟ دنیا اهل دنیا را غرور اندر غرور است؛ و آخرت اهل آخرت را سرور اندر سرور است؛ و دوستی حق اهل معرفت را نور اندر نور. «(تذکرة الاولیا عطار) بایزید بسطامی ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 1⃣5⃣ تدبر در سوره فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنْ الْمُدْحَضِينَ {141} پس [سرنشينان] با هم قرعه انداختند و [يونس] از باختگان شد {141} فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ {142} [او را به دريا افكندند] و عنبرماهى او را بلعيد در حالى كه او ملامت کننده بود {142} 👈منظور از هو مليم چيست؟ یونس چه چيزي را ملامت ميكرده است؟ مليم: بضمّ ميم اسم فاعل است بمعني ملامت كننده اما يونس (عليه السلام ) وقتى خبردار شد كه آن عذابى كه خبر داده بود از ايشان برداشته شده ، و گويا متوجه نشده كه قوم او ايمان آورده و توبه كرده اند، لذا ديگر به سوى ايشان برنگشت در حالى كه از آنان خشمگين و ناراحت بود. همچنان پيش رفت ، در نتيجه ظاهر حالش حال كسى بود كه از خدا فرار مى كند و به عنوان قهر كردن از اينكه چرا خدا او را نزد اين مردم خوار كرد دور مى شود، و نيز در حالى مى رفت كه گمان مى كرد دست ما به او نمى رسد، پس سوار كشتى پر از جمعيت شد و رفت . در بين راه نهنگى بر سر راه كشتى آمد، چارهاى نديدند جز اينكه يك نفر را نزد آن بيندازند، تا سرگرم خوردن او شود و از سر راه كشتى به كنارى رود، به اين منظور قرعه انداختند و قرعه به نام يونس درآمد، او را در دريا انداختند، نهنگ او را بلعيد و كشتى نجات يافت . آنگاه خداى سبحان او را در شكم ماهى چند شبانه روز زنده نگه داشت ، و حفظ كرد يونس (عليه السلام ) فهميد كه اين جريان يك بلا و آزمايشى است كه خدا وى را بدان مبتلا كرده و اين مؤ اخذه اى است از خدا در برابر رفتارى كه او با قوم خود كرد، لذا از همان تاريكى شكم ماهى فريادش بلند شد به اينكه : ((لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين )). از تفسير المیزان https://v.ht/saffat کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: ✅ امام حسین (ع) چه چیزی شد؟ نظر بر این بودکه امام حسین (ع) قربانی است. 🛑قسمت سوم: در قسمت‌های قبل، بودن حکومت اموی، بررسی شد. اما بخش دومی که می خواهم خدمتتان عرض کنم، این است که در قصه کربلا به صورت خاص فجایعی اتفاق افتاده است و این فجایع به نام است و اصلا تابلوی دین وجود دارد و هیچ ابایی هم نداشتند که به نام دین این کار را انجام دهند، همان جنایات وحشتناکی که آنها انجام دادند. شنیده اید که وقتی صبح روز عاشورا، سپاهیان عمر سعد حمله را شروع کردند، رمز عملیاتشان این بود که «یا خیر الله ارکبی و بالجنة ابشری» ای سپاهیان خدا حمله را آغاز کنید، بهشت در انتظار شماست. از همان اول مفاهیم دینی را استخدام کردند و به کار گرفتند حال اینکه به چه دلیل؟ و آیا اعتقاد بود یا استفاده ابزاری می کردند؟ در ادامه عرض خواهم کرد. ♦️عجیب تر اینکه فکر نکنیم که همه اینها جنبه شکلی داشت و تظاهر بود و صورت سازی بود، خیر، بسیاری از این افراد با اعتقاد این کار را می کردند و معتقد بودند که خدمتی می کنند و کار خوبی می کنند چون روایتی از حضرت سجاد(ع) است که فرمودند: هیچ روزی مثل روز نیست. دلیلی که حضرت فرمودند: 🔶 «ازدلف الیه ثلاثون الف رجل یزعمون انهم من هذه الامه» یعنی سی هزار نفر مسلمان آنجا حضور پیدا کردند و «کل یتقربون الی الله عزوجل بدمه» و می خواستند با ریختن خون حسین بن علی به خدا نزدیک شوند. همانطور که انسان برای عبادت قصد قربت می کنند، سپاهیان عمر سعد هم با قصد قربت آمده بودند تا خون را بریزند و قصه فراتر از این بود که دین در ظاهر رنگ و لعاب این فاجعه را درست کند بلکه در عمق جان عده ای از افراد این اعتقاد نفوذ کرده بود. و اگر نگوییم در همه آنها، در بسیاری از آنها این اعتقاد وجود داشت. پس نقش را در اینجا نمی شود نادیده گرفت. 🔹یک جمله ای عمرو بن حجاج از سپاهیان عمر سعد دارد که روز عاشورا به میدان آمد و به کوفیان و دوستانش که به جنگ با حسین(ع) آمده بودند، این جمله را گفت که «لاترتابوا فی قتل من مرق عن الدین» پس جرم امام حسین هم این است که بی دین است و ما دین داریم و وظیفه داریم که این غده بی دینی را از بین ببریم و نابود کنیم. 🔶هرکجا که نیاز بود که از عالم دین استفاده کنند، شریح را می آوردند و از او استفاده می کردند. شریح از زمان خلیفه دوم، یک شخصیتی است که خیلی مورد احترام است و حتی موقعی که قدرت را به دست گرفتند و خواستند شریح را از قضاوت عزل کنند، خیلی از مردم سروصدایشان بلند شد و حمایت کردند و گفتند که شریح را نباید عزل کنید و تقریبا حدود هفتاد سال، منصب قضاوت را در کوفه به عهده داشت و خودش هم سن زیادی کرد و بالای صد سال عمرش بود. 🎤استاد سروش محلاتی 💫ادامه دارد @quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
✅ وقايع روز سال ۶۱هجری ۷ محرم - نامه عبيدالله بن زياد به عمر بن سعد مبني بر سختگيري بر امام حسين(ع) - سال ۶۱ هجري قمري پس از آن كه عمر بن سعد وارد كربلا گرديد، پيكي به نزد امام حسين(ع) فرستاد و از آن حضرت پرسش كرد، كه به چه منظوري به اين ديار روي آورده است و امام حسين(ع) در پاسخش فرمود: آمدن من به اين سرزمين به خاطر دعوت همشهري هاي شما بوده است، كه با ارسال هزاران نامه، مرا به سوي خود خواندند. هم اينك اگر از ادامه حركت من ناخرسنديد، من اصراري بر آن ندارم و حاضرم برگردم.👉 عمر بن سعد، پس از دريافت پاسخ امام حسين(ع)، دلگرم و به ايجاد و سازش اميدوار گرديد. از آن پس ميان امام حسين(ع) و عمر بن سعد، پيام هاي ديگري نيز مبادله و موجب فروكش كردن حساسيت هاي ابتدايي و كاستن خصومت طرفين شد. امّا عبيدالله بن زياد، عامل بن معاويه در كوفه، كه بر جريان كربلا و نحوه رفتار عمر بن سعد با امام حسين(ع) إشراف و نظارت داشت، حاضر به مصالحه و پايان ماجرا بدون خون ريزي نبود و تلاش مي كرد كه اين أمر را سخت تر و حادتر نمايد. بدين جهت، در هفتم محرم نامه اي براي عمر بن سعد نوشت و به وي دستور داد كه بر امام حسين(ع) سخت گيرد و ميان وي و آب حايل گردد و نگذارد كه آن حضرت و يارانش از رود فرات استفاده كنند، تا در فشار قرار گرفته و تسليم گردند. عمر بن سعد كه به خاطر دلبستگي به حكومت "ري" ، حاضر به انجام هر كاري شده بود، فرمان عبيدالله را بي درنگ به اجرا در آورد و عمرو بن حجّاج زبيدي را با پانصد سواره نظام، موكل آب فرات نمود، تا از دسترسي ياران امام حسين(ع)، به شريعه فرات جلوگيري نمايد. سپاهيان عمر بن سعد از روز هفتم محرم، با شدت تمام از آب فرات مراقبت كرده و مانع دستيابي ياران امام حسين(ع) به آن شدند. وليكن علي رغم سخت گيري و تلاش پي گير آنان، ياران امام حسين(ع) تا شب عاشورا از تاريكي شب استفاده كرده و خود را به رود فرات رسانيده و آب خيمه ها را تامين مي كردند. حضرت عباس بن علي(ع)، كه در دليري، غيرت و وفاداري، ضرب المثل دوستان و دشمنان بود، در آب رساني خيمه ها پيش گام و بسيار كوشا بود.(۱) نك: الارشاد (شيخ مفيد)، ص ۴۳۴؛ بحار الانوار (علامه مجلسي)، ج ۴۴، ص ۳۱۵ و ص ۳۸۹؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج۲، ص ۲۲۶ و منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج۱، ص ۳۳۵ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan