eitaa logo
قران پویان
438 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
659 ویدیو
602 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 ؟ زیبا از قرآن کریم خدایـــا !!! آنقـــدر به من ظرفیــت بــده که را که از روی بخشندگی ات به من دادی به پای لیاقت خودم ننویسم . . . که اگر چنین کنم نابود خواهم شد ⭐️🌕⭐️🌕 💐 قٰالَ إِنَّمٰا أُوتِيتُهُ عَلىٰ عِلْمٍ عِنْدِيَ (٧٨) قصص (قارون) : گفت جز این نیست که این( ثروت و مال انبوه) بر پایه دانشی گه نزد من است به من داده اند 🌻🌻🌻 🍁 فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ 81 قصص سپس ما ، او و خانه اش را در زمین فرو بردیم @hefzequranchannel http://yon.ir/1wbdo ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
چرا حج؟ بررسي احكام وفلسفه از نگاه مرحوم مهدي برگرفته از سخنراني وي در عيد ۱۳۳۸ قسمت ششم،آخرین قسمت در سوره بقره باز بعد از آيات جدال با اهل كتاب، پيش كشيدن ابراهيم و ساختمان خانه كعبه و بالاخره تغيير قبله از بيتالمقدس به مكه به اين آيه برميخوريم كه به امت اسلام به طور كلي مأموريت واسط شدن ميان خلق و خالق و شاهد و نمونه بودن بري مردم (و خوب معلوم است كه مردم ديگر منحصرًا مردم مسلمان يا عرب نيست بلكه مردم جهان است) داده ميشود، همان طور كه پيغمبر براي مسلمان‌ها شاهد و نمونه بوده است : «وَ كَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ اُمَّةً وَسَطًا(۶۷) لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً…»(۶۸) بالاخره خود سوره حج كه اختصاص بيشتر به اين فريضه دارد به اين آيه ختم ميگردد : «وَ جاهِدُوا فِي الله حَقَّ جِهادِه هُوَاجْتَبكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ اَبيكُمْ اِبْرهيمَ هُوَسَمَّا كُمُ الْمُسْلِمينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هذالِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ فَاَقيمُوا الصَّلوةَ وَاتُوا الزَّكوةَ وَاعْتَصِمُوا بِالله هُوَ مَوْليكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلي وَ نِعْمَ النَّصيرُ.»(۶۹) پس ملاحظه ميكنيد كه در سورهها و آيات متعدد قرآن مفهوم و منظورهايي (يا ايدهايي) چندي پيرامون اتحاد مثلث «ناس ، ابراهيم ، بيت» ديده ميشود كه متوجه و متمركز در فريضه حج بوده و بر مجموع آنها خورشيد توحيد پرتو افكن است: مقتضي موجود و مانع … نيز موجود خداي ابراهيم و محمد (ص) در مكان و زمان حج همه شرايط و لوازم را بري آنكه افراد و دستجات مردم در پناه امنيت به سادهترين صورت، با ديد وسيع بشري ، دور از آلودگي‌ها و امتيازات ، برادروار در صف مساوات دور هم بنشينند و آزادانه رفع مخالفت‌ها كنند هم به حقايق دين و سنت پيغمبر آشنا شوند و هم به وضع تجارت و اقتصاد بين اللملي سر و سامان بخشند(۷۰). پس اينك كه مقتضي از هر جهت موجود است چرا تفاهم و توحيد تأمين نشده است؟ در خانه كعبه تا آنجا كه مربوط به واضع و واگذارنده خانه است، مقتضي موجود و مانع مفقود بوده و هست ولي از ناحيه مردم هم آيا چنين بوده است؟ اولاً، آيا مسلمان‌ها منظور صاحب اصلي خانه را درك كردهاند و ميكنند؟ آن افق ديد وسيع همگاني و انساني قرآن ، آن سعه صدر و خلق عظيم نبوي كه «…كَافَّةً لِلنَّاسِ…»(۷۱) و «…رَحْمَةً لِلْعَالَمينَ.»(۷۲) است، آن آزادمنشي بشردوستانه و مساوات و عدالتخواهي و دورانديشي علي(ع) و بالاخره آن مأموريت جهاني كه به امت مسلمان داده شده و بايد توام با روح برتر از خصوصيات مذهبي و شريعتي و خالي از تنگيهي خودستائي و تعصبهي كوته نظرانه نژادي و فرقهي باشد، از صدر اسلام تاكنون در چند نفر ديده شده است؟ ثانياً، به طوري كه ميدانيم همان طوري كه قبل از اسلام خانه خدا داده مردم در زير كليد و تيول اشراف جاهليت قرار گرفته بود. بعد از رحلت حضرت رسول نيز خلافت اسلام و زعامت مسلمين از خانه نبوت و از محور امامت خارج گرديد. كساني كرسي ابراهيم(ع) و محمد(ص) را اشغال نموده خود را امام مردم و اميرالمؤمنين خواندند كه بيشتر مشمول جواب الهي «…لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ.»(۷۳) ميشدند. و تازه سختگيرها و پرهيزكارانشان اسلام را در رياستِ قريشي و سيادتِ عربي درك ميكردند نه در كسوتِ انساني و عظمتِ جهاني آن و در وحدتِ الهي. حد اعلي آنچه خلفا و مسلمان‌ها ميتوانستند بفهمند و بكنند، تشريفات عبادي و مناسك صوري حج بوده است. حتي رعايت حقوق و حريم به عمل نميآمد. خانه كعبه به دستور خلفا چندين بار محاصره و مورد خرابي و غارت و قتل عام گرديد. سلاطين عثماني تعصب‌هي مذهبي و سلب امنيت را تا آنجا رساندند كه چندين هزار زائر ايراني را در زمان شاه طهماسب ، لباس احرام به تن، از دم تيغ گذراندند! … امّا پس از آنكه استبدادِ ديني و دولتي آل عثمان سقوط كرد استعمارِ مسيحي اختيار خانه و اداره حج را به دست متعصبترين و جامدترين فرقههي اسلامي داد كه مذاهب چهارگانه اهل تسنن را هم قبول نداشت. ديديم كه چند سال قبل چه به سر آن حاجي بيچاره يزدي كه گرمي هوا و ازدحام جمعيت اختيار از حلقومش گرفته بود، آوردند! ادامه در پست بعدی 👇
استيفاي حقوق موروثي درست است كه آنجا خانه خدا يا مردم است ولي در هر حال دفاع از آن و از حقوق و مزايي اعطايي به عهده خود مردم است ، زيرا كه ميفرمايد: «…وَلَوْلا دَفْعُ الله النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ الله… »(۷۴) «… اِنَّ الله لايُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِاَنْفُسِهِمْ …»(۷۵) مردم مسلمان (و مردم دنيا) اول بايد بفهمند كه يك خانه موروثي دارند كه بري خاطر آنهاست، آزاد شده از قيد مالك‌ها و مُلُوك، جهت مراجعه ، اجتماع ، قيام و توحيد، و پس از آن در مقام استيفي چنين حق و ايفي چنان نقش و وظيفه بر آيند. چه مانعي دارد (و چقدر لازم است) كه انتظامات و اداره مكه، لااقل در موسم حج، دراختيار يك هيئت برادري بينالمللي اسلامي (فعلا تا نوبت بين المللي جهاني آن برسد) كه منتخب و با صلاحيت باشد قرار گيرد؟ امتي كه مأموريت و سرنوشتش خروج بري خير و خدمت بر مردم جهان است به اين ترتيب نشان دهد كه شايستگي اداره امنيت و آزادي را به طور نمونه در مكان و زمان محدود حج دارد. و اگر ندارد با چنين تصميم و تمرين دارا شود. سلاح صلح چه وقت سطح فكرها بالا خواهد آمد و چنين منطق و منظورهايي عملي خواهد شد؟ تازه، به فرض كه روح حج در قالب ابراهيمي آن فهميده و اجرا گرديد، بالاخره چه وقت صلح جهاني و وحدت انساني درست خواهد شد؟… طبيعي است كه تا آدم‌ها و طرز تلقيشان از يكديگر و از زندگي عوض نشود و تا ريشه ی دوگانگي و دشمني از بيخ دل‌ها و دِماغ‌ها بريده نشود، تا دنيا دنياست همين آش است و همين كاسه. آري، ايمان عمل ميكند و عمل انسان را ميسازد. ايمان منشأ عمل و انسانيت است. هر قدر مبني ايمان بلندتر و محكم‌تر باشد، به همان قرار آثار آن عاليتر و قويتر ميشود. «رنه مائو» تآتر را ستايش ميكند و آن را فوق اختلاف‌ها و مرزها ميبيند، ضمناً تماشاچيان تآتر را در هر جا كه باشند تشكيل دهندگان جامعه مشتركي ميشناسد كه به دنبال روح گمشده خويش هستند و چون آن را بيابند ديگر از ياد نخواهند برد ، به اين ترتيب تآتر وسيله نيرومندي بري تفاهم افراد و تشكيل جامعه مشترك و ابقي روح عالي واحدي است كه به آن نيازمنديم و چون بيابيم بايد نگاهش بداريم. بنده ميپرسم آيا خدا، خدايي كه ما را آفريده است ، ارزش و اثرش كمتر از تآتر است كه آفريده خودمان است؟ بشر مخلوق خود را بستايد بهتر است يا كسي را كه مافوق او و در اعلي مرتبه كمال و صفاست و معذلك از هركس به او نزديك‌تر است ؟ ! دوست نزديك‌تر از من به‌من است وين عجبتركه من از وي دورم چه‌كنم با كه توان‌گفت كه دوست در كـنـار مـن و مـن مهـجــورم با پرستش خدا و ستايش دسته جمعي او در «خانه مردم» مسلماً جامعه مشترك واقعي بشر زودتر و بهتر تشكيل خواهد شد و تنها با تشكيل چنين جامعهي صلح و سعادت تأمين خواهد گشت. پايان http://yon.ir/oNlaC ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
سيد كاظم فرهنگ: 🌹🌹امروز کانال قرآن پویان ،قدم به سال حیات خود گذاشت🌹🌹 سال ۱۳۹۴ در این روز مبارک و فرخنده با توکل بر خدا و پشتوانه دوستان گروه تلگرامی قرآن پویان اقدام به تشکیل کانال کردیم. در این سه سال سعی ما بر این بود تا باارایه تفاسیری دقیق و عقل گرایانه از قرآن و ارایه مطالب معتبر و مستند دینی، بتوانیم ضمن پاسخگویی به برخی شبهات و پرسشهای موجود در فضای کنونی جامعه انس مخاطبان خود با قران را بیشتر نموده و با فهم قران،در مسیر عمل به آن پیش رویم. از همه شما همراهان مخصوصا دوستانی که با نظرات و پیشنهادات خود ،ما را دلگرمی بخشیدند،تشکر می کنیم. نظرات کاربران مختلف پیرامون کانال را در لینک زیر مطالعه نمایید http://quranpuyan.com/yaf_postst2667_khnl-qrn-pwyn-dr-tlgrm-Telegram-me-quranpuyan.aspx
♦️ اثبات ولایت امیرالمومنین علی (ع) و دیگر ائمه اطهار تنها با یک آیه قرآن ! ♦️ بسیاری از ما فکر می کنیم اثبات ولایت امیرالمومنین علی (ع) و سایر ائمه اطهار عملی بسیار دشوار است که نیاز به بررسی ده ها کتب شیعی و سنی همراه با نفی و اثبات روایات و قیل و قال هاست. اما جالب است که بدانیم تنها با استناد به آیه ۳۲ سوره فاطر می توان وجود وارثان معصوم پیامبر اکرم (ص) را اثبات نمود. و جالبتر این است که به این آیه توجه نمی شود و برای اثبات وراثت و خلافت ائمه به این آیه استدلال نمی کنند. حضرت آیت الله صادقی تهرانی تنها با همین آیه صد خانوار از آل سعود در عربستان و برخی از علمای اهل سنت ترکیه را شیعه نمود. در مقاله ای که پیش روی شماست بحثی عمیق و دقیق حول همین آیه می باشد که وجود وارثان معصوم پیامبر اکرم (ص) را تنها با یک آیه از قرآن مبین اثبات می شود. 〽️ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ (فاطر : ۳۲) http://l1l.ir/1r3y 📌 نام مقاله : قرآن منشور وحدت اسلامی 🖊 مولف : آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی 📑 تعداد صفحات : ۲۴ صفحه 💠 لینک عضویت در کانال رسولان : https://t.me/joinchat/AAAAAD___tiI83KydOQmKA
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره پانصدو نوزده تفسیر سوره قسمت دوم از جلد پنجم کتاب ✅تعبیر «فَرق» در قرآن مقصود از این كه «در این شب تفریق می شود» چیست؟ كلمه ی «فَرق» همین چیزی است كه ما می گوییم «تفریق» ؛ یعنی دو چیز را كه اول با هم هستند وقتی از یكدیگر تجزیه كنند و تفصیل بدهند، این را می گویند «فرق» ؛ نقطه ی مقابل «جمع» است. اشیاء به هم پیوسته را از یكدیگر جدا كردن «فرق» است. این، هم در امور عینی و هم در امور ذهنی و فكری درست است. اگر شما یك مطلب علمی را كاملاً تجزیه كنید و بشكافید این هم باز خودش « » و « » و «تفصیل» است؛ و [مفهوم ] «تفصیل» در خود قرآن هم آمده. قرآن كریم می فرماید: «وَ اِنْ مِنْ شَیْ ءٍ اِلّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ مانُنَزِّلُهُ اِلّا بِقَدَرٍ مَعْلومٍ» هیچ چیزی نیست (با یك لحن قاطع استثناناپذیری) مگر آنكه خزائن آن در دست ماست و ما آن را به اندازه ی معین و معلوم و حساب شده فرو می فرستیم. در این قرآن همه چیز فرود آمده، از آسمان فرود آمده، حتی زمین هم از آسمان فرود آمده، حتی این آسمان هم از آسمان فرود آمده؛ نه فقط زمین فرود آمده از آسمان، آسمان هم فرود آمده از آسمان، خاك و آب و باد و هوا و آتش و هر چه كه شما در نظر بگیرید امر فرود آمدنی است؛ یعنی هر چیزی در نزد پروردگار حقیقتی و بلكه حقایقی دارد و خلقتش در این عالم در واقع تنزل و نزول آن حقیقت است، یا به تعبیر دیگر مثل این است كه سایه ی آن حقیقت در این عالم اسمش می شود «امر مادی» ، «امر زمانی» ، «امر مكانی» . میرفندرسكی قصیده ی بسیار عالی حكیمانه ی عارفانه ای دارد كه از شاهكارهای ادبیات فارسی است (ادبیات به معنی اعم را عرض می كنم، یعنی ادبیاتی كه شامل معنی و است) . این قصیده شرح شده است؛ قصیده ای است كه یك حكیم گفته نه یك شاعری كه فقط می توانسته الفاظ را سر هم كند؛ می گوید: ✨چرخ با این اختران، نغز و خوش و زیباستی صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی✨ 👈مقصود از «بالا» این آسمان نیست، خود آسمان هم دراین منطق باز آن زیرین است؛ آن یك آسمان فوق آسمان است. 🌸صورت زیرین اگر با نردبان معرفت بر رود بالا همان با اصل خود یكتاستی🌸 👈این همان معنا و مفهوم «نزول» را بیان می كند كه هر چیزی، حتی خود زمین، حتی آسمان از آسمان دیگر نازل شده؛ اما معنی این «نزول» این نیست كه این [شی ء] با همین شكل، با همین خصوصیت، با همین قدْر و با همین حد در یك جای دیگر بوده، آن را از آنجا برداشته اند آورده اند اینجا؛ مثل اینكه این آدم در یك جایی بوده، او را از آنجا برداشته اند، به یك وسیله ای- مثلاً با هواپیما- آورده اند اینجا گذاشته اند. نه، این «نزول» همین چیزی است كه در اینجا قرآن از آن تعبیر به «فرق» می كند (فِیها یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ ) ، تفصیل و تجزیه است، فرق و جدایی است. https://telegram.me/quranpuyan
#دعاهای_روزانه 💫اَللّهُمَّ وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلاً 💫پروردگارا ! بوسیله او زمین را از عدل و داد پر کن کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت @quranpuyan
با سلام به مخاطبان گرامی 👈👈در برنامه جدید کانال،هر هفته به تدبر و تفسیر یک سوره از قرآن به ترتیب نزول ،اختصاص دارد در هفته های قبل،سوره های مرحله اول و مرحله دوم ،ارایه شد انشالله از هفته جدید سوره های مرحله سوم ،با سوره آغاز خواهد شد.
هِنگـام صُبـوح آمَـد ای هـَم نَفسـان خیـزیـد یاران مُوافِق را از خواب بَرانگیـزیـد... #عطار روزتان زیبا و پرنشاط @quranpuyan
📖 آیات وجملات دینی 🍃🌸خداونددرآیه ی(108)سوره ی مبارکه ی انعام مومنان را به رعایت حتی درقبال کسانی که خدا را نمی پرستند امر میکند. 💢وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَسُبُّوا اللَّـهَ عَدْوًا بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ ۗ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَ‌بِّهِم مَّرْ‌جِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ 🍃🌸آیتی : چيزهايى را كه آنان به جاى اللّه مى‌خوانند، دشنام مدهيد كه آنان نيز بى‌هيچ دانشى، از روى كينه‌توزى به اللّه دشنام دهند. اينچنين عمل هر قومى را در چشمشان آراسته‌ايم. پس بازگشت همگان به پروردگارشان است و او همه را از كارهايى كه كرده‌اند آگاه مى‌سازد http://yon.ir/nb0G7 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول و در سوره : تفسير هاي مختلف در معناو مفهوم سوگندهاي ابتداي سوره نازعات 👈سه دسته نظر كلي راجع به سوگندهاي سوره نازعات بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ {۱} وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا [٧٩:١] سوگند به فرشتگانی که (جان مجرمان را بشدّت از بدنهایشان) برمی‌کشند، {۲} وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا [٧٩:٢] و فرشتگانی که (روح مؤمنان) را با مدارا و نشاط جدا می‌سازند، {۳} وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا [٧٩:٣] و سوگند به فرشتگانی که (در اجرای فرمان الهی) با سرعت حرکت می‌کنند، {۴} فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا [٧٩:٤] و سپس بر یکدیگر سبقت می‌گیرند، {۵} فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا [٧٩:٥] و آنها که امور را تدبیر می‌کنند! {۶} يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ [٧٩:٦] آن روز که زلزله‌های وحشتناک همه چیز را به لرزه درمی‌آورد، اين سوگندهاى پنجگانه كه در ابتدا در هاله اى از ابهام فرو رفته ، ابهامى كه انگيزه انديشه بيشتر و عميقتر ، و سبب جولان ذهن و فكر و دقت و بررسى است اشاره به چه كسان ، يا چه چيزهائى است ؟ مفسران درباره آن بسيار سخن گفته اند ، و تفسيرهاى فراوانى دارند كه عمدتا بر سه محور دور مى زند: ۱- منظور از اين سوگندها فرشتگانى است كه مامور قبض ارواح كفار و مجرمانند كه آنها را به شدت از بدنهايشان بر مى كشند ، ارواحى كه هرگز حاضر به تسليم در برابر حق نبودند. و فرشتگانى كه مامور قبض ارواح مؤمنانند كه با مدارا و نرمش و نشاط آنها را جدا مى سازند. و فرشتگانى كه در اجراى فرمان الهى با سرعت حركت مى كنند. سپس بر يكديگر پيشى مى گيرند. و سرانجام امور جهان را به فرمان او تدبير مى كنند. ۲ -اين سوگندها اشاره به ستارگان آسمان است كه پيوسته از افقى كنده مى شوند و به افق ديگرى رهسپار مى گردند. گروهى آرام حركت مى كنند ، و گروهى به سرعت راه مى سپرند. و در اقيانوس عالم بالا شناورند. و بر يكديگر پيشى مى گيرند. و سرانجام با تاثيراتى كه اين كواكب دارند ( تاثيراتى همچون تاثير نور آفتاب و ماه در كره زمين ) امور جهان را به فرمان خدا تدبير مى كنند. ۳ -منظور جنگجويان يا اسبهاى مجاهدان راه خدا است كه از خانه ها و وطنهاى خود به شدت بر كنده مى شوند. سپس با نشاط و نرمى راه ميدان نبرد را پيش مى گيرند. و بر يكديگر سبقت مى گيرند. و امور جنگ را تدبير و اداره مى كنند. گاه بعضى از مفسران اين تفسيرها را به هم آميخته ، قسمتى از سوگندهاى پنجگانه را از يك تفسير ، و قسمت ديگر را از تفسير ديگر گرفته اند ، ولى اصول همان تفسيرهاى سه گانه فوق است . البته ميان اين تفسيرها تضادى وجود ندارد ، و ممكن است آيات فوق اشاره به همه اينها باشد ، ولى در مجموع تفسير اول با توجه به نكاتى كه ذيلا گفته مى شود از همه مناسبتر است : نخست تناسب با روز قيامت است كه سوره در مجموع ناظر به آن مى باشد و ديگر تناسب با آيات مشابه آن در آغاز سوره مرسلات است. از http://yon.ir/Qp336 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✴️اصول و مباني حكومت اسلامي در قرآن آشنایی با مبانی نظرات اجتماعی امام خمینی ✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸 سوال👇👇 ✅علت تفاوت ،قبل و بعد از انقلاب چه بود؟ قسمت آخر امام می فرمودند که اقتضائات حکومت در این کشور و در این زمان چیست؟ مرحوم آقای قدیری، یک سؤالی از حضرت امام یا یک اشکالی به حضرت امام در مسأله شطرنج مطرح کردند که حالا چه آلت قمار باشد، چه نباشد، بر اساس روایات باید ما حکم به حرمتش کنیم و چرا شما در فرض اینکه آلت قمار نباشد و از آلت قمار بودن خارج شده باشد، چرا در این فرض گفتید که مانعی ندارد و امام برای او توضیح دادند و توضیح امام دو قسمت دارد. یکی اینکه روایت را درست فهمیدی یا نفهمیدی. آن بحث طلبگی است. ولی قسمت دیگر که مهمتر است، یک نقد کلی به نوع استلال ایشان است. امام فرمودند: «قبل از پرداختن به دو مورد سؤال و جواب، اینجانب لازم است از برداشت جنابعالی از اخبار و احکام الهی اظهار تأسف کنم. بنا بر نوشتۀ جنابعالی زکات تنها برای مصارف فقرا و سایر اموری است که ذکرش رفته است... در سبق و رمایه ...» دوباره امام شروع کردند به همان روش و تالی فاسدها را مطرح کردند که لازمة کلام شما که حکم رفته روی همان ابزار و ادوات بازی، ولو در طول زمان به لحاظ ماهوی موضوع تغییر پیدا کند، ولی به لحاظ شکلی ما باید حکم را نگه داریم. اگر این جوری باشد که ما احکام را روی همین ظواهر خودش حفظ کنیم ولو به لحاظ ماهوی تغییر پیدا بکند. حالا یک به یک پس از دیگری ایشان مدام نقض می کنند ونقض می کنند و آخرش این می شود که: «و بالجمله آنگونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید بکلی باید از بین برود و مردم کوخ نشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند.»😞😞(صحیفه امام، ج21، ص150). امام لوازم عینی آن اجتهاد را می شمرند. با این لوازم کار دارند که این اجتهاد زندگی سوز است نه زندگی ساز. یکی از تفاوت هایی که وجود دارد، این است که فقه قبل از فرق کرد ولی نه در مراجعه به ادله، که مثلا قبلاً مقبوله عمر بن حنظله معتبر بود، حالا چون انقلاب شده دیگر مقبوله مردوده شده!! نه! آیات و روایات همه سر جای خودش هست و درست است. فرقش این است که ما قبل از انقلاب، فقط به همین ادله مراجعه می کردیم، در حجره می نشستیم، اجتهاد و می کردیم، می دادیم، تمام می شد. حالا باید آنچه را که استنباط کردیم چون حکومت در اختیار ماست و می خواهیم به اجرا بگذاریم، ببینیم قابلیت برای اجرا دارد و یا قابلیت برای اجرا ندارد. آن فقه قبل از انقلاب فقط فقه تئوری و فقط مدرسه بود همین و بس. و اگر ما در فضای قبل از انقلاب مانده بودیم، هرگز این فقه تکان نمی خورد. و چه بسا همیشه همان فتواها را تکرار می کردیم که گاه اصلا قابلیت اجرا نداشت. هزار سال دیگر هم که بود همان بود. چرا تغییر پیدا کند؟ اجتهاد و استنباط روی مبانی و ادله صورت گرفته، کجایش اشکال دارد؟ انقلاب یک شوک وارد کرد که این حرف هایی که در کتاب ها نوشته شده، قابلیت اجرا دارد یا ندارد؟ 🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✴️✴️ بازخوانی خطبه پیامبر در قسمت دوم بخش اول. غدیر خم در منابع اقدم اهل سنت از منابع معتبر اقدم اهل سنت ده کتاب انتخاب شده است. سال وفات نویسندگان این کتابها همگی قبل از ۳۰۳ است، یعنی مولفان این کتابها در قرون دوم و سوم میزیستهاند. سه کتاب اصلی سیره و تاریخ، هفت کتاب اصلی حدیث از جمله صحاح ستة. عناوین این ده کتاب به شرح زیر است: صحیح بخاری، مسند احمد بن حنبل ،سیره ابن هشام ،سیره ابن إسحاق، انساب الأشراف بلاذری، سنن ترمذی ،سنن ابن ماجه، سنن ابی داود، صحیح مسلم، سنن کبرای نسائی . پرسش اصلی این است: در کدامیک از این ده کتاب اشارهای به واقعه غدیر خم شده و چه مقدار از خطبه رسول خدا (ص) در آن نقل شده است؟ از این ده کتاب معتبر اقدم، در چهار کتاب کمترین اشارهای به واقعه غدیر خم ب هچشم نمیخورد: سیره ابن اسحاق، سیره ابن هشام، صحیح بخاری و سنن ابی داود. این چهار کتاب که دو سیره اصلی و دو کتاب از صحاح ستة را در برمیگیرد واقعه غدیر خم را چیزی مهمی نیافتهاند تا نقل کنند! گویی پیامبر (ص) هرگز در حجة الوداع در برابر چند ده هزار مرد و زن مسلمان خطبهای نخوانده است. البته در سنن ابی داوود یک اشاره بسیار بسیار مجمل آمده که آنرا هم نقل خواهم کرد. اما حداقل در شش کتاب دیگر اقدم اهل سنت اسمی از غدیر خم و عبارات مختصری از خطبه پیامبر (ص) درباره ولایت علی بن ابی طالب (ع) قابل مشاهده است. این کتابها به ترتیب تاریخ وفات نویسندگانشان عبارتند از: مسند احمد بن حنبل، صحیح مسلم، سنن ابن ماجه، سنن ترمذی،انساب الاشراف وسنن کبرایی نسائی. این شش کتاب عبارتند از چهار کتاب از صحاح ستة، یکی از معتبرترین کتب تاریخ و یک مجموعه حدیث اقدم از صحاح سته. بوده اند، یعنی در کتب معتبر قرن سوم اهل سنت به واقعه غدیر خم و خطبه پیامبر در آن روز صریحا اعتراف شده است. برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه 💫اِلهى فَكُنْ عَلَيْنا بِالْفَضْلِ جَواداً، وَ بِالْخَيْرِ عَوَّاداً ✨خدایا تو بر ما به فضل خويش بخشنده باش، و به نيكويى بازگردنده! https://telegram.me/quranpuyan
📖 ؟ فردمسلمان درقرآن کریم 🌺🍃تاكيد متعدد قران به و توافق بين همسران: بهتر است 🌸🍃علاوه بر ايه 35 سوره نسا كه به ايجاد و سازش بين همسران توصيه كرده بود،در همان سوره،ايه 128 پس از بيان ترس زنان از نشوز مردان ،مجددا به خير بودن و سازش تاكيد ميكند. 🌺🍃وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا128 سوره نسا 🌸🍃و اگر زنى از شوهر خويش بيم ناسازگارى يا رويگردانى داشته باشد بر آن دو گناهى نيست كه از راه با يكديگر به آشتى گرايند كه سازش بهتر است و[لى] بخل [و بى گذشت بودن] در نفوس حضور [و غلبه] دارد و اگر نيكى كنيد و پرهيزگارى پيشه نماييد قطعا خدا به آنچه انجام مى دهيد آگاه است (۱۲۸) http://yon.ir/5pvmN ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول تفسير شهيد مطهري از سوگندهاي سوره در جلد يازدهم كتاب آشنايي با قرآن مقصود از «نازعات» چیست؟ نازع از ماده «نَزْع» و «نزوع» هر دو آمده است، چون در زبان عربی هم نزوع داریم و هم نزع. نزع، كندن را می گویند، به شدت چیزی را [جدا كردن. ] مثل اینكه چیزی به چیزی چسبیده باشد بعد شما با فشار آن را بكَنید. الآن هم در اصطلاح عرفی و عوامانه خودمان حالت احتضار را حالت نزع می گویند. سعدی هم می گوید: «پیرمردی به نزع می نالید. » حالِ جان كندن را حالت نزع می گویند. ولی نزوع، بر عكس، روی آوردن است، نه روی آوردنِ به زور، بلكه روی آوردنِ به میل. مثلاً گرایش به یك طرف را در زبان عرب نزوع می گویند. كلمه غَرْقا همان مفهوم قوّت و شدت را می دهد. اینجا اگر ما نازعات را از ماده نزع بگیریم- كه بعضی از مفسرین گرفته اند- معنای آیه این است كه: سوگند به آن نزع كنندگانْ به شدت. گفته اند اینجا مقصود حالت موت انسان است، البته انسان كافر، انسان غیر مؤمن. آن حالتی كه برای تحویل گرفتن او می آیند و آن حالت جدا شدن روح از بدن آنچنان سخت و شدید است كه مثل این است كه بخواهند دو شیئی را كه به شدت به هم چسبیده اند به زور از یكدیگر جدا كنند. این همان سختی جان كندن غیرمؤمن یا كافر است چون او رویش به طرف دنیاست و به دنیا و مادیات چسبیده به تمام معنا. وقتی می خواهند این به دنیا چسبیده را از دنیا بیرون ببرند، خدا می داند كه چه شدتی دارد! بر عكس، وَ اَلنّاشِطاتِ نَشْطاً. ملائكه ای و فرشتگانی كه به آسانی و به رفق با خود می برند. گفته اند این آیه ناظر است [به گروهی دیگر از ملائكه. ] اینها هم گروهی از ملائكه هستند كه مأمور قبض ارواحند ولی اینها مأمور قبض ارواح مؤمنین هستند. «وَ النّاشِطاتِ نَشْطا» یعنی این روحها در حالی هستند كه با نشاط و با آرامش و با میل خودشان حركت می كنند و می روند. معلوم است كه چنین افرادی: وَ اَلسّابِحاتِ سَبْحاًبعد شناوری می كنند، شنا می كنند، حركت تند می كنند حركت كردنی. همین قدر كه از اینجا رها و آزاد شدند، به جهانی پا می گذارند بسی وسیع تر و فسیح تر كه برای ما قابل تصور نیست. ما نمی دانیم پرواز كردن و شنا كردن (به تعبیر قرآن) در آن عالم چگونه است. ما پرواز در اینجا را دیده ایم. به ما گفته اند جناب جعفر طیّار بعد از آنكه در جهاد موته دو دستش در راه خدا بریده و شهید شد خدای متعال به او دو بال داد كه در آن دنیا پرواز می كند فَالسّابِقاتِ سَبْقا پس آنها كه از یكدیگر سبقت می گیرند، بر یكدیگر پیشی می گیرند. آن روحهایی كه این می خواهد از آن جلو بیفتد، آن می خواهد از این جلو بیفتد؛ این از آن پیشی می گیرد، آن از این پیشی می گیرد. این سَبْح، این سباحت، این شناوری و این سبقت گرفتن و پیشی گرفتنی كه گفته می شود، در آن عالم مظهر سباحت و پیشی گرفتنی است كه در این دنیاست. كسانی كه در این دنیا به سوی خدا به سرعت بالا می روند، كسانی كه در این دنیا بر یكدیگر در خیرات پیشی می گیرند (فَاسْتَبِقُوا اَلْخَیْراتِ این یك نوع تفسیر بود. (دو تفسیری را عرض می كنیم كه اكثر مفسرین گفته اند. ) تفسیر دیگر نوع دیگر: بعضی گفته اند از اول وَ النّازِعات سوگند به همان مطلق ملائكه است نه فقط ملائكه ای كه روحها را به سختی می كَنند و ملائكه ای كه آن روحهای دیگر را به سستی و آسانی و رفق[می برند. ] چون در قرآن می فرماید امر خداوند به ملائكه می رسد و ملائكه امر الهی را در عالم اجرا می كنند، وَ النّازِعاتِ اشاره به این است: سوگند به فرشتگانی كه تا امر خدا می رسد نزوع می كنند به شدت، یعنی رو می آورند برای انجام امر. وَ اَلنّاشِطاتِ نَشْطاًبا نشاط كامل به سوی مأموریتشان می شتابند. وَ السّابِحاتِ سَبْحا به سرعت حركت می كنند. فَالسّابِقاتِ سَبْقاًبر یكدیگر پیشی می گیرند. فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراًتا در نهایت امر، امر الهی را در عالم انجام می دهند و عالم را تدبیر می كنند http://yon.ir/Qp336 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
بازخوانی خطبه پیامبر در قسمت سوم از این شش کتاب در دو کتاب سنن ابن ماجه و سنن ترمذی اسم غدیر خم نیامده در حالی که به نکاتی ازخطبه آن اشاره شده است. در صحیح مسلم کلمه غدیر (برکه) نیامده اما بجایش آبی بنام خم ذکر شده است. در سه کتاب مسند احمد بن حنبل، انساب الاشراف بلاذری و السنن الکبرای نسائی بخشهایی از خطبه پیامبر همراه با تصریح به اسم غدیر خم آمده است. در دو کتاب به اینکه واقعه در حجة الوداع رسول الله رخ داده تصریح شده است: انساب الاشراف بلاذری و السنن الکبرای نسائی. در دو کتاب خطبه پیامبر در حج گزارش شده، اما اشاره ای به حج آخر نشده: سنن ابن ماجه و سنن ترمذی. در کتاب اخیر روز واقعه عرفه گزارش شده است. در دو کتاب مسند احمد بن حنبل و صحیح مسلم اشارهای درباره حج نیامده است. آنچه در این شش کتاب به عنوان خطبه غدیر خم معرفی شده بر سه گونه است: ◀اول. الست أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى. قال: ألست أولى بکل مؤمن من نفسه؟ قالوا: بلى. قال: من کنت مولاه فعلی مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ◀گونه دوم: ؛ ◀گونه سوم: جامع حدیث ثقلین و حدیث ولایت.» . حدیث ولایت به عنوان خطبه غدیر خم از چند طریق شناخته شده از صحابه پیامبر (ص) به شکل سه جزئی(پرسش و پاسخ اولویت پیامبر، ولایت علی و حداقل دو دعا) به پنج طریق زیر روایت شده است: ۱ . انشاد علی بن ابی طالب در رحبة (مسند احمد بن حنبل و سنن نسائی) ۲ . انشاد علی بن ابی طالب بر منبر مسجد کوفه (سنن نسائی) ۳ . روایت براء بن عازب (مسند احمد بن حنبل، سنن ابن ماجه و انساب الاشراف بلاذری) ۴. روایت اول زید بن ارقم (مسند احمد بن حنبل و سنن نسائی) ۵ . روایت سعد بن ابی وقاص (سنن نسائی) 👈حدیث ولایت به گونه دو جزئی به دو طریق ذیل روایت شده است: بدون استفهام صدر در روایت اول ابی سعید خدری (انساب الاشراف بلاذری)؛ منهای دعای ذیل در روایت زید بن ارقم به نقل عطیه کوفی (مسند احمد بن حنبل) حدیث ولایت به عنوان منهای استفهام صدر و دعاهای ذیل یعنی تنها گزارش مختصر من کنت مولاه فعلی مولاه به شش طریق زیر روایت شده است: » ۱. انشاد علی بن ابی طالب در رحبة (مسند احمد بن حنبل به نقل اذان بن عمر) ۲. روایت ابی ایوب و دیگر انصار در رحبة (مسند احمد) ۳. روایت اول زید بن ارقم (سنن ترمذی) ۴. روایت سعد بن ابی وقاص (سنن ابن ماجه) ۵. روایت ابوهریرة (انساب الاشراف بلاذری) ۶. روایت بریدة بن حصیب (انساب الاشراف بلاذری) برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻♻ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ترجمه و تفسيري ديگر از قسم هاي ابتداي سوره بسم الله الرحمن الرحيم قسم به آن جدا کنندگان که غرق در انجام کارشانند (1) و قسم به نشاط داران ِ پر نشاط (2) و قسم به شناگران خوش شنا (3) و قسم به سبقت جويان پيشتاز (4) و قسم به كار سازان خوش تدبير، که لشکرهای پر تعداد از ملائکهء کارگزارِ برقراریِ قیامت اند (5)که در اثر کارِ آنان چنان است که زمین بشدت بلرزد (6) و پس از آن لرزه که همه چیز تخریب میشود سازندگی وسیع و عمیقی خواهد بود که مجددا اوضاع مرتبی ساخته و ایجاد گردد (7) در آن روز گوئی دلهای مردمِ زیادی که از گورها برخاسته اند فرو ميريزد (8) و چشمهايشان گوئی بیحال و فرو افتاده است (9) 🌊شنـا شناگر چه خصیصه شاخصی دارد؟ شناگر وقتی که در آب عمیق افتاد چاره ای جز شناگری ندارد زیرا اگر شنا را رها کند غرق می شود. لذاخصیصه شاخص او«مجبوریت»است. لذا منظور آیه 3 این است که آنها چاره ای جز انجام امور فوق (که با توجه به درس به موضوعات مربوط به قیامت مرتبط است) ندارند. 🎯مسابقه از مجموع آیه های 3 و 4 اینطور فهمیده می شود که مأموران مذکور(که چاره ای جز انجام مأموریت خویش ندارند ) از تمام قدرت و توان و امکانات خویش برای ارائه بهترین نتیجه استفاده می کنند. 🤔تدبیر خوب مأموران مذکور ، باصطلاح امروز ، «هوشمند» هم هستند بطوریکه برای «ارائه بهترین نتیجه ممکن» برنامه ریزی و تدبیر هم دارند. 🔺«جهت» همه این مشخصه ها این مأموران که وظیفه خویش را با نشاط زیاد انجام می دهند، و بهترین راندمان ممکن را نیز بروز می دهند، و برای این بهترین راندمان، برنامه ریزی هوشمندانه هم دارند، کارشان چیست؟ با توجه به درس و خلاصه تفسیر، کار آنها «جدا کردن پرشدت جهان ازوضعیت فعلی آن »، و «ساختن جهان جدید» است. 📚در تفسیر المیزان ، در موضوع قسم های این پاراگراف، نقل قول های زیادی را از مفسران نقل می کند و سپس تقریبا تمام آنها را به این علت که با هم انسجام و ارتباط ندارند و نیز با سیاق آیات سوره متناسب نیستند رد می نماید، تا اینجا را بسیار خوب آمده، اما، اینکه به چکیده و عصاره خود سوره توجهی ننموده و بجای اینکه قسم های مذکور را به واقعه قیامت نسبت دهد به تمشیت امور فیزیکی این جهان نسبت داده، خطا رفته است ازتفسير استاد گنجه اي yon.ir/Qp336 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✴ بازخوانی خطبه پیامبر در قسمت چهارم - به عنوان خطبه غدیر خم از طرق سه صحابه زیر روایت شده است: ۱ . روایت دوم زید بن ارقم (مسند احمد بن حنبل، صحیح مسلم و سنن ترمذی) ۲ . روایت دوم أبو سعید خدری (مسند احمد بن حنبل) ۳ . روایت جابر بن عبدالله انصاری (سنن ترمذی) ✅ - روایت جامع حدیث ثقلین و حدیث ولایت: روایت سوم زید بن ارقم (انساب الاشراف بلاذری و سنن نسائی) حدیث ثقلین به عنوان خطبه غدیر خم تنها در این حد در روایات فوق مشترک است: انی تارک فیکم کتاب الله و عترتی اهل بیتی. تمامی عبارات اضافه براین در روایات مذکور متفاوت نقل شده است، عبارت « من کنت مولاه فعلی مولاه » به عنوان جزئی از غدیر خم پیامبر (ص) از طریق هشت صحابی در پنج کتاب که از کتب معتبر اقدم اهل سنت محسوب میشود نقل شده است. این عبارت تنها در صحیح مسلم ازکتب فوق نیامده است. 👈حدیث ثقلین (با کمترین الفاظ یعنی انی تارک فیکم کتاب الله و عترتی اهل بیتی) به عنوان خطبه غدیر خم به سه طریق متفاوت در پنج کتاب از شش کتاب فوق آمده است. 👈حدیث ولایت و حدیث ثقلین به عنوان جامع خطبه غدیر خم از یک طریق (زید بن ارقم) در کتاب انساب الاشراف بلاذری و سنن نسائی نقل شده است. بر أساس منابع اهل سنت میتوان با اطمینان گفت که پیامبر (ص) در حجة الوداع در غدیر خم حداقل این دو نکته را با پیروان خود در میان گذاشته است: 🔸نکته اول. من بین شما دو چیز گرانبها به ودیعه میگذارم: کتاب خدا و عترت یا اهل بیتم را. 🔸نکته دوم: هر که من مولای او هستم علی هم مولای اوست (یقینا). خدا دوست بدار آنکه او را دوست میدارد، و دشمن بدار آن که او را دشمن میدارد (به احتمال قوی). برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻♻♻ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول سوره 💠ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ «ﻧﺎﺯﻋﺎﺕ» ﺑﺎﺩﻫﺎﻳﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﺍﻗﻴﺎﻧﻮﺳﻬﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ 💠«ﻧﺎﺷﻄﺎﺕ» ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻄﺢ ﺍﻗﻴﺎﻧﻮﺳﻬﺎ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺧﺸﻜﻰ‌ﻫﺎ ﺭﻭﻱ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ، ﻳﻌﻨﻰ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﺍﺑﺮ ﺭﺍ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﻰ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ. 💠«ﺳﺎﺑﺤﺎﺕ» ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺑﺮﻫﺎﻯ ﺷﻨﺎﮔﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﻳﺎﻯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺷﻨﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﺷﻨﺎﻯ ﻛﺎﻣﻞ. ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺷﻨﺎ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺳﺒﻘﺖ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ، ﺑﻌﻀﻰ ﺟﻠﻮ ﻣﻰ ﺭﻭﻧﺪ، ﺑﻌﻀﻰ ﺩﺭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺩﺭﻳﺎ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻟﺬﺍ ﺑﺎ ﻓﺎﺀ ﺗﻔﺮﻳﻊ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: ﻓَﺎﻟﺴﱠﺎﺑِﻘﺎﺕِ ﺳَﺒْﻘﺎً ⚜ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺩﻭﻡ ﺁﻧﻜﻪ: ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﺍﻣﺮ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﻭﺍﺳﻄﻪ ﻫﺎﻯ ﻓﻴﺾ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺻﻨﻊ ﻋﺠﻴﺐ ﻭ ﻧﻈﺎﻡ ﻣﺘﻘﻦ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻧﻤﺎﻧﺪ: ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺍﺳﺖ، ﻧﻤﻰ ﮔﻮﺋﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ. ♻ﺍﻫﻞ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ: ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﮔﻨﺪﻫﺎ ﻣﺤﺬﻭﻑ ﻭ ﺁﻥ ﻛﻠﻤﻪ «ﻟﻴﺒﻌﺜﻦ» ﺍﺳﺖ ﻳﻌﻨﻰ: ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﺯﻋﺎﺕ ﻭ ﻧﺎﺷﻄﺎﺕ ﻭ... ﺣﺘﻤﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ، 📚تفسیر احسن الحدیث 🌹آنچه در اين آيات بدان سوگند ياد شده با صفاتى كه ملائكه در امتثالشان نسبت به اوامر صادره از ساحت مقدس الهى كه مربوط به تدبير امور عالم ماده نسبت به ايشان مى باشد، و سپس قيامشان به تدبير امور به اذن خداى تعالى، قابل انطباق است. 🌹و آيات مذكور از نظر سياق شديدا شبيه به آيات آغاز سوره صافات است، كه مى فرمايد: (و الصافات صفا فالزاجرات زجرا فالتاليات ذكرا)، و نيز بسيار شباهت دارد به آيات اول سوره مرسلات كه مى فرمايد: (و المرسلات عرفا فالعاصفات عصفا و الناشرات نشرا فا لفارقات فرقا فالملقيات ذكرا)، كه ملائكه را در امتثال او امر الهى توصيف مى كند، چيزى كه هست آن آيات تنها ملائكه وحى را توصيف مى كرد، و آيات ابتداى اين سوره مطلق ملائكه را در تدبير امور عالم توصيف مى نمايد. 🌹اما وقتى منظور از آيات سه گانه اشاره به سرعت گرفتن ملائكه باشد در نازل شدن براى انجام آنچه بدان مأمور شده اند، و سبقت گرفتن به آن، و تدبير امر آن، بناچار بايد دو آيه ديگر يعنى (و النازعات غرقا و الناشطات نشطا) را هم حمل كنيم بر انتزاع و خروجشان از موقف و مرتبه خطاب به موقف و مرتبه انجام ماموريت، پس نزع ملائكه بطور غرق، عبارت است از اينكه شروع به نزول به طرف هدف كنند، آن هم نزول به شدت و جديت، و نشط ملائكه عبارت است از خروجشان از موقفى كه دارند به طرف آن هدف، همچنان كه سبح آنان عبارت است از شتافتن و سرعت گرفتن بعد از خروج، و به دنبال آن سبقت گرفته و امر آن موجود را به اذن خدا تدبير مى كنند. 🌹بنابر بيانى كه گذشت آيات پنجگانه، سوگند به وظيفه اى است كه ملائكه دارند، و وضعى كه در هنگام انجام ماموريت به خود مى گيرند. از آن لحظه اى كه شروع به نزول نموده تا آخرين وضعى كه در تدبير امرى از امور عالم ماده به خود مى گيرند. 🖊نقل از تفسير الميزان yon.ir/Qp336
✴ بازخوانی خطبه پیامبر در قسمت پنجم ✅ بخش دوم. در منابع اولیه تشیع از کتب شیعه نیز ده کتاب انتخاب کرده ام. قدیمیترین کتابهایی که نزد شیعیان معتبر محسوب میشوند. به لحاظ زمانی از قرن سوم تا قرن پنجم را در برگرفته است. برای دربرگرفتن شیخ طوسی صاحب دو کتاب از کتب اربعه شیعی - - تا أواسط قرن پنجم جلو رفتهام.تا از هر دو سو منابع اصلی روایی بررسی شده باشد . این ده کتاب گزیده شیعی عبارتند از: من لایحضره الفقیه و کمال الدین صدوق، کافی کلینی ، تاریخ یعقوبی،ایضاح فضل بن شاذان، تهذیب، استبصار، و امالی طوسی (۴۱۳)، ارشاد مفید (۴۰۶)، نهج البلاغه سید رضی . از این ده کتاب منتخب یک کتاب کلام روایی (ایضاح)، هفت کتاب روایت شامل کتب اربعه (کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب و استبصار)، و سه کتاب روایی مهم دیگر (کمال الدین، نهج البلاغه و امالی طوسی) و دو کتاب تاریخ و سیره (تاریخ یعقوبی و ارشاد مفید). از این ده کتاب چهار کتاب متعرض بحث غدیر خم و خطبه پیامبر (ص) در این روز نشده اند . سه کتاب از کتب اربعه یعنی من لایحضره الفقیه صدوق و تهذیب و استبصار طوسی در این زمره هستند.البته هر سه کتاب فقهی هستند و جای بحث مسئله کلامی یا تاریخی در کتاب فقهی نیست .اما چون صحاح سته اهل سنت از این زاویه بررسی شده بود، کتب اربعه حدیث شیعه هم از همان زاویه بررسی شد . برای آشنایی با دیدگاه شیخ صدوق و شیخ طوسی دو کتاب دیگر آنها انتخاب شد که به نحوی واقعه غدیر خم را بحث کرده اند (کمال الدین صدوق و امالی طوسی .) کتاب چهارمی که متعرض مسئله غدیر خم نشده نهج البلاغه سید رضی است .این کتاب بعد از قرآن کریم گرامیترین و رایجترین کتاب شیعی است .البته نهج البلاغه آنچنانکه از اسمش پیداست گزینش ادبی سید رضی از خطبه ها، نامهها و کلمات قصار علی بن ابی طالب است نه اهم آثار یا همه آثار امام علی (ع) . اما بالاخره در این کتاب که رایجترین مجموعه شیعی کلمات امام علی است، کلمه ای درباره غدیر خم و خطبه پیامبر توسط سید رضی انتخاب نشده است . شش کتاب گزیده شیعی که درباره غدیر خم بحث کرده اند به ترتیب تاریخی عبارتند از: ایضاح فضل بن شاذان ، امالی ، ارشاد مفید ، کمال الدین صدوق ، کافی کلینی ، تاریخ یعقوبی برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
تأمل در آيه و داستان آن امروز ۲۴ذيجه روز مباهله است. اين قضيه در آيه ۶۱ سوره آل عمران بيان شده است. باين مناسبت ضمن بيان آيه وترجمه آن ،شرح داستان را هم بطور خلاصه از تفسير الميزان ذكر ميكنيم. إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﴿۵۹﴾ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُن مِّن الْمُمْتَرِينَ ﴿۶۰﴾ فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ در واقع مثل نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفريد سپس بدو گفت باش پس وجود يافت (۵۹) [آنچه درباره عيسى گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است پس از ترديدكنندگان مباش (۶۰) پس هر كه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده با تو محاجه كند بگو بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم (۶۱) تفسير الميزان در از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: نصاراى نجران وقتى براى شرفيابى حضور رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) حركت مى كردند، سه نفر از بزرگانشان به نام اهتم و عاقب و سيد با آنان همراهى نمودند، به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نزديك شده، پرسيدند: مردم را به چه دينى دعوت مى كنى ؟ فرمود: به شهادت دادن به اينكه جز اللّه معبودى نيست و اينكه من فرستاده خدايم و اينكه عيسى (عليه السلام ) بنده اى است مخلوق كه مى خورد و مى نوشيد و سخن مى گفت پرسيدند: اگر مخلوق و بنده بود پدرش كه بود؟، در اينجا به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) وحى شد كه به ايشان بگو: شما درباره آدم چه مى گوئيد؟ آيا بنده اى مخلوق بود، مى خورد و مى نوشيد و سخن مى گفت و عمل زناشوئى انجام مى داد يا نه ؟ رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) همين سوالات را از ايشان كرد، جواب دادند: بله بنده اى مخلوق بود و كارهائى كه برشمردى مى كرد، فرمود: اگر بنده بود و مخلوق پدرش كه بود؟ مسيحيان مبهوت و مغلوب شدند و خداى تعالى اين آيه را فرستاد: (ان مثل عيسى عند اللّه كمثل آدم خلقه من تراب...) و نيز اين آيه را كه فرمود: (فمن حاجك فيه من بعد ماجاءك من العلم - تا جمله - فنجعل لعنت اللّه على الكاذبين ). رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) به ايشان فرمود: پس با من مباهله كنيد، اگر من صادق بودم لعنت خدا بر شما نازل شود و اگر كاذب باشم لعنتش بر من نازل شود، مسيحيان گفتند: با ما از در انصاف درآمدى، قرار گذاشتند همين كار را بكنند، وقتى به منزل خود برگشتند، رؤسا و بزرگانشان مشورت كردند و گفتند: اگر خودش با امتش به مباهله بيايند، مباهله مى كنيم چون مى فهميم كه او پيغمبر نيست و اگر خودش با اقرباءش به مباهله بيايد مباهله نمى كنيم، چون هيچكس عليه زن و بچه خود اقدامى نمى كند، مگر آنكه ايمان و يقين داشته باشد كه خطرى در بين نيست و در اين صورت او در دعويش صادق است، فردا صبح به طرف رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) روانه شدند، ديدند كه تنها رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) و على بن ابى طالب و فاطمه و حسن و حسين (عليهماالسلام ) براى مباهله آمده اند، نصارا از اشخاص پرسيدند: اينان چه كسانى هستند؟ گفتند: اين مرد پسر عم و وصى و داماد او است و اين دخترش فاطمه سلام اللّه عليها است و اين دو كودك، دو فرزندانش حسن و حسين (عليهماالسلام ) هستند، نصارا سخت دچار وحشت شدند و به رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله ) عرضه داشتند: ما حاضريم تو را راضى كنيم، ما را از مباهله معاف بدار، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) با ايشان به كرد و نصارا به ديار خود برگشتند. در اين محل در مدينه مسجدي به همين نام ساخته شده كه زايران نيز به بازديد آن ميروند.هم چنين تفاسير ونتايج متعددي از اين آيه بخصوص پيرامون اهلبيت وپنج تن انجام شده است . جهت مطالعه نظرات و تفاسير ديگر به لينك زير مراجعه نماييد yon.ir/Qpt38 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
سيد كاظم فرهنگ: ♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ترجمه متفاوتي از سوگندهاي ابتداي سوره بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا {1}سوگند به ازجا کنده شوندگان (خارج شوندگان از مکان خود جهت انجام ماموریت) باشدت {1} وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا {2}و به خارج شوندگان پرتحرک و بانشاط {2} وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا {3}و به روندگان راه دور (شناوران) باسرعت {3} فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا {4}پس در پيشى گرفتن [در فرمان خدا] سبقت گيرنده اند {4} فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا {5}پس کارها را پشت سرهم بدرستی انجام میدهند. {5} يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ {6}درآن روز كه لرزنده بلرزد {6} {تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ {7}و از پى آن ، واقعه بعديِ (برنامه ریزی شده) (صیحه دوم) رخ دهد {7}} قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ {8}در آن روز دلهايى سخت هراسانند {8} أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ {9}ديدگان آنها فرو افتاده {9} فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ {13}پس منحصرا آن [بازگشت بوسیله] يك صیحه است [و بس] {13} فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ {14}و بناگاه آنان در زمين هموار خواهند بود {14} ♻️بررسي و تدبر در آيات فوق: 1-در ترجمه و تفسیر پنج آیه نخست سوره نازعات (قسم ها) نظرات بسیار متفاوتی ابراز شده است .اکثریت صاحب نظران، در اینکه مصداق آیات فرشتگان هستند،متفق القولند اما در چگونگی ترجمه و وصف این افعال فرشتگان،اختلاف نظر دارند. با توجه به معانی ارایه شده برای لغات موجود(قابل مشاهده در لينك پايين صفحه) و نیز سیاق آیات بعدی سوره ،این فرشتگان مامور به انجام تحولات عظیم قیامت و اماده سازی صحنه حشر انسانها برای حسابرسی هستند و لذا از نظر این نگارنده،ترجمه مناسب سوگندهای ابتدای سوره ،آن است که در بالا ارایه شد. 2-در پنج ایه اول به موجوداتی قسم خورده که کارخود را با نشاط و باسرعت و با برنامه انجام میدهند.در واقع سرعت و جنب و جوش و جدیت در انجام دهندگان این اقدامات مشهود است. سپس به وضعیت قیامتی و باور دنیوی منکران معاد اشاره میکند و مجددا در آیات 13 و14 مجددا به سرعت عمل و سهولت در آماده شدن صحنه حسابرسی قیامت اشاره میکند. به نظر میرسد پیرو سوره های قبلی که به متلاشی شدن زمین و شکافته شدن آسمان و کل نظام طبیعت و سپس بعث و حشر مجدد همه انسانها برای حسابرسی اشاره کرده بود،منکران معاد با حسابهای مادی معمول، زمان طولانی مورد نیاز برای ازهم پاشیدن نظم موجود کره زمین و برقراری نظم جدید و برپایی صحنه قیامت و حشر همه انسانها را ،عاملی برای بعید بودن قیامت معرفی میکرده اند. در سوره فجر که پیش از نازعات نازل شده بود خواندیم که:"کلا اذا دکت الارض دکا دکا و جاء ربک و الملک صفا صفا و جیء یومئذ بجهنم" یعنی متلاشی وخرد شدن زمین و نزول فرشتگان و مهیا شدن جهنم پشت سرهم بیان شده است. در واقع ایات ابتدایی و انتهای سوره نازعات توضیح بیشتری از کیفیت آن وقایع مذکور و نحوه عمل خارق العاده عاملان ایجاد قیامت است. در انتهای سوره نیز که بحث سئوال از زمان قیامت بیان شده ،خداوند تاکید میکند که زمانیکه قیامت را درک کنند،بیش از یک روز یا یک شب را سپری نکرده اند. 3-جواب سوگند های ابتدای سوره چیست؟برخی بعد از ایه 5 ،جمله محذوف "لتبعثن" را جواب سوگند دانسته اند(یعنی قسم به این فرشتگان ،که حتما مبعوث میشوید) اما به نظر میرسد آیه 8 جواب سوگند است یعنی سوگند به این عاملان باکیفیت برپایی قیامت ،که در انروز که زمین بلرزد،افرادی هراسان هستند و در ایات بعد توصیف انها ذکر شده است. 🖌سیدکاظم فرهنگ جهت مشاهده ادامه توضيحات و ساير نظرات در سوگندهاي سوره نازعات به لينك زير مراجعه نماييد. http://yon.ir/Qp336 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
سلام بر مخاطبان گرامی کانال قران پویان در به همکاری یک نفر از دوستان ،جهت انتقال(کپی) پستها از کانال و ارسال در کانال ایتا نیازمندیم با تشکر 🙏 علاقه مندان به نام كاربري زير اطلاع دهند @farpuy
✴️✴️ بازخوانی خطبه پیامبر در قسمت ششم جمع بندی چگونگي روايت غدير در ۱۰ کتاب قديمي شیعه " سه کتاب گزارش خود را درباره غدیر خم بدون ذکر منبع آورده اند: ایضاح فضل بن شاذان، تاریخ یعقوبی و ارشاد مفید. در شش کتاب منتخب شیعی گزارش سه کتاب مستند به سلسله سند از مولف کتاب تا پیامبر (ص) است: کافی کلینی، کمال الدین صدوق و امالی طوسی. متن خطبه غدیر خم پیامبر (ص) در منابع ششگانه سه گونه روایت شده است: گونه اول منحصر در اولویت پیامبر بر مردم نسبت به خودشان، اعلام ولایت علی بن ابی طالب و چند دعا. این گونه در سه کتاب ذیل نقل شده بود: ایضاح فضل بن شاذان، کافی کلینی، و امالی طوسی؛ گونه دوم حدیث ثقلین به عنوان خطبه غدیر: کمال الدین صدوق (روایت دوم)؛ گونه سوم مجموع دو متن قبلی: تاریخ یعقوبی، و کمال الدین صدوق (روایت اول). در کتب منتخب شیعی که مستندات خطبه غدیر خم را آورده اند مجموعا روایت پنج نفر از صحابهای که مستقیما خطبه را از زبان پیامبر شنیده اند به چشم میخورد: گونه اول: چهار روایت در امالی طوسی: زید بن ارقم، ابوسعید خدری، انس بن مالک، و انشاد علی بن ابی طالب؛ گونه دوم: روایت امام محمد باقر (ع) از جابر بن عبدالله انصاری (کمال الدین صدوق)؛ گونه سوم: روایت عامر بن واثلة از زید بن ارقم (کمال الدین صدوق). در مقایسه با خطبه غدیر خم به روایت اهل سنت هر سه گونه مشابه دارد. گونه اول: مسند احمد بن حنبل، سنن ابن ماجه ، انساب الاشراف بلاذری، سنن ترمذی و سنن نسائی؛ گونه دوم: مسند احمد بن حنبل، صحیح مسلم و سنن ترمذی؛ گونه سوم: انساب الاشراف بلاذری و سنن کبرای نسائی. 👈👈 در مجموع در دوازده کتاب اقدم معتبر سنی و شیعه در نقل مستند خطبه غدیر خم پیامبر (ص) بین سنی و شیعه اتفاق نظر کامل است! در ایضاح فضل بن شاذان به سمپاشی بدخواهان علیه علی بن ابی طالب در آن زمان و به اقدام پیامبر برای مقابله با این سمپاشیها سربسته اشاره می کند. ✅در کافی کلینی این نکته تشریح شده است: أولا با نزول آیه ۵۵ مائده که درباره ولایه علی بود، خداوند به محمّد (ص) فرمان داد که ولایت را برایشان تفسیر کند. پیامبر ترسید که آنان از دین برگشته او را تکذیب کنند، پس دلتنگ شده برای مشورت به خداوند مراجعه کرد. آیه ۶۷ سوره مائده نازل شد. ثانیا آن گاه خار نفاق در دل مردمان افتاده، گفتند: خداوند یاد هرگز آن را بر محمّد نازل نکرده است. و او جز این که دست پسر عمویش را بالا ببرد چیزی نمیخواهد. ثالثا پیامبر أموال اهدایی مردم مدینه را نپذیرفت . " قل لا أسألکم علیه أجرا إلا المودة فی القربى (شوری .۲۳) آن گاه منافقان گفتند: خداوند این را بر محمّد نازل نکرده است و او می خواهد جایگاه پسرعمویش را بالا برده، خاندانش را بر ما بگو من از شما «تحمیل کند. دیروز می گفت: هرکه من مولای اویم، علی مولای او است و امروز می گوید: برای آن جز دوستی با نزدیکانم مزدی نمی خواهم.اما در ارشاد مفید هیچیک از نکات فوق الذکر کافی مطرح نشده است. برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛