eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
646 ویدیو
599 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
و ها _چيست؟ ؟ ✨عسل درماني -عسل در قرآن  حجت الاسلام مهدی رستم نژاد قرآن پژوه وعضو هیئت علمی جامعة المصطفی در رابطه با اعجاز رنگها در سایت خبر آنلاین گفت :  قرآن به گوناگونی و تنوع عسل اشاره داشته است و در آیه 69 سوره نحل با اشاره به زنبور می فرماید: از درون [شکم] آن شهدى که به رنگهاى گوناگون است بیرون مىآید در آن براى مردم درمانى است. 👈اشاره به شفابخشی عسل نکته ای که در آیه 69 سوره نحل وجود دارد این است که خداوند بعد از این که اختلاف تنوع رنگها را بیان کرد، خاصیت شفابخشی عسل را نیز مطرح کرده و این امر نشان دهنده نوعی رابطه میان اختلاف رنگها با شفابخشی عسل که می توان آن را از اعجاز قرآن دانست، چرا که در علم جدید ثابت شده است تنوع رنگها در عسل به تنوع عناصر قندی موجود در گیاهان برمی‌گردد. نوع رنگها را در شفابخشی عسل دخالت داده و این امر را به خود عسل نسبت نداده است  جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و ها _چيست؟ ؟ ✨عسل درماني -عسل در قرآن در خصوص آیه ۹۶ سوره نحل نکات جالبی در تفسیر نمونه آمده که به برخی از آنها در زیر اشاره می کنیم: ✅1- عسل از چه ساخته مىشود؟ زنبوران عسل معمولا از ماده قندى مخصوصى كه در ريشه گلها قرار داده شده است ميمكند و آن را جمع آورى مىكنند، ولى زنبورشناسان مىگويند كار زنبوران تنها استفاده از اين ماده قندى بن گلها نيست، بلكه احيانا از تخمدان گلها و دمبرگها و ميوهها نيز استفاده مىكنند كه قرآن از همه اينها تعبير به" مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ" (همه ميوهها) كرده است. جمله عجيبى كه از" مترلينگ" دانشمند زيستشناس نقل شده، اهميت تعبير قرآن را آشكار مىسازد آنجا كه مىگويد:" همين امروز اگر زنبور عسل (اعم از وحشى و اهلى) از بين برود يكصد هزار نوع از گياهها و گلها وميوههاى ما از بين خواهد رفت، و از كجا كه اصولا تمدن ما از بين نرود؟" (زيرا نقش زنبوران عسل در جابجا كردن گردههاى نر گلها و بارور ساختن گياهان ماده و به دنبال آن پرورش يافتن ميوهها آن قدر عظيم است كه بعضى از دانشمندان حتى آن را از عسل سازى زنبوران هم مهمتر مىدانند). در حقيقت آنچه را زنبوران عسل از آن مىخورند، بالقوه انواع ميوههايى است كه به كمك آنها، شكل مىگيرد و با اين حال چه پر معنى است كلمه" كُلِّ الثَّمَراتِ". ✅2- راههاى مطمئن و رام! زنبورشناسان با مطالعاتى كه روى اين حشره انجام دادهاند به اين نتيجه رسيدهاند كه صبحگاهان گروهى از زنبوران كه ماموران شناسايى گلها هستند از كندو بيرون مىآيند و مناطق مختلف پر گل را كشف كرده و به كندو باز مىگردند و به اطلاع ديگران مىرسانند، حتى سمت و جهت آن را مشخص كرده و فاصله آن را نيز از كندو به اطلاع هموطنان خود مىرسانند. زنبوران براى رسيدن به منطقه گلها گاهى راه خود را نشانه گذارى مىكنند، و از طريق پراكندن بوهاى مختلف در مسير راه، و مانند آن، چنان راه را مشخص مىكنند كه كمتر امكان دارد زنبورى سرگردان شود! جمله فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا (در جادههاى پروردگارت كه رام و تسليم تو است گام بگذار) گويا اشاره به اين واقعيت است. ✅3- عسل در كجا ساخته مىشود؟ شايد هنوز بسيارى از افراد فكر مىكنند كه برنامه كار زنبوران عسل اين است كه شيره گلها را مكيده و در دهان خود جمع و در كندو ذخيره مىكنند، در حالى كه چنين نيست آنها شيرههاى گلها را به بعضى از حفرههاى درون بدن خود كه زنبورشناسان به آن، چينهدان مىگويند مىفرستند، و در آنجا كه حكم يك كارخانه كوچك مواد شيميايى دارد تغيير و تحولهاى مختلفى پيدا كرده، شهد گلها به عسل تبديل مىگردد، و مجددا زنبور، عسل ساخته شده را از بدن خود بيرون مىفرستد. عجيب اينكه سوره نحل، از سورههاى مكى است و مىدانيم در منطقه مكه نه گل و گياهى وجود دارد و نه زنبوران عسل، ولى قرآن با اين دقت و ظرافت از آن سخن مىگويد و با تعبير جالبى مانند يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ:" از درون زنبوران مايعى خارج مىشود به رنگهاى مختلف" حتى به ريزهكاريهاى ساختن عسل نيز اشاره كرده است. ✅4- رنگهاى مختلف عسل رنگ عسل، بر حسب آنكه زنبور بر چه گل و ثمرهاى نشسته و از آن بهرهگيرى كرده باشد تفاوت مىكند، به همين جهت در پارهاى از موارد قهوهاى تيره، و گاهى نقرهاى سفيد، و گاهى بىرنگ، و گاهى زرد رنگ، گاهى شفاف، زمانى تيره، گاهى زرد طلايى، زمانى خرمايى و حتى گاهى، مايل به سياهى است!. اين تنوع رنگها علاوه بر اين كه گوياى تنوع سرچشمههاى بدست آوردن عسل است، تنوعى براى ذوقها و سليقهها نيز محسوب مىشود زيرا امروز ثابت شده است كه رنگ غذا در تحريك اشتهاى انسان بسيار مؤثر است، قديمىها نيز گويا اين مساله روانى را شناخته بودند كه غذاهاى خود را با زعفران و زردچوبه و رنگهاى ديگر رنگين مىساختند، تا از طريق بصرى نيز ميهمانانشان را به خوردن غذا تشويق نمايند، در كتب غذاشناسى در اين زمينه بحث فراوان كردهاند كه نقل همه آنها مناسب با بحث فشرده تفسيرى ما نيست. جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp120 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و ها _چيست؟ ؟ ✨عسل درماني -عسل در قرآن آنچه از آیات 67 و 68 سوره نحل در گفتارها شنیده می شود بیشتر حول دو نکته است یکی اینکه به زنبور عسل وحی می شود و دیگر اینکه عسل بدست آمده از آن خاصیت شفا بخش دارد. اما در باره قسمت آخر آیه که آن را نشانه ای برای قوم متفکر نامیده است جز ترجمه لغت بیان دیگری را نیاورده اند و یا نهایت بر خواص عسل تکیه شده است. آیا قرآن که سوره ای از خود را به نام زنبور عسل نامیده و دو آیه آن را شاخصه چگونگی زندگی وی قرار داده می خواسته فقط همین مطالب را بگوید؟ آیا نکته جدیدی در این دو آیه هست که قبل از نزول آن بشر نیافته باشد؟ منظور از بیان قرآن از این دو آیه ، که در آن نشانه ای نه تنها برای انسانهای متفکر که بلکه تاکید دارد برای قوم متفکر قرار دارد چه چیزی است؟ متشکر از توضیح شما دوستان خواهم بود. اینجانب به اختصار برداشت خود را از آیات 67و 68 سوره نحل عنوان می دارم منتظر دیدگاه دوستان هستم. برداشت من این است که: عسل ظرفیتی شفا بخش برای همه انسانها دارد. تنوع عسل تنوع تاثیرات مثبت آن را می رساند. حال انسانهایی که می خواهند ثمره وجودشان برای همه نافع باشد و هر کس که می خواهد از مصلحین جامعه قرار گیرد، ابتدا باید در حوزه علمی و حرفه ای کار خود در قله ها قرار گیرد، تک بعدی نیز نباشد بعد از رسیدن به جایگاههای برتر علمی و/یا حرفه ای خود ، باید از علوم نافع موضوعات پیرامونی تبحر خود نیز استفاده کند آنگاه با نگرش چند رشته ای به موضوعات حوزه مهارتی خود می تواند با بینش و توانمندی گسترده تر و موثر تر ، شهد شفابخش وجود خود را در کام جامعه فرو ریزد. این حالت هم مخاطبین بیشتری خواهد داشت و هم پذیرش راه حلهای وی را برای حل کژیها و ناراستیها، آسانتر و گواراتر می نماید. نويسنده:دكتر محمود ابراهيمي جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp120 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
کانالِ قرآن‌پویان: و ها _چيست؟ ؟ ✨عسل درماني -عسل در قرآن ✨✨زندگى عجيب زنبوران عسل در گذشته كمتر و امروز بر اثر مطالعات پیگير دانشمندان بسيار بيشتر، اين نكته ثابت شده است كه زنبوران عسل داراى زندگى بسيار منظم توام با برنامه ريزى و تقسيم كار و مسئوليت و نظام بسيار دقيق است. شهر زنبوران از پاكترين، منظمترين و پركارترين شهرها است، شهرى است كه بر خلاف همه شهرهاى انسانها، بيكار و فقير ندارد و از تمدن درخشانى برخوردار است از افراد متخلف و وظيفه نشناس در اين شهر كمتر اثر ديده مى شود، و اگر زنبورانى ندرتا در بيرون كندو بر اثر سهل انگارى از گلهاى بدبو و زيانبخش استفاده كنند در همان دروازه كندو بازرسى و ضمن يك محاكمه صحرايى محكوم به اعدام می گردند!. " مترلينگ" دانشمند زيستشناس بلژيكى كه مطالعات فراوانى در رابطه با زندگى زنبوران عسل كرده، درباره نظام عجيبى كه بر شهر آنها حكمفرما است چنين میگويد: " ملكه (يا صحيحتر مادر كندو) در شهر زنبوران عسل آن طور كه ما تصور میکنيم فرمانفرما نيست، بلكه او نيز مثل ساير افراد اين شهر مطيع قواعد و نظامات كلى میباشد. ما نمیدانيم كه اين قوانين و نظامات از كجا وضع میشود، و به انتظار اين هستيم شايد روزى بتوانيم به اين موضوع پى ببريم، و واضع اين مقررات را بشناسيم، ولى فعلا بطور موقت آن را به نام" روح كندو" میخوانيم! ملكه نيز مانند ديگران از روح كندو اطاعت میكند. ما نمیدانيم روح كندو در كجاست؟ و در كداميك از سكنه شهر عسل حلول كرده است؟ ولى میدانيم روح كندو شبيه به غريزه پرندگان نيست، و نيز میدانيم كه روح كندو يك عادت و اراده كوركورانه نژاد زنبور عسل نمیباشد، روح كندو وظيفه هر يك از سكنه شهر را بر طبق استعدادشان معلوم میكند و هر كس را به يك كار میگمارد. روح كندو به زنبوران مهندس و بنا و كارگر دستور میدهد خانه بسازند روح كندو در روز و ساعت معين به تمام سكنه شهر دستور میدهد كه از شهر مهاجرت نمايند، و براى بدست آوردن مسكن و ماواى جديد، خود را بدست حوادث نامعلوم و انواع مشقتها بسپارند! ما نمیتوانيم بفهميم قوانين شهر عسل كه بوسيله روح كندو وضع شده در كدام مجمع شورا مطرح میگردد و تصميم به اجراى آن میگيرند و كيست كه فرمان حركت را در روز معين صادر میكند؟ آرى در كندو مقدمات مهاجرت براى اطاعت خدايى كه سرنوشت زنبور عسل را در دست گرفته فراهم مىشود" اگر دانشمند مزبور به خاطر رسوباتى كه از مكتب ماديگرايان در فكر او وجود داشته با ابهام از اين مساله سخن میگويد ما با توجه به راهنمايى قرآن، بسيار خوب درك میكنيم كه اينهمه آوازهها و برنامه ها از كجاست و تنظيم كننده و فرمان دهنده كيست؟! چه تعبير زيبايى قرآن دارد وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ ...:" پروردگارت به زنبور عسل وحى و الهام فرستاد ..."! از اين رساتر و جامعتر و گوياتر تصور نمیشود. هر چند آنچه درباره زنبوران عسل ناگفته ماند بسيار بيش از آنست كه گفتيم اما روش تفسيرى ما اجازه نمیدهد كه بيش از اين مقدار، موضوع فوق را دنبال كنيم ولى آيا همين مقدار كه گفتيم براى پى بردن به عظمت پروردگار براى آنها كه اهل فكر و انديشه اند كافى نيست؟ آرى إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ. ✨✨پایان✨✨ جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp120 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
: هر هفته تمرین ‌‌به‌ یک دستور قرانی هفته تمرین شانزدهم ♦️ در برابر و خدا خداوند متعال می فرمایند : 🔶"واذا تتلی علیه آیاتنا ولی مستکبرا کان لم یسمعها کان فی اذنیه وقرا فبشره بعذاب الیم."(7)سوره لفمان 🔸و هنگامی که آیات ما بر او خوانده می‌شود، روی برمی‌گرداند، گویی آن را نشنیده است؛ گویی اصلاً گوشهایش سنگین است! او را به عذابی دردناک بشارت ده! 🍃🌼🍃 http://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d https://eitaa.com/quranpuyan
❇️۵۶_۵۷_آل‌عمران 💠‏فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِيداً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ (۵۶) 💠وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (۵۷) ‏آل عمران: ۵۶-۵۷ 🌱‏و امّا گروهی كه كافر شدند، در دنيا و آخرت به عذابی سخت عذابشان می‌كنم و برای آنها هيچ ياورانی نيست. 🌱‏و امّا كسانی كه ايمان آورده و كارهای شايسته انجام داده‌اند، پاداش‌های آنها را (خدا) بطور كامل خواهد داد و خداوند ستمگران را دوست نمی‌دارد. 💬‏نكته‌ها🔻 ‏در تفسير اطيب‌البيان، نمونه‌ای از عذاب‌های دنيوی بنی‌اسرائيل، اين‌گونه آمده است: ۳۷ سال پس از حضرت مسيح، شخصی به نام طيطوس كه از قيصرهای روم بود، بر يهود مسلّط شد وميليون‌ها نفر از آنان را كشت و هزاران نفر را به اسارت گرفت. او دستور داد اموال آنان را به آتش كشيده و يا غارت كنند و اسيران آنها را طعمه‌ی درندگان سازند. ‏در كنار تهديد كفّار، تشويق اهل ايمان لازم است، چنانكه در كنار ايمان، انجام كارهای نيك لازم است. 💬‏پيام‌ها🔻 ‏1⃣ سرانجام كفر و بی‌ايمانی، عذاب الهی است. «فَأُعَذِّبُهُمْ» ‏2⃣ هرچه اتمام حجّت بيشتر باشد، قهر خدا بر انكار كنندگان بيشتر خواهد بود. ‏كسانی كه زنده كردن مرده را از عيسی می‌بينند، ولی ايمان نمی‌آورند، مستحق هر نوع عذابی هستند. «فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِيداً» ‏3⃣ گاهی خداوند در اين دنيا نيز مجازات می‌دهد. «فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» ‏4⃣ در برابر قهر خدا، هيچ قدرتی نمی‌تواند مانع باشد. «وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ روشن و روشنگر 💠وَ كَذلِكَ أَنْزَلْناهُ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ (۱۶/حج) 🌱‏و اين گونه قرآن را (به صورت) آيات روشن نازل كرديم، و البتّه خداوند هر كس را بخواهد هدايت می‌كند. 🔹پس از ترسیم نمونه هایى از کشمکش ها و جدال هاى بى مورد و بى جان حق ناپذیران و ستیزه جویان، اینک روشنگرى مى کند که خدا، قرآن و آیات روشن و روشنگر آن را فروفرستاد تا داور و حجت او در میان مردم باشد؛ در این مورد مى فرماید: وَ کَذلِکَ اَنْزَلْناهُ آیاتٍ بَیِّناتٍ 🔹و همان گونه که آیات گذشته را به عنوان حجت و گواه فرو فرستادیم، همین گونه این قرآن را - که کران تا کران آن آیاتى روشن و روشنگر است و بر توحید و توحیدگرایى و عدل و داد و مقررات فردى و اجتماعى راه مى نماید - فرو فرستادیم تا مشعل فراراه شما باشد. وَ اَنَّ اللَّهَ یَهْدى مَنْ یُریدُ 🔹و بى گمان خدا هرکه را بخواهد و شایسته اش بنگرد، او را به وسیله این قرآن به راه حق و عدالت و دین باورى و دیندارى راه مى نماید. 📚تفسیر مجمع البیان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
به چه معناست؟ آيا تقيه در ذكر شده است؟ مفهوم درست آن چيست؟❓ 🛑قسمت دوم: 🔻بررسي مرتبط با 💠آيه «28 ال عمران » لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْ‌ءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ 🌱نبايد اهل ايمان، بجاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود برگزينند و هر كس چنين كند نزد خدا هيچ ارزشى ندارد، مگر آنكه از كفّار پروا و تقيّه كنيد (وبه خاطر هدف‌هاى مهم‌تر، موقّتاً با آنها مدارا كنيد) و خداوند شما را از (نافرمانى) خود هشدار مى‌دهد و بازگشت (همه) به سوى خداوند است. 🛑الا ان تتقوا منهم تقية كلمه (اتقاء) در اصل از ماده ( از خوف ) گرفته شده و چه بسا از باب استعمال مسبب در مورد سبب به معناى خود هم استعمال شود، و شايد در مورد آيه نيز از همين قبيل باشد. 👈و اين آيه شريفه دلالتى روشن بر جواز تقيه دارد 📚تفسير الميزان 🔹تقيّه به معناى ‍‌_مهمتر_در_برابر_مهم است ، مثلاً براى حفظ‍‌ سخن يا عمل اسلامى جان انسان و مانند آن در خطر باشد كه اينجا تقيه واجب است، يعنى براى حفظ‍‌ مهم‌تر، مهم را بايد از دست داد و البته در صورتى كه نتوان هر دو را انجام داد، بنابراين سخن يا عمل كفرآميز يا گناه براى حفظ‍‌ جان و مانند آن واجب است جريان دوران ميان و داراى سه‌بعد است و تقيه تنها براى حفظ‍‌ اهم است با از دست دادن مهم. 🔻فرق ميان «تقوى» و «تقيه» اين است كه تقيه، تقواى احيانى است براى حفظ‍‌ اهم با از دست دادن مهم، ولى تقوا مطلق است كه كلاً پرهيز از ترك واجب و فعل گناه مى‌باشد، 📚تفسير فرقان 🔹هدف از اين پرواگيري، كه در اصطلاح ديني تقيّه معنا مي‌شود، مراقبت و است از بيم تسلّط آنان، وگرنه روابط انساني و عاطفي فردي، يا مناسبات علمي و فرهنگي و هنري داشتن با آنان هيچ مانعي ندارد. همة اين توصيه‌ها براي حفظ حريم و حوزة ايماني و استقلال جامعه اسلامي مي‌باشد. 💫تفسير بازرگان 🔹، به معناى كتمان عقيده‌ى حقّ از ترس آزار مخالفان و ترك مبارزه با آنان به جهت دورى از ضرر يا خطرِ مهم‌تر است. تقيّه، گاهى واجب و گاهى حرام است. 🔹تقيّه، براى است. مبادا به بهانه‌ى تقيّه، جذب كفّار شويد و از نام تقيّه سوء استفاده كنيد. «يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» 🔹به عنوان یک استثنا از این قانون کلی می‌فرماید: «مگر این که از آنها بپرهیزید و تقیه کنید» (إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً).همان تقیه‌ای که برای حفظ نیروها و جلوگیری از هدر رفتن قوا و امکانات و سر انجام پیروزی بر دشمن است. 👈مسأله در جای خود یک حکم قاطع عقلی و موافق فطرت انسانی است. 📚تفاسیر نور و نمونه http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm19923_tqyh-bh-chh-mnst--y-tqyh-dr-qrn-dhkr-shdh-st--mfhwm-drst-n-chyst.aspx#post19923 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
به چه معناست؟ آيا تقيه در ذكر شده است؟ مفهوم درست آن چيست؟❓ 🛑قسمت سوم: 🔻بررسي مرتبط با 🔸ايه 106 سوره نحل 🔹مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «106» كسى‌كه بعد از ايمان به خدا كافر (و مرتد) شود، نه آنكه او را به زور وادار كرده‌اند (كه با زبان اظهار كفر كند) در حالى كه قلبش به ايمان خويش مطمئن است، بلكه كسى كه سينه به روى كفر بگشايد (و بعد از ايمان با شادى به استقبال كفر برود) پس بر آنان از طرف خداوند غضبى است و برايشان عذابى بزرگ است. ✳👈در آغاز اسلام كفّار مكّه، پدر و مادر عمّار ياسر را بخاطر اسلام آوردن با شهيد كردند، همين كه نوبت شكنجه به رسيد او كلماتى كه كفّار مى‌خواستند به زبان جارى كرد و جان خود را نجات داد، عمّار مورد سرزنش بعضى قرار گرفت كه او از اسلام دست برداشته است، عمّار گريه‌كنان نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمد و حضرت دست نوازش بر سر او كشيد و فرمود: اگر باز هم افتاد اين كلمات را بگو و خودت را نجات بده، تو سر تا پا ايمان هستى. 👈اين عمل را در اصطلاح مى‌گويند كه در اسلام احكامى را به دنبال دارد، ليكن بايد بدانيم كه موارد تقيه مختلف است؛ گاهى تقيه واجب است و گاهى بايد تا پاى جان ايستاد و حرف حقّ خود را زد وتقيه نكرد، نظير كارى كه ساحران فرعون انجام دادند، آنها همين كه معجزه‌ى حضرت موسى‌ را ديدند، يك‌سره ايمان آوردند و در برابر تهديدات فرعون ترسى به خود راه نداده و به او گفتند: هر كارى مى‌خواهى بكن، ما دست از ايمان خود برنمى‌داريم.فرعون آنان را شهيد كرد و اين مقاومت مورد ستايش قرآن قرار گرفته است. 👈البتّه نشانه‌ى ارتداد، ضعف و ترس و عقب نشينى و خودباختگى و ، بلكه‌ يك نوع استتار و تاكتيك براى حفظ نيروها و برنامه‌هاست. ودر روايات به سپر و حرز تشبيه شده است. ⏬پیام ها 1⃣- اسلام براى موارد و ضرورت‌ها، حساب جداگانه‌اى باز نموده است. «إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ» 2⃣- وظيفه‌ى انسان در حال اكراه تغيير مى‌كند. «إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ» 3⃣- اقرار و ، در حال اكراه (فشار و ) ارزش ندارد. مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ‌ ... 4⃣- روح اسلام ايمان قلبى است. «وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ» 5⃣- اكراه پذيرى مربوط به جسم است نه قلب. «أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ» 📚تفسير نور ✳جمله (الا من اكره و قلبه مطمئن بالايمان ) استثنايى است از عموم شرط، و مراد از ، شدن به گفتن كلمه و به آن است، زيرا قلب هيچ وقت (اكراه ) نمى شود، و حاصل مقصود اين است كه: كسانى كه بعد از ايمان تظاهر به كفر مى كنند و مجبور به گفتن كلمه كفر شوند، ولى دلهايشان مطمئن به ايمان است از غضب خدامستثناء هستند. 📚تفسير الميزان ✳كفر به خدا كلاً ممنوع است، مگر آنكه با حفظ‍‌ ايمان درونى و به منظور دورى از خطر بيشتر احياناً با اجبار و اكراه كافران زبان به كفر گشوده شود،👈👈 گرچه اين اكراه هم احياناً كفر زبانى را تجويز نمى‌كند، مانند و و ، و بالاخره مردمان معروف به ايمان كه كفر زبانيشان، ديگران را در عقايد ايمانى سُست كند، و يا بنياد ايمان را از بيخ برَ مى‌كَنَد، مانند رسول گرامى اسلام ص كه در نهايت اكراه و اضطرار بود، و در آخر كار كفار قصد جانش را كردند، ولى نه تنها زبان به كفر نگشود، بلكه ظاهر و باطن ايمانش را قوى‌تر نمود و اگر آن حضرت كمى تقيه مى‌كرد اصلاً اسلامى بوجود نمى‌آمد. تفسير فرقان ✳ايه، اشاره‌اي است به امثال «عمار ياسر» و مصاديق مشابه او، که زير فشار و ستمگران، تحمل و طاقت خود را از دست داده و مجبور شدند براي ، سخني خلاف باورهاي خود به زبان آورند. 💫تفسير بازرگان http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm19923_tqyh-bh-chh-mnst--y-tqyh-dr-qrn-dhkr-shdh-st--mfhwm-drst-n-chyst.aspx#post19923 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
به چه معناست؟ آيا تقيه در ذكر شده است؟ مفهوم درست آن چيست؟❓ 🛑قسمت چهارم: 🔻بررسي مرتبط با 🔸ايه 28 سوره غافر 🔹وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَ إِنْ يَكُ كاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِنْ يَكُ صادِقاً يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ «28» و مردى با ايمان از آل فرعون كه ايمان خود را مى‌داشت گفت: «آيا مى‌خواهيد مردى را كه مى‌گويد: پروردگار من خداوند است بكشيد؟! در حالى كه او از طرف پروردگارتان با دلايل روشن نزد شما آمده است، اگر او دروغگو باشد دروغش به زيان خود اوست ولى اگر راستگو باشد، بعضى از آنچه را به شما وعده مى‌دهد به شما خواهد رسيد، همانا خداوند كسى را كه اسرافكار (و) بسيار دروغگو است هدايت نمى‌كند. 🔸داستان تنها در اين سوره مطرح شده است. او شخصى از بستگان فرعون بود كه به حضرت موسى آورده بود، ولى ايمان خود را پنهان مى‌كرد تا به موقع به نفع موسى سخن بگويد، يا براى او كارى انجام دهد. اين شخص غير از همسر فرعون و غير از آن شخصى است كه با سرعت از نقطه‌ى دور شهر خود را به موسى رساند و خبر توطئه‌ى دستگيريش را به او داد. 🌱مؤمن آل فرعون، به جاى القاب بزرگ در مورد موسى، او را مردى ناشناس خواند و گفت:«رَجُلًا» تا فرعون به ايمان او پى نبرد. - گاهى تقيه و براى انجام كارهاى مهم و رسيدن به اهداف بالاتر لازم است. «يَكْتُمُ إِيمانَهُ» 🌱🖌در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام آمده است: و التقیة ترس الله فی الأرض، لأن مؤمن آل فرعون لو أظهر الإسلام لقتل: " در روی زمین است، چرا که اگر مؤمن آل فرعون ایمان خود را اظهار داشته بود کشته می شد" 📚تفسير نور و نمونه ✳وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ) وى در ، مؤمن است; اما «يَكتُمُ إيمانه» يعنى در زبان، كافر است; چراكه اگر غير اين بود خدماتى كه نسبت به جناب موسى انجام مى داد امكان پذير نبود. حتماً بايد در با آن ها همراه باشد (نه قلباً) تا موسى را نجات دهد. ايت اله سبحاني http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm19923_tqyh-bh-chh-mnst--y-tqyh-dr-qrn-dhkr-shdh-st--mfhwm-drst-n-chyst.aspx#post19923 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و : يا ممنوع؟ 🔴قسمت اول 🔹"از متون دینی بر می آید که مهم ترین و خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر نسبت به همه مردم و به ویژه است. 👈جایگاه نصیحت و خیرخواهی در دین چنان مهم است که پیامبر(ص) می فرماید: 🔹 «رأس الدین النصیحة لله و لدینه و لرسوله و لکتابه و و للمسلمین عامة؛ اساس دین، خیرخواهی برای خدا، دین خدا، پیامبر خدا، کتاب خدا، پیشوایان مسلمانان و عموم مسلمانان است» (کنزالعمال، ح8775). 🔹خداوند تعالی امت پیامبر(ص) را برترین امت می شمارد اما این برتری را صرفا از این جهت می داند که آنان امر به معروف و نهی از منکر می کنند (توبه/71). از این و ، که مشابه آنها در متون اسلامی بسیار زیاد است، به روشنی بر می آید که بر رفتار حاکمان و ارشاد و خیرخواهی برای آنان همه مردم و نیز تکلیف قطعی آنان است. 🌴امام (ع) نیز آن هنگام که در راس قرار می گیرد صریحا اعلام می کند که ممکن است در امر حکومت خطا کند و به همین جهت از مردم می خواهد که او را کنند و به او مشورت دهند و اعلام می کند که من دیکتاتور و نیستم که انتقاد را بر نتابم (نهج البلاغه، خ216). 🔹پس مطابق متون دینی اسلامی حتی پیامبر(ص) و علی(ع) خود را ابرانسان نمی دانند و خدای تعالی نیز آنان را انسان هایی می داند که در اداره جامعه باید با مردم مشورت کنند. و اگر این وضعیت پیامبر(ص) و علی(ع) است تکلیف انسان های عادی روشن می شود. 🔹در واقع کسانی که انسان های عادی را از حیطه نظارت و نقد و ارشاد مردم خارج می کنند و آنان را در هاله ای از تقدس قرار می دهند و برای آنان چنان ربط و پیوندی با ماوراء قائل می شوند که فراتر از نقد و ارشاد و نظارت مردم می روند، با احکام قطعی دین خدا در افتاده اند و هم مسلم مردم را غصب کرده و هم جلوی انجام آنان را می گیرند. 👈عجیب آن است که از درون نهادی که قرار بوده است مردم اعضای آن را برای نظارت بر حاکم برگزینند، این صدا به گوش می رسد که وظیفه این نهاد () نظارت بر حاکم نیست بلکه حفاظت آن است. شگفتا! نظارت و نقد، وظیفه و حق عموم مردم است و نهاد نظارتی در واقع بازوی اجرایی مردم است. 🔻این سخنان بر اساس چه به زبان آورده می شود؟! سخنانی که در تاریخ این انقلاب نیز نو و بدعتی آشکار است. حتی عالمان سنتی که احیانا خود در این نظام و تدوین قوانین آن نقش داشته اند درست عکس این مطلب را بیان می کرده اند و آن را روشن و آشکار می دیده اند."( كه در قسمتهاي بعد ارسال ميشود) 🖌دكتر عبدالرحيم سليماني ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛