eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
651 ویدیو
601 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره پانصدو بیست وچهار ✅اختیار، امتیاز بزرگ انسان حکمتها و اندرزهای شهید مطهری حکما و فلاسفه درباره «انسان» گفته اند که انسان حیوان اجتماعی است، یعنی انسان جانداری است که زیست وی موقوف به همزیستی است. «باهم زیستن» کلمه ساده ای نیست، شامل و مستلزم یک جهان معنی است. با هم زیستن نظیر با هم راه رفتن و یا با هم نشستن نیست که یک عمل ساده باشد. با هم زیستن یعنی بار حیات و زندگی را با هم به دوش کشیدن، و به همین جهت هزاران قانون و مقررات و معلومات و صنایع و فنون و تقسیم کار و اخلاق مخصوص اجتماعی از قبیل عدالت و انصاف و همدردی و احسان و غیره لازم دارد.  برخی حیوانات مانند زنبور عسل و موریانه و مورچه و تا اندازه ای بعضی از درندگان و حیوانات کوهی و جنگلی نیز زندگی اجتماعی دارند و بعضی از آنها به طور دقیقی تقسیم کار و وظیفه کرده عملیات اجتماعی حیرت انگیزی انجام می دهند، و شاید اگر کسی در زندگی پیچیده و وسیع اجتماعی برخی حشرات مطالعه کند گمان کند که آنها به درجاتی در زندگی اجتماعی جلوتر رفته اند. اما در عین حال زندگی انسان با زندگی آنها قابل مقایسه نیست، لااقل از نظر سادگی و پیچیدگی قابل مقایسه نیست، چرا؟ برای اینکه آن جاندارها به حکم غریزه فعالیت می کنند، به حکم غریزه کارها را تقسیم کرده اند، به حکم غریزه انضباط و نظم را رعایت می کنند، به حکم غریزه انجام وظیفه می کنند. طرز فعالیتهای غریزی آنها شبیه است به عملیات طبیعی بدن ما نظیر حرکات منظم قلب و ریه و گردش خون و غیره؛ یعنی یک نوع جبر و ضرورت و عدم امکان تخلفی حکمفرماست. اما انسان در فعالیتهای خود اینچنین نیست، و است؛ باید کارها را میان افراد خود تقسیم کند اما با اختیار و تشخیص و انتخاب؛ باید نظم و انضباط داشته باشد، آنهم با و انتخاب. فرق بزرگی که انسان با حیوان دارد همین است که همیشه دو راه در جلو خود می بیند و همیشه خود را بر سر دوراهی مشاهده می کند و باید یکی از ایندو را انتخاب کند. اما حیوانات اجتماعی از قبیل موریانه و مورچه و زنبور عسل این طور نیستند، فقط یک راه در جلو دارند و بس. این است که قرآن کریم یک جا درباره انسان می فرماید: «آیا ما برای انسان دو چشم و یک زبان و دو لب قرار ندادیم و او را به دو ارتفاع رهنمایی نکردیم  ؟ مقصود از «دو ارتفاع» دو راه حق و باطل است، مانند دو راهی که به طرف کوه بالا می رود و یکی از آندو آدمی را از گردنه عبور می دهد و دیگری به پرتگاه منتهی می گردد. در جای دیگر می فرماید:  «ما انسان را از نطفه ای آفریدیم که دارای خلیطها و رشته ها و استعدادهای گوناگون است، او را در معرض امتحان و آزمایش قرار می دهیم، او را شنوا و بینا قرار دادیم، راه را به او نشان دادیم اما او را طوری آفریدیم که مجبور نیست از طبیعت یا غریزه ای اطاعت کند، او آزاد و حرّ و مختار آفریده شده و باید شخصاً خودش راه خود را انتخاب کند، ما راه را به او نشان دادیم و او خود داند که قدردان یا ناسپاس بوده باشد.» این است امتیاز بزرگ انسان از غیر انسان و این است مبنای قانون و اخلاق و مقررات و این است مبنای نبوت و رسالت و کتب آسمانی. کتب آسمانی و انبیای عظام یکی از دو هدف مقدسشان این است که عدل و انصاف و مساوات و برابری را در میان بشر بپا دارند. قرآن مجید در سوره مبارکه حدید تصریح می کند که هدف رسالت این است که مردم به عدالت زندگی کنند. در حقیقت انبیا و کتب آسمانی آمده اند که جامعه این موجود آزاد را متعادل کنند. آزادی انسان است که هزاران قوانین و مقررات و تعلیمات و فلسفه ها و اخلاق و آداب ضد و نقیض به وجود آورده و صدها هزار رشته بر این بافت اضافه کرده است، و همین آزادی و خودمختاری این موجود است که احتیاج او را هزار برابر کرده است. اگر همان طوری که نفس می کشد و قلب و نبضش منظم حرکت می کند و خونش جریان و دوران دارد و سلولهای اعصاب و خون و نسجها و استخوانش به طور طبیعی و جبری کارهای خود را انجام می دهند خود آدمی هم نسبت به وظایف اجتماعی همین طور بود، یعنی مردم به حکم طبیعت دسته دسته شده بودند و هر دسته ای بدون چون و چرا به فرمان غریزه و به طور خودکار وظایف خود را انجام می دادند، دیگر احتیاج به قانون و مقررات و پاداش و کیفر و این همه دستور و فرمان و کتاب و نطق و خطابه و بیان نبود. ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ https://telegram.me/quranpuyan
❇️، از روی آگاهی است نه و نه 💠لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَهَدَی النَّاسَ جَمِيعاً (۳۱/رعد) 🌱‏ اگر خدا می‌خواست قطعاً (با قهر واجبار) همه مردم را به راه می‌آورد. 🔹انتظار نداشته باشيد كه همه مردم ايمان بياورند. «لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَهَدَی النَّاسَ جَمِيعاً» 🔹اراده خداوند بر انسان‌هاست، نه و آنان. «لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَهَدَی النَّاسَ جَمِيعاً» چنانكه در آيه‌ای ديگر می‌فرمايد: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» 💠‏وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ (۱۰۳/یوسف) 🌱‏(ای پيامبر!) بيشتر مردم ايمان بياور نيستند، هر چند (سخت بكوشی و) حرص و آرزو داشته باشی. ‏‏🔹ايمان نياوردن اكثريّت مردم، به خاطر كوتاهی پيامبران نيست، بلكه نتيجه‌ی و خود انسان‌ها است كه نخواسته‌اند ايمان بياورند. «ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ» 🔹پيامبران نسبت به هدايت ديگران، سوز و درد و اشتياق دارند. «حَرَصْتَ» ‏🔹كج فهمی و ايمان نياوردن اكثريّت مردم نبايد مانع تبليغ دين و بيان حقيقت گردد. ما أَكْثَرُ النَّاسِ‌ ... بِمُؤْمِنِينَ 📚تفسیر نور 💠قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّـهِ عَلى‏ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي 🌱بگو: این راه من است؛ (بدین‌صورت که) بر اساس بصیرت و یقین، به‌سوی خدا دعوت می‌کنم. من و پیروانم (چنین وظیفه‌ای داریم.) یوسف - ۱۰۸ 🔹در این آیه پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله مأموریت پیدا می‌کند که آیین و روش و خط خود را مشخص کند، می‌فرماید: «بگو: راه و طریقه من این است که همگان را به سوی اللّه (خداوند واحد یکتا) دعوت کنم» (قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ). سپس اضافه می‌کند: من این راه را بی‌اطلاع یا از روی نمی‌پیمایم، بلکه «از روی و بصیرت، خود و پیروانم» همه مردم جهان را به سوی این طریقه می‌خوانیم (عَلی بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی). 👈این جمله نشان می‌دهد که هر مسلمانی که پیرو پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است باید با سخن و عملش دیگران را به راه «اللّه» دعوت کند. 📚تفسیر نمونه 💫زیست قرآنی https://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d ┏━━🍃═🌸━━┓      @zistequrani ┗━━🌸═🍃━━┛
🌐 در قرآن : 🛑قسمت نهم: ❓سئوال: ایا روزه ماه رمضان، و است؟ در ایه 184 سوره بقره امده است: فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ می‌گوید«این نیکوکاری داوطلبانه (طعام دادن به مسکین) بهتر است» و ادامه می‌دهد «و روزه بهتر است». یعنی «نیکوکاری داوطلبانه: تطوع خير» و روزه را هم‌پایه می‌سازد. آيا بنا به انتخاب فرد ميتواند هركدام انجام شود؟ ↩️پاسخ: ❇️بخش سوم: قسمت پایانی ایه 184 سوره بقره به صورتهای زیر ترجمه و تفسیر شده است: 1⃣- گروه اول: عبارت فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ تنها مربوط به همان الذین یطیقونه (افراد مطيق) باشد. در خود اين گروه نيز، چند تفسير متفاوت ديده ميشود. 2⃣-گروه دوم :عبارت فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ كلي است و با هدف ترغيب مومنان به اصل روزه است كه در اين گروه هم دو نوع تفسير مشاهده ميشود: 2-1- مخاطبش یا ایها الذین امنوا است كه روزه انها منعي ندارد. ⭕" پس هر آن كس مشتاقانه [و نه به اكراه و اجبار] كار خيري كند، به نفع خود اوست. و اگر [داوطلبانه] روزه بداريد، براي شما بهتر است، اگر دانسته باشيد. [در باب تفعّل، مثل تكلّف و تكبّر] كاري را برخود قبولاندن و موجّه ساختن است. در آية 158 همين سوره (2:158) نيز، پذيرش داوطلبانه و با ميل و رغبت سعي صفا و مروه در مراسم حج آمده است [إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَهَ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا...]." تفسير بازرگان 🔸 ⭕"كلمه (تطوع ) دلالتى بر خصوص استحباب ندارد، نه ماده اش (ط - و - ع ) و نه هيأتش ‍ (تفعل )،تطوع به معناى اين است كه انسان خودش كارى را انجام دهد كه اطاعت خدا هم هست ، بدون اينكه در انجام آن كراهتى داشته باشد، و اظهار ناراحتى و گرانبارى كند، حال چه اينكه آن عمل الزامى و واجب باشد. و چه غير الزامى و مستحب . در نتيجه مى توان گفت حرف (فاء) كه در آغاز جمله آمده جمله را فرع و نتيجه معنائى مى كند كه از كلام سابق استفاده مى شد، و معناى مجموع كلام - و خدا داناتر است - اين مى شود: روزه بر شما واجب شده است ، و در آن خير و صلاح شما رعايت شده ، پس آن را بطوع و رغبت بياوريد، نه با كراهت چون هر كس عمل خير را بطوع بياورد بهتر است تا همان عمل را به كره بياورد. 👈مراد از جمله ((وان تصوموا خير لكم )) اين جمله متمم جمله قبلى است ، و معنايش به حسب تقدير اين میشود با روزه اى كه بر شما واجب شده تطوع كنيد، و آن را داوطلبانه بياوريد، كه تطوع به كار خير بهتر است ، و روزه هم كه خير شما است پس تطوع به روزه هم خيرى علاوه بر خير ديگر است ." 📚تفسیر المیزان 2-2- عبارت فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ خطاب به همه مسلمانان اعم از سالم و مطيق و با هدف ترغيب به روزه ميباشد. "فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً ... تفريع به احكام و حكمتهاى بيان شده روزه و بيانيست كلى، و ان تصوموا، ارائه مورد بارز خير ميباشد. اگر فمن تطوع، تفريع بر اصل وجوب روزه و فعل يطيقونه، و امر- فدية ... باشد، جامعتر و متناسبتر است با خير مطلق «خيرا»: پس هر كه با رغبت و فروتنى خيرى انجام دهد: روزه بدارد، تحمل طاقت نمايد، بيشتر فديه دهد، براى او بهتر و بهره ‏اش بيشتر است، و ان تصوموا، پس از اصل فمن تطوع ...، برگشت بخطاب و ترغيب مخاطبين است" 📚تفسير پرتوي از قران - ايت الله طالقاني ❇ مشاهده میشود علیرغم اختلاف در ترجمه و تفسیر ایه، اما هیچ کدام از 5 گروه اشاره شده، عبارت فمن تطوع خيرا و ان تصوموا خیر لکم را به معنای و در روزه ندانسته اند. و يك گروه هم كه قايل باين ترجمه بوده، انرا با ايه بعدي نسخ شده دانسته و روزه ماه رمضان را واجب دانسته است. 💫ادامه دارد. http://quranpuyan.com/yaf_postst86_zmn-rwzh-Hkhm-msfr-w-mryD-wkhfrh-rwzh.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
⭕️نفي و در قبول دين و عمل به احكام 🛑قسمت چهارم : 💢پيامبر، نيست 🔹نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ «45» «سوره قاف» ما به آنچه (مخالفان) مى‌گويند آگاه‌تريم و تو مأمور به اجبار مردم نيستى (تا آنان را با زور به راه راست درآورى). پس هر كه را از وعده عذاب من مى‌ترسد، به وسيله‌ى قرآن پند ده ⭕ "وظيفه پيامبر اسلام ص تبليغ دين است، نه دين. «وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ» (پذيرش دين بايد با باشد.) ↩️ معارف بلند، منطقى و فطرى قرآن، براى پذيرش مردم كافى است و نيازى به نيست. «ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ» ↩️ حقايق دين در نهاد انسان نهفته است، تنها يادآورى لازم است. «فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ» (كلمه «ذكر» به معناى يادآورى نهفته‌ها و فراموش شده‌ه است) ↩️محور تبليغات دينى بايد قرآن باشد، زيرا بهترين وسيله تذكّر است. «فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ» " 📚تفسير نور (محسن قرائتي) 👈"و در این آیه که آخرین آیه این سوره است بار دیگر به پیامبرش در مقابل مخالفان سرسخت و لجوج تسلی و دلداری می‌دهد و می‌فرماید: «ما به آنچه آنها می‌گویند آگاهتریم» «و تو مأمور آنها (به ایمان) نیستی» (وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ). ♻وظیفه تو تنها رسالت، و دعوت به سوی حق و بشارت و انذار است «پس به وسیله قرآن، کسانی را که از عذاب من می‌ترسند متذکر ساز» اشاره به این که قرآن برای انذار و بیدار ساختن افراد مؤمن کافی است . بهترین پند و اندرز برای همگان است." 📚تفسير نمونه (ناصرمكارم شيرازي) 💫ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst5573_Hty-pymbr-hm-mjz-bh-jbr-mrdm-nyst---brrsy-jbr-w-lzm-dr-dyn-w-Hkwmt-slmy.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️نفي و در قبول دين و عمل به احكام 🛑قسمت دهم: بر مبناى است، نه وتحميل. 🔸وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «99»يونس واگر پروردگارت مى‌خواست، (به اجبار) همه‌ى مردم روى زمين يكجا ايمان مى‌آوردند. (اكنون كه سنّت خدا بر ايمان اختيارى مردم است،) پس آيا تو مردم را مجبور مى‌كنى تا ايمان آورند؟! و لو شاء ربك لا من فى الارض كلهم جميعا. (99یونس) 🔻👈يعنى اگر پروردگارت مى خواست، تمامى انسانهائى كه روى زمينند ايمان مى آوردند و ليكن اينطور نخواسته و در نتيجه همه ايمان نياوردند، و از اين به بعد هم همه ايمان نخواهند آورد. پس، مشيت در اين باب با خداى سبحان است، و مطلب به خواست او بستگى دارد، و چون او چنين چيزى را نخواسته تو اى پيامبر نبايد چنين طمع و توقعى داشته باشى، و نيز نبايد در اين باب خود را خسته كنى براى اينكه تو قادر نيستى مردم را مجبور بر ايمان كنى، و ايمانى كه از روى اكراه باشد خواست ما نيست، آن ايمانى را ما از انسانها خواسته ايم كه از حسن اختيار باشد. 👈و به همين جهت است كه بعد از بيان اين حقيقت، در قالب استفهام انكارى فرموده : (افانت تكره الناس حتى يكونوا مؤ منين )، يعنى بعد از آنكه بيان كرديم كه امر مشيت و خواست به دست خداى تعالى است و او نخواسته كه تمامى مردم ايمان بياورند، و در نتيجه همه مردم به خود به هيچ وجه ايمان نخواهند آورد، با اين حال ديگر راهى براى تو باقى نمانده جز اينكه فرضا مردم را به زور و به بر ايمان واداشته و مجبور سازى، و من اين عمل را براى تو عملى منكر كرده ام و تو نبايد دست به چنين كارى بزنى، و نمى توانى اين كار را بكنى، و خود من هم ايمان اين چنينى را قبول نمى كنم. 📚تفسير المیزان 🔻خداوند، هم قدرت دارد، هم حكمت و از قدرتش آنجا و آن گونه استفاده مى‌كند كه خلاف حكمت نباشد و چون حكمتش اقتضا دارد كه مردم آزاد باشند، هرگز با قدرت قهرى خود آنان را به ايمان اجبارى وادار نمى‌كند. ↩️امّا مشركان مى‌گفتند: «لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكْنا» «1» اگر خدا مى‌خواست ما مشرك نبوديم، پس شرك ما خواست خدا بوده است و ما بالاجبار مشرك شده‌ايم! اين آيه مى‌تواند پاسخى به سخن آنان باشد كه اگر اراده خدا بر اجبار كردن است، چرا اجبار به انحراف و شرك كند و لااقل اجبار به هدايت و ايمان بكند!؟ ↩️- ايمان بر مبناى انتخاب است، نه اجبار وتحميل. «أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ» 📚تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 625 http://quranpuyan.com/yaf_postst5573_Hty-pymbr-hm-mjz-bh-jbr-mrdm-nyst---brrsy-jbr-w-lzm-dr-dyn-w-Hkwmt-slmy.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
در اسلام. 🛑قسمت اول: 🔵مسأله " " و به عبارت دیگر "حق ها" از مسائلی است که همواره در طول تاریخ بشر - بخصوص از سوی اندیشمندان و نویسندگان جوامع و مکاتب گوناگون حقوقی و ادیان مختلف الهی و غیر الهی - مطرح بوده، و منشأ و اقسام و مصادیق و چگونگی استیفای آنها مورد بحث قرار می گرفته است. در اسلام نیز که خاتم و اکمل ادیان الهی می باشد به مسأله حقوق توجه شده است. از سوی دیگر اهمیت و نقش آن در سعادت و هدایت فرد و جامعه و تحقق عدالت بر کسی پوشیده نیست. ↩️در "رساله حقوق" اثر مرحوم آیت الله منتظری، پس از ذکر مقدمه، به مباحث زیر پرداخته است: حقوق خداوند بر انسان؛ بر خود؛ حقوق متقابل انسان‌ها نسبت به یکدیگر؛ حقوق ملت‌ها نسبت به یکدیگر؛ و حقوق متقابل بین انسان، طبیعت و حیوان. 🔹 👈حق کرامت انسانی یکی از حقوق اساسی و زیربنایی برای دیگر حقوق موضوعه بشری است. بر همین اساس است که اسلام انسان را دارای هفت مقام و ارزش والا می‌داند. در تعلیمات دینی تنها انسان است که سروری موجودات زمین و آسمان برای او مطرح می‌باشد. در قرآن تصریح شده که روح خدا در او دمیده شده و او شایسته و تعظیم و حتی و مقام خلیفة اللهی قرار گرفته است.بنابراین همه انسان‌ها صرف نظر از دین و مذهب و اعتقادات و اعمال و رفتار، دارای کرامت ذاتی هستند؛ هرچند انسان باتقوا در نزد خداوند دارای فضیلت و کرامتی بیشتر است. در حقیقت هرانسانی دارای است؛ بر همین اساس نمی توان صرف داشتن عقیده خاص را گرچه حق باشد دلیل بر امتیازدهی در اعطای حقوق اجتماعی و شهروندی دانست. 🔹 👈«از ادله مشروعیت بیعت و انتخاب حاکم که در کتاب «دراسات فی ولایت الفقیه» ذکر شده، استفاده می‌شود که در حکومت دینی، مردم صاحب اصلی قدرت، حکومت و منشا مشروعیت و مقبولیت حاکمیت می باشند. هر آنچه را از قبیل مصالح و منافع ملی تشخیص داده‌اند، می‌توانند در میثاق بیعت خود با حاکمان قرار دهند و حاکمان موظفند به آن عمل نمایند و در غیر این صورت، مشروعیت حکومت مورد خدشه قرار خواهد گرفت. 🔻نکته حائز اهمیت اینکه هر نسلی حق دارد مطابق معیارها و ضوابط عقلی و دینی در سرنوشت کشور خود و تعیین چارچوب مورد قبول اکثریت آن نسل دخالت و اظهار نظر نماید؛ اما حق ندارد سرنوشت نسل‌های آینده را رقم زند و چهارچوبی برای آنها تعیین کند، زیرا نظر هیچ فرد یا نسلی غیر از (ع) برای فرد و نسل دیگر و عقلی نخواهد بود. 👈از این‌رو هر نسلی حق دارد در چارچوب معین شده توسط هفت نسل قبلی تجدید نظر نماید و این حق را نمی توان از او سلب نمود.» 🔹حق 🔻👈«در حقیقت تعبیر به آزادی اندیشه یا تغییر آن نوعی مسامحه در تعبیر است؛ زیرا پیدایش هر عقیده و استمرار آن معلول شرایط خاص ذهنی است که از انسان خارج می‎باشد. آنچه اختیاری انسان است - و انسان نسبت به آن آزاد است - مقدمات آن می‎باشد؛ نظیر تحقیق، مطالعه و تلاش فکری در راه رسیدن به آنچه حق است. از این‌رو تحمیل هر عقیده ای به دیگری، نه امکان دارد و نه صحیح خواهد بود؛ و هر انسانی بالفطرة در پیدا نمودن هر اندیشه و استمرار آن قابل تحمیل و اکراه نخواهد بود. 👈 آیه شریفه:(لا اکراه فی الدین...) بنابراین مجرد اندیشه و اعتقاد، یا تغییر آن، و یا ابراز آن، و یا اطلاع از اندیشه و تفکری دیگر، حق هر انسانی است؛ و با هیچ یک از عناوین کیفری نظیر: ارتداد، افساد، توهین، افترا و مانند آن مربوط نیست.» 📚رساله حقوق🖌مرحوم آیت الله منتظری کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━━