✅مسئله ی #نحوست_ایام.
بخش سوم
✅تطیّر
گاهی تطیّرهایی هم ضمیمه می شود. در خراسان این قضیه هست و در بعضی از بلاد دیگر ایران هم هست ولی در بعضی بلاد دیگر ایران من گاهی صحبت كرده ام گفته اند اصلاً آنجا نیست؛ و من نمی فهمم كه این چیست و از كجاست.
معتقدند كه یك مسافر وقتی می خواهد مسافرت كند، اگر سیدی به او بر بخورد مسافرتش #شوم است و عاقبت ندارد؛ برعكس اگر كولی به او برخورد كند دیگر سفرش سفر مباركی است. یك وقتی من [این مطلب را] به مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی رضوان اللّه علیه (آن مرد بزرگوار) گفتم، او توجیهی كرد و علت تاریخی برایش ذكر كرد و آن را پسندیدم.
او گفت دو چیز است كه ریشه ی تاریخی اش برمی گردد بهزمانی كه شیعه در ایران فوق العاده در اقلیت بوده اند و سیدها را هر جا گیر می آوردند زنده زنده لای جرز می گذاشتند (زمان بنی العباس) . یكی اینكه مردم به قم و كاشان متلك می گویند. این كه می گویند «نه قم خوبه نه كاشون، لعنت به هر دوتاشون» مربوط به دوره ای است كه مردم همه ی شهرها سنّی بودند جز این دو شهر كه شیعه بودند و آنها كه سنّی بودند تا اسم قم و كاشان را می بردند هر دو را لعن می كردند چون قم و كاشان از قدیم الایام دارالمؤمنین و دارالشیعه بوده. ایشان می گفت این مضمون و متلكی كه راجع به این دو شهر می گویند به اعتبار این است كه همه جای دیگر سنّی بودند و اینها شیعه بودند و سنّیها به شیعه ها فحش می دادند.
یكی دیگر اینكه در دوره هایی كه سادات را هر جا گیر می آوردند نه فقط خود آن سید را از بین می بردند بلكه اگر در خانه ای سیدی پیدا می كردند دیگر آن خانه امنیت نداشت و تمام آن خانه و زندگی به باد می رفت، در آن دوره ها اگر سیدی به خانه ای می آمد این امر مساوی بود با اینكه آن خانمان به باد برود
كم كم در ذهنها رسوخ یافت كه اگر به اینجا سیدی آمد زندگی ما بر باد رفته است. البته این از ناحیه ی دولت وقت بود؛ یعنی اگر سیدی آمد، دولت وقت دیگر برای ما زندگی نخواهد گذاشت؛ و این همه امامزاده هایی كه در ایران درست شدند اغلب همین سیدهایی هستند كه به دست دولتهای وقت كشته شدند.
كم كم مردم این نحوست یعنی شومی ای را كه از ناحیه ی دولتها متوجه خانواده ها بود (خیلی عقاید این طور تحول پیدا می كند) به حساب خدا و عالم گذاشتند كه اصلاً اوضاع عالم این جور اقتضا می كند كه اگر سیدی پیدا شد پشت سرش بدبختی و بیچارگی بیاید، در صورتی كه این به اوضاع عالم و به خدا ارتباط ندارد، امری بوده مربوط به دولتهای ظالم.
✅فأل آری، تطیّر نه
پیغمبر اكرم #تفأّل می زد ولی #تطیّر نمی زد؛ یعنی از رسم و سنّتی كه در میان مردم بود آن را كه منشأ می شد كه انسان در تصمیم خودش راسخ بشود امضا می كرد [و به ] آن كه منشأ می شد انسان از تصمیم خودش باز بماند [توجه نمی كرد؛ ] یعنی به فال نیك می گرفت ولی به فال بد نمی گرفت.
یك روح مصمّم و متوكّل این طور است. اگر مثلاً كسی بیرون می آمد كه اسمش حسن بود می فرمود به به، حسن، نیك، اِنْ شاءَاللّه همه ی كارها نیك است، بروید. اما اگر كسی می آمد كه اسمش اسم بدی بود ابداً اعتنا نمی كرد و مخصوصاً می فرمود: «رُفِعَ عَنْ اُمَّتی الطِّیَرَةُ» فال بد گرفتن از امت من بكلی برطرف شده است؛ «وَ اِذا تَطَیَّرْتَ فَامْضِ» اگر به چیزی فال بد گرفتی اعتنا نكن، برو، ترتیب اثر نده.
«تَنْزِعُ النّاسَ كَاَنَّهُمْ اَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ»
آن باد صرصر كه آمد، مردم را چنان از جا می كنْد كه مانند این بود كه بن درختهای خرما را كنده باشند؛ بلند می كرد و به زمین می زد. دومرتبه می گوید: «فَكَیْفَ كانَ عَذابی وَ نُذُر» چگونه بود عذاب و انذار من؟ «وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْانَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ» (اینجا مخاطب باز مردم هستند) قرآن را سهل و آسان در اختیار مردم قرار دادیم برای تذكر و تنبّه و آگاهی، آیا آگاه شونده ای هست؟ برای قوم عاد به همین سه چهار جمله قناعت می شود چون اصلاً مطلب یك هدف بیشتر ندارد.
تفسیر سوره #قمر
کتاب #آشنایی_باقرآن شهید مطهری
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
https://telegram.me/quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_381
❇️#تطير و #تفال
💠قالُوا اطَّيَّرْنا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ قالَ طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّـهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ
🌱گفتند: «ما (وجود) تو و همراهانت را به فال بد گرفتیم.» گفت: «فال بد شما، (عذابِ) نزد خداست (که بهزودی به سبب اعمالتان به شما خواهد رسید). آری، شما افرادی هستید که آزمایش شدهاید.»
نمل - ۴۷
👈تطير" چنان كه میدانيم از ماده" طير" به معنی پرنده است، و چون عرب فال بد را غالبا بوسيله پرندگان میزد، عنوان" تطير" به معنی فال بد زدن آمده است، در برابر" تفال" كه به معنی فال نيك زدن است.
🔷اصولا انسان نمیتواند در برابر علل حوادث بی تفاوت بماند، سرانجام بايد برای هر حادثهای علتی بجويد، اگر موحد باشد و خداپرست و علل حوادث را به ذات پاك او كه طبق حكمتش همه چيز را روی حساب انجام میدهد بازگرداند و از نظر سلسله علل و معلول طبيعی نيز تكيه بر علم كند مشكل او حل شده است و گرنه يك سلسله علل خرافی و موهوم و بی اساس برای آنها میتراشد، موهوماتی كه حد و مرزی برای آنها نيست و يكی از روشنترين آنها همين فال بد زدن است.
🔷فی المثل عرب جاهلی حركت پرندهای را كه از طرف راست به چپ میرفت به فال نيك میگرفت، و دليل بر پيروزی، و اگر از طرف چپ به راست حركت میكرد به فال بد میگرفت و دليل بر شكست و ناكامی! و از اين خرافات و موهومات بسيار داشتند.
🔷امروز نيز در جوامعی كه به خدا ايمان ندارند- هر چند از نظر علم و دانش روز پيروزيهای فراوانی كسب كردهاند- اين قبيل خرافات و موهومات فراوان است تا آنجا كه گاهی افتادن يك نمكپاش بر زمين آنها را سخت ناراحت میكند، و منزل و اطاق يا صندلی كه شماره آن سيزده باشد سخت در وحشتشان فرو میبرد، و هنوز هم بازار رمالان و فالگيران در ميان آنها گرم و داغ است، و مساله موهوم بخت و طالع در ميان آنها مشتری فراوان دارد.
🔷ولی قرآن با يك جمله كوتاه میگويد:" طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّـهِ": بخت و طالع و پيروزی و شكست و موفقيت و ناكامی شما همه نزد خدا است، خدايی كه حكيم است و مواهبش را طبق شايستگيها، شايستگيهايی كه بازتاب ايمان و عمل و گفتار و كردار انسانها است تقسيم میكند.
👌و به اين ترتيب اسلام پيروان خود را از وادی خرافه به حقيقت، و از بيراهه به صراط مستقيم دعوت میكند.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan