eitaa logo
قران پویان
498 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
756 ویدیو
757 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش اول كلمه ی «نحس» به معنی «شوم» است. در اینجا مفسرین روی كلمه ی «نحس» بحث كرده اند كه معنای شوم بودن یك روز چیست؟ واضح است كه در اینجا قرآن نمی خواهد بگوید كه مثلاً آن روز چون روز یكشنبه یا دوشنبه بود بود وعذاب آمد. یكشنبه و دوشنبه هرهفته تكرار می شود. یا مقصود این نیست كه چون مثلاً سیزدهِ ماه صفر بود اینها معذّب شدند. سیزدهِ ماه صفر هر سال تكرار می شود؛ و بعلاوه اینجا دارد تصریح می كند: «فَكَیْفَ كانَ عَذابی وَ نُذُر» یعنی عذاب به علت و به علت حق ناشناسی و یك نعمت بزرگ بود. پس روز، شوم بود ولی شومی اش نه از خودِ روز بود از آن جهت كه [روزی از روزهای ] هفته یا ماه است بلكه به علت حادثه ای كه در آن روز پیش آمد این روز شوم شد.حال، بعضی روزها را مبارك می دانیم و بعضی روزها را شوم. 🔺در موضوع نحوست ایام دو مسئله است. ✔️ یك مسئله این است كه ما برخی روزهای سال را مبارك می شماریم و برخی را نحس و ، به اعتبار حادثه ای كه در آن روز واقع شده؛ و مقصود ما این نیست كه این روز از آن جهت كه این روز است مبارك است یا این روز از آن جهت كه این روز است شوم است، بلكه مقصود ما این است كه این روز برای ما یادآور حادثه ی پربركتی است یا این روز برای ما یادآور حادثه ی شومی است. 🔶مثلاً ما روز عید غدیر را روز مبارك می دانیم ولی نه به اعتبار اینكه هجدهم ذی الحجه [است، كه ] چون ماه، ماه ذی الحجه است و این روز هجدهمین روز ماه ذی الحجه است مبارك است اعمّ از اینكه در این روز حادثه ای واقع شده باشد یا نشده باشد، اعم از اینكه در این روز پیغمبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را به خلافت نصب كرده باشد یا نكرده باشد؛ این روز، روز مبارك است و چون این روز مبارك بود پیغمبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را در این روز به خلافت نصب كرد؛ یعنی بخت حادثه ی یوم الغدیر بلند بوده كه در این روز واقع شده است؛ این روز از قدیم الایام [و] قبل از این هم روز مباركی بوده، از اوّلی كه این آسمان و زمین درست شده روز هجدهم ذی الحجه روز مباركی بوده و حادثه ی در روزی كه خودش مبارك بود واقع شد. 🔷 یا [چنین نیست كه ] دهم محرم روزی بوده كه از اوّلی كه عالم ساخته شده اصلاً این روز، بد ساخته شده، شوم ساخته شده و حادثه ی كربلا در روزی واقع شد كه بالذات شوم بود و قهراً قبل از اینكه امام حسین هم شهید شود هر سال كه روز دهم محرم می آمد روز شومی می آمد، از زمان حضرت آدم و قبل از حضرت آدم این روز شوم بوده و الآن هم روز دهم محرم شوم است، تا هم این روز از آن جهت كه این روز است شوم است. حادثه ی كربلا هم در یك روز شوم واقع شد. یك وقت انسان این طور فكر می كند. این [طرز فكر، ] اساسی نمی تواند داشته باشد. نه عقل می تواند آن را قبول كند و نه از نظر نقل ما می توانیم تأییدی برای آن بیاوریم. ولی یك وقت به آن معنای دوم است: هجدهم ذی الحجه، چون در این روز برای ما حادثه ی مباركی رخ داده است ما این روز را مبارك می شماریم. هجده ذی الحجه مباركی خودش را از حادثه ی غدیر دارد نه حادثه ی غدیر از هجدهم ذی الحجه. دهم محرم شومی خودش را (نه اینكه بالذات شوم است) از شهادت امام حسین دارد نه كشته شدن و قتل امام حسین شومی خودش را از دهم محرم دارد. از تفسیر سوره جلد پنجم کتاب استاد مطهری ادامه دارد... 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌹🌷🌹🌷 https://telegram.me/quranpuyan
✅مسئله ی . بخش دوم الفاظ از نظر اینكه الفاظند یعنی حروف الفبا [هستند] تركیب می شوند از الف و ب و پ و ت و ث و ج تا آخر. هیچ لفظی با هیچ لفظ دیگری فرق نمی كند. ولی الفاظ برای معانی مختلفی وضع می شوند، بعضی الفاظ برای معانی بسیار عالی و لطیف وضع می شوند، مثل اینكه ما از الف و دو تا لام مشدّد و یك الف دیگر و یك «هـ» لفظ «اللّه» را ساخته ایم كه نام خداوند است. چون معنا مبارك است لفظ هم برای ما لفظی است مبارك، حتی احترام دارد و وقتی كه به صورت كتبی درمی آید دست بی وضو هم به آن نمی زنیم. همین طور اسماء پیغمبران و ائمه؛ یا اسمهایی كه بر یك معانی خیلی عالی مثلاً از مقدسات بشر دلالت می كند مثل لفظ «علم» كه گویی خود این لفظ هم برای ما جلالتی دارد. [در مقابل، ] ما الفاظی را وضع می كنیم برای معانی ای كه مُسْتَقْبَحٌ ذِكْرُه است یعنی بشر قبیح می شمارد كه نام آنها را ببرد: «ما یُسْتَقْبَحُ ذِكْرُهُ» . بعد چون آن معنا چیزی است كه بشر نمی خواهد آن را بازگو كند گویی قبح معنا در لفظ اثر می گذارد و الّا بدیهی است كه لفظ، بالذات قبحی ندارد، قبح از معناست، لفظ به تبع معنا و چون نام این معناست قبیح شمرده می شود. حال اگر كسی در مجلسی شروع كند الفاظ زشت به زبان آوردن، مردم به او می گویند این كلمات چیست كه به زبان می آوری؟ ممكن است جواب بدهد مگر كلمه هم با كلمه فرق می كند؟ ! راست هم می گوید، مگر كلمه هم با كلمه فرق می كند؟ هیچ كلمه ای با هیچ كلمه ی دیگری فرق نمی كند، اما كلمه به اعتبار معنی اش با كلمه ی دیگر فرق می كند. وقتی می گویند این كلمات را به زبان نیاور، چون این كلمه را كه شما می گویید، آن معنا به ذهن می آید و بنا نیست كه بشر در مجامع آن معانی را در ذهن خودش مجسم كند. به این معنا البته درست است كه برخی روزها روزهای مباركی است. حتی می تواند یك سلسله دستورهای شرعی بر اساس همین روزها بر قرار شود برای اینكه این روز یادآور آن حادثه است. مثلاً امام حسین را در نیمه ی شعبان یا بیست و هفتم رجب زیارت می كنیم. بیست و هفتم رجب با بیست و چهارم رجب، خودش بالذات هیچ فرقی نداشته ولی بیست و هفتم رجب به اعتبار بعثت پیغمبر اكرم شرافتی پیدا كرده است. همین طور كه گفتیم گاهی لفظ به اعتبار معنایش شرافتی پیدا می كند كه بی وضو نباید دست روی آن گذاشت. بیست و هفتم رجب به اعتبار بعثت پیغمبر، هفده ربیع به اعتبار ولادت پیغمبر، سوم شعبان به اعتبار ولادت امام حسین و نیمه ی شعبان به اعتبار ولادت حضرت حجّت شرافتی پیدا می كند كه [می گویند] امام حسین را هم اگر می خواهید زیارت كنید در این روز زیارت كنید كه این روز یادآور چنین حادثه ی مباركی است؛ یعنی حتی یك سلسله احكام و دستورها بر این اساس برقرار می شود، و هیچ مانعی هم ندارد ادامه دارد تفسیر سوره کتاب شهيد مطهري 🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ https://telegram.me/quranpuyan
✅مسئله ی . بخش سوم ✅تطیّر گاهی تطیّرهایی هم ضمیمه می شود. در خراسان این قضیه هست و در بعضی از بلاد دیگر ایران هم هست ولی در بعضی بلاد دیگر ایران من گاهی صحبت كرده ام گفته اند اصلاً آنجا نیست؛ و من نمی فهمم كه این چیست و از كجاست. معتقدند كه یك مسافر وقتی می خواهد مسافرت كند، اگر سیدی به او بر بخورد مسافرتش است و عاقبت ندارد؛ برعكس اگر كولی به او برخورد كند دیگر سفرش سفر مباركی است. یك وقتی من [این مطلب را] به مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی رضوان اللّه علیه (آن مرد بزرگوار) گفتم، او توجیهی كرد و علت تاریخی برایش ذكر كرد و آن را پسندیدم. او گفت دو چیز است كه ریشه ی تاریخی اش برمی گردد بهزمانی كه شیعه در ایران فوق العاده در اقلیت بوده اند و سیدها را هر جا گیر می آوردند زنده زنده لای جرز می گذاشتند (زمان بنی العباس) . یكی اینكه مردم به قم و كاشان متلك می گویند. این كه می گویند «نه قم خوبه نه كاشون، لعنت به هر دوتاشون» مربوط به دوره ای است كه مردم همه ی شهرها سنّی بودند جز این دو شهر كه شیعه بودند و آنها كه سنّی بودند تا اسم قم و كاشان را می بردند هر دو را لعن می كردند چون قم و كاشان از قدیم الایام دارالمؤمنین و دارالشیعه بوده. ایشان می گفت این مضمون و متلكی كه راجع به این دو شهر می گویند به اعتبار این است كه همه جای دیگر سنّی بودند و اینها شیعه بودند و سنّیها به شیعه ها فحش می دادند. یكی دیگر اینكه در دوره هایی كه سادات را هر جا گیر می آوردند نه فقط خود آن سید را از بین می بردند بلكه اگر در خانه ای سیدی پیدا می كردند دیگر آن خانه امنیت نداشت و تمام آن خانه و زندگی به باد می رفت، در آن دوره ها اگر سیدی به خانه ای می آمد این امر مساوی بود با اینكه آن خانمان به باد برود كم كم در ذهنها رسوخ یافت كه اگر به اینجا سیدی آمد زندگی ما بر باد رفته است. البته این از ناحیه ی دولت وقت بود؛ یعنی اگر سیدی آمد، دولت وقت دیگر برای ما زندگی نخواهد گذاشت؛ و این همه امامزاده هایی كه در ایران درست شدند اغلب همین سیدهایی هستند كه به دست دولتهای وقت كشته شدند. كم كم مردم این نحوست یعنی شومی ای را كه از ناحیه ی دولتها متوجه خانواده ها بود (خیلی عقاید این طور تحول پیدا می كند) به حساب خدا و عالم گذاشتند كه اصلاً اوضاع عالم این جور اقتضا می كند كه اگر سیدی پیدا شد پشت سرش بدبختی و بیچارگی بیاید، در صورتی كه این به اوضاع عالم و به خدا ارتباط ندارد، امری بوده مربوط به دولتهای ظالم. ✅فأل آری، تطیّر نه پیغمبر اكرم می زد ولی نمی زد؛ یعنی از رسم و سنّتی كه در میان مردم بود آن را كه منشأ می شد كه انسان در تصمیم خودش راسخ بشود امضا می كرد [و به ] آن كه منشأ می شد انسان از تصمیم خودش باز بماند [توجه نمی كرد؛ ] یعنی به فال نیك می گرفت ولی به فال بد نمی گرفت. یك روح مصمّم و متوكّل این طور است. اگر مثلاً كسی بیرون می آمد كه اسمش حسن بود می فرمود به به، حسن، نیك، اِنْ شاءَاللّه همه ی كارها نیك است، بروید. اما اگر كسی می آمد كه اسمش اسم بدی بود ابداً اعتنا نمی كرد و مخصوصاً می فرمود: «رُفِعَ عَنْ اُمَّتی الطِّیَرَةُ» فال بد گرفتن از امت من بكلی برطرف شده است؛ «وَ اِذا تَطَیَّرْتَ فَامْضِ» اگر به چیزی فال بد گرفتی اعتنا نكن، برو، ترتیب اثر نده. «تَنْزِعُ النّاسَ كَاَنَّهُمْ اَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ» آن باد صرصر كه آمد، مردم را چنان از جا می كنْد كه مانند این بود كه بن درختهای خرما را كنده باشند؛ بلند می كرد و به زمین می زد. دومرتبه می گوید: «فَكَیْفَ كانَ عَذابی وَ نُذُر» چگونه بود عذاب و انذار من؟ «وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْانَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ» (اینجا مخاطب باز مردم هستند) قرآن را سهل و آسان در اختیار مردم قرار دادیم برای تذكر و تنبّه و آگاهی، آیا آگاه شونده ای هست؟ برای قوم عاد به همین سه چهار جمله قناعت می شود چون اصلاً مطلب یك هدف بیشتر ندارد. تفسیر سوره کتاب شهید مطهری 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 https://telegram.me/quranpuyan
❓❓منظور از در قرآن چيست؟ ايا بعضي روزها ذاتا نحوست دارند؟ ❓آیا در قرآن و روایات بودن برخی روز ها و زمان ها تایید شده است؟ ‏ 🛑قسمت دوم : 🌪⚡معنای « » یا «روزهای نحس » در قرآن :👈ما كلمه « » و« يوم نحس » را در دو جاى قرآن داريم. خيلى جالب است-از اینکه-؛ هر دو جا هم درباره قوم عاد است پس از نزول عذاب بر آنها :ّ «انّا ارْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً فى يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرّ -قمر /19» يا : «فَارْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً فى ايّامٍ نَحِساتٍ‏ -فصلت /16-» :⚡☄ كلمه «نحس» در اين آيه را مفسرين دو -گونه - معنى كرده‏ اند؛ يكى اينكه مقصود اين است كه- روز عذاب قوم عاد- روز سرد و پر باد و غبارى بوده است؛ چون روز سرد و پر باد و غبارى بوده است قرآن «نحس» گفته است، زيرا كلمه نحس جز سختى و شدت يا ترسناك و وحشتزا بودن مفهوم اصلى ديگرى ندارد. 👈بعضى گفته‏ اند (اين به نظر من جالب‏تر است) مقصود اين است كه در يك روز شومى [چنين كرديم.] خود قرآن در كمال صراحت اعلام مى‏كند اين مردم معذب شدند، چرا معذب شدند؟ به خاطر اعمال و افكارشان، به خاطر طغيانهايشان در مقابل امر الهى. 🍂🌪⚡آن روزى كه مردم ، آن سرنوشت محتوم را از عمل خودشان پيدا مى‏كنند و دچار نكبت و بدبختى مى‏شوند، قرآن آن روز را - بدلیل آنکه روز نزول عذاب قوم عاد بوده است - مى‏داند. 🍃🍂 آن روز، ديگر نه چهارشنبه است نه پنجشنبه، نه جمعه، نه شنبه ... و نه اول نه دوم نه سيزده ... هر روزى كه مردمى به كيفر اعمال خودشان گرفتار شدند و در عقوبت اعمال خودشان دست و پا زدند، بدانند در روز نحسى گرفتارند. 🔭👈:ما اخبار بسيار معتبرى در اين زمينه داريم كه به ما گفته ‏اند ابداً دنبال اين حرفها- اینکه ذاتا برخی ایام ، است- نرويد.. اوضاع كواكب دلالت مى‏كند بر چه و چه، امروز براى فلان كار شايد و براى فلان كار نشايد؛ 👈 اينها از اسلام نيست و ضد اسلام است. 📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (دفاع از 13(پانزده گفتار))، ج‏25، ص406 https://b2n.ir/h37200 💫ادامه دارد . کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❓❓منظور از چيست؟ ايا بعضي روزها ذاتا نحوست دارند؟ - 🛑قسمت نهم : 💢🔶مسئله ی 👈كلمه ی «نحس» به معنی «شوم» است. در اینجا مفسرین روی كلمه ی «نحس» بحث كرده اند كه معنای شوم بودن یك روز چیست؟ واضح است كه در اینجا قرآن نمی خواهد بگوید كه مثلاً آن روز چون روز یكشنبه یا دوشنبه بود نحس بود و عذاب آمد. یكشنبه و دوشنبه هرهفته تكرار می شود. یا مقصود این نیست كه چون مثلاً سیزدهِ ماه صفر بود اینها معذّب شدند. سیزدهِ ماه صفر هر سال تكرار می شود؛ و بعلاوه اینجا دارد تصریح می كند: «فَكَیْفَ كانَ عَذابی وَ نُذُر» یعنی عذاب به علت تكذیب و به علت حق ناشناسی و كفران یك نعمت بزرگ بود. پس روز، شوم بود ولی شومی اش نه از خودِ روز بود از آن جهت كه [روزی از روزهای ] هفته یا ماه است بلكه به علت حادثه ای كه در آن روز پیش آمد این روز شوم شد. 🔸👈در موضوع دو مسئله است. یك مسئله این است كه ما برخی روزهای سال را مبارك می شماریم و برخی را ، به اعتبار حادثه ای كه در آن روز واقع شده؛ و مقصود ما این نیست كه این روز از آن جهت كه این روز است مبارك است یا این روز از آن جهت كه این روز است شوم است، 👈بلكه مقصود ما این است كه این روز برای ما یادآور حادثه ی پربركتی است یا این روز برای ما یادآور حادثه ی شومی است. مثلاً ما روز عید غدیر را روز مبارك می دانیم ولی نه به اعتبار اینكه هجدهم ذی الحجه [است، كه ] چون ماه، ماه ذی الحجه است و این روز هجدهمین روز ماه ذی الحجه است مبارك است اعمّ از اینكه در این روز حادثه ای واقع شده باشد یا نشده باشد، اعم از اینكه در این روز پیغمبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را به خلافت نصب كرده باشد یا نكرده باشد؛ یا [چنین نیست كه ] دهم محرم روزی بوده كه از اوّلی كه عالم ساخته شده اصلاً این روز، بد ساخته شده، شوم ساخته شده و حادثه ی كربلا در روزی واقع شد كه بالذات شوم بود و قهراً قبل از اینكه امام حسین هم شهید شود هر سال كه روز دهم محرم می آمد روز شومی می آمد 👈این [طرز فكر، ] اساسی نمی تواند داشته باشد. نه عقل می تواند آن را قبول كند و نه از نظر نقل ما می توانیم تأییدی برای آن بیاوریم. 🍀🍂👈ولی یك وقت به آن معنای دوم است: هجدهم ذی الحجه، چون در این روز برای ما حادثه ی مباركی رخ داده است ما این روز را مبارك می شماریم. هجده ذی الحجه مباركی خودش را از حادثه ی غدیر دارد نه حادثه ی غدیر از هجدهم ذی الحجه. دهم محرم شومی خودش را (نه اینكه بالذات شوم است) از شهادت امام حسین دارد نه كشته شدن و قتل امام حسین شومی خودش را از دهم محرم دارد. 💫ادامه دارد 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 738 تفسیر سوره قمر https://b2n.ir/h37200 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛