eitaa logo
قران پویان
464 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐💢انديشه‌هاي را بهتر بشناسيم. 💠به بهانه 10 اذر سالگرد شهادت آيت الله 🛑قسمت دوم: 👈 جایگاه گانه در دیدگاه . ↩الف. 💢👈درباره قوه مجریه، مدرس عقیده دارد که وظیفه اساسی قوه مجریه، مصوبه قوه مقننه است; نه دخالت در قانون گذاری. (۱۱) ↩ب. 💢👈در دیدگاه مدرس، قوه مقننه را انتخاب می کنند و کار قوه مقننه هم است; نه دخالت در حوزه های دیگر، البته قوانین وضع شده نباید تعارضی با قوانین شرع داشته باشند و ذکر این نکته هم خالی از فایده نیست که در دیدگاه شهید مدرس ، قدرت برتر در کشور مجلس می باشد و 👈 اعتقاد دارد که در مقابل هیچ چیز نمی تواند بایستد. (۱۲) ↩ج. : 👈 مدرس بخاطر جلوگیری از تداخل وظایف قوا معتقد است که در کشور، علاوه بر قوای و ، باید یک مرجع عالی و دادگاه مقتدری وجود داشته باشد که تمیز دهد که چه کسانی در مسائل مملکتی خطا کرده اند و چه کسانی خطا نکرده اند. 👈آری در اندیشه استقلال تعبیه شده، که هر کس براحتی نمی تواند در استقلال آن و در حدوده وظایف آن دخالت کند و ما در بررسی آرا و اندیشه او پیرامون شان قاضی و مختصات عدلیه، چشم انداز روشنی را از اندیشه های او در باب مساله تفکیک قوا دیدیم. استقلال قوه قضائیه و چگونگی تحصیل این استقلال و ... را در گفتار ایشان که در ذیل آمده، بخوبی می توان بافت: 💢👈«لیکن مایه و حقیقتش علم است. باید احکام شرعی و را بداند تا در عدلیه بنشیند.👈 بنده نمی گویم باشد; زیرا که مثلا قضاوت در کار نیست، عمل کردن به علم است، از باب امر به معروف و نهی از منکر. سابق بر این، یک حاکمی که یک سندی پیش او می بردند و می گفتندکه از فلان شخص طلب دارم، می فرستاد طرف را می آورد، به چوب می بست که فلان مبلغ را مطابق این سند باید بدهی، بعد که مشروطه شد، 🔻 آمدیم این مساله را اداری کردیم، گفتیم که یک محکمه ابتدایی و یک محکمه استینافی و یک (محکمه) تمیز باشد، که هفت نفر علم پیدا کنند که این شخص مدیون است و مثل سابق نباشد که به زور و قوت از او بگیرند... قضاوت محتاج به شاهد است و وظیفه پیامبر و امام و مؤمن (امتحن الله) عمل به علم است و باید معلومات داشته باشد که هر مساله را بداند، یا اگر نداند، کتب فقه را باز کند، و بفهمد که این مساله حکمش چیست ». (۱۱) محمد ترکمان، پیشین، جلد اول ، ص ۲۳۷، ۲۳۶، ۱۲) محمد ترکمان، همان، ص ۸۱ - ۸۰). 💫ادامه دارد 💻نقل از سايت باقرالعلوم کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
  💠🌐 در باره ی 🛑قسمت اول: 🌐🔸 اسلام در مورد فلسفه ی خاصی دارد كه با آنچه در چهارده قرن پیش می گذشته و با آنچه در جهان امروز می گذرد مغایرت دارد. اسلام برای زن و مرد در همه ی موارد یك نوع حقوق و یك نوع وظیفه و یك نوع مجازات قائل نشده است؛ پاره ای از حقوق و را برای مرد مناسبتر دانسته و پاره ای از آنها را برای زن، و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفته است. ❓چرا؟ روی چه حسابی؟ آیا بدان جهت است كه اسلام نیز مانند بسیاری از مكتبهای دیگر نظریات تحقیرآمیزی نسبت به زن داشته و زن را جنس پست تر می شمرده است و یا علت و فلسفه ی دیگری دارد؟ . 💢👈مكرر در نطقها و سخنرانیها و نوشته های پیروان سیستمهای غربی شنیده وخوانده اید كه را در مورد و و و امثال اینها به عنوان تحقیر و توهینی نسبت به جنس زن یاد كرده اند؛ چنین وانمود می كنند كه این امور هیچ دلیلی ندارد جز اینكه فقط جانب مرد رعایت شده است. ♦️می گویند تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است كه مرد جنساً شریفتر از زن است و زن برای استفاده و استمتاع مرد آفریده شده است، حقوق اسلامی نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور می زند. ♦️می گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار نشناخته و برای او حقوقی كه برای یك انسان لازم است وضع نكرده است. اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می دانست تعدد زوجات را تجویز نمی كرد، حق طلاق را به مرد نمی داد، شهادت دو زن را با یك مرد برابر نمی كرد، ریاست خانواده را به شوهر نمی داد، ارث زن را مساوی با نصف ارث مرد نمی كرد، برای زن قیمت به نام مهر قائل نمی شد، به زن استقلال اقتصادی و اجتماعی می داد و او را جیره خوار و واجب النفقه ی مرد قرار نمی داد. اینها می رساند كه اسلام نسبت به زن نظریات تحقیرآمیزی داشته است و او را وسیله و مقدمه برای مرد می دانسته است. می گویند اسلام با اینكه دین مساوات است و اصل مساوات را در جاهای دیگر رعایت كرده است، در مورد زن و مرد رعایت نكرده است. ♦️می گویند اسلام برای مردان امتیاز حقوقی و ترجیح قائل شده است و اگر امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان قائل نبود مقررات بالا را وضع نمی كرد. اگر بخواهیم به استدلال این آقایان شكل منطقی ارسطویی بدهیم به این صورت در می آید: اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می دانست حقوق مشابه و مساوی با مرد برای او وضع می كرد، لكن حقوق مشابه و مساوی برای او قائل نیست، پس را یك انسان واقعی نمی شمارد. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 128 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🌐 درباره : 🛑قسمت بیست وهفتم: 👈در اسلام سه نوع نفقه وجود دارد: 1⃣ نوع اول نفقه ای كه مالك باید صرف مملوك خود بكند. مخارجی كه مالك حیوانات برای آنها می كند، از این قبیل است. ملاك این نوع و مملوكیت است. 2⃣نوع دوم نفقه ای است كه انسان باید صرف خود در حالی كه صغیر یا فقیرند و یا صرف پدر ومادر خود كه فقیرند بنماید. ملاك این نوع نفقه مالكیت و مملوكیت نیست، بلكه است كه طبیعتاً فرزندان بر به وجود آورندگان خود پیدا می كنند و حقوقی است كه پدر و مادر به حكم شركت در ایجاد فرزند و به حكم زحماتی كه در دوره ی كودكی فرزند خود متحمل شده اند بر فرزند پیدا می كنند. شرط این نوع از نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است. ⭕️3⃣نوع سوم نفقه ای است كه مرد در مورد زن صرف می كند. ملاك این نوع از نه مالكیت و مملوكیت است و نه به مفهومی كه در نوع دوم گفته شد و نه عاجز بودن و ناتوان بودن و فقیر بودن زن. زن فرضاً میلیونر و دارای درآمد سرشاری باشد و مرد ثروت و درآمد كمی داشته باشد، باز هم مرد باید بودجه ی خانوادگی و از آن جمله بودجه ی شخصی زن را تأمین كند. 🌐👈ملاك دادن مرد به زن احتیاج زن نیست. اگر از نظر اسلام زن در مدتی كه با شوهر خود زندگی می كند حق مالكیت نمی داشت، این مطلب درست بود ⬅️فرق دیگری كه این نوع از نفقه با نوع اول و دوم دارد این است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زیر بار وظیفه شانه خالی كند و نفقه ندهد گناهكار است اما تخلف وظیفه به صورت یك دینِ قابل مطالبه و استیفا درنمی آید یعنی جنبه ی حقوقی ندارد. ولی در نوع سوم اگر از زیر بار وظیفه شانه خالی كند، حق دارد به صورت یك امر حقوقی اقامه ی دعوا كند و در صورت اثبات از مرد بگیرد. ملاك این نوع از نفقه چیست❓؟ ان شاء اللّه در مقاله ی آینده در باره ی آن بحث خواهیم كرد 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 220 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 47 سوره صفحه_25 💢 مقابله به و شرايط آن 🔶 اَلشَّهرُ الحَرامُ بِالشَّهرِ الحَرامِ والحُرُمتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعتَدي عَلَيكُم فاعتَدوا عَلَيهِ بِمِثلِ مَا اعتَدي عَلَيكُم واتَّقوا اللّهَ واعلَموا اَنَّ اللّهَ مَعَ المُتَّقين (194)بقره 👈 ، در همه عرصه‌هاي از اصول پذيرفته شده قرآن است. براساس اين اصل، هرگونه حق تضييع شده‌اي، اعمّ از جان، مال، آبرو و حيثيت اجتماعي، سياسي و حقوقي مي‌تواند مورد قصاص قرار گيرد، مگر يا وارد شود. 👈در عرصه حرمت‏شكنيها اگر مشركان و كافران با جنگ افروزي در ماه حرام (كه جنگ در آن حرام است) يا در حرم و مسجدحرام يا در حال احرام، يا هر زمان و مكان مقدس ديگر، حرمتها را شكستند، مسلمانان نيز مي‌توانند مقابله‏به مثل كنند و در همان حال يا زمان و مكان با آنان بجنگند. از اين فراتر هر كس به هرگونه بر مسلمانان تجاوزي رواداشت آنان نيز مي‌توانند به همان‌گونه به مقابله با او برخيزند، زيرا ستم‌پذيري مانند ستمگري نارواست. در روا بودن اين مقابله به مثل، هيچ فرقي بين زمان و زمين و زبان نيست، 👈هرچند مقصود از اعتداي به مثل، مقابله در اصل مطلب است؛ نه در ابزار و وسايل؛ تنها در اصل جنس و مقدار بين كيفر و ظلم ابتدايي تماثل برقرار است و از همين‏رو اتصاف اين كيفر عادلانه به «مثل»، مجاز است. 💢بايد در همه امور و در نيز را رعايت كرد كه خداي سبحان با تقواپيشگان است و همواره با معيّت خصوصي رحيمانه، آنان را در حمايت خاص خود دارد. 📚 تفسیر تسنیم ┄═❁🍃❈❈ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 128 سوره صفحه_58 🌱⭕️ ، توجيه نكردن تضييع ظلم ها به نام خدا 🔶وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَّا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُـولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ال عمران:75 و از اهل كتاب كسانى هستند كه اگر او را بر اموال بسيارى امين گردانى، به تو باز مى‌گرداند و بعضى از آنان (به قدرى نادرستند كه) اگر او را بر دينارى امين گردانى، آن را به تو برنمى‌گرداند، مگر آنكه (براى مطالبه آن) دائماً بالاى سر او بايستى، اين (خيانت در امانت،) به جهت آن است كه گفتند: درباره‌ى امّيّين (غير اهل كتاب) هرچه كنيم بر ما گناهى نيست، در حالى كه آنها آگاهانه بر خدا دروغ مى‌بندند 1⃣- در مورد مخالفانِ نيز، انصاف را مراعات كنيد و همه را خائن ندانيد. «مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ ... يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ» 2⃣- امانتدارى، ملاكى براى ارزشيابى افراد است. «يُؤَدِّهِ ... لا يُؤَدِّهِ» در روايات آمده است: «امانت را به صاحبش برگردانيد، حتّى اگر او فاسق باشد». 3⃣- استثمار، استحمار و نژادپرستى، ممنوع است. «لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ» 4⃣- يهوديان و مسيحيان، خود را انديشمند و مسلمانان را بى‌سواد و امّى مى‌پنداشتند. «لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ» 5⃣- بالاتر از گناه، است. اهل كتاب اموال مردم را به ناحق مى‌خوردند و مى‌گفتند: خداوند به اين كار راضى است. 😳😞 «يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ» ↩️عدالت و انصاف ايجاب مي‌كند كه در مورد دگرانديشان به چشم حق‌بين بنگريم و امور را سپيد و سياه نگيريم. اين واقع‌بيني و نشانة وسعت نظر است كه مخالفان را با يك چوب نرانيم. البته در برابر سوء استفاده ستمگران آنها بايد همواره ايستاد و با قدرت استيفاي حقوق كرد. ⬅️- نكتة بسيار پندآميز و ظريفي است؛ حق و عدالت مستقل از مقام و مرتبت، يا موقعيت و ميزان سواد و ثروت است. در دنياي مدرن نيز آشكارا مي‌بينيم را كه حتي براي و رعايت مي‌كنند از غيرخودي‌ها و مردم كشورهايي كه بر آنها تسلط دارند دريغ مي‌دارند. 📚تفسير نور و بازرگان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛