⭕️ #نحوست ماه #صفر!خرافه یا واقعیت؟
هرساله با فرا رسیدن ماه صفر سخن از نحوست آن و بشارت دادن پایان آن بازگوئی میشود و بالتبع مردم از برخی امور اجتناب میکنند و اتفاقات پیش آمده را بپای نحوست آن میگذارند!
اما سوال اینجاست که تا چه اندازه این مسئله حقیقت دارد و اگر صحت دارد منشأ آن چیست؟
با مطالعه متون اسلامی می بینیم که هیچ روزی نحس یا مبارک نیست بلکه این اتفاقات است که بعضی روزها را مبارک یا نحس میکند،مثلا شب قدر به واسطه نزول قرآن مبارک است و روزی که قوم عاد دچار تند باد شدند به واسطه عذاب الهی نحس شد،مفسر و فیلسوف بزرگ جهان اسلام علامه #طباطبایی در تفسیر المیزان، درباره سعد و نحسِ ایام، سخنانی دارد که خلاصهای از ترجمه آن بدین قرار است:
«نحس بودن روز یا مقداری از زمان، به این معنا است که در آن زمان، جز شرّ و بدی، حادثهای روی ندهد و اعمال آدمی، یا دستکم نوع خاصی از اعمال، برای صاحب آن، برکت و نتیجه خوبی نداشته باشد. سعد بودن روز، درست برخلاف این است. ما به هیچ وجه نمیتوانیم بر سعادت روزی از روزها یا زمانی از زمانها یا #نحوست آن، برهان اقامه کنیم؛ 👉زیرا طبیعت زمان از نظر مقدار به گونهای است که اجزای آن مثل هم است و یک چیز به شمار میآید.{المیزان،ج ۱۹،ص ۷۱}
در مورد ماه صفر هم باید بگوئیم این ماه نحس نیست بلکه به واسطه وقایعی که در آن اتفاق افتاده مردم عامی آن را نحس می دانند که از جمله آن وقایع رحلت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله است. ولی باید توجه داشت تصور غلط نحوست ماه صفر هیچ دلیل و مبنای روائی ندارد و ارتباط دادن آن با رحلت جانگداز اشرف کائنات بی اساس می باشد اما ممکن است ریشه این توهم به فهم نادرست #حدیثبشارت برگردد. ما در ادامه به این حدیث و صحت وسقم برداشت آن می پردازیم
مرحوم شيخ صدوق در كتاب ارزشمند علل الشرايع نیز اين حديث را نقل و به صورت حدیثی مسند از ابن عباس آورده است . (علل الشرایع ج۱ ص۱۷۶)
حدیث مذکور به شرح ذیل میباشد،مرحوم شيخ صدوق در كتاب ارزشمند علل الشرايع نقل کرده که پیامبر اکرم روزی در مسجد قبا در جمع عده زیادی از اصحابش فرمودند:
«اول من یدخل علیکم الساعة رجل من اهل الجنه» یعنی اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می شود، مردی از اهل بهشت است. پس چند نفر که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند و اول کسی باشند که مستحق بهشت گردند.
صحبت رسول خدا صلی الله علیه و آله در این زمان در مورد تبیین صفات مومنین بود و برای آوردن شاهد با علم لدنی خود اشاره کردند که اولین کسی که از در مسجد وارد شود او چنین صفاتی را داشته و اهل بهشت خواهد بود؛ اما چون متوجه تحرکات عده ای از اصحاب شدند این مطلب را که
«هرکس مرا به خروج ماه آذار خبر دهد او اهل بهشت است» .
ابوذر که داخل شد به حضرت عرض کرد یا رسول الله ماه آذار به پایان رسید. پس واضح است بشارت پایان ماه آذار علامتی برا ی معرفی اباذر است و ارتباطی به نحوست ماه صفر ندارد👌
عده ای معتقد شدند #آذار همان صفر است در حالی که آذار از ماههای رومی است و صفر از ماههای قمری است.
لذا قول پیامبر صلی الله علیه و آله تنها در همان زمان و مکان به عنوان شرطی برای معرفی مرد بهشتی دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمانها و مکانها.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️ #نحوست ماه #صفر!خرافه یا واقعیت؟
هرساله با فرا رسیدن ماه صفر سخن از نحوست آن و بشارت دادن پایان آن بازگوئی میشود و بالتبع مردم از برخی امور اجتناب میکنند و اتفاقات پیش آمده را بپای نحوست آن میگذارند!
اما سوال اینجاست که تا چه اندازه این مسئله حقیقت دارد و اگر صحت دارد منشأ آن چیست؟
با مطالعه متون اسلامی می بینیم که هیچ روزی نحس یا مبارک نیست بلکه این اتفاقات است که بعضی روزها را مبارک یا نحس میکند،مثلا شب قدر به واسطه نزول قرآن مبارک است و روزی که قوم عاد دچار تند باد شدند به واسطه عذاب الهی نحس شد،مفسر و فیلسوف بزرگ جهان اسلام علامه #طباطبایی در تفسیر المیزان، درباره سعد و نحسِ ایام، سخنانی دارد که خلاصهای از ترجمه آن بدین قرار است:
«نحس بودن روز یا مقداری از زمان، به این معنا است که در آن زمان، جز شرّ و بدی، حادثهای روی ندهد و اعمال آدمی، یا دستکم نوع خاصی از اعمال، برای صاحب آن، برکت و نتیجه خوبی نداشته باشد. سعد بودن روز، درست برخلاف این است. ما به هیچ وجه نمیتوانیم بر سعادت روزی از روزها یا زمانی از زمانها یا #نحوست آن، برهان اقامه کنیم؛ 👉زیرا طبیعت زمان از نظر مقدار به گونهای است که اجزای آن مثل هم است و یک چیز به شمار میآید.{المیزان،ج ۱۹،ص ۷۱}
در مورد ماه صفر هم باید بگوئیم این ماه نحس نیست بلکه به واسطه وقایعی که در آن اتفاق افتاده مردم عامی آن را نحس می دانند که از جمله آن وقایع رحلت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله است. ولی باید توجه داشت تصور غلط نحوست ماه صفر هیچ دلیل و مبنای روائی ندارد و ارتباط دادن آن با رحلت جانگداز اشرف کائنات بی اساس می باشد اما ممکن است ریشه این توهم به فهم نادرست #حدیثبشارت برگردد. ما در ادامه به این حدیث و صحت وسقم برداشت آن می پردازیم
مرحوم شيخ صدوق در كتاب ارزشمند علل الشرايع نیز اين حديث را نقل و به صورت حدیثی مسند از ابن عباس آورده است . (علل الشرایع ج۱ ص۱۷۶)
حدیث مذکور به شرح ذیل میباشد،مرحوم شيخ صدوق در كتاب ارزشمند علل الشرايع نقل کرده که پیامبر اکرم روزی در مسجد قبا در جمع عده زیادی از اصحابش فرمودند:
«اول من یدخل علیکم الساعة رجل من اهل الجنه» یعنی اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می شود، مردی از اهل بهشت است. پس چند نفر که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند و اول کسی باشند که مستحق بهشت گردند.
صحبت رسول خدا صلی الله علیه و آله در این زمان در مورد تبیین صفات مومنین بود و برای آوردن شاهد با علم لدنی خود اشاره کردند که اولین کسی که از در مسجد وارد شود او چنین صفاتی را داشته و اهل بهشت خواهد بود؛ اما چون متوجه تحرکات عده ای از اصحاب شدند این مطلب را که
«هرکس مرا به خروج ماه آذار خبر دهد او اهل بهشت است» .
ابوذر که داخل شد به حضرت عرض کرد یا رسول الله ماه آذار به پایان رسید. پس واضح است بشارت پایان ماه آذار علامتی برا ی معرفی اباذر است و ارتباطی به نحوست ماه صفر ندارد👌
عده ای معتقد شدند #آذار همان صفر است در حالی که آذار از ماههای رومی است و صفر از ماههای قمری است.
لذا قول پیامبر صلی الله علیه و آله تنها در همان زمان و مکان به عنوان شرطی برای معرفی مرد بهشتی دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمانها و مکانها.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸
https://eitaa.com/quranpuyan
🔶🔸آشنایی با برخی دیدگاه های علامه #طباطبایی:
"علامه به دلیل اینکه نقطه شروعش و مبدأ حرکتش متفاوت است، به نتایج متفاوتی می رسد، مثلاً کسی که ابتدا به سراغ روایات #فقهی می رود، فقط به حکم شرعی می رسد، چون روایات نوعاً در مقام بیان حکم شرعی است، ولی علامه که همان حکم را در قرآن می بیند، یک باره متوجه می شود که جنبه #فقهی و جنبه اخلاقی آن حکم با هم توأم است و نمی توان فقه را بدون #اخلاق مطرح کرد و به نتیجه رسید، جامعه ای که فقط به فقه اهمیت می دهد، صورتش و ظاهرش درست می شود، ولی از درون مشکل خواهد داشت، علامه این نکته را از شیوه خاص قرآن در بیان احکام استفاده کرده که #فقه و #اخلاق را به هم آمیخته است.
✅✅ ایشان در ذیل آیه 229 سوره بقره که احکام طلاق در آن مطرح شده می فرماید: "آیه اشعار به آن دارد که بین احکام #فقهی و اصول #اخلاقی نباید تفکیک کرد و اگر صرفاً به احکام فقهی عمل شود و نسبت به ظواهر جمود و قشری گری وجود داشته باشد، مصالح مورد نظر دین و سعادت بشر، نابود می گردد، و یگانه سرّ انحطاط مسلمانان همین است که از دین به پیکره آن اکتفا کرده و روح آن را از دست داده اند".
بنظر بنده این چند جمله کوتاه، گویای مبانی علامه است، همان مبانی که مورد قبول بسیاری فقیهان نیست، او صرف عمل به احکام فقهی را نه تنها مایه سعادت بشر نمی داند که عامل انحطاط می شمارد و اخلاق را سبب زنده شدن فقه می شمارد، این نگاه، محصول اعتناء به قرآن است و علامه بر همین اساس، جامعه دینی را آسیب شناسی می کند و علت انحطاط را در سقوط اخلاقی می داند، و نه در سقوط #فقهی! باز هم تکرار می کنم آیا شما فقیه دیگری سراغ دارید که چنین تحلیل ارائه کرده باشد؟
💫💫نقل از مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روزنامه جمهوری اسلامی
http://quranpuyan.com/yaf_postst3878_Swl-w-mbny-nZm-sysy-jtmy-Hkwmt-slmy-dr-qrn.aspx
https://t.me/quranpuyan
💫🔶اشنایی با برخی دیدگاهای علامه #طباطبایی
🔶🔸*سئوال:در نظر علامه، عوامل اجتماعی که جلوی #آزادی_اندیشه را می گیرد و موجب تحمیل عقیده و استبداد فکری می شود، چه وضعی پیدا می کند، مثلاً حکومت دینی، چقدر حق دخالت در این باره دارد؟ اگر حکومت از اختیار مطلق و یا حتی اختیار نسبی برای ورود به مسائل فکری و اعمال محدودیت برخوردار باشد و ترسیم خط قرمزها به دست او باشد، اندیشه تابع قدرت و زیر سلطه خواهد بود.
🔶* به صراحت عرض می کنم که علامه، چنین اختیاری را برای حکومت، حتی اگر در رأس آن شخص رسول اکرم قرار داشته باشد، قبول ندارد چون به نظر ایشان، پیامبر خدا از چنین کاری منع شده است. در قرآن در آیات متعددی حضرت رسول از اعمال قدرت و اجبار و بکارگیری زور نهی گردیده است مثل: "لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ"، "وَ ما جَعَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظاً وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکیل"، "وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِوَکیل"، "أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّی یَکُونُوا مُؤْمِنین"، "وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّار"؛ اینگونه آیات از جهت اینکه آیا می تواند مبنای استنباط حکم شرعی قرار گیرد و اعمال قدرت از سوی حاکم اسلامی را محدود کند، قابل تأمل و بررسی است، ولی فقها اعتنایی به این مسأله نکرده اند و در کتابهای فقهی به طور کلی بحثی در این باره نمی بینید.
🔶آیا قابل قبول است آنجا که رسول خدا از بکارگیری زور نهی شود، دیگران مجاز به آن باشند؟ و آیا واقعاً این مسئله اینقدر اهمیت ندارد که بحث شود در چه مواردی استفاده از شیوه های قهرآمیز، جایز نیست و مفاد این آیات چیست؟
بهرحال فقها توجهی به این آیات نکرده اند، ولی علامه طباطبایی به اقتضای کار تفسیری خود، به این مسأله وارد شده و پذیرفته است که در هدایت انسانها، نمی توان اختیار و آزادی را از آنها سلب کرد و پیامبر هم مجاز به آن نیست. بنظر ایشان "انّما انت مذکّر" به این معنی است که پیامبر در انجام رسالت خود نمی تواند از اکراه و اجبار استفاده کند (المیزان، ج20، ص275) و "ما انت علیهم بجبّار" به معنی آن است که پیامبر حق ندارد آنها را اجبار بر ایمان کند (المیزان، ج18، ص362) و "انّ هذه تذکرة فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلاً" به معنی آن است که ورود به راه خداوند به مشیت و خواست خود انسان بستگی دارد و از سوی پیامبر اکراه و اجباری نسبت به آن وجود ندارد (المیزان، ج15، ص231) و بهرحال "خداوند ایمان از سوی اکراه و اجبار را نخواسته است" (المیزان، ج10، ص127)
🔶آیا با این تکرارها و تأکیدها باز هم می توان گفت که علامه طباطبایی با بکارگیری زور و اجبار در مسائل ایمانی موافق است؟ البته اگر فقیهی این آیات را نادیده بگیرد و فقط به ادله نصب حاکم توجه کند و ادله ولایت را مطلق ببیند، قهراً به نتایج دیگری می رسد، ولی علامه فقیهی نیست که اینگونه استنباط کند.
💫💫نقل از مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روزنامه جمهوری اسلامی
👇👇
http://quranpuyan.com/yaf_postst3878_Swl-w-mbny-nZm-sysy-jtmy-Hkwmt-slmy-dr-qrn.aspx
https://eitaa.com/quranpuyan
💫🔶آشنایی با برخی دیدگاهای علامه #طباطبایی
👈مرحوم آقای #طباطبائی از نادر افراد در بین علمای ما است، که معتقد است پیه ناامنی و فتنه و هرج و مرج را به تن بمالید و ناامنی را بپذیرید اما تسلیم نشوید تا در نهایت به آزادی و امنیت برسید.
👌این مطلب را ایشان در تفسیر المیزان مطرح فرموده اند. بعد از اینکه روایتی را از پیغمبر اکرم(ص) نقل می کنند؛ که از رسول اکرم(ص) سؤال کردند: در برابر حاکم سوء، بجنگیم یا نجنگیم؟ نسبت می دهند که پیغمبر(ص) فرمودند که نه. «علیهم ما حُمِّلوا و علیکم ما حُمِّلتم» آنها گناهانشان به گردن خودشان است، باری که بر دوش آنها است بر دوش شما قرار نمی گیرد. بعد علامه در ذیل این روایت اضافه می کنند که نه، اسلام اجازه نمی دهد که انسان تحت ولایت ظالم برود و سکوت در برابر آنها از نظر شرع جایز نیست:
🔶🔸«قد اتضح بالأبحاث الاجتماعیة الیوم أن استبداد الولاة برأیهم و اتباعهم لأهوائهم فی تحکماتهم أعظم خطرا و أخبث أثرا من إثارة الفتن و إقامة الحروب فی سبیل إلجائهم إلى الحق و العدل»(المیزان، ج15، 158)
🔸امروز در پرتو بحث های اجتماعی و علوم اجتماعی، روشن شده که خطر استبداد ولات و آثار ناگوارش بیش از این است که فتنه و آشوبی اتفاق بیفتد و مردم درگیر بشوند. ادامه استبداد ضرر و زیان بیشتری دارد تا بگوییم جامعه به هر حال استبداد را تحمل می کند، این مطلبی که آقای طباطبائی اینجا دارد، حرفی نیست که هر عالم دینی گفته باشد. نادر علمایی هستند که این مطلب را می گویند. حساسیت آقای طباطبائی به مسئله استبداد و آثار استبداد، حساسیت بسیار بسیار بالایی است. وجهی ندارد که مرحوم علامه #طباطبائی در تفسیر به این مسائل ورود پیدا بکند، می تواند مثل بسیاری از تفاسیر دیگر که نوشته می شده، به بررسی مضمون و محتوای مستقیم آیات بپردازد و عبور بکند. اینکه مکرر در تفسیر المیزان نسبت به شیوه های استبدادی بحث و اظهار نظر می کند، نشان دهنده همان روحیه ای است که در خود ایشان وجود دارد و ایشان را وادار می کند به اینکه در این میدان ها وارد شود.
🔶ایشان در جلد دوم تفسیر المیزان هم این مطلب را دارند که از نظر زمان تألیف، قبل از سال 1340 می باشد. علامه می گویند حکومت های استبدادی از شیوه های مختلفی مثل زندانی کردن و تبعید کردن استفاده می کنند برای اینکه محیط را آرام بکنند. برای اینکه مخالفین را سرکوب بکنند، زورگویی می کنند. بعد ایشان می فرمایند ولی به هر حال حکومت استبدادی غیر قابل دوام است:
💫💫نقل از مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روزنامه جمهوری اسلامی👇👇
http://quranpuyan.com/yaf_postst3878_Swl-w-mbny-nZm-sysy-jtmy-Hkwmt-slmy-dr-qrn.aspx
https://eitaa.com/quranpuyan
💫💫اشنایی با برخی دیدگاهای علامه #طباطبایی
👈علامه در جاهای متفاوت المیزان هم بر همین معنی اصرار دارد که ولایت مؤمنان بر یکدیگر، بدان معنی است که در جامعه اسلامی، آحاد مسلمانان نسبت به امور یکدیگر و سرنوشت جامعه، دارای حق دخالت می باشند و امور جامعه اسلامی توسط خود آنها «تدبیر» می شود: و المراد ولایة التدبیر (ج 14، ص 13)
"مؤمنين ، مردان و زنانشان با همه كثرت و پراكندگى افرادشان همه در حكم يك تن واحدند، و به همين جهت بعضى از ايشان امور بعضى ديگر را عهده دار مى شوند.
و به همين جهت است كه هر كدام ديگرى را به معروف امر ميكند و از منكر نهى مى نمايد. آرى، بخاطر ولايت داشتن ايشان در امور يكديگر است - آنهم ولايتى كه تا كوچكترين افراد اجتماع راه دارد - كه به خود اجازه مى دهند هر يك ديگرى را به معروف واداشته و از منكر باز بدارد."
سوره توبه ، ايه 71،الميزان
🔶آنچه را که علمای دیگر به دلیل آیاتی مانند «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا» تحت عنوان ولایت تدبیر و یا حکومت، صرفاً برای پیامبر و ائمه ثابت می دانند، علامه ضمن قبول آن، همان نوع ولایت را در یک سطح وسیع و گسترده، برای عموم مسلمانان اثبات می کند، لذا جامعه اسلامی، جامعه ای نیست که شهروندان در آن مدیریت می شوند، بلکه جامعه ای است که شهروندان آن را، مدیریت می کنند! جامعه اسلامی جامعهای نیست که یکی بر همه، سلطه دارد، بلکه جامعهای است که چون قدرت از مردم نشأت می گیرد، همه بر همه تسلط دارند و به تعبیر علامه «تسلیط الکل علی الکل» است (المیزان، ج 1، ص 186).
🔶"اسلام براى حفظ اين احكام ، حكومتى تاءسيس كرده ، و اولى الامرى معين نموده ، و از آنهم گذشته ، تمامى افراد را بر يكدگر مسلط نموده ، و حق حاكميت داده ، تا يك فرد (هر چند از طبقه پائين اجتماع باشد)، بتواند فرد ديگرى را (هر چند كه از طبقات بالاى اجتماع باشد)، امر بمعروف و نهى از منكر كند."
💫💫تفسير الميزان،ايات 47 و48 سوره بقره
نقل از مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روزنامه جمهوری اسلامی
http://quranpuyan.com/yaf_postst3878_Swl-w-mbny-nZm-sysy-jtmy-Hkwmt-slmy-dr-qrn.aspx
https://eitaa.com/quranpuyan
💫👌آشنایی با برخی دیدگاهای علامه #طباطبایی
🔶علامه بحثی دارد که حاکمیت استبدادی که بر زدن و کشتن و فشار و زور است، قابل دوام نیست و استدلال می کند که به حکم «برهان عقلی» و «تجربة عینی» دولت مستبد سرنگون می شود: و قد دلّ التجارب و حکم البرهان علی ان الکره و القسر لا یدوم (تفسیر المیزان، ج 2، ص 87).
🔶علامه به جای سبک رایج #فقهی، این گونه مسائل را از روایات شروع نمی کند، او یک متفکر قرآنی است و روایات را هم در پرتو قرآن فهم می کند، لذا او در مطالعات قرآنی خود به حقایقی می رسد که چه بسا برای علماء دیگر که خود را از این منبع و حیاتی محروم می کنند، قابل هضم نباشد، مثلاً فقهای ما در فقه، از آیاتی مانند «و ما علی الرسول الا البلاغ» و مشابه آن هیچ پیام فقهی استنباط نمی کنند، ولی علامه که مشغول کار تفسیری است و دهها آیه با این مضمون را می بیند و مورد تأمل قرار می دهد، نمی تواند پیام عملی آنها را نادیده بگیرد،
👈لذا وقتی به آیه سوره تغابن می رسد، که در صورت روی گردانی مردم از دستورات خداوند و یا فرامین رسول خدا، پیامبر وظیفهای جز ابلاغ ندارد: «فان تولیتم فانما علی رسولنا البلاغ المبین» نتیجه میگیرد که پیامبر حق اکراه و اجبار مردم بر اطاعت پذیری را ندارد. این گونه آراء در تفسیر المیزان فراوان است، در حالی که در کلمات فقها به دلیل غفلت از این گونه آیات، اصلاً دیده نمی شود.
💫💫نقل از مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روزنامه جمهوری اسلامی
👇👇
http://quranpuyan.com/yaf_postst3878_Swl-w-mbny-nZm-sysy-jtmy-Hkwmt-slmy-dr-qrn.aspx
https://eitaa.com/quranpuyan
💫آشنایی با برخی دیدگاهای علامه #طباطبایی
🔶علل شيوع فرهنگ #استبدادزدگي در ميان مسلمانان:
علامه، در ضمن آثار و تألیفات خود، اشارات مهمی در این باره دارد، مثلا ایشان معتقد است که طرح بحث اجتهاد صحابه پس از رحلت رسول خدا، یکی از عوامل زمینه ساز، استبداد و خفقان بوده است، لابد می دانید که علامه، گفتگوهایی با پرفسور کربن فرانسوی دارد، این مباحثات تحت عنوان «شیعه» به چاپ رسیده است، علامه در آنجا به کربن می گوید: «اجتهاد صحابه، به صحابه مصونیتی می داد و دیگران حق نداشتند آنها را مورد مؤاخذه و اعتراض قرار دهند. یعنی یک گروه دارای یک امتیاز دینی شدند» و بعد علامه اضافه می کند: «این امتیاز دینی، یک روح استبداد عجیبی در صحابه که حکومت را بدست داشتند ـ چه در رأس حکومت، و چه در ولایات، و چه در فرماندهی جنگ ـ بوجود می آورد».
در حقیقت علامه می گوید با اجتهاد صحابه، فهم و درک مباحث اسلامی، توسعه پیدا نمی کرد، بلکه این عنوان بهانه ای برای یک سوء استفاده بود که هر کس رفتارهای خود را توجیه کند و به اعمال خود «جامة قداست» بپوشاند تا جائی که احدی جرأت اعتراض نداشته باشد. کلام علامه اشعار دارد که 👌👌 وقتی افراد را #مقدس می شماریم، زمینه ساز استبداد می شویم.
🔶از نظر فرهنگي نيز،علامه #طباطبائی در همان جلد نخست تفسیر المیزان به مناسبتی این نکته را مطرح کرده است که در جوامع گرفتار استبداد، مردم می پندارند که شخص اول از اختیارات تام و تمام برای هر کاری برخوردار است، او می تواند هر گونه که بخواهد حکم کند و هر جور که بخواهد تصمیم بگیرد، این وضعیت در میان مردم استبداد زده نه به دلیل آن است که آنها از عدالت متنفرند بلکه به دلیل آن است که اعتقاد دارند که چنین اختیار مطلق و گستردهای از حقوق فرمانرواست، لذا استبداد و خودکامگی او، ظلم و تجاوز نیست، بلکه به گمان آنها، حاکم با این شیوه، بر طبق حقوق خود رفتار می کند.
عبارت الميزان در ذيل تفسير آيات ۱۵۷-۱۵۲ سوره بقره چنين است:
"مثلا در اجتماعاتى كه حكومت هاى استبدادى بر آنها حاكم است ، براى تخت سلطنت اختيار تامى قائل است كه هر چه بخواهد ميتواند بكند و هر حكمى بخواهد ميتواند براند و اين بخاطر آن نيست كه نسبت به عدالت و خوبى آن سوءظن و شك و ترديد دارند،
👈بلكه بدين جهت است كه استبداد و خودكامگى حق مشروع سلطان است و به همين جهت آنچه را سلطان مى كند ظلم نميدانند، بلكه آن را از سلطان استيفاى حقوق حقه خود مى پندارند، خلاصه اگر با جان و مال و ناموس مردم بازى مى كند، اين رفتار را ظلم نميدانند، بلكه ميگويند او چنين حقى را دارد و خواسته حق خود را استيفاء كند."
💫💫نقل از مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روزنامه جمهوري اسلامي مورخ 94/8/24
👇👇
http://quranpuyan.com/yaf_postst3878_Swl-w-mbny-nZm-sysy-jtmy-Hkwmt-slmy-dr-qrn.aspx
https://eitaa.com/quranpuyan
زمان:
حجم:
16.33M
♦️بزرگداشت چهلمین سالگرد ارتحال
علامه #طباطبایی
🔷موضوع : علامه و نقد #فقه قرآنگریز
💢🔸ما از ظرفیت قرآن برای استنباطهای فقهی، به اندازه کافی استفاده نکرده ایم.
💫🌹مرحوم علامه به طور کلی، از وضع علوم اسلامی و ارتباطی که با قرآن پیدا کرده گلایه مند است تحلیل مرحوم علامه این است که وقتی توجه و اعتنا به روایات افزایش یافت، به تدریج همه ذهن ها به روایات معطوف گردید که نتیجه اش به حاشیه رفتن قرآن شد.
🌐👈 ایشان سپس به وضع #حوزه_های_علمیه می پردازد و می فرماید اگر وضع را بررسی کنید، به اینجا می رسید که در حوزه های علمیه علوم چنان طراحی شده که هیچ نیازی به قرآن احساس نمی شود. مثلاً اگر کسی بخواهد ادبیات بخواند، می تواند بدون قرآن بخواند و آن را بفهمد. در فقه، اصول و رجال نیز تا درجه اجتهاد، وضعیت به همین شکل است. طلبه می تواند همه علوم اسلامی را تا آخر فرا بگیرد و در آنها مهارت پیدا کند و اهل اجتهاد و استنباط هم باشد، در حالی که اصلاً #قرآن را قرائت نکرده است😔
💠🎙استاد سروش محلاتی.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#مهجوریت_قرآن در #حوزههای_علیمه
✅تاسف از #حوزههاي_قرانگريز
"اگردربارۀ این علوم (علوم حوزوی) دقت به خرج دهى خواهى دید که طورى تنظیم شده که گویى هیچ احتیاجى به #قرآن ندارد، حتى ممکن است یک محصل، همۀ آن علوم را فرا بگیرد و متخصص در صرف، نحو، بیان، لغت، حدیث، رجال، درایه، #فقه و اصول بشود و همۀ این درسها را تا آخر بخواند و قهرمان این علوم نیز بشود و حتى به پایۀ #اجتهاد نیز برسد ولى قرآن را به درستی نتواند قرائت کند یا به عبارتى اصلاً دست به هیچ قرآنى نزده باشد."😢😢
تفسير الميزان، ج 5 ص 276
🟢 کفایه و رد آن را خوب بلدند ولی برای پاسخ به یک پرسش از قرآن باید به تفاسیر مراجعه کنند!
🔸 یا رَبِّ انَّ قَوْمِی اتَّخَذوا هذَا الْقُرْ انَ مَهْجوراً (فرقان/۳۰)
پروردگارا، قوم من این قرآن را مهجور ساختند
🔹 یکی از فضلای خودمان در حدود یک ماه پیش مشرّف شده بود به عتبات. میگفت خدمت آیتالله #خویی (سلّمه الله تعالی) رسیدم، به ایشان گفتم: چرا شما درس #تفسیری که سابقاً داشتید ترک کردید؟ (ایشان در هفت هشت سال پیش درس تفسیری در نجف داشتند و قسمتی از آن چاپ شده).
🔸 ایشان گفتند: موانع و مشکلاتی هست در درس تفسیر.
گفت من به ایشان گفتم: علامه #طباطبایی در قم که به این کار ادامه دادند و بیشتر وقت خودشان را صرف این کار کردند چطور شد؟
🔹 ایشان گفتند: آقای طباطبایی «تضحیه» کردهاند؛ یعنی آقای طباطبایی خودشان را قربانی کردند، از نظر شخصیت اجتماعی ساقط شدند، و راست گفتند.
🔸 عجیب است که در حساسترین نقاط دینی ما اگر کسی عمر خود را صرف قرآن بکند، به هزار سختی و مشکل دچار میشود؛😔
از نان، از زندگی، از شخصیت، از احترام، از همه چیز میافتد و اما اگر عمر خود را صرف کتابهایی از قبیل کفایه بکند صاحب همه چیز میشود.
🔹 در نتیجه هزارها نفر پیدا میشوند که کفایه را چهارلا بلدند؛ یعنی خودش را بلدند، ردّ کفایه را هم بلدند، ردّ ردّ او را هم بلدند، ردّ ردّ ردّ او را هم بلدند، اما دو نفر پیدا نمیشود که قرآن را به درستی بداند!!!
از هرکسی درباره یک آیه قرآن سؤال شود میگوید باید به تفاسیر مراجعه شود.
🔸 عجبتر این که این نسل که با قرآن این طور عمل کرده از نسل جدید توقع دارد که قرآن را بخواند و قرآن را بفهمد و به آن عمل کند!
📗 استاد مطهری، ده گفتار، ص۲۲۶
http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm19195_mhjwryt-qrn-dr-Hwzhhy-lmyh.aspx#post19195
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛