eitaa logo
قران پویان
465 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره پانصدو نوزده تفسیر سوره قسمت چهارم از جلد پنجم کتاب ✅ایمان به غیب، اساس دعوت پیامبران اساس دعوت پیغمبران عبور دادن مردم از به اصطلاح شهادت است به ولی از راه شهادت. البته كلمه ی «عبور دادن» اسباب اشتباه نشود. یكی از كارها و اساسی ترین كارهای انبیا كه زیربنای همه ی كارهای دیگرشان است عبارت است از ایجاد ایمان به غیب (اَلَّذینَ یُؤْمِنونَ بِالْغَیْب) بشر با همان حواس حیوانی خودش عالم را می بیند، همان طور كه حیوانات هم می بینند؛ رنگها را ما می بینیم، حیوانها هم می بینند با اختلافهایی كه میان انسانها و حیوانها در دیدن رنگها هست. بعضی رنگها را بعضی حیوانات نمی بینند، انسان می بیند. باز حیواناتی هستند كه ممكن است بعضی رنگها را به شكلی ببینند كه ما نمی بینیم. بعضی صداها را حیوانات می شنوند و ما نمی شنویم و به عكس؛ ولی به هر حال دیدن این عالم به این صورت كه الآن ما داریم می بینیم یك چیزی است كه انسان و غیر انسان همه می بینند و این اسمش می شود «شهادت» . پیغمبران برای این آمده اند كه انسانها را مؤمن به غیب بكنند، یعنی غیر از این آشكار و بیان و ظاهر، نهانی هم هست، همه ی هستی و وجود در همانچه كه شما به چشم می بینید و لمس می كنید، در محسوس و ملموس خلاصه نمی شود، بلكه اساس عالم در غیب است، این شهادت یك ظهوری است از غیب. از چه راه [مؤمن كنند؟ ] آیا از راه طرد كردن شهادت؟ بگویند این را رها كنید تا به غیب برسید؟ یا نه، خود عالم آیه است، نشانه است، علامت است برای عالم غیب؛ یعنی ما از همین عالم شهادت به عالم غیب پی می بریم. این است كه در تعبیرقرآن همیشه كلمه ی «آیه» می آید. كلمه ی « » رساترین كلمه ای است كه در این زمینه می شد گفت. آیه را در جایی می گویند كه یك چیزی ماهیتش اشاره به جای دیگر باشد. سر چهارراه ها یا سر كوچه ها و خیابانها می بینیم مثلاً یك فلش نصب كرده اند، یك وقت فلش سفید در زمینه ی آبی است، این را كه شما نگاه می كنید خودش اشاره است، می گوید راه از این طرف باز است، یا اگر سفید در زمینه ی قرمز باشد علامت عبور ممنوع است. این را می گویند «آیه» یعنی چیزی كه وجودش علامت است، اصلاً وجودش وجود علامتی است، اشاره به یك چیز دیگر است؛ یك مطلبی را دارد به ما می فهماند. تفاوت یك نفر موحد و غیرموحد در این است كه غیرموحد وقتی كه به این عالم نگاه می كند مثل این است كه یك بچه ی سه ساله یا یك آدم بی خبر از این علائم قراردادی [به این علائم نگاه می كند. ] خطی كه روی كاغذ می نویسند، بچه كه آن را نگاه می كند همان را می بیند كه آدم بزرگ می بیند ولی برای آدم بزرگ معنی دارد، هر حرفش، هر نقطه اش اشاره به چیزی است ولی برای آدم بی سواد معنی و مفهوم ندارد. معنی، باطن است و لفظ ظاهر. آنجا هم تابلو ظاهر است، آن مقصودی كه میان مردم قراردادی است معنی است. ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ https://telegram.me/quranpuyan
❓علم غيب پيامبران و امامان از منظر قران: ايا به هر غيبي دسترسي دارند؟ يا محدود است؟ ⚛موضوع: محدوده پیامبران 🛑قسمت چهارم: در دو قسمت قبل، نظر علامه طباطبایی در این زمینه بیان شد، امروز و فردا به نظر آیت اله صادقی تهرانی که متفاوت و در نقد دیدگاه قبلی و مشهور است،ارائه می‌شود. 👈سوره اعراف ايه 188 را از رسول الله ـ در عين بالاترين درجات عصمتش ـ سلب كرده است 💮🔸قُل لآَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِى نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَآءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِىَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْم يُؤْمِنُونَ 188 🔹بگو: (من) «براى خودم سود و زيانى در توان ندارم، جز آنچه خدا خواسته، و اگر غيب مى دانستم، به راستى از خير فزونى بر مى گرفتم و بدى به من نمى رسيد. من جز هشداردهنده و بشارت دهنده اى - براى گروهى كه ايمان مى آورند - نيستم.» 188 💮🔸آيه 188 ـ علم غيب را از رسول الله ـ در عين بالاترين درجات عصمتش ـ سلب كرده، كه اگر بر فرض محال كل غيبها را كه به سود و زيان من است ميدانستم، هرگز به من زيانى نمى رسيد، زيرا كه از آنها پرهيز مى كردم، و خيرات زيادى نيز بدست مى آوردم، كه پى جوى آنها بوده ام، و من تنها هشدار دهنده و بشارت دهنده رسالتى ربانى براى مكلفان هستم، و بر مبناى آياتى ديگر تنها آگاهى حضرتش ويژه غيب وحى احكامى و بعضى از غيبهاى ديگر است كه در اثبات رسالت و تبليغ آن مدخلّيت دارد و ديگر هيچ. 👈اينجا كسانى كه در اثر رواياتى چند و غلوّشان در تشيع اسرار دارند كه رسول گرامى و ائمه اهل بيت كل غيبها را مى دانند، اين گونه نبودن را از نظر اين آيه توجيه كرده اند، كه من تنها به ذات خود غيب نمى دانم، ولى دانستن تمامى غيوب توسط اعلام ربانى به حضرتش سلب نشده است، 🔸💮نخست بايد گفت كه اينجا ندانستن كل غيوب براى حضرتش مطلق است، وانگهى در دانستن كه پيامدش بدست آوردن كل خيرات، و دورى از كل شرورات است، هرگز فرقى ميان دانستن ذاتى و عرضيش نيست، و نيز ذيل آيه مقام و موقعيت حضرتش را تنها هشدارى و بشارت معرفى كرده، و ديگر هيچ، 💮🔸كه اگر هم احياناً غيبهايى موضوعى افزون بر غيبهاى احكامى تعليم يافته، اين خود از براى تحكيم اين دو بعد رسالت است، و چنانكه در آياتى از جمله آيه (72:26) اين حقيقت روشن مى باشد كه تنها غيبهاى گفتنى به حضرتش در بعد تبيين و تحكيم رسالت است، وانگهى غيبهايى كه در اختصاص ربوبيت است گفتنى و تعليم كردنى نيست. هم كه امكان تعليم دارد، ولى در سازماندهى و تحكيم رسالت مدخليتى ندارند، تعليم آنها هم ضرورتى ندارد. 📚تفسیر فرقان 💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه نمایید http://www.quranpuyan.com/yaf_postst4056_y-pymbrn-w-mmn-lm-Gyb-dshtnd-mHdwdh-lm-mSwmyn-chyst--y-bh-mwr-dnywy-syryn-lm-drnd.aspx @quranpuyan
پيامبران و امامان از منظر قران: ايا به هر غيبي دسترسي دارند؟ يا محدود است؟ ⚛موضوع: محدوده پیامبران 🛑قسمت پنجم: . 💮🔸ادامه نظرات ايت اله صادقي تهراني، در تفسير فرقان: 💮🌸معصومان به گونه صد در صد تنها در احكام است. 🔶فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ ﴿۲۲﴾نمل پس ديرى نپاييد كه [هدهد آمد و] گفت از چيزى آگاهى يافتم كه از آن آگاهى نيافته‏ اى و براى تو از سبا گزارشى درست آورده‏ ام (۲۲) 👈 ا"ما چگونه اين هدهد از آن جريان سبا آگاه بود ولى سليمان با مقام نبوت و عصمتش هرگز از آن آگاهى نداشت؟ پاسخ اين است كه مقام نبوت، مقامت عصمت سه گانه احكام شرعى است كه در گرفتن وحى، عمل كردن به آن و تبليغ نسبت به آن است، و اصولا علم به موضوعات صد در صد در مقام نبوت جاى ندارد، و اين خود دليل است بر اين كه معصومان علم غيبشان به گونه صد در صد تنها در احكام است، گرچه در موضوعات هم در صدى داراى علم مى باشند، و اين جا آگاهى سليمان بر جريان ملك سبا از همان در صد منفى است. 🔶قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ ﴿۶۵﴾سوره نمل 🔹بگو هر كه در آسمانها و زمين است جز خدا غيب را نمى ‏شناسند و نمى‏ دانند كى برانگيخته خواهند شد (۶۵) 🔶آيه 65 ـ در اين آيه مطلق در انحصار خدا دانسته شده پيامبران هم اگر بهره اى از غيب ربانى دارند تنها ويژه وحى احكام و شريعت ربانى است، كه حتى به عمق معجزات رسالتى شان ـ بر حسَب آياتى چند ـ آگاهى ندارند، تا چه رسد به آگاهى كلى، 👈 آرى اين بزرگواران اضافه بر علم وحى بر مبناى تأييدهاى رسالتشان از برخى موضوعات در مثلث زمان نيز به وسيله وحى ـ براى تثبيت بيشتر رسالتهاشان ـ آگاهى هايى دارند و ديگر هيچ. 💮👈در سوره جن ايات زير امده است : 🔶عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا(٢٦) ﺩﺍﻧﺎﻱ ﻏﻴﺐ ﺍﻭﺳﺖ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻏﻴﺒﺶ ﺁﮔﺎﻩ ﻧﻤﻲ ﺳﺎﺯﺩ، إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا (٢٧) ﻣﮕﺮ ﺭﺳﻮﻟﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﻴﻨﻲ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ... 💮🔶آيات 26 تا 28 ـ در عين اختصاص دادن را بحضرت اقدس الوهيتI، رسولان مرضى ربانى را استثنا كرده، ولى نه در كل غيوب كه اختصاص به حضرتش دارد، بلكه تنها اين غيب رسالتى است در دو بعد: اصل رسالت و پيام رسالت، كه اينهم در جهت امكانيش براى غير خدا در انحصار وحى است. در جمع سه گونه است: 1⃣ـ مخصوص حضرت اقدس الهى كه اصولا براى غير خدا متمنع است. 2⃣ـ امتناع در حكمت ربانى دارد كه از طريق وحى براى غير خدا بدست آيد كه وحى رسالت است. 3⃣ـ براى كاوش كنندگان امكان پذير است مانند تمامى مجهولاتى كه قابل يادگيرى و بدست آوردن بدون وحى است. 📚تفسیر فرقان 💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه نمایید http://www.quranpuyan.com/yaf_postst4056_y-pymbrn-w-mmn-lm-Gyb-dshtnd-mHdwdh-lm-mSwmyn-chyst--y-bh-mwr-dnywy-syryn-lm-drnd.aspx @quranpuyan
پيامبران و امامان از منظر قران: ايا به هر غيبي دسترسي دارند؟ يا محدود است؟ ⚛موضوع: محدوده پیامبران 🛑قسمت ششم: : نهان. نهفته. هر آنچه از ديده يا از علم نهان است. ارباب لغت گفته اند: «الْغَيْبُ: كُلُّ مٰا غٰابَ عَنْكَ». 👈غيب شامل گذشته و آينده؛ در آيۀ تِلْكَ مِنْ أَنْبٰاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهٰا إِلَيْكَ مٰا كُنْتَ تَعْلَمُهٰا أَنْتَ وَ لٰا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هود: ۴۹. مراد اخبار و حالات پيامبران گذشته و غيره است كه بطريق وحي بيان گرديده است پس منظور از غيب گذشته‌ها است و در عٰالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهٰادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعٰالِ رعد:. «الغيب» شامل همۀ نهان‌ها است اعمّ از گذشته، حال و آينده پس غيب شامل هر سه است. 💮🔸غيب نسبت بانسان است؛ انقسام موجودات بغيب و آشكار نسبت بما انسانها است و نسبت بخدا همه آشكار و همه يكسانند كه خداوند عٰالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهٰادَةِ رعد: ۹. ميباشد. 🔸💮غيب مخصوص و مبذول؛ علم غيب مخصوص بخدا است و جز خدا كسي داناي غيب نيست چنانكه آياتي از قبيل : 💮🔸وَ عِنْدَهُ مَفٰاتِحُ الْغَيْبِ لٰا يَعْلَمُهٰا إِلّٰا هُوَ … انعام: (۵۹). قُلْ لٰا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللّٰهُ نمل: ۶۵. إِنَّ اللّٰهَ عٰالِمُ غَيْبِ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ فاطر: ۳۸. در اين مطلب صريح اند 👈و پاره اي از پيامبران صريحا علم غيب را از خود نفي كرده اند چنانكه نوح عليه السّلام بقومش فرمود: وَ لٰا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزٰائِنُ اللّٰهِ وَ لٰا أَعْلَمُ الْغَيْبَ هود: ۳۱. 💮🌸و دربارۀ رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله آمده وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ مٰا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلّٰا نَذِيرٌ … اعراف: ۱۸۸. اگر غيب را ميدانستم خير بسيار بخود جلب ميكردم و بدي بمن نميرسيد، من جز انذار كننده نيستم. اين حكم اولي است ولي در نوبت ثانوي مانعي نيست كه خدا مقداري از غيب به پيامبرش بيان دارد كه بآن غيب مبذول ميگوئيم 👈 چنانكه اخبار پيامبران و اخبار قيامت از غيب است و خداوند بآنحضرت بيان داشته چنانكه در آيۀ : 🔸تِلْكَ مِنْ أَنْبٰاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهٰا إِلَيْكَ … هود: ۴۹. گذشت 🔶 و آيۀ عٰالِمُ الْغَيْبِ فَلٰا يُظْهِرُ عَليٰ غَيْبِهِ أَحَداً. إِلّٰا مَنِ ارْتَضيٰ مِنْ رَسُولٍ … جنّ: ۲۶ و ۲۷. صريح است در اينكه علم غيب مال خداست و هيچ كس را بغيب مطّلع نخواهد كرد مگر آنكه مورد رضاي اوست و مورد رضا از پيامبران است. 👈از اينجاست كه غيبهاي بسياري را خدا بحضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله آموخته و آنحضرت باصحابش خاصّه بعلي بن ابي طالب عليه السّلام بيان فرموده است و چون امام عليه السّلام بكسي يكي از آنها را بيان ميكرد، او ميگفت: يا امير- المؤمنين علم غيب بلديد؟ ميفرمود نه: اين علمي است كه رسول خدا بمن آموخته «علم علّمنيه رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله» 💮و از همين باب است كه عيسي عليه السّلام بمردم ميگفت: «از آنچه ميخوريد و در خانه‌ها ذخيره ميكنيد بشما خبر ميدهم» آل عمران: 49 💮🔸ايضا قول يوسف عليه السّلام كه بدو رفيق زنداني گفت: «يكي از شما ساقي پادشاه ميشود و ديگري بدار آويخته شده و پرندگان از گوشت سرش ميخورند» يوسف: ۳۷. در ما قبل آيه هست كه: پروردگارم اين را بمن تعليم فرموده است ذٰلِكُمٰا مِمّٰا عَلَّمَنِي رَبِّي. خلاصه: آنكه خدا در مستقل است و بحكم اولي جز خدا كسي داناي غيب نيست ولي خدا خودش مقداري از را بصورت علم بپيامبرانش بيان ميكند و آنها هم باوصياء خويش 📚قاموس قران - غيب: ؛ ج ۵، ص: ۱۳۳ - صفحه۱۵۶۱ 💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه نمایید http://www.quranpuyan.com/yaf_postst4056_y-pymbrn-w-mmn-lm-Gyb-dshtnd-mHdwdh-lm-mSwmyn-chyst--y-bh-mwr-dnywy-syryn-lm-drnd.aspx @quranpuyan
پيامبران و امامان از منظر قران: ايا به هر غيبي دسترسي دارند؟ يا محدود است؟ ⚛موضوع: محدوده پیامبران 🛑قسمت هفتم: 🌸💮 مختص خداوند است بالاصالة. خداوند ممکن است قسمتی از علم غیب را به برخی بندگانش تعلیم بدهد. این آدمیان معدود به اذن و به تبع خداوند از بخشی از غیب و نه تمام آن مطلع می شوند. بنابراین هیچ بشری حتی پیامبران علم غیب بالاصالة ندارند. هیچ بشری حتی پیامبران از تمام غیب مطلع نیستند. هیچ یک از پیامبران از جمله محمد بن عبدالله (ص) چنین ادعایی نداشته اند. ایشان به اذن الله به قسمت اندکی از عالم غیب اطلاع داشته اند. این اطلاع لزوما در امور شخصی، امور خصوصی دیگران و امور بی فایده ای از قبیل تعداد برگ درختان یا تعداد ریگ بیابانها نبوده است. اینکه ائمه (ع) نیز از مرتبه‌ي نازله ای از برخوردار بوده اند امکان دارد هرچند اعتقاد به آن ضروری مذهب نیست، و باور آن برای کسی که ادله‌ی مسئله را تمام می داند لازم است. ادله‌ی قرآنی نکات فوق به شرح ذیل است: 💮🔸(انعام 50) 🔹قُل لَّا أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّـهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّامَا يُوحَىٰ إِلَيَّ بگو: «به شما نمى‌گويم گنجينه‌هاى خدا نزد من است؛ و غيب نيز نمى‌دانم؛ و به شما نمى‌گويم كه من فرشته‌ام. جز آنچه را كه به سوى من وحى مى‌شود پيروى نمى‌كنم.» 💮🔸(انعام 59) 🔹وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ و كليدهاى غيب، تنها نزد اوست. جز او [كسى‌] آن را نمى‌داند، و آنچه در خشكى و درياست مى‌داند، و هيچ برگى فرو نمى‌افتد مگر [اينكه‌] آن را مى‌داند، و هيچ دانه‌اى در تاريكيهاى زمين، و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى روشن [ثبت ]است. 🔸💮(اعراف 188) 🔹قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّـهُ ۚ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ بگو: «جز آنچه خدا بخواهد، براى خودم اختيار سود و زيانى ندارم، و اگر غيب مى‌دانستم قطعاً خير بيشترى مى‌اندوختم و هرگز به من آسيبى نمى‌رسيد. من جز بيم‌دهنده و بشارتگر براى گروهى كه ايمان مى‌آورند، نيستم.» 💮🔸(نمل 65) 🔹قُل لَّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّـهُ ۚ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ بگو: «هر كه در آسمانها و زمين است -جز خدا- غيب را نمى‌شناسند و نمى‌دانند كى برانگيخته خواهند شد؟» 🔸💮(احقاف 9) 🔹قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ بگو: «من از [ميان‌] پيامبران، نودرآمدى نبودم و نمى‌دانم با من و با شما چه معامله‌اى خواهد شد. جز آنچه را كه به من وحى مى‌شود، پيروى نمى‌كنم؛ و من جز هشداردهنده‌اى آشكار [بيش‌] نيستم.» 💮🔸(جن 26و 27) 🔹عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ داناى نهان است، و كسى را بر خود آگاه نمى‌كند، جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد 🖋محسن کدیور 💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه نمایید http://www.quranpuyan.com/yaf_postst4056_y-pymbrn-w-mmn-lm-Gyb-dshtnd-mHdwdh-lm-mSwmyn-chyst--y-bh-mwr-dnywy-syryn-lm-drnd.aspx @quranpuyan
شماره7⃣ . سوره 🌹ايمان به از صفات 🔶 ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ‌«3و 2 بقره» اين كتاب شكي در ان نيست. هدايت است براي متّقين. كسانى كه به غيب ايمان دارند و نماز را به پاى مى‌دارند و از آنچه به آنان روزى داده‌ايم، انفاق مى‌كنند. 🌱نکته ها 👈قرآن، هستى را به دو بخش تقسيم مى‌كند: ↩️ عالم «1» ↩️ و عالم . متّقين به كلّ هستى ايمان دارند، ولى ديگران تنها آنچه را قبول مى‌كنند كه برايشان محسوس باشد. حتّى توقّع دارند كه خدا را با چشم ببينند و چون نمى‌بينند، به او ايمان نمى‌آورند. چنانكه برخى به حضرت موسى گفتند: 🔸 «لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً» «2» ما هرگز به تو ايمان نمى‌آوريم، مگر آنكه خداوند را آشكارا مشاهده كنيم. اين افراد درباره‌ى قيامت نيز مى‌گويند: 🔸«ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ» «3» جز اين دنيا كه ما در آن زندگى مى‌كنيم، جهان ديگرى نيست، مى‌ميريم و زنده مى‌شويم و اين روزگار است كه ما را از بين مى‌برد. 🙏متّقين نسبت به جهان غيب ايمان دارند، كه برتر از علم و فراتر از آن است. در درونِ ايمان، عشق، علاقه، تعظيم، تقديس و ارتباط نهفته است، ولى در علم، اين مسائل نيست ┄═❁❈❈❁═┄ 1». غيب به خداوند متعال، فرشتگان، معاد و حضرت مهدى عليه السلام اطلاق شده است. «2». بقره، 55. «3». جاثيه، 24. 📚تفسير نور کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛