💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_انعام آیه 119 تا 124
📄#صفحـہ_143
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_143
❇️#آیه120انعام
وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِما كانُوا يَقْتَرِفُونَ (۱۲۰/انعام)
🌱و گناه آشكار و پنهان را رها كنيد، همانا كسانی كه مرتكب گناه میشوند، به زودی كيفر كارهايی را كه مرتكب شدهاند، خواهند ديد.
👈چه در گذشته چه امروز، مردم تنها از گناه آشكار هراس داشته و دارند.
🔹گناه، جاذبه وكششی دارد كه بايد با ارادهای قاطع، از آن دل كند. «وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ»
🔹اسلام، هم به طهارت ظاهر توجّه دارد و هم طهارت باطن؛ هم بايد از گناهان عملی دوری كرد و هم از گناهان قلبی، مانند سوء ظنّ. «ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ»
🔹كيفر الهی، برای گناهانی است كه با علم و عمد انجام میگيرد. «إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ»
🔹گرچه شيطان وسوسه میكند، امّا انسان با اراده گناه میكند. «يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ»
🔹قيامت و كيفر آخرت، دور نيست. «سَيُجْزَوْنَ»
🔹كيفرهای الهی، نتيجهی عملكرد خود ماست. «بِما كانُوا يَقْتَرِفُونَ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_143
❇️#ایمان و #روشن_بینى
💠أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
🌱آیا کسی که (دل)مرده بود و ما او را (باایمان) زنده(دل) کردیم و برای او نوری قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم حرکت کند، مانند کسی ست که وصفش (چنین است که) در تاریکیها به سر میبرد، (و به سبب گناهـانش)، از آن بیرون نمیآید؟ (آری،) اینچنین، کارهای (زشت) کافران برایشان آراسته شده است.
أنعام - ۱۲۲
🔷✨ارتباط این آیه و آیه بعد با آیات قبل از این نظر است که در آیات گذشته اشاره به دو دسته مؤمن خالص و کافر لجوج شده بود، در اینجا نیز با ذکر دو مثال جالب و روشن وضع این دو طایفه مجسم گردیده است.
🔹نخست این که افرادى را که در گمراهى بودند، سپس با پذیرش حق و ایمان تغییر مسیر دادهاند تشبیه به مردهاى مىکند که به اراده و فرمان خدا زنده شده است (أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ).
ایمان افراد را دگرگون مىسازد و در سراسر زندگى آنها اثر مىگذارد و آثار حیات را در تمام شؤون آنها آشکار مىنماید.
🔹سپس مىگوید: «ما براى چنین افراد نورى قرار دادیم که با آن در میان مردم راه بروند» (وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ).
منظور از این «نور» تنها قرآن و تعلیمات پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نیست، بلکه علاوه بر این، ایمان به خدا، بینش و درک تازهاى به انسان مىبخشد افق دید او را از زندگى محدود مادى و چهار دیوار عالم ماده فراتر برده و در عالمى فوق العاده وسیع فرو مىبرد.
👌در پرتو این نور مىتواند راه زندگى خود را در میان مردم پیدا کند، و از بسیارى اشتباهات که دیگران به خاطر آز و طمع، و به علت تفکر محدود مادى، و یا غلبه خودخواهى و هوى و هوس، گرفتار آن مىشوند مصون و محفوظ بماند.
و این که در روایات اسلامى مىخوانیم: المؤمن ینظر بنور اللّه
با ایمان با نور خدا نگاه مىکند» اشاره به همین حقیقت است.
🔹سپس چنین فرد زنده و فعال و نورانى و مؤثرى را با افراد بىایمان لجوج مقایسه کرده، مىگوید: «آیا چنین کسى همانند شخصى است که در امواج ظلمتها و تاریکیها فرو رفته و هرگز از آن خارج نمىگردد»؟! (کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها).
👈از هستى و وجود این گونه افراد در حقیقت چیزى جز یک شبح، یک قالب، یک مثال و یک مجسمه باقى مانده است، هیکلى دارند بىروح و مغز و فکرى از کار افتاده! و در پایان آیه اشاره به علت این سرنوشت شوم کرده، مىگوید: «این چنین اعمال کافران در نظرشان جلوه داده شده است» (کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْکافِرِینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ).
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
8⃣3⃣ تدبر در سوره #اسرا
🔹نکات آیات ۵۲-۴۹ سوره اسراء
۱- آیات ۵۵-۵۳ را مفسران ،معمولا بعنوان جملات معترضه ای خطاب به مسلمانان تلقی کرده اند که از اظهار فضل و برتری جایگاه خود نزد خدا در گفتگو با مشرکان پرهیز نمایند. اما با توجه به بی ارتباطی این موضوع با آیات قبل و بعد، مناسبتر است که این آیات را در ادامه مباحث سوره و خطابی عمومی مخصوصا به مشرکان تلقی کرد.البته شاید وجود لفظ عبادی در ابتدای آیه موجب این تلقی مشهور شده باشد اما کاربرد این لفظ در سایر سوره ها نشان میدهد که بسته به مورد میتواند هم شامل عموم انسانها و بندگان خدا باشد و هم شامل بندگان واقعی که اهل ایمان و عمل صالح هستند.
با توجه به اینکه در آیه ۵۴ بحث دایر میان رحمت یا عذاب است و در آیه ۵۷ و ۵۸ هم بحث عذاب مطرح است،میتوان گفت مجموعه این آیات ناظر به این باور و گفتار نادرست مشرکان است که توسل به الهه ها را موجب تقرب به خدا و رهایی و ایمنی از عذاب و در نتیجه موجب برتری و فخر خود میدانستند.(والذین اتخذوا من دونه اولیاء ما نعبدهم لیقربونا الی الله زلفی)قران با دعوت به ترک این گونه سخنان،تاکید میکند اینکه شما مشمول رحمت یا عذاب باشید منحصرا دست خداست و معبودان شما هم نمیتوانند هیچ شری را از شما دفع کنند بلکه خودشان نیز از عذاب خدا خوف دارند. و نزول عذاب هم بصورت هلاکت جمعی یا عذاب خفیف تر، قطعی و جزو سنتهای الهی است.
۲- در آیه ۵۸ در اینکه مراد از مهلکوها او معذبوها عذابا شدیدا چیست،اختلاف نظر وجود دارد
برخی مهلکوها را مرگ طبیعی افراد یک قوم گفته اند اما در قران این کلمه دلالت بر مرگ جمعی قوم و عذاب انها دلالت دارد
از جمله در آیه ۱۶ همین سوره اسراء که اهلاک قریه را باعذاب ویران کننده بیان کرده است.
وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا {16}و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم خوشگذرانانش را وا مىداريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد پس آن را [يكسره] زير و زبر كنيم {16}
یا آیه ۳۱ سوره عنکبوت در خصوص عذاب قوم لوط:انا مهلکوا اهل هذه القریه و یا سوره قصص آیه ۵۹ : و ماکنا مهلکی القری الا و اهلها ظالمون
عذاب شدید در قرآن نیز هم برای عذابهای دنیوی بکار رفته و هم عذابهای اخروی.
ترکیب هلاکت و عذاب شدید نیز یکبار دیگر در سوره اعراف در مورد بنی اسراییل استفاده شده است:
واذ قالت امه منهم لم تعظون قوما الله مهلکهم او معذبهم عذابا شدیدا
که با توجه به سیاق هر دو آیه سوره اعراف و اسراء، بنظر میرسد به عذابی کمتر از هلاکت و نابودی قوم در دنیا اشاره دارد.که با توجه به آیات ابتدای سوره میتوان جنگ و غلبه اقوام دیگر را مصداقی از عذاب شدید دانست.
آقای سید کاظم فرهنگ
https://b2n.ir/m41693
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💠🌐 #فلسفه_ی_خاص_اسلام در باره ی #حقوق_خانوادگی
🛑قسمت سوم:
❓علت اینكه اسلام #حقوق_زن_ومرد را در بعضی موارد، #نامشابه قرار داده چیست؟
1⃣نظر #اسلام در باره ی مقام انسانی زن از نظر خلقت وآفرینش.
#مقام_زن_درجهان_بینی_اسلامی:
⭕️💢اما قسمت اول. قرآن تنها مجموعه ی قوانین نیست. محتویات قرآن صرفاً یك سلسله مقررات و قوانین خشك بدون تفسیر نیست. در قرآن، هم قانون است و هم تاریخ و هم موعظه و هم تفسیر خلقت و هم هزاران مطلب دیگر. قرآن همان طوری كه در مواردی به شكل بیان قانون دستورالعمل معین می كند در جای دیگر وجود و هستی را تفسیر می كند، راز خلقت زمین و آسمان و گیاه و حیوان و انسان و راز موتها و حیاتها، عزتها و ذلتها، ترقیها و انحطاطها، ثروتها و فقرها را بیان می كند.
💢قرآن كتاب فلسفه نیست، اما نظر خود را در باره ی جهان و انسان و اجتماع- كه سه موضوع اساسی فلسفه است- به طور قاطع بیان كرده است. قرآن به پیروان خود تنها قانون تعلیم نمی دهد و صرفاً به موعظه و پند و اندرز نمی پردازد بلكه با تفسیر خلقت به پیروان خود طرز تفكر و جهان بینی مخصوص می دهد. زیربنای مقررات اسلامی در باره ی امور اجتماعی از قبیل مالكیت، حكومت، حقوق خانوادگی و غیره همانا تفسیری است كه از خلقت و اشیاء می كند.
👈از جمله مسائلی كه در قرآن كریم تفسیر شده #موضوع_خلقت_زن_ومرد است. قرآن در این زمینه سكوت نكرده و به یاوه گویان مجال نداده است كه از پیش خود برای مقررات مربوط به زن و مرد فلسفه بتراشند و مبنای این مقررات را نظر تحقیرآمیز اسلام نسبت به زن معرفی كنند. اسلام، پیشاپیش نظر خود را در باره ی زن بیان كرده است.
💢اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن در باره ی خلقت زن و مرد چیست، لازم است به مسأله ی سرشت زن و مرد- كه در سایر كتب مذهبی نیز مطرح است- توجه كنیم. قرآن نیز در این موضوع سكوت نكرده است. باید ببینیم قرآن زن و مرد را یك #سرشتی می داند یا #دوسرشتی؛ یعنی آیا زن و مرد دارای یك طینت و سرشت می باشند و یا دارای دو طینت و سرشت؟ قرآن با كمال صراحت در آیات متعددی می فرماید كه زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریده ایم.
♦️قرآن در باره ی آدم اوّل می گوید: «همه ی شما را از یك پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم» (سوره ی نساء آیه ی 1) . در باره ی همه ی آدمیان می گوید: «خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید» (سوره ی نساء و سوره ی نحل و سوره ی روم) .
👈در قرآن از آنچه در بعضی از كتب مذهبی هست كه زن از مایه ای پست تر از مایه ی مرد آفریده شده و یا اینكه به زن جنبه ی طفیلی و چپی داده اند و گفته اند كه همسر آدمِ اوّل از عضوی از اعضای طرف چپ او آفریده شده، اثر و خبری نیست. علیهذا در اسلام نظریه ی تحقیرآمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.
♦️🔻یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان آثار نامطلوبی بجا گذاشته است این است كه زن عنصر گناه است، از وجود زن شر و #وسوسه برمی خیزد، زن شیطان كوچك است. می گویند در هر گناه و جنایتی كه مردان مرتكب شده اند زنی در آن دخالت داشته
است.
♦️می گویند مرد در ذات خود ازگناه مبرّاست و این زن است كه مرد را به گناه می كشاند. می گویند #شیطان مستقیماً در وجود مرد راه نمی یابد و فقط از طریق زن است كه مردان را می فریبد؛ شیطان زن را وسوسه می كند و زن مرد را. می گویند آدمِ اوّل كه فریب شیطان را خورد و از بهشت سعادت بیرون رانده شد، از طریق زن بود؛ شیطان حوّا را فریفت و حوّا آدم را.
قرآن داستان بهشت آدم را مطرح كرده و لی هرگز نگفته كه شیطان یا مار حوّا را فریفت و حوّا آدم را. قرآن نه حوّا را به عنوان مسؤول اصلی معرفی می كند و نه او را از حساب خارج می كند.
♦️ قرآن می گوید: به آدم گفتیم خودت و همسرت در بهشت سكنی گزینید و از میوه های آن بخورید. قرآن آنجا كه پای وسوسه ی شیطان را به میان می كشد ضمیرها را به شكل «تثنیه» می آورد، می گوید «فَوَسْوَسَ لَهُمَا اَلشَّیْطانُ » [1]شیطان آندو را وسوسه كرد «فَدَلاّهُما بِغُرُورٍ» [2]شیطان آندو را به فریب راهنمایی كرد «وَ قاسَمَهُما إِنِّی لَكُما لَمِنَ اَلنّاصِحِینَ » [3]یعنی شیطان در برابر هر دو سوگند یاد كرد كه جز خیر آنها را نمی خواهد.
💢👈به این ترتیب #قرآن با یك فكر رایج آن عصر و زمان كه هنوز هم در گوشه و كنار جهان بقایایی دارد، سخت به مبارزه پرداخت و #جنس_زن را از این اتهام كه #عنصر_وسوسه و گناه و شیطان كوچك است مبرّا كرد.
به زن نداشته است بلكه آن نظریات را مردود شناخته است. اكنون نوبت این است كه بدانیم فلسفه ی عدم تشابه حقوقی زن و مرد چیست.
1. اعراف/20.
2. اعراف/22.
3 . اعراف/21.
4. بقره/187.
💫ادامه دارد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 131/132
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛