✅✅با سلام به مخاطبان گرامي
و با تبريك ايام عيد سعيد غدير💐💐
كانال مخصوص به "كتاب مباني و روش مطالعه و فهم ساده قرآن،راه اندازي شد.
♻️♻️كليه اطلاعات و اخبار و رويدادهاي مرتبط با اين كتاب،از طريق اين كانال،اطلاع رساني و آرشيو خواهد شد.
هم چنين اطلاعيه هاي مرتبط با فروش كتاب و نيز #تخفيف هاي مناسبتي نيز در همين كانال اطلاع رساني خواهد شد.
https://t.me/fahmequran
✅🔴 اطلاعيه
بمناسبت #عيدسعيدغدير
كتاب "مباني و روش مطالعه و فهم ساده قرآن" به مدت #سه_روز
از روز 4 شنبه 7 شهريور
تا جمعه 10 شهريور
با #تخفيف،به قيمت 10 هزارتومان عرضه ميگردد.
https://t.me/fahmequran
تاملی در دیدگاههای استاد شهید #مطهری
شماره پانصدو هجده
✅معنی خوف خدا
مجموعه آثار ،ج۲۶،ص۵۱۹
معنی #خوف پروردگار یكی هیبت پروردگار یعنی درك #عظمت پروردگار است.
یك معنی دیگر خوف پروردگار، خوف از عدالت پروردگار است.
این مسأله خیلی اوقات مطرح می شود كه خوف خدا یعنی چه؟مگر خدا یك شی ء مخوف است كه باید از او ترسید؟🤔
خدا را كه می گویند یك شی ء محبوب است و نه تنها یك شی ء #محبوب است كه این تعبیر كوتاه و قاصر است، او یگانه ذاتی است كه شایسته ی محبوبیت است.
👈مگر خود قرآن نمی فرماید كه «بگو به این مردم اگر فرزندانتان، همسرانتان، پدرانتان، برادرانتان، فامیلتان، خانه و مسكنتان، كسب و كارتان، اینها برایتان عزیزتر و محبوب تر از خدا و پیامبر باشد، پس بروید كنار» ؟
خدا برای انسان از هر محبوبی باید محبوب تر باشد. پس این چگونه است؟ آیا خدا یك ذات جمیل دوست داشتنی است یا یك ذات قهّار جبّار ترسیدنی؟ كدام یك از ایندو؟
هم از خدا خائف بودن و هم محبّ او بودن و به او امیدوار بودن چگونه است؟
👈گفته ایم كه آنچه به ذات الهی مربوط می شود محبوبیت است و آنچه به انسان مربوط می شود منشأ خوف و خشیت است. از خدا ترسیدن به این معنی كه العیاذ باللّه خدا یك ذات گزافكاری باشد آن طور كه انسان از یك آدم جبّار دیكتاتور می ترسد كه چشمش به آدم بیفتد، یك بهانه ی بیهوده بگیرد، بعد دستور كتك زدن یا اعدام كردن بدهد، چنین چیزی محال است. از خدا ترسیدن یعنی از عدل الهی ترسیدن؛ از عدالتش، از همین صفت كمالش باید ترسید.👌
مگر عدل ترسیدنی است؟ از عدل هم باید ترسید؟ نه، هر آدم نیكوكاری عاشق عدل است، آدم بدكار از عدالت می ترسد.
پس ترسیدن از #عدالت به معنی ترسیدن از عمل خود است. اگر ما از عدالت الهی می ترسیم، یعنی نگران این هستیم كه خلافی مرتكب بشویم كه در آن صورت عدل الهی ما را اخذ خواهد كرد (یا من لا یخاف الا عدله و لا یرجی الا فضله) . پس تبشیر و انذار انبیاء كه همه ی تبشیر و انذارها بر اساس عدل الهی و بر اساس فضل الهی است، برای اهل ایمان ایجاد خشیت می كند، به همین دو معنایی كه عرض كردم.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨
https://telegram.me/quranpuyan
✅چرا حج؟ بررسي احكام وفلسفه #حجدرقرآن از نگاه مرحوم مهندس مهدي #بازرگان
برگرفته از سخنراني وي در عيد #قربان ۱۳۳۸
قسمت چهارم
دستگيره براي ذهنها و دلها
اين اعتقاد به خدا، اعتصام به حبل او و باز گشت به بدنه يا تنه مشترك را چگونه ميتوان در نظرها و خاطرها بري هميشه و همه جا مجسم و تثبيت كرد؟
براي بشر درك خدي ناديده نامحسوس هميشه مشكل بوده است و از ذهنش فراري است. اين يك امر روانشناسي و طبيعي بشر است كه دستگيره و دست آويزي پيدا كند تا توجه روحي و تمركز فكري او به كمك محسوسات و ماديات فراهم شود.
#بت پرستي، مجسمه سازي و سَمْبُلجويي از همين جا به وجود آمده است.
✅قرآن چون مخالف بتپرستي و شخص پرستي است فقط شعارها و سنّتها را نگاه ميدارد. از ميان آثار محسوس و مجسم كه هم خدا را به ياد بياورد و هم خاطره پيغمبرِ مشترك و پايه گذارِ اديان توحيدي را هميشه زنده و تازه نگاه دارد، 👈دستور داده است خانه اي را كه #ابراهيم براي عموم مردم و در كمال سادگي به پا كرده است حفظ كنند و مراسم و مناسكي را كه ابراهيم انجام داد تكرار نمايند.
اين خانه نخستين و #آزاد شده از كليه قيود مالكيتها و خصوصيتها و حاكميتهاي مركزي بري توجه حواسها و نمازها، محور طوافها و تبلور ذكر و عشق به خدا به سود آدمها گرديد.
👈اعمال حج و #مناسكي كه مقرر شده است هر كدام معرف و مظهر يكي از مراحل و صحنه هايي است كه ابراهيم خليل دچار شده و پله پله از عهده بر آمده به مقام پيشوايي بشر رسيد :
⬅️قرباني در مني فداكاري عظيم آن پدر و پسر را در راه عشق و اطاعت خدا نشان ميدهد كه مبدّل به ذبح گوسفند گرديد ؛
⬅️دويدن بين دو كوه صفا و مروه به ياد سر گرداني و دوندگي آن مادر در به در شده از قوم و ديار و در جستجوي يك قطره آب بري طفل شيرخواري است كه از فرط گرمي و تشنگي مشرف به مرگ شده و بالاخره به جوشش آب زمزم منتهي ميشود؛
⬅️رمي جمرات را ميگويند حكايت از مواجهه مكرر شيطان با حضرت ابراهيم براي وسوسه و ممانعت او از قرباني كردن فرزند و سنگ انداختن ابراهيم به جانب او بري طرد كردن، مينمايد؛
⬅️وقوف در صحري عرفات و سحرخيزي در مشعرالحرام، به مصداق اسامي انتخاب شده ، رساننده معاني و منظورهاي مربوطه بوده معلوم است كه بر معرفت و استشعار زائر بايد اضافه شود و مضامين دعاهاي عالي مرتبه اي كه بري آن مواقف وارد شده است خود دلالت كافي به اين معاني دارد؛
⬅️طواف دور خانه عبارت از گرديدن از روي علاقه و جذبه است و متمركز ساختن افكار و اعمال خود به سوي خدا و براي خلق؛
⬅️دو ركعت نماز در مقام ابراهيم يعني پا در جاپاي او گذاشتن و جاپاي انبياي ديگر و خاتم انبياء و علي و ساير اوصياء و اين همه اصحاب و بزرگان و صلحا و خلق خدا از هزاران سال قبل تا حالا، كه در همان جا با خلوص و صفا رو به درگاه خدا نموده دعاها و زاريها و توبهها و عهدها كرده اند!…
آيا همين اعمال ياد آورنده ترين و زنده كننده ترين حالات روحاني و عرفاني در شخص نميتواند باشد؟
ادامه دارد.....
http://yon.ir/oNlaC
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
📖 #قرآنچهمیگوید
#وظایف_فردی مسلمان در قرآن
#فواید نماز📿
يكي از فوايد #نماز كه در سوره بقره در ۲) ايه بان اشاره شده است ،وسيله وابزار بودن انست.
💢ابزار و روشي براي كمك دادن به انسانها در زندگي وحوادث آن
♨️در هر دو ايه زیر #نماز وصبر دركنار هم و با اين خاصيت عنوان شده اند.كه مي توانند بصورت مكمل يا منفرد به ما ياري برساند در مواقع نياز .
💢يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۱۵۳﴾
اى كسانى كه ايمان آورده ايد از شكيبايى و #نماز يارى جوييد زيرا خدا با شكيبايان است (۱۵۳)
💢وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ ﴿۴۵﴾
از شكيبايى و #نماز يارى جوييد و به راستى اين [كار] گران است مگر بر فروتنان (۴۵)
http://yon.ir/hW1tp
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✅✅ در قرآن #تدبر کنید:
بخشی از فرمایشات پیامبر در #غدیر خم-متن کامل خطبه غدیر
در فرازی از خطبه غدیرخم ،پیامبر در حالیکه دست امیرالومنین را بالابرده بودند،فرمودند:
هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفی آیات آن را دریابید و بر #محکماتش نظر کنید و از #متشابهاتش پیروی ننمایید.
پس به خدا سوگند که باطن ها و تفسیر آن را آشکار نمی کند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام
و اعلام می دارم که: هر آن که من سرپرست اویم، این علی سرپرست اوست. و او علی بن ابی طالب است؛
برادر و وصی من که سرپرستی و ولایت او حکمی است از سوی خدا که بر من فرستاده شده است.
مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ،
فَوَالله لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلی وَشائلٌ بِعَضُدِهِ
(وَ رافِعُهُ بِیَدَی) وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی،
وَ مُوالاتُهُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَی
برای مطالعه متن کامل خطبه غدیر به لینک زیر مراجعه نمایید👇
http://yon.ir/Qp281
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#پرسش و #پاسخ قرآنی
❓❓❓❓❓❓❓
سوال این است:👇👇
آيا سكرات مرگ در قران ،امده است؟سختی جان دادن برای چه کسانی قطعی است؟
پاسخ: خداوند در چند جا از قرآن به سختی جان دادن برخی افراد اشاره کرده است:
1-تکذیب کنندگان معاد و تارکان عبادت و نماز در سوره قیامت
كَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِيَ ﴿۲۶﴾
خرمشاهی: حاشا، چون جان به گلوگاهها رسد
وَقِيلَ مَنْ رَاقٍ ﴿۲۷﴾
مکارم: و گفته شود: آيا كسي هست كه اين بيمار را از مرگ نجات دهد؟!
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿۲۸﴾
فولادوند: و به جدائى از دنيا يقين پيدا كند
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿۲۹﴾
فولادوند: و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپيچد
إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿۳۰﴾
فولادوند: آرى در آن روز مسير همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿۳۱﴾
مکارم: او هرگز ايمان نياورد و نماز نخواند
وَلَكِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۳۲﴾
مکارم: بلكه تكذيب كرد، و روي گردان شد.
جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید
http://yon.ir/Qp3338
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✅چرا حج؟ بررسي احكام وفلسفه #حجدرقرآن از نگاه مرحوم مهدي #بازرگان
برگرفته از سخنراني وي در عيد #قربان ۱۳۳۸
قسمت پنجم
كعبه و حج براي مردم
#مناسك و مراسمي كه گفته شد از جهت خدا و سير دادن بنده به سوي آفريننده اش بود. اما قضيه در اينجا تمام نميشود. سفارشها و آداب و شرايط خاص ديگري بري حج وجود دارد كه هر كدام مبيّن معني و متوجه به منظوري است.
🔻اولاً، بري محيط زماني و مكاني حج #حريم امنيت و طهارت مقرر شده است . ماه حج و ماههاي طرفين آن را كه بري رسيدن و برگشتن لازم است « #شهرالحرام» گفته و دانسته اند و خود خانه و اطرافش «بيت الحرام» و «مسجد الحرام» است. آيات قرآن در اين زمينه صراحت و تأكيد دارد:
«… وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ امِنًا …» (۵۸)
«وَ اِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ اَمْنًا وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ اِبْرَاهيمَ مُصَلًّي وَ عَهِدْنا اِلي اِبْرهيمَ وَ اِسْمعيلَ اَنْ طَهِّرابَيْتِي …» (۵۹)
تا آنجا كه ميفرمايد :
«…فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لاجِدَالَ فِي الْحَجِّ…» (۶۰)
در آن حريم كسي حق جدال و نزاع ندارد. حتي جانوران و حشرات نيز بايد مصون از صيد حاجيان و از كمترين آزار باشند(۶۱).
آيا امنيت از اين عموميتر و خلع سلاح (همان خلع سلاحي كه جامعه اتفاقِ ملل سه مرحله برايش قائل شده بود و سازمان ملل هم هنوز نتوانسته است و نخواهد توانست تأمين كند) كاملتر ميشود؟👌
به طوري كه ميدانيم اين حرمت و امنيت از مقوله تعارف و تكليف نيست. قبل از اسلام قبائل بي انضباط و بيرحم و بيمعرفت عرب نيز آن را رعايت ميكردند و مدت سه ماه جنگ در سراسر عربستان تعطيل ميشد!
🔻ثانياً، #احرام بستن يعني سادهترين پوشاك را به تن كردن و با پي تقريباً برهنه در زير آسمان خدا قسمت عمده حركات و اعمال را انجام دادن ، باز گشت به شكل اوليه و نهايت سادگي در خلقت و طبيعت و كنار زدن پيرايه ها و عوارضي است كه بي جهت اين همه سبب افتراق و دوري طبقات خلائق از يكديگر ميشود.
🔻ثالثاً، همشكلي و همرنگي يا همسطحي كه مخصوصًا در لباس اِحرام و در مواقف و مسالك حج به كار برده شده وضيع و شريف و عرب و عجم را به يك صورت و در يك صف و جماعت قرار دادهاند، خود مطلبي است .
قبل از اسلام اشراف قريش و شيوخ و اعيان بري خود مواقف و معابر خاص قائل شده بودند. قرآن آن رسوم را لغو مينمايد و ميگويد :
«ثُمَّ اَفيضُوا مِنْ حَيْثُ اَفاضَ النَّاسُ …» (۶۲)
حج خانه كعبه بايد مصداق و مظهر #مساوات بين مردم باشد . در برابر همين خانه است كه پيغمبر آيه پرطنين و لرزاننده منشور مساوات بشري را اعلام ميفرمايد :
«يا اَيُّهَا النَّاسُ اِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ اُنْثي وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوبًا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللهاَتْقكُمْ …» (۶۳)
و بري آنكه ترديد و تحريفي در منظور آيه پيدا نشود، در تفسيرش ميفرمايد:
«از اين پس قريشي را بر حبشي و عرب را بر عجم امتياز و افتخاري نيست.»
ادامه دارد....
http://yon.ir/oNlaC
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
اي روزگار،
کاش ميتوانستي همه قدرتهايت را،
واي طبيعت کاش ميتوانستي همه استعدادهايت را،
در خلق يک انسان بزرگ،
نبوغ بزرگ جمع ميکردي،
ويکبار ديگر به دنياي ما يک #علي ديگر ميدادي.
دکتر جرج جرداق مسيحي،
کتاب ،الامام علي،
الصوت العدالته الانسانيه
https://telegram.me/quranpuyan
📖 #قرآنچهمیگوید؟
#جملات زیبا از قرآن کریم
#نعمت
خدایـــا !!!
آنقـــدر به من ظرفیــت بــده
که #نعمتهـایی را
که از روی بخشندگی ات به من دادی
به پای
لیاقت خودم ننویسم . . .
که اگر چنین کنم نابود خواهم شد
⭐️🌕⭐️🌕
💐 قٰالَ إِنَّمٰا أُوتِيتُهُ عَلىٰ عِلْمٍ عِنْدِيَ (٧٨) قصص
(قارون) : گفت جز این نیست که این( ثروت و مال انبوه) بر پایه دانشی گه نزد من است به من داده اند
🌻🌻🌻
🍁 فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ 81 قصص
سپس ما ، او و خانه اش را در زمین فرو بردیم
@hefzequranchannel
http://yon.ir/1wbdo
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
چرا حج؟ بررسي احكام وفلسفه #حجدرقرآن از نگاه مرحوم مهدي #بازرگان
برگرفته از سخنراني وي در عيد #قربان ۱۳۳۸
قسمت ششم،آخرین قسمت
در سوره بقره باز بعد از آيات جدال با اهل كتاب، پيش كشيدن ابراهيم و ساختمان خانه كعبه و بالاخره تغيير قبله از بيتالمقدس به مكه به اين آيه برميخوريم كه به امت اسلام به طور كلي مأموريت واسط شدن ميان خلق و خالق و شاهد و نمونه بودن بري مردم (و خوب معلوم است كه مردم ديگر منحصرًا مردم مسلمان يا عرب نيست بلكه مردم جهان است) داده ميشود، همان طور كه پيغمبر براي مسلمانها شاهد و نمونه بوده است :
«وَ كَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ اُمَّةً وَسَطًا(۶۷) لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً…»(۶۸)
بالاخره خود سوره حج كه اختصاص بيشتر به اين فريضه دارد به اين آيه ختم ميگردد :
«وَ جاهِدُوا فِي الله حَقَّ جِهادِه هُوَاجْتَبكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ اَبيكُمْ اِبْرهيمَ هُوَسَمَّا كُمُ الْمُسْلِمينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هذالِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ فَاَقيمُوا الصَّلوةَ وَاتُوا الزَّكوةَ وَاعْتَصِمُوا بِالله هُوَ مَوْليكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلي وَ نِعْمَ النَّصيرُ.»(۶۹)
پس ملاحظه ميكنيد كه در سورهها و آيات متعدد قرآن مفهوم و منظورهايي (يا ايدهايي) چندي پيرامون اتحاد مثلث «ناس ، ابراهيم ، بيت» ديده ميشود كه متوجه و متمركز در فريضه حج بوده و بر مجموع آنها خورشيد توحيد پرتو افكن است:
مقتضي موجود و مانع … نيز موجود
خداي ابراهيم و محمد (ص) در مكان و زمان حج همه شرايط و لوازم را بري آنكه افراد و دستجات مردم در پناه امنيت به سادهترين صورت، با ديد وسيع بشري ، دور از آلودگيها و امتيازات ، برادروار در صف مساوات دور هم بنشينند و آزادانه رفع مخالفتها كنند هم به حقايق دين و سنت پيغمبر آشنا شوند و هم به وضع تجارت و اقتصاد بين اللملي سر و سامان بخشند(۷۰).
پس اينك كه مقتضي از هر جهت موجود است چرا تفاهم و توحيد تأمين نشده است؟
در خانه كعبه تا آنجا كه مربوط به واضع و واگذارنده خانه است، مقتضي موجود و مانع مفقود بوده و هست ولي از ناحيه مردم هم آيا چنين بوده است؟
اولاً، آيا مسلمانها منظور صاحب اصلي خانه را درك كردهاند و ميكنند؟
آن افق ديد وسيع همگاني و انساني قرآن ، آن سعه صدر و خلق عظيم نبوي كه «…كَافَّةً لِلنَّاسِ…»(۷۱) و «…رَحْمَةً لِلْعَالَمينَ.»(۷۲) است، آن آزادمنشي بشردوستانه و مساوات و عدالتخواهي و دورانديشي علي(ع) و بالاخره آن مأموريت جهاني كه به امت مسلمان داده شده و بايد توام با روح برتر از خصوصيات مذهبي و شريعتي و خالي از تنگيهي خودستائي و تعصبهي كوته نظرانه نژادي و فرقهي باشد، از صدر اسلام تاكنون در چند نفر ديده شده است؟
ثانياً، به طوري كه ميدانيم همان طوري كه قبل از اسلام خانه خدا داده مردم در زير كليد و تيول اشراف جاهليت قرار گرفته بود. بعد از رحلت حضرت رسول نيز خلافت اسلام و زعامت مسلمين از خانه نبوت و از محور امامت خارج گرديد. كساني كرسي ابراهيم(ع) و محمد(ص) را اشغال نموده خود را امام مردم و اميرالمؤمنين خواندند كه بيشتر مشمول جواب الهي «…لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ.»(۷۳) ميشدند. و تازه سختگيرها و پرهيزكارانشان اسلام را در رياستِ قريشي و سيادتِ عربي درك ميكردند نه در كسوتِ انساني و عظمتِ جهاني آن و در وحدتِ الهي.
حد اعلي آنچه خلفا و مسلمانها ميتوانستند بفهمند و بكنند، تشريفات عبادي و مناسك صوري حج بوده است.
حتي رعايت حقوق و حريم به عمل نميآمد. خانه كعبه به دستور خلفا چندين بار محاصره و مورد خرابي و غارت و قتل عام گرديد. سلاطين عثماني تعصبهي مذهبي و سلب امنيت را تا آنجا رساندند كه چندين هزار زائر ايراني را در زمان شاه طهماسب ، لباس احرام به تن، از دم تيغ گذراندند! …
امّا پس از آنكه استبدادِ ديني و دولتي آل عثمان سقوط كرد استعمارِ مسيحي اختيار خانه و اداره حج را به دست متعصبترين و جامدترين فرقههي اسلامي داد كه مذاهب چهارگانه اهل تسنن را هم قبول نداشت. ديديم كه چند سال قبل چه به سر آن حاجي بيچاره يزدي كه گرمي هوا و ازدحام جمعيت اختيار از حلقومش گرفته بود، آوردند!
ادامه در پست بعدی 👇
استيفاي حقوق موروثي
درست است كه آنجا خانه خدا يا مردم است ولي در هر حال دفاع از آن و از حقوق و مزايي اعطايي به عهده خود مردم است ، زيرا كه ميفرمايد:
«…وَلَوْلا دَفْعُ الله النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ الله… »(۷۴)
«… اِنَّ الله لايُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِاَنْفُسِهِمْ …»(۷۵)
مردم مسلمان (و مردم دنيا) اول بايد بفهمند كه يك خانه موروثي دارند كه بري خاطر آنهاست، آزاد شده از قيد مالكها و مُلُوك، جهت مراجعه ، اجتماع ، قيام و توحيد، و پس از آن در مقام استيفي چنين حق و ايفي چنان نقش و وظيفه بر آيند.
چه مانعي دارد (و چقدر لازم است) كه انتظامات و اداره مكه، لااقل در موسم حج، دراختيار يك هيئت برادري بينالمللي اسلامي (فعلا تا نوبت بين المللي جهاني آن برسد) كه منتخب و با صلاحيت باشد قرار گيرد؟
امتي كه مأموريت و سرنوشتش خروج بري خير و خدمت بر مردم جهان است به اين ترتيب نشان دهد كه شايستگي اداره امنيت و آزادي را به طور نمونه در مكان و زمان محدود حج دارد. و اگر ندارد با چنين تصميم و تمرين دارا شود.
سلاح صلح
چه وقت سطح فكرها بالا خواهد آمد و چنين منطق و منظورهايي عملي خواهد شد؟
تازه، به فرض كه روح حج در قالب ابراهيمي آن فهميده و اجرا گرديد، بالاخره چه وقت صلح جهاني و وحدت انساني درست خواهد شد؟…
طبيعي است كه تا آدمها و طرز تلقيشان از يكديگر و از زندگي عوض نشود و تا ريشه ی دوگانگي و دشمني از بيخ دلها و دِماغها بريده نشود، تا دنيا دنياست همين آش است و همين كاسه.
آري، ايمان عمل ميكند و عمل انسان را ميسازد. ايمان منشأ عمل و انسانيت است. هر قدر مبني ايمان بلندتر و محكمتر باشد، به همان قرار آثار آن عاليتر و قويتر ميشود.
«رنه مائو» تآتر را ستايش ميكند و آن را فوق اختلافها و مرزها ميبيند، ضمناً تماشاچيان تآتر را در هر جا كه باشند تشكيل دهندگان جامعه مشتركي ميشناسد كه به دنبال روح گمشده خويش هستند و چون آن را بيابند ديگر از ياد نخواهند برد ، به اين ترتيب تآتر وسيله نيرومندي بري تفاهم افراد و تشكيل جامعه مشترك و ابقي روح عالي واحدي است كه به آن نيازمنديم و چون بيابيم بايد نگاهش بداريم.
بنده ميپرسم آيا خدا، خدايي كه ما را آفريده است ، ارزش و اثرش كمتر از تآتر است كه آفريده خودمان است؟
بشر مخلوق خود را بستايد بهتر است يا كسي را كه مافوق او و در اعلي مرتبه كمال و صفاست و معذلك از هركس به او نزديكتر است ؟ !
دوست نزديكتر از من بهمن است وين عجبتركه من از وي دورم
چهكنم با كه توانگفت كه دوست در كـنـار مـن و مـن مهـجــورم
با پرستش خدا و ستايش دسته جمعي او در «خانه مردم» مسلماً جامعه مشترك واقعي بشر زودتر و بهتر تشكيل خواهد شد و تنها با تشكيل چنين جامعهي صلح و سعادت تأمين خواهد گشت.
پايان
http://yon.ir/oNlaC
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
سيد كاظم فرهنگ:
🌹🌹امروز کانال قرآن پویان ،قدم به #چهارمین سال حیات خود گذاشت🌹🌹
سال ۱۳۹۴ در این روز مبارک و فرخنده
با توکل بر خدا و پشتوانه دوستان گروه تلگرامی قرآن پویان
اقدام به تشکیل کانال کردیم.
در این سه سال سعی ما بر این بود تا باارایه تفاسیری دقیق و عقل گرایانه از قرآن و ارایه مطالب معتبر و مستند دینی،
بتوانیم ضمن پاسخگویی به برخی شبهات و پرسشهای موجود در فضای کنونی جامعه
انس مخاطبان خود با قران را بیشتر نموده و با فهم قران،در مسیر عمل به آن پیش رویم.
از همه شما همراهان مخصوصا دوستانی که با نظرات و پیشنهادات خود ،ما را دلگرمی بخشیدند،تشکر می کنیم.
نظرات کاربران مختلف پیرامون کانال را در لینک زیر مطالعه نمایید
http://quranpuyan.com/yaf_postst2667_khnl-qrn-pwyn-dr-tlgrm-Telegram-me-quranpuyan.aspx
♦️ اثبات ولایت امیرالمومنین علی (ع) و دیگر ائمه اطهار تنها با یک آیه قرآن ! ♦️
بسیاری از ما فکر می کنیم اثبات ولایت امیرالمومنین علی (ع) و سایر ائمه اطهار عملی بسیار دشوار است که نیاز به بررسی ده ها کتب شیعی و سنی همراه با نفی و اثبات روایات و قیل و قال هاست. اما جالب است که بدانیم تنها با استناد به آیه ۳۲ سوره فاطر می توان وجود وارثان معصوم پیامبر اکرم (ص) را اثبات نمود. و جالبتر این است که به این آیه توجه نمی شود و برای اثبات وراثت و خلافت ائمه به این آیه استدلال نمی کنند.
حضرت آیت الله صادقی تهرانی تنها با همین آیه صد خانوار از آل سعود در عربستان و برخی از علمای اهل سنت ترکیه را شیعه نمود.
در مقاله ای که پیش روی شماست بحثی عمیق و دقیق حول همین آیه می باشد که وجود وارثان معصوم پیامبر اکرم (ص) را تنها با یک آیه از قرآن مبین اثبات می شود.
〽️ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ (فاطر : ۳۲)
http://l1l.ir/1r3y
📌 نام مقاله : قرآن منشور وحدت اسلامی
🖊 مولف : آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی
📑 تعداد صفحات : ۲۴ صفحه
💠 لینک عضویت در کانال رسولان :
https://t.me/joinchat/AAAAAD___tiI83KydOQmKA
تاملی در دیدگاههای استاد شهید #مطهری
شماره پانصدو نوزده
تفسیر سوره #دخان
قسمت دوم از جلد پنجم کتاب
#آشنایی_باقرآن
✅تعبیر «فَرق» در قرآن
مقصود از این كه «در این شب تفریق می شود» چیست؟
كلمه ی «فَرق» همین چیزی است كه ما می گوییم «تفریق» ؛ یعنی دو چیز را كه اول با هم هستند وقتی از یكدیگر تجزیه كنند و تفصیل بدهند، این را می گویند «فرق» ؛ نقطه ی مقابل «جمع» است. اشیاء به هم پیوسته را از یكدیگر جدا كردن «فرق» است. این، هم در امور عینی و هم در امور ذهنی و فكری درست است.
اگر شما یك مطلب علمی را كاملاً تجزیه كنید و بشكافید این هم باز خودش « #فرق» و « #تفریق» و «تفصیل» است؛ و [مفهوم ] «تفصیل» در خود قرآن هم آمده. قرآن كریم می فرماید:
«وَ اِنْ مِنْ شَیْ ءٍ اِلّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ مانُنَزِّلُهُ اِلّا بِقَدَرٍ مَعْلومٍ» هیچ چیزی نیست (با یك لحن قاطع استثناناپذیری) مگر آنكه خزائن آن در دست ماست و ما آن را به اندازه ی معین و معلوم و حساب شده فرو می فرستیم.
در این #تعبیر قرآن همه چیز فرود آمده، از آسمان فرود آمده، حتی زمین هم از آسمان فرود آمده، حتی این آسمان هم از آسمان فرود آمده؛ نه فقط زمین فرود آمده از آسمان، آسمان هم فرود آمده از آسمان، خاك و آب و باد و هوا و آتش و هر چه كه شما در نظر بگیرید امر فرود آمدنی است؛ یعنی هر چیزی در نزد پروردگار حقیقتی و بلكه حقایقی دارد و خلقتش در این عالم در واقع تنزل و نزول آن حقیقت است، یا به تعبیر دیگر مثل این است كه سایه ی آن حقیقت در این عالم اسمش می شود «امر مادی» ، «امر زمانی» ، «امر مكانی» .
میرفندرسكی قصیده ی بسیار عالی حكیمانه ی عارفانه ای دارد كه از شاهكارهای ادبیات فارسی است (ادبیات به معنی اعم را عرض می كنم، یعنی ادبیاتی كه شامل معنی و #معرفت است) .
این قصیده شرح شده است؛ قصیده ای است كه یك حكیم گفته نه یك شاعری كه فقط می توانسته الفاظ را سر هم كند؛ می گوید:
✨چرخ با این اختران، نغز و خوش و زیباستی
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی✨
👈مقصود از «بالا» این آسمان نیست، خود آسمان هم دراین منطق باز آن زیرین است؛ آن یك آسمان فوق آسمان است.
🌸صورت زیرین اگر با نردبان معرفت
بر رود بالا همان با اصل خود یكتاستی🌸
👈این همان معنا و مفهوم «نزول» را بیان می كند كه هر چیزی، حتی خود زمین، حتی آسمان از آسمان دیگر نازل شده؛ اما معنی این «نزول» این نیست كه این [شی ء] با همین شكل، با همین خصوصیت، با همین قدْر و با همین حد در یك جای دیگر بوده، آن را از آنجا برداشته اند آورده اند اینجا؛ مثل اینكه این آدم در یك جایی بوده، او را از آنجا برداشته اند، به یك وسیله ای- مثلاً با هواپیما- آورده اند اینجا گذاشته اند.
نه، این «نزول» همین چیزی است كه در اینجا قرآن از آن تعبیر به «فرق» می كند (فِیها یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ ) ، تفصیل و تجزیه است، فرق و جدایی است.
https://telegram.me/quranpuyan
با سلام
به مخاطبان گرامی
👈👈در برنامه جدید کانال،هر هفته به تدبر و تفسیر یک سوره از قرآن
به ترتیب نزول ،اختصاص دارد
در هفته های قبل،سوره های مرحله اول و مرحله دوم ،ارایه شد
انشالله از هفته جدید
سوره های مرحله سوم ،با سوره #نازعات آغاز خواهد شد.
📖 #قرآنچهمیگوید
آیات وجملات #قصار
#ادب دینی
🍃🌸خداونددرآیه ی(108)سوره ی مبارکه ی انعام مومنان را به رعایت #ادب حتی درقبال کسانی که خدا را نمی پرستند امر میکند.
💢وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَسُبُّوا اللَّـهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
🍃🌸آیتی : چيزهايى را كه آنان به جاى اللّه مىخوانند، دشنام مدهيد كه آنان نيز بىهيچ دانشى، از روى كينهتوزى به اللّه دشنام دهند. اينچنين عمل هر قومى را در چشمشان آراستهايم. پس بازگشت همگان به پروردگارشان است و او همه را از كارهايى كه كردهاند آگاه مىسازد
http://yon.ir/nb0G7
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
#تفسير و #تدبر در سوره #نازعات: تفسير هاي مختلف در معناو مفهوم سوگندهاي ابتداي سوره نازعات
👈سه دسته نظر كلي راجع به سوگندهاي سوره نازعات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
{۱} وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا [٧٩:١] سوگند به فرشتگانی که (جان مجرمان را بشدّت از بدنهایشان) برمیکشند،
{۲} وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا [٧٩:٢] و فرشتگانی که (روح مؤمنان) را با مدارا و نشاط جدا میسازند،
{۳} وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا [٧٩:٣] و سوگند به فرشتگانی که (در اجرای فرمان الهی) با سرعت حرکت میکنند،
{۴} فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا [٧٩:٤] و سپس بر یکدیگر سبقت میگیرند،
{۵} فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا [٧٩:٥] و آنها که امور را تدبیر میکنند!
{۶} يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ [٧٩:٦] آن روز که زلزلههای وحشتناک همه چیز را به لرزه درمیآورد،
اين سوگندهاى پنجگانه كه در ابتدا در هاله اى از ابهام فرو رفته ، ابهامى كه انگيزه انديشه بيشتر و عميقتر ، و سبب جولان ذهن و فكر و دقت و بررسى است اشاره به چه كسان ، يا چه چيزهائى است ؟ مفسران درباره آن بسيار سخن گفته اند ، و تفسيرهاى فراوانى دارند كه عمدتا بر سه محور دور مى زند:
۱- منظور از اين سوگندها فرشتگانى است كه مامور قبض ارواح كفار و مجرمانند كه آنها را به شدت از بدنهايشان بر مى كشند ، ارواحى كه هرگز حاضر به تسليم در برابر حق نبودند.
و فرشتگانى كه مامور قبض ارواح مؤمنانند كه با مدارا و نرمش و نشاط آنها را جدا مى سازند.
و فرشتگانى كه در اجراى فرمان الهى با سرعت حركت مى كنند.
سپس بر يكديگر پيشى مى گيرند.
و سرانجام امور جهان را به فرمان او تدبير مى كنند.
۲ -اين سوگندها اشاره به ستارگان آسمان است كه پيوسته از افقى كنده مى شوند و به افق ديگرى رهسپار مى گردند.
گروهى آرام حركت مى كنند ، و گروهى به سرعت راه مى سپرند.
و در اقيانوس عالم بالا شناورند.
و بر يكديگر پيشى مى گيرند.
و سرانجام با تاثيراتى كه اين كواكب دارند ( تاثيراتى همچون تاثير نور آفتاب و ماه در كره زمين ) امور جهان را به فرمان خدا تدبير مى كنند.
۳ -منظور جنگجويان يا اسبهاى مجاهدان راه خدا است كه از خانه ها و وطنهاى خود به شدت بر كنده مى شوند.
سپس با نشاط و نرمى راه ميدان نبرد را پيش مى گيرند.
و بر يكديگر سبقت مى گيرند.
و امور جنگ را تدبير و اداره مى كنند.
گاه بعضى از مفسران اين تفسيرها را به هم آميخته ، قسمتى از سوگندهاى پنجگانه را از يك تفسير ، و قسمت ديگر را از تفسير ديگر گرفته اند ، ولى اصول همان تفسيرهاى سه گانه فوق است .
البته ميان اين تفسيرها تضادى وجود ندارد ، و ممكن است آيات فوق اشاره به همه اينها باشد ، ولى در مجموع تفسير اول با توجه به نكاتى كه ذيلا گفته مى شود از همه مناسبتر است : نخست تناسب با روز قيامت است كه سوره در مجموع ناظر به آن مى باشد و ديگر تناسب با آيات مشابه آن در آغاز سوره مرسلات است.
از #تفسير_نمونه
http://yon.ir/Qp336
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✴️اصول و مباني #نظام_سياسياجتماعي حكومت اسلامي در قرآن
آشنایی با مبانی نظرات #سیاسی اجتماعی امام خمینی
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸
سوال👇👇
✅علت تفاوت #فتوای_امام،قبل و بعد از انقلاب چه بود؟
قسمت آخر
امام می فرمودند که اقتضائات حکومت در این کشور و در این زمان چیست؟
مرحوم آقای قدیری، یک سؤالی از حضرت امام یا یک اشکالی به حضرت امام در مسأله شطرنج مطرح کردند که حالا #شطرنج چه آلت قمار باشد، چه نباشد، بر اساس روایات باید ما حکم به حرمتش کنیم و چرا شما در فرض اینکه آلت قمار نباشد و از آلت قمار بودن خارج شده باشد، چرا در این فرض گفتید که مانعی ندارد و امام برای او توضیح دادند و توضیح امام دو قسمت دارد.
یکی اینکه روایت را درست فهمیدی یا نفهمیدی. آن بحث طلبگی است. ولی قسمت دیگر که مهمتر است، یک نقد کلی به نوع استلال ایشان است.
امام فرمودند: «قبل از پرداختن به دو مورد سؤال و جواب، اینجانب لازم است از برداشت جنابعالی از اخبار و احکام الهی اظهار تأسف کنم.
بنا بر نوشتۀ جنابعالی زکات تنها برای مصارف فقرا و سایر اموری است که ذکرش رفته است... در سبق و رمایه ...» دوباره امام شروع کردند به همان روش و تالی فاسدها را مطرح کردند که لازمة کلام شما که حکم رفته روی همان ابزار و ادوات بازی، ولو در طول زمان به لحاظ ماهوی موضوع تغییر پیدا کند، ولی به لحاظ شکلی ما باید حکم را نگه داریم.
اگر این جوری باشد که ما احکام را روی همین ظواهر خودش حفظ کنیم ولو به لحاظ ماهوی تغییر پیدا بکند.
حالا یک به یک پس از دیگری ایشان مدام نقض می کنند ونقض می کنند و آخرش این می شود که: «و بالجمله آنگونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید بکلی باید از بین برود و مردم کوخ نشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند.»😞😞(صحیفه امام، ج21، ص150).
امام لوازم عینی آن اجتهاد را می شمرند. با این لوازم کار دارند که این اجتهاد زندگی سوز است نه زندگی ساز.
یکی از تفاوت هایی که وجود دارد، این است که فقه قبل از #انقلاب فرق کرد ولی نه در مراجعه به ادله، که مثلا قبلاً مقبوله عمر بن حنظله معتبر بود، حالا چون انقلاب شده دیگر مقبوله مردوده شده!! نه! آیات و روایات همه سر جای خودش هست و درست است.
فرقش این است که ما قبل از انقلاب، فقط به همین ادله مراجعه می کردیم، در حجره می نشستیم، اجتهاد و #استنباط می کردیم، #فتوا می دادیم، تمام می شد.
حالا باید آنچه را که استنباط کردیم چون حکومت در اختیار ماست و می خواهیم به اجرا بگذاریم، ببینیم قابلیت برای اجرا دارد و یا قابلیت برای اجرا ندارد.
آن فقه قبل از انقلاب فقط فقه تئوری و فقط مدرسه بود همین و بس.
و اگر ما در فضای قبل از انقلاب مانده بودیم، هرگز این فقه تکان نمی خورد. و چه بسا همیشه همان فتواها را تکرار می کردیم که گاه اصلا قابلیت اجرا نداشت. هزار سال دیگر هم که بود همان بود. چرا تغییر پیدا کند؟ اجتهاد و استنباط روی مبانی و ادله صورت گرفته، کجایش اشکال دارد؟
انقلاب یک شوک وارد کرد که این حرف هایی که در کتاب ها نوشته شده، قابلیت اجرا دارد یا ندارد؟
🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛