سيد كاظم فرهنگ:
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
ترجمه متفاوتي از سوگندهاي ابتداي سوره #نازعات
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا {1}سوگند به ازجا کنده شوندگان (خارج شوندگان از مکان خود جهت انجام ماموریت) باشدت {1}
وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا {2}و به خارج شوندگان پرتحرک و بانشاط {2}
وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا {3}و به روندگان راه دور (شناوران) باسرعت {3}
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا {4}پس در پيشى گرفتن [در فرمان خدا] سبقت گيرنده اند {4}
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا {5}پس کارها را پشت سرهم بدرستی انجام میدهند. {5}
يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ {6}درآن روز كه لرزنده بلرزد {6}
{تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ {7}و از پى آن ، واقعه بعديِ (برنامه ریزی شده) (صیحه دوم) رخ دهد {7}}
قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ {8}در آن روز دلهايى سخت هراسانند {8}
أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ {9}ديدگان آنها فرو افتاده {9}
فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ {13}پس منحصرا آن [بازگشت بوسیله] يك صیحه است [و بس] {13}
فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ {14}و بناگاه آنان در زمين هموار خواهند بود {14}
♻️بررسي و تدبر در آيات فوق:
1-در ترجمه و تفسیر پنج آیه نخست سوره نازعات (قسم ها) نظرات بسیار متفاوتی ابراز شده است .اکثریت صاحب نظران، در اینکه مصداق آیات فرشتگان هستند،متفق القولند اما در چگونگی ترجمه و وصف این افعال فرشتگان،اختلاف نظر دارند.
با توجه به معانی ارایه شده برای لغات موجود(قابل مشاهده در لينك پايين صفحه) و نیز سیاق آیات بعدی سوره ،این فرشتگان مامور به انجام تحولات عظیم قیامت و اماده سازی صحنه حشر انسانها برای حسابرسی هستند و لذا از نظر این نگارنده،ترجمه مناسب سوگندهای ابتدای سوره ،آن است که در بالا ارایه شد.
2-در پنج ایه اول به موجوداتی قسم خورده که کارخود را با نشاط و باسرعت و با برنامه انجام میدهند.در واقع سرعت و جنب و جوش و جدیت در انجام دهندگان این اقدامات مشهود است.
سپس به وضعیت قیامتی و باور دنیوی منکران معاد اشاره میکند و مجددا در آیات 13 و14 مجددا به سرعت عمل و سهولت در آماده شدن صحنه حسابرسی قیامت اشاره میکند.
به نظر میرسد پیرو سوره های قبلی که به متلاشی شدن زمین و شکافته شدن آسمان و کل نظام طبیعت و سپس بعث و حشر مجدد همه انسانها برای حسابرسی اشاره کرده بود،منکران معاد با حسابهای مادی معمول، زمان طولانی مورد نیاز برای ازهم پاشیدن نظم موجود کره زمین و برقراری نظم جدید و برپایی صحنه قیامت و حشر همه انسانها را ،عاملی برای بعید بودن قیامت معرفی میکرده اند.
در سوره فجر که پیش از نازعات نازل شده بود خواندیم که:"کلا اذا دکت الارض دکا دکا و جاء ربک و الملک صفا صفا و جیء یومئذ بجهنم" یعنی متلاشی وخرد شدن زمین و نزول فرشتگان و مهیا شدن جهنم پشت سرهم بیان شده است. در واقع ایات ابتدایی و انتهای سوره نازعات توضیح بیشتری از کیفیت آن وقایع مذکور و نحوه عمل خارق العاده عاملان ایجاد قیامت است.
در انتهای سوره نیز که بحث سئوال از زمان قیامت بیان شده ،خداوند تاکید میکند که زمانیکه قیامت را درک کنند،بیش از یک روز یا یک شب را سپری نکرده اند.
3-جواب سوگند های ابتدای سوره چیست؟برخی بعد از ایه 5 ،جمله محذوف "لتبعثن" را جواب سوگند دانسته اند(یعنی قسم به این فرشتگان ،که حتما مبعوث میشوید)
اما به نظر میرسد آیه 8 جواب سوگند است یعنی سوگند به این عاملان باکیفیت برپایی قیامت ،که در انروز که زمین بلرزد،افرادی هراسان هستند و در ایات بعد توصیف انها ذکر شده است.
🖌سیدکاظم فرهنگ
جهت مشاهده ادامه توضيحات و ساير نظرات در سوگندهاي سوره نازعات به لينك زير مراجعه نماييد.
http://yon.ir/Qp336
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✴️✴️ بازخوانی خطبه پیامبر در #غدیرخم
قسمت ششم
جمع بندی چگونگي روايت غدير در ۱۰ کتاب قديمي شیعه "
سه کتاب گزارش خود را درباره غدیر خم بدون ذکر منبع آورده اند: ایضاح فضل بن شاذان، تاریخ یعقوبی و ارشاد مفید.
در شش کتاب منتخب شیعی گزارش سه کتاب مستند به سلسله سند از مولف کتاب تا پیامبر (ص) است: کافی کلینی، کمال الدین صدوق و امالی طوسی.
متن خطبه غدیر خم پیامبر (ص) در منابع ششگانه سه گونه روایت شده است:
گونه اول منحصر در اولویت پیامبر بر مردم نسبت به خودشان، اعلام ولایت علی بن ابی طالب و چند دعا. این گونه در سه کتاب ذیل نقل شده بود: ایضاح فضل بن شاذان، کافی کلینی، و امالی طوسی؛
گونه دوم حدیث ثقلین به عنوان خطبه غدیر: کمال الدین صدوق (روایت دوم)؛ گونه سوم مجموع دو متن قبلی: تاریخ یعقوبی، و کمال الدین صدوق (روایت اول).
در کتب منتخب شیعی که مستندات خطبه غدیر خم را آورده اند مجموعا روایت پنج نفر از صحابهای که مستقیما خطبه را از زبان پیامبر شنیده اند به چشم میخورد: گونه اول: چهار روایت در امالی طوسی: زید بن ارقم، ابوسعید خدری، انس بن مالک، و انشاد علی بن ابی طالب؛
گونه دوم: روایت امام محمد باقر (ع) از جابر بن عبدالله انصاری (کمال الدین صدوق)؛
گونه سوم: روایت عامر بن واثلة از زید بن ارقم (کمال الدین صدوق).
در مقایسه با خطبه غدیر خم به روایت اهل سنت هر سه گونه مشابه دارد.
گونه اول: مسند احمد بن حنبل، سنن ابن ماجه ، انساب الاشراف بلاذری، سنن ترمذی و سنن نسائی؛ گونه دوم: مسند احمد بن حنبل، صحیح مسلم و سنن ترمذی؛ گونه سوم: انساب الاشراف بلاذری و سنن کبرای نسائی.
👈👈 در مجموع در دوازده کتاب اقدم معتبر سنی و شیعه در نقل مستند خطبه غدیر خم پیامبر (ص) بین سنی و شیعه اتفاق نظر کامل است!
در ایضاح فضل بن شاذان به سمپاشی بدخواهان علیه علی بن ابی طالب در آن زمان و به اقدام پیامبر برای مقابله با این سمپاشیها سربسته اشاره می کند.
✅در کافی کلینی این نکته تشریح شده است: أولا با نزول آیه ۵۵ مائده که درباره ولایه علی بود، خداوند به محمّد (ص) فرمان داد که ولایت را برایشان تفسیر کند. پیامبر ترسید که آنان از دین برگشته او را تکذیب کنند، پس دلتنگ شده برای مشورت به خداوند مراجعه کرد. آیه ۶۷ سوره مائده نازل شد. ثانیا آن گاه خار نفاق در دل مردمان افتاده، گفتند: خداوند یاد هرگز آن را بر محمّد نازل نکرده است. و او جز این که دست پسر عمویش را بالا ببرد چیزی نمیخواهد. ثالثا پیامبر أموال اهدایی مردم مدینه را نپذیرفت . " قل لا أسألکم علیه أجرا إلا المودة فی القربى (شوری .۲۳)
آن گاه منافقان گفتند: خداوند این را بر محمّد نازل نکرده است و او می خواهد جایگاه پسرعمویش را بالا برده، خاندانش را بر ما بگو من از شما «تحمیل کند. دیروز می گفت: هرکه من مولای اویم، علی مولای او است و امروز می گوید: برای آن جز دوستی با نزدیکانم مزدی نمی خواهم.اما در ارشاد مفید هیچیک از نکات فوق الذکر کافی مطرح نشده است.
برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✴️✴️ بازخوانی خطبه پیامبر در #غدیرخم
قسمت آخر
در هیچیک از کتب منتخب شیعه باب یا فصلی مخصوص خطبه پیامبر (ص) در غدیر خم منعقد نشده است. در هیچیک از کتب روایی منتخب شیعه روایات مرتبط با این واقعه کنار هم گردآورده نشده است. به نظر میرسد مسئله ولایت امیرالمؤمنین (ع) به میزانی از وضوح و بداهت بوده است که عالمان شیعه نیازی به إهتمام در روایت شافی و وافی خطبه غدیر خم پیامبر (ص) نیافته اند.
هیچ عالم شیعی شناخته شده ای در مقطع تاریخی یادشده (تا أواسط قرن پنجم) رساله منفردی درباره خطبه غدیر خم ننوشته است، به نحوی که رسالهاش بجا مانده در دست ما موجود باشد. اهتمام بسیاری نویسندگان شیعه متوجه حواشی واقعه و شاخ و برگهایی است که توسط غلات در احادیث بی اعتبار یا مجعول یا مشکوک نقل شده است.
✅✅ متن خطبه غدیر خم پیامبر (ص) که میتوان گفت در مقطع تاریخی یادشده و بر أساس کتب منتخب معتبر اقدم با کمی تسامح در متن مورد اتفاق تشیع است عبارات زیر است:
قال رسول الله (ص) فی حجة الوداع فی غدیر خم: ،کأنّی قد دعیت فأجبت إنّی ترکت فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی أهل بیتی ،أحدهما أکبر من الاخر، ما إن تمسکتم به لن تضلوا أبدا،فإنّهما لن یفترقا حتّى یردا علیّ الحوض، فانظروا کیف تخلفونی فیهما،
ثمّ قال: ألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى یا رسول الله،فأخذ بید علی فقال: من کنت مولاه فهذا علی ، مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه، ، وانصر من نصره، واخذل من خذله.
هریک از عبارات این خطبه شناسنامه مشخصی در کتب یادشده دارد. تمام این عبارات در میان شیعه هم یکسان نقل نشده است. اما اجمالا مورد پذیرش است. اگر کسی ادعای عبارات بیشتری در خطبه غدیر خم پیامبر (ص) دارد میباید ادعای خود را با سند معتبر عرضه کند.
♻️♻️سخن آخر بر أساس منابع منتخب که اقدم کتب معتبر سنی و شیعه بودند میتوان گفت: رسول خدا (ص) یقینا در حجة الوداع در غدیر خم در حضور انبوه مسلمانان خطبه خوانده است. مفاد اصلی این خطبه یقینا درباره ولایت علی بن ابی طالب (ع) بوده است.
علاوه بر آن مطمئنا پیامبر درباره ثقلین - کتاب خدا و عترت و اهل بیتش - در حجة الودع بیش از یک بار سخن گفته از جمله در غدیر خم. یقینا مسلمانان خطبه پیامبر (ص) در این دو محور را شنیده اند.
بنابراین در اصل صدور خطبه در حد فوق کمترین تردیدی نیست. منابع اهل سنت و شیعه خطبه فوق را به تفصیلی که گذشت روایت کرده اند. تا اینجا را من در مقال بحث کردم.
اکثریت مسلمانان یعنی اهل سنت مفاد خطبه پیامبر (ص) را به گونه ای معنی کردند که هیچ تاثیری در شاکله معرفت اسلامی و جانشینی پیامبر نداشت. شیعیان که هم آن زمان و هم تا امروز در اقلیت بوده و هستند خطبه پیامبر (ص) را به گونه ای درک کردند که پیامبر در این این خطبه نه تنها شاکله معرفت اسلامی را از طریق معرفی ثقلین برای پیروانش تعیین کرده، بلکه سمت و سوی جانشینی سیاسی خود را نیز مشخص کرده است. فهم تشیع با خطبه پیامبر (ص) -مفاد این مطابق تحقیق موجود - منطبق است، و به نظر میرسد اهل سنت به – خطبه مهم توجه و عمل نکردند. چرا؟
گفته شده علی بن ابی طالب (ع) جوان بود (در زمان رحلت ساله بود) و بسیاری از تازه مسلمانها هنوز کینه کشتگانشان را در جنگهای زمان پیامبر (ص) با ۳۳پیامبر شمشیر علی (ع) به خاطر داشتند. رسوم و مناسبات قبایلی عرب هنوز از دلهایشان ریشه کن نشده بود. این أمور بر وصایای نبوی تقدم یافت. در این زمینه یعنی سیر تحول معنای خطبه غدیر خم و زمینه سیاسی اجتماعی زمان رحلت پیامبر (ع) در مقال و مجالی دیگر بحث خواهم کرد.
🔻 شیعه شرمنده نباشیم. ما به پیروی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) افتخار میکنیم و معتقدیم به وصیت رسول خدا (ص) در غدیر خم در تمسک به ثقلین عمل کرده و ولایت علی (ع) را پذیرفته ایم. ما امام علی (ع) را باب علم نبی (ص) می دانیم. البته اینکه در عمل چگونه شیعهای بوده و هستیم بحث دیگری است! لذا خداوند را با این دعا شکر میگوئیم: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ.
والسلام.
برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
هدایت شده از قران پویان
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
✅ تدبر در آيات ۲۶-۱۵ سوره #نازعات:
هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَىٰ [٧٩:١٥]
آیا داستان موسی به تو رسیده است؟!
إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى [٧٩:١٦]
در آن هنگام که پروردگارش او را در سرزمین مقدّس «طوی» ندا داد (و گفت):
اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ [٧٩:١٧]
به سوی فرعون برو که طغیان کرده است!
فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَىٰ أَن تَزَكَّىٰ [٧٩:١٨]
و به او بگو: «آیا میخواهی پاکیزه شوی؟!
وَأَهْدِيَكَ إِلَىٰ رَبِّكَ فَتَخْشَىٰ [٧٩:١٩]
و من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا از او بترسی (و گناه نکنی)؟!»
فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَىٰ [٧٩:٢٠]
سپس موسی بزرگترین معجزه را به او نشان داد!
فَكَذَّبَ وَعَصَىٰ [٧٩:٢١]
امّا او تکذیب و عصیان کرد!
ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَىٰ [٧٩:٢٢]
سپس پشت کرد و پیوسته (برای محو آیین حق) تلاش نمود!
فَحَشَرَ فَنَادَىٰ [٧٩:٢٣]
و ساحران را جمع کرد و مردم را دعوت نمود،
فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ [٧٩:٢٤]
و گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!»
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَىٰ [٧٩:٢٥]
از این رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار ساخت!
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن يَخْشَىٰ [٧٩:٢٦]
در این عبرتی است برای کسی که (از خدا) بترسد!
ادامه در پست بعدی👇
در اين آيات نكات جالبى است كه توجه به آن لازم است:
1 -علت رفتن به سوى فرعون را طغيان فرعون ذكر مى كند ، و اين نشان مى دهد كه يكى از اهداف بزرگ انبيا هدايت طغيانگران يا مبارزه قاطع با آنها است .
2 -دعوت فرعون را با ملايم ترين و خيرخواهانه ترين تعبير دستور مى دهد مى فرمايد : به او بگو : آيا ميل دارى پاك و پاكيزه شوى ؟ ( البته پاكيزگى مطلق كه هم شامل پاكيزگى از شرك و كفر مى شود و هم از ظلم و فساد ) شبيه تعبيرى كه در آيه 44 سوره طه آمده است فقولا له قولا لينا با او با ملايمت سخن بگوئيد.
3 -اين تعبير اشاره لطيفى به اين حقيقت است كه رسالت انبيا براى پاكسازى انسانها و باز گرداندن طهارت فطرى نخستين به آنها است .
در ضمن نمى گويد : من تو را پاك كنم ، بلكه مى گويد : پاكى را پذيرا شوى ! و اين نشان م ىدهد كه پاك شدن بايد به صورت خودجوش باشد نه تحميل از برون.
4 -ذكر هدايت بعد از پاك شدن دليل بر اين است كه بايد در آغاز شستشوئى كرد سپس به كوى دوست گام نهاد.
5 -تعبير به ربك ( پروردگارت ) در حقيقت تاكيد بر اين نكته است كه تو را به سوى كسى مىبرم كه مالك و مربى و پرورش دهنده تو است ، چرا از مسير سعادتت مى گريزى ؟!
6 - خشيت و خدا ترسى نتيجه هدايت به سوى خدا است ، آرى ثمره درخت هدايت و توحيدهمان احساس مسؤوليت در برابر خداوند بزرگ است ، چرا كه هرگز خشيت بدون معرفت حاصل نمى شود ، و لذا در آيه 28 سوره فاطر مى خوانيم : انما يخشى الله من عباده العلماء تنها علما و ارباب معرفت از خدا مى ترسند
7 -👈موسى نخست سراغ #هدايت_عاطفى او مى رود ، بعد هدايت عقلى و منطقى از طريق نشان دادن آيت كبرى و معجزه بزرگ ، و اين مؤثرترين راه تبليغ است كه نخست از طريق خير خواهى و محبت در عواطف طرف نفوذ كنند سپس به طرح استدلال و بيان حجت بپردازند.
از تفسير نمونه
ادامه دارد.....
http://yon.ir/Qpt339
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
اصول و مباني #نظام_سياسياجتماعي حكومت اسلامي در قرآن
✅ #آزاد اندیشی علامه طباطبایی
مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روز نامه جمهوری اسلامی (۹۰/۸/۳۰)
🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸
تفاوتهای نظری علامه طباطبایی با سایر فقها
یک قدم که ایشان (علامه)برداشت این است که دین دارای دو نوع حکم نیست، دین همان #احکام ثابت الهی است.
همان هایی است که از حق تعالی در اختیار پیغمبر قرار گرفته و قلمرو دین محدود به آن است و پرونده دین بسته شده است.
اما قوانین اجتماعی که از طرف حکومت و شخص حاکم وضع و جعل می شود و لازم الاجراء است، جزء دین نیست و ما اینها را به عنوان قانون خدایی نمی شناسیم.
در کتاب«بررسی های اسلامی» تحت عنوان اسلام و نیازهای انسان معاصر، بعد از اینکه می گویند قوانین الهی تنها از منظر وحی سرچشمه می گیرد ولی مقررات متغیر در قلمرو اختیارات والی و حکومت است، می گویند: "در وجه تنفیذ مقررات متغیره که از اختیارات والی سرچشمه می گیرد و از راه شَور وضع شده و از راه ولایت اجرا می شود."؛ این تعبیر نشان دهنده این است که ایشان ولایت را برای والی، ولایت بر اجرا می دانند اما ولایت بر وضع قانون را برای شخص بما هو شخص، قائل نیست و معتقد است که از طریق مشورتی که بین مردم صورت می گیرد وضع می شود. البته خود حاکم هم می تواند در این شور دخالت داشته باشد اما اینکه به تشخیص شخصِ حاکم واگذار شده باشد، نیست.
* معنای چنین تعبیراتی می تواند این باشد که گروه تدوین گر قانون مشاوران حاکم باشند و اگر در قالب مشورت باشد تأیید نهایی حاکم لازم است.
* نه، ایشان نگفته است که حاکم با مشورت، قوانین را وضع می کند بلکه سخن در این است که مسیر تعیین این احکام چیست؟ که می گوید: شور است. در جاهای دیگر تصریح می کنند که با مردم است مثلاً در صفحه 166 همین کتاب می گویند "مقررات قابل تغییر در جامعه اسلامی نتیجه شورای مردم است."، بر این اساس رأی و نظر مردم، جنبة تزیینی و تشریفاتی در نظام ندارد و تصمیماتی که بدون رعایت خواست مردم اتخاذ شود، فاقد مشروعیت است.
جهت مطالعه بیشتر ،کلیک کنید
yon.ir/KiEAV
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
هدایت شده از قران پویان
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
✅ تدبر در آيات ۲۶-۱۵ سوره #نازعات:
ادامه از #تفسیر_نمونه
👈👈اكنون ببينيم فرعون در برابر اينهمه لطف و محبت ، و اين منطق و بيان زيبا و ارائه آيت كبرى چه عكس العملى
نشان داد ؟ اين طاغوت خيره سر ، هرگز از مركب غرور پياده نشد ، و چنانكه در آيه بعد آمده او دعوى موسى
را تكذيب كرد ، و به عصيان پروردگار پرداخت ( فكذب و عصى ) .
اين نشان مى دهد كه تكذيبها مقدمه عصيانها است ، همانگونه كه تصديقها و ايمانها مقدمه طاعتها است.
به اين مقدار هم قناعت نكرد و در برابر دعوت موسى بى تفاوت نماند بلكه سپس پشت كرد و بى وقفه براى مبارزه
با او و محو آئينش سعى و تلاش نمود ( ثم ادبر يسعى).
و از آنجا كه معجزه موسى تمام موجوديت طاغوتى او را به خطر می انداخت ، ماموران را به شهرهاى مختلف اعزام كرد
تا ساحران را جمع كنند ، و در ميان مردم نيز دستور داد ندا دهند و آنها را براى مشاهده مبارزه ساحران با
موسى دعوت نمايند ( فحشر فنادى).
از مردم براى اجتماع و تماشاى منظره اين مبارزه است ، به قرينه آيه 39 شعرا و قيل للناس هل انتم مجتمعون :
به مردم گفته شد آيا شما اجتماع مىكنيد ؟ باز به اين توطئهها اكتفا نكرد ، بلكه بزرگترين ادعا را با بدترين
تعبيرات مطرح نمود و گفت : من پروردگار بزرگ شما هستم ! ! ( فقال انا ربكم الاعلى ) .
به هر حال فرعون سركشى را به آخرين مرحله رسانده و مستحق دردناكترين عذاب شده و فرمان الهى بايد فرا رسد و
او و دستگاه ظلم و فسادش را درهم بكوبد لذا در آيه بعد مى فرمايد : خداوند او را به عذاب آخرت و دنيا
گرفتار ساخت ( فاخذه الله نكال الاخرة و الاولى).
و سرانجام در آخرين آيه مورد بحث از اتمام اين ماجرا نتيجه گيرى كرده مى فرمايد : در اين داستان موسى و فرعون
و پايان عاقبت آن درس عبرت بزرگى است براى آنها كه خدا ترسند ( ان فى ذلك لعبرة لمن
يخشى).
اين آيه به خوبى نشان مى دهد كه عبرت گرفتن از اين ماجراها تنها براى كسانى ميسر است كه
بهره اى از خوف و خشيت و احساس مسئوليت به دل راه دادهاند و يا به تعبير ديگر داراى چشمى عبرت بينند :
اى خوشا چشمى كه عبرت بين بود عبرت از نيك و بدش آئين بود آرى اين بود سرنوشت فرعون طغيانگر ، تا فراعنه ديگر ،
رؤساى مشركان عرب و پويندگان راه فرعون در هر عصر و زمان حساب خويش را برسند و بدانند اين فرمان قطعى
تاريخ و سنت تغيير ناپذير خدا است .
نكته : گوشهاى از فصاحت قرآن
دقت در يازده آيه كوتاه بالا بيانگر نهايت فصاحت و بلاغت قرآن است ، در اين چند خط كوتاه خلاصه اى از تمام
ماجراى موسى و فرعون ، انگيزه رسالت ، هدف رسالت ، وسيله پاكسازى ، چگونگى دعوت ، كيفيت واكنش و
عكس العمل ، چگونگى توطئه فرعون ، نمونهاى از ادعاهاى پوچ و بىاساس او ، و سرانجام مجازاتهاى دردناك
اين مست باده غرور و در نهايت درس عبرتى كه از آن عائد همه انسانهاى بيدار مى شود منعكس شده است .
http://yon.ir/Qpt339
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
قران - تالار گفتگو هاي قرآن پويان
تالارگفتگوهای
🌷🌷مژده به علاقه مندان فهم بهتر قرآن
اطلاعيه شماره يك ثبت نام #چهارمين_دوره_مجازي_آموزشی "روش مطالعه و فهم بهتر قرآن "
زمان ثبت نام: از يكشنبه 18 شهريور تا دوشنبه 2 مهر
شروع دوره:از يكشنبه 7 مهرماه
🔴 مدت دوره مجازی چند ماه است؟
✅درسها در 8 هفته ارايه ميگردد. دو هفته هم براي انجام تمرين پاياني و امتحان دوره.
🔴 برای برگزاری این دوره و آزمون ساعت و روز خاصی مد نظر است یا مطالب ارائه میشه و ما هر زمان که بتوانیم از آنها استفاده می کنیم؟
✅برای دروس و تمرینها لزومی به حضور و انلاین بودن در زمان خاصی نیست.فایل ها و تمرینها ارایه میشوند.شما در طول هفته ،مطالعه میکنید. زمان امتحان مجازي هم با هماهنگي متقاضي،تعيين ميشود.
🔴 میزان شهریه چقدر است؟
✅گزينه يك: دوره مجازی با آزمون و انجام تمرین 75 هزار تومان
✅ گزينه دو :دوره مجازي بدون آزمون و بدون تمرین 50هزار تومان
💐💐افرادي كه تا پايان اين هفته (97/06/23()ثبت نام نمايند،
از 20 در صد #تخفيف برخوردار خواهند بود.(يعني به ترتيب 60و 40 هزار تومان)
🔴 چه امكانات و خدماتي در اختيار قران اموزان قرار ميگيرد؟
مشترك براي متقاضيان هر دو گزينه
✅عضويت در كانال دوره اموزشي(در #تلگرام يا #گپ)
✅دريافت فايلهاي صوتي و كليپهاي كوتاه دوره حضوري
✅دسترسي براي دانلود فايلهاي تصويري فيلم هاي دوره حضوري
✅دريافت رايگان يك جلد كتاب "مباني و روش مطالعه و فهم ساده قران" از طريق پست
✅دريافت تمرين ها و فايلهاي متني مرتبط
مخصوص افراد متقاضي گزينه يك
✅عضويت در گروه مجازي حل تمرين با حضور مدرس دوره و بررسي پاسخ ها و رفع اشكال
✅شركت در امتحان مجازي پايان دوره
🔴پرداخت از لينكهاي زير ميسر مي باشد:
♻️دوستان متقاضي گزينه يك:
https://idpay.ir/quranpuyan/shop/33892
♻️دوستان متقاضي گزينه دو:
https://idpay.ir/quranpuyan/shop/33893
پس از پرداخت،يا نياز به توضيحات بيشتر به نام کاربری زیر پيام دهيد:
@Gitiba97
👈جهت دريافت اطلاعات بيشتر و مشاهده كليپهايي از دوره حضوري و اطلاع از نظرات قرآن آموزان دوره هاي قبل،به لينك زير مراجعه نماييد
https://t.me/tadabbor_quranpuyan
تاملی در دیدگاههای استاد شهید #مطهری
شماره پانصدو بیست وسه
تفسیر سوره #دخان
قسمت پنجم از جلد پنجم کتاب
#آشنایی_باقرآن
✅كلمه ی «ربّ»
فرمود رحمتی است از ناحیه پروردگارت، فوراً فرمود:
🕊 «رَبِّ السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما اِنْ كُنْتُمْ موقِنین» پروردگار تو، همان پروردگار همه ی آسمانها و زمین، یعنی پروردگار همه ی عالم. بعضی مفسرین این نكته را یادآوری كرده اند- درست هم گفته اند- كه در «رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ» (رحمتی است از ناحیه ی پروردگار تو) [ممكن است ] این توهم برای افرادی كه ذهنشان مسبوق به این است كه رب من غیر از رب توست و رب تو غیر از رب من است (ارباب انواع به مفهومی كه آنها قائل بودند نه به معنی اسماء الهی) [پیدا شود كه ]خوب، [آن رحمت كه ] رحمت پروردگار توست، ارباب ما چطور؟
آنها می گفتند
🕊«اَرْبابٌ مُتَفَرِّقونَ خَیْرٌ عَنِ اللّهِ الْواحِدِ الْقَهّار» . نه، رب من همان رب همه ی عالم است، نه اینكه رب من از رب شما جداست.[قرآن می گوید] رب تو، همان رب همه ی آسمانها و زمین.
مكرر عرض كرده ایم كه #اسماء الهی وقتی كه ذكر می شود هر اسمی به یك تناسب خاص آورده می شود. مثلاً اینجا ممكن بود بگوید:
🕊«رَحْمَةً مِنْ خالِقِكَ، خالِقِ السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ» ؛ درست است، ولی فرمود:
🕊«رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ. . . رَبِّ السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ» چون اسم « #رب» آن شأن پروردگار را ذكر می كند كه به موجب آن خداوند متعال اشیاء را پرورش می دهد و تكمیل می كند.
عنایت به این است: «اِنّا كُنّا مُرْسِلینَ» ما پیامبران را فرستاده ایم. این ارسال پیامبران مظهر چه اسمی از اسمهای ماست؟ این پیغمبرها در خدمت چه اسمی از اسمهای ما هستند؟ این پیغمبرها چه شأنی از شئون ما را اداره می كنند؟ مربی اند، تكمیل كننده و پرورش دهنده هستند.
این رب تو، این پروردگار تو، این پرورش دهنده ی همه ی آسمانها و زمین، به حكم اینكه رب و پرورش دهنده است، پیغمبران را برای تكمیل و تربیت و پرورش استعدادهای بشر فرستاده است.
#وظایف_اجتماعی فرد مسلمان در قرآن
#عیب_جویی
به #عیوب و نقایص خودمان فکر کنیم و در صدد رفع آنها باشیم
یا أَيُّهَا النَّاسُ طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ وَ طُوبَى لِمَنْ لَزِمَ بَيْتَهُ وَ أَكَلَ قُوتَهُ وَ اشْتَغَلَ بِطَاعَةِ رَبِّهِ وَ بَكَى عَلَى خَطِيئَتِهِ فَكَانَ مِنْ نَفْسِهِ فِي شُغُلٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ
امام علی علیه السلام: اى مردم خوشا به حال كسى كه #عيب شناسى نفس، او را از #عيب جويى ديگران باز دارد، و خوشا به حال كسى كه به خانه و خانواده خود پردازد، و غذاى حلال خود را بخورد، و به اطاعت پروردگار مشغول باشد، و بر خطاهاى خويش بگريد، و همواره به خويشتن خويش مشغول باشد و مردم از او در امان باشند.
نهج البلاغه-بخشی از خطبه ۱۷۶
"طالقانی، فریاد آزادی در زمانه بیداد"✴
مرحوم دکتر علی شریعتی در معرفی آیت الله سید محمود طالقانی چنین می گوید:
"مسجد هدایت مناره ای در کویر، و طالقانی فریاد آزادی در زمانه بیداد است."
طالقانی که یک حوزوی برجسته بود اگر مانند سایر همگنانش در قم میماند، می توانست یک مرجع تقلید برجسته و شهیر گردد. امّا این مطلوب سید نبود. او درد مبارزه با استبداد را با خود حمل میکرد؛ قم را رها کرد و برای روشنگری و مبارزه به تهران آمد.
در نخستین اقدام به فکر تأسیس کانونی افتاد که به تبلیغ دین خدا و مبارزه با ظلم و استبداد بپردازد. بر این اساس مسجدی را در مرکز شهر تهران بنا کرد تا مهد هدایت جوانان پرشور مسلمان باشد. این مسجد تاریخ ساز را «هدایت» نامگذاری نمود. کلاسهای معروف تفسیر قرآن را در این مسجد با سه نفر شروع کرد.
جوانانی که جویای اندیشههای دینی بودند و عطش اسلامخواهی داشتند، جذب مسجد #هدایت شدند.
اقدام ستودنی طالقانی در مسجد هدایت، تحقق #بازگشت_به_قرآن بود.
قرآن که در کنج خانه ها مهجور شده بود و این کتاب عظیم و تحولساز عملاً نقشی راهبردی در زندگی سیاسی و اجتماعی مسلمانان نداشت، توسط طالقانی به بطن جامعه سیاسی آورده شد.
کلاسهای «درسهایی از قرآن» بعد از نماز مغرب و عشا پایه گذار تفسیر «پرتوی از قرآن» گردید. کتاب قرآن وقتی توسط طالقانی به روشنفکران مسلمان معرفی شد، تبدیل به چراغ راه مبارزه و آزادیخواهی گردید.
طالقانی در زندانهای رژیم پهلوی و در جریان مبارزات ضد استبدادی به سان کوهی تکیهگاه استوار نیروهای مبارز مسلمان بود. خلقیات وی به گونهای بود که بیشترین تأثیر را در بین مبارزان غیر مسلمان داشت. او در زندان و کوران مبارزه با شعار جذب جوانان آزاده نقش فوقالعادهای در غنای تفکر اسلامی در مواجهه با استبداد شاهنشاهی داشت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، طالقانی کانون سترگ علاقه و توجه مردم انقلابی بود.
در جریان انتخابات خبرگان قانون اساسی با بیش از دو میلیون رأی بهعنوان نفر اول انتخابات تهران به خبرگان راه یافت.
اگرچه عمر وی در این مجلس کوتاه بود، امّا در همان چند ماه حیات نقشی بسیار مؤثر در پارلمان قانونگذاری جمهوری اسلامی داشت.
وي در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ دعوت حق را لبیک گفت.
روحش شاد
و راهش پر رهرو
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
♻♻♻ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
✅ تدبر در فراز دوم سوره #نازعات:
عصاره فراز آيات ۲۶-۱۵ : از سرنوشت تکذیب و عصیان فرعون عبرت بگیرید.
👈نکات:
-در سوره فجر به فرعون اشاره کوچکی شد که طغیان و فساد کرد.(الذین طغوا فی البلاد فاکثروا فیها الفساد)در این سوره توضیح بیشتری میدهد که حضرت موسی مامور به تذکر و تزکیه فرعون شد اما او نه تنها نپذیرفت بلکه به مقابله باموسی و خدای موسی پرداخت و ادعای ربوبیت برای مردم تحت حاکمیتش کرد.ولی خدا او را در دنیا و اخرت گرفتار کرد که کیفیت و جزییات ان در سوره های بعدی خواهد امد.
-اولین ذکر از موسی و آغاز نقل ماجراهای موسی و فرعون در قرآن با جمله هل اتیک حدیث موسی
👈-ارتباط فراز اول با فراز دوم سوره: در فراز اول به خسران منکران معاد که تذکرات پیامبر اسلام پیرامون حیات اخروی و حشر وحسابرسی انسانها در قیامت را تکذیب میکردند،اشاره شد.
در فراز دوم به خسران دنیوی و اخروی فرعون به عنوان نماد اعلای تکذیب و طغیان در برابر یک رسول الهی اشاره و مایه عبرت بیان شده است. لذا هشداری است به مکذبان معاصر پیامبر که سرانجام فرعون که نه تنها تکذیب معاد، بلکه ادعای خدایی میکرد،چنین بود.شما دست از انکار بردارید.
سيدكاظم فرهنگ
yon.ir/Qpt348
#قرآن چه می گوید؟
قرآن و #زندگي
🍃🍃🍃زندگی اصیل:باورها و رفتارهای مبتنی بر #دلیل
قسمت دوم
✅ آیه دیگر درباره اهل جهنم است که وقتی مورد خطاب قرار می گیرند یا خودشان مخاطبه می کنند و بر سر این موضوع بحث می کنند که چه چیزی ما را به اینجا کشانید، همه می گویند: 🌱«اِنَّا أطَعْنَا سَادَتَنَا وَ کُبَرائِنَا فَأضَلُونَا السَّبِیلاً» [احزاب: ۶۷]، یعنی ما از اکابر خودمان حرفشنوی داشتیم و آنها ما را به این راه ها کشانیدند.🌱
👈این یعنی زندگی عاریتی و حرفشنوی از کسی، با اینکه از درون ما چیز دیگری برمی خیزد.
🔹قرآن در مواردی، وقتی می خواهد از طرف مقابل حرفشنوی داشته باشد می گوید: از شما حرفشنوی می توانیم داشته باشیم، ولی #دلیلتان را بیاورید: 🍃«قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إنْ کُنْتُمْ صَادِقینَ » [بقره: ۱۱۱].🍃
در مورد پیامبر ما و برخی پیامبران دیگر آمده است که وقتی مردم را دعوت می کردند، مردم می گفتند: ما حرف شمای پیامبر را قبول نمی کنیم. چون روش پدران ما به گونهدیگری بوده است و ما هم همان روش را در پیش می گیریم: 🍃«إنَّا وَجَدنَا آباءَنَا عَلَی اُمَّه و إِنَّا عَلَی آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ» [زخرف: ۲۲].🍃
«اثر» یعنی ردّپا، یعنی ما پایمان را همان جایی که ردّپای پدرانمان است می گذاریم و درست همان راه را می رویم.
👌 قرآن می فرماید: حتی اگر پدرانشان هم شعور و فهم نداشتند، اینها باید تبعیت کنند؟ 🌱«أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لایعْقِلُونَ شَیئاً» [بقره: ۱۷۰].🌱
🔹نمونه دیگری که باز هم در مورد پیامبر(ص) ما و انبیای سلف مشترک است، این است که معمولاً آنها در مقابل افکار عمومی جامعه خودشان می ایستادند. 👈در قصص انبیا دائماً این هست که پیامبران چیزهایی می گفتندکه مردم قبول نداشتند، ولی آنان ایستادگی می کردند و نمی گفتند که خوب ما هم مثل افکار عمومی بگوییم.
من در جایی در مورد این آیه بحث می کردم، کسی گفت: خوب، بله شما پیامبر بشوید، بعد هم در مقابل، افکار عمومی بایستد. 👈به او گفتم: پیامبری پیامبر را دیگران قبول داشتند یا فقط خودش قبول داشت؟ طبعاً دیگران که قبول نداشتند اما برای خودش مطلب واضحی بود. حالا اگر مطلبی مانند آفتاب برای بنده وضوح داشت، چه شما موافق بنده باشید و چه نه، من از شما تبعیت نمی کنم. شکار سایه نمی کنم، خودم را رها نمی کنم تا به دنبال شما بروم. 👌پیامبری پیامبر هم برای او وضوح داشت، لذا می گفت: اگر در دست راستم خورشید و در دست چپم ماه را بگذارید من از عقیده خود برنمی گردم.
ادامه دارد ...
✳ استاد #مصطفی_ملکیان، زندگی اصیل و مطالبه دلیل
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
✅ تدبر در فراز ايات ۳۳-۲۷ سوره #نازعات
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا {۲۷}آيا آفرينش شما دشوارتر استيا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است {۲۷}
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا {۲۸}سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معين] درست كرد {۲۸}
وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا {۲۹}و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد {۲۹}
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا {۳۰}و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد {۳۰}
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا {۳۱}آبش و چراگاهش را از آن بيرون آورد {۳۱}
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا {۳۲}و كوهها را لنگر آن گردانيد {۳۲}
مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ {۳۳}[تا وسيله] استفاده براى شما و دامهايتان باشد {۳۳}
عصاره فراز آيات ۳۳-۲۷ : خداوند خالق اسمانها و زمین و..(که خلق انها دشوارتر از خلق شماست) قادر به بعث مجدد شماست.
نكات:
-جمله "متاعا لکم و لانعامکم"تنها در سوره عبس و نازعات ذکر شده.در سوره عبس نیز پس از توجه دادن انسان به طعام و رویش گیاهان و باغها ،بیان شده بود.
-این فراز نیز در ارتباط با فراز یک بوده و با توجه دادن انسانها به مظاهر قدرت خدا در خلقت،حشر و بعث مجدد انسانها در قیامت را ممکن میداند
✅ تدبر در فراز آيات ۴۰-۳۴ سوره #نازعات
فَإِذَا جَاءتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى {۳۴}پس آنگاه كه آن هنگامه بزرگ دررسد {۳۴}
يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَى {۳۵}[آن] روز است كه انسان آنچه را كه در پى آن كوشيده است به ياد آورد {۳۵}
وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَن يَرَى {۳۶}و جهنم براى هر كه بيند آشكار گردد {۳۶}
فَأَمَّا مَن طَغَى {۳۷}اما هر كه طغيان كرد {۳۷}
وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا {۳۸}و زندگى پست دنيا را برگزيد {۳۸}
فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى {۳۹}پس جايگاه او همان آتش است {۳۹}
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى {۴۰}و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس باز داشت {۴۰}
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى {۴۱}پس جايگاه او همان بهشت است {۴۱}
عصاره فراز آيات ۴۰-۳۴ : سرنوشت اخروی افراد طغیانگر و دنیاپرست،آتش است
نكات:
-در سوره عبس نیز فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ آمده که این نحو بیان فقط در همین دو سوره است.
-در سوره فجر هم عبارات مشابه آیات ۳۵ و۳۶ سوره نازعات داشتیم که" وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ
-عبارت يَوْمَئِذٍ(يَوْمَ )يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ تنها در سوره فجر و نازعات آمده است.اما مفهوم ارایه اعمال و اگاه شدن انسان به رفتارهایی که در دنیا انجام داده در سوره های مختلف با عبارات مختلف بیان شده است:
لیروا اعمالهم (زلزال) عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ(انفطار)يُنَبَّأُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ (قیامت)
-ارتباط این فراز با فراز اول و دوم ،موید این نکته است که انکار معاد و طغیان، ریشه در ترجیح دنیا بر آخرت و دنیاپرستی دارد.
سيدكاظم فرهنگ
http://yon.ir/Qpt348
تاملی در دیدگاههای استاد شهید #مطهری
شماره پانصدو بیست وچهار
✅فلسفه ی عاشورا
اگر از ما بپرسند شما در روز عاشورا كه دائماً حسین حسین می كنید و به سر خودتان می زنید، چه می خواهید بگویید؟
باید بگوییم: ما می خواهیم حرف آقایمان را بگوییم، ما هر سال می خواهیم تجدید حیات كنیم(یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما یُحْیِیكُمْ) .
باید بگوییم #عاشورا روز تجدید حیات ماست. در این روز می خواهیم در كوثر حسینی شستشو كنیم، تجدید حیات كنیم، روح خودمان را شستشو بدهیم، خودمان را زنده كنیم، از نو مبادی و مبانی اسلام را بیاموزیم، روح اسلام را از نو به خودمان تزریق كنیم.
ما نمی خواهیم حس امر به معروف و نهی از منكر، احساس شهادت، احساس جهاد، احساس فداكاری در راه حق، در ما فراموش بشود؛ نمی خواهیم روح فداكاری در راه حق در ما بمیرد.
این فلسفه ی عاشوراست، نه گناه كردن و بعد به نام حسین بن علی بخشیده شدن! گناه كنیم، بعد در مجلسی شركت كنیم و بگوییم خوب دیگر گناهانمان بخشیده شد. گناه آن وقت بخشیده می شود كه #روح ما پیوندی با روح حسین بن علی بخورد؛ اگر پیوند بخورد، گناهان ما قطعاً بخشیده می شود ولی علامت بخشیده شدنش این است كه دومرتبه دیگر دنبال آن گناه نمی رویم. اما اینكه از مجلس حسین بن علی بیرون برویم و دومرتبه دنبال آن گناهان برویم، نشانه ی این است كه روح ما با روح حسین بن علی پیوند نخورده است.
شعارهای أبا عبد اللّه شعار ا#حیای اسلام است، این است كه چرا بیت المال مسلمین را یك عده به خودشان اختصاص داده اند؟
چرا حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال می كنند؟ چرا مردم را دو دسته كرده اند: مردمی كه فقیر فقیر و دردمندند، و مردمی كه از پرخوری نمی توانند از جایشان بلند شوند؟ .
در بین راه در حضور هزار نفر لشكریان حرّ آن خطبه ی معروف را خواند كه طیّ آن، حدیث پیغمبر را روایت كرد، گفت: پیغمبر چنین فرموده است كه اگر زمانی پیش بیاید كه اوضاع چنین بشود، بیت المال چنان بشود، حلال خدا حرام و حرام خدا حلال بشود، اگر مسلمانِ آگاهی اینها را بداند و سكوت كند، حق است بر خدا كه چنین مسلمانی را به همانجا ببرد كه آن ستمكاران را می برد. بنابراین من احساس وظیفه می كنم، «اَلا وَ اِنّی اَحَقُّ مِنْ غَیْرٍ» در چنین شرایطی من از همه سزاوارترم.
پس این است #مكتب عاشورا و محتوای شعارهای عاشورا. شعارهای ما در مجالس، در تكیه ها و در دسته ها باید مُحیی باشد نه مخدّر، باید كننده باشد نه بی حس كننده.
اگر بی حس كننده باشد، نه تنها اجر و پاداشی نخواهیم داشت بلكه ما را از حسین علیه السلام دور می كند.
این اشك برای حسین ریختن خیلی اجر دارد اما به شرط اینكه حسین آنچنان كه هست در دل ما وارد بشود. «اِنَّ لِلْحُسَیْنِ مَحَبَّةً مَكْنونَةً فی قُلوبِ الْمُؤْمِنینَ» اگر در دلی ایمان باشد نمی تواند حسین را دوست نداشته باشد، چون حسین مجسمه ای است از #ایمان
🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
telegram.me/quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
✳️ تدبر در فراز آخر سوره #نازعات:
يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا {42}در باره رستاخيز از تو مى پرسند كه فرارسيدنش چه وقت است {42}
فِيمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا {43}تو را چه به گفتگو در آن {43}
إِلَى رَبِّكَ مُنتَهَاهَا {44}علم آن با پروردگار تو است {44}
إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخْشَاهَا {45}تو فقط كسى را كه از آن مى ترسد بیم مى دهى {45}
كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا {46}روزى كه آن را مىبينند گويى كه آنان جز شبى يا روزى درنگ نكرده اند {46}
🔸عصاره فراز آيات 42 -46:سئوال از زمان قیامت بهانه است.بزودی می اید.انها رابیم ده.
✔️نكات:
-اضافه شدن وظیفه انذار افراد مستعد بر پیامبر (علاوه بر تذکر)
-در سوره قیامت نیز پرسش از زمان قیامت،بهانه و نشانه ای از تمایل انسان به انکار معاد برای آزادی در فجور بیان شده بود.بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ {5} يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ {6}از اينرو مىپرسد قيامت كى خواهد بود {6}
در اینجا خداوند در آیه 46 به انها پاسخ میدهد که فاصله بین مرگ شما تا قیامت،تنها یک شب یا روز است(بسیار کوتاه)
برخي ،احساس لبث و توقف به مدت يك نيمروز را به زندگي دنيا مربوط ميدانند كه در نظر افراد در قيامت،زندگي دنيا يك نصفه روز بوده است اما به دو دليل ،نميتواند درست باشد بلكه به توقف و خواب در عالم برزخ (فاصله بين مرگ تا حشر در محشر)اشاره دارد
اولا اين ايه و اين سوره به آغاز صحنه محشر و لحظه زنده شدن انسانها اشاره دارد و لذا انها هنوز زندگي اخروي را تجربه نكرده اند كه در مقام مقايسه با زندگي دنيا باشند.
ثانيا سئوال آيه 42 به زمان وقوع قيامت برميگردد .منطقي است در پاسخ هم به زمان كوتاه وقوع ان پس از مرگ افراد اشاره كند.اينكه زندگي دنيا ،نصف روز بوده است،كمكي به پاسخ سئوال زمان قيامت نميكند اما با ارتباط دادن آيه به فاصله زماني بين موت فرد تا محشر،پاسخي مشخص و در عين حال بدون تعيين زمان قطعي قيامت،داده شده است.
- در ترجمه و تفاسیر،غالبا آیات ۴۳و۴۴را پاسخ خدا به پیامبر ،قمداد کرده اند اما به نظر نگارنده،منطقی تر است که در ادامه آیه ۴۲ و حرف مشرکان ،خطاب به پیامبر دانست.یعنی ضمن سوال از زمان قیامتی که در آینده نامعلوم دور بوقوع می پیوندد، از تذکرات و صحبتهای پیاپی پیامبر پیرامون قیامت،انتقاد میکنند و او را برحذر میدارند که تو چرا مرتبا قیامت را یادآوری میکنی؟
این مربوط به خدای توست و خداوند هم در دو آیه بعد پاسخ میدهد که پیامبر،وظیفه انذار را برعهده دارد و زمان قیامت،هم نسبت به دنیا،یک نیمروز است
👈👈مرور كل فرازهاي سوره نازعات
عصاره فراز 1:خسران قطعی معاد ناباوران در قیامت
سوگند به این عاملان فرمانبردار و پرتحرک که در صحنه حسابرسی قیامت،منکران معاد در خسران هستند.
عصاره فراز2 : از سرنوشت تکذیب و عصیان فرعون عبرت بگیرید.
عصاره فراز3:خداوند خالق اسمانها و زمین و..(که خلق انها دشوارتر از خلق شماست) قادر به بعث مجدد شماست.
عصاره فراز4:سرنوشت اخروی افراد طغیانگر و دنیاپرست،آتش است
عصاره فراز5:سئوال از زمان قیامت بهانه است.بزودی می اید.انها رابیم ده.
✅✅ درس سوره نازعات: خسران منكران معاد، قطعی است.با کنترل نفس و پرهيز از دنیا طلبی از انکار معاد دست برداريد.
سيدكاظم فرهنگ (مبناي ترجمه ،ترجمه استاد فولادوند است كه اصلاحاتي در آن انجام شده است)
http://yon.ir/Qpt348
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
تاملی در دیدگاه های استاد شهید مرتضی مطهری
قسمت #هشتاد
#تحریفات در واقعه تاریخی #کربلا
قسمت بیست و سوم
تحریفات معنوی
از کتاب #حماسهحسینی
✅ فلسفه ی دستور ائمه ی اطهار علیهم السلام
عرض كردیم كه #ائمه ی اطهار حتی به روایت از پیغمبر اكرم گفتند كه این [حادثه ] باید زنده بماند، فراموش نشود، مردم بنشینند و بگریند. چرا چنین گفتند؟
هدف آنها از
این دستور چه بوده است؟
اینجا هم باز یك #هدف واقعی است و یك هدف مسخ شده: یك بار آمدیم گفتیم این فقط به خاطر این است كه تسلّی خاطری برای حضرت زهرا سلام اللّه علیها باشد.
ایشان با اینكه در بهشت هستند، با اینكه همراه فرزند بزرگوارشان هستند و خود امام حسین هم فرمود: «وَ هِیَ مَجْموعَةٌ لَهُ فی حَضیرَةِ الْقُدْسِ» و در روز اول فرمود: «وَ ما اَوْلَهَنی اِلی اَسْلافی اِشْتِیاقَ یَعْقوبَ اِلی یوسُفَ» من آرزو دارم كشته شوم چون به پدرم، به جدم و به مادرم ملحق می شوم؛ با اینكه امام حسین ملحق به مادرش هست، مع ذلك حضرت زهرا در بهشت نشسته دائماً بی تابی می كند و ما مردم ی سروپا باید بیاییم یك مقدار گریه كنیم كه حضرت زهرا تسلی خاطر پیدا كند.
آیا شما توهینی بالاتر از این برای حضرت زهرا پیدا می كنید؟
گفتند ائمه كه دستور دادند گریه كنید،😰
هدف از این دستور این بوده كه حضرت زهرا تسلی خاطر پیدا كند.
دیگر، گفتند [علت دستور ائمه علیهم السلام ] چیز دیگری است. امام حسین بی تقصیر در #كربلا به دست یك عده مردم #تجاوزكار كشته شد، پس این #تأثرآور است، باید #متأثر بود.
من هم قبول دارم، امام حسین بی تقصیر كشته شد. من هم قبول دارم، امام حسین به دست یك عده مردم ظالمِ متجاوز كشته شد. اما همین؟ یك آدم بی تقصیر به دست یك عده مردم متجاوز كشته شد؟ روزی هزار نفر آدم بی تقصیر به دست آدمهای با تقصیر كشته می شوند. روزی هزار نفر آدم در دنیا به اصطلاح نفله می شوند. تأثرآور هم هست، اما آیا این نفله شدنها ارزش دارد كه قرنهای زیاد، ده قرن، بیست قرن، سی قرن ادامه پیدا كند؟ دائماً ما بنشینیم و اظهار #تأثر كنیم كه حیف! حسین بن علی نفله شد! خونش هدر رفت! بی تقصیر كشته شد! به دست یك عده افراد متجاوز كشته شد! .
حسین بن علی بی تقصیر كشته شد، به دست افراد متجاوز كشته شد، اما چه كسی گفته حسین بن علی نفله شده است؟ چه كسی گفته خون حسین بن علی هدر رفت؟ اگر در دنیا انسانی شما پیدا كنید كه نگذاشت یك قطره ی خونش هدر برود حسین بن علی است. اگر كسی در دنیا پیدا كنید كه نگذاشت شخصیتش یك ذره هدر برود، حسین بن علی است!
مردی كه برای قطره قطره خون خودش آنچنان ارزش قائل شد كه اگر ثروتهای دنیا را كه برای او مصرف می شود تا دامنه ی قیامت حساب كنیم، بشر برای هر قطره خونش میلیاردها میلیارد تومان پول خرج كرده است.
آدمی كه كشته شدنش سبب شد كه نام او پایه ی كاخ ستمكاران را، یك قرن، دو قرن، سه قرن، ده قرن، بیست قرن بلرزاند، این آدم نفله شد؟ ! هدر رفت؟ ! ما حالا غصه بخوریم كه حسین بن علی
نفله شد؟ !😔😐
تو نفله شدی بیچاره ی نادان! من و تو نفله هستیم، من و تو عمرمان هدر رفت.
حسین بن علی نفله شد؟ ! كه ما بیاییم غصه ی نفله شدن او را بخوریم؟ ! غصه برای خودت بخور!😓
تو به حسین بن علی توهین می كنی كه می گویی نفله شد. #حسین بن علی كسی است كه [به او] گفتند: «اِنَّ لَكَ دَرَجَةً عِنْدَ اللّهِ لَنْ تَنالَها اِلاّ بِالشَّهادَةِ» [1]. پس وقتی حسین بن علی آرزوی شهادت می كرد آرزوی نفله شدن را می كرد كه بعد من و شما بیاییم اظهار تأثر كنیم كه نفله شد، هدر رفت؟ !
خیر، آنها كه آمدند توصیه كردند كه باید عزای حسین بن علی زنده بماند، چون او یك مكتب به وجود آورد، می خواستند #مكتبش زنده بماند، برای اینكه در دنیا شما هرگز یك مكتب عملی كه نمونه ی مكتب حسین بن علی باشد پیدا نمی كنید.
اگر شما نمونه ای مانند نمونه ی حسین بن علی پیدا كردید آن وقت بگویید چرا ما هر سال باید یاد حسین بن علی را تجدید كنیم؟ آنچه كه در حسین بن علی در این حادثه ی عاشورا و در آن ابتلاء و مصیبت پیدا شد از توحید، از جلوه ی ایمان، از جلوه ی خداشناسی، از ایمان كامل به جهان دیگر، از رضا، از تسلیم، از صبر، از استقامت، از مردانگی، از طمأنینه ی نفس، از ثبات، از عزت نفس، از كرامت نفس، از آزادی خواهی و آزادی طلبی، از اینكه در فكر انسانها باشد، از اینكه در خدمت انسانها باشد، اگر شما نمونه ای در دنیا پیدا كردید، آن وقت بگویید چرا ما نام حسین بن علی را زنده كنیم. بدیل و مثل ندارد
تاملی در دیدگاه های استاد شهید مرتضی مطهری
قسمت #هفتاد_و_نه
#تحریفات در واقعه تاریخی #کربلا
قسمت بیست و دوم
تحریفات معنوی
از کتاب #حماسه حسینی
✅ دو تحریف #معنوی در هدف امام حسین (ع)
#تحریف معنوی دومی كه از نظر تفسیر و توجیه حادثه ی #كربلا رخ داد این بود كه گفتند می دانید چرا امام حسین رفت و كشته شد؟
یك دستور #خصوصی فقط برای او بود و به او گفتند تو برو خودت را به كشتن بده. معلوم است، اگر یك چیزی دستور خصوصی باشد، به ما و شما دیگر ارتباط پیدا نمی كند، یعنی قابل پیروی نیست.👉
اگر بگویند حسین چنین كرد، تو چنین بكن! می گوید حسین از یك دستور خصوصی پیروی كرد، به ما مربوط نیست، به دستورات اسلام كه دستورات كلی و عمومی است مربوط نیست! آن یك دستور خصوصی مخصوص خودش بود. 😳
حال تفاوت این دو چگونه است؟
امام حسین خودش فریاد كشیده است كه علل و انگیزه ی قیام من مسائلی است كه بر اصول كلی اسلام منطبق می شود، احتیاجی به دستور خصوصی نیست.
دستور خصوصی در جایی می گویند كه دستورهای عمومی وافی نباشد. امام حسین در كمال صراحت فرمود اسلام دینی است كه به هیچ مؤمنی- حتی نفرمود به امام- اجازه نمی دهد كه در مقابل ظلم و ستم، مفاسد و گناه بی تفاوت بماند. امام حسین مكتب به وجود آورد ولی مكتب عملی اسلامی. مكتب او همان مكتب اسلام است، ولی اسلام بیان كرد و حسین عمل كرد. در درجه ی اول بیش از هركس دیگر عمل كرد.
مكتب عملی اسلام. ماهرانه [تحریف كردیم ] برای اینكه این حادثه را از مكتب بودن خارج كنیم و قهراً از قابل پیروی بودن خارج كنیم.
وقتی از مكتب بودن خارج شد، دیگر قابل پیروی نیست. وقتی كه قابل پیروی نشد، پس دیگر از حادثه ی كربلا نمی شود استفاده كرد.
از اینجا ما حادثه را از نظر اثر مفید داشتن عقیم كردیم. خیلی به نظر كوچك می آید كه بگویند دستور خصوصی بود. ولی می گوییم وقتی گفتی دستور خصوصی، معنایش این است كه دستورهای عمومی در این زمینه ها كافی و وافی نیست، یعنی اگر دستور خصوصی نمی رسید اسلام دستوری نداشت كه بگوید در چنین شرایطی باید حركت و قیام كرد، بلكه اسلام می گفت هرچه [به نظرتان می رسد عمل كنید.
این #خیانتی است به حسین بن علی علیه السلام.
آیا خیانتی از این بالاتر هم در دنیا صورت گرفته است؟ .
این است كه عرض كردم این تحریف معنوی كه در حادثه ی عاشورا صورت گرفته است، از آن تحریفات لفظی صد درجه #خطرناكتر است.
در تحریف لفظی مثلاً كسی می گوید من حدس می زنم روز عاشورا هفتاد و دو ساعت بود، بعد هم اصرار می كند كه هفتاد و دو ساعت بود. خوب یك چرندی گفته است. آن كه می گوید سیصد هزار نفر را حسین بن علی كشت، آن كه می گوید عروسی قاسم (درست است كه به حسین بن علی اهانت كرده) ، آن كه می گوید زعفر جنی آمد، آن كه می گوید زینب آمد به أبا عبد اللّه چنین گفت، أبا عبد اللّه فرمود كیست برای من اسب بیاورد، اعوان و انصاری نداشت، زینب رفت اسب أبا عبد اللّه را آورد، و از این دروغها، اینها برای هدف حسین بن علی آن قدر خطر ندارد كه این تحریفهای معنوی خطرناك است.
بنابراین ما آمدیم نهضت حسین بن علی را كه خود هدف و منظوری داشته است مسخ و تحریف كردیم.
ادامه دارد
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
✳️ تدبر در سوره #انشقاق
ترجمه و تفسير سوره انشقاق: عصاره فرازها و درس سوره(بخش اول)
سوره الانشقاق - سوره ٨٤ مصحف کنونی وسوره ترتیب نزول ۲۱است تعداد آیات ٢٥ودارای ۵ فراز
🔸فرار اول ایات۱_۵
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ ﴿١﴾زمانیکه آسمان شکافته شود
وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴿٢﴾ وگوش فرا داد به پروردگارش وسزاوار شد ( آسمات شایستگی واهلیت شنیدن وفرمانبرداری خدا را یافته)
اذنت= استمعت این فعل می تواند از اُذُن یعنی گوش ساخته شود
وَإِذَا الأرْضُ مُدَّتْ ﴿٣﴾ وزمانیکه زمین گسترده وصاف شود (زمین بر اساس عواملی قابل انبساط وگسترش است)
وَأَلْقَتْ مَا فِیهَا وَتَخَلَّتْ ﴿٤﴾وبیرون افکند انچه راکه در ان است وخالی گردد
وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴿٥﴾وگوش فراداد به پروردگارش وسزاوارشد(زمین شایستگی اطاعت خداوند را یافته)
⬅️درب فراز اول: اتفاقات همزمان با رخداد قیامت که نشان از ربوبیت خداوند است بر اسمانها وزمین (لربها)
🔸فرازدوم ایات ۶
یَا أَیُّهَا الإنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلاقِیهِ ﴿٦﴾
ای انسان همانا تو تلاش کننده ای به سوی پروردگارت یک نوع تلاشگری پس دیدار کننده ای اورا
⬅️درب فراز دوم: حرکت وتلاش انسان اعم از خوداگاه یا فطری دردنیا به سوی خداست ونتیجه حرکت رسیدن است
🔸فراز سوم ایات۷_۱۵
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ ﴿٧﴾ پس اما هر کس داده شود کتابش (نامه اعمالش) به (دست) راستش
فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَابًا یَسِیرًا ﴿٨﴾پس به زودی محاسبه خواهد کرد او را (خدا) یک نوع محاسبه کردنی آسان
وَیَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا ﴿٩﴾ وباز خواهد گشت به سوی اهلش شادمانه
وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ﴿١٠﴾واما هر کس داده شود کتابش پشت پشتش
فَسَوْفَ یَدْعُو ثُبُورًا ﴿١١﴾به زودی خواهد خواند نابودیش را
وَیَصْلَى سَعِیرًا ﴿١٢﴾ووارد خواهد شد شعله سوزان را
إِنَّهُ کَانَ فِی أَهْلِهِ مَسْرُورًا ﴿١٣﴾همانا او بود در بین اهلش شادمان
إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ یَحُورَ ﴿١٤﴾ همانا او گمان کرد اینکه هرگز بازنمی گردد
بَلَى إِنَّ رَبَّهُ کَانَ بِهِ بَصِیرًا ﴿١٥﴾ آری همانا پروردگارش باشد به او بینا
⬅️درب فراز سوم: این تلاشهای دنیایی تحت نظارت خداوند ثبت خواهد شد اعمال نیک موجب سرور وشادی واعمال خطا موجب هلاکت وعذاب جهنم
ترجمه و تدبر : سرکار خانم انصاری
ادامه دارد...
http://yon.ir/Qpt3959
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
🌷🌷مژده به علاقه مندان فهم بهتر قرآن
اطلاعيه شماره #دو ثبت نام #چهارمين_دوره_مجازي_آموزشی "روش مطالعه و فهم بهتر قرآن "
زمان ثبت نام: از يكشنبه 18 شهريور تا دوشنبه 2 مهر
👈شروع دوره:از يكشنبه8مهرماه
🔴 آیا بابت این دوره مجازی تدبر در قرآن مدرک داده می شود؟
✅ باتوجه به سئوال برخي دوستان در خصوص اعطاي مدرك پايان دوره،باستحضار ميرساند با هماهنگی موسسه قراني نورالمجتبي،گواهینامه شرکت در دوره و موفقیت در ازمون براي متقاضياني كه در گزينه يك شركت كرده و در ازمونها موفق شده اند، صادر میشود.👉
🔴 نام اساتید دوره مجازی؟
✅ همان مدرسین دوره حضوری یعنی اقایان سید کاظم فرهنگ و جمال گنجه ای
🔴 آیا افراد پرمشغله نمی توانند در دوره با آزمون که شامل انجام تمارین و تکالیف است شرکت کنند؟
✅ براي مطالعه هر درس و انجام تمرين آن،يك هفته فرصت داده ميشود.البته با توجه به مجازي بودن دوره،در صورت مشغوليت زياد در طول يك هفته،ميتوان،در روزهاي بعد نسبت به مطالعه درس قبلي و ارايه تمرين اقدام كرد.
🔴آيا براي شركت در اين دوره ،پيش نيازها يا مدارك تحصيلي خاصي لازم است؟
✅حضور در این دوره،نیازمند تحصیلات خاص دانشگاهی یا حوزوی یا پیش نیازهای دیگر نبوده و عزیزان علاقه مند به فهم بهتر ایات قران داراي ديپلم و بالاتر ،با هر رشته تحصیلی میتوانند شرکت نمایند.
✅برای دروس و تمرینها لزومی به حضور و انلاین بودن در زمان خاصی نیست.فایل ها و تمرینها ارایه میشوند.شما در طول هفته ،مطالعه میکنید. زمان امتحان مجازي هم با هماهنگي متقاضي،تعيين ميشود.
🔴 میزان شهریه چقدر است؟
✅گزينه يك: دوره مجازی با آزمون و انجام تمرین 75 هزار تومان
✅ گزينه دو :دوره مجازي بدون آزمون و بدون تمرین 50هزار تومان
💐💐افرادي كه تا پايان اين هفته (97/06/30)ثبت نام نمايند،
از 10 در صد #تخفيف برخوردار خواهند بود.(يعني به ترتيب 67و 45 هزار تومان)
🔴 چه امكانات و خدماتي در اختيار قران اموزان قرار ميگيرد؟
مشترك براي متقاضيان هر دو گزينه
✅عضويت در كانال دوره اموزشي(در #تلگرام يا #گپ)
✅دريافت فايلهاي صوتي و كليپهاي كوتاه دوره حضوري
✅دسترسي براي دانلود فايلهاي تصويري فيلم هاي دوره حضوري
✅دريافت رايگان يك جلد كتاب "مباني و روش مطالعه و فهم ساده قران" از طريق پست
✅دريافت تمرين ها و فايلهاي متني مرتبط
مخصوص افراد متقاضي گزينه يك
✅عضويت در گروه مجازي حل تمرين با حضور مدرس دوره و بررسي پاسخ ها و رفع اشكال
✅شركت در امتحان مجازي پايان دوره
🔴پرداخت از لينكهاي زير ميسر مي باشد:
♻دوستان متقاضي گزينه يك:
idpay.ir/quranpuyan/shop/33892
♻دوستان متقاضي گزينه دو:
idpay.ir/quranpuyan/shop/33893
پس از پرداخت،يا نياز به توضيحات بيشتر به نام کاربری زیر پيام دهيد:
@Gitiba97
👈جهت دريافت اطلاعات بيشتر و مشاهده كليپهايي از دوره حضوري و
👈اطلاع از نظرات قرآن آموزان دوره هاي قبل،به لينك زير مراجعه نماييد
t.me/tadabbor_quranpuyan
تاملی در دیدگاه های استاد شهید مرتضی مطهری
قسمت #هشتاد_و_یک
#تحریفات در واقعه تاریخی #كربلا
قسمت ببست و چهارم
تحریفات معنوی
از کتاب #حماسهحسینی
✅فلسفه ی دستور ایمه ی اطهار (ع)
[دستور آنها] برای این است كه بلكه پرتوی از روح حسین بن علی در روح ما و شما بتابد. اگر اشكی كه ما برای او می ریزیم- قبلاً عرض كردم- در مسیر هماهنگی روح ما باشد، روح ما پرواز كوچكی با روح حسینی بكند
ذره ای از همت او، ذره ای از غیرت او، ذره ای از حریّت او، ذره ای از ایمان او، ذره ای از تقوای او، ذره ای از توحید او در ما بتابد و چنین اشكی از چشم ما جاری شود، آن اشك هرچه دلتان بخواهد قیمت دارد.
اگر گفتند به اندازه ی یك بال مگسش هم یك دنیا ارزش دارد، باور كنید.
اما نه اشكی كه برای نفله شدن حسین باشد، بلكه اشكی كه برای #عظمت حسین باشد، برای شخصیت حسین باشد. اشكی كه نشانه ای از هماهنگی كردن و پیروی كردن از حسین بن علی باشد.
بله یك بال مگسش هم یك دنیا ارزش دارد. خواستند كه همیشه مردم این مكتب عملی را ببینند.
اولاً ببینند خاندان پیغمبر دلیل بر صدق و گواه
خود پیغمبر هستند. اگر گفتند فلان مسلمان در جنگی كه مثلاً در روم یا ایران كرد آن مقدار شهامت و ایمان نشان داد، آن قدر دلیل بر حقانیت پیغمبر نیست كه بگویند فرزند پیغمبر چنین كرد؛ چون می گویند همیشه خاندان یك نفر، از هركس دیگر سوء ظن و بدگمانی اش به او بیشتر است. ولی وقتی كه #خاندان پیغمبر را می بینیم كه در نهایت صفا و ایمان هستند، بهترین گواه بر صدق این پیغمبر است.
هیچ كس مانند علی علیه السلام با پیغمبر نبوده است، با پیغمبر بزرگ شده است، و هیچ كس هم مانند علی مؤمن به این پیغمبر و فدایی این پیغمبر نیست. این خودش ادلّ دلیل بر صدق این پیغمبر است. حسین فرزند این پیغمبر است. وقتی كه ایمان خودش را به تعلیمات او نشان می دهد پیغمبر جلوه می كند و پیغمبر در عالم متجلی می شود. [مردم می گویند] ببینید [این پیغمبر] چقدر راستگوست كه فرزندش وقتی سر دوراهی قرار می گیرد: در یك طرف مال و ثروت هست، وعده هست، هزار جور خوشی هست، همه گونه وعده ها به او می دهند، ولی در آنجا حقیقت و دین از میان رفته است، مظلومها زیاد هستند.
ثروتهای ملتها همه در اختیار یك افراد خاصی قرار گرفته است؛ آن طرف دیگر را نگاه می كنند، در آنجا كشته شدن هست، شهید شدن جوانان هست، اسیر شدن زن و فرزند هست، #تشنگی هست، تیر و شمشیر هست، ولی حق زنده شد، حقیقت زنده شد، عدالت زنده شد، #اسلام زنده شد؛ می بینند فرزند پیغمبر این راه را در پیش می گیرد. از اینجا می فهمند این پیغمبر چقدر راستگو بود! .
آن چیزهایی كه بشر همیشه به زبان می آورَد ولی در عمل كمتر دیده می شود، در وجود حسین دیده می شود.
چطور؟روح بشر این مقدار شكست ناپذیر باشد؟🤔
سبحان اللّه! بشر به كجا می رسد، روح بشر چقدر شكست ناپذیر می شود كه بدنش قطعه قطعه می شود، جوانانش جلوی چشمش قلم قلم می شوند، در منتها درجه تشنه می شود كه حتی به آسمان كه نگاه می كند به نظرش تیره و تار است. خاندانش را می بیند كه الآن دارند اسیر می شوند. هرچه دارد از دست داده است، ولی یك چیز برای او باقی مانده و آن روحش است. روحش هرگز شكست نمی خورد، یك ذره شكست نمی خورد. شما یك چنین صحنه ی نمایشی از فضائل انسانیت، در غیر #كربلا سراغ دارید كه آن وقت بگوییم به جای كربلا از آن حادثه یاد كنید؟ .
پس چنین حادثه ای را باید زنده نگه داشت. حادثه ای كه یك جمعیت هفتاد و دو نفری، از نظر روحی یك جمعیت سی هزار نفری را شكست دادند. چطور شكست
دادند؟
اولاً با اینكه اینها در اقلیت بودند و كشته شدنشان قطعی بود، یك نفر از اینها به دشمن ملحق نشد، اما از آن سی هزار نفر به اینها ملحق شدند، یكی از سردارانشان حر بن یزید ریاحی و سی نفر دیگر. این، دلیل بر این است كه از نظر روحی اینها برده اند و آنها باخته اند. عمر سعد در كربلا كارهایی كرده است كه دلیل بر شكست روحی خودش است.
تاریخ را بخوانید. چرا در كربلا اینها از جنگ تن به تن پرهیز داشتند؟ اول حاضر شدند. طبق معمولی كه در آن دوره ها بوده است، قبل از اینكه به اصطلاح جنگ مقلوبه بشود و یا تیراندازی بشود، مثل اینكه یك نوع زورآزمایی بوده است💪.
یك نفر از این طرف می رود، یك نفر از آن طرف می آید. چند نفر كه آمدند با اصحاب حسین مبارزه كردند، این قدر به اینها نیروی روحی دادند كه عمر سعد دستور داد جنگ تن به تن دیگر موقوف!
telegram.me/quranpuyan
وقایع روز #ششممحرم سال ۶۱ هجری
در روز ششم محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
در اين روز بود كه ابن زياد بر كوفه ديدباني گماشت تا مبادا كسي از شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
در روز ششم ماه محرم، فراس بن جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه بازگشت. در اين روز عمرو بن قرظهي انصاري به كاروان كربلا پيوست او از شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.
امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا تقواي خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه ميداني پسر چه كسي هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
همچنين در اين روز حبيب بن مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
در اين هنگام مردي از بنی اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد عمر بن سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با چهارصد سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد، حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan