تو یا شهید میشوی و یا شهید میشوی
و هیچکس شهادت تو را «وتو» نمیکند
و هیچکس میان این همه شهید
توجهی به تو نمیکند
و حجلهای برای تو نمیزنند
چرا که کوچهای برای حجلهای نمانده است
و حجلهها همین توئیتها و شعرهاست
و حجلهها همین صدای ابرهاست
که داد میزنند یکصدا:
"هبه ابو ندا"!
تو یا شهید میشوی و یا شهید میشوی
و جشن مردگان رسیده است
و شادمانی غریب کودکان
و مردهها در آسمان
به اشک بستهاند حجله تو را
"هبه ابو ندا"!
جهان نگاه میکند به تو
چقدر چشمهایت آشناست، آشنا
و من چقدر فکر روزهای رفتهام
و غرق گریه بود هفت روز هفتهام
و تو هنوز بیصدا
نگاه میکنی به ما
«هبه ابو ندا»!
✍️علیرضا قزوه
#نقش_بانوان
#لشگر_فرشتگان
#غزه #طوفان_الاقصی
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
🚩 شهیدهای که یک تنه طوفان است
مدرک کارشناسی بیوشیمیاش را از دانشگاه اسلامی غزه و کارشناسی ارشدش را از دانشگاه الازهر غزه گرفت. در حال کار بر روی پایاننامه کارشناسی ارشد خود در حوزه تغذیه بالینی بود. او مسئول بخش «باشگاه علم» در «مرکز راسل برای کودکان مستعد» بود و اغلب مطالبی درباره فعالیتهایش با کودکان و مهارتهایشان در فیسبوک منتشر میکرد.
اولین رمانش با عنوان "اکسیژن برای مردگان نیست" را با موضوع حوادث فلسطین و انقلابهای عربی نوشت؛ او آرزوی مشترک مردم کشورش برای دستیابی به آزادی و عدالت را همچون آتشی سوزان در دل ملتها به تصویر کشید.
در مقدمه این رمان میگوید: «چنگالهایتان را از گوشت ما بیرون بکشید، دست از گندمهای ما بکشید، گریبان بالهایمان را رها کنید... نمیتوانید این انقلاب را متوقف کنید، بر شما در شهرهای حفاظتشدهتان دست مییابیم، شما را به بدنهایمان، و چشمانمان، و رویاهایمان، و انقلابمان محاکمه میکنیم.»
سه مجموعه شعر تالیف کرد. در سال ۲۰۱۷، اولین رمان او با عنوان "اکسیژن برای مردگان نیست" در جایزه خلاقیت شارجه، مقام دوم را کسب کرد. او همچنین در رقابت یادبود "ناهید الریس" مقام اول را در بخش داستان کوتاه کسب کرده بود.
یکی از شبهای جنگ در غزه، در صفحه مجازیاش نوشت: «شب غزه تاریک است مگر از فروز موشکها، ساکت است مگر از صفیر بمبها، ترسناک است مگر از تسلی دعا، سیاه است مگر از نور شهدا. شب خوش، غزه...».
یک روز پیش از شهادت، درباره دوستان خودش که بر اثر حملات اسراییل جانشان را از دست داده بودند نوشته بود: «فهرست دوستانم کوچک و کوچکتر میشود، تبدیل به تابوتهای کوچکی میشود که این طرف و آن طرف پراکنده شده است. به دنبال موشکها به آسمان پر میکشند و دستم به آنها نمیرسد... این فقط یک نام نیست، این ما هستیم، با چهرهها و نامهای مختلف».
ابوندا روز ۲۰ اکتبر، همان روزی که در بمباران صهیونیستها شهید شد، در صفحه فیسبوک خود نوشته بود: «به خدا قسم، ما در غزه یا شهیدیم و یا شاهد آزادی خود، و همگی صبر میکنیم تا ببینیم که کجا خواهیم بود. خداوندا همگی انجام وعده حق تو را انتظار میکشیم.»
🥀"شهید هبه ابو ندا" زنده است در تکتک کلمات داستانها و شعرهایش. هبه ابو ندا خود یک تنه طوفان الاقصی ست!
✍ ش . شیردشتزاده
#بانوی_نقش_آفرین
#غزه #طوفان_الاقصی
#لشگر_فرشتگان #نقش_بانوان
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
🌱 همراه هر دختری که قدم به این جهان میگذارد، یک «مادر درون» هم متولد میشود. مادر درون، جایی دقیقا در مرکزیترین نقطه وجود یک دختر نفس میکشد؛ او جایی در عمیقترین لایهها، سکان کنشهای احساسی و عقلانیِ دختر را به دست دارد و شریانهای حیاطی منطق و احساس را کنترل میکند. آن مادر درون از شروع تا پایان درون دخترها هست؛ حتی اگر دختری هیچگاه ازدواج نکند و صاحب فرزند نشود. وظیفهای که مادر درون بر عهده دارد، خیلی فراتر از آن چیزی ست که میپندارید. کار او آفرینش زیبایی و تغییر جهان است.
🌿 من هم یکی از همین مادرهای درون در خودم دارم. مادرِ درون من خیلی حساس است، خیلی دلنازک است. بچه میبیند دلش ضعف میرود. عاشق در آغوش گرفتن بازی با بچههاست. عاشق نگاه کردنشان، بوییدن بوی نوزادِ پس گردنشان. او هیچ مقاومتی در برابر بچهها ندارد. محرم که توفیق خدمت در روضه را داشتم، کافی بود چشمم به بچه بیفتد تا تمام هوش و حواسم برود پیاش.
مادر درونم هروقت ببیند یک جایی، یک بچهای به هر نحوی دارد اذیت میشود، دلش آشوب میشود و به تکاپو میافتد که یک کاری بکند. کودک کار میبیند قلبش فشرده میشود. بخش اطفال بیمارستانها بیچارهاش میکند. آمارهای کودکآزاری روحش را میخراشد. کودکان قربانی تروریسم را که میبیند، از درون میشکند. بعد فکر کنید این مادرِ درون الان یک ماه و هشت روز است دارد فیلم و عکس کودکان شهید و مجروح غزه را میبیند و هیچکاری نمیتواند بکند. چی به سرش میآید؟
🥀 نزدیک چهل روز است که مادرِ درونم به خودش میپیچد و به زمین و زمان چنگ میزند. گریه میکند. ضجه میزند. وقتی که بیحال میشود هم با چشمان قرمز مینشیند یک گوشه و زیر لب لالایی میخواند. آن شب که بیمارستان المعمدانی را زدند، مادر درونم چندبار غش کرد. جیغ کشید و غش کرد. لب به غذا نزد. خوابش نبرد. از وقتی ماجرای شهادت چهل نوزاد در بیمارستان الشفا را شنیده، تنگی نفس گرفته و حتی درست نمیتواند گریه کند.
مادر درونم دائم مینشیند فیلم بچههای غزه را میبیند و تصور میکند که بغلشان کرده. توی ذهنش محکم بغلشان میکند، دانهدانه انگشتهای کوچکشان را میبوسد، خاک را از میان موهایشان میتکاند و خون را از چهرهشان پاک میکند. بهشان آب میدهد و میبوسدشان. زخمشان را میبندد و این جملات را تکرار میکند: الهی قربونت بشم مامان... هیچی نیست نترسیا... من پیشتم. هیچی نمیشه. الهی دورت بگردم... گرسنه نیستی؟ آب نمیخوای؟ جاییت که درد نمیکنه؟
بعد میگیردشان توی آغوشش و تابشان میدهد تا خوابشان ببرد. دستهای تپل و کوچک و لطیفشان را میگیرد و آرام نوازش میکند. همان لالایی را میخواند که خواهرم وقتی کوچک بود براش میخواندم، همان لالایی که میگوید: دختر خوبم، ناز و عزیزم/ پسر ریز و، تر و تمیزم... آفتاب سر اومد، مهتاب میتابه/ بچهی کوچیک، آروم میخوابه...
🍂 وای به وقتی که مادرِ درونم کودک شهید ببیند. گریه کنان بغلش میکند، تندتند میبوسدش و التماس میکند که: بیدار شو عزیز دلم... بیدار شو فدات بشم... چیزیت نشده که... پاشو بخند. پاشو بازی کن. پاشو غذاتو بهت بدم. پاشو همهجا رو بهم بریز. شیطونی کن. خونه رو روی سرت بذار. فقط پاشو...
مادر درونم دارد میان آوارها میچرخد و برای بچههای زیر آوار لالایی میخواند. دارد عروسکهاشان را از زیر آوار بیرون میکشد و خاکشان را میتکاند. دستهاش زخم شده از بس خاک و آوارها را کنار زده تا بچهها را پیدا کند. همهاش زیر لب با خودش حرف میزند، میگوید نگران بچههاست که زیر آوار خفه شوند، میگوید بدن بچهها ضعیف است و موج انفجار هم میتواند به تنهایی برایشان کشنده باشد، میگوید نگران این است که بچهها دچار پیتیاسدی شوند. میگوید بچهها در سن رشدند و بدنشان به مواد غذایی نیاز دارد...
💫 چند روزیست مادر درونم از جا برخاسته و اشکهاش را با پشت دست پاک کرده. او الان آماده است که قدرتمندترین چهره از خود را به رخ دنیا بکشد. میخواهد به هرشکلی که میتواند، از تحریم کالاهای اسرائیلی گرفته تا رساندن صدای غزه به دنیا، لکه ننگی به نام اسرائیل را از جهان پاک کند. اگر جهان بدون اسرائیل، برای کودکان جهان امنتری باشد، او میتواند برای ساختن چنین جهانی هرکاری که لازم است انجام دهد؛ از کار رسانهای گرفته تا امدادگری و پرستاری و حتی مبارزه مسلحانه و هر چیز دیگری.
مادر درونم میخواهد برای تکتک بچههای غزه، نه! برای تکتک بچههای جهان مادری کند...
✍ ش . شیردشتزاده
#بانوی_نقش_آفرین
#غزه #طوفان_الاقصی
#لشگر_فرشتگان #نقش_بانوان
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
🚩 عاقبتِ با ولایت بودن، شهادت است.
اگر دنبال شهادتیم، باید ببینیم "ولی" از ما چه انتظاری دارد؛ اگر خوب به فرمان ولی عمل کردیم شهادت اینطور غیرمنتظره و زیبا به سراغمان میآید...
پ.ن۱: شهید فائزه رحیمی فعال فرهنگی و عضو پویش «فرشتگان سرزمین من» بود و اکنون یکی از ارتش هزاران نفرهی فرشتگان شهید است...🥀
پ.ن۲: خانم معصومه بدرآبادی فعال مجازی بود که همراه دخترش به لشگر فرشتگان پیوست.🥀
💔 حاضرم در راه دین از من جدا گردد سرم...
#لشگر_فرشتگان
#الگوی_سوم #شهیده
#حاج_قاسم #کرمان #راه_سوم
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
🥀 شهادت بانوان اتفاقی نیست ...
جبهه باطل الگوی درستی برای زنان و دختران ندارد؛ مجبور است به الگوهای ساختگی متوسل شود و با هیاهوی رسانهای آنان را در چشم ما بزرگ کند.
آن وقت ما شهیدهی واقعی داریم، قهرمانهای واقعی... کسانی که میتوانند برای دخترانِ نوجوانِ تشنهی الگو معجزه کنند.
امام خامنهای در پیام به کنگره شهدای زن، بانوان شهیده را «معماران ایران جدید» و «معلم ثانی برای زنان جهان» نامیدهاند و نوشتهاند: «امیدوارم که به برکت خون این زنان شریف و مجاهد، رسانهها و هنرمندان و فرزانگان و سینماگرانی بتوانند جهاد بزرگ زن ایرانی مسلمان را به دنیا که سخت محتاج شناختن آن است، بنمایانند.»
نمیتوانیم درباره گام دوم انقلاب و الگوی سوم زن و تمدنسازی و... صحبت کنیم، بدون این که پای درس بانوان شهیده بنشینیم و صدایشان را به گوش زنان و دخترانمان برسانیم.
جهان سخت محتاج شناخت لشکری از فرشتگانِ شهیده است...
🌱 تقدیم به سیزده شهیدهی دهه هشتادی که باب شهادت را برای دختران دهه هشتادی باز کردند:
شهیده فاطمهزهرا سلطانی(۱۶ ساله)
شهیده فائزه رحیمی(۲۰ ساله)
شهیده فاطمه نظری(۱۷ ساله)
شهیده زهرا شادکام(۲۱ ساله)
شهیده زهرا فیضی(۱۸ ساله)
شهیده عارفه سلمانیپور(۱۷ ساله)
شهیده زهرا هوشمندپناه(۱۷ ساله)
شهیده مکرمه حسینی(۲۲ ساله)
شهیده المیرا همتینژاد(۱۶ ساله)
شهیده نظیفه آچکزهی(۲۰ ساله)
شهیده فاطمه سعید(۱۴ ساله)
شهیده فائزه نظری(۱۴ ساله)
شهیده زینب یعقوبی(۱۶ ساله)
✍ شکیبا شیردشتزاده
@rahesevvom
#لشگر_فرشتگان #راه_سوم
#جنگ_روایتها #روایت_زن #زن_شهید
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
✨ معلم شهیده
💫 نگاهی به زوایایی از زندگانی بانوی شهید سیده بتول عسگری، معلم انقلابی شهید
📌 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isfahan
#لشگر_فرشتگان #بانوی_شهید
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
🌟 رهبران نهضت خمینی
✨ «این پیروزی را ما از بانوان داریم قبل از اینکه از مردها داشته باشیم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند. بانوان عزیز ما اسباب این شدند که مردها هم جرأت و شجاعت پیدا کنند. ما مرهون زحمات شما خانمها هستیم و همیشه دعا به همه و همه ملت و همه شماها میکنیم.»
📌 صحیفه امام، ج۷، ص۶
🎨 اثر: نجمه کاردانیپور، راضیه فلاحیان، فاطمه پورعبدالحسینی
#امام_خمینی #نقش_بانوان
#لشگر_فرشتگان #بانوان_تاریخ_ساز
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
💫 هاجر چشم دوخته بود به لبهای آن ابرمرد بتشکن؛ همان بتشکن که روح مردم بود، همان بتشکن که از نسل ابراهیم بود.
به فرمان بتشکن، دوتا اسماعیل به قربانگاه فرستاده بود؛ دو جگرگوشهی از جان عزیزتر.
و باز هم آرام ننشسته بود، گوشش به فرمان فرزند ابراهیم بود که اینبار فرمان داده بود حاجیان پا جای پای ابراهیم بگذارند و از مشرکین برائت بجویند.
هاجر پشت سر اسماعیلهایش به قربانگاه رفت؛
آن روز هزاران هاجر، مهمان هاجر بودند، با اسماعیلهایشان، در حرم امن پروردگار و با چادرهای سپیدِ خونین.
🥀🕋 شهیده هاجر حائری عراقی، مادر دو شهید دفاع مقدس بود که در مراسم حج خونین سال ۶۶ به شهادت رسید و پیکر پاکش در صحن حرم امام رضا (علیهالسلام) آرام گرفت.
🌱✨ در حملهی مزدوران آلسعود به حجاج ایرانی، حدود دویست بانو به شهادت رسیدند که در میان آنان ٣۶ مادر یک شهیدی، دو مادر دو شهیدی، سه مادر سه شهیدی، یک مادر چهار شهیدی که همسر شهید هم بود، یک مادر دو شهیدی و همسر جانباز قطع پا حضور داشتند.
http://eitaa.com/istadegi
#لشگر_فرشتگان
#عرفه #نقش_بانوان
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
🥀 شهیده ایرانی طریقالقدس
دیروز در میان اخبار این روزهای مقاومت، خبر شهادت بانویی ایرانی در لبنان منتشر شد...
شهیده معصومه کرباسی به همراه همسرش رضا عباس عواضه در اثر حمله پهباد رژیم وحشی صهیونیستی به شهادت رسیدند و به خیل عظیم لشگر فرشتگان پیوست.
🌷شهادت اتفاقی نیست...
جستجوها، از مجاهدت چند ساله این زوج در مسیرهای مختلف علمی و رسانهای، پرده برمیدارد که در نهایت مزدشان را با شهادت گرفتند.
بانوی شهید کرباسی از فعالین دغدغهمند رسانهای و مدیر بخش عربی رسانه منتظر بوده که به انعکاس اخبار طوفان الاقصی و جبهه مقاومت میپرداخت.
از این مادر شهید، ۵ فرزند به یادگار باقی مانده است.
#نقش_بانوان #لشگر_فرشتگان
#بانوی_نقش_آفرین #زینب_زمانهات_باش
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪