eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
770 فایل
رحیق نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
29-007.mp3
26.53M
📌 ▪️مرحوم آیت الله (رضوان الله علیه) ▪️شرح دعای مکارم الاخلاق صحیفه سجادیه-7- 🔸 تمام فایل ها: 19 جلسه 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (122) 🔅🔅🔅 ◽آنچه در اين پيام كوتاه ارائه مي شود، نكاتي است پيرامون دانش و عرفان كه عنايت به آنها براي پژوهشگران اين همايش بي اثر نيست. ✅ دوم. هرچند عرفان از سنخ بينش شهودي است نه دانش حصولي، و مسئول متعهد آن عقل عملي است نه عقل نظري، ليكن از آن جهت كه هر دو قسم عقل، همانند دو بال بالنده مرغ باغ ملكوت اند و روح مجرّد بشر در تكامل خود، از هر دو شأن بهره مي برد، ره توشه عقل نظري كه دانش مفهومي است، خواه در حكمت نظري و خواه در حكمت عملي، هم در پيدايش شهود عرفاني سهم اعداد و امداد دارد و هم در توزين صحّت و سقم آن، بعد از زوال حالت مشاهده و بازگشت عارف به حال عادي. امّا مطلب اول، يعني كمك علم حصولي در پيدايش معرفت عيني براي آن است كه سالك قبل از هر چيز با ادلّه ذهني به مبدأ هستي آشنا و به اوصاف و افعال وي آگاه و به ضرورت وحي و نبوت مطّلع، و از دستورهاي فقهي و حقوقي او با خبر، و از پي آمد شيرين و تلخ تقوا و طغوا مستحضر، و بالاخره از بهشت و دوزخ وقوفي حاصل خواهد كرد، و با ترغيب و ترهيبي كه در اين قلمرو نصيب او مي گردد، به سير و سلوك صالحانه مي پردازد. ▪ روح سالك با چشم دل معاني امور ياد شده را مي بيند(نه مصاديق آن را) و با جوارح و جوانح عملي برابر آنها عمل مي كند، همانطوري كه يك صنعت گر با چشم مي بيند و با دست كار مي كند و چشم هيچ گونه كاري غير از ديدن مقدور او نيست، عقل نظري احكام را مي فهمد و عقل عملي آنها را امتثال مي نمايد و عقل نظري هيچ گونه كاري غير از فهميدن ميسور او نخواهد بود؛ مثلاً در فنّ اخلاق كه جهاد اوسط است و در صحنه نفس نبرد بين فضيلت اخلاقي و رذيلت آن است، عقل نظري در تأمين مطالب حكمت عملي سهم تعيين كننده دارد و جريان قبح تندروي شهوت و غضب را به خوبي مي فهمد و ضرورت تعديل آنها را ادراك مي نمايد، اما هيچ ادراكي از خود شهوت و غضب كه از سنخ گرايش اند نه دانش و از صنف كاراند نه علم ندارد. ▪ غرض آنكه دانش حصولي در رهبري مراكز تصميم گيري سهم امدادي دارد. وقتي سالك مقاطع ابتدايي و مياني صراط مستقيم را پيمود، رفته رفته به اوج شهود عروج مي نمايد، و اما مطلب دوم، يعني كمك دانش حصولي در توزين حق و باطل مشهود عرفاني، بعد از بازگشت عارف به حال عادي، براي آن است كه اگر در همان فضاي شهود، تطبيق مشهود عارف غير معصوم بر مشهود ولي معصوم مقدور يا لازم نبود و در صحنه عادي شك علمي پديد آمد كه آيا چنين مكشوفي در مثال متصل بود يا مثال منفصل و از هواجس نفساني و القاهاي شيطاني بود يا الهام هاي رحماني، آنگاه مي توان از اصول قطعي بيّن يا مُبيَّن حكمت و كلام استمداد نمود و در كفّه ميزانِ عقلِ نظري حق و باطل آن را روشن نمود؛ چه اينكه با موازين منطقي صدق و كذب قضاياي معقولِ حكمت و كلام را مي توان به دست آورد، به طوري كه اصول حكمت و كلام براي عرفان، به مثابه منطق براي حكمت و كلام باشد. بنابراين، ره آورد عقل نظري در دو مقطع آغاز و انجام مُعين و معاون نتيجه عقل عملي است. ▪ البته در اين جهت فرقي بين مستقلات عقلي محض و نقلي محض و ملفّق از عقلي و نقلي نيست، زيرا ادراك معقول صرف و منقول صرف و مُلفق از هر دو، به عهده عقل نظري است، چون فهميدن رسالت عاقله و فاهمه انسان است، خواه آن مفهوم معقول باشد و خواه منقول و خواه مُؤلَّف از آنها. ▪ اين تعاون متقابل نموداري از هماهنگي قرآن، برهان و عرفان است. هرچند مصطلح هر فنّي ويژه آن است؛ مثلاً تفكّر در فنّ برهان حركت از معلوم به مجهول و انتقال مجدد از مجهول به معلوم و نتيجه گيري است و در فنّ عرفان، عبارت از سير از باطل به حق است؛ تفكّر رفتن از باطل سوي حق به جزو اندر بديدن كل مطلق[گلشن راز شبستري.] 🔅🔅🔅 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 عدم تعارض در آیات قرآن(بخش دوم) ▪ خدای سبحان از طریق اسباب، ربوبیت خود را اعمال می‌كند، در این باره حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «ابی الله ان یجری الاشیاء الّا باسبابها» (بحار، ج 2، ص 90) یعنی سنت خداوند بر آن است كه افعال و اشیاء را به وسیله اسبابشان به جریان بیندازد. و از این جهت است كه خداوند در عین آن كه فعل واثری را به فاعل آن نسبت می‌دهد، استقلال را از آن سلب كرده، خود را تنها فاعل جهان معرفی می‌كند. ✳ معرفت نفس، راهگشای معارف نمونه این مسئله را می‌توان به وضوح در نفس خود دریافت كه «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» (غرر الحكم، ج 5، ص 194) شناخت نفس و روح انسان، در بسیاری از معارف الهی راه گشاست و بلكه بهترین راه شناخت اسمای جلال و جمال الهی همان معرفت نفس است. ▪ انسان دارای قوای تحریكی و ادراكی بی‌شماری است. هم حواس ظاهری دارد و هم حواس باطنی، و هم نیرویی كه این حواس را تعدیل می‌كند. اكنون اگر فعلی را یكی از قوای انسانی انجام داد و اثری از آن قوه صادر گردید، در عین حال كه آن فعل و اثر، مستند به آن حسّاسه و قوه است، مستند به خود انسان نیز هست، یعنی اگر به عنوان مثال گفته شود كه چشم شخص می‌بیند، در عین حال گفته می‎شود كه خود شخص می‌بیند، و این هر دو نسبت درست و صحیح است، زیرا هر اثری كه مربوط به قوه‌ای از قوای نفس انسان است، در حقیقت مربوط به خود نفس هم هست، چون نفس است كه مدیر و مدبر آن قواست. ▪ البته قوای نفس غیر از اعضای بدن است، و چشم و گوش بدن، غیر از قوه باصره و سامعه است. آن چه با نفس انسان بدون واسطه ارتباط دارد و از شئون او محسوب است همان سامعه و باصره است كه گوش و چشم جسمانی، از ابزار آنهاست. بنابراین، ممكن است كاری را به دو فاعل نسبت داد و هر دو نسبت درست باشد ولی به شرط این كه دو فاعل، در عرض یكدیگر نباشند، بلكه یكی در طول دیگری و در احاطه او باشد، مانند روح انسان كه محیط و مدیر و مدبّر قوای خود است. ▪ از این رو اگر خدای سبحان فاعلیّت آثار خاص را گاهی به خود اشیای مخصوص، و گاهی به خودش نسبت می‌دهد مانند نسبت فعلی است كه گاهی به یكی از قوای نفس نسبت می‌دهیم و گاهی می‌گوییم، فلان قوه نفس با تدبیر نفس این كار را می‌كند و گاهی می‌گوییم خود نفس این كار را می‌كند... . ☘☘☘ 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#بررسیهای_قرانی #عدم_تعارض_در_آیات_قرآن #امکان_فهم_قرآن #معارف_قرانی #آموزه_های_قرآنی 🔅🔅🔅 📌 ع
🔅🔅🔅 📌 عدم تعارض در آیات قرآن(بخش پایانی) ▪ بنابر آن چه گذشت، تفاوت تعابیر در آیات، در كمال هماهنگی صورت پذیرفته است و شبهات ناظر به اختلاف و تنافی آیات در اثر عدم تعمق در آیات الهی و معارف قرآن كریم است... 🔹 به عبارت دیگر، تعارض حقیقی میان آیات قرآن وجود ندارد، چرا كه سخن خداست، و در سخن خدا تعارض معنی ندارد، بلكه بعضی گویای بر بعض دیگر است و بعضی دلیل و شاهد بر بعضی دیگر می‌باشد... . 🔹 بنابراین، آن چه از تعارض در آیات به نظر قاصر ما می‌آید، تعارض ابتدایی و ظاهری است،‌كه یا اساساً توهمی، بیش نبوده است... . و یا از ظواهر دو دسته آیات ناشی می‌شود كه میان آنها جمع عرفی با توجه به خصوصیات قرآن وجود دارد كه دارای محكم و متشابه، مطلق و مفید، عام و خاص، مجمل و مبین، ناسخ و منسوخ، حاكم و محكوم، وارد و مورود و غیره می‌باشد و باید محكم اصل قرار گیرد و ظواهر متشابه متناسب با معانی لغوی و كاربرد عرفی و وجوه مختلف كاربرد در قرآن و محتوای آیه محكم معنی شود. و در موارد دیگر نیز دلیل مقید، خاص، مبین، ناسخ، حاكم وارد و غیره اصل قرار می‌گیرد و آیات مقابل آنها در پرتو اصلشان معنی می‌گردد، كه شمول دلیلِ مطلق و عام، محدود و شمول محكوم، محدود یا توسعه، و ابهام مجمل، مرتفع، و زمان عمل به منسوخ، منتفی، و زمان عمل به مورود، مقید به عدم تحقق موضوع دلیل وارد می‌گردد.مثال: ▪ 1. آیه (الی ربّها ناظره) در سوره قیامت متشابه است كه در پرتو آیه محكم (لا تدركه الابصار و هو یدرك الابصار) در سوره انعام معنی می‌شود كه مقصود یا نظر به رحمت خداست و یا رؤیت قلبی نه بصری را نظر دارد. ▪ 2. آیه مطلق یا عام: «... و لكن یضل من یشاء و یهدی من یشاء» (نمل / 93) در نظر ابتدایی جبر الهی و عدم اختیار انسان در امر هدایت و ضلالت را مطرح می‌كندكه در پرتو آیه مقید (بقره / 26) و نظائر آن معلوم می‌گردد كه مقصود ضلالت از پس فسق ظلم و كفر است كه با اختیار از انسان سرزده است. (یضل به كثیرا و یهدی به كثیرا و ما یضل به الا الفاسقین) (بقره / 26)، و یا «انّ الله لا یهدی القوم الظالمین» (انعام / 144). این آیات در واقع از سخن قطعی خدا سخن می‌گوید كه در برابر اعمال اختیاری انسان، مطرح می گردد. 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
💢تمسک به قرآن مایه‌ی سعادت و قوّت و عزّت ماست ✍️رهبر انقلاب در دیدار شرکت‌ کنندگان مسابقات قرآن: آنچه امروز دشمنان علیه ایران انجام میدهند، نفسهای آخر دشمنی‌شان با جمهوری اسلامی است. هرچه آنها سخت‌تر بگیرند، اراده‌ی ما قوی‌تر خواهد شد؛ هرچه آنها شدت عمل به خرج دهند، ما قوی‌تر خواهیم شد؛ هرچه آنها نسبت به پایبندی ما به معارف قرآنی بیشتر عصبانی بشوند، پایبندی و تمسک ما به قرآن بیشتر خواهد شد. تمسک به قرآن مایه‌ی سعادت و قوّت و عزّت ماست. ۹۸/۱/۲۶ @salehinfamenin98 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 شکیبایی زیبا و قابل توجه با استقامت بدون جزع و فزع 🔸 اگر انسان در مشكلات و مصائب ، خويشتن داري را از دست ندهد، يعني سخني و حركتي برخلاف رضاي خدا نگويد و نكند و پيمانه صبرش لبريز نگردد و سفره مشكلات و سختي‏ها را پيش اين و آن باز نكند، صبر نيكو دارد. 🔸 خداي سبحان در قرآن كريم پيامبران را خصوصا مؤمنين را عموما به صبر دعوت مي‏كند. 🔸 اما راز و نياز با خداي بي‏ نياز در مورد مشكلات و سختي‏ها ناصبوري نيست، بلكه استعانت از ذات متعال براي تحمل فشار و حل مشكلات است و اين يك نوع ثبات قدم و درخواست صبر جهت تحمل سختي‏ها از بارگاه ربوبي است. اما آنهايي كه به مقام رضا رسيده‏اند مشكلات خود را در محضر خداي متعال نيز به زبان نمي‏آورند، چون كه به زبان آوردن هر چند كه شكوه از سختي نيست اما شائبه آن را دارد، اظهار درد، پيش خدا به نوعي تغيير وضع موجود را از خدا طلبيدن است و اين با مقام رضا سازگار نيست 🔸 صبر جمیل سه بار در قرآن آمده است 1⃣ وَ جٰاؤُ عَلىٰ قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قٰالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اَللّٰهُ اَلْمُسْتَعٰانُ عَلىٰ مٰا تَصِفُونَ (١٨)یوسف 2⃣ قٰالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً. فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اَللّٰهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ اَلْعَلِيمُ اَلْحَكِيمُ (٨٣)یوسف 3⃣ فَاصْبِر. صَبْراً جَمِيلاً (٥)معارج 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
Tafsir_129.mp3
16.31M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🔹با هشتگ در کانال تمام فایل ها را ببینید 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
Tafsir_130.mp3
20.15M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🔹با هشتگ در کانال تمام فایل ها را ببینید 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
Tafsir_131.mp3
14.51M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🔹با هشتگ در کانال تمام فایل ها را ببینید 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
پالایش4-29-9-98.mp3
14.38M
12 🔅🔅🔅 📌از نگاه امام علی علیه السلام بنگریم زمان7/46دقیقه 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌جهل انسان را به جهنّم می برد نه بی سوادی ✅ با جهل تقابل ندارد! 🔸مرحوم كليني(رضوان الله تعالي عليه) اوّلين كتابش «كتاب العقل و الجهل» است دوم «كتاب فضل العلم» است. 🔸علم مقابل ندارد؛ علم يعني سواد، خُب اين سواد كاري نمي‌كند، آنكه كار مي‌كند يا به جهنم مي‌برد يا به بهشت٬ عقل است و جهل. 🔸جهل انسان را مستقيم به جهنم مي‌برد و عقل مستقيم آدم را به بهشت مي‌آورد. 🔸آن عقل است كه مقابل دارد نه علم. 🔸علم فنّي است ممكن است ما بگوييم باسواد و بي‌سواد؛ اما مي‌بينيد مرحوم كليني وقتي كافي را تنظيم كرده كتاب دومش كتاب العلم است، علم ديگر مقابل ندارد، انسان باسواد است خُب باسواد است اما عقل است كه مقابل دارد. 🔸انسان يا اهل بهشت است يا اهل جهنم، جهنمي‌ها يا درس‌خوانده‌اند يا نيستند؛ همين!، اين ديگر مقابل ندارد. 🔸اگر اهل عقل بود كه «ما عُبد به الرّحمن و اكتسب به الجِنان» اين اهل بهشت است؛ جهل در مقابل عقل، اهل جهنم است. 🔸انسان يا عاقل است كه بهشتي است يا جاهل است كه جهنمي است؛ اين جهنمي يا درس‌خوانده است يا درس‌نخوانده؛ اين است كه كتاب العلم مقابل ندارد، كتاب العقل مقابل دارد. 🔸اگر علم، علم حوزوي و دانشگاهي باشد اين ممكن است با جهل در مقابل عقل هم بسازد لذا حضرت فرمود: «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لاَ يَنْفَعُهُ» 🔸علم با جهل جمع مي‌شود چون آن جهل در مقابلِ علم نيست، در مقابلِ عقل است؛ چون در مقابل عقل است ممكن است علمي باشد عين جهل!، يعني همين سواد را در راه باطل پياده كند؛ بنابراين اين علم‌ها في‌الجمله كمك مي‌كند نه بالجمله. 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی /سوره قصص، آیات 5 الی9 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 پلورالیسم 🔹 جریان كثرت دینی به اصطلاح پلورالیسم دینی بحثش هم در سوره مباركه «انعام» و هم سوره «اعراف» گذشت كه ما بیش از یك صراط نداریم، البته راه‌ های فرعی كه از آنها به عنوان شریعت و منهاج یاد می ‌شود داریم ﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً﴾[1] هر دینی فروعات خاصّه خودش را دارد؛ نمازش مخصوص, قبله‌ اش مخصوص, روزه‌ اش مخصوص، اینها فروعات خاصّ هر دین است، ولی مجموعاً هر دینی, صراط مستقیم است و صراط مستقیم هم یكی است این‌طور نیست كه صراط ‌های مستقیم داشته باشیم. 🔹 در سوره «هود» بیان قرآن این است كه خدا بر صراط مستقیم است ﴿إِنَّ رَبِّی عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ﴾[2] تمام كارهای خدا سبحان بر صراط مستقیم است، وقتی كار خدا بر صراط مستقیم بود كار انبیا و ائمه (علیهم السلام) هم بر صراط مستقیم است، این‌ چنین نیست كه ما چندتا صراط مستقیم داشته باشیم؛ یكی صراط مستقیمی باشد كه راه خدا بر آن است، یكی هم راه‌ های مستقیم داشته باشیم كه راه انبیا بر آن است اینكه نیست. پس ﴿إِنَّ رَبِّی عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ﴾ كه شد همه انبیا هم راهیان راه الله هستند, این یك مطلب. 🔹 در سوره مباركه «آل‌عمران» هم گذشت كه تنها دین مرضی نزد خدا و مقبول نزد خدا اسلام است ﴿إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الْإِسْلاَمُ﴾[3] لذا دین نه تثنیه دارد نه جمع, صراط هم نه تثنیه دارد نه جمع; صراط یكی است, دین یكی است, اسلام یكی است آن فروع جزئی كه ﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً﴾ اینها راه‌ های فرعی است كه هر كدام از اینها باز به همین صراط مستقیم برمی‌ گردد این‌طور نیست كه ما چندتا صراط داشته باشیم. [1] . سوره مائده, آیه 48. [2] . سوره هود, آیه 56. [3] . سوره آل‌عمران, آیه 19. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه یس جلسه 3 تاریخ: 1392/09/27 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
29-008.mp3
29.53M
📌 ▪️مرحوم آیت الله (رضوان الله علیه) ▪️شرح دعای مکارم الاخلاق صحیفه سجادیه-8-زبور آل محمد 🔸 تمام فایل ها: 19 جلسه 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌نگاشت6:نگاهی به پیام های کلی سوره اخلاص(توحید) ✅ - پيامبران امين وحى اند؛ خدا به پيامبر فرمود: «قل...» او نيز مى گويد: «قل...» ✅ - خداوند، در عين حضور، از ديدگان غايب است و قابل مشاهده نيست. «هو» (اهل توحيد عقيده دارند كه «لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار»(254) چشم ها او را درك نمى كند ولى او چشم ها را درمى يابد.) ✅ - به سؤالات اعتقادى بايد پاسخ داد. «قل هو اللّه...» ✅ - عقايد حق را بايد به ديگران اعلام كرد. «قل هو اللّه...» ✅ - خداوند در همه چيز يكتاست. در ذات و صفات، در علم و قدرت و حيات و حكمت، در آفرينش و هستى بخشى. «قل هو اللّه احد» ✅ - توجّه تمام موجودات، خواسته يا ناخواسته به سوى اوست. «اللّه الصمد» ✅ - تنها او غنى است و همه به او محتاجند. «اللّه الصمد» ✅ - تنها خداوند است كه سزاوار قصد كردن است. «اللّه الصمد» (حرف الف و لام در الصمد براى حصر است.) ✅ - موجودات، در همه امورشان محتاج اويند. «اللّه الصمد» (كلمه صمد مطلق است و شامل تمام احتياجات مادى و معنوى مخلوقات مى شود.) ✅ - صَمَديّت و بى نيازى خداوند از همه چيز، دليل آن است كه او نياز به فرزند و والدين ندارد. «اللّه الصمد. لم يلد و لم يولد» ✅ - خداوند علّتى ندارد و از چيزى به وجود نيامده است. «و لم يولد» ✅ - مولود، معلول است و نمى تواند خدا باشد. «و لم يولد» (چگونه مسيحيان عيسى را مولود مريم، ولى باز هم او را خدا مى دانند؟) ✅ - نه در ذات، نه در صفات و نه در افعال، هيچ كس و هيچ چيز شبيه و مانند خداوند نيست. «و لم يكن له كفوا احد» ✅ - خداوند شبيه ندارد تا بتواند شريك او در امور هستى گردد. «و لم يكن له كفوا احد» «والحمد للّه ربّ العالمين» 🍀🍀🍀 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 سخن جهانی 🔹 از سخنان جهانی حضرت مسیح (علیه السلام) این است «إِنَّ التَّارِكَ شِفَاءَ الْمَجْرُوحِ‏ مِنْ جُرْحِهِ شَرِیكٌ لِجَارِحِهِ»؛[الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج8، ص345. ] یعنی اگر كسی زخم‌ خورده ‌ای را ببیند و برای درمان زخم او كوشش نكند، شریك جرم ظالمی است كه تیغ بر پیكر این مظلوم زد؛ این سخن همهٴ انبیاست! اگر ما از اوّل نگفته بودیم كه دین از سیاست جداست و اگر در پایان نگفته بودیم و نگوییم به من چه و دین كاری به سیاست ندارد، نه جنگ جهانی اوّل اتّفاق می‌ افتاد، نه جنگ جهانی دوّم رخ می ‌داد و نه روزانه كشتارهای ظالمانه را ما مشاهدم می ‌كردیم. 🔹 این نكته باید روشن باشد كه دولتمردان ستمكار نه از آسمان آمدند و نه از زمین جوشیدند؛ آنها نوجوان بودند، جوان شدند و مسئولیت پذیرفتند فرزندان همین مرزوبوم ‌اند، فرزندان پدران و مادرانند، اگر اینها در دوران دبستان و دبیرستان و در دوران دانشگاه و فوق لیسانس معارف انبیا را فرا بگیرند، وقتی به دولت رسیدند خون‌ آشام نخواهند شد، بلكه كوشش می‌ كنند خون افراد را حفظ كنند. 📚 دیدار محقق مسیحی با حضرت استاد تاریخ: 1389/08/26 🍀🍀🍀 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از (43) 🔅🔅🔅 اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (2) 📌 اختصاص حمد به خداي سبحان ▪ قرآن كريم سراسر عوالم هستي امكاني را مخلوق خداوند سبحان مي داند و همه را نيكو و زيبا مي شمارد: (قل الله خالق كلّ شي ء) [سوره‌ي رعد، آيه‌ي 16.]، (الّذي أحسن كلّ شي ء خلقه)[ سوره‌ي سجده، آيه‌ي 7.]. بنابراين، هر چه مصداق «شي ء» است، يعني سراسر عوالم وجود امكاني، نيكو و زيباست و چون حمد در برابر كمال، جمال و نعمت بخشي است، پس حمد مطلق ازلي و ابدي از آنِ خداست: (الحمد لله) و هيچ كس مالك حمد نيست. علل وسطيّه نيز مجاري فيض الهي است و سرآغاز سلسله‌ي فيض تنها ذات اقدس الهي است. ▪ آيه‌ي كريمه‌ي (الحمد لله ربّ العالمين) مشتمل بر دو برهان بر اثبات و اختصاص حمد براي خداي سبحان است: ▪ برهان اول كه از نام مقدّس «الله» استفاده مي شود[زيرا «الله»، اسم هويّت غيبي محض نيست. آن هويّت محض، كه به تعبير برخي عارفان، پيامبران و اولياي الهي نيز در آن متحيّرند: «حارت فيه الأنبياء والأولياء» و محصولش صادر اوّل، يعني انسان كامل است: هو الذي بعث في الأميين رسولاً (سوره‌ي جمعه، آيه‌ي 2)، اصلاً اسم ندارد. بنابراين، الله اشاره به ذات مقدسي است كه جامع و مستجمع همه‌ي كمالات وجودي است.]اين است كه «الله»جامع همه‌ي كمالات وجودي است (ذات مستجمع جميع كمالات) و چون حمد در برابر كمال بوده و هر كاملي محمود است، پس خداي سبحان محمود است. آيه‌ي كريمه‌ي (الحمدلله...) با تعليق حكم بر وصف كه مشعر به عليّت است مفيد چنين برهاني است. ▪ توضيح اين كه، اگر گفته مي شد: «الحمد له» (حمد براي اوست) مدعايي بود كه برهاني به همراه نداشت و برهان مي طلبيد و برهانش نيز اين بود كه خداوند سبحان بر اثر جامعيت كمالاتش شايسته‌ي حمد است. اما در «الحمد لله» حكم (ثبوت حمد) بر وصف (الله) تعليق شده كه موضوع، خودْ دليل را به همراه دارد و در مواردي كه متعَلّق حكم، خودْ دربردارنده‌ي سبب و علت ثبوت محمول براي موضوع باشد، نياز به استدلال نيست؛ همان طور كه در جمله‌ي «الجنّة للمطيعين» و «النّار للملحدين» وصفِ خود محمول (اطاعت و اِلحاد) بيانگر علت ثبوت بهشت براي اهل طاعت و آتش براي ملحدان است. در «الحمد لله» نيز جامعيّت كمال كه سبب ثبوت و اختصاص حمد است در موضوع (الله) قرار دارد. ▪ برهان دوم كه حدّ وسط آن ربوبيّت خداي سبحان است و از تعبير (ربّ العالمين) استفاده مي شود، بدين تقرير است: خداوند ربّ سراسر عوالم هستي امكاني است و هيچ شريكي در ربوبيّت ندارد (واز اين رو كلمه‌ي «عالمين» به صورت جمع آمده است) و چون حمد در برابر نعمتِ ربوبيّت (سوق دادن هر موجود به كمال لايق آن) است، پس حمد مخصوص ذات اقدس اوست و هيچ شريكي در حمد ندارد. از اين رو در بحث ادبي گذشت كه «الف و لام» در كلمه‌ي «الحمد» براي استغراق و يا جنس است ومفادش اين است كه هر حمدي از هر حامدي براي هر محمودي در واقع حمد خداست. ▪ براهيني چند بر انحصار و اختصاص حمد به خداي سبحان اقامه شده است كه برخي از آنها در بخش «لطايف و اشارات» اين آيه بيان مي شود. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
در دیدار جمعی از ائمه جمعه شهرهای مختلف استان آذربایجان غربی ✳️ نجوای انسان با خدای خود است/ائمه جمعه همواره باید در جهت رشد معنوی خود بکوشند 🔅🔅🔅 🔷 ستون دین است و هر ستونی یک «ستون دار» لازم دارد و ستونِ نماز اکنون به دست شما برافراشته و اقامه شده است، مخصوصا ستون نماز جمعه که در میان ستون های دیگر دین، یک ستون ویژه ای است که خیمه دین به وسیله آن برپا شده است و جمعیت کثیری زیر این خیمه جمع شده اند و از برکات فراوان آن بهره می برند. 🔷 اگر بتواند جامعه ما را زیر یک خیمه، آن هم خیمه دین جمع کند و نگه دارد، دیگر هیچ مشکلی نخواهیم داشت، مشکل بسیاری از افراد جامعه این است که باور نکردند و نپذیرفتند که نماز معراج مومن است. 🔷ما یک «نجوا» داریم و یک «ندا»؛ واقعاً نجوای انسان مومن با خدای خود است! اگر «قربة الی الله» در کار باشد حتماً مومن از مرحله «ندا» به مرحله «نجوا» می رسد؛ در «ندا»، محورِ گفتگو با خداوند، فقر، نیاز، رفع نقص، طلب و خواستن است اما در «نجوا» سخن از نیاز نیست، بلکه صحبت از ناز است، آنجا جای ناز کردن با خداست. 🔷 در دعای افتتاح شبهای ماه مبارک رمضان به خداوند عرض می کنیم حالا که در این شهر رمضان مهمان تو هستیم می خواهیم با تو ناز کنیم! ناز کردن یعنی چه؟ در مناجات شعبانیه که از غرر مناجات های ماست می خوانیم، وقتی درجات قرب را به وسیله هدایت ائمه علیهم السلام طی کردیم، به مقام نجوا می رسیم و انسان وقتی به مرحله نجوا رسید با خدا ناز می کند و به خدا عرض می کند تاکنون من با تو سخن می گفتم اما حالا من سکوت می کنم تا تو با من سخن بگویی! 🔷در مرحله ناز به خداوند می گوییم اگر تو از من بازخواست کنی که چرا گناه کردی؟ من پاسخ می دهم تو که بزرگتر بودی، تو چرا نبخشیدی؟! این «مُدِلّاً علیک» یعنی خدایا به من اجازه داده شده با تو «دلال» کنم، «دلال» یعنی ناز کردن، این راه تنها مخصوص ائمه(ع) که نیست! این راه برای همه ما باز است وگرنه از ما نمی خواستند که این دعاها را بخوانیم. 🔷 پس دو راه داریم یک راه «نیاز» و یک راه «ناز»؛ ما با این خدا روبه رو هستیم، با پیمودن این راه ها آنقدر باید جامعه ما فرشته خو باشد که دیگر خبری از اختلاس، نجومی، فقر و دیگر مشکلات در این کشور نباشد. 🔷کسانی که لباس بر تن دارند در این خصوص باید احساس وظیفه بیشتری کنند، الان که به برکت خون های پاک شهدا و ایثار جانبازان، این کشور طیب و طاهر شده است اگر نتوانیم از این زمین پاک میوه طیب و طاهر به دست بیاریم حقیقتاً خسران است. 🔷 همه انسان ها در خطر گرفتار شدن در دام دنیا هستند و ائمه جمعه بیش از دیگران باید این خطر را احساس کنند لذا همواره در جهت رشد معنوی خود بکوشید و لحظه ای از خود غافل نشوید که امیدواریم به برکت ذات مقدس الله، ستون دین همواره به دست شما در اهتزاز باشد. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 به مناسبت میلاد حضرت مسیح علیه السلام؛ 🔸 قرآن کریم را با عظمت توحیدی معرفی می کند: ◀ قرآن آمد انبيا را تطهير كرد، به عصمت انبيا نظر داد، قرآن كريم قصص انبيا را پربركت‌تر از خود انجيل ذكر كرده در كتابهاي عهدين آن حرمتي كه بايد براي مريم(سلام الله عليها) قائل بشوند نشدند، آن قداستي كه براي عيسي، آن قداستي كه براي انبيا، آن قداستي كه براي اوليا باشد نبود، ↙ خدا غريق رحمت كند مرحوم كاشف‌الغطاء را مرحوم كاشف‌الغطاء مي‌فرمايد اگر قرآن نبود مسيحيّت و يهوديت هم رخت مي‌بربست براي اينكه در همين عهدين مسئله كشتي‌گيري خدا با يعقوب و اينها مطرح است! قرآن آمده توحيد را معنا كرده، انبيا را معنا كرده، نبوّت را معنا كرده، رسالت را معنا كرده، عَذرا بودن مريم را معنا كرده، مطهّره بودن او، مصطفي بودن او، منتخب بودن او را بيان كرده. مريم را با جلال و شكوه معرفي كرده، عيسي را با عظمت توحيدي معرفي كرده است. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
هدایت شده از صالحین شهرستان فامنین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌸 جلسه تفسیر و تلاوت استاد حاج جواد فروغی، به زبان انگلیسی 🌹این پست اهمیت تفسیر قرآن را در کنار تلاوت قرآن نشان میدهد، آن هم در جوامعی که اسلام ستیزی در آنجا وجود دارد و هیچ تبلیغی برای اسلام صورت نمیگیرد. 🌹مرحبا به این استاد بزرگ و با اخلاق @salehinfamenin98
برشی از کتاب (123) 🔅🔅🔅 ◽آنچه در اين پيام كوتاه ارائه مي شود، نكاتي است پيرامون دانش و عرفان كه عنايت به آنها براي پژوهشگران اين همايش بي اثر نيست. ✅ سوم. عرفان نظري سلطان علوم نظري، از قبيل تجربي، رياضي و تجريدي، حِكْمي و كلامي است. عرفان عملي ملكه فنون عملي اخلاق و سير و سلوك ارتياضي است؛ يعني آنچه جزء دانش رياضي است، تحت هدايت عرفان نظري ثمر بخش است، و گرنه تيغ تيز در كف بي كفايت زنگي خمار آلود است، و آنچه جزء گرايش رياضت است، تحت امامت عرفان عملي مثمر است، و گرنه تحجّر خشم آلود. ▪ تفاوت مهمّ اخلاق و عرفان عملي آن است كه محور اخلاق، تحصيل فضيلت انساني،مانند عدل، صدق، امانت، ايثار و احسان است و مدار عرفان عملي تحصيل شهود اسماي حسناي الهي و مظاهر آن از قبيل بهشت و دوزخ و فرشتگاني كه بر مستقيمانِ در توحيد فرود مي آيند؛ (الذين قالوا ربّنا اللّه ثمَّ استقاموا تتنزّل عليهم الملائكة) [سوره فصّلت، آيه 30.]؛ يعني عارف ملكات فاضله را داراست و در صدد ديدن مبدأ و منتهاي آنها است، ولي عابد يا زاهدِ متخلّق مي كوشد كه صاحب فضيلت شود يا فضيلت حاصل را حفظ كند و همين تمايز اساسي باعث تفكيك ميدان جهاد و ساحت نبرد اخلاق و عرفان شد، زيرا فنّ اخلاق كه پايين تر از فنّ عرفان عملي است، صحنه رويارويي عقل عملي اَمّارِ به حُسْن، عدل و امانت، و نفس امّار به سوء، ظلم و خيانت است، و اين همان جهاد مياني و اوسط است، ولي فنّ عرفان عملي ساحت نبرد توانفرساي قلّه عقل عملي و عقل نظري است، زيرا عقل نظري در صدد دانش حصولي است و عقل عملي در تلاش براي بينش حضوري است؛ يكي مي خواهد به همان ره آورد ذهني بسنده كند، و ديگري مي خروشد تا «از علم به عين آيد و از گوش به آغوش». ▪ چون كارگاه عقل نظري حكيم و متكلّم با وجود ظلّي، مفهوم ذهني و دانش حصولي تأمين مي شود، توان همراهي يا هماوردي عقل عملي عارف كه بارگاه رفيع او با وجود عيني، مصداق خارجي و بينش حضوري، چون بنيان مرصوص بنا شد ندارد؛ يكي پاي چوبين دارد: پاي استدلاليان چوبين بود پاي چوبين سخت بي تمكين بود [مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 2128.] ▪ و ديگري بر براق سپهر پيما سوار است و به راكب اسب چوبين مي گويد: اسب چوبين برتراشيدي كه اينست اسب من گر نه چوبين است اسبت خواجه يك منزل بتاز [ديوان شمس تبريزي.] ▪ يكي شمشير چوبين دارد، چون شيداي مفهوم ذهني است كه از حوزه ذهن او بيرون نخواهد بود؛ عشقي كه بر انسان بود شمشير چوبين آن بود آن عشق با رحمان شود چون آخر آيد ابتلاء [ديوان شمس تبريزي.] ▪ و ديگري وارث سيف علوي است كه با بينش وراثت نه با دانش دراست بدست آورد؛ ديدم سحر آن شاه را بر شاهراه هل اتي در خواب غفلت بي خبر، زو بو علي و بو علا بي ذوق آن جاني كه او، در ماجرا و گفت وگو هر لحظه گرمي مي كند، با بو العلي و بو العلا [ديوان شمس تبريزي.] ▪ در چنان همراهي نابرابر و چنين هماوردي ناموزون، عقب افتاده و مهزوم را چاره اي جز اين نيست كه استغاثه نمايد و از مبدأ فيض داد خواهي كند تا او را از بُرهان برهاند و به عرفان برساند؛ عشق ز زنجير خويش، جست و خرد را گرفت عقل زدستانِ عشق، ناله كنان داد داد [ديوان شمس تبريزي.] 🔅🔅🔅 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom 👇👇👇
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
برشی از کتاب #سروش_هدایت(123) #آیت_الله_جوادی_آملی #اسلام_شناسی #آموزه_های_اسلامی #قرآن_شناسی #آموز
▪ در چنان همراهي نابرابر و چنين هماوردي ناموزون، عقب افتاده و مهزوم را چاره اي جز اين نيست كه استغاثه نمايد و از مبدأ فيض داد خواهي كند تا او را از بُرهان برهاند و به عرفان برساند؛ عشق ز زنجير خويش، جست و خرد را گرفت عقل زدستانِ عشق، ناله كنان داد داد [ديوان شمس تبريزي.] ▪ با اين بيان، سرّ جهاد اكبر بودن هماوردي عشقِ عقلِ عملي و دانش عقل نظري روشن مي گردد و چون طفره محال است، هرچند جهش و سير سريع ممكن مي نمايد، وقتي دانشجو و فضاي دانشگاهي به سمت عرفان گام بر مي دارد كه در صحنه دفاع مقدس كه جهاد اصغر است، كامياب بوده و در ميدان جهاد اوسط كه نزاهت اخلاقي است، وارسته شده باشد، آنگاه توفيق شركت و جهاد در ساحت نبرد اكبر را كه طلايه داران شهود از يك سو، با پرچمداران دانش حصولي از سوي ديگر به مصاف هم مي روند، خواهد داشت. ▪ نكته فاخري كه اصلي ترين مطلب اين پيام محسوب مي شود، اين است كه محور مهمّ رهنمود قرآن و عترت، تأمين محبّت خدا و پيامبر او، و امتثال دستورهاي او و نيز مودّت اهل بيت عصمت(عليهم‌السلام) است؛ (قل إن كنتم تحبّون اللّه فاتّبعوني يحببكم اللّه... ) [سوره آل عمران، آيه 31.] ؛ (فيه رجال يحبّون أن يتطهّروا) [سوره توبه، آيه 108.] ؛ (يحبّون من هاجر إليهم) [سوره حشر، آيه 9.] ؛ (قل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودّة في القُربي) [سوره شوري، آيه 23.] ؛ (والذين آمنوا أشدّ حبّاً للّه).[ سوره بقره، آيه 165.] ▪ محبّت همانند اراده، نيّت، اخلاص و... از شئون عقل عملي است، وقتي به نصاب كمال نائل شد، لقب پر افتخار عشق مي يابد: «افضل الناس من عشق العبادة... ».[ الكافي، ج 2، ص 83.]در اين حال، دانش حصولي نه تنها عشق را ندارد، بلكه توان تحرير آن را فاقد است: خاطر خياط عقل، گرچه بسي بخيه زد هيچ قبايي ندوخت، لايق بالاي عشق[ديوان عطار.] ▪ چنين عارف والهي، هماره بين صفاي وحدت و مروه كثرتِ اسماي خدا مترنمانه سعي دارد؛ ايزدي و اهرمني كرد مرا زلف و رُخت باز رهان جان مرا ز ايزدي و اهرمني ▪ پروردگارا! نظام اسلامي، مقام معظم رهبري، دولت و ملّت و مملكت را حفظ فرما! شهدا و امام را با انبيا محشور نما! والسلام عليكم ورحمة اللّه وبركاته جوادي آملي 🔅🔅🔅 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 معیارهای تفسیر معتبر (قسمت اول) 📒 مقدمه: قرآن كتاب آسمانی و نازل شده از طرف خداست و در عین حال به زبان عربی و به طبق قواعد دستوری آن نازل شده است پس برای فهم قرآن و بیان مقاصد آن لازم است شرایطی را رعایت كنیم، كه این شرایط دو دسته‌ است: ⏪ الف) شرایط مربوط به شخص تفسیر كننده قرآن. ⏪ ب) شرایط مربوط به خود تفسیرتا تفسیری كامل و صحیح و معتبر انجام شود. 🔸 هر چند می‌توان، مفسر دارای شرایط را، یكی از اركان تفسیرمعتبر به حساب آورد چون تفسیر فرد غیرمتخصص از قرآن حتماً یك تفسیر كامل و معتبر نمی‌باشد (مگر اتفاقاً و با احتمال ضعیف همان‌طور كه احتمال بدهیم یك انسان غیرمتخصص در علم فیزیك بتواند قانون نسبیت انشیتین را توضیح دهد و حتی آن را ابطال كند) ▪ پس معیارهای تفسیر معتبر عبارتند از: 1⃣ 1 . مفسر دارای شرایط آن تفسیر را بیان كند: یعنی فردی متخصص در علم تفسیر می‌تواند نظر دهد، كه مراد هر آیه قرآن چیست. همان‌طور كه در جهان امروز بیان هر غیرمتخصص در یك رشته علمی را نمی‌پذیرند، و حتی در بعضی موارد جرم محسوب می‌شود (مثل این كه شخصی كه پزشك نیست اگر اقدام به معالجه و یا عمل جراحی بنماید مجرم است، اگر چه اتفاقاً عمل او منجر به بهبودی بیمار شود) اما شرایط مفسر را در مبحث آینده ذكر می‌كنیم. 2⃣ 2 . پیروی از روش صحیح در تفسیر قرآن: چون روشهای تفسیری گاهی ناقص و گاهی كامل است و بعضی روشها صحیح و موجب كشف مراد آیه است و بعضی روشها نادرست و حتی موجب انحراف در تفسیر قرآن است (مثل تفسیر به رأی) كه این موضوع را در مبحث روشهای تفسیر مورد بررسی كامل قرار خواهیم داد. پس یك تفسیر وقتی معتبر است، كه از كانال صحیح گذشته و با روش صحیح استخراج شده باشد و به دست ما برسد. 3⃣ 3 . رعایت عناصر مطلوب در تفسیر: چنانچه در نتیجه‌گیری از معنای لغوی و اصطلاحی تفسیر بیان كردیم؛ تفسیر مطلوب‌ باید دارای این عناصر باشد: ⏪ الف) كشف و پرده‌برداری از ابهام یك لفظ یا آیه بكند. ⏪ ب) مقاصد كلام وگوینده آن را واضح نماید. ⏪ ج) تفسیر بیان است پس قرائت قرآن یا علم تجوید و صحیح خوانی قرآن و ترجمه كلمه به كلمه قرآن (تحت‌اللفظی) و حتی تدبر و تفكر در آیات كریم (فهم قرآن)، تفسیر محسوب نمی‌شود، چون هیچ‌كدام بیان نیستند پس لازم است كه فهم ما از آیات قرآن (كه كشف از مقاصد آن می‌كند) به صورت نوشتار یا گفتار درآید تا تفسیر بر آن اطلاق شود. 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌نباید تسلیم کنوانسیون‌های بین‌المللی شویم ◽️ اصل اول این است که ما باید حرف خود را بزنیم و آنها به ما بپیوندند نه اینکه ما خواستار پیوستن به آنها باشیم. ◽️ سخن قرآن کریم از همان ابتدا این بوده است که من جهانی‌ام! «لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ»، بر اساس این اصل هرگز نباید منتظر باشیم تا آنها ما را بپذیرند بلکه آنها باید بنشینند و ببینند ما چه می‌گوییم. ◽️ آنها بر اساس نفس خود برای بشر برنامه‌ریزی می‌کنند، آنها انسان را نشناختند و خیال می‌کنند که انسان بعد از مرگ می‌پوسد و تمام می‌شود. ❇️ خط مشی مادر است که کودک را بهشتی می‌کند! تادر رحم مادر است بحث از انتقال از نفس مادر به نفس کودک است. بعد هم که به مدت دو سال دوران شیرخوارگی نوزاد است، این مدت تقریبا 30 ماهه دوره کودک توسط مادر است لذا فرمودند «الجنة تحت اقدام الأمّهات». ➖ غربی‌ها هرگز نمی‌توانند برای موضوعاتی همچون حقوق بشر، کودک و زن تصمیم بگیرند، چراکه در نگاه آنها انسان یک موجود است، لذا تنها و تنها در محدوده زندگی مادی و بر اساس میل و هوس خود تصمیم می گیرند. 🔅🔅🔅 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (چاپ جديد) 🔅🔅🔅 📌 برش 1 {بسم الله الرّحمن الرّحيم‌} {علّامه:} حضرت رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم، انس و علاقه شديدى به قرآن كريم داشتند؛ بطوريكه عادت آنحضرت چنين بود كه اگر كسى يك آيه از قرآن مجيد در نزد آنحضرت مى‌خواند، حضرت آيه بعد را بدنبال آن مى‌خواندند؛ و از طرفى آنحضرت مركز رحمت و مودّت بودند. يك نفر از افرادى كه مَهدور الدَّم بود (يعنى كسيكه بواسطه تخطّى و جنايتى كه نموده بود، حضرت حكم قتلش را صادر مى‌كردند) بحضرت أمير المؤمنين عليه السّلام متوسّل شد، و عرض كرد: يا علىّ! چكنم تا حضرت رسول الله مرا عفو كنند!؟ أمير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: بخدمت آنحضرت مشرّف شو! و اين آيه را تلاوت كن: {تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنا وَ إِنْ كُنَّا لَخاطِئِينَ.} آن مرد چنين كرد؛ و حضرت رسول فوراً، بدون تأمّل آيه بعد را قرائت كردند: {لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ.} و اين آيه بمنزله حكم عفو درباره آن شخص قرار گرفت. @rahighemakhtoom
آیت الله 📌 نماز یعنی یاری نکردن مجرمین! ✅ حمایت از مظلوم حرف همه انبیاست! ✅تدیّن ما باعث تمدّن ماست! ✅ حمایت از مظلوم اختصاصی به حوزه اسلامی ندارد! 🔅🔅🔅 🔸ما در نمازها به ذات اقدس الهي عرض مي‌كنيم: إهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ .صراط مستقيم راهي است كه سالكان اين راه چه كساني‌اند؟: صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ راهي است كه منعم‌عليهم راهيان اين راه‌اند... 🔸اين آيه هفده(سوره قصص) هم به صورت شفاف وجود مبارك موساي كليم را منعم‌عليه مي‌داند: رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ. 🔸پس اينكه ما در نماز از خدا مي‌خواهيم راه منعم‌عليهم را به ما نشان بده و كمك بكن كه ما اين راه را طي كنيم يعني راه انبيا كه نمونه‌اش هم وجود مبارك موساي كليم(عليه السلام) است. 🔸راه آنها هم اين است كه ما از ظالم حمايت نكنيم: رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِّلْمُجْرِمِينَ 🔸معلوم مي‌شود كه ما در تمام نمازها از خدا مي‌خواهيم خدايا آن توفيق را به ملّت ما بده كه از ظالم حمايت نكند 🔸اين نماز مي‌شود نماز سياسي، اين نماز مي‌شود نماز اجتماعي، اين نماز مي‌شود نمازي كه تديّن ما باعث تمدّن ماست. 🔸اين صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ يعني خدايا! هم راه را به ما نشان بده، هم كمك كن كه ما راهي اين راه باشيم و اين راه اين است كه ما از هيچ مجرمي حمايت نكنيم... 🔸اصل كلي اين است كه با خداي خود دارد عهد مي‌بندد رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِّلْمُجْرِمِينَ 🔸منطق وجود مبارك موساي كليم اين است كه خدايا نعمتي كه به من دادي به شكرانه اين نعمت من از هيچ مجرم و تبهكاري حمايت نكنم. 🔸 اين كافي نيست براي يك تمدّن اساسي؟! اين كافي نيست براي سعادت سياسي؟! اين در متن زندگي ماست، در متن بندگي ماست، در متن دين ماست، ما هر روز از خدا مي‌خواهيم خدايا راه أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ را هم به ما بفهمان و ما را به آن هدايت كن ... 🔸آن وقت معلوم مي‌شود كه چرا نماز ستون دين است ... 🔸ما در متن نماز، در هر نمازي حداقل دو بار به خداي سبحان عرض مي‌كنيم خدايا آن توفيقي كه دادي ما مسلمان شديم، هر قدرتي پيدا كرديم -ولو يك قدرت محلّي، يك قدرت اندك- اين قدرت را به عنوان صرف در حمايت از مجرمين استفاده نكنيم رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِّلْمُجْرِمِينَ ... 🔸آن وقت اين نماز مي‌شود ستون دين، اين نماز مي‌شود سازنده، اين نماز مي‌شود تَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ 🔸واقعاً اگر كسي از خداي خود در هر ركعتي اين دو مطلب را بخواهد، معرفت صراط و استعانت پيمودن اين صراط، آن وقت جامعه مي‌‌شود جامعه عقل و عدل ديگر. 🔸قالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِّلْمُجْرِمِينَ حالا مجرم، اختصاصي به كافر ندارد، هر كسي مجرم باشد من از او حمايت نكنم... 🔸يكي از بيانات نوراني كه مرحوم كليني در جلد هشت كافي نقل كرد كه وجود مبارك امام صادق (سلام الله عليه) از حضرت مسيح(سلام الله عليه) نقل كرد اين است كه «إنّ التاركَ شفاءَ المجروح مِن جُرحه شريكٌ لِجارحِهِ» 🔸اگر كسي زخم‌خورده‌اي را ببيند و براي درمان آن زخم تلاش و كوشش نكند اين شريك جرم جارح است. 🔸هر جارحي كه اين شخص را مجروح كرد، جُرمي مرتكب شد؛ اگر كسي توانايي داشته باشد كه زخم او را درمان كند ولي زخم و جراحت او را رها كند اين شريك جرم آن جارح است. 🔸اين حرف همه انبياست! ... 🔸يعني بر يك مسلمان لازم است وقتي مي‌بيند يكي ظالم است ديگري مظلوم، از مظلوم حمايت كند، خواه آن ظالم و مظلوم هر دو مسلمان باشند، يا هر دو كافر باشند، يا يكي كافر يكي مسلمان 🔸حالا كافري دارد به كافر ظلم مي‌كند، به انسان پناهنده شد و مقدور انسان هم است كه از مظلوم حمايت كند، خُب بر او واجب است حمايت از مظلوم [که] جزء دستورهاي بين‌المللي اسلام است، اختصاصي به حوزه اسلامي ندارد 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی /سوره قصص، آیات 14الی 19 🔅🔅🔅 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom