eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
627 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 برترین تکیه گاه 🔹 این ایران چند بخش مردم دارد، برخی ها جهانی‌اند، یعنی در كل جهان كاری كردند، آن روز كه نه از آمریكا خبری بود، نه آن طرف آب خبری بود، نه این طرف آب خبری بود مردان بزرگی در رشته ‌های گوناگون از این سرزمین برخاستند، نشانه ‌اش هم همین جوان هایی هستند كه شما می ‌بینید الآن فخر آفرین ‌اند! اینها الآن هم هستند. ما یك ملت شناسنامه ‌داری هستیم و چون شناسنامه داریم راه برای ترقی ‌ما باز است، در هر عصری! اما همه كشورها به این وضع مبتلا هستند، ما هم بی ابتلا نیستیم؛ در بین ماها كسانی هم پیدا می ‌شوند كه برای رسیدن به پست و مقام و پول هر كاری هم می ‌كنند، بدانیم كه اینها هم در ماها هستند! 🔹 در همین ایران وقتی مغول حمله كرد، بدتر از حمله مغول در تاریخ ایران ندید، تاریخ های تلخی برای ایران و ایرانی اتفاق افتاد كه تلخ ترین دورانش همین دوران حمله مغول بود، در همین حمله مغول یك وقت خواجه نصیر طوسی پیدا می ‌شود که هلاكوی مغول را قانع می ‌كند در مراغه یك رصدخانه درست بكند، این هم ایرانی است! مردان بزرگی هم مبارزه كردند و شهید شدند، آنها هم ایرانی بودند؛ یك عده هم برای اینكه به پول و مقام برسند با همین مغول ها ساختند چطور ساختند؟ چون می‌دانید اینها اطلس صورت‌اند صورتی كه مو نداشته باشد به آن می‌گویند اطلس، این مغول ها صورتشان مو در نمی‌آید. یك عده از همین ایرانی ها برای اینكه به حكومت برسند یا به هیئت حاكمه نزدیك بشوند صورت ها را نخ می ‌كردند، كه شبیه آنها بشوند، همین ایرانیها! «ینْتِفُونَ لِحَاهُمْ»[1] یعنی لحیه را نه تنها كوتاه می ‌كردند نمی‌ تراشیدند نخ می ‌كردند كه به پول برسند، همین ایرانی ها! پس ما سه قسم مردم داریم: بزرگانی هستند، متدینینی هستند، اوساطی هستند و افراد دیگر هم هستند، ما باید بدانیم كه چطور اینها را جمع بندی كنیم وچطور برنامه ریزی كنیم كه نه بهانه ‌ای به دست دیگری بدهیم، نه خودمان روی مین بیفتیم و نه دیگری را بیندازیم. 🔹 مطلب بعدی آن است اینكه ائمه (علیهم السلام) فرمودند صراط مستقیم «أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ أَحَدُّ مِنَ السَّیفِ»؛[2] یعنی از مو باریك تر و از شمشیر تیزتر است، یعنی صراط مستقیم دو چهره دارد: یك چهره معرفتی و تشخیص و درك و سواد، یك چهره كار و كوشش و عمل. كسی بخواهد وظیفه را در بحران سیاسی تشخیص بدهد، مثل آن است كه شب تار یك موی باریك را بخواهد ببیند، روز روشن دیدن موی باریك سخت است، چه رسد به شب تار! اگر مو خیلی باریك باشد دیدنش آسان نیست، تشخیص وظیفه فرمودند «أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ» دقیق‌تر باریك تر ضعیف تر و ظریف تر از موست، بعد از تشخیص وظیفه هم «أَحَدُّ مِنَ السَّیفِ»، حدید یعنی تیز، احد است یعنی تیزتر از لبه شمشیر است. بنابراین ما در این محدوده داریم زندگی می‌كنیم. یك وقت است یك كسی می‌خواهد چهار تا كلمه درس بخواند و عالم بشود این خیلی سخت نیست یا كار و كوشش بكند زندگی خودش را اداره بكند این خیلی سخت نیست، یك وقت بخواهد در یك فضای هفتاد میلیونی حرفی برای گفتن داشته باشد، این سخت است، چون سخت است باید كه كمر همت را محكم ببندیم. 🔹 چه كنیم كه نه خودمان روی مین بیفتیم، نه دیگری را گرفتار مین بكنیم، نه دنیایمان در خطر باشد و نه آخرتمان در خطر باشد؟ یك تكیه‌ گاهی است به نام «قدرت غیبی الهی» كه باید همیشه رابطه ‌مان را با او خوب بكنیم و خدای سبحان هم خدای همه مردم است! تنها به كسی كمك می ‌كند كه خودش، رابطه خودش را با خدا محكم بكند. [1]. ر.ک: شرح أصول الكافی، ج 5، ص80. [2]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج8، ص312. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/04/24 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله 📌 یاری دین ✅ غنیمت شمردنِ فرصت برای یاریِ دین 🔸اين‌چنين نيست كه خدا دست از دينش بردارد؛ شما نشد، ديگري. الآن هم اين آيه حاكم است، فرمود وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُونُوا أَمْثَالَكُم 🔸به همه ما مي‌فرمايد امروز اگر ـ خداي ناكرده ـ شما به اين نظام كمك نكرديد، خدا اين‌طور نيست كه دست از نظام ديني بردارد؛ شما را مي‌برد يك عدّه ديگر بهتر از شما مي‌آورد. اگر دين هست، حافظ دين، خداست؛ شما نشد، ديگري ... 🔸لذا آدم بايد فرصت را غنيمت بشمارد بگويد خدايا تو كه دينت را حفظ مي‌كني، اين دين را به دست ما حفظ بكن! 🔸خدايا مرا جزء كساني قرار بده كه تو رضايت دادي كه دين را به دست او حفظ بكني و من را عوض نكن كه من را ببري ديگري بيايد اين دين را حفظ بكند ... 🔸به ما هم ائمه فرمودند كه بگوييد خدايا تو كه دينت را حفظ مي‌كني، آن توفيق را بده كه دينت به دست ما حفظ بشو، نه اينكه ما را ببري ديگري بيايد. «وَ اجْعَلني‏ مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدينِكَ وَلا تَسْتَبْدِلْ بي‏ غَيْري» 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن /سوره احزاب، آیات 6 الی 8 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
◻️يک بيان نوراني امام صادق(سلام الله عليه) دارد که سه اصل است که هيچ کشور متمدني از آن بي‌نياز نيست : «لَا يَسْتَغْنِي أَهْلُ كُلِّ بَلَدٍ عَنْ ثَلَاثَةٍ يَفْزَعُ إِلَيْهِمْ فِي أَمْرِ دُنْيَاهُمْ وَ آخِرَتِهِمْ فَإِنْ عَدِمُوا ذَلِكَ كَانُوا هَمَجاً فَقِيهٍ عَالِمٍ وَرَعٍ وَ أَمِيرٍ خَيِّرٍ مُطَاعٍ وَ طَبِيبٍ بَصِيرٍ ثِقَة»، ⏪ اول روحاني و عالِم فقيهِ بصير عادلي که مدير و مدبّر جامعه باشد؛ ⏪دوم طبيب بصير ثقه که تا تشخيص نداد دارو ندهد امين باشد نسبت به مَحرم و امثال آن. ⏪سوم داشتن ارتش قوي و غني؛ «فَإِنْ عَدِمُوا ذَلِكَ كَانُوا هَمَجاً»؛ اگر کشوري اين سه اصل را نداشت تمدّن ندارد. (تفسیر سوره اعلی 13/11/98جلسه)4 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (134) 📌 چند اصل حياتي ✅ اصل دوم. هر چند جنبه مادي و مُلكي خون شهيد، همچون دم قرباني، به خدا نمي رسد؛ (لن ينال الله لحومها و لا دمائها)،[ سوره حج، آيه 37.]ليكن صبغه ملكوتي آن كه كلم طيّب و صبغة الله است، به سمت بي سمتي خداي سبحان صعود مي كند؛(إليه يصعد الكلم الطيّب والعمل الصالح يرفعه) [سوره فاطر، آيه 10.]، و چون سراسر جهانِ طبيعت و فراطبيعت وجه خداست؛ (فأينما تولّوا فثّم وجه الله) [سوره بقره، آيه 115.]، شهيدي كه ناظر وجه خداست، با هر زبان زمزمه كند و در هر زمان قلب تاريخ گردد و در هر زمين بيارامد، دو عنصر محوري را كه ره آورد فرهنگ شهادت آور و شهيد پرور اسلام است، به همراه دارد؛ يكي در سپهر غيب و ديگري در پهنه شهادت. ▪ امّا آنچه به قلمرو غيب بر مي گردد، اين است كه چون دم شهيد به سوي فراسويي خداوند عروج كرد، خون بهاي او خداست و خون خواهي وي نيز در اختيار او است، از اين جهت حضرت ابا عبدالله الحسين(عليه‌السلام) ثار الله است و خداي منّان نيز ثائر اوست و چون وجه خداوند از گزند زوال مصون است، مآثر خون شهيد و آثار دم طاهر او پايدار خواهد بود، و امّا آنچه به منطقه شهادت بر مي گردد، اين است كه به شهداي كربلا كه شهيدان ديگر راهيان همان راهند، گفته مي شود: «طبتم وطابت الارض التي فيها دفنتم و فزتم فوزاً عظيماً».[ اقبال الاعمال، ص 335.] ▪ همان طوري كه وجود عنصري حضرت ختمي مرتب مايه بركت مكّه بود، پيكر ظاهري شهيد راه آن حضرت پايه رحمت آمل و ديگر شهرهاي ايران اسلامي است، و اگر سرزميني در اثر آرميدن شهيد، طيّب و طاهر شد، از هر كوي و برزن آن، شجر شاداب و ثمر شيرين مي رويد و مي بالد و به بار مي نشيند: (والبلد الطيّب يخرج نباته بإذن ربّه).[ سوره اعراف،آيه 58.] 🔅🔅🔅 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (135) 📌 چند اصل حياتي ▪ پيشرفت علمي، نزاهت روحي، پايداري در قبال تهديد اكبر استكبار، پايمردي در برابر تحديد صهيونيست بين الملل، استقلال در قبال تطميع، استغنا در برابر تحبيب، و بالاخره حضور در صحنه سياست ديني و حفظ وفاق ملّي را مي توان ره توشه طيّب سرزمين معطّر شهدا دانست كه عارفانه شهود عيني را بر حصول ذهني ترجيح دادند و راه نزديك فنا را بر طي طريق پر پيچ و خم مدرسه مقدّم داشتند و هراس را از قرب به بارگاه عشق هراساندند و خوف و احتياط را به درس و بحث و اشتغال روزانه روانه كردند و با سرودن نغمه: گرفتم گوشِ عقل و گفتم اي عقل برون رو كز تو وارستم من امروز ▪ مرز خود را از محدوده تنگ منظرِ عاقلانِ خرد مدار جدا كردند و نامه اصحاب روايت و درايت را از صحيفه نوراني صحابه رؤيت بيرون بردند و با قطعنامه «لَكُمْ ذِهْنكُم و لَنا عَيننا، و لكم وهْمُكم و لَنا فَهْمُنا و لكم عِلْمكم و لنا عِشْقنا»، مترنّمانه چنين سروده اند: عاقلان از مُورِ مرده در كشند از احتياط عاشقان از لاابالي اژدها را كوفته عاشقان با عاقلان اندر نياميزد از آنك در نياميزد كسي ناكوفته با كوفته [ديوان شمس تبريزي.] ▪ البته عالماني چون امام راحل(قدس‌سرّه) كه با بنان و بيان خويش، بنياني مرصوص بنا نهاد و در آن عاشقانِ شاهد پرورش داد، مداد آنان برتر از خون شهيدان است، زيرا معلّم هر رشته اي از متعلّم در آن فنّ برتر است. اما كساني كه جانمايه اي جز مفاهيم مشوب ذهني ندارند، هرگز تاب هماوردي خون پاك و سره سربازان حضرت مهدي(ارواحنا فداه) را ندارند. همه حجّاج برفته حرم و كعبه بديده تو شتر هم نخريده كه شكستست مهاره سوي صحراي عدم رو، به سوي باغِ اِرم رو مي بي دُرْد نيابي تو درين دور زمانه[ديوان شمس تبريزي.] ▪ تفاوت عاقلان و عاشقان در درجه بهشت است، ولي تباين شهيدان با دنياطلبان در حق و باطل، صدق و كذب، آب و سراب و بالاخره در بهشت و دوزخ است. بده آن باده جاني كه چنانيم همه كه مي از جام و سر از پاي ندانيم همه همه در بند هوايند و هوابنده ماست كه برون رفته از اين دور زمانيم همه همچو سُرنا بخروشيمِ بِه شُكر لب يار همه دكان بفروشيم كه كانيم همه مصحف آريم و به ساقي همه سوگند خوريم كه جز از دست و كفت مي نستانيم همه[همان.] 🔅🔅🔅 @rahighemakhtoom
📌 مدیریت فرهنگ عمومی 🔹 فرهنگ عمومی را درست است که عابدانه می‌ شود اداره كرد، یك؛ درست است که زاهدانه می ‌شود اداره كرد، دو؛ ولی فرهنگ عمومی را عارفانه اداره كردن سودمندتر است. یك عابد وقتی كه می ‌خواهد دستور بدهد، می ‌گوید این كار را نكن چون حرام است و در قیامت به جهنم می ‌روی؛ یك زاهد وقتی كه می‌ خواهد نصیحت بكند، می ‌گوید این كار را نكن چون خدا خوشش نمی ‌آید و این عذاب است؛ اما وقتی مثل حضرت امیر عارفانه باشد، وقتی حضرت امیر می‌خواهد نصیحت بكند درست است كه می‌ گوید جهنم هست، اما می ‌گوید دست به سم نزن! من می ‌بینم که این بدبو است، چون خودش فرمود: «لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یقِیناً»؛[1] فرمود جهنم الآن برای من روشن است، فرمود دست به آن لجن نزن! اگر بگویی لجن است، باید عارف باشد برای اینكه درونش را باید ببینی؛ اگر بگویی معصیت است و جهنم است می ‌شود یا زاهد یا عابد. 🔹 حضرت در آن خطبه معروف فرمود كسی آمده به من یك چیزی بدهد ـ حلوایی داد ـ گفت: «بِمَلْفُوفَةٍ فِی وِعَائِهَا وَ مَعْجُونَةٍ شَنِئْتُهَا كَأَنَّمَا عُجِنَتْ بِرِیقِ حَیةٍ أَوْ قَیئِهَا»؛[2] فرمود یك كسی شبانه یك حلوایی آورد برای من، من از بویش بدم آمد؛ مثل اینكه آب دهان مار را بگیرند و خمیر درست كنند یا قی كرده افعی را بگیرند و خمیر درست كنند، رشوه بود! خب رشوه حرام است، وقتی زاهد بخواهد بگوید، می‌ گوید رشوه حرام است؛ عابد بخواهد نصیحت كند، سخنرانی كند و موعظه كند می ‌گوید حرام است، این كار را نكن جهنم می ‌روی؛ اما عارف وقتی می ‌خواهد بگوید رشوه نگیر چه می‌گوید؟ همین خطبه حضرت امیر را می‌ خواند، می‌ گوید این لجن است، این آبروبر است این كار را نكن! فرمود من بدم می ‌آید، از بویش بدم آمد! خب آدم بالا آورده خودش را نمی‌خورد چه رسد به بالا آورده مار، این می ‌شود نصیحت عارفانه. به سلمان گفت دست به این مار نزن! این «لَینٌ‏ مَسُّهَا قَاتِلٌ‏ سَمُّهَا».[3] 🔹 كسی كه «لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یقِیناً» می‌ گوید که صحنه قیامت برای من روشن است، وقتی می ‌خواهد نصیحت كند از آن واقع خبر می ‌دهد، این كار را می ‌كند. فرمود خدای ناكرده بیراهه نروید، نفرمود عاقبتش بد است و جهنم می‌ روید، آن نصیحت عابد و زاهد است؛ البته آن فرمایشات را هم حضرت دارد، اما تعبیر «أوبی»، «موبی»، «وبی» این تعبیرات تقریباً چهار جای نهج ‌البلاغه آمده است، فرمود به بیت المال دست درازی نكنید این وبا‌خیز است. فرمود با مال مردم بازی نكنید، با آبروی مردم بازی نكنید، با بیت المال بازی نكنید آبروبر است، این نصیحت عارفانه است نه نصیحت زاهدانه، چون خودش می ‌بیند. پس یك كسی از باب «لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یقِیناً» صحنه قیامت و پشت پرده را می ‌بیند و می‌ خواهد نصیحت بكند، او می ‌گوید این وباخیز و آبروبر است، یك وقت است نه عابد و زاهد است یا فقیه است یا محدث است می ‌گوید این كار حرام است و خدا در قیامت عذاب می ‌كند، هر دو حق است اما این «فرهنگ عمومی علوی» عارفانه است، آن فرهنگ زاهد و عابد زاهدانه و عابدانه است، آن هم خوب است و دستور دین ما است، حرفی در آن نیست و «مما لا ریب فیه» است، جهنم هست اما این می ‌گوید كه این آبروبر است مواظب خودتان باشید. [1]. غرر الحكم و درر الكلم، ص566. [2]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه224. [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), نامه68. 📚 دیدار جمعی از مسئولین با حضرت استاد تاریخ: 1389/02/04 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت آیت الله العظمی 📌 دائم الصلاة 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم . @rahighemakhtoom
✅ زهراوان زَهراوان یا زهراوین (به معنای دو سوره درخشان[۱]) نام دو سوره بقره و آل عمران است.[۲] علت نام‌گذاری آن است که این دو سوره مشتمل بر احکام و اسماء الهی درخشان است.[۳] 📝 پانویس : 1. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ص۴۴ 2. خرمشاهی، دانشنامه قرآن، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۱۲۳۶. 3. حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ش، ص۱۸۴ 🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
( دوشنبه 14-11-1398) 🔅🔅🔅 ▪ وبالإسناد، قال حدثنا الحسین بن أحمد بن إدریس ، قال حدثنا أبی ، قال حدثنی محمد بن علی ، عن محمد بن الحسین بن أبی الخطاب ، عن أبی داود المسترق ، واسمه سلیمان بن سفیان ، قال قال الصادق جعفر بن محمد(علیهما السلام )یقوم الناس عن فرشهم علی ثلاثه أصناف فصنف له و لا علیه ، وصنف علیه و لا له ، وصنف لا له و لا علیه ،فأما الصنف ألذی له و لا علیه فهو ألذی یقوم من منامه ویتوضأ ویصلی ویذکر الله ( عز و جل )، والصنف ألذی علیه و لا له فهو ألذی لم یزل فی معصیه الله حتی قام فذلک ألذی علیه و لا له ، والصنف ألذی لا له و لا علیه فهو ألذی لایزال نائما حتی یصبح فذلک ألذی لا له و لا علیه. 📚 ( امالی شیخ طوسی صفحه 432 .) ✅ مردم دنیا که صبح از خواب برمیخیزند، بر سه نوع اند: 🔸 یک دسته هستند که این بیدارشدن از خواب و بیرون آمدن از بستر برای آنها خیر است و شرّی ندارد، به له آنهاست و علیه آنها نیست. 🔸 یک دستۀ دیگر هستند که بیرون آمدنشان از بستر، علیه آنهاست و به نفعشان نیست. 🔸 صنف دیگری هم هستند که از خواب بلند میشوند، این بیرون آمدن از بستر، نه علیه آنهاست و نه له. ⏪ صنف اول که بیدار شدن آنها از خواب به نفع آنهاست، کسانی هستند که وضو میگیرند و نماز میخوانند. ظاهراً از ادامۀ حدیث اینطور فهمیده میشود که مراد از صلاة، نماز صبح نیست؛ چون آن صنف سوّم که لا له و لا علیه است، آنجا هم باید نماز صبح بخواند، اگر نخواند که علیه او است. بنابراین، مراد از نماز، اینجا نماز صبح نیست، یا نافلۀ صبح است یا نافلۀ شب. این بیدارشدن، به نفع اوست، به ضرر او نیست. 📼 نقل کردند از قول مرحوم آقای طباطبائی رضوان الله علیه که ایشان اوائلی که وارد نجف شده بودند، با مرحوم حاج علی میرزا علی آقای قاضی تازه آشنا شده بودند، یک روز مرحوم آقای قاضی ایشان را در کوچه میبینند، آن عارف بزرگ نامدار ، به او میگوید: پسرم! اگر دنیا میخواهی، نماز شب بخوان! و اگر آخرت میخواهی، نماز شب بخوان! تهجّد اینقدر مهم است . ▪ برای امثال ماها که روز گرفتاری و مشکلات داریم، اگر بخواهیم یک رابطۀ خوبی، یک ،مشغولیم استغاثه ای، یک تضرّعی داشته باشیم در بین این همه گرفتاریها، چاره این، ظاهراً نماز در «یصلّی» منحصر است در همین که انسان سحر بلند شود. این سحر است. این، یک صنف. ⏪ صنف دوّم، گروهی هستند که در حال خواب و در بستر خواب هم با معصیت الهی، معصیتهای قلبی، جوانحی مشغول است تا از خواب بلند میشود. این بیدارشدن، به ضرر اوست؛ چون بیدار هم بشود، آن معصیت را ادامه میدهد! ⏪ صنف سوّم که بیدارشدن نه به نفع اش است، نه به ضررش، کسی است که از اول شب تا صبح میخوابد. علی الظاهر مراد از صبح، اول فجر است یا بین الطلوعین مثلاً، از خواب برمیخیزد نماز صبح اش را میخواند، یک فریضه ای بر عهدۀ اوست، واجب است، باید بجا بیاورد، آنرا بجا میآورد، دیگر خیری از این بلندشدن نمیبیند، بیدارشدن او نه به ضرر اوست نه به نفع او. این هم صنف سوّم. 🍀🍀🍀 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🔹با هشتگ در کانال تمام فایل ها را ببینید 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم . @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
19 📌گاف لام 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
♦️آنچه در غرب مطرح است بخشی از فلسفه است نه خود فلسفه 🔶 هم دیر به دست می‌آید و هم دیرپاست. فلسفه آن است که از یک سو با ازلیت، از سوی دیگر با ابدیت و از سوی سوم با سرمدیت که جامع ازل و ابد است بحث می‌کند. 🔶 آمدند که عقل فلاسفه و متفکران را شکوفا کنند، به انسان بگویند شما یک موجود ابدی هستی، و اگر از اموری می‌ترسید برای اینکه می‌ترسید بمیرید، ولی بدانید که شما را می‌میرانید نه بمیرید. 🔸یک موجود ابدی فکر ابدی لازم دارد، آن فکر ابدی به نام است، این زود پدید نمی‌آید، بلکه قرن‌ها می‌گذرد تا یک فکر پدید بیاید. 🔶ما درباره آن سؤال سوم شما در مورد «پانتئیسم» یا همه‌خدایی است؛ این یک وجود کاذبی است که از برخی‌ها خام‌ها پیدا شده؛ حالا چه در شرق چه در غرب. 🔸خدا آن حقیقت بسیط نامتناهی است؛ یعنی حقیقت است، یک؛ 🔸از سنخ مفهوم نیست و ماهیت ندارد، دو؛ 🔸چون از سنخ مفهوم و انتزاعی نیست، به ذهن نمی‌آید، سه؛ 🔸و چون نامتناهی است مشهود هیچ عارفی قرار نمی‌گیرد، چهار؛ 🔸اگر بسیط است نمی‌شود جزء او را شناخت، چون جزء ندارد و اگر نامتناهی است که نامتناهی است، هیچ کس نمی‌تواند او را مشاهده کند. 🔶خدا را نه از سنخ حصولی انتزاعی مفهومی می‌شود شناخت، چون او مفهوم نیست و نه از سنخ می‌شود یافت، چون او نامتناهی است. ما تنها با برخی از اسمای حسنای او را می‌شناسیم. ♦️همه‌خدایی برای همیشه باطل است، همه آیت خدا و آیینه‌دار خدایند. همه خدا را نشان می‌دهند، نه همه خدا باشند. 🔶فلسفه مربوط به کل است و سرنوشت و شناسنامه را فلسفه تعیین می‌کند. 🔶فلسفه آن قدر آزاد است که آزادانه وارد معرفت جهان می‌شود، هیچ قیدی در آن نیست، هیچ بندی در آن نیست، به هیچ دینی هم تعهد نسپرده است، به هیچ قانونی هم تعهده نسپرده است، چون همه قوانین بعداً پیدا می‌شود. چون آزادانه وارد می‌شود در ابتدا نه دینی است نه دین. 🔶اگر به این نتیجه رسید که در جهان خدای نیست، وحی‌ایی نیست، پیغمبری نیست، این دو تا کار می‌کند: اول خودزنی می‌کند خودش می‌شود . بعد همه علومی که در قلمرو آن قرار دادند همه اینها را الحادی می‌کند. 🔶اما اگر موفق شد خدا را شناخت خدا را ثابت کرد و را ثابت کرد، رسالت را ثابت کرد، اولین کاری که می‌کند آن جامه توحید را بر خودش می‌پوشاند و می‌شود . بعد که زیر مجموعه آن هستند می‌شوند فلسفه الهی. چرا؟ چون دیگر آن دریاشناس دارد درباره فعل خدا سخن می‌گوید. آن ستاره‌شناس درباره فعل خدا سخن می‌گوید. بحث از خدا، بحث از اسم خدا، بحث از فعل خدا، بحث از قول خدا، بحث از اثر خدا، بحث دینی است. 🔶فلسفه که ریاست همه علوم را به عهده دارد، ثابت کرد که کل جهان فعل خداست و خدا هم همه جا حضور دارد و همه جا هم می‌شود او را مشاهده کرد اما هیچ کدام از اینها هم خدا نیستند. ♦️برای جامعه ایران اسلامی هر فکر علمی محترم است حضرت آیت الله العظمی 💠 دیدار پرفسور مولر از دانشگاه مونستر آلمان با آیت الله جوادی آملی 🗓3 اردیبهشت 97 @daftar_ayatollah_javadi_amoli @rahighemakhtoom
پویش موضوعی سوره کافرون.docx
26K
(جحد) سوره کافرون 📌 نگاشت 13: پویش موضوعی سوره کافرون(جحد) ✅فایل متنی پویش موضوعی حاوی بیش از240 نکته برای محققان قرآن پژوه،مربیان و کانون های قرآنی و کسانی که در کوتاه ترین فرصت می خواهند پیام های قرآنی را دریافت نمایند. ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است وهم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌نگاشت14:تفسیر صوتی سوره کافرون(جحد) ▪ استاد قرآن: حجت الاسلام و المسلمین شیخ محسن قرائتی 🔸 بیان زیبا 🔸 ساده و روان 🔸 مختصر 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است وهم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از (59) 🔅🔅🔅 اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (2) 📌 بحث روايي ✅ 5 ـ حمد در برابر جمال و جلال خدا ▪ عن أميرالمؤمنين (عليه السلام): «نحمده علي آلائه كما نحمده علي بلائه» [همان، خطبه‌ي 114، بند1.] «نحمده علي ما أخذ وأعطي وعلي ما أبلي وابتلي»[ نهج البلاغه، خطبه‌ي 32، بند1]. 🔅 اشاره: ابتلا و آزمون الهي نيز از نعمتها و رحمتهاي اوست كه به پاس آن نيز بايد او را ستود. از اين رو در برخي از دعاهاي ايام هفته آمده است: «اللّهم لك الحمد أن خلقت فسوّيت وقدّرت وقضيت وأمتّ وأحييت وأمرضت وشفيت وعافيت وأبليت و... » [مفاتيح الجنان، دعاي روز چهارشنبه.]؛ بارخدايا تو را بر همه‌ي كارهايت مي ستاييم؛ بر... ميراندن و زنده كردن، بيمار كردن و شفا بخشيدن و عافيت دادن و مبتلا ساختن. همه‌ي كارهاي خدا خير است و چون حمد در برابر كار خير است، همه كارهاي خدا محمود است. **** ⬅ ادامه دارد... 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
📌 هویت اسلامی 🔹 پرسش: حضرت آیت الله، انقلاب اسلامی و آرمان ها و راه ترسیم شده از سوی امام و خط مشیء كه ایشان در پیش گرفتند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مبدأ نهضت جهانی احیای اسلام قرار گرفت، نقش حضرت امام را در جریان جهانی بازگشت به هویت اسلامی اگر ممکن است بیان كنید؟ 🔹 پاسخ: اگر حادثه، حادثه الهی باشد هضم زمان و زمانه نخواهد شد، بلكه زمان و زمانه را به همراه خود می ‌برد. امام راحل (رضوان الله علیه) در سایه همان مكتب الهی عصر را عصر الهی كرده است، وقتی عصر عصر الهی و دینی شد هیچ شخصی و هیچ شخصیتی و هیچ مكتبی به جز مكتب توحید نمی‌ تواند بر مردم حكومت بكند. وقتی امام راحل چنین اقدامی را انجام داد و موفق شده است، جهان متوجه یك ندا و سروش غیب شد. شما بسیاری از كشورهای اسلامی را می‌بینید كه در حال حركت های عظیم اسلامی ‌اند و هیچ قدرتی توان كنترل آنها را ندارد؛ نه اینها از اهدای شهدا هراسی دارند و نه آنها بر كشتن توانستند موفق بشوند. جنگ با فطرت شكست خوردنش برای جنگنده هاست، نه برای فطرتیان! امام راحل از همین زوایا استفاده كرده است؛ یعنی مردم را به آن خویشتن اصیلشان برگرداند اولاً، وقتی كه مردم خویشتن اصیلشان را باریافتند برای او از هیچ نثار و ایثاری دریغ نكردند ثانیاً. 🔹 قرآن كریم یك پیام جهانی دارد گاهی می‌ فرماید كسانی كه به فكر دین نیستند و فقط به فكر خودشان ‌اند، گاهی می‌ فرماید اینها خودشان را فراموش كردند، این دوتا خود است یك خود حیوانی است و یك خود الهی، اگر كسی به یاد خدا باشد آن خود ملكوتی و خویشتن خویش را باز می ‌یابد و یك خود حیوانی است كه اگر خدا را فراموش كرد فقط به خود حیوانی برمی ‌گردد، امام راحل توانست این كار را بكند که مردم را از آن خوی حیوانی بازدارد و به آن خویشتن الهی شان آشنا بكند. وقتی كسی هویت اصلی خود را یافت، می ‌بیند این هویت فقط به خدا وابسته است و به هیچ جایی تكیه نكرده، انسان نه روی پای خود ایستاده است نه به غیر خدا وابسته است این دو، موجود از این دو حال بیرون نیست كه یا روی پای خود ایستاده است یا به خدا متكی است، بیگانه‌ها خیال می ‌كنند كه روی پای خود ایستاده‌ اند یا به غیرخدا وابسته‌ اند؛ لذا یا مغرور به خودند یا سرسپرده به غیر خدا، امام راحل توانست به مردم بفهماند زیر پای شما خالی است و زمام شما هم به دست دیگران نیست؛ زیر پای شما خالی است، چون تكیه گاه ندارد موجود ممكن و غیر خدا استوار نیست این یك، و به غیر خدا وابسته نیستید چون پیام قرآن كریم این است كه ﴿ما مِنْ دَابَّةٍ إِلاّ هُوَ آخِذٌ بِناصِیتِها﴾، اگر در دعای كمیل می‌خوانیم «یا من بیده ناصیتی» ‌ای كسی كه زمامم به دست اوست این برداشت همان سوره «هود» است ﴿ما مِنْ دَابَّةٍ إِلاّ هُوَ آخِذٌ بِناصِیتِها﴾[1] خدا زمام هر موجودی را گرفته است، اگر كسی متوجه شد به خود متكی نیست این یك، به غیر خدا وابسته نیست و فقط متقوّم به خداست این دو، چنین موجودی را نه فلك می ‌تواند از پا دربیاورد و نه ملك. [1]. سوره هود, آیه56. 📚 مصاحبه با حضرت استاد ـ گروه سیاسی شبکه 2 سیما تاریخ: 1373/03/14 🍀🍀🍀 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله خروج یهود از مدینه، مانند خروج آمریکایی ها از ایران 🔸فرمود در مدینه شما معمولاً یا کارگر اینها بودید یا وام گیر از اینها بودید؛ سرمایه در مدینه به دست یهودی‌ها بود و شما کوخ‌نشین بودید و اینها کاخ‌نشین بودند؛ قلعه برای اینها بود، شما هر وقت کمک می‌خواستید، مال می‌خواستید، وام می‌خواستید از اینها وام می‌گرفتید. 🔸بنابراین فکر نمی‌کردید که شما بتوانید یهودی‌ها را از مدینه بیرون کنید، این شدنی نبود و آنها هم احتمال نمی‌دادند که از مدینه بیرون بروند، برای اینکه تمام توان در اختیار آنها بود، شما اینجا چهارتا کارگر بیشتر نبودید، با چه عاملی شما می‌توانستید اینها را بیرون کنید؟! با چه عاملی آ‌نها احتمال می‌دادند که مجبور بشوند از مدینه فرار کنند؟! 🔸فرمود هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ... 🔸فرمود شما در کلّ حجاز هیچ فکر نمی‌کردید یک مشت فقرای مستضعف بتوانند اغنیای مستکبر مُترفِ مُسرف را از شهرشان بیرون کنند، اولین بار ما این کار را کردیم ... 🔸فرمود مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِنَ اللَّهِ؛ نه شما فکر می‌کردید که اینها فرار می‌کنند، نه آنها خیال می‌کردند که می‌شود آنها را بیرون کرد. 🔸هم آنها به قدرتشان متّکی بودند و هم شما گرفتار ضعف بودید ... 🔸قلعه‌هایی که داشتند فکر می‌کردند آنها را حفظ می‌کنند، قدرت مالی هم که داشتند فکر می‌کردند پشتوانه آنهاست، شما هم کوخ‌نشین بودید هم دستتان خالی بود لذا از نظر مسائل عادی هیچ راهی نبود که شما پیروز بشوید؛ نه شما فکر می‌کردید نه آنها فکر می‌کردند. 🔸نظیر ارتش قوی و نیرومند آمریکا که در ایران مسلّط بود؛ آنها هم همین‌طور شد. 🔸هیچ‌گاه ایرانی‌ها فکر نمی‌کردند که بتوانند این آمریکایی‌ها را از کشور بیرون کنند، آنها هم فکر نمی‌کردند که باید فرار کنند. 🔸هم آنها با آن قدرتی که داشتند فکر نمی‌کردند فرار می‌کنند، هم در داخل کسی فکر نمی‌کرد که می‌شود آنها را از بین بُرد و شد مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِنَ اللّه 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن /سوره احزاب، آیات 17 الی 23 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
کانال قرآنی رحیق ( سه شنبه 15-11-1398) 🔅🔅🔅 📌 عوامل بهشت نشینی وبالإسناد، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن علی بن میمون الصائغ ، قال سمعت أبا عبد الله ( علیه السلام ) یقول من أراد أن یدخله الله ( عز و جل ) ویسکنه جنته فلیحسن خلقه ، ولیعط النصفه من نفسه ، ولیرحم الیتیم ، ولیعن الضعیف ، ولیتواضع لله ألذی خلقه . 📚 امالی شیخ طوسی، صفحۀ432 این آرزوی همه است که عاقبت انسان به بهشت منتهی بشود، هر کس این را دوست دارد، این چند کار را انجام بدهد: ✅ 1- فلُیحسِن خُلَقه، اوّل، خوش اخلاقی. بداخلاقی و بداخمی و رفتار تند و تلخ با مردم، با دوست، با خانواده، خیلی مذموم است. البته اینجا خُلق، مراد همین خوش اخلاقی است که ما می گوییم، مراد، اخلاق حسنه مثل صبر و ... نیست، یعنی: انسان در برخوردش با مردم خوش اخلاق باشد. سلام میکنند، جواب گرم و نرمی بدهد، احوالپرسی میکنند، با مهربانی جواب بدهد. ✅ 2- و لیُعطِ الَّنصَفةَ ِمن نفِسه. یکی هم این. در مورد مسأله ای که پای خود او در میان است، اینجا انصاف به خرج بدهد. این است. گاهی در مورد دیگران قضاوت می کنید، انصاف به خرج می دهید، این، بسیار کار خوب و مهمی است، لکن از آن مهمتر و سختتر این است که شما خودتان با یکی دعوا دارید، اختلاف دارید، اینجا انصاف به خرج بدهید. این، خیلی کار سختی است ولیکن چارهای نیست، باید انصاف به خرج بدهید. واقعاً قبول کنید که اینجا تقصیر شما بود که این قضیه را مثًلا شروع کردید، حتی با دشمنان با انصاف رفتار کنی، ▪ ما البته دشمنهایی داریم که در نهایت بی انصافی اند؛ هم در سطح بین الملل، هم در سطح بین المُدُن، داخل کشور، دشمنهایی که واقعاً در نهایت بی انصافی رفتار میکنند! لکن ما دربارۀ آنها نباید بی انصافی بکنیم. ✅ 3- و لیَرَحمِ الیتیم، ترحّم کردن به یتیم، البته بهترین ترحم، آن ترحمی است که خوِد او احساس نکند که دارید به او ترحّم میکنید. یعنی برخوردتان یک برخورد مهربانانه ای باشد. ✅ 4- و لیُعن الضعیف، آدمهای ضعیف خیلی هستند، ضعیف مالی، ضعیف جسمی، ضعیف آبروئی، کمکشان کنید! این ضعیف را اعانت کنید! چقدر اطراِ ف ما آدم ضعیف هست، هرچه بتوانیم، باید اعانت کنیم. ✅ 5- و لَیتَواضَع لله الذی خَلَقه، شاید بالاترین و مهمتریناش این است. در مقابل خدای متعال، فروتنی کند، سرکشی نکند، تواضع در برابر خدا فقط تضرّع و خشوع نیست. یعنی امر و نهی خدا را اطاعت بکند. 🍀🍀🍀 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
📌شاگرد مکتب حسینی 🔹 در بسیاری از سخنان و پیام های امام راحل از نهضت كربلا مطالبی خوانده و شنیده‌ اید، شكل گیری این انقلاب در دوازده محرم بود كه پانزده خرداد نام گرفت، پانزده خرداد نه چون پانزده خرداد بود سرآغاز انقلاب شد، بلكه چون دوازده محرم بود و همچنین سال پنجاه و هفت كه انقلاب به آستانه پیروزی رسید برای آن چهار راهپیمایی چند میلیونی مردم ایران اسلامی بود كه از مرز هزارها گذشت، چهار راهپیمایی بود كه سرنوشت انقلاب را مشخص كرد؛ یكی تاسوعا و دوم عاشورا سوم اربعین و چهارم 28 صفر، این چهار راهپیمایی در سراسر ایران اسلامی از مرز میلیون ها گذشت؛ یعنی ایران یك جا قیام كرد. پس از نظر زمان و زمین نهضت كربلا این انقلاب را شكل داد، هم بدئش و هم ختمش. آنچه كه اعلامیه ‌های امام و سخنرانی های امام را پر محتوا می ‌كرد استمداد از خطبه‌ های پر شور سالار شهیدان بود. وقتی این جمله را امام راحل در متن اعلامیه آورده بود كه «إِنِّی لاَ أَرَى اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ لاَ اَلْحَیاةَ مَعَ اَلظَّالِمِینَ إِلاَّ بَرَماً»[1] دفعتاً حوزه و دانشگاه حیات جدیدی پیدا كرد. سخنان امام وقتی با سخنان سالار شهیدان كربلا آمیخته می ‌شد با ﴿وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی﴾[2] هماهنگ بود، آن حرف زمینی ‌اش به آن آسمانی اصل مرتبط می ‌شد و اثر می‌ كرد. چون امام بیش از دیگران هم مبدأ فاعلی این نهضت را و هم مبدأ غایی این قیام را بررسی كرد، لذا در بعد از پیروزی انقلاب مكرر توصیه می‌ فرمود كه نام كربلا و حسین بن علی را احیا كنید و در مراسم سوگ سالار شهیدان اشك بریزید، وقتی هم كه مداح اهل بیت نام سالار شهیدان كربلا را می ‌برد تمام بدن امام می ‌لرزید، چون خود را «شاگرد این مكتب» احساس می‌ كرد و قیامش را محصول این نهضت یافت. 🔹 اشك دو قسم است مثل خنده، ضحك و بكاء گاهی مبدأ عصبی دارد، اگر مبدا حسی یا عصبی داشت سودی ندارد؛ یعنی اگر كسی با شنیدن مارش عزا اشك ریخت این با یك طنز می‌ خندد، هم آن مبدأ حسی و عصبی داشت، هم این؛ ولی اگر كسی عارفانه متأثر شد و اشك ریخت ممكن است سال ها بگذرد و لبخندی نداشته باشد. شاید چهل سال یا 38 سال امام سجاد زندگی كرد و لبخندی نداشت، بعضی از بانوان حرم بعد از جریان كربلا زیر سقف و سایه به سر نبردند. آنكه با مارش عزا می‌گرید با طنز هم می ‌خندد، نه آن خنده اثر عقلی دارد و نه آن گریه. اشك بهترین سرمایه انسان است، «اشک حرم نشین نهانخانه مرا زان سوی هفت پرده به بازار می ‌کشی»[3] 🔹 این اشك سرمایه است آن كه عاقل است این سرمایه را به نثار دوست ایثار می ‌كند، آن كه جاهل است برای جریان های حسی و عصبی هم بذل و بخشش اشكانه دارد و ذات اقدس الهی «ضحك» و «بكاء» را در اختیار خود قرار داد كه فرمود: ﴿أَضْحَكَ وَ أَبْكى﴾.[4] ما وقتی بر دشمن درون پیروزیم كه بگرییم، وقتی هم بر دشمن بیرون ظفرمندانه از صحنه برمی ‌گردیم كه بنالیم این علی كه سلحشور میدان جنگ است در دعای كمیل سلاح مردم الهی را اشك دانست فرمود: «سِلَاحُهُ‏ الْبُكَاءُ»[5] اگر كسی بخواهد بر اهریمن درون چیره بشود تا اهل ناله و زاری و لابه و اشك نباشد اهل تهذیب نفس نیست و اگر كسی بخواهد دشمن بیرون را از پا در آورد تا اهل اشك بر سالار شهیدان نباشد توفیق مبارزه ندارد. [1]. تحف العقول, ص245. [2]. سوره مبارکه حجر، آیه29؛ سوره مبارکه ص، آیه72. [3]. دیوان حافظ، غزل459. [4]. سوره مبارکه نجم، آیه43. [5]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص844. 📚 ششمین سمینار بررسی سیره نظری و علمی امام (ره) تاریخ: 1374/03/12 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (136) 📌 چند اصل حياتي ✅ اصل سوم. مجاهدان نستوه و مدافعان مخلص، توفيق رهيابي راه خدا را به طور ويژه مي يابند؛ (الذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا) [سوره عنكبوت، آيه 69.]، و اين راهِ مخصوص همان صراط مستقيمي است كه روندگان آن انبيا، صدّيقون، شهدا و صالحان اند.[ سوره نساء، آيات 68 ـ 69.] ▪ همه اين راهيان طيّب و طاهر، توفيق مظهرّيت خداي سبحان را در احياي سنّت صحيح و حسن و تداوم بر آن يافتند و همانطوري كه خداي سبحان تمام كارهاي خود را براساس صراط مستقيم تنظيم مي فرمايد: (إنّ ربّي علي صراط مستقيم) [سوره هود، آيه 56.]و هرگز آن را تغيير نمي دهد، به نحوي كه آن را بدون بدل ترك كند يا كژ راهه اي را بدل آن قرار دهد ...؛ (فلن تجد لسنّت الله تبديلاً ولن تجد لسنّت الله تحويلاً).[ سوره فاطر، آيه 43.] ▪ اين گروه، يعني سالكان صادق كه مبارزان با اخلاص نيز از اينان اند، هرگز خيالِ تبديل در دل و توّهمِ تحويل در سر نپرورانده و به آن اصلاً فكر نمي كنند: (مِن المؤمنين رِجالٌ صَدَقوا ما عاهدُوا اللّه عليه فمنهم من قضي نحبه ومنهم من ينتظر و ما بدلّوا تبديلاً)؛[ سوره احزاب، آيه 23]نه پيشگامان از رفتن نادم مي شوند و نه راهيان از اقتداي به آنان نگران، زيرا هم راه خود را به خوبي شناختند و هم همراهان خوب را به رفق و مدارا دريافتند؛ (وحَسُنَ أولئك رفيقاً).[ سوره نساء، آيه 69.] ▪ در چنين فضايي، علم و شهود مجالي براي ندامت و تغيير منهج وجود ندارد؛ نه نصحِ دوستان خام و نه طعنِ دشمنان پخته، هرگز توان نفوذ به سرّ سويداي دل آنان ندارد؛ يك پرده برانداخته آن شاهد اعظم از پرده برون رفته همه اهل زمانه كي سرد شود عشق زآواز ملامت هرگز نَرَمد شير زفرياد زنانه پركن تو يكي رطل ز مي هاي خدايي مگذار خدايان طبيعت به ميانه[ديوان شمس تبريزي.] ▪ راز استواري دليرمردان عرصه جهاد و صحنه دفاع، دلدادگي آنان به خداي سبحان است كه (له مقاليد السموات والأرض).[ سوره زمر، آيه 63.] ▪ آشنايي با صاحب كليد، عاشقِ آشنا را كليددار درهاي بسته مي كند. آنگاه راه مسدود و درب مَغْلوق براي او وجود ندارد، بلكه تمام راه هاي صحيح به روي او مفتوح و همه درب هاي گنجينه، به چهره او گشاده است؛ يك دسته كليدست به زير بغلِ عشق از بهر گشاييدن ابواب رسيده[ديوان شمس تبريزي.] 🔅🔅🔅 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (چاپ جديد) 🔅🔅🔅 📌 برش8 🔅 تفسير «{وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» ▪ {تلميذ}: در آيه آخر از سوره طلاق وارد است: {اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً. «1» مراد از اين فقره‌{وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَ‌} چيست؟ و چگونه از زمين مانند آسمانها، هفت عدد آفريده شده است‌ 🔸 { علّامه:} در تفسير اينكه از زمين مثل هفت آسمان خداوند خلق فرموده است، دو قسم وارد شده است: ⏪ اوّل آنكه: همانطور كه آسمانها را خداوند هفت عدد آفريده است، زمين را نيز مانند آسمانها هفت عدد آفريده است؛ و بنابراين، هفت آسمان و هفت زمين داريم. ⏪ دوّم آنكه: خلق فرمود از زمين، موجودى را كه آن مانند هفت آسمان است؛ و آن انسان است. و اينگونه تفسير ظاهراً به ابن عبّاس نسبت داده شده است. 🔹 و چون گفته‌اند كه: در انسان‌{سَبْعِ شِداد} با جميع قوايش موجود است، و همه در تحت تسخير انسان است، بنابراين مى‌توان گفت كه: انسانى كه داراى هفت آسمان است، و همه در وجود او منطوى است؛ از زمين آفريده شده‌ ... ▪ و اين تفسير قدرى بحسب ظاهر بعيد بنظر مى‌رسد؛ گرچه تعبير از انسان به‌{وَ مِنَ الْأَرْضِ‌} بُعدى ندارد، چون اصل خلقت او از روئيده شدن از زمين است، و پس از روئيده شدن از زمين رشد پيدا مى‌كند و بمقام تجرّد روحى و نفسى مى‌رسد. {وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً. «و خداوند شما را رويانيد از زمين، رويانيدنى.» ▪ و در هر حال همان تفسير اوّل بنظر اقرب است؛ و شواهدى از روايات و ادعيه نيز بر آن دلالت دارد*** 📝 پانویس: (1) آيه 12، از سوره 65: الطّلاق: «خداوند آن كسى است كه هفت آسمان را بيافريد، و از زمين نيز مثل آن هفت آسمان بيافريد. و امر خدا به تدريج و مهلت در بين آنها فرود مى‌آيد، تا بدانيد كه حقّاً خداوند بر هر چيزى تواناست؛ و اينكه خداوند بر هر چيزى احاطه علمى دارد.»است. 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🔹با هشتگ در کانال تمام فایل ها را ببینید 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم . @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله اگر اسلام نبود اثری از یهودیّت و مسیحیّت نبود! 🔸وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «لضربة عليٍّ لعمرو يوم الخندق تَعدل عبادة الثقلين»؛ خُب درست است شهادت، يك مقام برجسته‌اي است اما بالاتر از شهادت آن فتحي است كه اين شهادت‌ها در دامنه و در سايه آن سفره فتح به ثمر مي‌رسد. 🔸فرمود پيروزي حضرت امير معادل عبادت جن و انس است؛ اگر ـ معاذ الله ـ آن روز وجود مبارك حضرت امير آن شمشير را نمي‌زد و او را به هلاكت نمي‌رساند آنها مي‌آمدند مدينه را قتل‌عام مي‌كردند، غارت مي‌كردند، ديگر اثري از اسلام نبود. 🔸اسلام نه تنها خودش را حفظ كرد، نبوّت انبياي ابراهيمي را هم حفظ كرد. 🔸خدا غريق رحمت كند مرحوم كاشف‌الغطاء را! اين را ما چند بار در همين‌جا به عرضتان رسانديم؛ مرحوم كاشف‌الغطاء مي‌فرمايد اگر قرآن نبود، اسلام نبود، اهل بيت نبودند، اثري از يهوديّت و مسيحيّت نبود. 🔸براي اينكه اين انجيل تحريف‌شده، اين تورات تحريف‌شده، اين كتابي كه ـ معاذ الله ـ شُرب خمر را به انبياء اسناد مي‌دهد، اين كتابي كه ـ معاذ الله ـ آمدن خدا از آسمان به زمين و كُشتي‌گيري با يعقوب و امثال اينها را نسبت مي‌دهد، اين ديني نيست كه با پيشرفت علم بماند. 🔸مختصري علم پيشرفت كرده اينها كليسا را زدند كنار؛ اگر قرآن نبود، عترت نبود، اثري از تورات و انجيل نبود. 🔸اما وجود مبارك پيغمبر و همچنين قرآن آمده عظمت ابراهيم را، عظمت موسي را، عظمت عيسي را، مبارزات با آل‌فرعون را، جريان فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ را، طهارت عيسي را، عَذرا بودن مريم را، قداست مريم را، قدّيس بودن اين دودمان را تثبيت كرد و گفت و گفت و گفت تا مسيحيت را زنده كرد، يهوديت را زنده كرد؛ فهميدند انبياي الهي از هر آسيب و گزندي مصون‌اند، موسي آن نيست كه آنها مي‌پندارند، عيسي آن نيست كه آنها مي‌پندارند، مريم آن نيست كه ـ معاذ الله ـ به خلاف متّهم بشود. 🔸اين قرآن، انبياي ابراهيمي را، وجود مبارك موسي را، وجود مبارك عيسي را، وجود مبارك مريم(سلام الله عليهم) را به عظمت معرفي كرد تا به اين روز اينها را نگه‌داشت. اگر قرآن نبود اثري از دين الهي نبود! چه يهوديّت، چه مسيحيّت! 🔸لذا فرمود: «لضربة عليٍّ لعمرو يوم الخندق تَعدل عبادة الثقلين» حتي شهادت خود حضرت امير(سلام الله عليه) هم در سايه بركت همين پيروزي است.🔸اگر اسلام رفته بود خُب اگر كسي را مي‌كشتند ديگر مسأله شهادت مطرح نبود، جريان كربلا هم مديون همين فتح خندق است. 🔸اگر اسلامي نبود مي‌شد جنگ طايفه‌اي! جنگ طايفه‌اي كه ديگر سيّدالشهداء در خود ندارد! 🔸لذا گاهي ممكن است يك پيروزي معادل چندين شهادت و برتر از چندين شهادت باشد؛ همان‌طوري كه مِداد علما بالاتر از دماء شهداست. 🔸بعضي از اعلاميه‌هاي امام بالاتر از دِماء شهدا بود، الآن هم همين‌طور است. 🔹برگرفته از درس تفسير قرآن حضرت آیت الله /سوره احزاب، آيات 21 الي 27 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 وظیفه خطیر مسئولین 🔹قرآن كریم قبل از اینكه ما را به جهنم و آتش بترساند ما را به «حیا» دعوت كرده است، این در سورهٴ مباركهٴ «علق» است كه جزء عتایق سور است، یعنی جزء سوره ‌هایی است كه در اوایل بعثت نازل شده، فرمود: ﴿أَ لَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللّهَ یری﴾؛[1] انسان نمی ‌داند مگر اینکه خدا او را می ‌بیند؟! بعدها سخن از جهنم و بگیر و ببند شروع شد. خب آدم بی‌‌ حیا را می ‌زنند، بله؛ اما خدا كه اول سخنی از جهنم و عذاب و بگیرد و ببند نگفت! اول فرمود این شخص نمی‌ داند كه من او را می ‌بینم؟! بنابراین ما باید در گزارش هایمان كه چندتا دو دوتا چهارتا داشته باشیم؛ اینکه این گزارش حق است و خدا می‌ بیند، باند بازی نكردم، كم و زیاد نكردم، آبرو ریزی نكردم و كتمان هم نكردم. دو تا كار را خدا به پیامبر فرمود ما هم امت اوییم و باید انجام بدهیم، نه آن چه هست كتمان بكنید و نه آن چه نیست اظهار بكنید؛ فرمود پیامبر این دو تا صفت را دارد: ﴿ما هُوَ عَلَی الْغَیبِ بِضَنینٍ﴾؛[2] ما هر چه گفتیم او بخل نمی‌ ورزد که كتمان بكند و بعضی از چیزها را نگوید، نه! هر چه ما گفتیم می‌گوید، از آن طرف هم ﴿ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی ٭ إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْی یوحی﴾؛[3] هر چه هم كه می‌ گوید گفته ماست، یعنی چه؟ هر چه ما گفتیم همان را می ‌گوید بدون كتمان یك، و هر چه او می ‌گوید گفته ماست و از خود نگفته است دو. 🔹ما هم باید همین طور باشیم، هر چه حق است و دیدیم همان را می ‌گوییم و هر چه هم كه ندیدیم نمی ‌گوییم. نه دیده‌ ها را كتمان می ‌كنیم، نه ندیده ‌ها را اضافه می ‌كنیم، این می‌ شود «صراط مستقیم»، آن وقت هر لحظه انسان بخواهد مسافرت كند ـ چون این مرغ باغ ملكوت است، این از پوست درآمده است نه پوسیده ـ همیشه هم راحت است؛ پیش خدا راحت است، پیش انبیا راحت است، پیش اولیا راحت است، پیش شهدا راحت است، راحت! سبكبال! برای اینكه آنچه حق بود گفت، آنچه را هم كه ندیده بود نگفت، نه آن ندیده ‌ها را اضافه كرد، نه این دیده‌ ها را كم كرد. در بُعد سلب و اثبات دو وظیفه برای پیامبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) است، همان دو تا وظیفه را هم ما باید انجام بدهیم هم ﴿ما هُوَ عَلَی الْغَیبِ بِضَنینٍ﴾ هست، هم ﴿ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی﴾، آن وقت آدم راحت است. 🔹خودمان را باید با اماممان و شهدایمان بسنجیم؛ منتها آنها یك قدری جلو و ما یك قدری دنبال، با دیگران نسنجیم! وجود مبارك امام علی (سلام الله علیه) فرمود در كارهای آخرت همیشه خود را با بهتر از خود بسنج، در كارهای دنیا با پایین تر از خود بسنج كه راحت باشی،[4] برای اینكه خیلی ها هستند كه امكانات ما را ندارند و ضعیف تر از ما زندگی می ‌كنند، بنابراین ما اگر ـ ان‌ شاء ‌الله ـ بخواهیم این نظام را به صاحب اصلی ‌اش تحویل بدهیم كه باید این كار را بكنیم، باید ﴿لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوی﴾[5] باشیم، بعدها می‌ شود ﴿أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی تَقْوی مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٍ خَیرٌ﴾[6] تا ما پایگاهی نداشته باشیم كجا می ‌توانیم ﴿أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی تَقْوی﴾ بشویم؟ تا به طهارت مهر نورزیم و عشق نورزیم كجا می ‌توانیم ﴿أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی تَقْوی﴾ بشویم؟ به اینجا كه رسیدیم، [در پناه] تكیه‌ گاهی عظیم و با قدرت غیبی است. [1]. سوره علق، آیه14. [2]. سوره تکویر، آیه24. [3]. سوره نجم، آیات 3 و 4. [4]. نهج البلاغه، نامه69؛ «وَ أَکثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَی مَنْ فُضِّلْتَ عَلَیهِ». [5]. سوره توبه، آیه108. [6]. سوره توبه، آیه109. 📚 سخنرانی در جمع مسئولان وزارت اطلاعات تاریخ: 1383/06/12 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom