eitaa logo
از تبار رئیسعلی
604 دنبال‌کننده
433 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
«آيا خدا هم مركزی دارد؟» جهانی كه ما به چشم می‌بينيم جهانى است مادى كه از ذرات اتمى تركيب شده است. موجودات اين جهان هر كدام مكان و اثر خاصى دارند و به همين جهت فعل و انفعالات و آثار آنها نمى‌تواند به همه جا و همه سو يكنواخت برسد. دورى و نزديكى، در رسيدن آثار و يا دريافت آنها مؤثر است. هر چه به مكان آنها نزديكتر شويم تأثيرشان بيشتر و هر چه از آنها دورتر گرديم تأثير آنها كمتر می‌باشد. تا جایى كه ممكن است بر اثر دورى، تأثير آنها به كلى از بين برود. اكنون براي روشن شدن اين موضوع به ذكر مثال‌هایی می پردازيم: ۱. نيروي آهن‌ربای، در تمام فاصله ها يكسان نيست و هر چه آهن به آهن ربا نزديكتر شود با نيروى بيشترى جذب می‌شود. چنانكه اگر ميخی را در فاصله ۲ سانتی‌متری از آهن ربا بگيريم، نسبت به هنگامى كه در فاصله ۱۰ سانتى متر واقع شود، با نيروى بيشترى جذب مى‌گردد. ۲. حرارت خورشيد در سطح كره زهره با حرارت خورشيد در سطح كره زمين مساوى نيست. زهره چون به خورشيد نزديكتر است، حرارت بيشترى جذب مى‌كند و از زمين گرمتر است. ۳. نور ممكن است تا صد متر برسد ولی در سراسر اين فاصله، اندازه روشنائی يكسان نيست و هر چه به چراغ نزديكتر مى‌شويم، مقدار روشنائی بيشتر مى‌شود. ۴. صداى يك شاعر و يا يك سخنران ممكن است تا ۵۰ متر برسد، ولی در تمام اين فاصله يكسان نيست. هر چه به گوينده نزديكتر باشيم صدا رساتر و هر چه دورتر باشيم نارساتر به گوش مى‌رسد. مثال‌های بالا اين نكته را روشن مى‌سازد، هر موجودى كه جا و مكان داشته باشد اثرى كه از خود بجا مى‌گذارد در همه جا يكسان نيست. 🔻دست‌نوشته شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
هنگامی که مرتضی در جبهه مهران و آن هم در خط مقدم خدمت می کرد به اتفاق پدرم برای دیدنش رفتیم. او مرخصی گرفت و هردو به شهر آمدیم. به او گفتم برادر اگر جایت خوب نیست بگو کاری کنیم تا تو را به خط دوم منتقل کنند. گفت نه من چنین کاری نمی کنم. پدر، مادر، برادر، خواهر و خانواده نمی شناسم. در شب که هوا تاریک بود ما را می بردند و سنگر می ساختیم. وقتی برای ساخت سنگر خاک ها را کنار میزدیم و در زیر آنها لباس‌های زنان و دختران را می دیدم از خود بیخود می شدم و این اجازه را به خود نمی دادم که در خط بعدی جبهه خدمت کنم. با خود می گفتم من باید شهید شوم یا انقدر جلو بروم تا دشمنان را نابود کنم و از پای در بیاورم. 🔻 راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید همان اوایل جنگ به بسیج روستای امام حسن (علیه‌السلام) پیوست در آن زمان حسن و برادرم مرتضی هم محصل بودند و جز پایگاه مقاومت بسیج روستای گاودارنیز بودند. شهید یک روز که در خانه نشسته بودیم گفت: آیا شما نماز خواندن را بلد هستید؟ اول من شروع به نماز خواندن کردم که مرا قبول کرد و برادرم مرتضی بعد از من نماز خواند که اشکالاتی داشت و همین امر باعث شد ایشان بیشتر تلاش کنند و نماز خواندن را یاد بگیرند. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
Audio_899046.mp3
3.42M
🔊وصیت‌نامه شهید یونس افشين 🔻گوینده: خانم موسوی بابایی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
آخرین پیامم این است كه همه یكی شوید. گروه گروه نشوید و همه برای یك هدف بزرگ كه پیروزی و سرافرازی انقلاب اسلامی و آب و خاك عزیزمان می باشد تلاش كنید و بدانید كه شما شیعیان علی ابن ابی طالب هستید و امروز در جهان نظیر ندارید. برادرم و خواهرم تو انقلاب كرده ای و جهان را به جنب و جوش انداخته ای، به خدا متصل شده ای، به ائمه (علیهم‌السلام) پیوسته ای خود را مباز، مغرور مشو، عقب نشینی مكن محكم باش تو علیه ظالمان جهان قیام كرده ای و به تبع جهانی علیه تو به پا خاسته است. تو ای رسالت حسین (علیه‌السلام) بردوش و پرچم پر افتخار اسلام بر دست، راهی را كه شروع كرده ای باید به انجام برسانی خون پاك و معطر شهداء، شاهد و یاور توست. این پرچم سرخ حسینی را كه امانت در دست توست محكم نگه دار، مگذار بر زمین افتد، از خدا بخواه تا تو را یاری نماید تا انتقام مظلومان و مستضعفان جهان را از مستكبران بگیری. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
یک روز قبل از اینکه به جبهه برود به او گفتم بابا الان اینطوری نیست که دو نفر تفنگ در دستشان باشد، یکی از این طرف و یکی هم از آن‌طرف به هم شلیک کنند. جنگ است و باید حواست به توپ و تانک دشمن باشد. خدا را شاهد می‌گیرم که این حرف عین حقیقت است‌؛ شهید در جواب حرفم گفت: بابا من از شهید آیت الله دکتر بهشتی بهتر نیستم و خونم رنگین‌تر نیست. من هم شهید بشوم برای اسلام، افتخاری است برای شما. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید اسماعیل بسیار شجاع و نترس بود، بچه‌های محله او را چمران بنمانع صدا می‌زدند. از طرفی او عاشق شهادت بود. گاهی در منزل می‌خوابید و خودش را به مردن می‌زد وقتی عکس العمل ما را می‌دید، می‌گفت: من شهید شده‌ام چکار می‌کنید؟ او دو بار به جبهه رفت. یکبار در سال ۶۰ بود که حدود سه ماه در جبهه ماند و بار دوم که زیاد هم بین آنها فاصله نبود برای عملیات آزادسازی خرمشهر به جبهه رفت که در همین مرحله هم به‌شهادت رسید. هنوز احساس می‌کنم زنده است و با ما زندگی می‌کند، گاهی اوقات احساس می‌کنم در خانه راه می‌رود یا احساس می‌کنم که در یخچال را باز می‌کند و درون آن را نگاه می‌کند، انگار همیشه با ما و در کنار ماست. 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
روزی كه براى ديدن آنها به منطقه رفته بوديم. مقری كه نيروها در آن قرار داشتند در ۵ كيلومتری خرمشهر قرار داشت. در آنجا آقاى زنده بودى حضور داشتند كه بعد از سلام و احوال پرسی به سنگری كه ايشان در آن اسكان داشتند رفتيم. آقاى زنده بودى درباره اوضاع شهرستان و استان از من پرسيدند و من به ايشان گفتم: كه آنجا واقعاً به وجود شما نياز دارند ولى ايشان گفتند: «كه جبهه مهمتر است و هيچ كارى را مهمتر از جبهه نمی‌بينم». وقتى شب خواستيم بخوابيم لباس هايم را بيرون آوردم و بالاى سرم گذاشتم؛ صبح بلند شدم لباس هايم را نديدم. به بيرون از سنگر رفتم ديدم كه لباس هايم روى بند آويزان است و وقتى از بچه ها سئوال كردم هيچ كس اطلاعى نداشت. بعداً متوجه شدم كه شهيد زنده بودى لباس‌هاى ما را شسته و روى بند آويزان كرده است. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
آخرین خنده... ايشان يكى از بهترين الگوهاى اخلاقى من بودند. هميشه بدون تأخير در دعا و نماز شركت مى‌نمود و سعه‌ صدر عجيبی داشت. در برخورد با همه، حالت خوشرویی و طراوت خود را حفظ مى‌كرد و حتى در لحظه‌ شهادت نيز اين خنده‌رويی را از دست نداد. موقعى كه پيكر شهيد علی هوشنگی و شهيد نكيسا را از سنگر بيرون آورديم، آن‌قدر بر روحيه‌ بچه‌ها تأثير گذاشت كه يكى از دوستان بلافاصله با ديدن جسد مبارك اين دو شهيد، با دليری و جرأت خاصى خود را به خط دشمن زد و اسلحه‌هاى دشمن را به غنيمت آورد. 🔻راوى: حاج براتعلی (فرمانده‌ شهيد نكيسا) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وصیت‌نامه شهید غلام داغداری.mp3
1.77M
🔊وصیت‌نامه شهید غلام داغداری 🔻گوینده: خانم جباری 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
خداوندا! تو گواهى كه هدف ما از اين جنگ اعتلای كلمه حق و سرنگونی ستمگران است و اگر چنانچه در اين راه خدا سعادت را نصيبمان كرد و شهيد شديم فقط و فقط هدفمان برقرارى پرچم توحيد و آزادى كربلا و نابودى جنايت كاران است پس شما مردم مديون خون پاك اين ايثارگران هستيد. پس وظيفه شما در برابر اين خونهای پاك بندگى خدا و عمل به اسلام و حرف‌هاى امام خمينى و حفظ و جبهه اسلامى است. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
مرتضی جوان بسیار مومن مهربان و باگذشت بود. او نسبت به دیگر اعضای خانواده ساکت تر و آرامتر بود. ایشان در دوره آموزشی با علاقه و میل شخصی خود در آموزش دوره دیده بانی شرکت می کرد و بدون اینکه به ما خبر بدهد پس از موفقیت در امتحاناتش عازم جبهه شد. ما مدت زیادی بود که از مرتضی خبر نداشتیم. تا اینکه شبی پدرش خواب دید که در مسجد است و کسی پشت پرده به او می گوید امشب حمله است. بعد ها فهمیدیم که در همان شب عملیات بوده و مرتضی در آن عملیات انگشت بزرگ پایش زخمی شده بود. خلاصه بعد از مدتها بی خبری یک شب که همه خواب بودیم شنیدیم که در می زنند. در را باز کردیم و دیدیم که مرتضی است. خیلی خوشحال شدیم. ایشان یک شب پیش ما ماند و مرتب به من پیشنهاد می داد که بروم و پشت جبهه فعالیت کنم اما من بخاطر ضعف جسمانی نمی توانستم بروم. مرتضی طی آن روز که پیش ما بود مرتب جوراب می پوشید. من بعدا از پسر بزرگم فهمیدم که چون انگشت پایش مجروح شده نخواسته که ببینم و ترسیده که من بخاطر عواطف مادرانه ناراحت شوم. ایشان در ماه محرم در مراسم سین زنی و زنجیرزنی سالار شهیدان شرکت میکرد 🔻 راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir