eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
37.9هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ پادشاهى با نوكرش در كشتى نشست تا سفر كند از آنجا كه آن نوكر نخستین بار بود كه دریا را مى دید و تا آن وقت رنج هاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى كرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت. ناآرامى او باعث شد كه آسایش شاه را بر هم زد اطرافیان شاه در فكر چاره جویى بودند تا اینكه حكیمى به شاه گفت : اگر فرمان دهى من او را به طریقى آرام و خاموش مى كنم شاه گفت : اگر چنین كنى نهایت لطف را به من نموده اى حكیم گفت : فرمان بده نوكر را به دریا بیندازند. شاه چنین فرمانى را صادر كرد. او را به دریا افكندند. او پس از چندبار غوطه خوردن در دریا فریاد مى زد مرا كمك كنید! مرا نجات دهید! سرانجام مو سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشیدند. او در گوشه اى از كشتى خاموش نشست و دیگر چیزى نگفت . شاه از این دستور حكیم تعجب كرد و از او پرسید: حكمت این كار چه بود كه موجب آرامش غلام گردید؟ حكیم جواب داد: او اول رنج غرق شدن را نچشیده بود و قدر سلامت و عافیت كشتى را نمى دانست ، همچنین قدر عافیت را آن كس داند كه قبلا گرفتار مصیبت گردد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌱 تارکوفسکی میگه: هر آدمی از کودکی باید یاد بگیره که چطور وقتش را به تنهایی بگذرونه؛ این به این معنی نیست که باید تنها باشه، بلکه نباید از تنهایی حوصله‌ش سر بره. چون افرادی که حوصله‌شون از تنهایی سر میره، از لحاظ عزت‌نفس در خطر قرار دارند. و بقول معروف : تنهایی، شکوهمنده. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌱🌸 سلام گلم خوبی؟؟؟؟ حال دلم خوب نیست، بشدت به همفکریتون نیاز دارم به هرکسی نگاه میکنی کلی توقع بیجا از آدم داره، برادر یه مدل قهره، خواهر یه مدل آویزونه اقوام شوهرم که دایما تو قیافه هستند، رفت و آمدمون خییلیی محدوده ولی بازم اذیتهاشون هست و ناراحت میکنن. گاهی دلم میخواد برم تو یه کوه زندگی کنم هیچکس نباشه هیچکس و نبینم، چرا ادما اینقدر بد هستند؟؟؟؟؟ یه چیزی خیلی ذهنمو درگیر کرده ممنون میشم کمکم کنید. واقعا اعتماد بنفسمو از دست دادم، هرکاری میکنم موفق نمیشم، خیاط هستم کار خوب تحویل مشتری میدم هرجا میخوام پیشرفت کنم چون مستاجرم جابجا ميشيم و مشتريام از دست میدم، دوبارم مغازه زدم چندماهی خوب بود بعد صاحباش که میبینن مشتری زیاد میشه بهانه میارن رفت و آمد زیاده، برقمون میره پرمصرف، کرایه زیادبده... دوبارش هم اینطوری مغازمو جمع کردم، از تولیدی کار آوردم خوبم دوختم ۱۲تا نمونه دوختم بردم خیلی راضی بودن دوباره ۴۰تا کار بهم داد اینارم بادقت و تمیز تکمیل کردم بردم تحویل دادم، بهانه آورد یک روز دیرکردی، دیگه کار بهم نداد، درصورتی که اصلا زمان برام مشخص نکرده بود. توی روزمرگی هامم همش بدبیاری دارم، واقعا احساس میکنم شانس ندارم یا بداقبالم، اخلاق آرومی دارم و خوش برخوردم ولی همیشه هرجا میرم یه چیزی میشنوم، سحرخیزم برنامه دارم همیشه خونه م مرتبه ولی بس که مادرشوهرم هرجا نشسته گفته کثیفه به بچه هاش نمیرسه خیاطیش خیلی بده.. كل طایفه اش فکر میکنن خانوم مرتبی نیستم، مگر اونایی که میان خونه م یا اونایی که پیشم میارن لباس میدوزن بارهابهم گفتن وای حلال کن ما فکر نمیکردیم اینقدر باسليقه ومرتب باشی، میرم تو جمع بخصوص اگه یه لباس جدید تنم باشه شروع میکنن بازم ولخرجی کردی همینه که هیچی نداریدذمستاجرید، درصورتی که خودم میدوزم و با پارچه های ارزان فقط روش زیاد کار میکنم و مدل دارش میکنم، بس که به در بسته خوردم دارم به توانایی هام شک میکنم، نکنه واقعا بی سلیقه و تنبلم، نکنه‌کارم خوب نیست و شلخته ام...نکنه واقعا مادربدی ام و اونطور که باید به بچه هام نمیرسم؟؟؟؟؟ چکارکنم یه کم آروم بگیرم؟؟؟؟ دیگه دارم افسرده و بی حوصله میشم، مثل سابق نمیتونم بابچه هام بازی کنم، دیگه حس خوبی به خودم ندارم، توی آینه که نگاه میکنم دلم برای خودم میسوزه، احساس میکنم خیلی بی ارزش و بدشانسم که همش شکست میخورم، دلم نمیخواد جایی برم یا اصلا کار کنم، ولی به پولش نیاز داریم، همسرم چندوقته بیکار شده، دستمون تنگه، نمیدونم واقعا چکار کنم... بس که ناراحتم ۲۴ ساعته مثل جنازه افتادم اصلا نا ندارم پاشم کاری کنم، فقط میگم کاش دنیام تموم بشه، اصلا کشش ندارم، همش ناراحتی، غصه، بدبیاری، دعوا.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
✅ فکر می کنم هیچ چیزی مثل یه جفت چشم تر و تمییز مردونه نمی تونه به یه زن آرامش بده. یعنی تو صبح تا شب واسه خانمت حرفای عاشقانه بزن، براش گل و کادو بخر، تیپتو درست کن و گرون ترین ادکلن ها رو بزن یا هرکار دیگه ای که یه زن رو خوشحال می کنه انجام بده. ولی شب که برای شام رفتین بیرون؛ توی رستوران چشم بدوز به زنی که پشت میز کناریتون نشسته؛ اینکه با این کار آرامش و اعتماد به نفس خانمت رو ازش می گیری بماند؛ از این به بعد جملات عاشقانه ات دیگه دوزار نمی ارزه! هم فکر کنی تو خیلی حرفه ای دید می زنی و اون متوجه نمیشه ولی باید بهت بگم زن ها تو همون نگاه اول متوجه چشم گردونیای تو میشن.. نگاهتو نگه دار؛ واسه کسی که دوسش داری. به جای حرف زدن، نشون بده که دوسش داری. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌱🌸 سلام مدتی میشه که مشکلات دوستان رو می خونم و دنبال راه حلی برای مشکل خودم می گردم من 26 ساله و همسرم 30 ساله است ازدواج ما سنتی بود و چهار ساله از ازدواجمون می گذره بار اولی که همسرم به خوستگاریه من اومد بهش جواب رد دادم فقط به خاطر اینکه احساس کردم از نظر فکری از هم دور هستیم ولی دوباره اومد و من به ایشون جواب دادم اوایل ازدواجم دودل بودم ولی به مرور احساس کردم هر چی می گذشت بیشتر بهش علاقه مند شدم تا اینکه یه مسئله مالی تو زندگیمون پیش اومد و این مسئله مربوط به خانواده همسرم بود و با همسرم دعوامون شد و همسرم برام نامه نوشت و تو نامه گفته بود من یه موی گندیده ی پدر و مادرمو به تو و امثال تو نمی دم و یا یه دفعه بهم گفت هدفم تو زندگی خدمت به پدر و مادرمه و یا یه دفعه بهم گفت مادرمو از همه دنیا بیشتر دوست دارم این تو دل من موند خیلی هم زیاد و منی که اصلا آدم حساسی نبودم رو روز به روز نسبت به پدر و مادر همسرم حساس تر کرد تلفن هاشو چک می کردم و وقتی می دیدم زیاد بهشون زنگ زده به شدت بهم می ریختم و حالم بد می شد و روز به روزم حساس تر و بدتر می شدم پدرشوهر و مادر شوهرم به نوبه خودشون آدمهای بدی نیستن و میشه گفت خوبند و همسرم هم خیلی مهربون و رئوفه ولی نسبت به همه این طوریه الانم به جایی رسیدم که روی کوچکترین رفتار همسرم روی خانواده اش حساسم مثلا تو خونه مادرشوهرم اینا همسرم کمک می کنه و مواظبه خونشون کثیف نشه ولی من احساس می کنم نسبت به زندگی من اصلا اینطوری نیست و براش تمیز کردن خونمون از طرف من مهم نیست و کمکی به من نمی کنه از طرفی دعواهای زیاد ما سر این مسائل باعث شده خیلی از هم دور شیم و من اوایل خیلی خیلی آدم گرمی بودم ولی الان به شدت سرد شدم و اصلا لذتی نمی برم و همیشه در آخر بغضم می گیره چون من دوست دارم بهم ابراز احساسات زبانی کنه و همسرم رو هم دیگه نسبت به سابق دوس ندارم منی که دلم پر می کشید بیاد خونه حالا دیگه اصلا دوست ندارم بیاد خونه کارمم همش شده گریه تو تنهایی و گاهی هم پیش اون. موقع دعواهامونم به شدت عصبی میشم و داد و فریاد می کنم و به پدر و مادرش توهین می کنم دلم خیلی وقته مرده!!! به خدا دیگه اون ادم سابق نیستم من برای همسرم جون می دادم ولی الان حتی حوصله شام درست کردن براشو ندارم و به زور کارامو می کنم. دلم هیجان می خواد دلم می خواد بهم انرژی بده حالا با یه دوستت دارمه ساده و یا یه شاخه گل!😢 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❣ راهی برای عبور کردن از گردنه‌هایِ سختِ زندگی بجز "عبور کردن" از آن‌ها وجود ندارد! ماما به زنی که در آستانه‌ی مادر‌شدن بود و ترس زایمان همه روزه آزارش می‌داد، گفت: هر وقت احساس کردی ترس دارد به وجودت نزدیک می‌شود به این فکر کن که همه‌ی آدم‌های روی کره‌ی زمین زاییده شده‌اند و در قبال تک تکِ آن‌ها، مادری و درد زایمانی وجود داشته است و تو اولین و آخرین تجربه کننده‌ی این درد و سختی نیستی! زندگی همواره برای همه‌ی ما با دوره‌هایی از رنج‌های بزرگِ خواسته و یا حتی ناخواسته و جبری همراه بوده است که ما اولین تجربه کننده‌ی آن نیستیم. اگر آدم‌های زیادی از این گردنه‌ها و بلکه سخت‌تر از این‌ها عبور کرده‌اند، پس ما هم باید "عبور" کنیم. ما باید عبور کنیم و به این فکر کنیم که این عبور تا چه اندازه از ما آدم‌های قوی‌تر و محکم‌تری می‌سازد. لکن رفیقِ من جناب داستایفسکی در کتابِ فاخرِ "برادران کارامازوف" بر این باور است که ما در هر حال، انرژی و نشاط‌مان نباید بیافتد: "آدم‌ها برای خوشبخت و بانشاط ‌بودن آفریده شده‌اند و کسی که واقعا خوشبخت است، حق دارد ادعا کند "من بنا به خواست خداوند روی زمین عمل کرده‌ام." همه‌ی آدم‌های درستکار، همه‌ی قدیس‌های شهید، خوشبخت و بانشاط بوده‌اند."❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
روز بخیر 🌻🌞 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ اگر اونقدر شجاع بودی که شروع کردی، و اونقدر قوی هستی که داری ادامه میدی، پس حتما اونقدر لیاقت داری که به خواسته‌ت یا حتی به بهتر از اون برسی.. تو بهترینی .... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️💚 متولدین فروردین تا ۵وعده دیگه ازدواج براتون میبینم ولی نه با کسی که الان هستی با شخص جدیدی که خواستگاری میاد متولدین اردیبهشت برا متاهیلینی که متولد اول اردبهشت هستنن یه کشمکش و درگیری میبینم دوستان مجرد یه سازش که نبوده بینتون پیدا میشه متولدین خرداد از یه فقر و یا مشکلی که الان درش هستید خیلی زود خارج میشید بین ۴الی ۶ وعده ی رو در نظر بگیرین تیر مراقب اطرافتون باشید یه اقا نیت خوبی نداره یه پول با عدد ۱۵تا اخر ماه جدید بدستتون میرسه مرداد اون قدرت وثروتی رو که از خدا طلب کردی خیلی زود ممکن تا چند روز اینده بدست برسه نگران این اوضاع نباش شهریور اگه منتظر یه حرف و یا خبری هستی این حرف به شما زده میشه و از یه نگرانی در میای متولدین مهر زندگیت دچار یه تغیر بزرگ میشه این تغیرات با امدن یه عشق جدید به زندگیت که اون ارامشی که دنبالشی رو برات میاره متولدین ابان اگه نیتت عشقی شریک احساسیت دوست داره ولی به این زودی قصد ازدواج نداره اگه دوسش داری با صبر کنی مشکلش حل بشه متولد اذر اگه با شریک احساسیت قهری و تو فکر اینی که بهش زنگ بزنی این کار نکن که تا ۵ وعده ی دیگه خودش میاد سمتت متولدین دی اگه از کسی طلبکاری این پول و تا ۶ وعده ی بهت بر میگردونه از یه خانم اطرافت مراقب باشه مخصو صا در خانواده و یا فامیل بهمن اگه عاشقی یکم صبوری کن و احساسات و کنترل کن وگرنه ممکن شریک احساسیت از دست بدی متولدین اسفند اگه نیتت مالی و منتظر امدن پول هستین تا ۳وعده دیگه پولی با عدد ۹ به دستت میرسه و میتونی کارهای عقب افتاده رو باهاش انجام بدی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 🌱🌸 سلام گلم خوبی؟؟؟؟ حال دلم خوب نیست، بشدت به همفکریتون نیاز دارم به هرکسی نگاه
❣ سلام گلم درجواب خانمی که خیاط هستن.وفکرمیکنن بد شانس هستن.گلم منم مثل شما بودم.وداشتم افسرده میشدم تایکی از دوستام یک سری ویس های انگیزشی دکتر عباسی منش بهم داد.هرکدوم رو چن بارگوش دادم.طبق ویس ها.شما خودتون زندگیتون رو انتخاب میکنین که شادوموفق باشین یاافسرده وبدشانس.اکه هردفعه ناامید باشین.وتوی دهنتون بگین بازم کارم نمیشه.بهش انرژی میدین.وبدشانسی پیش میاد.پس به حرف ها و کارهای ناامید کننده بها ندین.اونو بزرگش نکنین.بهخودتون ایمان داشته باشین.وبگین خداروشکرسالمم واینبارحتما موفق میشم.وخودتون روتصورکنین توی ی خونه ی شیک.کارگاه خیاطی خودتون.کارخوب برای همسر...اگه اعتقاد داشته باشین .کارما حتما براتون پیش میاره.من که خیلی افکارم عوض شده و آرامش فکری دارم خداروشکر 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 خانمی که درد و دل کردن گفتن حال دلش خوب نیست عزیزدل کاملا مشخصه که غمگین وافسرده هستید چون گرفتارادمهای بخیل وتنگ نظری بودید که ازروی حسادت نخواستند تواناییهای شماراببینند وتحسین کنند عزیزم خودت ،خودت رادوست داشته باش و تشویق گر خودت باش گیرم که بی نظم باشی به دیگران هیچ ربطی ندارد گلم بلند شو ویاعلی بگو‌ خودت مرهم زخمهای خودت باش ازادمهای منفی دوری کن ومثل یک اشغال اونها را از صفحه ذهن وقلبت دوربینداز الان هست که باید خودت رانشان بدهی برات همیشه دعا می کنم وبرای همه دلشکسته ها، فدات گلم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 💚 سلام میشه پیام من رو داخل کانال بزارید تا دوستان راهنماییم کنند من یه ماسک برای رشد
💚 سلام عزیزم در جواب اون خانم که خواهرشوهراشون وپدر شوهرشون باهاش بد حرف میزنن عزیزم حال الان شمارا من۱۱سال پیش تجربه داشتم متلک نیش وکنایه و... اولش مثل شما خود خوری می کردم وهیچی نمی گفتم ولی بعد سعی کردم رفت امدم کمتر بشه ولی بی احترامی نمی کردم وشوهرم هم راضی نمی شد ومنم دلم نمی خواست باعث جدایی از خانوادش بشم ودوست داشتم با خانواده شوهرم رفت وامد داشته باشم ولی اونا خودشون ما رو یکبار هم دعوت نکردند و ما رو لایق نمی دونستن گذشت وسخت البته تا خدا خودش مجازاتشون کرد پدر شوهرم یک روز زمین خورد واینقدر بچه هاش ومادرشوهرم بهش بی توجهی کردند که من دلم براش سوخت از خدا خواستم کمکم کنه تا کینه وناراحتی هایی که برام پیش می آورد را ببخشم وبخشیدم وبخاطر خودخدا همه کارهای پدرشوهرم را با افتخار انجام می دادیم شاید باورتون نشه ولی وقتی بیمارستان بود دختراش ومادرشوهرم یکبار دیدنش نیومدن ومتاسفانه پدر شوهرم فوت شد ولی بعد از فوت پدر شوهرم عجیب پدر دوست وشوهر دوست شدند تا جایی که استوری پرسوز وگداز وخیرات لاکچری وفقط فقط بخاطر حرف مردم 😔😔😔 شاید بگین من بی انصافی می کنم واز روی دوست داشتنه ولی باورتون میشه وقتی من گفتم بجای خیرات پر زرق وبرق پول نماز روزه های قضاشو بدیم هیچکومشون قبول نکردند وخیلی راحت گفتن خودش باید میخوند🙄🙄🙄 وبعد از فوت پدرشوهرم مادرشوهر وخواهرشوهرام رفتارشون عوض شد وخدارو شکر خودشون بامن قطع رابطه کردند 😜😜😜 اینم لطف خدا می دونم چون گاهی نیاز نیست ما به آدما التماس کنیم باماخوب باشن وازشون توقع داشته باشیم مثل خانواده خودمون باشن لازم از اونادوری کرد تا خودشون احساس کنن وبخوان بیان سمتمون زمان وصبر چاره همه مشکلاته ودر آخر این اعتقاد منه هرکس رفتاروعمل چه بد وچه خوب داشته باشه اثرش را خیلی زود می بینه هر عملی کز آدمی سر میزند مزد اعمالش بزودی پشت در در میزند ببخشید طولانی شد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
💚 سلام داستان منم بخونید لطفا و در اخر بگید چکار کنم 😔 سعی کردم خلاصه و اتفاقات مهمو بنویسم از اون روزی میگم که بدترین روزام شروع شد اون روز توی خونه بودم ،ناهار قرمه سبزی گذاشته بودم قاشقی از قرمه سبزی رو چشیدم. خیالم از نمکش راحت شد، در قابلمه رو گذاشتم و رفتم پای چرخ خیاطی. ماهگل دخترم تو خونه میدویید و بازی میکرد. منم تازه یدونه سفارش گرفته بودم و با ذوق از روش کار میکردم. زندگیم بد نبود. خیلی خوب هم نبود، اما بد هم نبود. راضی بودم. اینکه بچه‌م سالمه و مشکلی نداره. خودم میتونستم کار کنم و شوهری که بیکار شده بود. یه تهمت ناروا، بلایی به سر زندگیمون آورد که از کار بیکار شد و حالا هرروز به امید پیدا کردن کاری از خونه می زد بیرون. یه ماشین درب و داغونم داشتیم که اگه کسی قبول میکرد سوارش بشه، پول مسافرکشی هم توی خونه میومد. قرمه سبزی که بار گذاشته بودم، همش دوتا تیکه گوشت کوچیک داشت. اونم برای ماهگل گذاشته بودم. طفلک بچه‌م توی سن رشد بود. باید غذا میخورد. اما چاره چی بود!؟ کسی که حق و حقوقمونو خورده بود، هرروز دوبرابر خرج متوسط ما، غذا اصراف میکرد و دور میریخت! ککش هم واسه دختر سه ساله‌ی من نمیگزید. که بگه این مردی که میخوام قربانی پلیدی و نقشه های خودم بکنم، زن و بچه داره! لاقل نون زن و بچه شو آجر نکنم. _مامان چه بوی خوبی میاد. سرشو بوسیدم و گفتم: گرسنته؟ +آره. _بذار بابا بیاد باهم غذا میخوریم. عروسکشو برداشت و رفت یه گوشه نشست. خیلی بیشتر از سنش میفهمید. با اینکه بچه بود، اما حرفامو خوب درک میکرد. بدون هیچ اعتراضی منتظر سیروس شدیم تا بیاد برای ناهار. از در اومد داخل. ماهگل به دور پاهاش میچرخید و بغلش میکرد. اما سیروس بیحال تر از این بود که پا به پای ماهگل بچگی کنه. دستی به سر ماهگل کشید و جای همیشگیش نشست. سفره رو پهن کردم و غذا رو آوردم. حین ناهار خوردن گفتم:‌ چی شد؟ +چی چی شد؟ _حواست کجاس؟ کار پیدا کردی؟ +آها کار! نه ولی پیدا می شه. سرمو انداختم پایین. خدا ناامیدمون نمی‌کرد. مطمئن بودم. رو بهش گفتم: امروز لیلا خانوم اومده بود دم در.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••