eitaa logo
رستاخیز | محمدرضا سعادتی
301 دنبال‌کننده
307 عکس
223 ویدیو
29 فایل
محمدرضا سعادتی #طلبه_عصر_امام_روح_الله (پیام بَرِ دورانِ جدیدِ عالَم) گردآورنده کتابهای: ●آزادی یعنی آزادی ●پای درس خمینی مشهد ■علاقه مندی هایم: مطالعات مکتب امام (ره) اندیشه انقلاب فلسفه عرفان ادمین: @Mr_saadati14
مشاهده در ایتا
دانلود
(۵۹) 📌 آغاز بخش ضمائم: 🌀 آیا راستگویی و امانت داری فقط یعنی دروغ نگوید و پولی که به امانت نزد اوست را بازگرداند و حرفی که به امانت به او گفته شده را جایی نگوید؟ 🔻 : 🔹درباره راستی و امانت داری چند بحث بلکه می توان گفت چند گونه بحث وجود دارد. اولاً این مسئله مطرح است که راستی و امانت داری یعنی چه؟ از راستی و امانت داری ما یک مفهومی در ذهن داریم که ای بسا با مفهوم واقعی اسلامی آن صددرصد منطبق نباشد یعنی هشتاد درصد هفتاد درصد منطبق باشد. ما کسی را راستگو و راستین و امانتدار می دانیم که دارای یک ویژگی هایی باشد، در حالی که شاید در شرع اسلام و در قاموس مکتب مقدس ،اسلام یک ویژگی های دیگری هم برای امانت دار بودن و راستین بودن و راستگو بودن وجود داشته باشد. 🔸شما وقتی که پای منبر یا در کتاب می شنوید یا می خوانید که باید راستگو و امانت دار بود، غالباً غیر از این مطلبی که عرض کردم چیزی به نظرتان نمی رسد. راست گو باشد انسان یعنی دروغ حرف نزند دیگر، در حرف هایی که با مردم دارد در معاشرت هایش با دوستان با نزدیکان با مردم کوچه و بازار با دکان دار با مشتری دروغ نگوید از راست گویی، همین به نظر ما می رسد و بس. 🔹از امانت داری هم این به نظر ما می آید که اگر کسی یک چیزی دست ما سپرد، آن را سالم به او تحویل بدهیم؛ پولی به ما داد پولش را برگردانیم؛ طلبی از ما داشت، طلبش را به او در وقت معین و موعد مقرر رد کنیم. یا فرض بفرمایید که سخنی به ما گفت _این حد بالایش است از نظر مردم_ سخنی به ما گفت و گفت این را به کسی نگویید این را من امانت گذاشتم به نظر ما از امانت داری همین می آید که این حرف را به کسی نقل نکنیم و جایی بازگو ننماییم، راستگویی و امانت داری به نظر نوع مردم همین هاست در حالی که در شرع مقدس اسلام و برطبق آنچه که از روایات استفاده می کنیم، دامنه راست گویی و امانت داری از این حرف ها وسیع تر است. وقتی که انسان معنای راست گویی را می فهمد، می فهمد که راستگویی چرا است، چرا است. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش ضمائم: راستی و امانت داری؛ ص ۳۲۱ و ۳۲۲ 📌 نکته: در بریده های بعدی کتاب که به تدریج در کانال بارگزاری خواهد شد، دایره وسیع راستگویی و امانت داری تبیین می شود. ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۶۰) 🌀 چرا اسلام در شناخت انسان ها می گوید به نماز و روزه آن ها نگاه نکنید بلکه به راست گویی و امانت داری شان نگاه کنید؟ 🔻 : 🔹 «قالَ أَبو عَبدِاللهِ عَلَيْهِ السَّلامُ» امام صادق فرمود: «لا تنظروا» منگرید، نگاه نكنيد، «إلى طولِ رُكوعِ الرَّجُلِ وَ سُجودِهِ» به طول رکوع و سجود یک انسان؛ رکوع طولانی، سجود طولانی، به اینها نگاه نکنید. «فَإِنَّ ذلِكَ شَيْءٌ اعتادَهُ» این یک چیزی است که به آن عادت کرده، عادت است، عادت ارزشی ندارد. «فَلَو تَرَكَهُ اسْتَوحَشَ لِذلِكَ» اگر این رکوع و سجود طولانی را انجام ندهد یک چیزی گم کرده گویی، وحشت زده است، ناراحت است، این مهم نیست «وَ لَكِنِ انظُروا» ولی بنگرید «إلى صِدقِ حَديثِهِ وَ اداءِ آمانَتِهِ» به راست گفتاریش و امانت داریش. 🔸خب یک سؤال ممکن است شما بکنید که آیا صدق حدیث و ادای امانت از یقین بالاتر است؟ از صبر برای مؤمن بالاتر است؟ از نمازی که رکن و اصل دین است بالاتر است؟ چرا دربارۀ صدق حدیث و ادای امانت این طور امام (علیه السلام) حرف میزند؟ مگر این بالاتر از صفات دیگر است؟ نه؛ صحبتِ بالاتر بودن و پایین تر بودن نیست. کدام صفت بالاتر است، کدام صفت پایین تر است آن به عهده امام (علیه السلام) است که معین و مشخص کند. اگر برویم نگاه کنیم در روایات، ممکن است یک چیزهایی پیدا کنیم و به دست بیاوریم، مسئله سر این نیست. 🔹 مسئله این است که مردم همیشه در شناخت هایی که دارند، دو جورند. دو نوع آدم داریم در شناخت افراد و شناخت افکار و شناخت راه ها و شناخت جهت ها؛ دو جور انسان داریم، دو جور قضاوت داریم. 🔸 یک قضاوت، قضاوت سطحی است. آدم سطحی که تعمق و تدبر نمی کند در قضاوت هایش در نظر دادن هایش در دل بستن هایش، در دل بریدن هایش، در دوستی هایش، در دشمنی هایش، این یک جور درباره مسائل قضاوت می کند. این آدم ها اگر بخواهند بفهمند کسی مؤمن است نگاه می کنند چه کسی نماز زیادتر می خواند، چه کسی روزه بیشتر می گیرد، چه کسی سر به سجده بیشتر می گذارد، چه کسی آثار عبادت زیادتر در سیمایش نمایان است. دربارۀ افراد این طوری قضاوت می کنند. 🔹 اسلام می آید این معیار را از ما می گیرد... معیار دیگری لازم است بگیر... با این قطب نمای درست جهت گیری کن. چیزی است که همه هم می فهمند همه هم می توانند بشناسند امانت داری افراد را همه می توانند بفهمند، امانت دار هست یا نیست، با یک امتحان معلوم می شود. راست گویی افراد را همه می توانند تجربه کنند با یک امتحان معلوم می شود. معیارها را اسلام عوض می کند. 🔸بنابراین این دو صفت، این دو عمل [نماز و روزه]، اهمیتشان به جای خود محفوظ هست منتها نشانه قرار نمی گیرد، نمی تواند دلیل خوبیِ کسی باشد. برای خاطر اینکه نماز را دو جور می شود خواند؛ نماز با اخلاص نماز باحال نماز با توجه و نماز بی اخلاص، نماز بی حال، نماز بی توجه، نماز از روی ریا؛ لذاست که از نماز خواندن _که شما نمی فهمید هم که آیا این آدم حضور قلب دارد یا ندارد_ نمی شود فهمید که این آدم، آدم خوبی است. و همچنین روزه گرفتن. اما آدم صادق الحدیث، راست گو و امانت دار تصنّع نمی کند، که خود را محتاج تصنّع نمی بیند. آنجا بزنگاه شناخت افراد نیست، تا کسی خود را در آنجا محتاج تصنّع ببیند. لذا آدم های کم ایمان هرگز خود را مجبور نمی بینند که راست بگویند و امانت داری کنند. پس اگر کسی راستگو شد و شما فهمیدید، امانت دار بود و شما امتحان کردید، بدانید که این مؤمن واقعی و راستین است. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش ضمائم: راستی و امانت داری؛ ص ۳۲۵ تا ۳۲۷ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۶۱) 🌀 راستگویی فقط به معنای دروغ نگفتن نیست، بلکه باید... 🔻 : 🔹 عَن أَبي عَبدِ اللهِ (عَلَيهِ السَّلامُ): «مَن صَدَقَ لِسانُهُ زَكى عَمَلُهُ» هر که زبانش راست گوست، عملش فراوان و پاکیزه است. «زکی» را، هم به معنای نمو و رشد و فراوانی گرفتیم که به این معنا هست، هم به معنای پاکیزگی گرفتیم. یعنی چه؟ یعنی این دو تا با همدیگر ملازمند آن که زبانش راست گوست، نمی تواند، عملش فاسد و باطل باشد. چرا؟ چون یکی از حرفهایی که انسان می زند این است که مسلمانم، من مؤمنم. اگر عمل خوب نبود، اینکه می گوید دروغ است، پس زبانش راستگو نیست. پس لازمه راست گوبودنِ زبانِ انسان این است که عمل انسان ،هم پاک و پاکیزه باشد. 🔸وقتی که گفته می شود «راستگویی» در وهله اول آدم خیال می کند راست گفتن یعنی در همین محاورات معمولی که انسان با دوستانش و با مردم در معاشرتها حرفی می زند، در این حرف دروغ نگوید، اول به نظر انسان از راستگویی است. در حالی که در شرع مقدس اسلام و بر طبق آنچه که از روایات استفاده می کنیم دامنه راستگویی و امانت داری از این حرفها وسیع تر است. وقتی که انسان معنای راستگویی را می فهمد، می فهمد که راستگویی چرا معیار است، چرا وسیله شناخت [ ایمان افراد] است. 🔹 آدمی که اهل راستی است نه فقط در هر سخنی راست می گوید و بس، در ادعاهایی هم که دارد - ولو به صورت سخن در نمی آید - باید راستگو باشد. اول ادعایی که از یک مؤمن با اعمالش و تظاهراتش و رفتارش و احیاناً گفته هایش صادر می شود، ادعای ایمان است. ما همه مدعی هستیم که مؤمنیم باید در این ادعا راستگو باشیم. 🔸ما همه مدعی هستیم که مُسلمیم، مُسلم به معنای دقیق کلمه یعنی آن کسی که تسلیم ،خداست، «أسلَمَ الوَجه لِلّهِ » کاملاً در مقابل خدا تسلیم بودن. باید در این ادعا راستگو باشیم. 🔹 ما همه مدعی هستیم که شیعه ایم. شیعه معنای لغوی و اصطلاحی اش یعنی پیرو، پیرو ائمه اهل بیت؛ باید در این ادعا راستگو باشیم. ما همه مدعی و دارای این داعیه ایم که اهل ولایتیم، ولایت یعنی پیوستگی و بستگی کامل به خدا و پیامبر و امامان به حق و جانشینان واقعی پیغمبر، این معنی ولایت است؛ با اینها پیوسته بودن با اینها هم جبهه بودن در راه اینها قدم گذاشتن مقصود و مقصد آنها را مقصود و مقصد خود قراردادن؛ در این باید راستگو باشیم. اگر ما به زبان بگوییم مؤمنیم اما دل ما مؤمن به خدا نباشد، راستی گرویده به حق نباشد، بگوییم مسلمانیم، اما در دل و روح در مقابل خدا تسلیم و خاضع نباشیم مسلمان واقعی نیستیم. تسلیم و خاضع نبودن در مقابل خدا به چیست؟ اوامر خدا را قبول نکردن، آنچه را که خدا برای ما قرار داده با هزار توجیه و تأویل از خودمان ردکردن. بگوییم شیعه اهل بیتیم اما شیعه نباشیم. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش ضمائم: راستی و امانت داری؛ ص ۳۲۶ تا ۳۲۹. ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۶۲) 🌀 اشکالاتی که در فضاهای مغشوش و آشفته سیاسی در کشور هست ناشی از چیست؟ 🔻 : 🔹 قالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ «یا اَباذَرٍ كَفى بالمرء كَذِباً أَن يُحَدِّثَ بِكُلِ ما يَسْمَعُ» در باب کذب اختلاف است که آیا کذب حرف برخلاف واقع است یا حرف برخلاف اعتقاد؟ این روایت دایره کذب را توسعه میدهد می فرماید کافی است در کاذب بودن انسان اینکه هرچه را شنید نقل کند. این ضابطه عجیبی است بعید نیست کسی بگوید معنای این سخن این نیست که هرچه را شنیدید اگر بدون تحقیق نقل کردید این کذب است، هرچند مطابق با واقع باشد. بلکه می خواهد بفرماید: چنین کسی مأمون از کذب نیست. همین هم کافی است که انسان مراقبت بکند، هرچه را شنید نقل نکند. 🔸 ... پس خود همین که انسان هرچه را میشنود نقل بکند، کافی است که او را انسان کاذبی قرار بدهد این برای ما درس است. 🔹 ما اشکالاتی که در فضاهای مغشوش و آشفته سیاسی در کشور در مواردی می بینیم، بسیاری از اوقات ناشی از همین است که یک حرفی را می شنویم بعد بدون تحقیق از صحت و سقم آن را نقل می کنیم؛ گاهی مستند می کنیم گاهی هم مستند نمی کنیم. معمولاً هم انسان در مقام نقل اگر آن حرف برطبق میلش باشد یک چیزی اضافه می کند. یک حرفی نفر اول گفته است به نفر دهم که می رسد، کلی شاخ و برگ و آب و تاب پیدا می کند؛ نتیجه این می شود که یک مؤمن بدون علت و دلیل متهم می شود. زبان را بایستی قفل و بند زد. 🔸 بنابراین اگرچه هر حرفی که مستند به قول غیر است، خودش فی نفسه و علی حده کذب محسوب نشود اما در مجموع حرفهایی که انسان از دیگران نقل می کند قطعاً کذبی وجود دارد و این خیلی خطرناک است. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش ضمائم: راستی و امانت داری؛ ص ۳۳۵ و ۳۳۶ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۶۳) 🌀 وارونه جلوه دادن واقعیتها، مبنای تصمیم گیری انسان ها را عوض می کند... 🔻 : 🔹کذب هم از آن گناهان عجیب و غریب است. خدا به انسان چشم گوش و دل داده برای اینکه واقعیت ها و حقایق عالم را بفهمد، حالا کسی بیاید این حقایق را قلب (دگرگون) بکند. کاذب، خلاف فلسفه وجودی چشم گوش و قلب انسان عمل می کند، حقیقت را از افراد پوشیده می دارد. موجب برهم خوردن توازن اجتماع انسانی می شود؛ چون حقیقت را واقعیت را یک چیز دیگری منعکس می کند. مبنای زندگی انسانها بر اساس همین واقعیت هاست. در کوچکترین چیزها تا بزرگترین امور، در محسوسات و غیر محسوسات انسان حرکت خود را بر اساس واقعیت تنظیم می کند. هوا که سرد شد، شما لباس گرم می پوشید، وقتی احساس گرما کردید، وسیلهٔ سرما فراهم می کنید، همۀ امور زندگی همین است. 🔸 برنامه زندگی انسانها بر اساس واقعیتهای طبیعی و محیطی است. اگر کسی این واقعیتها را وارونه جلوه بدهد، معنایش این است که مبنای تصمیم گیری انسانها را عوض کرده وارونه کرده؛ دروغ این است. ممکن است یک دروغ کوچک، تأثیرات بزرگ را نداشته باشد لکن یک صفتی، یک خصلت مذمومی وقتی در جامعه رایج شد و تقبیح نشد به تدریج فراگیر می شود. چرا شایعه قبیح و زشت است؟ چون در شایعات دروغ فراوان است الى ما شاء الله. دروغ یعنی خلافِ واقع گویی. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش ضمائم: راستی و امانت داری؛ ص ۳۳۶ و ۳۳۷ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۶۴) 🌀 اگر قاتل امام حسین (علیه السلام) و ابن ملجم هم امانتی به شما سپرد، بایستی آن را ادا کنید... 🔻 : 🔹 باید دانست که امانت تنها امانتِ مالی نیست. ادای امانت _که همان امانت داری است_ یعنی ادای هر حقی که کسی تو را در آن، امین دانسته است، این حداقلش است... از این بالاتر هم دارد یعنی تمام حقوق را ادا کردن، ولو آن طرفِ صاحبِ حق، تو را در آن حق هم امین نداسته، آن حق را به تو هم نسپرده. حالا همین اندازه را حساب کنیم که یعنی آن کسانی که انسان را در یک حقی امین دانستند، آن ها را از حقشان محروم نکردن، این حق را به آن ها دادن. 🔸 «عن الحُسین بنِ مُصعَبٍ الهَمدانِیّ قالَ: سَمِعتُ الصّادقَ جَعفَر بن محمدٍ علیهما السّلام یقولُ: اَدُّوا الأمانة وَ لَو اِلی قاتل الحسین بن عَلیٍّ» امانت را به صاحبش بازگردانید ولو به قاتل حسین بن علی علیهما السلام. پس فرقی بین وجوب ادای امانت نیست میان آن صورتی که صاحب آن امانت شخص مؤمنی باشد، یا کافر. اَشقای (بدبخت تر) از قاتل امام حسین کسی نیست، حتی او هم اگر امانتی به شما سپرد، بایستی ادا کنید! 🔹 ...حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید: «اِتّقوا اللّه و عَلَیکُم بِاَداء الأمانة اِلی مَنِ ائتَمَنَکُم فَلَو اَنّ قاتِلَ أمیرالمؤمنین عَلیه السّلام ائتَمَنَنی عَلی أَمانة لأدّیتُها الیه» ... حتی اگر ابن ملجم یک امانتی را دست من بسپارد، من ادای امانت می کنم. مسئله امانت این قدر مهم است. از این روایات «انظروا الی صدق الحدیث و اَداء الامانة» معلوم می شود که ادای امانت خیلی در شرع مقدس مهم است. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش ضمائم: راستی و امانت داری؛ ص ۳۳۸ و ۳۳۹ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۶۵) 🌀 مسئولیت های ما و مسئولیت امر تبلیغ دین که به عهده معممین هست هم امانت است... 🔻 : 🔹 امانت گاهی یک جنس یا پولی است که انسان به کسی به عنوان امانت می سپارد و گاهی شأن یا وظیفه ای است که به ما می سپارند. این هم امانتی دست ماست... این جمله امیرالمومنین معروف است که فرمود: «اِنَّ عَمَلک لیس لک بِطُعمةٍ و لکنّه فی عُنُقِکَ اَمانة» ...«عمل» یعنی مسئولیتی که به ما سپردند، مسئولیت قضاوت، مسئولیت مدیریت و ... هر چه به ما سپردند، مسئولیت امر تبلیغ دین که به ما معمّمین به طور طبیعی سپرده شده است، این هم امانتی است. گاهی اهمیت این امانات بیش از امانات مالی است. در این امانت ها امین ماندن و خیانت نکردن اهمیت بیشتری دارد. 🔸 شما رئیس مثلاً یک تشکیلاتی می شوید، این تشکیلات دستِ شما امانت است؛ هم اشیای خارجی و عینی آن، به اصطلاح سخت افزار این دستگاه، و هم نرم افزار این دستگاه، تصمیم هایی که می گیرید، کارهایی که می کنید، برنامه ای که آن جا می خواهید اجرا کنید، این ها همه جزو اماناتی است که در اختیار ما و شماست. از وظایف اصلیِ ما، ادای این امانت است، باید امانت را به صاحبش ادا کنیم. ...امین بودن هم به این است که انسان این امانت را در جای خود درست مصرف کند و آن را ضایع نسازد. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش ضمائم: راستی و امانت داری؛ ص ۳۳۹ و ۳۴۰ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .