eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
565 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
12 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی های زیر مراجعه کنید @Malek53 @Alignb درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 ✅ اینجا محل کنسول‌گری ایران در مزار شریف است، من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند ✅ خبر فوری : مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عده‌ای از افراد طالبان در محوطه کنسول‌گری دیده می‌شوند به من بگویید که چه وظیفه‌ای ... .... 🌹 🌹 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 انگار ناف مهدی را با کربلا بریده بودند. در طول زندگی ۳۲ ماهه مان، سه سفر اربعین رفت و دو بارش مرا هم با خودش برد. سفر اول خواهر و شوهر خواهرم هم همراه مان بودند. پس از سلامی به حضرت علی (ع) در نجف، حرکت کردیم. شب اول تا دو نصف شب راه می رفتیم. سفر با او اصلا خستگی نداشت. وسط راه روضه هم می خواند همه را می گریاند. وسط راه بچه ای دو ساله را دیدیم که به زائرها آب می داد. با دیدنش گل از گل مهدی شکفته بود. رفت با او عکس گرفت. گفت: «انشاء الله خدا چنین بچه ای بهمان بدهد سال دیگر با او بیائیم اربعین». نزدیک کربلا از یکی از موکب ها جارو گرفت و شروع به کار شد. جارو می کرد و می گفت: «این ها خاک قدم های زائر های کربلاست. بردارید برای قبرهای تان». راوی : بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🌹🌴🕊🌴🌹🕊 در اردوگاه، دشمن، يکي از برادران آزاده ما را زير فشار قرار داد که او به امام خميني توهين کند. آن دشمن کينه‌توز مي‌گفت: بايد به رهبرت اهانت کني وگرنه رهايت نمي‌کنم. هر چه فشار آورد، ايشان مقاومت کرد. گفت: اگر از اين بچه‌ها خجالت مي‌کشي، من به رهبرت اهانت مي‌کنم، تو فقط سرت را پايين بياور !. هرچه آن شکنجه‌گر اهانت کرد، او سرش را بالا گرفت سرانجام، به خشم آمد و با کابل کشيد تو صورت آن برادر. افسر بعثي، که خودش آمر و ناظر بود، دلش به رحم آمد و گفت : چشمت دارد در مي‌آيد، سرت را بياور پايين ! آن آزاده جواب داد : من با خداي خود عهد بسته‌ام که تا آخرين قطره خون و آخرين لحظه‌ي حيات، وفاداري‌ام را حفظ کنم . آن افسر بعثي اين حالت را ديد، تا اينکه روز عاشورا فرا رسيد . ما روز عاشورا پابرهنه شده بوديم. آنها فهميدند که اين پابرهنگي به عنوان عزاداري براي آقا حسين بن علي (ع) است. ناگهان، با کابل و چوب ريختند داخل اردوگاه . همان افسر، يک خيزران دستش گرفته بود. ما تا آن روز چوب خيزران نديده بوديم. افسر بعثي، خيزران را محکم کشيد تو صورت همان برادري که آن روز،‌ زير کابل، آن استقامت را نشان داده بود. ناله آن جوان بلند شد و صدايش تمام اردوگاه را در بر گرفت . افسر بعثي يک مرتبه، متحير ماند و گفت : تو همان کسي هستي که آن روز، زير ضربه‌هاي کابل، صدايت درنيامد؟ او هم جواب داد : آخر، امروز با خيزران شما به ياد لحظه‌هايي افتادم که سر نازنين آقا حسين بن علي (ع)، ميان تشت بود و يزيد با خيزراني که دردست داشت، به لب و دندان مبارکش مي‌زد. راوي : شادی روح و و سلامتی آزادگان سرافراز بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 ای برادران و خواهران جهادگر، خطاهای منِ گنهکار و روسیاه را که باعث رنجش شما شده ببخشید تا خدای بزرگ از من راضی شود. خدایا مرا که دراثر غرور و خودپرستی گناه می‌کنم ببخش، زیرا این بدن ضعیف من توانایی تحمل آتش جهنم را ندارد و مرا جزء توبه کاران واقعی قرار بده. 🌹 🌹 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🕊🏴🌹🏴🕊🥀 گرداندن سر شریف امام حسین علیه السلام در کوفه (۱) از زید ابن ارقم روایت شده وقتی که آن سر مقدس را عبور می دادند من در خانه ی خویش بودم و آن سر را بر نیزه کرده بودند. چون مقابل من رسید، شنیدم که این آیه را تلاوت می فرماید: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كاَنُواْ مِنْ ءَايَاتِنَا عجََبًا» سوگند به خدا که موی بر اندام من برخاست و صدا زدم که یا ابن رسول الله! امر سر مقدس تو والله از قصّه ی اصحاب کهف و رقیم عجیب تر است. روایت شده که به شکرانه قتل حسین علیه السلام چهار مسجد در کوفه بنیان کردند. نخستین را مسجد اشعث نامیدند، دوم مسجد جریره، سوم مسجد سماک، چهارم مسجد شبث ابن ربعی لعنهم الله و به خاطر این بنیان ها شادمان بودند. سپس ابن زیاد دستور داد که سر شریف امام حسین علیه السلام را در کوچه ها شهر کوفه بگردانند. راوی می گوید: ابن زیاد بالای منبر رفته، پس از حمد و ثنای الهی در ضمن سخنرانی خویش گفت: حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که حق را ظاهر ساخت و اهل حق را پیروز نمود، او که یاور امیرمؤمنان(یزید ملعون) و پیروانش بود، دروغگو پسر دروغگو را کشت!!! تا ابن زیاد این سخن را گفت قبل از این که بتواند کلام دیگری بر زبان جاری کند، عبدالله ابن عفیف ازدی که از برگزیدگان شیعه و از زهّاد زمان بود و دو چشم راست و چپش یکی را در جنگ صفّین و دیگری را در روز جنگ جمل از دست داده بود، از جای برخاست، او کسی بود که پیوسته در مسجد اعظم کوفه به سر می برد و تمامی روز را تا شب به نماز مشغول بود، او خطاب به ابن زیاد گفت: «ابن زیاد! دروغگو و پسر دروغگو تو هستی و پدر تو و کسی که تو را بر ما گماشته و پدر نابکار اوست. ای دشمن خدا! آیا فرزندان رسول خدا را می کشی و بر بالای منبر مسلمانان اینگونه سخن می گویی!؟» راوی می گوید: ابن زیاد خشمگین شده و بانگ برآورد که: چه کسی این سخنان را گفت؟ عبدالله گفت: «من بودم ای دشمن خدا ! آیا فرزندان پاک و مطهری که خداوند هرگونه آلودگی را از آنان دور ساخته می کشی و فکر می کنی که با وجود این مسلمان را نیز می باشی؟ ای وای(بر این مصیبت) کجایند مهاجرین و انصار تا از امیر طغیانگر تو یزید که خود و پدرش(معاویه) به زبان پیغمبر جهانیان لعنت شده اند، انتقام بگیرند؟!» راوی می گوید: خشم ابن زیاد زیاد شد تا اندازه ای که رگ های گردنش متورم شده و گفت: این مرد را نزد من آورید! نوکران ابن زیاد برای انجام دستور او دویدند تا عبدالله را دستگیر نمایند. در این حال بزرگان قبیله ازد که از پسر عموهای عبدالله می شدند نیز به پا خواستند و عبدالله را از دست مأموران ابن زیاد گرفته و او را از مسجد خارج ساخته و به خانه اش رسانیدند. ] ابن زیاد چون توان مبارزه با ایشان را نداشت صبر کرد تا شب فرارسید، آنگاه فرمان داد تا عبدالله را از خانه بیرون کشیدند و گردن زدند، سپس بدنش را در سبخه(زمین شوره زار) به دار آویختند . ... بگذارید👇👇 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆 🔆امروز ۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۲ مصادف است با ۲۱ محرم الحرام 📿 ذکر روز سه شنبه: یا ارحم الراحمین (صدمرتبه) ✅ ذکر روز سه شنبه موجب روا شدن حاجات می‌شود. 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات بگذارید👇👇 @rastegarane313
سه شنبه 🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 🌸اللهم اجعلنی فی درعک الحصینه التی تجعل فیها من ترید...🌸 🌺خداوندا مرا در آن پوششی که ازهر بلا و آفتی حفظ میکنی و هر کسی را که بخواهی در آن قرار میدهی قراربده🌺 🌺هرروزمان را با برکت کنیم باذکر شریف صلوات بر محمد(ص) وال محمد (ص)🌺 🌷سلام علیکم🌷 🌷امروز:سه شنبه ۱۷مرداد۱۴۰۲ ۲۱محرم ۱۴۴۵🌷 🌹 امروز متعلق است به: 💖زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام❤️ 💖باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام🌸❤️ 🌹رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام❤️ 🌸 اذکار روز:🌸 🌺یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (۱۰۰ مرتبه)🌺 🌺یا الله یا رحمان (۱۰۰۰ مرتبه)🌺 🌺یا قابض (۹۰۳ مرتبه) برای رسیدن به حاجت. https://eitaa.com/rastegarane313
🌹شش سال پیش دقیقاً در چنین روزی خواستن با این عکس حقیرت کنن ولی متوجه نشدند که دارند می کنند ... https://eitaa.com/rastegarane313
🍃🌹اگر بخواهیم در خصوص شجاعت این شهید بگوییم نمی‌توانیم از اقدامات این شهید در برابر فتنه‌گران در فتنه ۸۸ سخنی به زبان نیاوریم؛ چراکه ایشان در روز عاشورا و در برابر هلهله‌های یزیدیان که در میدان ولیعصر و سایر نقاط تهران جمع شده بودند، حضور پیدا کرد و متأسفانه توسط گروهی آنچنان مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد که گویی جان خودش را از دست داده‌ است. 🍃🌹این شهید والامقام در روز عاشورا همچون ارباب خود با سنگ، چوب و ضربات مشت و لگد یزیدیان آن‌چنان آسیب می‌بیند که یزیدیان گمان می‌کنند جان خود را از دست داده و در گوشه میدان ولیعصر ایشان را رها می‌کنند؛ در حالی که حکمت الهی این چنین بود که شهیدعبدالله‌زاده باید جان خود را در مقابله با داعش از دست می‌داد. این رزمنده علاوه بر دفاع از حریم ولایت و کشور پس از ظهور داعش به سوریه سفر کرد و دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها را یکی از وظیفه‌های خود می‌دانست و با وجود آنکه سه کودک خردسال داشت اما عشق و علاقه به شهادت، او را در این مسیر مردد نکرد. 🍃🌹شاید برای ما خیلی سخت باشد که با وجود سه بچه خردسال، بتوانیم شرایط این شهید را برای هجرت از کشور و به آغوش کشیدن خطر درک کنیم. حال آنکه در برابر سخنان مادر خود، که ایشان را برای سفرهای مکرر به سوری نهی می‌کند می‌گوید: مادر جان همه شهدا بچه دارند و هرکه شهید شود خداوند سرپرستی او را بر عهده می‌گیرد؛ برای همین هیچ ترس و نگرانی در این باره ندارم. بگذارید👇👇 @rastegarane313
آخرین یادگار هنری طلبه‌ای که پرچم گنبدِ امام‌حسین(ع) را با خونش رنگین کرد! محمدجواد در تبلیغات لشکر بود و کار‌های نقاشی با او بود نزدیک غروب وقتی محمدجواد بارگاه امام حسین (ع) را کشید، با اشاره به پرچم کنار گنبد گفت: این پرچم باید قرمزِ خونی رنگ شود! هنوز جمله محمدجواد تمام نشده بود که صدای سوت خمپاره پیچید ترکش به پیشانی محمدجواد بوسه زد و خون سر محمدجواد بر بالای گنبد درست در محل پرچم پاشید.!! و خواسته شهید برآورده شد... بگذارید👇👇 @rastegarane313
🔸دومین فراز از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی. 💫 🌷 https://eitaa.com/rastegarane313
حرکت جوهره‌ی اصلی انسان است و گناه زنجیر! من سکون را دوست ندارم عادت به سکون بلایِ بزرگ پیروان حق است! بگذارید👇👇 @rastegarane313
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 روایتی غم انگیز از یک فرزندشهید که هیچ وقت پدر را ندید 🔹️ در میان خانواده های شهدا ، فرزندان شهدایی داریم که هم از پدر و هم از مادر محروم شدند و سرپرستی نداشتند و خداوند سرپرستی آنها را برعهده گرفت. ◇ حسن(مجید) تقی پور که امروز جوان رعنا ، مومن و انقلابی است، در سالروز شهادت پدرش از خاطرات نداشته اش با پدر می گوید بگذارید👇👇 @rastegarane313
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚نمایش‌ صوتی‌کتاب (2) ✨بر اساس خاطرات سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق قسمت 2⃣1⃣ بگذارید👇👇 @rastegarane313
‍ نابغه خبرنگار که یکی از عالی‌ترین فرمانده‌های دفاع مقدس شد 🔹شهید غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری از خبرنگارانی بود که با خلاقیت بالا و بروز توانایی‌های خود اطلاعات سپاه را در دوران دفاع مقدس بنیان گذاشت و توانست با نبوغ و تخصص خبری یکی از نابغه‌های هشت ساله جنگ تحمیلی شود. 🔹۱۷ مرداد روز خبرنگار را خدمت همه خبرنگارانی که صادقانه و خالصانه می‌جنگند تا ظهور اسان گردد گرامی میداریم بگذارید👇👇 @rastegarane313
در همه گرفتاری‌هاتون توسل داشته باشید به خود آقا(حضرت ولیعصر عج)، همه گره‌ها به دست ایشون باز میشه.. شهدا با توسل به این ابرقدرت، با دست خالی جلوی یه دنیا ایستادگی کردند. بگذارید👇👇 @rastegarane313
خاطره ای از شهید بزرگوار پاسدار یوسفعلی دوستی زاده روایت شده از دوستان شهید : تقربیا سی و پنج سال پیش من و چند تا از بچه های بسیج شهید محمدی دزفول تصمیم گرفتیم به نیت شهید دوستی زاده درحسینیه روزه بگیریم اما وقتی که می خواستیم سحری بخوریم هیچ چیز برای خوردن نداشتیم . تا اینکه ساعت سه شب درب حسینیه به صدا در امد و ما همگی با احتیاط کامل درب حسنییه را باز کردیم متوجه شدیم که مادر بزرگوار شهید یوسفعلی پشت درب است و یک سینی بزرگ پر از غذا اورده ما هم با احترام ایشان را به داخل حسینیه دعوت کردیم 🌹 او جریان خوابی که دیده بود برایمان تعریف کرد گفت من شب خواب یوسفعلی را دیدم به من گفت مادر چند نفر از بچه های حسینیه می خواهند فردا روزه بگیرند ولی چیزی برای خوردن ندارند. من هم سریع غذا درست کردم وبه درخواست پسرم برای شما اوردم. ما نا خدا گاه گریه کردیم و تحت تاثیر خوابی که تعریف کرده بود قرار گرفتیم. شهید یوسفعلی همانند مولا سیدالشهدا بالباس مقدس پاسداری لباس رزم دفن شدند. شهید 🕊🌹 بگذارید👇👇 @rastegarane313
❤️‍🔥پدرش گفت مگر مصطفی از علی اکبر(ع) امام حسین(ع) مهم‌تر است گفت مصطفی عاشق شده و نمی‌توانم جلوی هدفش را بگیرم🌷✨ می‌گفتم: «اجازه بده سنت کمی بیشتر شود» که می‌گفت: «شیطان در کمین ماست و از آن نباید غافل بشویم، چه تضمینی می‌کنی که چند سال دیگر، من همین آدم باشم.» در واقع نمی‌خواست تغییر کند و دوست داشت پاک از این دنیا برود. بگذارید👇👇 @rastegarane313
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚کتاب صوتی ✨خاطرات‌ شهید صیاد‌‌ شیرازی قسمت3⃣ بگذارید👇👇 @rastegarane313