eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
572 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
13 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی های زیر مراجعه کنید @Malek53 @Alignb درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود ، فَرَج و نجات شما است. کمال‌الدين، جلد ٢، صفحه ٤٨٥ پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ ، چشم تفحص تاریخ است، چشمی که تا ابدیت، امتداد دارد و تا قیامت، دوام . ، مقامی است که معادلش در قاموس هیچ عالمی نیامده است، اما رسالت او در تمام ذرات عالم انتشار یافتنی است، چرا که ، فصل اول کتاب رسالت است و رسالت، همان مسئولیت است که بر دوش همه انسان‏ها، از لحظه تشییع پیکر ، قرار می ‏گیرد . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 8 مرداد 1402ه.ش 🗓 12 محرم 1444ه.ق 🗓 30 جولای 2023 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 ای صاحب جلال و بزرگواری 🔸صفحه 578 🔸جزء 29 جهت سلامتی و و هدیه به روح بگذارید👇👇 @rastegarane313
هیچ قطره ای نزد خداوند عزّوجلّ محبوب تر از دو قطره نیست. قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، قطره اشکی که در دل شبِ تار برای خداوند عزّ و جلّ می ریزد. 📚 الخصال، جلد ۱، صفحه ۵۰ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🏴🥀🌴🥀🏴🌹 💐 ای مردم ، خدای ناکرده مانند مردم کوفه نباشید که امام حسین (ع) را در روز عاشورا تنها گذاشتند ، همانطور که می گویید ای کاش ما در روز عاشورا می بودیم و امام حسین (ع) را یاری می کردیم امروز همان روز عاشوراست و صحنه عاشورا فرا رسیده است ، پس فرزند حسین (ع) را یاری کنید و نکند خدائی ناکرده او را تنها بگذارید . 🌹 🕊 🌹 🌹 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀 بر آقایی که می دید به فرو می رفت ، می دید می ریخت ، و را می دید می کرد . جانسوز چهارمین اختر تابناک ولایت و امامت ، حضرت امام سجاد (ع) تسلیت باد . بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 از 2_3 ماه مانده به محرم روزشماری میکرد برای نــــوکری ابا عبدالله الحسین. با شوق خاصی برنـامه ریزی میکرد. هر سال تو میدان امام زاده علی اکبر، جایی که اکنون مزار مطهرش در آنجاست، چای خانه راه اندازی میکرد. خرید ملزومات و وسائل چای خانه رو با وسـواس و سلیــــقه خاصی خریداری میکرد. تمامی رو هم از بهترین ها . معتقد بود برای اهل بیـــــت نباید کـــــم گذاشت، تا زمانی که اونها دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم شرمنده نباشی که چرا میتونستی و بیشتر انجام ندادی. خادم امام زاده و هییت بود . ولی همیشه جلوی در هیئت می ایستاد. معتقد بود دربانی این خاندان بهتره و خاکـی بودن برای ائمه لطف بیشتری دارد. میگفت هر چی کوچکتر باشی برای امام حسین (ع) ، بیشتر نگاهت میکند. بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🕊🏴🌹🏴🕊🥀 طبری و شیخ ابن نما روایت کرده اند از نوار، همسر خولی که گفت: آن ملعون سر آن حضرت را به خانه آورد و در زیر رختشوی خانه جای داد و به طرف رختخواب خویش رفت. من از او پرسیدم چه خبری داری؟ بگو! گفت: سر حسین را آوردم، گفتم وای بر تو، مردم طلا و نقره می آورند تو سر حسین علیه السلام فرزند پیغمبر صلی الله علیه و آله را می آوری؟ به خدا سوگند که سر من و تو در یک بالین جمع نخواهد شد، این جمله را گفتم و از رختخواب خارج شدم . به سوی آن رختشوی خانه رفتم که سر مطهر در زیر آن بود و نشستم، پس سوگند به خدا که پیوسته می دیدم که نوری مثل عمود از آنجا تا به آسمان کشیده شده بود، و مرغان سفید را می دیدم که در اطراف آن سر پرواز می کردند تا آنکه صبح شد و آن سر مطهر را خولی به نزد ابن زیاد برد. چون عمر سعد سر امام علیه السلام را به خولی سپرد دستور داد تا دیگر سر ها را که هفتاد و دو تن به شمار می رفت از خاک و خون پاک کردند و به همراهی شمر و قیس ابن اشعث و عمر ابن حجاج برای ابن زیاد فرستاد. به قولی سر ها را در میان قبائل کنده و هوازن و بنی تمیم و بنی اسد و مردم مذحج و سایر قبائل تقسیم کرد، تا به نزد ابن زیاد ببرند و به این وسیله به دربار او نزدیک شوند و خود آن ملعون بقیه آن روز و شب را آنجا بود و روز یازدهم را تا وقت ظهر در کربلا اقامت کرد و بر کشتگان سپاه خویش نماز خواند و همگی را به خاک سپرد و چون روز از نیمه گذشت، عمر سعد دستور داد که دختران پیغمبرصلی الله علیه و آله را با چهره های نمایان، بی مقنعه و بدون معجر بر شتران بدون جهاز سوار کنند. بر گردن حضرت سجاد علیه السلام غل و زنجیر سنگینی زدند و ایشان را مانند اسیران ترک و روم بردند . هنگام عبور از قتلگاه زن ها با نظر به بدن مبارک امام حسین علیه السلام و شهدا به صورت های خود لطمه زدند و با صدای صیحه مانند ندبه کردند. ... بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌴🕊🌹🏴🌹🕊🌴 بود . داشتیم وسایل را برای فردا می بردیم . تا صدای را از توی یک شنید راهش را کج کرد. پرسیدم کجا؟ گفت : بیا بریم ، اگه وسایل رو بذاریم ، تموم می شه. رفتیم توی . مداح عربی می خواند و جمعیت هم می زدند و می کردند. چیزی نگذشت که شانه های شروع کرد به خوردن . اسم که می آمد این طوری می شد. وقتی آمدیم بیرون گفتم : مگه تو حرف های مداح رو می فهمیدی ؟ گفت : نه ، خب داشت از می خوند. اسم کافیه تا یه ، همه ی مصیبت های رو به یاد بیاره و مظلومیت رو حس کنه . شادی روح و بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🏴🥀🕊🥀🏴🌹 اساس دین با پیوند خورده و به برکت هم باقی مانده است . بگذارید👇👇 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆 🔆امروز ۸ مرداد ماه ۱۴۰۲ مصادف است با ۱۲ محرم الحرام 📿 ذکر روز یکشنبه: یا ذَالجَلالِ وَالاِکرم (صد مرتبه) ✳️ ذکر این روز موجب فتح و نصرت می‌شود. 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات بگذارید👇👇 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ «غریب آقا»😔 🔹استاد 💢 هر سالی که عاشورا میاد یعنی شیعیان برای ظهور آماده نیستند... 💢عاشورا مانُور اینه که بدونی چجوری پای امام زمانت بجنگی. 🏴 🤲 بگذارید👇👇 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥با یکی از رفقام به مشکل خوردم، پادرمیانی کنید کم‌کاری ما رو ببخشه! 🔹دوربین مخفی جذابی که در شام غریبان زائران امام رضا را غافلگیر کرد. بگذارید👇👇 @rastegarane313
💠 سی هزار دینار طلا، رقمی بود که یزید به هر نفر داد و دینشان را خرید. هر دینار ۴.۵ گرم، هر گرم طلا دو میلیون تومان، به پول امروز نزدیک به 270 میلیارد تومان اگر در زمان بودیم یارش میماندیم؟ 📚📚📚 https://eitaa.com/rastegarane313
قابل توجه تمامی علاقمندان به شرکت درسابقات قرآنی. لطفاجهت شرکت به لینک فوق واردشوید. https://eitaa.com/rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه‌ی ما به سَر رسید… سلام بر آن گریبان‌های چاک شده سلام بر آن لب های خشک شده سلام بر آن سرهاىِ بالا رفته بر نيزه سلام بر آن بانوانِ بيرون آمده از خيمه سلام بر آن دورافتادگان از وطن سلام بر آن دفن شدگان بدون کفن سلام بر آن سرهای جدا شده از بدن😭 "اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهيد"💔 https://eitaa.com/rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 *ماجرای شهیدی که بعثی‌ها با خنجر سرش را از تن جدا کردند..* | خواندن این خاطره بسیار دردناک است | *● شرح عکس: بوسه پدر بر رگ های بریده گردن شهید رضائیان ●* 🔹️ همرزم شهيد رضا رضائيان در بخشی از کتاب عقيق میگوید: ◇ رضا رضائيان با لباس رسمی سپاه به همراه محسن صحت برای شناسایی منطقه از عرض کارون گذشتند. ◇ در حین شناسایی به گشتی عراقی خوردند ، رضائيان به سمت سنگرهای کمين رفت. محسن خودش را به او رساند، درگیری شروع شد و بعثی‌ها کم‌کم تعدادشان بیشتر شد و رضا و محسن محاصره شدند. ◇ بعثی‌ها بالای سر رضائیان رسيدند. لباس رسمی سپاه برای افسر عراقی که با چشمان از حدقه درآمده به او خيره شده بود، جذابيت خاصی داشت. ◇ پاشنه پايش را به پيشانی رضائيان کوبيد، و او را نقش بر زمین کرد و با اشاره به گروهبان گفت: ◇ بهتر از اين نمی شود. او را با خود می بريم. بهترين هديه به فرماندار نظامی خرمشهر است. يک پاسدار بايد اطلاعات خوبی داشته باشد! ◇ افسر دست رضائيان را گرفت تا بلندش کند. رضائيان عکس العمل نشان داد. گروهبان با قنداقه تفنگ به سرش کوبيد. رضائيان از هوش رفت. ناگهان صدای تيراندازی از جانب گشتی‌های ايرانی به گوش افسر رسيد. ◇ افسر عراقی کارد کمری‌اش را بيرون آورد، ابتدا به سمت محسن رفت. کارد را در کشاله‌ی رانش فرو برد. صدای محسن بلند شد.خون از رانش بيرون زد. ◇ افسر به سراغ رضائيان رفت و رضا را که زخمی شده بود زمين زد و پا روی سينه‌اش گذاشت و او را به پشت خواباند و ضربه‌ای به سرش زد.رضائيان از حال رفت، اما هنوز بی هوش نشده بود. تيزی کارد را پشت گردن خود حس کرد. ◇ محسن دست و پا زدن رضائيان را می ديد. گاه فکر می کرد که در خواب است، اما همين که پای رضائيان به زمين کوبيده می‌شد، باورش می شد که بيدار است. ديگر درد پايش را فراموش کرده بود. ◇ هنوز بدن رضائيان مقاومت می کرد. دستان بسته اش سعی در آزاد شدن داشت اما بی‌فايده بود. با فشار بعدی کارد در گردنش فرو رفت و خون به بيرون فوران زد و از پشت گردن سرش را جدا کرد. ◇ خون رضائيان، افسر عراقی را سر مستش کرده بود. مجددا به سمت رضائيان رفت. سرش را بلند کرد و همراه با خنده‌ای کريه گفت: هديه‌ی خوبی است برای فرمانده. ◇ اين پاسدارها دارخويئن را فلج کرده‌اند. بدن بی‌سر رضائيان را برگرداند. چشمش به آرم سپاه که به سينه‌اش چسبيده بود، افتاد. خم شد و گوشه آرم پارچه‌ای را گرفت و آن را دريد. ◇ پارچه کوچک را روی سر رضائيان گذاشت و گفت:حالا پرونده ما تکميل شد. و با خشم گفت: حرکت کنيد گروهبان گفت: پس تکليف آن يکی چه می شود. ◇ با او کاری نداريم، فرصت نداريم بايد حرکت کنيم! افسر عراقی سر رضائيان را گرفت و به سمت خاک ريز عراق حرکت کرد. ◇ گشتی های خودی رسيدند عراقی‌ها آنجا را ترک کرده بودند. بچه‌ها با بدن بی‌سر رضائيان که مواجه شدند، کمی اطراف را جستجو کردند. ◇ صدای محسن آنها را متوجه خود کرد. محسن که هنوز نفس می کشيد به سختی گفت: سرش را بردند. ■ *شهید رضا رضائیان شریف‌آبادی* ■ متولد: ۷ دی ۱۳۴۰_اصفهان ■ شهادت: ۲ دی ۱۳۵۹_خوزستان، دارخوئین بگذارید👇👇 @rastegarane313