فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختران شهدا💔
#روز_دختر مبارک🌹
http://eitaa.com/raviannoorshohada
ای عڪس هایتــ
روی زخم دل نمڪ پاش ...
یڪ بار هـم ،
بابای معلــوم الاثر باش ...
برگرد تنهـــا،
یڪ بغــل باباے من باش ...
🌹شهید محمد اینانلو
حلما_بابا
روز_دختر
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#وصیت_شهید
مهم نیست آینده نامی از من برده شود یا نه ، مهم این است که اسلام پیروز شود.
حتی مهم نیست به جهنم بروم یا نه !
مهم این است که بتوان خدا را از خود راضی نگه داشت.....
🌹شهیدجعفر_شیرسوار
http://eitaa.com/raviannoorshohada
تولدٺمبارڪحاجی🌟💔
امشبدعامونکناونبالاها☁️
🌹شهیدجواداللهکرم✨
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📷مقام معظم رهبری بر مزار شهید
🌷سید اسدالله لاجوردی
مکان: قطعه شهدای هفتم تیر، در جوار مرقد مطهر امام خمینی رحمةالله علیه
http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
📷مقام معظم رهبری بر مزار شهید 🌷سید اسدالله لاجوردی مکان: قطعه شهدای هفتم تیر، در جوار مرقد مطهر ام
💞ماجرای ازدواج شهید سید اسدالله لاجوردی از زبان زهرا گل گل (همسر شهید)💞
💍در سال ۱۳۴۰ ازدواج کردیم. آن موقع ۱۳ سال داشتم. یکی از اقوام ایشان در همسایگی عمویم زندگی میکرد و گفته بود ما دنبال دختری متدین هستیم. ایشان هم من را معرفی کرده بودند. روز خواستگاری مادرم گفت:
💐آماده شو، مهمان داریم. از آنجا که خیلی علاقه به درس داشتم گفتم: اگر با همین لباس هایم میتوانم بیایم،می آیم. در غیر این صورت نه! گفت: مسئلهای نیست. با همان لباس ها رفتم ولی از آنها خیلی خوشم آمد! گفتم:
چقدر خانواده خوبی🥰 بودند. مادرم سکوت کرد و بعد از چند روز گفت:
👈 کسانی که آمدند خواستگاری، تو را برای آقای لاجوردی انتخاب کردند. او از سادات است و عکس را به من نشان دادند.
وقتی فهمیدم متدین و از سادات است خیلی خوشم😍 آمد. یکسال عقد بودیم و بعد ازدواج کردیم.
🌻البته پدرم خیلی دل نگران بود که آیا من از عهده زندگی مشترک برمی آیم یا نه. حتی کار به آنجا رسید که گفتند: منصرف شدیم! تا اینکه اتفاقی افتاد.
💫پدرم خوابی دید. او در خواب دیده بود که در حسینیه ارشاد یک عالم نورانی با عمامه سیاه به پدرم اشاره کرده و گفته:
💫 بیا جلو . پدرم جلو رفته و آن عالم به ایشان گفته بود: از امروز نسل من با تو یکی میشود. صبح به مادرم گفته بود:
👈 من پشیمان شدم که جواب رد دادم. آن روز عید غدیر بود لذا به خانه آقای لاجوردی رفت و گفت: من خوابی دیدم و پشیمان شدم و حرفم را پس میگیرم.
🍀جلسه بعد پدرم گفت: حتما باید دخترم داماد را ببیند و ایشان هم دخترم را ببیند و نظر بدهد. جلسه بعدی آقای لاجوردی به همراه خواهرش به منزل ما آمدند...
💐به این ترتیب برنامه ازدواج ما شروع شد، آقای لاجوردی هم خودش خنچه عقد خیلی قشنگی درست کرد.
📝مهریه هم هشت هزار تومان شد، آن موقع آقای لاجوردی ۲۶ ساله بودند و در چوب فروشی کار میکردند ولی بعد از چند سال در بازار جعفری مغازه ای گرفت و همراه برادرش صادرات روسری به کشورها داشتند.
📗منبع: خبرگزاری رسالت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
حجت جلوے #ڪاروان حرڪت
مےڪرد #میڪروفن رادر دستش
مےگرفت و مےگفٺ:
«هرڪےدوست داره برا
!امام زمانش تیڪہ تیڪہ
بشہ #صلواٺ بفرستہ».
تیڪه ڪلامشهمین بود
وبلند #صلوات میفرستاد...
🌹شهیدحجتاللهرحیمی🕊
http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
خاکریز خاطرات🍃
شوق زیارت🌿
دوره اے رو تو اصفہان با شہید علےدوست بودم.
دوره همزمان با ایام محرم بود، بچہ هاے دوره با همڪاری مسئولین آموزشگاه تصمیم گرفتن با پولے ڪہ از خود بچہها جمع مےڪنن سہ نفر رو بہ ڪربلا بہ نمایندگے از طرف همہ بہ قید قرعہ اعزام کنند.
بالاخره روز قرعہ ڪشی رسید.
همہ بچہ ها تو حسینیہ جمع شده بودند. من و مہدی هم ڪنار هم نشسته بودیم ولے با این تفاوت ڪہ اشڪ همینجورے از چشمان نازنینش سرازیر بود و دعا مےڪرد ڪہ اسمش براے ڪربلا دربیاد.
حاج آقا شروع ڪرد بہ انتخاب اسامی، نفر اول انتخاب شد، نفر دوم هم انتخاب شد و مہدی همچنان اشڪ از چشمانش سرازیر بود. نوبت بہ نفر سوم هم رسید، حاج آقا ڪاغذ سوم رو هم برداشت و بہ همراه ڪاغذسوم، ڪاغذ دیگہ اے هم بالا اومد ڪہ چسبیده بہ ڪاغذ نفر سوم بود، با اصرار حاج آقا و بچہ ها ڪاغذ چسبیده شده ڪہ نفر چہارم مےشد انتخاب شد و قرار شد ڪہ هزینه سفر رو مسئولین بدن،همه مشتاق بودن بدونن نفر چہارم ڪیه و نفسہا تو سینہ حبس شده بود.ڪاغذ باز شد و حاج آقا گفت: آقاے مہدےعلےدوست.....فقط خدا مےدونه ڪہ مہدی چہ حالے اون موقع داشت، رفت به زیارت بارگاه سالار شہیدان و خوش به حالش ڪہ الان ڪنار خود اهل بیته.🍃
🌹شهید مدافع حرم مهدی علیدوست
http://eitaa.com/raviannoorshohada
💠دریکی از سنگرهای خط مقدم شلمچه به نماز ایستاد.
نافله ی صبح راخواند ودرحال ادای نماز صبح بود که تیر مستقیم تانک دشمن سنگرش را به آسمان برد🕊
🌹 شهید_سید_یوسف_کابلی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید محمد رضا دهقان
آقا محمدرضا به یادت هستیم💔💚💛
http://eitaa.com/raviannoorshohada
من از همرزمان حامد شنیدم که در منطقه «لاذقیه» یک روستای شیعه نشین در محاصره تکفیریها بود و آنقدر اوضاع وخیمی داشت که حتی نظامیهای سوری برای آزادی آن پیشقدم نمیشدند.😔
اما حامد با تخصصی که در مورد مسائل توپخانه و موشکی داشت، با برنامهریزیها و مهندسی دقیق توپخانهای و دیدهبانی، ضربههای مهلکی بر داعشیها وارد آورده 💪و چنان وحشتی در دل آنها ایجاد کرده بود که برای ترور حامد نقشههایی کشیده بودند.❗️
ضربات مهلک حامد جوانی به پیکره داعش به طوری بود که بسیاری از تکفیریها از دست او آواره شده بودند و زمانی که با موشک ضدتانک «تاو» مورد هدف قرار میگیرد، از چهار زاویه فیلمبرداری میشود و تا دو ماه این فیلم سر فصل خبر سایتها و شبکههای ماهوارهای داعشیها بود.💔
شهید مدافع حرم حامد جوانی🌹
http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
🌹شهید_مصطفی_صدرزاده فرمانده ای داشت به نام 🌹شهید_حاج_حسین_بادپا
▫️میگفت اون موقعی که داشتیم میرفتیم پای کار برای عملیات من رفتم پشت تویوتا و حاج حسین هم رفت پشت فرمون.. به من گفت سید ابراهیم بیا جلو! گفتم بابا چندتا بزرگتر اونجاهستن من خوب نیست بیام جلو.. قبول نکرد و گفت بهت میگم بیا جلو! گفت منم رفتم جلو و از بزرگترا هم عذرخواهی کردم..☝️
▫️از این جا به بعد این داستانی که میخوام بگم رو 🌹شهید_حاج_حسین_بادپا برای مصطفی گفت و مصطفی هم برای من تعریف کرد..❗️
🌹شهید_مصطفی_صدرزاده گفتش شهید بادپا میگفتش که من از قدیم که با حاج قاسم سلیمانی و شهید یوسف الهی (فرمانده لشگر کرمان، اون عارفی که الان 🌹شهید_حاج_قاسم_سلیمانی رو کنارش در کرمان دفن کردن) میگفت 🌹شهید_محمدحسین_یوسفالهی منو یک بار زمان جنگ بابت موردی تنبیهم کرد و بهم گفت میری سر کانال فلان جا بشین تحرکات دشمن رو یک ماه مینویسی و میاری! میگفت دوسه روز اول رو دقیق مینوشتم که دشمن چه تحرکات مثلا تدارکاتی و لجستیکی و نظامی داره.. ولی یه موقع هایی هم ازخستگی زیاد خواب میموندم و نمیرفتم و از رو شیطونی همون قبلی هارو مینوشتم و پاکنویس میکردم!
خلاصه سرماه که شد رفتم به 🌹شهید_یوسف_الهی نشون دادم گفتم که گزارشمو آوردم! 😊
اونم ی نگاهی به نوشته هام کرد و گفت شما این صفحات رو خواب موندی و نرفتی ولی نوشتیش..❗️آقا منو میگی.. دیدم دقیق زده توو خال! بعد بهم گفت که به خاطر این کارت شهید نمیشی برو! 😔
میگفت تا الآن که الآنه حسرت شهادت، با این همه عملیات وسابقه به دلم مونده! جنگ تموم شد و بعد از سالها اومدیم سوریه و این عملیات و اون عملیات بازم خبری نشد! 😢
میگفت اخیرا خواب شهید یوسف الهی رو دیدم که بهم اجازه شهادت دادو گفت توو این عملیات توهم میای نگران نباش! اینا همه رو داره توو ماشین به مصطفی میگه! میگفت حواستون خیلی جمع باشه که شهدا نظاره گر تمام اعمال ما هستن! 💔
🌹شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
🌹شهید مدافع حرم حاج حسین بادپا
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🔸 فرماندهای که از شلوغی مراسم تشییعش میترسید ...
یڪ روز بعد از پایان عملیات #والفجر۸ تویوتا را روشن کرد و به سمت آبادان حرکت کردیم. حالش آشفته بود تا به حال اینگونه او را ندیده بودم، یک به یک شهدا را یاد میکرد و برایشان گریه میکرد، گفتم حالا چرا اینقدر ناراحتی گفت: «بیشتر برای زمان بعداز شهادتم ناراحتم»
متوجه حرفش نشدم با تعجب گفتم: بعداز شهادت که ناراحتی نداره ! گفت: « برای ما داره از آنجایی که من فرمانده بودم، مردم و مسئولین مرا میشناسند. ناراحتم و میترسم از آن روزی که وقتی شهید بشوم، تشییع جنازهام شلوغ شود، مسئولین بیایند، برایم تبلیغات ڪنند. کل استان اعلامیه پخش کنند. این است که برای بعداز شهـادتم هم ناراحتم ، من خودم را شرمنده شهدایی که واقعاً زحمت کشیدند و نامی از آنها نیست میدانم.
با این اعتقادی که داشت، خدا به او عنایت کرد و بعد از شهادتش، مفقود ماند و تشییع نشد. مدتها از زمان شهادتش گذشت تا اینکه در سال ۱۳۷۴بهمراه هفتاد و چند تن از شهدای مازندران تشییع شد.
✍ راوی: همرزم شهید
🌹سردار شهید_محمد_حسن_طوسی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
دو حرف زیبا از دو بزرگ مرد:
🌹شهیدقاسم_سلیمانی: برای شهید شدن اول باید مانند شهید زندگی کرد.
🌹شهیدسیدمرتضی_آوینی: تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته باشند.
http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
🔰فرمانده ای از جنس جهاد
در جزیره مجنون راننده آمبولانس بودم دستور رسید همه برگردند هرچه سعی کردم راضی نشد میگفت: هیچ وقت چنین کاری نمی کنم چه طور این بچه ها را اینجا بگذارم. در حمله شیمیایی دشمن دوبار باموتور سیکلت به قلب خط مقدم زد و با همرزم مجروحش بازگشت و سومین بار دیگر از اوخبری نشد و رفت که رفت تا آنکه سالها بعد در عملیات تفحصدچندتکه از استخوانهایش کشف شد و برای عزیزانش فرستاده شد ....
می گفت: یادتون باشه یک بُعدی نباشید. بهتره دکترِ پاسدار یا مهندسِ پاسدار باشید تا اینکه بخواید فقط پاسدار باشید. نگذارید ایران بعد از پیروزی از قلمرو علمی عقب بمونه.
حاج بهرام مدیر کاروان حج بود. چند مرتبه از زیر گیت بازرسی رد شد و هر دفعه دستگاه بوق کشید. مسئول مربوطه اومد و حکم کرد تمام لباس هاشو دربیاره. اما باز هم…
گفت: این جنایت صدام شماست، به خاطر ترکش های تو پشتمه، همونجا بود که بهش لقب "مرد آهنین" دادند!
در حج خونین سال 66، 48 ساعت خبری ازش نداشتیم. وقتی برگشت متوجه شدیم در مراسم برائت از مشرکین با شرطههای عربستان درگیر و بازداشت شده، بخاطر دوندگیهاش برای حجاج، کف پاهاش پینه بسته بود و به سختی راه میرفت، با این حال ضعف بهش غلبه نکرده بود و بیمارستانهارو میگشت تا زائرای زخمی و آسیب دیده رو پیدا کنه.
📎فرماندهٔ گردان صاحبالزمان جهادسازندگی گیلان
#شهید_بهرام_گلآور🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۳۷/۱۰/۱ بندرانزلی ، گیلان
شهادت : ۱۳۶۷/۴/۴ جزیرهٔ مجنون
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#سالروز_شهادت
#سرادر_هور
#شهید_علی_هاشمی
متولد ٔ۱۰ دی ۱۳۴۰ اهواز
شهادت ٔ۴ تیر ۱۳۶۷
درجه سرلشکر پاسداربخش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
فرماندهی درقرارگاه نصرت
سپاه ششم جنگها و عملیاتهاجنگ ایران و عراق
او به دلیل آشنایی با مناطق عملیاتی، نقش مهمی در میان فرماندهان سپاه پاسداران در خلال جنگ ایران و عراق داشت.
از وی بعنوان طراح اصلی عملیات خیبر و عملیات بدر یاد میشود
شهید هاشمی در سال ۱۳۶۷ پس از انجام مأموریت تخلیه جزیره مجنون، در هنگام ترک مقر فرماندهی، توسط هلیکوپترهای ارتش عراق مورد هدف قرار گرفت و شهید شد.
پیکر وی ۲۲ سال بعد در سال ۱۳۸۹ شناسایی و در اهواز به خاک سپرده شد.
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#خاطرات_شهدا
نوجوان که بود کلاس زبان میرفت ، هم از بقیه بچه ها قویتر بود و هم شاکرد اول مدرسه...
دم درب خانه تابلویی زده بود و روش ندشته بود : کلاس تقویتی درس زبان در مسجد امام علی (ع)...
ساعت دو تا چهار ، هزینهٔ هرساعت ۱۰ تا صلوات ؛ قبولی با خـــــدا ....
علی بابرگزاری این کلاسها خیلی از بچه های محل رو جذب مسجد کرد...
📎جای خالیتان به این راحتیها پرنخواهدشد
🌹شهید_علی_هاشمی
#سالروز_شهادت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز_شهادت🌹
❣امام خامنه ای: جوانان #خوزستان، جوانان عرب در مقابل تهاجم رژیم صدام ایستادن... اون ها عرب بودن این هم عرب بود اون ها عربی حرف میزدن این هم عربی حرف میزد، این سردار جوان عرب اهوازی، اهل سوسنگرد، #شهیدعلی_هاشمی حقیقت را شناخت و در مقابل توطئه دشمن ایستاد...👌
اسم این ها فراموش نخواهد شد...✌️
#سردار_هور
🌹شهید_علی_هاشمی
http://eitaa.com/raviannoorshohada