eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
627 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
3.1هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
خوب است حتی به همین قاب عکسـ📸 هـا 💥اما دلم برای تنگ میشود💔 به نمی آیی؟😔 🌙
#حتما_بخوانید👇👇 🌸یه شب حسین به #خوابم اومد. #مُهری جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه #سنگ مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی #رنگ متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ #قرمز بود. 🌸دیدم بعضی ها #نامه میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من #پنجشنبه ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم #محجبه نبود.داشت #گریه می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من #خواهرش هستم. من رو در #آغوش گرفت و گفت، راستش من خیلی #بدحجاب بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، #تصادفا با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید #تحقیق کردم. بعدها شهید رو در #خواب دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز #نمی_خوندم. ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... #من_پنجشنبه_ها_نامه_خیلیا_رو_مهر_میزنم😍 #شهید_حسین_معزغلامی🌷 #شهید_مدافع_حرم @raviannoorshohada
#رسم_خوبان ⚜روحانی #کاروان با کلی پرس و جو من رو پیدا کرد و از من پرسید، شما حاج منصوری⁉️گفتم بله..بعد پرسید: شما پدر شهیدی و اسم پسرت #علے؟گفتم بله، یکی از دو شهیدم علے. روحانی کاروان گفت: حاج منصور من که شمارو نمیشناختم و نمی دونستم پدر شهید هستی، شهید شما به #خوابم اومد و گفت اسم من علے فخارنیاست، 😇برید پدر من رو تو کاروان خودتون پیدا کنید و بهش بگید چون #قلبش مشکل داره امشب به مشعر و فردا به منا نرود، و از من خواست تا مراقب شما باشم..به #روحانی کاروان گفتم، اینطوری که نمیشه..در جواب به من گفت: این چیزى بود که باید میامدم به شما می گفتم، شما هم مى توانید نایب بگیرید و خودتون از همین جا برگردید مکه به هتل تون🏩حاج منصور گفت: همین کار را انجام دادم و برای خودم و همسرم #نایب گرفتم و برگشتیم هتل، و بعد از این که حادثه منا رخ داد،😔 حکمت این اتفاق رو فهمیدم و به این که میگویند، #شهدا_زنده اند بیشتر اعتقاد پیدا کردم. ✍ به روایت پدر بزرگوار شهید #شهید_علے_فخارنیا🌷 @raviannoorshohada
یک روز به آمد و گفت: من به خواسته ی خودم که بود، رسیدم☺️🕊 وقتی برای دومین بار با خانم شهربانو نوروزیان، همسر شهید ، هماهنگ میکردم تا کارهای مربوط به کتاب را انجام دهیم، همان شب دوباره او را دیدم😳. انگار نه خواب بودم و نه بیدار.ـ. آمد و گفت: کتاب (خداحافظ دنیا) رو بده ببینم چه کار کردی!👀 جزوه ی آماده شده ای را جلوی او گذاشتم. جزوه را برداشت و به چند صفحه اش نگاهی انداخت👀 و با لحن پرسید: از چی نوشتی😑؟ نگاه مبهوتم به چشم های نافذش گره خورده بود. بعد از سکوت کوتاه زبان باز کردم و با شرمندگی گفتم: چیزی 😓! گفت: از مصیبت (ع) بنویس...😔💔 از خواب برخاستم. ناخودآگاه می گریستم و می گفتم: الله اکبر... الله اکبر... الله اکبر.😭😭 🌷 http://eitaa.com/raviannoorshohada