#کلام_شهید
برای فرهنگ ، جنگ ، جنگ است؛ چه سخت باشد و چه نرم.
عدهای را با جسمشان می کُشند و عدهای را با فرهنگشان.
هشت سال، زدند و زدند و زدند.خواستند ریشه اسلام را بزنند، بیشتر رشد کرد.
چندین سال است از شاخ و برگها شروع کرده اند؛ کمر بستهاند کل درخت را بسوزانند.
آز جنگ_نرم غافل نشوید.جنگ نرم، مَرد میخواهد محکم و استوار،شاید گلوله و ترکشی نباشد، اما طوری ذهنت را هدف گرفتهاند که حواست نباشد خوردی.
اگر فشنگت بزنند میشوی الگو، مایه افتخار اما اگر نیرنگت بزنند چه...؟
خواهرم، برادرم... خیلی حواست به سنگرت باشد چادرت، غیرتت، ایمانت، درست همه و همه را هدف گرفتهاند؛همه را.
دشمن جنگ نرم را از جنگ سخت جدیتر گرفته است؛مبادا تو به بازی بگیری که باختهای؛فرهنگ تو، ایمان تو، عقیده تو، همه و همه برای توست و دشمن فقط به فکر گرفتن آن از توست...ایمانت را ازت بگیرند چه چیزی دیگر داری؟خیلی حواست باشد.
دشمن تو جلوی خدای خودش ایستاد چه برسد به تو.جنگ نرم، جنگ نرم، جنگ نرم... را جدی بگیرید...
#شهیدمحسن_حججی
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@raviannoorshohada
#تلنگر
علی بعضی وقت ها بی دلیل زمین میخورد و ما نگران شدیم و با خانواده تصمیم گرفتیم علی رو ببریم دکتر !
تا اینکه یک شب محسن بخواب یکی از آشنایان می آید و میگوید ،
علی سالم است و هنگام بازی چون میخواهد بیاید بغل من ،
ولی نمیشه ، زمین میخورد...
علی یک دانه
#شهیدمحسن_حججی
« اللهم عجل لولیک الفرج »
@raviannoorshohada
#سیره_شهدا
کارت عروسی که برایش می آمد. می خندید و می گفت ، بازم شبی با شهدا !!
با رقص و آهنگ و شلوغ بازی های عروسی میانه ای نداشت ، بیرون تالار خودش را به خانواده عروس و داماد نشان می داد و می رفت گلزار شهدا.
همه فکر و ذکرش پیش شهدا بود. می رفتیم روستا برای سمنو پزان ، وسط تفریح و گشت و گذار مثل کسی که گم شده ای دارد ، می پرسید ،
حاج آقا سید این دور و بر ، شهید نیست بریم پیشش؟!.....
مدافع حرم
#شهیدمحسن_حججی
📕 سربلند ، فصل ۳ ص۲۰۳
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
@raviannoorshohada
#خـــاطرات_شهدا
قرارمان عمود ۷۳۵ بود. همدیگر را گم کردیم ، نزدیک پنجاه دقیقه علّاف شدم ، آنتن درست و حسابی نداشتیم ، به زور با پیامک همدیگر را پیدا کردیم.
تا رسید گفتم ، دوباره کجا خودت رو به این علم ها بسته بودی؟! ، فکر کردی به همین سادگی درست می شی؟!
از بس عشق روضه و سینه زنی بود ، فکر می کردم مجلسی پیدا کرده و رفته پی حال و صفا. معذرت خواهی کرد که نه من هم شما را گم کرده بودم.
بعدش نشستیم به انار خوردن تا گلویی تر کنیم.
رنگ دانه هایش مثل خون قرمز بود.
چفیه اش را باز کرد و گفت ،
توی هر اناری یه دونه بهشتیه ؛ حواستون باشه ازدستش ندید!....
#شهیدمحسن_حججی
📕 سربلند فصل ۵ ص ۲۶۹
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
@raviannoorshohada
#خاطرات_شهدا
توی دلِ دشمن بودیم ، یک داعشی که دشداشه ی سفید و بلندی پوشیده بود و صورتش را با چفیه ی قرمزی پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید.
پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت ،
این ، همان جسدی است که دنبالش هستید!
میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم ، مثل مجسمه ها خشک شدم ، رو کردم به حاج سعید و گفتم ،
من چه جور این بدن رو شناسایی کنم؟! ، این بدن ارباً اربا شده. این بدن قطعه قطعه شده!
بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلّح کرد و کشید طرفم.
داد زدم ،
پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! ، مگه دین ندارید؟!
پس کو سرِ این جنازه؟! ، کو دستهاش؟!
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می کرد.
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند ، می گفت ،
این کار ما نبوده ، کارِ داعشِ عراق بوده.
دوباره فریاد زدم ،
کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را اینجور قطعه قطعه کنید؟! .....
مدافع حرم
#شهیدمحسن_حججی
📕 حجت خدا
« اللهم عجل لولیک الفرج »
@raviannoorshohada
سعی کن یه جوری زندگی کنی
که خدا عاشقت بشه
...♡
اگه خدا عاشقت بشه ؛
خوب تو رو خریداری میکنه!...
#شهیدمحسن_حججی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🐚🌟🐚🌟🐚🌟🐚
سعی کن یه جوری زندگی کنی
که خدا عاشقت بشه
...♡
اگه خدا عاشقت بشه ؛
خوب تو رو خریداری میکنه!...
#شهیدمحسن_حججی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🐚🌟🐚🌟🐚🌟🐚
🌷 #شهید_محسن_حججے :
💭 سعے ڪن یہ جوری زندگے ڪنے ڪہ خداعاشقت بشہ؛اگہ خداعاشقت بشہ،خوب توروخریدارے مےڪنہ...
#شهیدمحسن_حججی
#شهیدابراهیم_هادی
#سلامصبحتونشهدایی
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada
--------‐‐-------------------------------------------------