📌#رئیسجمهور_مردم
وَ 31 اردیبهشت، این روزِ سخت...
روز سختی بود،خودمان هم نفهمیدیم چطورشب شد اینروزِ سخت. چند صف نمازگزار بود اما گویی فقط یک نفر در مسجد بود، ساکت و آرام!
بین دو نماز یکی از آقایان میکروفن دست گرفت، فقط چند بیت شعر خواند و آنقدر صدای گریه و ناله بلند شد که انگار همان لحظه بود که باورمان شد واقعاً از دست دادیم سید را!
بعداز نماز با اتوبوس ۵۰_۶۰ نفر رفتیم سمت مصلی برای برنامه،اولین بار بود حتی کودکان هم سرو صدا نمیکردند،آرام و بی صدا سمت مصلی رفتیم.
و امان از حال و هوای مصلی،همه جا سیاه و همه سیاه پوش، مذهبی غیر مذهبی کوچک و بزرگ فرقی نداشت، همه آمده بودند عقده دل خالی کنند و بغض در گلو را که از هشت صبح تاب آوردهاند آزاد کنند.آنقدر فضای مجلس اندوهناک و پر از غم بود که بیطاقت شدیم.
خصوصاً آنجایی که مداح گفت سه سرنشین سید بودند و سوخته بودند، مانندِ مادرمان زهرا س که میانِ شعله های آتش بود..
و ۳۱ اردیبهشتی که حک خواهد شد در ذهن ها و قلب های این مردم داغدیده...
مهدیس میرزایی
سهشنبه | ۱ خرداد ۱۴۰۳ | #بوشهر #عالیشهر
دریچه، رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
ما و حجله شهید
باید حجله میزدیم. امکاناتی اما نداشتیم.
حتی تا آخرین دقایق نزدیک به شروع برنامه، عکس شهدا را هم نداشتیم.
اما باید سیاهپوشی میشد. بین دو نماز سریع دست به کار شدیم و پارچه سیاه را وصل کردیم. عکسِ شهدا هم آخرین دقایق رسید.
و نتیجه شد این قاب، که نگاهِ مردم را چندین لحظه روی خود زوم میکرد...
مهدیس میرزایی | ۱۶ ساله
چهارشنبه | ۲ خرداد ۱۴۰۳ | #بوشهر #عالیشهر
دریچه، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا