eitaa logo
مقتل خوانی
753 دنبال‌کننده
43 عکس
6 ویدیو
1 فایل
مقتل حضرت سیدالشهداء ( علیه السلام ) و یاران و اهل بیت باوفایش ( علیهم السلام )
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه های مرتبط با ورود امام حسین علیه السلام به سرزمین کربلا (۱) عن عبد اللّه بن منصور عن جعفر بن محمّد بن عليّ بن الحسين عن أبيه عن جدّه -زين العابدين- عليهم السلام: سارَ الحُسَينُ عليه السلام حَتّى نَزَلَ كَربَلاءَ فَقالَ : أيُّ مَوضِعٍ هذا ؟ فَقيلَ: هذا كَربَلاءُ يَابنَ رَسولِ اللّه ِ . فَقالَ: هذا وَاللّه ِ يَومُ كَربٍ وبَلاءٍ و هذَا المَوضِعُ الَّذي يُهَراقُ فيهِ دِماؤُنا ، ويُباحُ فيهِ حَريمُنا. ترجمه: عبد اللّه بن منصور، از امام صادق علیه السلام از پدرش امام باقر علیه السلام از جدّش امام زين العابدين عليه السلام : امام حسين عليه السلام حركت كرد تا در كربلا فرود آمد و پرسيد: «نام اين سرزمين چيست ؟» . گفتند: اى فرزند پيامبر خدا! اين جا كربلاست. امام حسين عليه السلام فرمود: «به خدا سوگند، اين، روزِ كرب و بلاست و اين جا، همان جايى است كه خون هاى ما در آن ريخته و حرمت ما شكسته مى شود. (گریز روضه: چگونه حرمت شکنی کردند؟ فقط به یک نمونه اشاره می نمایم: فَأَخَذَ ثَوبا خَلَقا فَخَرَقَهُ وجَعَلَهُ تَحتَ ثِيابِهِ . فَلَمّا قُتِلَ جَرَّدوهُ مِنهُ عليه السلام . ثُمَّ استَدعى عليه السلام بِسَراويلَ مِن حِبَرَةٍ فَفَرَزَها ولَبِسَها ، وإنَّما فَرَزَها لِئَلّا يُسلَبَها ، فَلَمّا قُتِلَ سَلَبَها بَحرُ بنُ كَعبٍ لَعَنَهُ اللّه ُ وتَرَكَ الحُسَينَ عليه السلام مُجَرَّدا . ترجمه: امام عليه السلام لباس كهنه اى را برداشت و آن را پاره كرد و زير لباسش پوشيد ؛ امّا هنگامى كه شهيد شد، آن را نيز بردند و امام عليه السلام را برهنه ، رها كردند . آن گاه امام عليه السلام ، شلوار پنبه اى را كه بافتِ يمن بود ، خواست و آن را پاره كرد و پوشيد و از آن رو پاره كرد تا آن را نبرَند ؛ امّا هنگامى كه كشته شد ، بحر بن كعب كه خداوند لعنتش كند، آن را هم بُرد و امام حسين عليه السلام را برهنه رها كردند.) (الملهوف : ص ١٧٤،بحار الأنوار : ج ٤٥) _____________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با لحظات ورود امام حسین علیه السلام به کربلا (۲) بَعدَ ذِكرِ وُصولِ أمرِ عُبَيدِ اللّه ِ بِالتَّضييقِ في وَراءِ عُذَيبِ الهِجاناتِ ، خَرَجَ الحُسَينُ عليه السلام و وُلدُهُ و إخوَتُهُ و أهلُ بَيتِهِ رَحمَةُ اللّه ِعَلَيهِم بَينَ يَدَيهِ، فَنَظَرَ إلَيهِم ساعَةً و بَكى، و قالَ: اللّهُمَّ إنّا عِترَةُ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله، و قَد اُخرِجنا و طُرِدنا عَن حَرَمِ جَدِّنا، و تَعَدَّت بَنو اُمَيَّةَ عَلَينا، فَخُذ بِحَقِّنا ، وَ انصُرنا عَلَى القَومِ الكافِرين. ترجمه: پس از آن كه در نزدیکی کربلا در منزل «عُذَيب الهِجانات» ، فرمان عبيد اللّه بن زياد ، براى در تنگنا قرار دادن حسين عليه السلام رسيد، حسين عليه السلام از خیمه اش بيرون آمد در حالیکه فرزندان و برادران و خانواده اش كه رحمت خداوند بر ايشان باد، در برابرش بودند. امام حسين عليه السلام ، لحظاتی به آنان نگريست و گريست. سپس فرمود: «خدايا ! ما خاندان پيامبرت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله هستيم و از حرم جدّمان ، بيرون رانده شده ايم و بنى اميّه ، بر ما ستم كرده اند. حقّ ما را از ايشان بستان و بر اين قوم كافر ، يارى مان ده» . (الفتوح، ج ٥ ص ٨٣) گریز روضه: در نزدیکی کربلا چه شد که تا نگاه امام به فرزندان و خانواده اش افتاد یکدفعه به گریه افتاد؟ به گمانم تا صورت کوچک و چهره معصومانه دخترش را دید ناگاه پرده ها از مقابل چشمان مولا کنار رفته و جای سیلی و تازیانه بر صورتش دید ، تا نگاهش به حجاب کامل خواهرانش افتاد پرده ها از مقابل چشمانش کنار رفته و اضطرار آنان را در بیابان کربلا در عصر عاشورا دید... سید بن طاووس ره نوشته: تَسابَقَ القَومُ عَلى نَهبِ بُيوتِ آلِ الرَّسولِ وقُرَّةِ عَينِ الزَّهراءِ البَتولِ ، حَتّى جَعَلوا يَنتَزِعونَ مِلحَفَةَ المَرأَةِ عَن ظَهرِها ، وخَرَجَ بَناتُ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله وحَريمُهُ يَتَساعَدنَ عَلَى البُكاءِ ترجمه: دشمن در تاراج خيمه ها ، بر هم پيشى جستند ، تا آن جا كه روپوش زنان را نيز از رويشان كشيدند . دختران پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و اهل بیت امام حسين عليهم السلام از خيمه ها بيرون آمدند و همه با هم صدای گریه هاشان بلند بود... الملهوف : ص ١٨٠ ، بحار الأنوار : ج ٤٥ ص ٥٨ _________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با ورود امام حسین علیه السلام به کربلا (۳) فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام لِأَصحابِهِ: انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ، هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا. قالَ: فَنَزَلَ القَومُ، وحَطُّوا الأَثقالَ ناحِيَةً مِنَ الفُراتِ، وضُرِبَت خَيمَةُ الحُسَينِ عليه السلام لِأَهلِهِ وبَنيهِ، وضَرَبَ عَشيرَتُهُ خِيامَهُم مِن حَولِ خَيمَتِه‏. ترجمه: امام حسين عليه السلام وقتی وارد کربلا شد به يارانش فرمود: «فرود آييد كه اين جا، جايگاه اندوه و بلاست! اين جا، محلّ فرود آمدن مَركب‏هايمان، و اين جا محلّ بار و بُنه ما و ريخته شدن خونمان است». آنها پياده شدند و بارهايشان را در جايى كناره فرات، فرود آوردند و خيمه‏اى را براى امام حسين عليه السلام و خانواده اش و فرزندانش، بر پا كردند و خويشان حضرت گِرداگِرد خيمه او، خيمه زدند. الفتوح؛ ابن اعثم: ج ۵ص ۸۳ گریز روضه: آقا جان! اصحاب و یاران باوفایت، گرداگرد خودت و خانواده ات مثل پروانه می چرخیدند و حافظ و نگهبان خوبی برای اهل بیت شما بودند اما رسید لحظه و ساعتی که هیچ کس در کنارشان نبود و هیچ حامی و پشتیبانی نداشتند... أقبَلَ الأَعداءُ حَتّى أحدَقوا بِالخَيمَةِ، ومَعَهُم شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ، فَقالَ: ادخُلوا فَاسلُبوا بِزَّتَهُنَّ. فَدَخَلَ القَومُ فَأَخَذوا كُلَّ ما كانَ بِالخَيمَة... ترجمه: دشمنان، پيش آمدند تا به گرد خيمه‏ها حلقه زدند. شمر بن ذى الجوشن نيز با آنها بود. دستور داد: به درون خيمه‏ها برويد و جامه‏ها و متاعشان را بگيريد. وارد خيمه ها شدند و هر چه در خيمه‏ها بود، بردند و غارت کردند... مقتل الحسين خوارزمی: ج ۲ ص ۳۷ _________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با ورود امام حسین علیه السلام به کربلا (۴) مَرَّ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام بِكَربَلاءَ في اُناسٍ مِن أصحابِهِ ، فَلَمّا مَرَّ بِهَا اغرَورَقَت عَيناهُ بِالبُكاءِ ، ثُمَّ قالَ : هذا مُناخُ رِكابِهِم ، وهذا مُلقى رِحالِهِم ، وهُنا تُهرَقُ دِماؤُهُم ، طوبى لَكِ مِن تُربَةٍ ، عَلَيكِ تُهرَقُ دِماءُ الأَحِبَّةِ. قرب الإسناد : ص ٢٦ ح ٨٧ ترجمه: از امام صادق عليه السلام : امير مؤمنان على عليه السلام با گروهى از يارانش از كربلا گذشت . به آن جا كه رسيد، اشكْ چشمانش را پر كرد و سپس فرمود: اين جا خوابگاه شتران آنها و اين جا جايگاه اسباب سفرشان است و اين جا خونشان ريخته مى شود. خوشا به حال تو اى خاك كه خون هاى عاشقان ، بر روى تو ريخته مى شود. در کتاب تذکره الخواص سبط ابن جوزی آمده : ثُمَّ ازدادَ بُكاؤُهُ: گریه های مولا شدت گرفت. در کتاب کمال الدین مرحوم شیخ صدوق ره آمده که ابن عباس می گوید : فَبَكى طَويلاً حَتَّى اخضَلَّت لِحيَتُهُ ، وسالَتِ الدُّموعُ عَلى صَدرِهِ ، وبَكَينا مَعَهُ ، وهُوَ يَقولُ : أوهِ أوهِ ! ما لي ولِالِ أبي سُفيانَ ؟ ! ما لي ولِالِ حَربٍ ، حِزبِ الشَّيطانِ ، وأولِياءِ الكُفرِ ؟ ! صَبرا يا أبا عَبدِ اللّه ِ... امیرالمومنین عليه السلام مدّتى طولانى گريه كرد تا محاسنش خيس شد و قطره هاى اشك بر سينه اش چكيد و ما با او گريستيم و او مى فرمود: «آه، آه! خاندان ابو سفيان ، از جان ما چه مى خواهند؟! خاندان حرب، حزب شيطان و همدستان كفر ، از جان ما چه مى خواهند؟ اى ابا عبد اللّه ! صبر داشته باش... گریز روضه: مولا جان ! شما فقط بر روی خاک کربلا نشستی و بوییدی و گریه کردی اما چه گذشت بر دخترت زینب آنگاه که میوه دلت بر روی خاک دست و پا می زد و به خود می پیچید و با آن بدن پاره پاره و غرقه بخون با گوشه چشمش به خيمه هایش نظر داشت... و اختلفت بالانقباض و الانبساط شمالك ويمينك، تدير طرفا خفيا الى رحلك وبيتك. (زیارت ناحیه ) _____________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با سرزمین کربلا شب دوم محرم (۵) كانَ أبي يَتَبَدّى، فَيَنزِلُ قَريبا مِنَ المَوضِعِ الَّذي كانَ فِيهِ مَعرَكَةُ الحُسَينِ عليه السلام ، فَكُنّا لا نَبدو إلّا وَجَدنا رَجُلاً مِن بني أسَدٍ هُناكَ ، فَقالَ لَهُ أبي : أراكَ مُلازِما هذَا المَكانَ ، قالَ : بَلَغَني أنَّ حُسَينا عليه السلام يُقتَلُ هاهُنا ، فَأَنَا أخرُجُ لَعَلّي اُصادِفُهُ فَاُقتَلُ مَعَهُ . فَلَمّا قُتِلَ الحُسَينُ عليه السلام ، قالَ أبي : اِنطَلِقوا نَنظُر هَلِ الأَسَدِيُ فيمَن قُتِلَ ؟ فَأَتَينَا المَعرَكَةَ ، فَطَوَّفنا ، فَإِذَا الأَسَدِيُ مَقتول. ترجمه: به نقل از عريان بن هَيثَم : پدرم به باديه مى رفت و نزديك به آوردگاه امام حسين عليه السلام - سرزمین کربلا- منزل مى گزيد. ما هيچ گاه به باديه نرفتيم، جز آن كه مردى از بنى اسد را آن جا مى ديديم . پدرم به او گفت: تو را پيوسته در اين جا مى بينم! آن مرد گفت: به من خبر رسيده كه امام حسين عليه السلام ، اين جا كشته مى شود و من بيرون مى آيم كه شايد با او مصادف شوم و همراهش كشته شوم. هنگامى كه امام حسين عليه السلام كشته شد، پدرم گفت: برويم و ببينيم كه آيا آن مرد اسدى ، جزو كشته شدگان است . به آوردگاه آمديم و چرخى زديم . مرد اسدى ، كشته شده بود و در بین شهدای کربلا بود. منبع: الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ١ ص ٤٣٥ (گفته شده این شهید کسی نیست جز انس بن حارث ، آن پیرمردی که با سنی حدود ۸۰ سال در کربلا در کنار مولا حضور داشت او از چندین سال قبل از واقعه کربلا ، هر روز به کربلا می رفت و آنجا منتظر می نشست تا مبادا فیض حضور در کنار امام حسین علیه السلام را از دست دهد‌.) _________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala