روضه های مرتبط با ورود امام حسین علیه السلام به سرزمین کربلا (۱)
عن عبد اللّه بن منصور عن جعفر بن محمّد بن عليّ بن الحسين عن أبيه عن جدّه -زين العابدين- عليهم السلام:
سارَ الحُسَينُ عليه السلام حَتّى نَزَلَ كَربَلاءَ فَقالَ : أيُّ مَوضِعٍ هذا ؟
فَقيلَ: هذا كَربَلاءُ يَابنَ رَسولِ اللّه ِ .
فَقالَ: هذا وَاللّه ِ يَومُ كَربٍ وبَلاءٍ و هذَا المَوضِعُ الَّذي يُهَراقُ فيهِ دِماؤُنا ، ويُباحُ فيهِ حَريمُنا.
ترجمه:
عبد اللّه بن منصور، از امام صادق علیه السلام از پدرش امام باقر علیه السلام از جدّش امام زين العابدين عليه السلام : امام حسين عليه السلام حركت كرد تا در كربلا فرود آمد و پرسيد: «نام اين سرزمين چيست ؟» . گفتند: اى فرزند پيامبر خدا! اين جا كربلاست.
امام حسين عليه السلام فرمود: «به خدا سوگند، اين، روزِ كرب و بلاست و اين جا، همان جايى است كه خون هاى ما در آن ريخته و حرمت ما شكسته مى شود.
(گریز روضه:
چگونه حرمت شکنی کردند؟
فقط به یک نمونه اشاره می نمایم:
فَأَخَذَ ثَوبا خَلَقا فَخَرَقَهُ وجَعَلَهُ تَحتَ ثِيابِهِ . فَلَمّا قُتِلَ جَرَّدوهُ مِنهُ عليه السلام .
ثُمَّ استَدعى عليه السلام بِسَراويلَ مِن حِبَرَةٍ فَفَرَزَها ولَبِسَها ، وإنَّما فَرَزَها لِئَلّا يُسلَبَها ، فَلَمّا قُتِلَ سَلَبَها بَحرُ بنُ كَعبٍ لَعَنَهُ اللّه ُ وتَرَكَ الحُسَينَ عليه السلام مُجَرَّدا .
ترجمه: امام عليه السلام لباس كهنه اى را برداشت و آن را پاره كرد و زير لباسش پوشيد ؛ امّا هنگامى كه شهيد شد، آن را نيز بردند و امام عليه السلام را برهنه ، رها كردند . آن گاه امام عليه السلام ، شلوار پنبه اى را كه بافتِ يمن بود ، خواست و آن را پاره كرد و پوشيد و از آن رو پاره كرد تا آن را نبرَند ؛ امّا هنگامى كه كشته شد ، بحر بن كعب كه خداوند لعنتش كند، آن را هم بُرد و امام حسين عليه السلام را برهنه رها كردند.)
(الملهوف : ص ١٧٤،بحار الأنوار : ج ٤٥)
#شب_دوم
#محرم
#ورود_به_کربلا
#کربلا
#مقتل
_____________
#رسانه_باشیم
🆔 @Dr_mollakazemi
🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با لحظات ورود امام حسین علیه السلام به کربلا (۲)
بَعدَ ذِكرِ وُصولِ أمرِ عُبَيدِ اللّه ِ بِالتَّضييقِ في وَراءِ عُذَيبِ الهِجاناتِ ، خَرَجَ الحُسَينُ عليه السلام و وُلدُهُ و إخوَتُهُ و أهلُ بَيتِهِ رَحمَةُ اللّه ِعَلَيهِم بَينَ يَدَيهِ،
فَنَظَرَ إلَيهِم ساعَةً و بَكى، و قالَ:
اللّهُمَّ إنّا عِترَةُ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله، و قَد اُخرِجنا و طُرِدنا عَن حَرَمِ جَدِّنا، و تَعَدَّت بَنو اُمَيَّةَ عَلَينا، فَخُذ بِحَقِّنا ، وَ
انصُرنا عَلَى القَومِ الكافِرين.
ترجمه:
پس از آن كه در نزدیکی کربلا در منزل «عُذَيب الهِجانات» ، فرمان عبيد اللّه بن زياد ، براى در تنگنا قرار دادن حسين عليه السلام رسيد، حسين عليه السلام از خیمه اش بيرون آمد در حالیکه فرزندان و برادران و خانواده اش كه رحمت خداوند بر ايشان باد، در برابرش بودند.
امام حسين عليه السلام ، لحظاتی به آنان نگريست و گريست.
سپس فرمود: «خدايا ! ما خاندان پيامبرت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله هستيم و از حرم جدّمان ، بيرون رانده شده ايم و بنى اميّه ، بر ما ستم كرده اند. حقّ ما را از ايشان بستان و بر اين قوم كافر ، يارى مان ده» .
(الفتوح، ج ٥ ص ٨٣)
گریز روضه:
در نزدیکی کربلا چه شد که تا نگاه امام به فرزندان و خانواده اش افتاد یکدفعه به گریه افتاد؟
به گمانم تا صورت کوچک و چهره معصومانه دخترش را دید ناگاه پرده ها از مقابل چشمان مولا کنار رفته و جای سیلی و تازیانه بر صورتش دید ، تا نگاهش به حجاب کامل خواهرانش افتاد پرده ها از مقابل چشمانش کنار رفته و اضطرار آنان را در بیابان کربلا در عصر عاشورا دید...
سید بن طاووس ره نوشته:
تَسابَقَ القَومُ عَلى نَهبِ بُيوتِ آلِ الرَّسولِ وقُرَّةِ عَينِ الزَّهراءِ البَتولِ ، حَتّى جَعَلوا يَنتَزِعونَ مِلحَفَةَ المَرأَةِ عَن ظَهرِها ، وخَرَجَ بَناتُ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله وحَريمُهُ يَتَساعَدنَ عَلَى البُكاءِ
ترجمه:
دشمن در تاراج خيمه ها ، بر هم پيشى جستند ، تا آن جا كه روپوش زنان را نيز از رويشان كشيدند . دختران پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و اهل بیت امام حسين عليهم السلام از خيمه ها بيرون آمدند و همه با هم صدای گریه هاشان بلند بود...
الملهوف : ص ١٨٠ ،
بحار الأنوار : ج ٤٥ ص ٥٨
#شب_دوم
#محرم
#ورود_به_کربلا
#کربلا
#مقتل
_________
#رسانه_باشیم
🆔 @Dr_mollakazemi
🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با ورود امام حسین علیه السلام به کربلا (۳)
فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام لِأَصحابِهِ: انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ، هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا. قالَ: فَنَزَلَ القَومُ، وحَطُّوا الأَثقالَ ناحِيَةً مِنَ الفُراتِ، وضُرِبَت خَيمَةُ الحُسَينِ عليه السلام لِأَهلِهِ وبَنيهِ، وضَرَبَ عَشيرَتُهُ خِيامَهُم مِن حَولِ خَيمَتِه.
ترجمه:
امام حسين عليه السلام وقتی وارد کربلا شد به يارانش فرمود:
«فرود آييد كه اين جا، جايگاه اندوه و بلاست! اين جا، محلّ فرود آمدن مَركبهايمان، و اين جا محلّ بار و بُنه ما و ريخته شدن خونمان است».
آنها پياده شدند و بارهايشان را در جايى كناره فرات، فرود آوردند و خيمهاى را براى امام حسين عليه السلام و خانواده اش و فرزندانش، بر پا كردند و خويشان حضرت گِرداگِرد خيمه او، خيمه زدند.
الفتوح؛ ابن اعثم: ج ۵ص ۸۳
گریز روضه:
آقا جان! اصحاب و یاران باوفایت، گرداگرد خودت و خانواده ات مثل پروانه می چرخیدند و حافظ و نگهبان خوبی برای اهل بیت شما بودند اما رسید لحظه و ساعتی که هیچ کس در کنارشان نبود و هیچ حامی و پشتیبانی نداشتند...
أقبَلَ الأَعداءُ حَتّى أحدَقوا بِالخَيمَةِ، ومَعَهُم شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ، فَقالَ: ادخُلوا فَاسلُبوا بِزَّتَهُنَّ. فَدَخَلَ القَومُ فَأَخَذوا كُلَّ ما كانَ بِالخَيمَة...
ترجمه: دشمنان، پيش آمدند تا به گرد خيمهها حلقه زدند. شمر بن ذى الجوشن نيز با آنها بود. دستور داد: به درون خيمهها برويد و جامهها و متاعشان را بگيريد. وارد خيمه ها شدند و هر چه در خيمهها بود، بردند و غارت کردند...
مقتل الحسين خوارزمی: ج ۲ ص ۳۷
#شب_دوم
#محرم
#ورود_به_کربلا
#کربلا
#مقتل
_________________________
#رسانه_باشیم
🆔 @Dr_mollakazemi
🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با ورود امام حسین علیه السلام به کربلا (۴)
مَرَّ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام بِكَربَلاءَ في اُناسٍ مِن أصحابِهِ ، فَلَمّا مَرَّ بِهَا اغرَورَقَت عَيناهُ بِالبُكاءِ ، ثُمَّ قالَ : هذا مُناخُ رِكابِهِم ، وهذا مُلقى رِحالِهِم ، وهُنا تُهرَقُ دِماؤُهُم ، طوبى لَكِ مِن تُربَةٍ ، عَلَيكِ تُهرَقُ دِماءُ الأَحِبَّةِ.
قرب الإسناد : ص ٢٦ ح ٨٧
ترجمه:
از امام صادق عليه السلام :
امير مؤمنان على عليه السلام با گروهى از يارانش از كربلا گذشت . به آن جا كه رسيد، اشكْ چشمانش را پر كرد و سپس فرمود: اين جا خوابگاه شتران آنها و اين جا جايگاه اسباب سفرشان است و اين جا خونشان ريخته مى شود. خوشا به حال تو اى خاك كه خون هاى عاشقان ، بر روى تو ريخته مى شود.
در کتاب تذکره الخواص سبط ابن جوزی آمده :
ثُمَّ ازدادَ بُكاؤُهُ: گریه های مولا شدت گرفت.
در کتاب کمال الدین مرحوم شیخ صدوق ره آمده که ابن عباس می گوید :
فَبَكى طَويلاً حَتَّى اخضَلَّت لِحيَتُهُ ، وسالَتِ الدُّموعُ عَلى صَدرِهِ ، وبَكَينا مَعَهُ ، وهُوَ يَقولُ : أوهِ أوهِ ! ما لي ولِالِ أبي سُفيانَ ؟ ! ما لي ولِالِ حَربٍ ، حِزبِ الشَّيطانِ ، وأولِياءِ الكُفرِ ؟ ! صَبرا يا أبا عَبدِ اللّه ِ...
امیرالمومنین عليه السلام مدّتى طولانى گريه كرد تا محاسنش خيس شد و قطره هاى اشك بر سينه اش چكيد و ما با او گريستيم و او مى فرمود: «آه، آه! خاندان ابو سفيان ، از جان ما چه مى خواهند؟! خاندان حرب، حزب شيطان و همدستان كفر ، از جان ما چه مى خواهند؟
اى ابا عبد اللّه ! صبر داشته باش...
گریز روضه: مولا جان ! شما فقط بر روی خاک کربلا نشستی و بوییدی و گریه کردی اما چه گذشت بر دخترت زینب آنگاه که میوه دلت بر روی خاک دست و پا می زد و به خود می پیچید و با آن بدن پاره پاره و غرقه بخون با گوشه چشمش به خيمه هایش نظر داشت...
و اختلفت بالانقباض و الانبساط شمالك ويمينك،
تدير طرفا خفيا الى رحلك وبيتك.
(زیارت ناحیه )
#شب_دوم
#محرم
#ورود_به_کربلا
#کربلا
#عطش
#غربت
#مقتل
_____________
#رسانه_باشیم
🆔 @Dr_mollakazemi
🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با سرزمین کربلا شب دوم محرم (۵)
كانَ أبي يَتَبَدّى، فَيَنزِلُ قَريبا مِنَ المَوضِعِ الَّذي كانَ فِيهِ مَعرَكَةُ الحُسَينِ عليه السلام ، فَكُنّا لا نَبدو إلّا وَجَدنا رَجُلاً مِن بني أسَدٍ هُناكَ ، فَقالَ لَهُ أبي : أراكَ مُلازِما هذَا المَكانَ ، قالَ : بَلَغَني أنَّ حُسَينا عليه السلام يُقتَلُ هاهُنا ، فَأَنَا أخرُجُ لَعَلّي اُصادِفُهُ فَاُقتَلُ مَعَهُ .
فَلَمّا قُتِلَ الحُسَينُ عليه السلام ، قالَ أبي : اِنطَلِقوا نَنظُر هَلِ الأَسَدِيُ فيمَن قُتِلَ ؟ فَأَتَينَا المَعرَكَةَ ، فَطَوَّفنا ، فَإِذَا الأَسَدِيُ مَقتول.
ترجمه:
به نقل از عريان بن هَيثَم :
پدرم به باديه مى رفت و نزديك به آوردگاه امام حسين عليه السلام - سرزمین کربلا- منزل مى گزيد. ما هيچ گاه به باديه نرفتيم، جز آن كه مردى از بنى اسد را آن جا مى ديديم . پدرم به او گفت: تو را پيوسته در اين جا مى بينم!
آن مرد گفت: به من خبر رسيده كه امام حسين عليه السلام ، اين جا كشته مى شود و من بيرون مى آيم كه شايد با او مصادف شوم و همراهش كشته شوم.
هنگامى كه امام حسين عليه السلام كشته شد، پدرم گفت: برويم و ببينيم كه آيا آن مرد اسدى ، جزو كشته شدگان است .
به آوردگاه آمديم و چرخى زديم .
مرد اسدى ، كشته شده بود و در بین شهدای کربلا بود.
منبع:
الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ١ ص ٤٣٥
(گفته شده این شهید کسی نیست جز انس بن حارث ، آن پیرمردی که با سنی حدود ۸۰ سال در کربلا در کنار مولا حضور داشت او از چندین سال قبل از واقعه کربلا ، هر روز به کربلا می رفت و آنجا منتظر می نشست تا مبادا فیض حضور در کنار امام حسین علیه السلام را از دست دهد.)
#شب_دوم
#محرم
#ورود_به_کربلا
#کربلا
#مقتل
#انس_بن_حارث
_________
#رسانه_باشیم
🆔 @Dr_mollakazemi
🆔 @raviyankarbala