eitaa logo
مقتل خوانی
732 دنبال‌کننده
49 عکس
6 ویدیو
1 فایل
مقتل حضرت سیدالشهداء ( علیه السلام ) و یاران و اهل بیت باوفایش ( علیهم السلام )
مشاهده در ایتا
دانلود
مسلم بن عقیل علیه السلام.mp3
10.3M
مسلم بن عقیل علیه السلام
نافع بن هلال و محسن حججی.mp3
5.5M
نافع بن هلال و محسن حججی1
نافع بن هلال و محسن حججی2.mp3
4.73M
نافع بن هلال و محسن حججی2
نافع بن هلال و محسن حججی3.mp3
5.36M
نافع بن هلال و محسن حججی3
حضرت عباس علیه السلام1.mp3
3.45M
حضرت عباس علیه السلام1
حضرت عباس علیه السلام2.mp3
3.24M
حضرت عباس علیه السلام2
حضرت عباس علیه السلام3.mp3
3.15M
حضرت عباس علیه السلام3
عاقبت همراهان با یزیدیان1.mp3
6.07M
عاقبت همراهان یزیدیان
نکته مقتل حضرت عباس علیه السلام.mp3
4.78M
نکته ای از مقتل حضرت عباس علیه السلام
ویژگی های یزیدیان 1.mp3
3.97M
ویژگی های یزیدیان
صوت هایی که گوش فرا می دهید گلچینی است از سلسله مباحث: "معرفت عاشورایی با استناد به متون مقاتل" مطرح شده در جمع باصفای جوانان و نوجوانان هیات بنی فاطمه شهرستان دامغان _________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های اسارت مسیر کوفه و شام کراماتی از سر بریده امام حسین علیه السلام (۳) - مسلمان شدن فردی مسیحی - لَمّا جاؤوا بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام و نَزَلوا مَنزِلاً يُقالُ لَهُ قِنَّسرينَ ، اطَّلَعَ راهِبٌ مِن صَومَعَتِهِ إلَى الرَّأسِ ، فَرَأى نورا ساطِعا يَخرُجُ مِن فيهِ ، ويَصعَدُ إلَى السَّماءِ. فَأَتاهُم بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ ، و أخَذَ الرَّأسَ ، و أدخَلَهُ صَومَعَتَهُ. فَسَمِعَ صَوتا ولَم يَرَ شَخصا ، قالَ : طوبى لَكَ ، وطوبى لِمَن عَرَفَ حُرمَتَهُ. فَرَفَعَ الرّاهِبُ رَأسَهُ و قالَ : يا رَبِّ ، بِحَقِّ عيسى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّكَلُّمِ مَعي . فَتَكَلَّمَ الرَّأسُ و قالَ : يا راهِبُ ، أيَّ شَيءٍ تُريدُ ؟ قالَ : مَن أنتَ ؟ قالَ : أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى ، و أنَا ابنُ عَلِيٍّ المُرتَضى ، و أنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ ، و أنَا المَقتولُ بِكَربَلاءَ ، أنَا المَظلومُ ، أنَا العَطشانُ ، فَسَكَتَ . فَأَخَذَهُ الرّاهِبُ ، فَغَسَلَهُ و طَيَّبَهُ ، و تَرَكَهُ عَلى فَخِذِهِ ، و قَعَدَ يَبكي اللَّيلَ كُلَّهُ ، فَلَمّا أسفَرَ الصُّبحُ فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ ، فَقالَ : لا أرفَعُ وَجهي عَن وَجهِكَ حَتّى تَقولَ : أنَا شَفيعُكَ يَومَ القِيامَةِ . فَتَكَلَّمَ الرَّأسُ ، فَقالَ : اِرجِع إلى دينِ جَدّي مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله . فَقالَ الرّاهِبُ : أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّه ُ ، و أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّه ِ. فَلَمّا أصبَحوا أخَذوا مِنهُ الرَّأسَ وَالدَّراهِمَ ، فَلَمّا بَلَغُوا الوادِيَ نَظَرُوا الدَّراهِمَ قَد صارَت حِجارَةً . ترجمه: هنگامى كه سر حسين عليه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرين فرود آمدند ، راهبى از دِيْرش به سوى سر ، حركت كرد و نورى را ديد كه از دهان آن ، ساطع بود و به آسمان مى رفت . راهب ، ده هزار درهم به آن نگهبانان داد و سر را گرفت و به درون دِيرش برد و بدون آن كه شخصى را ببيند ، صدايى شنيد كه میگفت : «خوشا به حالت ! خوشا به حال آن كه قَدر اين سر را شناخت!» . راهب ، سرش را بلند كرد و گفت : پروردگارا! به حقّ عيسى ، به اين سر بگو كه با من ، سخن بگويد . سر به سخن آمد و گفت : «اى راهب ! چه مى خواهى؟» . گفت : تو كيستى؟ گفت : «من ، فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم . پسر فاطمه زهرا و مقتول كربلايم . من ، مظلوم و تشنه كامم» و ساكت شد . سر را گرفت و آن را شست و خوش بو كرد و بر روى رانش نهاد و همه شب را به گريه نشست. صبحگاه راهب ، صورت به صورت سر مطهر حسين عليه السلام نهاد و گفت : صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگويى : «من ، شفيع تو در روز قيامت هستم» . سر به سخن در آمد و فرمود: «به دين جدّم محمّد صلی الله علیه و آله ، درآى» . راهب گفت : گواهى مى دهم كه خدايى جز خداوند نيست و گواهى مى دهم كه محمّد صلی الله علیه و آله، پيامبر خداست . صبحدم ، آن قوم ، سر و دِرهم ها را گرفتند و چون به وادى رسيدند ديدند كه درهم ها سنگ شده است. (منابع: المناقب ابن شهرآشوب : ج ٤ ص ٦٠ تذكرة الخواصّ : ص ٢٦٣) ______________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های اسارت مسیر کوفه و شام کراماتی از سر بریده امام حسین علیه السلام (۴) - مسلمان شدن مردی یهودی همراه با همه نزدیکانش - إنَّ رَأسَ الحُسَينِ عليه السلام لَمّا حُمِلَ إلَى الشّامِ جَنَّ عَلَيهِمُ اللَّيلُ ، فَنَزَلوا عِندَ رَجُلٍ مِنَ اليَهودِ ، فَلَمّا شَرِبوا وسَكِروا ، قالوا لَهُ : عِندَنا رَأسُ الحُسَينِ . فَقالَ لَهُم : أروني إيّاهُ ، فَأَرَوهُ إيّاهُ بِصُندوقٍ يَسطَعُ مِنهُ النّورُ إلَى السَّماءِ ، فَعَجِبَ اليَهودِيُّ ، وَ استَودَعَهُ مِنهُم ، فَأَودَعوهُ عِندَهُ . فَقالَ اليَهودِيُّ لِلرَّأسِ و قَد رَآهُ بِذلِكَ الحالِ : اِشفَع لي عِندَ جَدِّكَ . فَأَنطَقَ اللّه ُ الرَّأسَ ، و قالَ : إنَّما شَفاعَتي لِلمُحَمَّدِيّينَ و لَستَ بِمُحَمَّدِيٍّ. فَجَمَعَ اليَهودِيُّ أقرِباءَهُ ، ثُمَّ أخَذَ الرَّأسَ و وَضَعَهُ في طَستٍ ، و صَبَّ عَلَيهِ ماءَ الوَردِ ، و طَرَحَ فيهِ الكافورَ وَ المِسكَ وَ العَنبَرَ . ثُمَّ قالَ لِأَولادِهِ و أقرِبائِهِ : هذا رَأسُ ابنِ بِنتِ مُحَمَّدٍ ، ثُمَّ قالَ : وا لَهفاه ! لَم أجِد جَدَّكَ مُحَمَّدا فَاُسلِمَ عَلى يَدَيهِ ، ثُمَّ وا لَهفاه لَم أجِدكَ حَيّا فَاُسلِمَ عَلى يَدَيكَ و اُقاتِلَ دونَكَ ، فَلَو أسلَمتُ الآنَ أتَشفَعُ لي يَومَ القِيامَةِ ؟ فَأَنطَقَ اللّه ُ الرَّأسَ ، فَقالَ بِلِسانٍ فَصيحٍ : إن أسلَمتَ فَأَنَا لَكَ شَفيعٌ . قالَها ثَلاثَ مَرّاتٍ و سَكَتَ . فَأَسلَمَ الرَّجُلُ وأقرِباؤُهُ . ترجمه: هنگامى كه سر حسين عليه السلام را به شام مى بردند ، شب بر آنان در آمد . آنان ، بر مردى يهودى فرود آمدند و چون شراب نوشيدند و مست شدند ، گفتند : سر حسين ، نزد ماست . او به آنان گفت : آن را به من ، نشان بدهيد . آنان ، سر را در صندوقى به او نشان دادند كه از آن تا آسمان ، نور بر مى خاست . يهودى به شگفت آمد و از آنان خواست كه آن را به او امانت دهند . آنان نيز آن را امانت دادند . يهودى هنگامى كه سر را به آن حال ديد ، به آن گفت : شفاعت مرا نزد جدّت بكن . خداوند ، سر را به زبان در آورد و فرمود : «شفاعت من ، فقط براى معتقدان به دين محمّد صلى الله عليه و آله است و تو محمّدى نيستى» . يهودى ، نزديكانش را گِرد آورد و سپس سر را گرفت و در تشتى نهاد و گلاب بر آن ريخت و كافور و مُشك و عنبر بر آن نهاد . آن گاه به فرزندان و نزديكانش گفت : اين ، سر فرزند دختر محمّد صلى الله عليه و آله است . سپس گفت : آه كه جدّت محمّد را نيافتم تا به دست او اسلام بياورم! و آه كه تو را زنده نيافتم تا به دست تو مسلمان شوم و برايت بجنگم! اگر اكنون مسلمان شوم ، روز قيامت ، شفاعتم را مى كنى؟ خدا ، سر را به سخن در آورد و آن ، با زبانى شيوا فرمود : «اگر اسلام بياورى ، من شفيع تو خواهم بود» . اين را سه بار گفت و خاموش شد . مرد يهودى و نزديكانش ، مسلمان شدند . (منبع: مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي : ج ٢ ص ١٠٢) __________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
ای مرد خدا! شیر مرد جبهه مقاومت! شهید قدس! رفیق شفیق حاج قاسم و ابومهدی المهندس! شهادتت مبارک راهت ادامه دارد انشاءالله سلام ما را به یاران شهیدمان برسان انتقام خون شما را خواهیم گرفت انشاءالله. خوشا به‌ حالت ، در چه روزی به ملاقات خداوند رفتی ، روز شهادت حضرت سیدالساجدین عليه السلام. تو نيز همانند مولایت امام سجاد علیه السلام از این دنیای فانی پر کشیدی با بدنی مجروح، دلی پر غم و اندوه ، داغ بهترین عزیزان خدا بر دلت بود از اعضای خانواده و بستگان و دوستان و رفقایت ... درجات والای بهشت و همنشینی با رسول خدا صلی الله علیه و اله گوارای وجودت. او با سپاهي از شهیدان خواهد آمد وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِين اللهم عجل لولیک الفرج . آمین ____________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
مراسم عزاداری ایام اسارت آل الله. «باحضور مقتل خوانی برجسته کشوری» مسجد حضرت فاطمه زهرا «س»مهدیشهر. 🔊 @elanatemahdishahr
روضه های اسارت آل الله (۱) سُبِيَت حَرَمُهُ وحُمِلنَ مُكَشَّفاتِ الرَّؤوسِ عَلَى الاُكُفِ بِغَيرِ وِطاءٍ، حَتّى دَخَلنَ دِمَشقَ و رَأسُ الحُسَينِ بَينَهُنَّ عَلى رُمحٍ ، إذا بَكَت إحداهُنَّ عِندَ رُؤيَتِهِ ضَرَبَها حارِسٌ بِسَوطِهِ ، و وَقَفَ أهلُ الذِّمَّةِ لَهُنَّ في سوقِ دِمَشقَ يَبصُقونَ في وُجوهِهِنَّ ، حَتّى وَقَفنَ بِبابِ يَزيد. ترجمه: خانواده حسين عليه السلام را به اسارت بردند در حالى که سرهايشان باز بود ، با مَركب هاى بدون جهاز و پالان ، حركتشان دادند ، تا وارد دمشق شدند ، در حالى كه سرِ حسين عليه السلام ، در ميانشان بر بالاى نيزه بود . هرگاه يكى از آنان با ديدن سر مى گريست ، نگهبانان ، او را با تازيانه مى زدند . اهل ذمّه ، در بازار دمشق براى تماشاى آنان ، صف كشيده بودند و به صورت های آنان ، آب دهان مى انداختند تا اين كه بر درِ كاخ يزيد ، متوقّف شدند . منبع: بستان الواعظين : ص ٢٦٣ ح ٤١٩ _________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های اسارت آل الله (۲) فَأَمَرَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام فَنُصِبَ عَلَى البابِ و جَميعُ حَرَمِهِ حَولَهُ ، و وُكِّلَ بِهِ الحَرَسُ ، و قالَ : إذا بَكَت مِنهُنَّ باكِيَةٌ فَالِطموها . فَظَلَلنَ و رَأسُ الحُسَينِ عليه السلام بَينَهُنَّ مَصلوبٌ تِسعَ ساعاتٍ مِنَ النَّهارِ . و إنَّ اُمَّ كُلثومٍ رَفَعَت رَأسَها ، فَرَأَت رَأسَ الحُسَينِ عليه السلام فَبَكَت ، و قالَت : يا جَدّاه هذا رَأسُ حَبيبِكَ الحُسَينِ مَصلوبٌ ، و بَكَت ، فَرَفَعَ يَدَهُ بَعضُ الحَرَسِ و لَطَمَها لَطمَةً حَصَرَ وَجهَها ، و شَلَّت يَدُهُ مَكانَهُ . ترجمه: وقتی کاروان اسراء را به نزد یزید لعنه الله آوردند، دستور داد تا سر حسين عليه السلام را بر در بياويزند ، در حالى كه خانواده امام عليه السلام در اطرافش بودند . همچنين ، نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد كه : هرگاه يكى از آنان گريست ، او را بزنيد . همچنان ماندند ، در حالى كه سر حسين عليه السلام در ميان آنها به مدّت ۹ ساعت ، در روز آويزان بود . اُمّ كلثوم سلام الله علیها، سرش را بلند كرد و سرِ حسين عليه السلام را ديد و گريست و گفت : اى پدر بزرگ! اين ، سرِ حبيب تو حسين است كه آويزان شده است . سپس گريست . يكى از نگهبانان ، دستش را بالا برد و به صورت اُمّ كلثوم زد كه به تمامى صورت او آسيب زد . در دَم ، دست نگهبان ، از كار افتاد . منبع:بستان الواعظين : ص ٢٦٣ ح ٤١٩ ___________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های اسارت آل الله (۳) عن جعفر بن محمد عن أبيه عليهما السلام : لَمّا قُدِمَ عَلى يَزيدَ بِذَرارِيِّ الحُسَينِ ، اُدخِلَ بِهِنَّ نَهارا مَكشوفاتٍ وُجوهُهُنَّ ، فَقالَ أهلُ الشَّامِ الجُفاةُ : ما رَأَينا سَبيا أحسَنَ مِن هؤُلاءِ ، فَمَن أنتُم ؟ فَقالَت سُكَينَةُ بِنتُ الحُسَينِ : نَحنُ سَبايا آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و اله . ترجمه: عبد اللّه بن ميمون از امام صادق عليه السلام ، از پدرش امام باقر عليه السلام روایت کرده: هنگامى كه خاندان حسين عليه السلام را بر يزيد وارد كردند ، روز بود و صورت هاى آنان باز بود . شاميان جفاكار گفتند : ما اسيرانى نيكوتر از اينها نديده ايم . شما كيستيد؟! سكينه دختر حسين عليهما السلام فرمود : ما اسيران خاندان محمّديم . منابع: قرب الإسناد : ص ٢٦ ح ٨٨ ، الأمالي شیخ صدوق ره : ص ٢٣٠ ح ٢٤٢ ___________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های اسارت آل الله (۴) فَأَشاروا إلى بابٍ يُقالُ لَهُ : بابُ السّاعاتِ ، فَسِرتُ نَحوَ البابِ ، فَبَينَما أنَا هُنالِكَ ، إذ جاءَتِ الرّاياتُ يَتلو بَعضُها بَعضا ، و إذا أنَا بِفارِسٍ بِيَدِهِ رُمحٌ مَنزوعُ السِّنانِ ، و عَلَيهِ رَأسُ مَن أشبَهُ النّاسِ وَجها بِرَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، و إذا بِنِسوَةٍ مِن وَرائِهِ عَلى جِمالٍ بِغَيرِ وِطاءٍ . ترجمه: (مقدمه: سهل بن سعد ساعدی که از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد و حدود ۱۰۰ سال سن دارد و در حین رفتن به بیت المقدس از سرزمین شام عبور می کرد و آن روز که وارد شام شد روزی بود که کاروان اسراء را همراه سرها وارد دمشق کرده بودند ) سهل بن سعد می گوید: مردم به دروازه اى به نام «دروازه ساعات» ، اشاره كردند . به سوى آن رفتم و آن جا كه بودم ، پرچم هايى پى در پى آمد. ناگاه اسب سوارى را ديدم كه به دستش نيزه ی سرشكسته اى بود و سرى بر آن بود كه شبيه ترينِ صورت ها به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بود و در پى آن ، زنانى سوار بر شتران بدون جهاز آمدند . نکته روضه: بر نيزه ی سر شکسته چگونه سر مولای ما را فرو کرده بودند و چرا نيزه ی سر شکسته ... یا حسین یا حسین یا حسین آجرک الله یا صاحب الزمان عج امان از دل زینب سلام الله علیها منابع: مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي : ج ٢ ص ٦٠ ؛ مناقب ابن شهرآشوب : ج ٤ ص ٦٠ . ___________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های اسارت آل الله (۵) (ادامه روضه قبل) فَدَنَوتُ مِن إحداهُنَّ فَقُلتُ لَها : يا جارِيَةُ مَن أنتِ ؟ فَقالَت : سُكَينَةُ بِنتُ الحُسَينِ . فَقُلتُ لَها : ألَكِ حاجَةٌ إلَيَّ ؟ فَأَنَا سَهلُ بنُ سَعدٍ مِمَّن رَآى جَدَّكِ و سَمِعَ حَديثَهُ . قالَت : يا سَهلُ ! قُل لِصاحِبِ الرَّأسِ أن يَتَقَدَّمَ بِالرَّأسِ أمامَنا ، حَتّى يَشتَغِلَ النّاسُ بِالنَّظَرِ إلَيهِ فَلا يَنظُرونَ إلَينا ، فَنَحنُ حَرَمُ رَسولِ اللّه. ترجمه: سهل بن سعد ساعدی می گوید: به يكى از آن خانم ها که سوار شتران بی جهاز بودند نزديك شدم و به ایشان گفتم : اى دختر ! تو كيستى؟ فرمود : سَكينه دختر حسين علیه السلام. به او گفتم : آيا درخواستى از من دارى ؟ من ، سهل بن سعد هستم كه جدّت را ديده و از او حديث شنيده ام . سكينه سلام الله علیها فرمود : اى سهل ! به حامل سر بگو كه سر را جلوى ما ببرد تا مردم به ديدن او سرگرم شوند و به ما نگاه نكنند ، كه ما حرم پيامبر خدا صلی الله علیه و آله هستيم . منابع: مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي : ج ٢ ص ٦٠ ؛ مناقب ابن شهرآشوب : ج ٤ ص ٦٠ . ___________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های اسارت آل الله (۶) سارَ القَومُ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام و نِسائِهِ وَ الأَسرى مِن رِجالِهِ ، فَلَمّا قَرُبوا مِن دِمَشقَ دَنَت اُمُّ كُلثومٍ مِنَ الشِّمرِ ـ وكانَ مِن جُملَتِهِم ـ فَقالَت : لي إلَيكَ حاجَةٌ . فَقالَ : وما حاجَتُكِ ؟ قالَت : إذا دَخَلتَ بِنَا البَلَدَ فَاحمِلنا في دَربٍ قَليلِ النَّظّارَةِ ، و تَقَدَّم إلَيهِم أن يُخرِجوا هذِهِ الرُّؤوسَ مِن بَينِ المَحامِلِ ويُنَحّونا عَنها ، فَقَد خُزينا مِن كَثرَةِ النَّظَرِ إلَينا و نَحنُ في هذِهِ الحالِ . فَأَمَرَ في جَوابِ سُؤالِها أن تُجعَلَ الرُّؤوسُ عَلَى الرِّماحِ في أوساطِ المَحامِلِ ـ بَغيا مِنهُ وكُفرا ـ و سَلَكَ بِهِم بَينَ النَّظّارَةِ عَلى تِلكَ الصِّفَةِ ، حَتّى أتى بِهِم إلى بابِ دِمَشقَ ، فَوَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجِدِ الجامِعِ حَيثُ يُقامُ السَّبی. ترجمه: سر حسين عليه السلام و نيز زنانش و مردان اسير خاندان را حركت دادند و چون به دمشق رسيدند ، اُمّ كلثوم به شمر لعنه الله نزديك شد و به او فرمود : درخواستى از تو دارم . گفت : درخواستت چيست؟ فرمود : هنگامى كه ما را به این شهر در می آوردى ، ما را از دروازه اى ببر كه تماشاگر كمترى دارد و به سربازان بگو كه اين سرها را از ميان ما بيرون ببرند و دور كنند كه از كثرتِ نگاه هايشان به ما در اين حال ، خوار شده ايم . شمر لعنه الله ، از سرِ سركشى و ناسپاسى ، در پاسخ درخواست او فرمان داد كه سرها را بر سر نيزه و در وسط كاروان ، حركت دهند و به همان حال ، آنها را از ميان تماشاگران عبور دادند تا آنها را به دروازه دمشق رساند و بر راه پلّه مسجد جامع ، آن جا كه اسيران را نگاه مى دارند ، ايستادند . نکته های روضه: "و الاسری من رجاله" اسيران مرد در کاروان اسرا عبارتند از : امام سجاد علیه السلام و برخی از فرزندان امام حسن علیه السلام همچون حسن مثنی که از روز عاشورا زنده مانده بودند و البته تعدادی پسر بچه . فاطمه دختر امام حسین علیه السلام همسر حسن بن حسن علیهماالسلام است که همسرش از روز عاشورا زنده مانده بود و با آن همه زخم و جراحت به سوی شام همراه اسراء به اسیری برده شد. چه گذشته بر امام سجاد علیه السلام و بر فرزندان امام مجتبی علیه السلام بویژه بر حسن بن حسن علیهماالسلام که بارها جسارت بر نوامیس شان را جلوی چشمانشان ديدند درحالیکه دستان شان به گردن هاي مبارک شان بسته شده بود. چه گذشته بر حسن بن حسن علیهماالسلام آن لحظه ای که در مجلس يزيد لعنه الله آن مرد پست شامی ، همسرش فاطمه سلام الله علیها را به کنیزی خواست ... یا حسین یا حسین یا حسین منابع: الملهوف : ص ٢١٠ ، مثير الأحزان : ص ٩٧ _______________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های اسارت آل الله (۷) لَمَّا انتَهَوا السَّبايا ومَن مَعَهُم إلى بابِ يَزيدَ ، رَفَعَ مُحَفِّزُ بنُ ثَعلَبَةَ صَوتَهُ ، فَقالَ : هذا مُحَفِّزُ بنُ ثَعلَبَةَ ، أتى أميرَ المُؤمِنينَ بِاللِّئامِ الفَجَرَةِ . فَأَجابَهُ يَزيدُ بنُ مُعاوِيَةَ : ما وَلَدَت اُمُّ مُحَفِّزٍ شَرٌّ وألأَمُ . ترجمه: هنگامى كه اسيران و همراهانشان به درِ كاخ يزيد رسيدند ، مُحَفِز بن ثَعلَبه لعنه الله ، صدايش را بلند كرد و گفت : اين ، محفِّز بن ثَعلَبه است كه فرومايگان تبهكار را براى امير مؤمنان ، آورده است . يزيد بن معاويه لعنهماالله ، در پاسخ او گفت : آنچه مادر محفِّز به دنيا آورده ، بدتر و فرومايه تر است! منابع: أنساب الأشراف : ج ٣ ص ٤١٦ ، تاريخ دمشق : ج ٥٧ ص ٩٨ قَدِمَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام مُحَفِّزُ بنُ ثَعلَبَةَ العائِذِيُّ ـ عائِذَةُ قُرَيشٍ ـ عَلى يَزيدَ . فَقالَ : أتَيتُكَ يا أميرِ المُؤِمنينَ ، بِرَأسِ أحمَقِ النّاسِ وألأَمِهِم ! فَقالَ يَزيدُ : ما وَلَدَت اُمُّ مُحَفِّزٍ أحمَقُ وألأَمُ ! ثُمَّ قالَ بِالخَيزُرانَةِ بَينَ شَفَتَيِ الحُسَينِ عليه السلام ، و أنشَأَ يَقولُ : يُفَلِّقنَ هاما مِن رِجالٍ أعِزَّةٍ عَلَينا و هُم كانوا أعَقَّ و أظلَما. ترجمه: مُحَفِز بن ثَعلَبه عائذى لعنه الله ، از قبيله قريش ، بر يزيدْ لعنه الله وارد شد و گفت : اى امير مؤمنان ! سرِ كم خِردترين و فرومايه ترينِ مردمان را برايت آورده ام . يزيد لعنه الله گفت : آنچه مادر محفِّز، زاده است ، كم خِردترين و فرومايه ترين است! سپس ، در حالى كه با چوب خيزران (نِى) بر ميان دو لب حسين عليه السلام مى زد ، چنين خواند : سرِ مردانى را شكافتند كه نزد ما عزيز بودند ؛ ولى آنان ، نافرمان ترين و ستمكارترين بودند. منبع: الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ١ ص ٤٨٦ ______________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
📣 اطلاعیه هیأت هفتگی ▪️هیأت هفتگی توسل به اصحاب‌ الحسین علیهم السلام 🏴 یادبود شهید اسماعیل هنیه 👤 به کلام: حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی ملاکاظمی 🎙️ با نوای برادر: سید علی حسینی 📆 سه‌شنبه | ۱۶ مردادماه۱۴۰۳ ⏰ بعد از نماز مغرب و عشاء 📍بزرگراه شهید چمران ره، پل مدیریت، مسجد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)؛ هیات میثاق با شهداء ▪️▪️▪️ 🌐 Misaq.ir 🆔 @Misaq_ba_shohada