eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.8هزار دنبال‌کننده
620 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
رزق عالم را به سر انگشت خود تقسیم کن نور جنت را به برق خنده ات تنظیم کن آسمان را با قنوت اشک هایت جان بده چشم بی باران ما را با غمت ترمیم کن ای که دنیا مستمند گوشه ی چشمان توست با نگاه روشنت آینده را تسلیم کن تا نلرزد خانه ی دل از هجوم درد ها باب میلت زندگانی مرا ترسیم کن دل چرا تاریک باشد، نور قبل از نورها؟ با ولایت هر سیاهی را به من تحریم کن قصد دارم جان دهم در وقت گریه بر شما مادرانه جان من را وقف این تصمیم کن تا دوباره جان بگیرد چشم های مرتضی خانم خانه، به حیدر خنده ای تقدیم کن @raziolhossein
دنیا به چشم گریه کنان تار می شود تا روضه، روضه ی در و دیوار می شود زخم هزار ساله ی مان تیر می کشد تا صحبت از حرارت مسمار می شود بی اختیار یاد غم محسنت کنیم تا یک گلی به شعله گرفتار می شود "دیوار می کند کمکش راه می رود" وقتی جوان ز حادثه ای زار می شود با بغض و درد یاد مغیره کند دلم تا بین خلق، صحبت کفتار می شود زخمی که تیغ خنده ی کفتار می زند بد تر ز هر چه زخم شرر بار می شود یثرب چه شهری است که بعد از پیمبرش زهرا فقط برای علی یار می شود @raziolhossein
گلاب اشک سر خاکت میارم پس از تو ابرم و دائم می بارم جوون زیر خاکم ای که بی تو به زنده موندنم شوقی ندارم با سیلی چشماتو از من گرفتند حسودا انتقام از زن گرفتند جلو چشمام قلافای چهل مرد زدند و قتلتو گردن گرفتند کجایی خونمونو غم گرفته درِ خونه برات ماتم گرفته حسین و زینب و آروم کردم حسن جانت ولی باز دم گرفته عزادارم ولی تنها و بی یار منم و این سه چارتا طفل غمخوار تو رفتی و نگفتی من می مونم پس از تو با غم مسمار و دیوار صدات مونده توی خونه هنوزم پس از این من به جای تو می سوزم تو رفتی و حالا غرق خجالت نگامو به در و دیوار می دوزم @raziolhossein
به چشم علی چون نگین بوده است همین بس که او بهترین بوده است ادب پای درسش به جایی رسید ادب درس ام البنین بوده است نه تنها که مرد آفرین گشته است که او نورِ نور آفرین بوده است کدامین زنی بعد زهرا چنین برای علی همنشین بوده است پس از فاطمه قلب ام البنین به دنیای حیدر امین بوده است در آفاق خلقت کجا دیده اند که نامادری اینچنین بوده است اگر گفت من خادم زینبم یقین در کلامش یقین بوده است در اوصاف ام البنین یک کلام... که عباس او بی قرین بوده است همیشه به همراه ایثار و عشق ابالفضل نامش عجین بوده است ولی بعد از عباس و بعد از حسین دلش لحظه لحظه حزین بوده است علمدار گریه پس از کربلاست پس از کربلا بانیِ روضه هاست @raziolhossein
شرح خیرالعمل ولایت توست زندگی وام دار خلقت توست ای معمای آفرینش که... قبل هر نور نور رحمت توست ای قدیمی ترین بهار خدا هر چه دارد زمین به برکت توست بیشتر از هزار اقیانوس شرح یک قطره از سخاوت توست جمله ها کوچک اند وقتی که صحبت از عزت و کرامت توست به نمازت نماز زینت یافت بسکه محض خدا عبادت توست چه نیازی به سیم و زر داری عشق حیدر شکوه ثروت توست چه مقامی برای جبرائیل بهتر از اینکه پای صحبت توست از کمالت شرف کمال گرفت شرفی که غبار عفت توست بی نظیر خدا چه اعجازی در قنوت پر از لطافت توست گوشه چشمت چه می کند بی بی فضه یک گوشه از صناعت توست تو مگر روز حشر دیده شوی چون قیامت فقط قیامت توست افتخار بزرگ اهل البیت به تو و آیه های عصمت توست ما به نامت همیشه حساسیم این هم از لطف بی نهایت توست بهترین احتجاج بر حق ما صحبت از نحوه ی شهادت توست قبر پنهانی تو چون خورشید سند محکم برائت توست @raziolhossein
شرح تو در قلم نمیگیرد هستی ات را عدم نمیگیرد دل لبریز از محبت تو حسرت و درد و غم نمیگیرد وقت احسان شبیه بارانی کرم تو به کم نمیگیرد معجزات علی اصغری ات تا ابد وقفه هم نمیگیرد مهربانی ت زندگی بخش است هیچ پایانی ام نمیگیرد از کریمان روزگار کسی جای تو در کرم نمیگیرد نوکرت در تمام سختی ها غیر ذکر تو دم نمیگیرد غصه دار است انکه ماه رجب از شما یک حرم نمیگیرد یا من ارجوه من علی اصغر راحت روح من علی اصغر لب تو اعتبار زمزم داشت چشم تو ایه ایه مریم داشت اخرین سوره ی حسینی تو و شفاعت فقط تو را کم داشت ای که فصل الخطاب بودی و کربلا با تو مهر خاتم داشت سند غربت پدر با تو تا همیشه حدیث محکم داشت مادرت با تو بدو امدنت ذکر لالایی محرم داشت نام باب الحوائجي شما روی هر زخم کهنه مرهم داشت نام تو استجابت دعوات بر بلندای نام تو صلوات با تو راه غدیر خواهد ماند ذکر نعم الامیر خواهد ماند با تو در اوج بام مأذنه ها یا علی یا امیر خواهد ماند هر که اخر گدای تو نشود مستمند و فقیر خواهد ماند هر کسی که نشد گرفتارت تا همیشه اسیر خواهد ماند دست های تو کوچک اما پر کرمت بی نظیر خواهد ماند نام باب الحوائجی یعنی دست تو دست گیر خواهد ماند در بنی هاشم اینچنین بوده کودکش مثل شیر خواهد ماند بر ابالفضل و بر علی اصغر نام ماه منیر خواهد ماند افتاب حقیقتی مولا تو جواز شفاعتی مولا روضه ی کربلا علی اصغر خون بهایت خدا علی اصغر گره ای نیست تا که وا نشود با نگاه شما علی اصغر رو به معراج میرود روحم وقت فریاد یا علی اصغر ذکر امن یجیب مضطر ها دم مظلومنا علی اصغر پدر و مادرم به قربانت جان من رو نما علی اصغر روی دست پدر رفیع شدی ناگهان سوختی رضیع شدی گل عمر تو در خطر باشد گل چرا دائم السفر باشد متمایز ترین شهیدانی حرمت سینه ی پدر باشد امده عصر روز عاشورا لب خشک تو جلوه گر باشد تیر بی رحم حرمله نامرد از گلوی تو پهن تر باشد کوفه ای یا هنوز زیر خاک؟ مادرت از تو بی خبر باشد مادرت بعد داغ لبهایت دائمأ زخم بر جگر باشد بیت اخر ستاره میخواهم کربلایی دوباره میخواهم @raziolhossein
حبش به خدا عصاره ایمان است جسم است همه عالم و حیدر جان است شد مدح علی معجزه پیغمبر وقتی که علی خلاصه قرآن است ....... او بود که"الله الصمد" یادم داد او مهر و وفاء بی عدد یادم داد روح"پدرم"همیشه غرق رحمت… او گفتن "یاعلی مدد" یادم داد ..... درمانده ای و اگر به دنبال نجات دل خسته ای و چشم به راه برکات تا حال دلت خوب شود پس بفرست بر شمس جمال شاه مردان صلوات @raziolhossein
نبی تکیه کلامش یا علی بود همیشه التیامش یا علی بود خدا هم در شب معراج با او سلام و والسلامش یا علی بود ..... یقیناً ... جایِ امّا و ولی نیست کسی غیر از علی بر ما ولـی نیست قسم بر بایِ بِسمِ الله...هرگز ِصِراطَ المستقیمی جز "علــی " نیست @raziolhossein
کوه از کمر خم می شود در پای زینب پیدا نگردد واژه ای همتای زینب مثل چکاچک های ناب ذولفقار است هر خط به خط از خطبه ی غرای زینب یک شهر ساکت می شود وقتی بخواهد طوفان کند فریاد یا زهرای زینب تهدید تاج و تخت حتی در اسیری هست از کلام معجزه آسای زینب پرچم به دوش کربلای بی حسین است نامی نبود از کربلا منهای زینب عطر حماسه می وزد هر جا که باشد صدها قصیده می شود غوغای زینب مریم تر از مریم به عفت رنگ و بو داد دارد به زهرا می رسد تقوای زینب از بس قنوت عرش پیما داشت هر شب شد ملتمس بر وتر او مولای زینب غمهای عالم غم نخواهد بود هرگز در پیش یک غم از همه غمهای زینب جا داشت یک دریا ببارد آسمان اشک وقت مرور صبر پر معنای زینب دین در کُمای بدعت بوزینه ها بود امروز زنده مانده با احیای زینب با دست بسته معجرش را حفظ کرده غیرت از او آموخته سقای زینب سر می سپارم زیر تیغ غیرت عشق فتوا نمی خواهم به جز فتوای زینب @raziolhossein
واژه ها در هیجان اند علی گفتن را صرف کن بر لب من خواهش فهمیدن را ای که واداشته مدحت به سخن دشمن را بنویسید غلام علی اکبر من را از هیاهوی جهان نوکری ات ما رابس قحط عشق است،ولی دلبری ات ما را بس مثل یک شیشه ی عطری که درش وا میشد از لبت شهد بهارانه شکوفا میشد چشم یک شهر به تو گرم تماشا میشد در تو صد یوسف گم گشته هویدا میشد امدی سهم پدر شادی بی اندازه ست با تو لبخند مسیحای پیمبر تازه ست چشم عالم مگر از روی تو بهتر دیده ست؟ در تو دیده ست هرانچه به پیمبر دیده ست یا که در چشم تو پیغمبر دیگر دیده ست اینه مانده علی،یا علی اکبر دیده ست تاب گهواره ی تو روزی جبراییل است شعر لالایی تو قسمت میکاییل است از دو سر سلسله توفیق سیادت داری حسنی هستی و معیار کرامت داری چون ابالفضل هر ایینه شهامت داری بر سر گم شدگان دست عنایت داری از مزامیر جهان لحن اذانت بوده پدرت بند دلش بند به جانت بوده اتش بام تو فانوس بیابان ها بود ۱ خانه ات در قرقِ خنده ی مهمان ها بود دست بخشنده ی تو مصدر احسان ها بود گرمْ اغوش تو مأوای پریشان ها بود شعر بخشندگی ات ورد زبان ها شده بود چشمهایت غزلی فوق بیان ها شده بود امده مرد مسیحی به تماشای نبی خواب دیده است مسلمان شده در پای نبی هست در او عطش دیدن سیمای نبی ناگهان شهر نشان داد تو را جای نبی مستِ مبهوتِ علی اکبری ات را عشق است اشهدُ انكَ پیغمبری ات را عشق است هم جوار پدرت مقصد میقات شدی چون ابالفضل تو هم قبله ی حاجات شدی نفس طاهایی و بی معجزه اثبات شدی بر لب خواهش ما ذکر مناجات شدی در بنی هاشمیان مظهر احساسی تو کاشف الکرب مسیحایی عباسی تو سر تعظیم تو در پیش پدر دیدنی است طرز جنگ اوری ات وقت خطر دیدنی است چرخش تیغ به دستت چقدر دیدنی است بر لب دشمن تو اَينَ مَفر دیدنی است ایه های رجزت داغ تر از شمشیر است در کمان خم ابروت هزاران تیر است گرد باد است چنین پا به رکابت باشد دشت در سیطره ی چنگ عقابت باشد صولت مصطفوی پشت نقابت باشد لشکر سنگ دلان خانه خرابت باشد کوه با چرخش تیغت ز کمر می شکند چقدر گردش چشمان تو سر می شکند گره خورده ست نگاهت به نگاه پدرت سایه ات مثل ابالفضل پناه پدرت تیغ ابروی کجت بود سپاه پدرت رفتی و رفت به دنبال تو اه پدرت نا امیدانه نگاهی ز پی ات می دوزد دست بر اشک محاسن زده و می سوزد ای که ممسوس خدایی کمی اهسته برو پیری ام را تو عصایی کمی اهسته برو بر دلم عقده گشایی کمی اهسته برو دلبر کرب و بلایی کمی اهسته برو می روی و پدر پیر زمین خواهد خورد زخم از خنده ی این قوم لعین خواهد خورد از نسیم تن تو دشت گلستان شده است جای جای بدنت فرش بیابان شده است پدرت زائر این پیکر بی جان شده است اربن اربایی تو سهم جوانان شده است اولین داغ حرم اینه ی یاس شده ملتهب تر ز همه غیرت عباس شده @raziolhossein
منم آن خاک آستان علی نوکر کل خاندان علی ذره ای ام در آسمان علی مستحقم به لقمه نان علی تا علی اکبر است امّیدم ذره ای در پناه خورشیدم پرده از روی ماه تا وا شد روی ماه نبی تماشا شد مرتضایی دوباره پیدا شد شاه مظلوم عشق، بابا شد آسمان در تدارک عید است ماه امشب کنار خورشید است به علی رفته دست و بازویش به پیمبر کشیده ابرویش شب یلداست طرز گیسویش عطر زهرا وزیده از رویش او چو پروانه و پدر شمع است هر چه حُسن است در علی جمع است می چکد از لبش شراب بهشت محو چشمش ابو تراب بهشت خنده هایش شمیم ناب بهشت عکس او آبروی قاب بهشت جان تازه دمیده شد به حسین گل لبخند دیده شد به حسین مثل حیدر صلابتش زیباست به ابالفضل قامتش زیباست حسن است و ملاحتش زیباست طلعت ماه صورتش زیباست آمده تا مسیر گم نشود تا قیامت غدیر گم نشود او علی اکبر است و جان حسین بر سر مأذنه اذان حسین آسمانی به کهکشان حسین حیدر جانِ خاندان حسین به اذانش اذان بها گیرد درد از محضرش دوا گیرد سکناتش پیمبری باشد وجناتش چه محشری باشد حسنی هست و حیدری باشد یا ابالفضل دیگری باشد تا ابد نام مطلقش جاری ست "اَوَلَسنا علی الحقش" جاری ست علیِ اکبر ست ای دنیا مثل باران سخاوتش دریا در کرم مثل مجتبی آقا خُلق و خویش فقط خودِ طاها هم علی اکبر ست در قامت هم ابالفضلی است در سیرت ذوالفقاری ست وقت جنگیدن کی شود خسته از علی گفتن می سراید مدیح او دشمن او امامش حسین بود و حسن می زند سر ز دشمن خونخوار چون جوانی حیدر کرار می درخشد به جنگ چون حیدر می‌زند بر یهود کوفه شرر برگ ریزان کند ز دشمن سر بر لب لشکر است این مَفر سرعت ضربه هاش بس غوغاست پرچم مرتضی علی بالاست @raziolhossein
رسیده است به دل های مرده جان بدهد رسیده است کمی عشق یادمان بدهد نفس بریده ی نفسیم و امده ما را هوای تازه ای در اخرالزمان بدهد چه دختری که به حظ حضور کوتاهش جهان خسته و درمانده را تکان بدهد ستاره ای که در افاق ناامیدی ها محبتش به همه راه را نشان بدهد در افتاب سیاه قیامت کبری به هر که دلشده اش بوده سایه بان بدهد نسیم زلف دل انگیز روضه اش کافی ست به ما که نقش زمینیم اسمان بدهد کسی که مثل ابالفضل کاشف الکرب است رسیده است ز غم ها به ما امان بدهد رقیه است که دردانه ی حسین شده ست دوباره فاطمه ی خانه ی حسین شده ست بهار می رسد از ناز راه رفتن او گل عفاف شکوفد ز عطر دامن او حجاب نور شده نقش چشم فاطمی اش حریر سبز بهشتی نشسته بر تن او هزار پنجره امید وا شود در دل به هر طلوع نگاه همیشه روشن او نگاه بان دمشق است پرچم حرمش بهشت کوچک دنیا شده ست مدفن او چه دلرباست کلام رقیه جان حسین و دلربا تر از ان شد پدر شنیدن او گلی که نیست به دنیا شبیه و مانندش دل هزار چو من هست خار گلشن او کسی که منکر نام رقیه جان شده است بگو رود به جهنم که هست مدفن او بهشت منتظر خنده های این دختر حسین ریخت جهان را به پای این دختر ز بس به فاطمه او مو به مو شباهت داشت ملک به خاک قدم های او ارادت داشت سه سال داشت ولی جاودانه شد تا حشر چقدر عمر کم این سه ساله برکت داشت بزرگی از شب میلاد پا رکابش بود بزرگ زادگی از نوع با اصالت داشت ستاره ای که در اندازه های خورشید است شبیه ماه بنی هاشمی سیادت داشت کسی که شانه ی عباس بوده معراجش عجیب نیست دل شیر داشت،غیرت داشت شکار خنده ی او با علیِ اکبر بود ز بس که خنده ی این نازدانه قیمت داشت حسین دیده به برق نگاه خواهر خود عقیله سخت به این کودکش عنایت داشت به شهرت حسنات جهانی اش سوگند کسی نگشته به بخشندگی به او مانند جمال قدسی او افتاب سیار است صدای گریه ی او ذولفقار کرار است چقدر طفل مسیحی دخیل بسته به اشک چقدر دور ضریحش دل گرفتار است شفا وزیده به جای نسیم از صحنش ضریح کوچک او تکیه گاه بیمار است ز هر چه ناز جهان بود بی نیاز شدم ز بس رقیه به گریه کنش وفادار است ز بعد کرببلا قد خمیده ابله پا حدیث زندگی اش روضه روضه غمبار است کسی که پرده نشین عفاف زینب بود اسیر چشم حرامی کوچه بازار است مسیر کوفه و شام و تمام چل منزل خراب زخم شکاف سر علمدار است چه بار ها که سر او به جاده می افتاد عمو به پیش رقیه چه ساده می افتاد @raziolhossein