#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم
وقت اذان ظهر چو اذن اذان گرفت
گویی مسیح کرب و بلا تازه جان گرفت
اعجاز بین چه کرد اذان گوی کربلا
کاری که جان هر دو جهان، جان از آن گرفت
لب تشنه لب گشود و ز الله اکبرش
تنها نه جان حسین که جانی جهان گرفت
گفتا شهادتین به یکتایی اله
بر لب گواه، خاتم پیغمبران گرفت
آغوش دشت گشت پر از هیبت علی
وقتی شهادتین علی در اذان گرفت
قامت قیامتی که به قد قامت الصلوه
از قامتش بلند ستون،آسمان گرفت
سرو قدش چو محشر و محشر ز قامتش
حشر دگر ز قامت رعنا جوان گرفت
شبه رسول بود و به معراج کربلا
بر عرش گام زد ز بُراقش عنان گرفت
بعد از نماز ظهر که اذن جهاد خواست
گویی ز شاه تشنه لبان تازه، جان گرفت
چکمه به پا نموده حمایل به دوش و بعد
بر سر نهاده خُود و به دستی کمان گرفت
با دست دیگرش ز کمر تیغ حیدری
بر لب سرود ناد علی توامان گرفت
آن سبز پوش هاشمیان آفتاب مهر
همچون شهاب رخصتی از کهکشان گرفت
فرمود میروی و رود جان ز تن مرا
خوش میروی برو که دلم، آنچنان گرفت
گامی بزن برابر من شبه مصطفی
با رفتن تو قلب زمین و زمان گرفت
شد عازم نبرد و ز هل من مبارزش
خصمش رمید و جان ددان بی امان گرفت
برگشت تشنه لب به بر شاه عالمین
او را حسین کام و زبان در دهان گرفت
یعنی که تشنه تر ز پسر هست این پدر
دل ها به حال خسرو لب تشنگان گرفت
همچون علی به خیبر کرب و بلا، علی
آمد دوباره سر ز تن ملحدان گرفت
ناگه حسین دید که هنگامه ای به پاست
خورشید دشت کرب و بلا ناگهان گرفت
آه از دمی که همچو علی فرق او شکافت
جا در میان حلقه ی اهریمنان گرفت
هر کس که داشت تیغ و سنان زد به پیکرش
هر کس نداشت عاریه از این و آن گرفت
آه از دمی که پیکر او گشت چاک چاک
گل بوسه ها ز خنجر و تیغ و سنان گرفت
آه از دمی که زین غم جان سوز فاطمه
زانوی رنج و غم به بغل در جنان گرفت
آه از دمی که چشم تر باغبان بدید
که اندر بهار عمر گلش را خزان گرفت
آه از دمی که خسرو لب تشنگان رسید
بر دامنش حسین سر خون چکان گرفت
گفتا که در عزای تو افتاده ام ز پای
افتاده ام ز پا دل کون و مکان گرفت
گفتا پدر فدای لب خشک و تشنه ات
روح و روان ز پیکر شاه زمان گرفت
گفتا ببین پدر که چه سیراب گشته ام
سیراب شد ز کوثر و، خلد آشیان گرفت
زینب اگر نبود،سر نعش اکبرش
می داد جان حسین چو از او توان گرفت
روی عبا نهاده تن چاک چاک او
از بحر بُردنش مدد از هر جوان گرفت
گفتا جواد از غم جانسوز اهل بیت
وز چشم عاشقانش اشک روان گرفت
خاموش ای جواد کز این شعر جان گداز
خون شد دو چشم و قلب امام زمان گرفت
#جواد_کریم_زاده
@raziolhossein1
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
#شب_هشتم
ای روشنای دیده ی بابا علی علی
افتاده ای به دامن صحراعلی علی
این دشت لاله گون شده ازبذل پیکرت
مبهوت مانده ام به تماشا علی علی
فرقت شکافتند که همنام حیدری
پهلوشکسته ای گل زهرا(س) علی علی
تاجان دهم کنارتو همدست گشته اند
داغِ جوان وخنده ی اعدا علی علی
بی توعصای پیریِ درهم شکسته ام
دیگر چگونه پاشوم ازجا علی علی
برخیزنورچشمم و دست مرا بگیر
تاخیمه ها ببر پدرت را علی علی
#علی_ساعدی
@raziolhossein1
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
#شب_هشتم
کاش که در باغ اضطراب نیفتد
روی زمین شیشه ی گلاب نیفتد
چشم ابوالفضل در حرم نگران است
پای علی اکبر از رکاب نیفتد
میرود ارباب مثل باز شکاری
شیر حرم از روی عقاب نیفتد
کرده کمین نیزه ای به قصد تقرب
نقشه کشیدهست از ثواب نیفتد!
آمده شیطان ز صحنه عکس بگیرد
حرمله نزدیک شد ز قاب نیفتد
فاطمه ی کربلاست حضرت زینب
آمده تا باز ابو تراب نیفتد
خیمهی لیلا غریق اشک حرم شد
خانهی کس اینچنین در آب نیفتد
گفت که از ما گذشت کاش خدایا
ولوله در خیمه ی رباب نیفتد
#میلاد_حسنی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
#شب_هشتم
کار من نیست تنت را ز زمین بردارم
مثل این است که از خاک نگین بردارم
عضو های تو در این بادیه تکثیر شدند
همه ی گرگ صفت ها ز تنت سیر شدند
تا کنار تو مرا محتضر و گریان دید
پدری در صف دشمن پسرش را بوسید
من کنار تو شکستم همه این را دیدند
نیزه ها یک به یک اعضای تو را دزدیدند
شده یک تیر ولی چند نشان کشتن تو
مجلس ختم حسین است کنار تن تو
خیز از جا و ببین سخت ترین مرحله ها
از حرم آمده عمه وسط حرمله ها
نیزه ها از کمر تا شده اش دور شوید
هر چه از جسم علی برده به من پس بدهید
ترسم این است که در دشت تنش گم بشود
نکند زینتیِ نیزه ی مردم بشود
#حسن_کردی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
#شب_هشتم
ای گل به گریه مینگرم پرپرِ تورا
جسم پر از سنان و پر از خنجر تو را
جسمت بسان قلب پدر پاره پاره است
آخر چسان به خیمه برم پیکرم تورا
آهسته از زمین سرِ دامن گذارمت
ترسم که خود جداکنم از تن سر تورا
رنگ از رخش پریده چو من، هرکسی شنید
باباحسین گفتنِ بی جوهر تورا
هر جا نگاه میکنم ای مرغ عشق من
بینم شکسته غرق بخون یک پر تورا
لب باز کن عزیز دلم تا که بشنوم
بابا حسین ،تشنه ام آخرِ تورا
#حیدر_توکلی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
#شب_هشتم
خط نگاه شعلهورم را شکستهاند
پیشانی علی پدرم را شکستهاند
پهلوی آهوی حرمم را دریدهاند
آوخ غرور شیر نرم را شکستهاند
با خلق و خلق و منطقشان آتشم زدند
این کافران پیامبرم را شکستهاند
با سه علی مثلث توحید ساختم
این پستفطرتان وترم را شکستهاند
از آیههای سوره ی توحید عترتم
آن آیهی بلندترم را شکستهاند
بگذار در سجود بمیرم کنار تو
محراب گوشهی جگرم را شکستهاند
اللهاکبر از تو و الله اکبرت
اللهاکبر ِ سحرم را شکستهاند
کارم تمام شد که سلاحم زمین فتاد
مظلومتر شدم، سپرم را شکستهاند
پاشیدهام ز هم، چه کنم؟ خواهرم بیا
رکن سپاه مختصرم را شکستهاند
تا عمق استخوان تو نی بیاجازه رفت
نامحرمان حریم حرم را شکستهاند
جان کندن تو رشتهی جانم بریده است
پرپر نزن که بال و پرم را شکستهاند
سبابههایشان به زمینم نشانده است
تکبیر و کف، خدا کمرم را شکستهاند
شش گوشه میشوم که به تو اقتدا کنم
پایین پای خویش قیامت به پا کنم.
#مهدی_محمدتقی
@raziolhossein
#امیرالمومنین
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم
یک جلوه است جلوهی اعظم فقط علیست
یک معنی است معنی خاتم فقط علیست
آیات کبریاییِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ
آئینه خدای معظم فقط علیست
شمس الحقِ علیست رسول خدا فقط
صبح و شبِ پیمبرِ اکرم فقط علیست
تا آخرین نَفَس به خودش تکیه داده است
کوه است قله است مصمم فقط علیست
اصلا بهانهی نَفَس فاطمه است او
اصلا بهانهی همه عالم فقط علیست
جبریل هم موذن ایوان طلای اوست
بین نجف سلامِ خدا هم فقط علیست
آری بهشتِ شیعه تماشای مرتضاست
آری برای کفر جهنم فقط علیست
اسلام را دلیل حیات است یا حسین
اسلام را سلوک مسلم فقط علیست
هجده علی حسین به میدان روانه کرد
یعنی که در میانِ بساطم فقط علیست
حُسنِ شروع علیاست و حُسنِ ختام هم
اول علی و آخرِ آن هم فقط علیست
در کربلا نخست علی اذن جنگ خواست
یعنی برای رزم مقدم فقط علیست
در پنجه تا که تیغِ دو دوم را گرفت گفت :
قائم مقامِ ضربِ دمادم فقط علیست
در ابتدا تمامِ عَلمهایشان شکست
تا بنگرند صاحب پرچم فقط علیست
طوری سپاه بهم ریخت ... هرکه دید
فریاد زد که مرگِ مجسم فقط علیست
حق داشت که حسین به دنبال او دوید
تنها پیامِ ماه محرم فقط علیست
ما با علی علی شب خود صبح میکنیم
دنیا به کام ماست که عالم فقط علیست
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امام_زمان_محرم
#شب_هشتم
نگاه کن دلمان را، تکان بده آقا
بیا و رزق فراوانمان بده آقا
چه می شود که شبی در کنار تو باشم
بیا و خیمه ی سبزی نشان بده آقا
تو از همان شب اول مراقبم بودی
برای توبه نمودن زمان بده آقا
من از تو غیر خودت را دمی نمی خواهم
صلاح هرچه که باشد، همان بده آقا
به این سیاهی بیرق تو روسفیدم کن
اگرچه نامه سیاهم؛ امان بده آقا
حسین، در همه احوال فکر و ذکر من است
بیا به سینه زنانت توان بده آقا
شب مصیبت اعظم به وقت کرببلاست
بیا به گوش دل ما اذان بده آقا
برای اینکه بر این داغ خوب گریه کنم
به چشمهای من اشک روان بده آقا
خدا کند که در این روضه جان دهیم همه
برای اینکه بمیریم جان بده آقا
سفارش است که امشب بلند گریه کنیم
زبان بگیر و به ما هم زبان بده آقا
#رضا_تاجیک
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#شب_هشتم
مسیر زندگیام بین روضه بهتر شد
دم حسین گرفتم ، دمم معطر شد
میان عرش لباس تو را علم کردند
ز داغ پیرهنت ، عالمین ، محشر شد
رسید فطرس و مالید پر به این پرچم
به یک نگاه ابالفضل تو توانگر شد
مسیح گریه کن ثابت مجالس توست
کلیم آمد و با افتخار نوکر شد
تمام مال و منالم همین دو چشم تر است
دو قطره اشک به روضه ، دو قطعه گوهر شد
میان هیئت تو حس کربلا دارم
ببر به جان رقیه که عمر ما سر شد
سگی رسیده به درگاهتان ، ردش نکنید
چه خوشبحال کسی شد که کلب این در شد
به مادرت که از این در ، نمیروم جایی
به غیر خانه ی تو رفتم هرکجا ، شر شد
حرم چه لحظه ی سختی به پیش رو دارد
که وقت روضه ی آقا علی اکبر شد
نوشته اند به صورت ز مرکبش افتاد
کنار پیکر اکبر ، چقدر مضطر شد
به روی دست پدر ذره ذره شد بدنش
جوان خوش قد و بلا ، علیِ اصغر شد
به دست و پا زدنش ، ابن سعد میخندید
حسین مضحکه ی لشکر ستمگر شد
تمام آبرویش پخش شد میان زمین
هزار بار بدن را شمرد و کمتر شد
چو دید نیزه به پهلوی اکبرش خورده
به یاد سینه و پهلوی زخم مادر شد
#علی_اکبر_جمشیدی
@raziolhossein