eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
6.6هزار دنبال‌کننده
509 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‏به پیشواز برو ای دل کویریِ من صدای قافله‌ی آب را نمی‌شنوی؟ @raziolhossein
به اذن حضرت مولا شدم کبوتر تو که  بال و پر بزنم پای روضه ی سر تو ببخش با پر زخمی , به زحمت افتاده لباس نوکریم را بریده مادر تو چه طور خرج غمت جورشد کسی میگفت رسیده رزق حسینیه  ازبرادر تو شبیه حضرت زینب به سینه می کوبم که مقتدای عزادارهاست خواهر تو   به چشم من همه جا روضه شما بر پاست تمام عالم  و آدم شدند مضطر تو اگر کویر ترک روی هر ترک دارد کشیده خشکی لبهای زخم پرپر تو خزان  و ریزش برگ  از درخت در همه جا شد است در دل من روضه خوان اکبر تو طلوع , بردن بالای طفل شش ماهه است غروب , خون گلوی علی اصغر تو زمان بارش باران همیشه میبارم برای بارش تیر و امیر لشگر تو شب عروسی هر کس به سینه میکوبم برای حجله قاسم گل برادر تو من از خرابه شام و رقیه فهمیدم که قول تو نرود گر رود زتن سر تو @raziolhossein
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من به ماه روضه تو خویش را رساندم من  چگونه شکر بگویم اجل امانم  داد که باز چشم تر من به بیرقت افتاد چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم به زیرسایه این بیرق و علم نرسم به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا تمام سال شمردم همه نفس ها را چگونه شکر بگویم که باز گریانم شبیه زلف پریشان تو پریشانم تمام ترس من این بود با دلی حیران شب رقیه نباشم میان گریه کنان امان دهید خودم  بین روضه میمیرم شب ششم جگرم را به دست میگیرم برای روضه هفتم چه نذرها کردم که لای لای بخوانم به دور اوگردم سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک میان روضه سقا که جان به لب آید شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم برای شام عزایت سحر نمیخواهم تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم جنازه ام برود روی دوش این مردم همان زمان که سماوات بر زمین افتاد بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد میان خیل شغالان فتاد چون شیری یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر نشست روی ورق های مصحف پرپر برید سر زتنت با دوازده ضربه جداشد اخر سرعرش از تن کعبه @raziolhossein
باور نمی کردم که پرچم را ببینم امسال هم ماه محرم را ببینم چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال من مانده ام ایام ماتم را ببینم اهل القری آقای مارا دفن کردند می خواستی با چشمم این غم را ببینم قربان یک شب روضه ات دارو ندارم پرپر زدم جان تو این دم را ببینم خرج تمام روضه ها با مادر توست زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس یک مادری باقامت خم را ببینم همراه مادر آمده از عرش حیدر بااو رسول الله خاتم را ببینم موسی عصا در دست دربان حریمت آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم ذکری که عالم را تکان داده حسین است من ایستادم شور عالم را ببینم والله چای روضه مرده زنده کرده اینجا فقط درمان دردم را ببینم از خیمه تا گودال زینب داد می زد سخت است زیر پا امامم را ببینم فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز جای حسین این جسم درهم را ببینم @raziolhossein
دین زنده شد از دم حسین ابن علی جان زنده شده از غم حسین ابن علی احرام حرم سپید، اما سرخ است احرام محرم حسین ابن علی @raziolhossein
ذی‌الحجّة تمام شد، محرّم آمد از گردش دهر، ماه ماتم آمد شادی ز زمانه رخت بربست و برفت چون موسم سوگواری و غم آمد @raziolhossein
یابن الشبیب ، کاسه ی خون گر دو دیده شد یعنی هلال ماه محرم دمیده شد یابن الشبیب ، گریه فقط بر حسین کن حتی اگر قدت ز مصیبت خمیده شد یابن الشبیب ، گریه بر او کن که در برش یک دشت لاله اش همه با خنده چیده شد یابن الشبیب ، خون ز دو چشمت رود رواست بر لحظه ای که پیکر اکبر دریده شد یابن الشبیب ، ذکر حرم شد عمو عمو وقتی که رنگ چهره ی جدم پریده شد یابن الشبیب ، عمه ی ما هم ز هوش رفت وقتی صدای خنده و خنجر شنیده شد یابن الشبیب ، گریه امانم نمیدهد تا گویمت چسان سر جدم بریده شد یابن الشبیب ، بر اثر نعل اسبها جسمی که سر نداشت به هر سو کشیده شد یابن الشبیب ، سینه که شد خوب نرم نرم گهواره شد که اصغرمان آرمیده شد یابن الشبیب ، تا به ابد یا بُنه ایه ای ذکر عزای آن تن در خون طپیده شد @raziolhossein
هر چند که از داغ تو مرثیه به دوشم یک آهِ عزا را به دو عالم نفروشم من طایر قدسم به زمین آمده ام تا از برکه ی اندوه تو یک جرعه بنوشم شور تو شعوری به من آموخت که تا مرگ در بزم غمت کم نشود جوش و خروشم با روی سیاه آمده ام نوکری تو لطف تو به من گفت که چون جُون بکوشم عمری است که روی لب من نام "حسین" است ذکری به جز این ذکر نرفته است به گوشم بر تو نکنم گریه کم از مرغ هوایم در سوگ تو زوزه نکشم کم ز وحوشم ای کاش به جای کفن ای بی کفن ارباب پیراهن مشکی عزای تو بپوشم @raziolhossein
سلام من به تو و بر محرم جدت سلام من به تو و روضه ی غم جدت فدای شال سیاهت که پرچم روضه است دوباره آمده ام زیر پرچم جدت به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم شدیم سینه زن داغ ماتم جدت چقدر گریه نوشتیم پا به پای لهوف چقدر روضه کنار مُقرَّم جدت قسم به گریه ی هر شام و اشک هر صبحت که اشک گریه کنان است، مرهم جدت خدا کند که بمیرم غروب عاشورا میان ذکر مصیبات اعظم جدت هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار رسیده ایم به آن جسم، درهم جدت رسیده ایم به دست بدون انگشتر رسیده ایم به آن پیکر کم جدت بیا به مجلس روضه به خاطر عباس بیا به حق همان قامت خم جدت @raziolhossein