eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
6.6هزار دنبال‌کننده
509 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عمری‌ست عبد این درم الحمدلله در خیمه‌هایت نوکرم الحمدلله مادر مرا باشیر روضه پرورش داد رحمت به شیر مادرم الحمدلله از کودکی تا سن پیری سقف هیئت شد سایه‌ی بالاسرم الحمدلله حال‌دلم با یاحسین روضه خوب است با تو همیشه بهترم الحمدلله این روضه‌رفتن سجده‌های شکر دارد ای رازق چشم‌ترم الحمدلله من شادی‌ام را می‌فروشم هر محرم با آن غمت را می‌خرم الحمدلله بالی‌شکسته دارم و با بال‌روضه تا عرش‌اعلی می‌پرم الحمدلله با سینه‌زن‌های شما یک عمر گفتم وااکبرم، وااصغرم الحمدالله @raziolhossein
شکر خدا که ماه محرم شروع شد بغضم شکست و لطف تو نم نم شروع شد ما را قليل اشک مقام خليل داد کم کم چکید و جوشش زمزم شروع شد آورده با تولد خود رسم دیگری از آن زمان که گریه ی خاتم شروع شد شد شرحه شرحه سینه ی پیغمبر خدا تا آیه آیه سوره ی مریم شروع شد "باز این چه شورش است" بخوان نوحه خوان که باز ماه عزا و نوحه و ماتم شروع شد رنگی ورای سرخی خون حسین نیست مشکی به تن کنید؛ محرم شروع شد می خواستم برای سرودن بهانه ای تا ذکر "یا رقیه" گرفتم... شروع شد @raziolhossein
روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد مارا برای بزم عزا  انتخاب کرد باز این چه شورش است که در خلق عالم است نام حسین بار دگر انقلاب کرد دلشوره داشتم که نبینم محرمش یکسال این فراق دلم را عذاب کرد توبه شکسته ها همه گویند یاحسین «ربُّ الحسین» هرچه دعا مستجاب کرد از کودکی حسینیه دار محرممیم این روسیاه را خودش عالیجناب کرد هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت اورا خدا به وصل خودش کامیاب کرد گریه غبار سینه ی من داده شستشو این قلب خاک خورده چنان دُرّ ناب کرد تفسیر دستگیریه او از رسول ترک کار هزار منبرو صد ها کتاب کرد سینه برهنه ها همه از نسل عابس اند او کربلا طریقهٔ این وصل ؛ باب کرد هرکس شنید ناله ی« حی علی  العزا» تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد آید به گوش ناله ی محزون فاطمه مادر به نام یک یک مارا خطاب کرد ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب صلی علی الحسین و صلی علی الغریب @raziolhossein
یارب سرشک چشم ترم را زیاد کن هردم شراره جگرم را زیاد کن یا فاطمه به چادر خاکی زینبت رزق محرم و صفرم را زیاد کن @raziolhossein
طوقی دلم به گنبدت زائر شد پرچم که سیاه شد قلم شاعر شد پیک از طرف فاطمه آورده خبر پیراهن مشکی شما حاضر شد .
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین محرم آمده و گوش جان که بسپاری شنیده می‌شود از هرکجا حسین حسین محرم آمده قد قامت العزا بشنو بخوان به مأذنه: حیّ علی حسین حسین کتیبه سینه‌زن و باد نوحه‌خوان شده است صدای زمزمه بادها حسین حسین ز عرش پیرهنی خون‌چکان شد آویزان چکیده در همه عرش خدا حسین حسین ملک نشانی خون خدا گرفت ز خاک صدا بلند شد از کربلا: حسین! حسین! یکی شدند سیاه و سپید در بزمش دلیل وحدت شاه و گدا حسین حسین علی علی‌ست اگر ذکر شور و مستی ما شده‌ دم غم ما ذکر یا حسین حسین عجب غمی‌ست به نامش، هرآنکه گفت بسوخت که کرده یک‌سره آتش به پا حسین حسین گذشت عمر به زیر کتیبه‌های غمش هزار شکر شدم پیر با حسین حسین لبم به ذکر دگر وا نمی‌شود چه کنم؟ شده‌ست با لب من آشنا حسین حسین ز لطف اوست کزو نام می‌برم، ور نه من خراب کجا و کجا حسین حسین گریست دیدهٔ ناپاک من هم از داغش از آن‌که زنده کند مرده را حسین حسین خوشا به بزم عزایش که یک‌صدا گویند از ابتدا همه تا انتها حسین حسین @raziolhossein
ما را برای روضه، مادر اگر خبر کرد دارم یقین دعای صاحب زمان اثر کرد هرچند پر گناه و پر اشتباه بودیم آن قدر مهربان بود آقا به ما نظر کرد وقتی که پشت کردند بر ما تمام عالم خیلی حمایت از ما فرزندها پدر کرد هر کس تلاش کرده، جز در رضای مهدی در بندگی عقب ماند، در زندگی ضرر کرد ای کاش تا ببینیم در این دو ماه روضه شام فراق ما را شمس رخش سحر کرد دیگر وصال جنت را آرزو ندارد هر کس به اذن آقا تا کربلا سفر کرد خشکیده بود چشمم، لطف امام عصرم چشم مرا میانِ بزم حسین، تر کرد ** قربان آن شکافِ پیشانیِ شکسته سنگی زدند و ما را آن سنگ خونجگر کرد تیری که حرمله بر قلب مطهرش زد آنقدر اذیتش کرد، خارج ز پشت سر کرد فرمود قاتل من آن دو خلیفه هستند مجروح بود و یاد زهرا به پشت در کرد @raziolhossein
ما را برای روضه، مادر اگر خبر کرد دارم یقین دعای صاحب زمان اثر کرد هرچند پر گناه و پر اشتباه بودیم آن قدر مهربان بود آقا به ما نظر کرد وقتی که پشت کردند بر ما تمام عالم خیلی حمایت از ما فرزندها پدر کرد هر کس تلاش کرده، جز در رضای مهدی در بندگی عقب ماند، در زندگی ضرر کرد ای کاش تا ببینیم در این دو ماه روضه شام فراق ما را شمس رخش سحر کرد دیگر وصال جنت را آرزو ندارد هر کس به اذن آقا تا کربلا سفر کرد خشکیده بود چشمم، لطف امام عصرم چشم مرا میانِ بزم حسین، تر کرد ** قربان آن شکافِ پیشانیِ شکسته سنگی زدند و ما را آن سنگ خونجگر کرد تیری که حرمله بر قلب مطهرش زد آنقدر اذیتش کرد، خارج ز پشت سر کرد فرمود قاتل من آن دو خلیفه هستند مجروح بود و یاد زهرا به پشت در کرد @raziolhossein
برکت این زندگی هم از محرم شد شروع می شود تحویل، هر سال جدیدم با حسین سجده روی تربت او پرده ها را زد کنار تا کجاها که نمیدانم رسیدم با حسین گریه کردن، روضه خواندن، نوکری، سینه زدن طعم های بی نظیری را چشیدم با حسین نوکری را از پدر آموختم، یادش بخیر نوکری کردم، فراوان خیر دیدم با حسین کار او را من اگر بر خود مقدم ساختم روز محشر، نزد زهرا روسپیدم با حسین قطره ی اشک عزایش شست و شویم می دهد بعد هیئت، باز انسانی جدیدم با حسین @raziolhossein
دوباره عطر محبت وزید بسم الله دوباره ماه محرم رسید بسم الله سرآمد عاقبت این انتظار یک ساله به اذن حضرت شاه شهید بسم الله اگر که آمده ای روسیاه و شرمنده میان روضه شوی رو سفید، بسم الله به اشک، دیدهٔ مهدی ندیده را تر کن اگر که آمده ای با امید بسم الله بیا که روضه مجال دوباره نو شدن است عزیز فاطمه درهم خرید بسم الله ... رسید قافله عاشقان به کرب و بلا پر از ستاره و سرو رشید بسم الله همین که خواند به لب آیه های استرجاع صدای گریه گل را شنید بسم الله ندیده عالم از این داغ، داغ سنگین تر نگفت، آنکه سرش را برید، بسم الله @raziolhossein
سلام داغ مبارک سلام سوز عزا سلام شاه‌شهیدان امام کرببلا سلام ماتم‌مانا سلام آتش‌غم سلام شعله‌ی زنده به روی سینه‌ی‌ما سلام صاحب‌ناله کنار نعش‌پسر سلام قد‌خمیده کنار نعش رها سلام برتو و بر بوسه‌های پیغمبر به عضو‌عضو تنت ای مقطع‌الاعضا سلام بر تو و بر گیسوان خونی‌تو همان که شمر به دستش گرفت و واویلا سلام بر تو و بر پاره‌های پیرهنت همان که رفت به‌غارت به‌ظهر عاشورا سلام بر تن پاکت به زیر سم ستور قتیل بی‌کفن و پیرهن، بدون عبا سلام ای که سرت بر فراز نی نگران به گریه‌های اسارت، به ناله‌ی اسرا سلام پای رقیه، سلام روی رباب به خاک چادر زینب؛ شریکةالزهرا سلام آیه‌ی کهف و رقیم از لب‌تو همان لبی که ببوسید خیزران آن‌را سلام بغض‌عقیله به بزم شعر و شراب سلام بر سر پاکت درون تشت طلا @raziolhossein
روضه به پا شد دوباره دل مبتلا شد دوباره بر تو سلام اى محرم وقت عزا شد دوباره جارى دو درياى موّاج از چشم ما شد دوباره ذكر لب سينه زن ها يا ليتنا شد دوباره هر كوچه با بيرقِ غم كرب و بلا شد دوباره مادر به شوق زيارت غرق نوا شد دوباره با پخت و پزهاى نذرى حاجت روا شد دوباره بايد به طعنه زدن ها بى اعتنا شد دوباره چون اشك ما گوهرى شد چون مشى ما نوكرى شد ... اى دلبر بى قرينم خاك تو مهر جبينم من بى تو غرق تباهى من با تو اهل يقينم تو عشق را ترجمانى من با تو عاشق ترينم روحى و نفسى حسينٌ شد نقش روى نگينم از ساغرت جرعه نوشم از خرمنت خوشه چينم شد روضه ها سرپناهم شد كربلا سرزمينم مهر تو شد ارمغانم اى بانى اربعينم قربان دست كريمت جا مانده دل در حريمت ... عشقت برايم ملاك است قلبم برايت هلاك است تسبيح بعد نمازم ياعشق روحى فداك است شور جنون بين عشاق تا نقطه ى اشتراك است... ما را ز طعنه چه بيم است ما را ز مردن چه باك است! اى كه ز غوغاى داغت جن و ملك سينه چاك است اى زيبِ دوش پيمبر از چه تنت روى خاك است؟ بر روى نيزه هنوزم ماه رخت تابناك است ماييم جان بر كف و بس در اين عزاى مقدس @raziolhossein
این روزها زمین و زمان گریه می‌کنند با حالِ زار، پیر و جوان گریه می‌کنند آنان که اشک، در غمِ دنیا نریختند این ماه، با تمامِ توان، گریه می‌کنند مردم، به یادِ قاریِ عطشانِ کربلا همراه با صدایِ اذان، گریه می‌کنند این چه مصیبتی‌ست که از سوزِ ماتمش چون بچه‌مرده، خیل‌ِ زنان گریه می‌کنند نامِ حسین وردِ زبان می‌شود، همه با صدهزار آه و فغان گریه می‌کنند انگار نفخِ صور، بلند است در جهان یک عده بی‌پناه، چنان گریه می‌کنند با حالِ خوب، گریه‌کنان، سینه می‌زنند با چشمِ خیس، سینه‌زنان، گریه می‌کنند او خون به چشم دارد و عشاق با سرشک همراهِ با امامِ زمان، گریه می‌کنند افتاد، تشنه، گوشه‌ی گودالِ قتلگاه در ماتمش زمین و زمان گریه می‌کنند @raziolhossein
دارند در کرب و بلا تعویضِ پرچم می‌کنند دارند عالم را پُر از اندوه و ماتم می‌کنند کوچه به کوچه شهر ما، تکیه به تکیه می کند دارند آن را مُحرِمِ ماه محرم می‌کنند فرقی ندارد خوب و بد وقتی که درهم می‌خرند این خانواده فکر هر آلوده را هم می‌کنند پاداش هر بانی در این وادی مضاعف می‌شود هر دِرهمی که می دهم، هفتاد دِرهم می‌کنند یک یا حسینِ سینه زن ، صد مرده را جان میدهد سینه زنانش کار صد عیسی بن مریم می‌کنند رَختِ شه عریان شده، از عرش آویزان شده جن و ملک گریان شده، روضه مجسم می‌کنند نظم زمین و آسمان یکدفعه بر هم می‌خورد تا جسم شاه کربلا را نامنظم می‌کنند نامردها با حوصله یک بی کس و بی یار را تنها برای دِرهمی دارند دَرهم می‌کنند ده تا سوار از یکطرف ، یک ساربان از یکطرف دارند تکه تکه عضو از پیکرش کم میکنند @raziolhossein
روضه شروع شد دل ما را بیاورید سرمایه ام سلاح بکا را بیاورید یک سال میشود که پرم وا نمیشود دستم به اسمان تو بالا نمیشود یک سال میشود که دلم خاک خورده است این چشم خشک راه به جایی نبرده است حالا شروع تازه برایم فراهم است ((تحویل سال سوخته گان از محرم است)) پرواز عشق با پر گریه میسر است توبه به پای روضه اگر شد چه بهتر است تعلیم درس عشق که در روضه میشود بالاتر از مکاتب صد حوزه میشود این عشق پر بهاست به عالم نمیدهم من طعم چای روضه به زمزم نمیدهم اینجا فرشته های خدا صف کشیده اند هر قطره قطره اشک شما را خریده اند این لحظه ها چقدر پر از نور میشویم چه ساده از عذاب خدا دور میشویم دلتنگ روضه هستم و دلتنگ کربلا با گوشه نگاه بفرما بزن مرا @raziolhossein
هر آن کسی که نَدارد به دِل غَم، از ما نیست به سِرِّ عِشق نَشُد هَر که مَحرَم، از ما نیست غَمِ تو را به دِلِ ما خُدا زیاد کُنَد هر آنکه خواسته اَز تو غَمِ کَم، از ما نیست دَلیلِ خِلقَتِ ما خوردنِ غَمِ عِشق اَست مُخالفِ غَمِ ماهِ مُحَرَّم از ما نیست فَقَط هَوای حُسِینیه را هَوَس داریم اَسیرِ بَندِ هَوا و هَوَس هَم، از ما نیست سیاهیِ عَلَمَش پاک و روسِفیدَم کَرد دَخیل نیست هَرآنکه به پَرچَم، از ما نیست سیاه لَشکَرِ اوییم و اِدّعامان نیست شُکوهِ لَشکرِ شاهِ دوعالَم از ما نیست لِباسِ مِشکیِ او داده آبِرو ما را هَر آنکه نیست در اِحرامِ ماتَم از ما نیست بَرای "اِرثِ پِدَر" تا همیشه مَمنونیم نَصیبِ آنکه نَشُد "اِرثِ آدَم" از ما نیست تَمامِ شادیِ دُنیا خُلاصه دَر گِریَه اَست هر آنکه اَشک نَریزَد دَر این غَم از ما نیست اِجازه اَز طَرَفِ مادَرَش شُده صادِر وَگرنَه این هَمه اَشکِ دَمادَم از ما نیست برای گِریه تَوَسُّل به "یا رُباب" کُنیم "رُباب" بانیِ اَشک اَست و این نَم از ما نیست حُضورِ "حَضرَتِ زَهرا" به روضه ها حَتمی ست یَقین نَدارد اَگَر کَس به این هَم از ما نیست نَمَک به زَخمِ دِل از غُصّه ی تو می پاشیم هر آنکه اَست به دُنبالِ مَرهَم از ما نیست تو گِریه کَردی و ما گِریه کَرده ایم حُسِین تویی مُقابلِ ما، این دو زَمزَم از ما نیست تو را بِخاطِرِ دُنیا فُروخت کوفه وَلی هِزار شُکر، که دَربَندِ دِرهَم از ما نیست "سَرِ سَفیرِ تو از پُشتِ بام خورد زَمین"... نوشته اَست به مَقتل، مُقَرَّم... از ما نیست! نوشته؛ "شُد تَنَش اَز یِک قَناره آویزان" هَر آنکه خون نَکُنَد گِریه زین غَم از ما نیست برای مُسلِم تو جَدِّ تو گِریسته اَست وَ بَر مَصائِبِ بی حَدِّ تو گِریسته اُست @raziolhossein
سلام می‌دهم از دور بر تو و حرمت سلام من به بلندای بیرق و علمت سروده‌اند فراوان برای تو اما هنوز نقش کتیبه‌است شعر محتشمت اگر که سر به هوا هستم و پریشانم زمین زدم دل خود را به احترام غمت گدایی ِ در این خانه سربلندم کرد مرا جدا نکن از خیمه‌های محترمت چگونه نام تو را هر نفس صدا نکنم؟ که شاملم شده یک عمر دائماً کرمت زمان مرگ به راهت دخیل می‌بندم بیا که سر بگذارم به محضر قدمت @raziolhossein
صیحه‌ای فاطمه زد شیونِ عالم برخواست خیمه از اشک زد و بیرقِ ماتم برخواست بازهم پیرهن خونی‌اش آویخته شد مادرش ناله زد و دادِ محرم برخواست مُشتی از تربتِ گودال به سر ریخت حسن از لب فاطمه تا وای حسینم برخواست نذریِ هرشبِ ما جور شد از لطفِ کریم دَم حسن داد اگر  ذکرِ دمادم برخواست آستان بوسیِ  هر تکیه مقامیست شریف هرکه زد بوسه بر این خاکِ معظم برخواست دَم کشیده است  نشستم به بساط چایی که به پیشش به ادب چشمه‌ی زمزم برخواست رحمتِ واسعه‌ای زیر پرش ما را بُرد تا حسین  از جگرِ مردمِ عالم  برخواست روضه‌ی کرببلا مجلس اجدادی ماست بینِ این روضه نشست آدم و  آدم برخواست به فدای غمِ او که نفَسِ عاشقی است هرکه این عشق چشید از جگرش غم برخواست آی ای قوم ببینید هنوز عریان است ضجه‌ی خواهری از یک تَنِ درهم برخواست... @raziolhossein
مسلمان نیست هر کس که مسلمان محرم نیست میان سفره ی شیعه به جز نان محرم نیست فدای میزبانی که هزار و چارصد سال است نگفته هر که آلوده است مهمان محرم نیست مبارک تر از این غم را ،نمی بیند دگر دنیا پشیمان می شود آنکه پریشان محرم نیست در آن ماهی که جان داده ، به خلق الله جان بخشد کسی با دست و دلبازی ِ سلطان محرم نیست الا کشتی آرامش ، نیا دور و برم اصلا مرا آرامشی خوش تر ز طوفان محرم نیست تمام خاطرات بی نظیر من از این شبهاست برایم هیچ دورانی،  چو دوران محرم نیست ندیدم در تمام عمر شیرین تر ازین اشکی برایم هیچ بارانی چو باران محرم نیست نوشته سر در جنت خدا : اينجا حسینیه است و اصلا جای جز خانه به دوشان محرم نیست چه دیده مادرش در قتلگاه ، اینگونه می گرید کسی چون حضرت زهرا پریشان محرم نیست @raziolhossein
شبیه پرچم مشکی روضه‌های حسین خدا کند که شوم وقف در عزای حسین شبیه مقتل خطی که گم شده باشم که صفحه صفحه دهم شرح ماجرای حسین قسم به لحظه تعویض پرچم حرمش بدل کنید مرا هم به خاک پای حسین فناء در غم گودال می‌شود سالک شبیه خیمه بسوزد شبی برای حسین خوشا کسی که شود مثل دانه زنجیر اسیر سلسله گیسوی رهای حسین فدای موی سر از قفا بریده او تمام زندگیم باد به فدای حسین فدای چاک گریبان حضرت عابس که خوانده مرثیه بر داغ بوریای حسین @raziolhossein
هر آن کسی که نَدارد به دِل غَم، از ما نیست به سِرِّ عِشق نَشُد هَر که مَحرَم، از ما نیست غَمِ تو را به دِلِ ما خُدا زیاد کُنَد هر آنکه خواسته اَز تو غَمِ کَم، از ما نیست دَلیلِ خِلقَتِ ما خوردنِ غَمِ عِشق اَست مُخالفِ غَمِ ماهِ مُحَرَّم از ما نیست فَقَط هَوای حُسِینیه را هَوَس داریم اَسیرِ بَندِ هَوا و هَوَس هَم، از ما نیست سیاهیِ عَلَمَش پاک و روسِفیدَم کَرد دَخیل نیست هَرآنکه به پَرچَم، از ما نیست سیاه لَشکَرِ اوییم و اِدّعامان نیست شُکوهِ لَشکرِ شاهِ دوعالَم از ما نیست لِباسِ مِشکیِ او داده آبِرو ما را هَر آنکه نیست در اِحرامِ ماتَم از ما نیست بَرای "اِرثِ پِدَر" تا همیشه مَمنونیم نَصیبِ آنکه نَشُد "اِرثِ آدَم" از ما نیست تَمامِ شادیِ دُنیا خُلاصه دَر گِریَه اَست هر آنکه اَشک نَریزَد دَر این غَم از ما نیست اِجازه اَز طَرَفِ مادَرَش شُده صادِر وَگرنَه این هَمه اَشکِ دَمادَم از ما نیست برای گِریه تَوَسُّل به "یا رُباب" کُنیم "رُباب" بانیِ اَشک اَست و این نَم از ما نیست حُضورِ "حَضرَتِ زَهرا" به روضه ها حَتمی ست یَقین نَدارد اَگَر کَس به این هَم از ما نیست نَمَک به زَخمِ دِل از غُصّه ی تو می پاشیم هر آنکه اَست به دُنبالِ مَرهَم از ما نیست تو گِریه کَردی و ما گِریه کَرده ایم حُسِین تویی مُقابلِ ما، این دو زَمزَم از ما نیست تو را بِخاطِرِ دُنیا فُروخت کوفه وَلی هِزار شُکر، که دَربَندِ دِرهَم از ما نیست "سَرِ سَفیرِ تو از پُشتِ بام خورد زَمین"... نوشته اَست به مَقتل، مُقَرَّم... از ما نیست! نوشته؛ "شُد تَنَش اَز یِک قَناره آویزان" هَر آنکه خون نَکُنَد گِریه زین غَم از ما نیست برای مُسلِم تو جَدِّ تو گِریسته اَست وَ بَر مَصائِبِ بی حَدِّ تو گِریسته اُست @raziolhossein
سلام ماه محرم سلام ماه حسین ... نوشته اند مرا سائل نگاه حسین هزار شکر که هستیم در پناه حسین نشسته ام که بسوزم ز سوز آه حسین سلام ما به شهی که ز صدر زین افتاد بلند مرتبه عرشی که بر زمین افتاد نیامدم به حسینیه اش به شوق ثواب... رساندم عرض سلامی به محض دیدن آب هزار مرتبه شستم  دهان به مشک و گلاب دو بیت روضه بخوانم برای طفل رباب سلام ما  به حسین و به پاره ی جگرش ... که داد حرمله پایان،  به عمر مختصرش ... سلام ما به حسین و وفای سردارش کسی که سر بدهد پای پرچم یارش ... گره گشای جهان می شود گرفتارش به دستگیری ما آمده علمدارش ... کسی که ساقی تشنه شده ست عنوانش بسوی خیمه کشد مشک را به دندانش سلام ما به حسین و کتیبه و علمش به استکان و به چای اش، به آن بساط غمش سلام ما به جگر پاره های محترمش سلام ما به علی های درهم حرمش... که هر دو خیمه رسیدند با اگر اما یکی به روی عبا و یکی به زیر عبا سلام ما به حسین و عقیله خواهر او که خواند خطبه کنار  سر مطهر او سلام به حیا و غرور  همسر او گرفت بوسه تلخی به زحمت از سر او سلام ما به سری که به این و آن دادند که قبل دخترش او را به خیزران دادند @raziolhossein
مسلمان نیست هر کس که مسلمان محرم نیست میان سفره ی شیعه به جز نان محرم نیست فدای میزبانی که هزار و چارصد سال است نگفته هر که آلوده است مهمان محرم نیست مبارک تر از این غم را ،نمی بیند دگر دنیا پشیمان می شود آنکه پریشان محرم نیست در آن ماهی که جان داده ، به خلق الله جان بخشد کسی با دست و دلبازی ِ سلطان محرم نیست الا کشتی آرامش ، نیا دور و برم اصلا مرا آرامشی خوش تر ز طوفان محرم نیست تمام خاطرات بی نظیر من از این شبهاست برایم هیچ دورانی،  چو دوران محرم نیست ندیدم در تمام عمر شیرین تر ازین اشکی برایم هیچ بارانی چو باران محرم نیست نوشته سر در جنت خدا : اينجا حسینیه است و اصلا جای جز خانه به دوشان محرم نیست چه دیده مادرش در قتلگاه ، اینگونه می گرید کسی چون حضرت زهرا پریشان محرم نیست @raziolhossein
دار و ندار ماست این پیراهن مشکی ارثیه ی زهراست این پیراهن مشکی روزی که هر کس می رود دنبال کار خود دنبال کار ماست این پیراهن مشکی تنها دلیل عزت دیروز و امروز و دلگرمی فرداست این پیراهن مشکی بی دست و پا هستم ولیکن دستگیر من در محشر کبراست این پیراهن مشکی من قبله ام کعبه است که تنها لباس آن از بعد عاشوراست این پیراهن مشکی این شصت  روز و شب نشان کربلایی ها در کل این دنیاست این پیراهن مشکی خرج عزای هر کس و ناکس نگردانش مخصوص این آقاست این پیراهن مشکی چون چادر زهرا و زینب تا ابد در جنگ با دشمن مولاست این پیراهن مشکی هم کوهی از دلدادگی را می زند فریاد هم جامه ی تقواست این پیراهن مشکی از جنس آن پیراهن کهنه است ای مردم ارثیه زهراست این پیراهن مشکی @raziolhossein
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین... در وقت مرگ، چهرۀ ما دیدنی‌تر است از اشک‌هایِ شوق ملاقات با حسین هنگام غسل دادن ما، روضه‌خوان بگو: عالم فدای بی‌کفن کربلا حسین با گریه بر غریبی او خاکمان کنید بر ریگ‌های داغ، تنش شد رها حسین وقتی به سمت قبر سرازیر می‌شویم مشکل‌گشای ماست در آن تنگنا حسین نوکر به اسم و رسم خودش بی‌علاقه است بر سنگ قبر ما بنویسید: «یا حسین» در گیر و دار محشر و هول و هراس آن فریاد استغاثۀ ما یک‌صدا: حسین... @raziolhossein