#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
گل چه کند شب به شب سحر که نباشد
درد به دختر رسد پدر که نباشد
ای پدر آن روزهای خوب چرا رفت؟!
حرمت ما پنج تن بگو که کجا رفت؟!
با تو درِ خانه ام ضریح جهان بود
با تو چه امنیتی به خانه مان بود
با تو خطر داشت کوچه رفتن من؟نه!
با تو کبودی نشست بر تن من؟نه!
خیز نبی خدا زمانه عوض شد
بعد تو رنگ تمام خانه عوض شد
شاخه ی یاسی که کاشتیم لگد شد
قالی کهنه که داشتیم لگد شد
حمله به ما میکنند گرگ منش ها
دوروبرم ریختند عربده کش ها
پای غریبه به در نشست، نبودی
پهلویم از چندجا شکست، نبودی
میخ همان موقعی که بر کمرم خورد
خیره شدم بر علی و در به سرم خورد
فضه به دادم رسید خیر ببیند
زود به سویم دوید خیر ببیند
اینهمه زخم و هزار درد و ملامت...
میخرم آن را به جان!علی به سلامت!
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
شبهای من ز غصه دگر بی سحر شده
ای آسمان ببین که چه با این قمر شده
بعد از دو ماه دیدم و نشناختم تو را
ای وایِ من که محتضرم، مختصر شده
از رنگ سرخ پیرهنت رنگ من پرید
این زخم سینه ی تو عجب دردسر شده
با هیچ کس نگفته ای از درد خود ولی
از درد پهلوی تو علی با خبر شده
شانه زدی به موی حسین و دلم شکست
دیدم که لرز شانه ی تو بیشتر شده
از خنده ی مغیره دلم سوخت فاطمه
میگفت ضربهام، چقدر کارگر شده
زهرا ببین غریبی یک مرد تا چه حد
در کوچه حمله بر زن تنها هنر شده
وقتی که درب سوخته بر رویت اوفتاد
دیدم فرو به سینه ی تو میخِ در شده
در نامه اش نوشت معاویه پشت در
فهمیدم او نفس نفسش بیشتر شده
او حامله به محسن و من با لگد زدم
از ضربه ها بدان که دگر بی پسر شده
#محمود_اسدی_شائق
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه #بحر_طویل
صحنۀ محشر کبراست خلایق همه در محکمۀ عدل خداوند حکیم و همه در وحشت و اندوه عظیمند، هراسان همه از خشم جحیمند، گریزد پسر از مادر و مادر ز پسر، خلق همه منتظر اجر و صوابند و عقابند و حسابند و کتابند و عتابند و خطابند، نه راهی که گریزند ز تعقیب گناهی، نه امیدی نه پناهی، همه در محکمۀ عدل الهی همه جا رفته فرو یکسره در کام سیاهی، امم و خیل نبیّین، همه در جوش و خروشند و ستادند و به گوشند که شاید شنوند از طرف ذات خدا، حکم خدا را.
اُممِ گشته پناهنده به نوح و به خلیلالله و موسی و مسیح و به سلیمان و به داوود نبیّین همه گویند که ماراست نگه جانبِ پیغمبر اسلام، محمّد که بوَد احمد و محمود، به جز او و وصیش علی آن حجت معبود، کسی مظهر لطف و کرم خالق دادار نباشد، همه با چشم گهربار، گریزند سوی احمد مختار، که ای رحمت تو سایه فکنده به سر خلق گنهکار، مگر لطف تو گردد همه را یار، نگاهی که رهانی تو از این دایرۀ وحشتِ عظما دل ما را
در آن حال محمّد سخن آغاز کند، دست دعا باز کند، با احد لم یزلی راز دل ابراز کند، از جگر آواز کند، بار خدا فاطمهام کو همه دارند به من دیده و من دیده گشودم به سوی عصمت داور که ثنایش شده از جانب تو سورۀ کوثر که تو خواندیش ز لطف و کرمت حضرت صدیقۀ اطهر، همه امید رسول است، بتول است، بتول است، و بوَد پاک و مطهر نفس خلق به سینه شده حبس و همه مبهوت و پریشان، همه با دیدۀ گریان که ندا میرسد از خالق منان همگی چشم بپوشید ز وحشت، نخروشید که آید به سوی عرصۀ محشر، ثمرِ نخلِ دل پاک پیمبر، همه هستِ علی آن هستیِ داور، همه بینید جلال و شرف و عزت ناموس خدا را
قیامت بوَد آنلحظه که زهرا به سوی حشر بیاید، به روی خلق ز لطف و کرمش دیده گشاید، نه دل احمد و حیدر که دل از دوست و دشمن برباید، به لبش خندۀ عفو و به سرش تاج شفاعت، به کفش برگۀ آزادی و دندان رسولالله و پیشانی بشْکافتۀ حیدر و خون جگرِ نورِ دو عینش، حسن و جامۀ خونین حسین ابن علی دست ابوالفضل علمدار، دو مظلوم دگر محسن ششماهه و قنداقه خونین علیْاصغر و جبریل امین پیش روی ناقه و پشت سر او حضرت میکال دو سوی دگرِ او ملکالموت، سرافیل به تعظیم و به تجلیل و به تکبیر و به تسبیح و به تهلیل، فزون از عددِ اهل قیامت، ملَک آیند و ستایند همه حضرت امّ النّجبا را
پس آنگاه ندا میرسد از ذات خداوند که محبوبۀ من، فاطمه امروز بخواه آنچه که خواهی، ز چنین طرفه ندا فاطمه را اشک، روان گردد و گوید که الهی اگر امروز مرا اشک روان است به صورت، تو گواهی که فقط عاشق دیدار حسینم، که رسد باز ندا از طرف ذات خداوند که یا فاطمه ای دخت پیمبر، بگشا دیدۀ خود را به سوی عرصۀ محشر نگه فاطمه افتد به یکی پیکرِ بیسر که بود پارهتر از لالۀ پرپر همه اعضاش جدا گشته ز شمشیر و ز خنجر، زده خون یکسره فواره ز رگهای گلویش، جگر فاطمه خون گردد و آهی کشد از سینه که محشر بخروشد به ستوه آورد از نالۀ خود ارض و سما را
اهل محشر همه با فاطمه فریاد برآرند، چنان اشک ببارند که در حشر شود باز بپا محشر دیگر، ز خدا باز ندا میرسد ای فاطمه بار دگر از ذات خداوند تعالی بطلب حاجت خود را و بخواه آنچه که خواهی، نگه فاطمه بر حنجر صد چاک حسین است و دو دستش به دعا، گرید و گوید به خدای ازلی: بار خدا حاجت من نیست به جز آن که ببخشی ز کرم خیلِ محبّان من و شوهر مظلوم مرا، باز ندا میرسد از حضرت معبود که ای نور دل احمد و محمود، به عزّت و جلالم به تو آنقدر ببخشم که تو راضی شوی از من، به خدا میسزد آن روز خدا خلقت خود را به همان سیلیِ سختی که به یاس رخ زهرا اثرش ماند، ببخشد که همان لطمه شرر زد جگر اهل ولا را
بگشا دیده و الطاف و عنایات و کرم بین که همان عصمت داور که همان روح دو پهلوی پیمبر، که همان آینۀ احمد و حیدر، چو نهد پای به محشر، همه بینند چو مرغی که کند دانه ز خاشاک جدا، جمع کند جمله محبان خودش را و منادی خداوند ندا میدهد: ای اهل قیامت! همگی پیش به پشت سر زهرا همه پویند به گلزار جنان همره صدیقه اطهر، به جز آنان که شکستند میان در و دیوار، زکین پهلوی او را، نه فقط پهلوی او، سینۀ او، بازوی او را و گروهی که ستادند و نکردند در آن عرصۀ غم یاری او را و گروهی که گشودند به آتش در کاشانۀ او را و گروهی که شکستند درون صدف سینه در آن واقعه دردانۀ او را و هم آنان که شکستند نمکدان و گرفتند ندیده نمکش را و هم آنان که گرفتند پس از رحلت پیغمبر اکرم فدکش را و هم آنان که پس از فاطمه کشتند حسین و حسنش را و هر آن کس که به اولاد علی ظلم کند تا صف محشر، و هم آنان که گرفتند به جز راه ولایت، ره عصیان و خطا را
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#امام_زمان_فاطمیه
رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر
گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر
همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد
خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر
آی آقای عزیز ما بیا برگرد که...
دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر
از من این من را بگیر و چشم گریانم بده
چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر
دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای
دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر
یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن
وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر
هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی
پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر
قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی
قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر
دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها
دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر
آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن:
عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر
#وحید_محمدی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
دل را به دستانش گرفت و جنس زر کرد
سائل پذیرفت و گدا را معتبر کرد
خیلی ضرر کرد آنکه وقت عرض حاجت
این پا و آن پا کرد... امّا و اگر کرد
مادر شد و مِهرش به قلب عالم افتاد
در جانمان حبّ علی را بیشتر کرد
خود عاشقش بود و به دست خود در این دل
عشق أمیرالمؤمنین را مستقر کرد
هر کس به بغض فاطمه رغبت نشان داد
با دست خود پرونده اش را شعله ور کرد
وارد نشد آتش به رستاخیزِ دوزخ
تا گوشه ای از چادر خود را سپر کرد
رحمت بر آنکه تا گره بر کارش افتاد
پیش از تمام خلق، مادر را خبر کرد
این نکته شد ثابت به من که در دو عالم؛
هر کس به غیر از فاطمه رو زد ضرر کرد!
#م_عاطفی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما كند زهرا
كم مخواه از عطای بسیارش
كانچه خواهی عطا كند زهرا
خانه ی وحی را ز رخسارش
رشك غار حرا كند زهرا
بضعه ی مصطفی بُوَد آری
جلوه چون مصطفی كند زهرا
نه عجب گر به شأن او گویند
خاك را كیمیا كند زهرا
این مقام كنیز او باشد
تا دگر خود چه ها كند زهرا
چهره پوشد ز مرد نابینا
تا بدین حد حیا كند زهرا
در طرفداری از خدا و رسول
به علی اقتدا كند زهرا
جان خود را و محسن خود را
در ره دین فدا كند زهرا
تا سه شب قوت خانه ی خود
بر مساكین عطا كند زهرا
روز محشر كه از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا كند زهرا
همچو مرغی كه دانه بر چیند
دوستان را جدا كند زهرا
چه شود گر ز رحمت بسیار
حاجت ما روا كند زهرا
چه شود گر که بر «مؤید» هم
نظری از وفا کند زهرا
#سیدرضا_مؤید
@raziolhossein
🏴السلام علیکِ ایتها الصدیقه الشهیده🏴
جهت دسترسی و استفاده از تصنیف های(شور،زمینه،نوحه و...) ایام فاطمیه به کانال نوحه رضیع الحسین بپیوندید
👇👇👇
@raziolhossein1
@raziolhossein1
@raziolhossein1
#دهم_جمادیالاولی به نقلی سالروز #جنگ_جمل
#تبری #دوبیتی
آن زن که هوس، مست غرورش میکرد
حِقد و حسد از عاطفه دورش میکرد
از بعد نبی چه فتنههایی که نکرد!
ای کاش پدر زنده به گورش میکرد!
#سید_رضا_مؤید
@raziolhossein
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#جنگ_جمل
#تبری
علیست محور حق تا که با علی بد کرد
مرا مراتب ایمان او مردد کرد
به خویش گفتم او همسر پیمبر ماست
که سب و لعنت و نفرین او نباید کرد
کدام زن چه زنی احترام و حرمت که؟
زنی که خون به دل حضرت محمد کرد؟
زنی که با پدرش بعد قتل پیغمبر
تمام مردم را در سقیفه مرتد کرد؟
زنی که مثل زن نوح بی لیاقت بود
زنی که مثل زن لوط ظلم بی حد کرد
جمل،شتر که زمین خورد زیر لب گفتم
خدا به خیر کند با حسن چه خواهد کرد!
مدینه...تیر و تابوت....کینه ای شتری
و در ادامه ی این شعر گریه باید کرد...
#شایان_مصلح
@raziolhossein
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#جنگ_جمل
#تبری
منوش از خُمِستان غیر آن سبو را
که لب تر کند، خشک دارد گلو را
.
تو در ظلمت و اوست در روشنایی
چه نسبت به شب میدهی ماهرو را؟
.
بلاهت رها کن! بلاغت به پا کن!
بجوی ای سراسیمهگو نکته جو را
.
چه امّید بستی به راهی به جز او
مخوان از سر جهل «لا تقنَطوا» را
.
جنابت نمیيابد اینسان طهارت
بهل ای تنآسوده این شستوشو را
.
وضویی که بی حبّ حیدر بسازی
به اسراف نسبت دهند آن وضو را
.
حذر کن! که با شیر نسبت مبندی
به تمثیل خود کودک نقنقو را
.
کجا جمع گردد دلم با کسی که
ندانست فرق پدر با عمو را
.
🔴نخواهم من آن مادری را که در دل
تــــــحمّل نکردهست راز مـــــــــگو را
.
همان زن که با فتــــــــنهی گاهگاهش
نــبی جای خود، رنج دادهست شو را
.
همان زن که با مادر ما خــــــدیجــــه
ز نـــــسبت فقـــط داشت نام هوو را
.
تو پیمانهای را که نامش غدیرست
اگر ریـــــختی، ریـــــختی آبرو را
.
کجا میدهم در قبال سوی اللّٰه
ایا دست تقدیر! یک لحظه او را
.
همان او که از تخت و تاج کیایی
گُزین میکند گیوهی پررفو را
.
علی، آنکه در شام معراج، یزدان
به لحنش بنا مینهد گفتوگو را
.
علی، آنکه از جان به ایتام کوشد
علی، آنکه در دل شناسد عدو را
.
خدا را که ما را بخواند موالی
که در دل نمیرانَد او آرزو را
.
بنوشند بی او حَمیمًا جَحیما
بنوشیم با او شرابًا طهورا
.
مرا «جوهرِ» اعتقادیست ثابت
رقم میزنم نکتهی مو به مو را
#مجید_لشگری
@raziolhossein
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#جنگ_جمل #تبری
زنی که نامِ علی بود آتشِ جگرش
به من مگوی که او مادر است و من پسرش!
ز همسریّ پیمبر چه افتخار آن را
که بود نزد پیمبر، نفوذیِ پدرش؟
خدا که خار کنارِ گل آفریده به باغ
عجیب نیست که این شد زنِ پیامبرش
از او ستاند مدالش، علی که نفسِ نبیاست
اگر به فرض، نبی کرده بود مفتخرش
به غیرِ موکبِ او در قفای مرکب او
شتر که دید هزاران مریدِ گاو و خرش؟!
به حکم «حربک حربی» که مصطفی فرمود
جمل، بود اُحُد و اوست هندِ فتنهگرش
اگر شهادتِ کفرش ز من قبولت نیست
بخوان به سورۀ تحریم و نصّ معتبرش
بر او، به حکمِ خدا، حدّ قذف واجب بود
حواله کرد نبی با امامِ منتظرش
قبولیِ عمل انبیا به حبّ علیست
از آن ضعیفه چه گویی و فضل و کرّ و فرش؟!
اگر «علیٌّ خیر البشر» فرو خواندی
دگر ز یاد مبر «من أبی فقد کفر»ش
کسی که زخم زبان زد به مادرم زهرا
ـ تو و عقیدۀ تو ـ من نمیشوم پسرش
#فقیر_تهرانی
@raziolhossein
#جنگ_جمل
#تبری
#حدیث
⚖مجازاتی که به تاخیر افتاد...
☑️ عَنْ عَبْدِ الرَّحِيمِ الْقَصِيرِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ: أَمَا لَوْ قَامَ قَائِمُنَا لَقَدْ رُدَّتْ إِلَيْهِ الْحُمَيْرَاءُ حَتَّى يَجْلِدَهَا الْحَدَّ وَ حَتَّى يَنْتَقِمَ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ فَاطِمَةَ مِنْهَا. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ لِمَ يَجْلِدُهَا الْحَدَّ؟ قَالَ: لِفِرْيَتِهَا عَلَى أُمِّ إِبْرَاهِيمَ. قُلْتُ: فَكَيْفَ أَخَّرَهُ اللَّهُ لِلْقَائِمِ؟ فَقَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ مُحَمَّداً رَحْمَةً وَ بَعَثَ الْقَائِمَ نَقِمَةً.
🔸راوی میگوید:
امام باقر علیه السلام فرمود: زمانی که قائمِ ما به پا خیزد، #عایشه را به نزدش میآورند تا حد بر او جاری کرده و انتقام دختر پیامبر فاطمه زهرا (علیهماالسلام) را از او بستاند.
عرض کردم: فدایت شوم، برای چه بر او حد جاری کند؟
فرمود: برای نسبت ناروایی که به بانو ماریه همسر پیامبر (علیهماالسلام) داد.
عرض کردم: پس چرا اجرای حد، تا آن زمان به تأخیر میافتد؟
فرمود: زیرا خداوند، پیامبر را جلوهگاهِ رحمت قرار داد و حضرت مهدی را شمشیرِ #انتقام! [یعنی بر حسب حکمت الاهی، بناست کیفرها توسط امام عصر صورت گیرد، نه پیامبر _صلوات الله علیهما_].
📚علل الشرائع ج2 ص 580 - بحارالانوار ج22 ص242
@raziolhossein