eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2هزار دنبال‌کننده
328 عکس
26 ویدیو
87 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
Miras_Hadthi_Khorasan.mp3
28.05M
🎧 صوت نشست علمی ✳️ «مدرسه حدیثی خراسان» 🔺نشست اول: 🔸میراث حدیثی خراسان 🎙آیت الله محمدحسن ربانی بیرجندی 🎙حجت‌الاسلام دکتر حسن نقی زاده 🔺نشست دوم: 🔸گزارش های مشترک صدوق در عیون اخبار الرضا (ع) و حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✅ «طرق تحمل حدیث راویان» 📍«اخذ حدیث» هشت طریق معروف دارد که به آن «رئوس ثمانیه» گفته می‌شود. 🖊تعریف اجمالی و مشترک دانشمندان از طرق تحمل حدیث به این قرار است: 🔸۱. سماع، شنیدن حدیث از استاد است، چه استاد حدیث را از حفظ بخواند چه آن را از روی کتاب به شاگرد القا یا املا کند. 🔸۲. قرائت، که اغلب به آن «عَرْض» گفته‌اند، خواندن حدیث نزد شیخ است، چه شاگرد آن را بخواند چه دیگری بخواند و شاگرد بشنود و حدیث را فراگیرد. 🔸 ۳. اجازه، به این صورت است که استاد اجازة نقل از کتاب یا نقل روایت برای شاگرد صادر کند. 🔸 ۴. مناوله (از ریشه ن و ل) به معنای دادن کتاب از استاد به شاگرد است به صورت تملیک یا عاریه، با اجازه یا بدون اجازه، که قسم اخیر را «عَرْضُ المُناوَله» گویند. 🔸 ۵. کتابت یا مکاتبه، یعنی شیخ حدیث به درخواست طالب روایت، احادیثی به خط خود بنویسد و ارسال کند. 🔸 ۶. اعلام (آگاه کردن)، یعنی استاد اعلام کند که فلان کتاب متعلق به اوست یا فلان روایت، سماع او از فلان استاد است، و شاگرد مجاز به نقل از آن شود. 🔸۷. وصیت، یعنی شیخ حدیث از طریق وصیت، روایات خود را در اختیار کسی قرار دهد و او مجاز به نقل از آنها گردد. 🔸۸. وِجاده (مصدر جعلی به معنای یافتن)، یعنی آنکه راوی، حدیث یا کتابی به خط یکی از مشایخ پیدا کند و پس از اطمینان از انتساب آن به صاحبش، به نقل آن بپردازد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢 اعتبارسنجی قاعده «کلما ازداد صحه ازداد وهنا» طبق مبانی حجیت خبر واحد» ✔️یکی از بحثهای اصولی مهم و پرکاربرد بحث از جبران ضعف روایت به وسیله عمل مشهور و در مقابل تضعیف روایت به وسیله اعراض مشهور است. اهمیت بحث در این است که با پذیرش این نظریه بعضی از روایات که دارای سندهای معتبر هستند از حجیت ساقط می‌شوند و در مقابل بعضی از روایات که دارای سندهای غیر معتبر هستند به برکت شهرت حجت می‌گردند. در حقیقت قاعده «کلما ازداد...» در توضیح این نظریه مطرح می‌شود و مفاد آن در بخش اول قاعده این است که هرگاه روایتی دارای سند و دلالت صحیحتر و واضحتری باشد تضعیف آن به وسیله اعراض اصحاب بیشتر است و در بخش دوم این است که هر مقدار روایت ضعیفتر و غیر معتبرتر باشد اثر عمل اصحاب به آن برای حجیتش بیشتر است. 👈 این گزارش را بخوانید: http://ijtihadnet.ir/?p=69128 🆔http://eitaa.com/joinchat/3272605701C0771af71b5
حضرت امیرالمومنین (علیه السلام): بِمَنِ العَزاءُ یا بِنتَ مُحمَد؟ کُنتُ بِک أتَعزی؛ فَفیمَ العَزاء مِن بَعدِکِ؟ با چه کسی آرامش یابم ای دختر محمد؟ من به وسیله تو تسکین می‌یافتم؛ بعد از تو با چه کسی آرامش یابم؟ 🥀شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri https://eitaa.com/shobeiri
🔸ابن شهرآشوب وخطا در گزارش 🔹محمدباقر ملکیان ابن شهرآشوب از علمای نامدار قرن ششم است، و در بسياری از جهات کم نظير و بلکه بی نظير است، از کثرت مشايخ گرفته، تا رشته هايی که او در آنها صاحب نظر است، و نيز سفرهايی که برای علم آوزی رفته، و تا کتابخانه غنی و گسترده اش. و اگر از او چيزی جز کتاب مناقب آل أبي طالب او نبود، همين برای ارج نهادن به او در حوزه های شيعی کافی بود. با اين حال گاه آنچه در نقل های او ديده می‌شود خالی از سهو و خطا نيست؛ والعصمة لأهلها. سزاوار نيست عيب اعلام و اجلای شيعه را به شماره بنشينيم، اما از آنجا که گاه تفرّدات او مورد توجه قرار می‌گيرد، مناسب است تا چندی از خطاهای مکتوبات او را (که چه بسا خطای نسخه برداران است نه خطای مؤلّف) گوشزد کنيم. دنباله نوشته را در کاتبان بخوانید: https://malekian.kateban.com/post/5268 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
بین علماء اهل سنت ابن حجر عسقلانی نه ابن حجر قسقلانی و نه ابن حجر هیثمی، از علمائی است که منابع فراوان از شیعه و اهل سنت دست او بوده بعض محققان کتاب الاصابه ایشان را می‌گویند بیش از 900 منبع را در آن اشاره کرده. در لسان المیزان که به نوعی ناظر به میزان الاعتدال ذهبی است، از تعدادی کتب رجالی و تاریخی شیعه نام برده که امروز دست ما نیست و گزارشگری های مهمی دارد. از جمله این کتب کتاب الحاوی فی رجال الشیعة الامامیه از ابن ابی طیّ است. کتاب مهمی است از این جهت که بررسی تشیع در شامات مهم است. این کتاب مفقود شده اما ابن حجر در لسان المیزان گزارشهای نابی از این کتاب دارد. کتاب تاریخ الری از منتجب الدین رازی، رجال ابن عقده هم ظاهرا دست او بوده، رجال علی بن فضال و از جمله کتبی که فراوان در مجلدات اول لسان المیزان به این کتاب استشهاد می‌شود رجال علی بن حکم است. بحث ما در علی بن حکم انباری نخعی است و ابن حجر موارد لابأس بهی از روات شیعه به رجال علی بن حکم استشهاد می‌کند مثلا بعض موارد چنین است: حسن بن عباس بن جرير العامري الحريشي الرازی روى عن أبي جعفر الباقر ... و قال علي بن الحكم ضعيف لا يوثق بحديثه وقيل إنه كان يضع الحديث.[2] جارود ابن عمرو الطائی الکوفی ذکره الطوسی فی رجال الشیعه و قال علی بن حکم کان ورعا ثقه له احادیث جیده روی عنه صفوان بن یحیی.[3] جعفر بن مالک روی عنه محمد بن یحیی العطار ذکره علی بن حکم فی رجال الشیعه و اثنی علیه خیرا.[4] البته موارد متعددی هم هست که نقل او مطابق با کلمات رجال طوسی و دیگران هست. جناح بن زربی ذکره الطوسی فی رجال الشیعه و قال علی بن حکم کان عارفا بالتفسیر صحب جعفر الصادق و روی عنه کان صالحا واسع الفضل ثقه.[5] جای این سؤال هست که علی بن حکم که رجال شیعه داشته و توثیق و تضعیف میکرده و گزارش گریهای فراوانی ابن حجر از او داشته است این علی بن حکم کیست؟ صاحب الذریعه رحمة الله علیه مرحوم آقا بزرگ تهرانی میگوید رجال علی بن حکم و هو علی بن حکم بن زبیر النخعی الانباری تلمیذ ابن ابی عمیر ... ینقل عنه کثیرا فی لسان المیزان.[6] پس برداشت صاحب الذریعه این است که علی بن حکم، علی بن حکم نخعی انباری و شاگرد ابن ابی عمیر است. اگر او باشد فوق العاده مهم است شخصی که بزرگان علماء رجالی او را توثیق میکنند و شاگرد ابن ابی عمیر است کتاب رجالی داشته که دست ما نیست و ابن حجر گزارش میدهد در انبوه موارد در جلد اول لسان المیزان. عرض می‌کنیم: این علی بن حکم که کتاب رجال داشته ابن حجر هم از او گزارش میدهد نمی‌تواند علی بن حکم انباری نخعی باشد. یک شاهد این است که ابن حجر از شخصی گزارش گری میکند به نام حسین بن ابراهیم بن احمد المؤدّب .... و قال علی بن حکم فی مشایخ الشیعه (که همین کتاب رجال مقصود است) و کان مقیما بقم و له کتاب الفرائض اجاد فیه و أخذ عنه ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه و کان یعظّمه.[7] ابن ابی عمیر متوفای سال 271 هجری است شاگرد او نمیتواند از شیخ صدوق (متوفای 381) گزارشگری کند و بگوید شیخ صدوق استادی داشته به نام حسین بن ابراهیم بن احمد المؤدّب و شیخ صدوق کان یعظّمه. معلوم می‌شود این علی بن حکم، همان علی بن حکم انباری نخعی که صاحب الذریعه می‌گوید نیست. اینجا امر متوجه محققین است و تا الآن نمی‌دانیم این علی بن حکم کیست که گزارشهای دقیق از رجال شیعه دارد و در چه سالی بوده و سؤال مهم تر این است که چرا افرادی مانند نجاشی و شیخ طوسی هیچ گزارشی از علی بن حکم رجالی ندارند بله رجال برقی یکی دو مورد می‌گوید قال علی بن حکم ✍🏼بخشی از درس خارج آیت الله شیخ جواد مروی 👆 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔰آیت الله ( حفظه الله ) 🌀قاعده ای در عدم رد روایات 🔸ان عدم رد الروایات اصل مهم تعرضت له النصوص و ان طرحها نتیجة لعدم الفهم و ان الفقیه المتبحر فی الدین لا یقوم بذلک 🔹و هذا الاصل الاساسی علی طبق : ( حدیثنا صعب مستصعب لا یحتمله الا ملک مقرب او نبی مرسل او مومن امتحنه الله قلبه للایمان ) فالوظیفة هی السکوت لا الطرح 📚المغنی فی الاصول ج۳ ص۱۲۳ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 توثيق سهل بن زیاد و مناقشه در اشکالات استاد شهیدی 👤 هم قرائن توثيق دارد و هم قرائن تضعیف. امارات او عبارتند از: کلام فضل بن شاذان که مهمترین قرینه بر وثاقت اوست، کثرت نقل کلینی از او و توثيق شیخ طوسی در رجالش. از طرفی شیخ طوسی در فهرست و نجاشی او را تضعیف کرده اند. با توجه به اینکه در مورد سهل بن زیاد مطرح شده است، عرف در جمع بین توثیقات و تضعیفاتی که در مورد او وجود دارد، تضعیفات را ناشی از دانسته و با توجه به حدسی بودن تضعیفات، توثیقات را مقدم می کند. نجاشی هم گر چه از قمیین نیست اما قرائن زیادی مبنی بر تضعیفات مبتنی بر متن شناسی در مورد او وجود دارد... 📚 راهنمای فقه، ۳ بهمن ۱۴۰۱ ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید. 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2793 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 عدم وثاقت سهل بن زیاد 👤 استاد شهیدی پس از ذکر کلام آیت الله شبیری زنجانی به این صورت اشکال کرده اند: کثرت نقل از جانب در کافی کاشف از آن است که ایشان را قبول داشته است؛ لکن توثیق عملی کلینی با تضعیف و شیخ تعارض می کند. از طرفی قرینه‌ای بر این‌که تعبیر «کذب» در عبارت «یشهد علیه بالغلو و الکذب» از جانب نجاشی، کذب ناشی از اتهام بوده است، وجود ندارد؛ خصوصا که نجاشی از قمیین نبوده ... 📚 درس خارج فقه(۶ بهمن ۱۳۹۸، جلسه ۶۴) ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1788 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢رجال و روش فهرستی 💠 احمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی مرحوم صدوق گاهی از «احمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی» (الهمدانی بفتح میم. همدان به سکون میم عشیره ایست از یمن که خیلی هم محب امیر المؤمنین علیه السلام بوده اند و این قصه یا حار همدان من یمت یرنی هم از همین عشیره است.) نقل می کند. او از مشایخ مرحوم صدوق است که ایشان در طریق حج در همدان با او برخورد کرده اند و ما به هیچ وجه ایشان را نمی شناسیم. مرحوم صدوق در همدان ایران خودمان از ایشان عده ای از مصادر شیعه را نقل کرده اند. تنها راهی که داریم به ایشان اولا این است که مرحوم صدوق با ترضی از ایشان نقل کرده اند، یعنی رضی الله عنه فرموده اند. و دوم اینکه مرحوم صدوق یک جا دارند که: «لم أسمع هذا الحديث إلا من أحمد بن‏ زياد بن جعفر الهمداني رضي الله عنه بهمدان عند منصرفي من حج‏ بيت الله الحرام و كان رجلا ثقة دينا فاضلا رحمة الله عليه و رضوانه‏» (كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص: 369) الآن شخصیت علمی و حدیث شناسی ایشان را نداریم اما همین جمله مرحوم صدوق منشأ توثیق شده است. مطلب دوم که توجه نشده است اینکه ممکن است به لحاظ رجالی با توثیق مرحوم صدوق ایشان را قبول کرد ولی به لحاظ فهرستی مشکل دارد؛ معظم روایات ایشان از علی بن ابراهیم است بلکه شاید همه روایاتش از علی بن ابراهیم باشد و آنچه ایشان نقل می کند از منفردات خودش که هیچ بلکه از منفردات مرحوم صدوق هم هست. این مقداری کار را مشکل می کند؛ این سؤال پیش می آید که مرحوم صدوق که خودشان قمی است و پدرشان همین طور و پدرشان از ابراهیم بن هاشم نقل می کنند و ... چه طور می شود مرحوم صدوق کتابهای علی بن ابراهیم را ندارند و می روند همدان از او نقل می کنند که انفراد هم دارد! اگر این روایات واقعاً در کتاب مرحوم علی بن ابراهیم بود خیلی بهتر بود مرحوم کلینی از علی بن ابراهیم نقل می کردند نه با این سند عجیب و غریب! این چه میراث علی بن ابراهیم بوده است که در قم نبوده است و رفته اند در همدان! ما قبول می کنیم ایشان مرد خوب و عدل و مرضی ولی ظاهرا نسخه شان شاذ باشد. عجیب اینکه مرحوم صدوق روایاتی را که توسط این مرد بزرگوار همدانی نقل می کنند، از هیچ جای دیگر ندارند. شاید شفاهی بوده است یا ... خود مرحوم صدوق توضیحی نداده اند. چرا اینها منفرد است؟ ایشان بالاخره می آیند در قم نسخه شناسی می کنند. این توضیح را ایشان اگر هم انجام داده اند به دست ما نرسیده است. شاید علی بن ابراهیم کتابی در فقه نوشته اند و در آن کتاب مثلاً 2000 روایت دارند و مثلاً ده سال بعد روایات دیگری را دیده است و مقابله کرده است و بعض روایات قبلی را قبول نداشته اند و در نسخه دوم 2000 روایت را حذف کرده اند. احمد بن زیاد نسخه اول را از علی بن ابراهیم گرفته و به همدان رفته است درحالیکه این نسخه دوم در قم مشهور می شود. به قولی او شاگرد دوره اول علی بن ابراهیم بوده است. مثلا فرض بفرمایید مسند احمد را پسرش عبدالله نقل می کنند. مسند احمد به حسب صحابه است. مسند مثلا علی بن ابی طالب علیهما السلام یا مسند فاطمه سلام الله علیها که البته یکی دو صفحه است. همین طور مسند دارد. مسند که تمام می شود پسر که عبدالله است زیادات - به قول خودشان و به قول ما «مستدرک»- بر کتاب پدر دارند. آنها را هم که می بینیم ، دارد که: «قال عبدالله حدثنی ابی»؛ کسی وارد نباشد می بیند که کل کتاب این طور است؛ یعنی کل کتاب «حدثنی ابی» است و معلوم می شود که پدر اینها را هم دیده بوده است ولی قبول نداشته است. یعنی احمد بن حنبل که از ائمه اهل سنت است ممکن است تحدیث بکند ولی قبول نکند. مرحوم علی بن ابراهیم هم ممکن است تحدیث کرده باشند ولی قبول نکرده باشند. مثلا همین جمع بین فاطمیتین را مرحوم صدوق در علل دارند ولی در فقیه ندارند. یعنی در مقام فقاهت قبول ندارند ولی در مقام روایت دارند. ای کاش مرحوم صدوق توضیح می دادند که روایات احمد بن زیاد چرا اینگونه است. پس ما حدیث ایشان را از منظر رجالی قبول می کنیم ولی از منظر فهرستی محل تأمل است. 🔸فهرست اسامی 📚درس خارج فقه؛ سال88-1387 ؛ جلسه 84 و 85 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 توثیق سهل بن زیاد 👤 مد ظله العالی در سند ۱۸۳۳ روایت از کافی واقع شده است، در نتیجه توثيق یا او ثمره زیادی دارد. «» و «شیخ طوسی در فهرست» او را تضعیف کرده اند. شیخ طوسی در رجالش او را توثيق کرده است. آیت الله شبیری زنجانی می فرماید: به نظر ما او از ثقات است؛ چرا كه مرحوم كلينى در «كافى» روايات فراوانى را از «عدة من اصحابنا عن سهل بن زياد» روايت نموده است و اين نشانه اعتماد بر اوست. و اينكه بعضى او را تضعيف كرده‌اند به جهت نقل روايات آميز توسط او بوده است، در حالى كه... 📚 درس خارج فقه، پاییز ۱۳۸۴(کتاب نکاح، ج۲۱، ص ۶۸۳۵) ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید 👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2777 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠نگاهی متفاوت به سیره امام باقر علیه السلام آیت الله سید احمد مددی با اشاره به تاریخ و سیره امام محمد باقر علیه السلام برخی از مقاطع زندگی سراسر نور این امام بزرگوار را تحلیل می کند. 📚https://rasanews.ir/fa/news/616047 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🌿 قال الإمام الجواد علیه السلام: مُلاقاةُ الاْخوانِ نَشْرَةٌ، وَتَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَإنْ كانَ نَزْراً قَلیلاً. دیدار با برادران دینی حتی اگر سرزدنی کوتاه باشد، مایۀ نشاط است و موجب باروری خِرَد می گردد. 📚امالی شیخ مفید، ص 328، ح 13 🌿 تعداد و حضرت جواد علیه السلام بیش از ۱۱۰ نفر هستند. البته در میان ایشان، چهره‏‌هاى درخشان و شخصیت‌هاى برجسته‏‌اى مانند: ، احمد بن محمد بن ابى نصر ، ، بن بزیع، حسین بن سعید ، احمد بن محمد بن خالد هستند كه هر یک از بزرگان علمى آن روز به شمار می آمدند و داراى تألیفاتی بودند. اما مجموع آنها فقط حدود ۲۵۰ حدیث از آن حضرت نقل کرده اند. زیرا از یك سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و كنترل سیاسى بود و از طرف دیگر آن حضرت در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید. درباره حضرت جوادالائمه بیش از ۶۰۰ اثر به زبان‌های مختلف نوشته شده است: ۳۲۵ کتاب، ۲۵۰ مقاله و ۳۳ پایان‌نامه. از این همه، ۴۷۵ عنوان به زبان فارسی، ۱۲۲ مورد به زبان عربی و ۱۰ عنوان به زبان‌های دیگر است. —————— میلاد فرخنده حضرت جواد الائمة علیه السلام تهنیت باد 💐 —————— https://t.me/rejal_shobeiri https://eitaa.com/rejal_shobeiri
قبل از تولد امام جواد علیه السلام با شبهه فرزند دار نشدن امام رضا علیه السلام در صدد شکاف در شیعه بودند و بعد از تولد امام جواد علیه السلام با شبهه جدید وارد شدند .. مادر امام جواد علیه السلام👇 َ 🔺أُمُّهُ أُمُّ وَلَدٍ يُقَالُ لَهَا سَبِيكَةُ نُوبِيَّةٌ وَ قِيلَ أَيْضاً إِنَّ اسْمَهَا كَانَ خَيْزُرَانَ وَ رُوِيَ أَنَّهَا كَانَتْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مَارِيَةَ أُمِّ إِبْرَاهِيمَ بْنِ رَسُولِ اللَّهِ ص. 1 حضرت خیزران سلام الله علیها بودند که از اقوام ماریه قبطیه همسر پیامبر صلی الله علیه و اله بودند . 👈چون حضرت خیزران سلام الله علیها از اهالی قبط که منطقه‌ای در مصر بود لذا پوست تیره ای داشتند به این خاطر امام جواد علیه السلام رنگ پوست مبارکشون به مادر بزرگوارشان شبیه شده بود تا به امام رضا علیه السلام 🛑وَ اللَّهِ لَقَدْ نَصَرَ اللَّهُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع. فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ: إِي وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَقَدْ بَغَى عَلَيْهِ إِخْوَتُهُ.2 🔰از زکریا بن یحیی نقل شده است: علی‌بن‌جعفر (فرزند امام صادق و عموی امام رضا علیهم‌السلام) به حسن‌بن‌حسین‌بن‌علی‌بن‌حسین (نوه امام سجاد علیه‌السلام) گفت: به خدا قسم، به‌راستی که خداوند امام رضا (علیه‌السلام) را یاری فرمود. 🔹حسن‌بن‌حسین گفت: بله، به خدا قسم. فدایت شوم، برادرانش ظلم بزرگی به او کردند. 🔹علی‌بن‌جعفر گفت: بله، به خدا قسم. ما عموهایش نیز به او ظلم بزرگی کردیم. 🔹حسن‌بن‌حسین گفت: فدایت شوم، شما چه کردید؟ من (آن‌زمان) نزد شما نبودم (و از کار شما اطلاع ندارم.) 🔹علی‌بن‌جعفر گفت: برادرانش - و همچنین ما (عموهایش) - به او گفتند: تابه‌حال در میان ما امامی نبوده که رنگش دگرگون [یعنی: به‌خلاف پدرش سیاه‌چرده] باشد! 🔸امام رضا (علیه‌السلام) به آنان فرمود: «او پسرم است.» 🔹آنان گفتند: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر اساس سخن قیافه‌شناس حکم کرده‌اند. میان ما و تو نیز قیافه‌شناس باید حکم کند [تا معلوم شود چه کسی راست می‌گوید.] امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: «شما خودتان دنبال قیافه‌شناس‌ها بفرستید. من نمی‌فرستم [شاید تا مبادا بعدها شبهه تبانی مطرح نشود یا اشاره به حرمت شرعی قیافه شناسی ] به آن‌ها اطلاع هم ندهید که برای چه کاری دعوتشان کرده‌اید و همه در خانه‌هایتان باشید.» 🔹وقتی قیافه‌شناس‌ها آمدند، (پیش از ورودشان) ما را در باغ نشاندند و عموها و برادران و خواهران در یک صف قرار گرفتند. 👈امام رضا را نیز (از جمع) جدا کردند، لباس و کلاه پشمینی [مخصوص باغبانان] بر او پوشاندند، یک بیل بر شانه‌اش گذاشتند و به او گفتند: وارد باغ شو، مانند کسی که در باغ کار می‌کند.👉 🔹سپس (بعد از ورود قیافه‌شناسان) امام جواد (علیه‌السلام) را آوردند و به قیافه‌شناس‌ها گفتند: این پسربچه را به پدرش برسانید. 🔹قیافه‌شناس‌ها گفتند: پدر او این‌جا نیست، اما این‌شخص عموی پدرش است، این‌شخص عموی پدرش است، این‌شخص عمویش است، این‌شخص عمه‌اش است. پدرش در میان شما نیست،👈 اما پاهای باغبان این باغ، مانند پاهای این پسربچه است. 👉وقتی امام رضا رویشان را برگرداندند، قیافه‌شناس‌ها گفتند: این‌شخص پدرش است. 👈علی‌بن‌جعفر گوید: من برخواستم، دهان امام جواد (علیه‌السلام) را بوسیدم و به او گفتم: شهادت می‌دهم که تو نزد خداوند امام من هستی... 📚:منابع 1:الکافی ج۱ص۴۹۲ 2:الکافی ج۱ص۳۲۲ https://t.me/rejal_shobeiri https://eitaa.com/rejal_shobeiri
📌 روایات ولادت در کعبه حاکم نیشابوری از علما و محدثین اهل سنت می‌نویسد: فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ فِي جَوْفِ الْكَعْبَةِ. به و شهرت رسیده است که بنت اسد، علی کرم الله وجهه را در خانه کعبه به دنیا آورد. 📚حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ج۳، ص ۵۵۰ ✅ولادت مولی الموحدین امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام بر وارث آن ولایت حضرت حجت بن الحسن عجل الله فرجه الشریف و شیعیان و منتظران او مبارک باد. 🖼 تصویری از حرم مطهر حضرت امام امیر المومنین علیه السلام، امشب، 13رجب 1444، نجف اشرف https://t.me/shobeiri http://eitaa.com/shobeiri
💠 اشکال به مرحوم آقای خویی در صحیحه دانستن روایت عمار بن مروان کلبی 👤 در بحث جواز یا عدم جواز دریافت وجه از طرفین دعوا توسط ، روایتی از مبنی بر حرمت آن وجود دارد. انتهای سند این روایت به این صورت است: «... عن الحسن بن محبوب عن أبي أيوب عن عمار بن مروان» مرحوم آقای این روایت را تعبیر کرده است، در حالی که طبق مبنای رجالی ایشان این روایت نمی تواند صحیحه باشد و اشکال سند عمار بن مروان می باشد. دو عمار بن مروان وجود دارد. یکی عمار بن مروان یشکری که ثقه است و دیگری عمار بن مروان کلبی که ثقه نمی باشد. مرحوم آقای خویی در مواردی که راوی از عمار بن مروان، ابو أيوب خزاز و قبل از آن حسن بن محبوب باشد، عمار را عمار بن مروان کلبی دانسته است که ثقه نمی باشد. در نتیجه تعبیر صحیحه طبق مبنای خود ایشان صحیح نمی باشد. 📚 درس خارج فقه، ۱۰ و ۱۱ مهر ۱۴۰۱ ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید.👇 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2809 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔰تعارض جرح و تعدیل 🔸در صورتی که اقوال رجالیون نسبت به یک راوی مختلف باشد به نحوی که یک رجالی او را « توثیق » کند و دیگری او را « تضعیف کند » بحث [ تعارض جرح و تعدیل ] مطرح میشود . 🔹در تعارض جرح و تعدیل دیدگاه های مختلفی وجود دارد : 1️⃣ یک دیدگاه این است بر تعدیل مقدم است مطلقا ؛ قید مطلقا دارای معانی متعددی میباشد الف ) در یک معنا یعنی جرح مقدم است گرچه معدل ( توثیق کننده ) متعدد باشد مثل اینکه جارج یک نفر باشد و معدل 10 نفر ! ب ) در یک معنا یعنی چه جارح اشاره به سبب جرح کرده باشد یا نه مثلا مرحوم نجاشی « سلیمان بن دیلمی » را تضعیف میکند « لکونه غالیا » تصریح میکند به سبب جرح ؛ گاهی اوقات نیز اشاره به وجه ضعف نمیکند ج ) و در یک معنا یعنی جرح مقدم است چه تکاذب داشته باشد و چه تکاذب نداشته باشد . 🌀توضیح ذلک : در باب شهادات این مطلب مطرح است که اگر شخصی به عدالت زید شهادت داد و دیگری به فسق او آیا این دو شهادت تکاذب دارند یا خیر ؟ فقهاء فرموده اند این دو مطلب تکاذبی ندارند زیرا ممکن است شهادت اول ناظر به هفته ی پیش باشد و شهادت دوم ناظر به هفته ی جاری ؛ به عبارت دیگر ممکن است شهادت ها از حیث زمانی متفاوت باشند اما در صورتی که هردو در رابطه با یک زمان خاص دو شهادت متضاد بدهد فرموده اند تکاذب پیش میاید چرا که به هیچ عنوان قابل جمع نمیباشند . حال که این مطلب روشن قائل به تقدیم جرح میگوید جرح مقدم است ولو آنکه تکاذب پیش بیاید . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 بررسی سندی صحیحه سوم زراره 👤 صحیحه‌ی سوم در کافی به دو طریق وارد شده است. در طریق اول به جز ابراهیم بن هاشم و در طریق دوم به جز محمد بن اسماعیل، همه‌ی روات قطعا امامی هستند و تنها اختلاف در این دو راوی می باشد. در زمان هایی ابراهیم بن هاشم را امامی می دانستند و روایاتش را تعبیر می کردند و ممکن است برخی روایات حسنه را حجت ندانند، چنان که علامه این روایت را حسن کالصحیح تعبیر کرده است؛ اما حق آن است که روایات حسنه نیز حجتند. در طریق دوم محمد بن اسماعیل مردد بین سه نفر می باشد که حق آن است که محمد بن اسماعیل النیسابوری می باشد و گر چه توثيق ندارد، اما از سه طریق می توان او را توثيق کرد: ۱- واقع شدن در اسناد کامل الزیارات ۲- نقل فراوان کلینی از او و... 📚 درس خارج اصول، ۶و۷ شهریور ۱۴۰۱ ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید.👇 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2817 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
👤 یکی از کاربران ، سوالی را در مورد فطحی یا امامی بودن اسحاق بن عمار مطرح کردند. (متن سوال) استاد سید محمد جواد شبیری در پاسخ به این سوال فرمودند: در مورد اسحاق بن عمار یک بحث تاریخی وجود دارد. نجاشی اسحاق بن عمار کوفی الصیرفی را توثیق کرده است. شیخ طوسی اسحاق بن عمار الساباطی را ذکر کرده و او را فطحی ثقه دانسته است. علامه حلی این دو را یک نفر دانسته و کلام شیخ طوسی و نجاشی را جمع کرده و اسحاق بن عمار را فطحی ثقه دانسته است، زیرا وثاقت متفق عليه است و... اما شیخ بهایی این دو عنوان را دو نفر دانسته و... ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید. 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2831 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢 حدیث شناسی 💠 قرب اسناد در آن زمان متعارف بود که مشایخ بزرگ اواخر عمرشان غالبا قرب اسناد می نوشتند، مخصوصا اگر خاندان علمی بودند چون در آن زمان تدریجا این رسم شد که اجازه بگیرند حتی برای بچه یک ماهه، فرض کنید مثلا یک ماهه بوده پدرش جز علما بوده رفته از یک پیرمرد هشتاد ساله اجازه تمام کتبش را گرفته است. برای اتصا،ل اجازه را قبول می کردند. از آن استادی که در هشتاد سال قبل مطلبی نقل کرد، می تواند نقل حدیث کند. ما در نجف که خدمت مرحوم آقای بجنوردی بودیم، حدود بیست و خرده ای سالمان بود، آقای بجنوردی هم هشتاد و خرده ای، ایشان یک قصه ای از مرحوم آقای ادیب اول نقل می کرد می گفتند: من حدود بیست سالم بود، آقای ادیب هم حدود هشتاد سال، باز آقای ادیب نقل می کرد که من بیست سالم بود، پدرم حدود هشتاد سال، آن هم می گفت: در بیست سالگی نادرشاه را دیده بود، یک قصه ای راجع به نادرشاه ، نمی خواهم بگویم. غرض اینکه گاهی اینگونه می شود که بعضی از آقایان شاید بیست سالشان بود، از یک فرد هشتاد نود ساله نقل می کند، لذا با یک وسائط کمی، آدم می تواند به یک مرحله تاریخی دور دست پیدا کند. من از مرحوم آقای مرعشی خودم شنیدم راجع به حالات مرحوم آخوند بعد از جریان اعدام مرحوم آقا شیخ فضل الله نوری، ایشان می گفت: چهارده پانزده ساله بودم با پدرم منزل مرحوم آخوند رفتیم و می گفتند: هنوز قیافه آخوند در چشمم است. خب الان از جریان فوت آخوند 112 سال گذشته و از جریان اعدام آقا شیخ فضل الله نوری 114 سال گذشته، ایشان 1327 اعدام شدند، با این قرب اسناد یعنی 114 سال را ما با یک واسطه نقل می کنیم، خب این ها قرب اسناد است. در زمان سابق این متعارف بوده، مثلاً حسین بن سعید پسری به نام احمد دارد، احمد بن الحسین، خیلی هم جلیل القدر است، دارد که این احمد رَوی عن جمیع مشایخ ابیه إلا فلان. این قاعدتا باید این طور باشد چون حسین بن سعید از اجلاء بوده این پسرش را همراه خود می برده از آن استاد اجازه می گرفته است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢رجال و روش فهرستی 💠 أحمد بن عبد الله بن مهران قال النجاشی: أحمد بن عبد الله بن مهران؛ المعروف بابن خانِبَة: كان من أصحابنا الثقات، لا يعرف له إلا كتاب التأديب، و هو كتاب يوم و ليلة، حسن، جيد صحيح. اصطلاحا منظور توضیح المسائل امروز ما است [استاد احتمال می دهند که] این کتاب فقه الرضا صلوات الله علیه متعلق به این آقا باشد و همین کتاب یوم و لیلة باشد و اگر کتاب فقه الرضا صلوات الله علیه مشهور اگر هم برای شلمغانی باشد ریشه هایش به این کتاب التأدیب بر می گردد که توضیحش باید در محل خودش ذکر شود. 🔸فهرست اسامی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢نظام قانونی فقه و اصول [14] 💠 احتمال ورود برخی از قوانین روم باستان به روایات برخی از قواعدی که امروزه در فقه کاربرد دارد ریشه در قوانین جوامع گذشته دارد، به‌عنوان‌مثال روایت «مَن حازَ مَلِکَ» را مرحوم آقای خوئی ره قبول نمی‌کند1️⃣ و برخی آن را به‌عنوان قانون روم باستان نقل کرده‌اند. تعبیر «مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ‏ رَبَّه‏» در قرن چهارم، رسائل اخوان الصفا2️⃣ آن را به رسول‌الله (ص) نسبت می‌دهد،3️⃣ اما [شبیه] این جمله از حکمای یونان نقل شده است. «النَّاسُ‏ مُسَلَّطُونَ‏ عَلَی أَمْوَالِهِم‏» که بعدها توسط علامه حلی ره و ابن ابی جمهور احسائی (ره) به ائمه (ع) نسبت داده شده است4️⃣ احتمالاً جزو قوانین رم باستان بوده است.5️⃣ «إِقْرَارُ الْعقلاء عَلَی أَنْفُسِهِمْ جَائِزٌ» کم کم تبدیل به روایت می‌شود. «إِنَّ النَّاسَ‏ فِی‏ سَعَةٍ مَا لَمْ یعْلَمُون» 6️⃣ نیز همینطور. مواردی که «الناس» دارد و نه مسلمون یا مومنون احتمال دارد که در کتاب‌های حکما و دیگران، ریشه‌های قانونی داشته بعد به دنیای اسلام رسیده است، الا مواردی که سند روشنی داشته باشد. 1️⃣«اشتهر بين الفقهاء مرسلا أن (من حاز ملک). و قد روی عن النبي (ص) من طرق العامة و من طرق الخاصة أن (من سبق إلی ما لم يسبقه اليه مسلم فهو أحق به) و لکنه ضعيف السند، و غير منجبر بشي‌ء.» مصباح الفقاهة، ج‌2، ص: 6‌ 2️⃣ . «اخوان الصفا گروهی از اسماعیلی‌ها بودند که سعی کردند علم را وارد دنیای اسلام کنند و در قرن دوم و سوم، عده‌ای از آثار علمی و دانشمندان را به خودشان نسبت می‌دهند مثل جابربن حیان. آن‌ها در مباحث علمی زیاد کار کردند. در دنیای اسلام در مقابل بغدادی‌ها هستند که اشعری بودند. به اعتقاد من اصل وجود شخصی به نام جابربن حیان روشن نیست بلکه اسم رمزی است که کتبی را به ایشان نسبت دهند و از این طریق به ائمه: متصل شوند. مجموعه‌ای از امور عجیب و رازآلود را به او نسبت می‌دهند.» 3️⃣ . رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ج‏2، ص: 357، ج‏3، ص: 375، ج‏4، ص: 193. 4️⃣ . نهج الحق و کشف الصدق، ص: 494 و 504 و 572، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج‏1، ص: 222 5️⃣ . « «النَّاسُ‏ مُسَلَّطُونَ‏ عَلَی أَمْوَالِهِم» یعنی انسان بر مالش مسلط است و هر کار بخواهد می‌کند و هر عقدی را بخواهد انجام می‌دهد! ظاهر کلام سید یزدی; همین است. این شبیه تفکر نظام سرمایه داری در دنیای غرب است و رکن نظام سرمایه داری همین است که هر عقدی و هر قراردادی را می‌توانی انجام بدهی، این مبنای عقود رضائی است. اما مرحوم آقای خوئی (ره) می‌فرمایند: «النَّاسُ‏ مُسَلَّطُونَ‏ عَلَی أَمْوَالِهِم» یعنی شما مسلطید مالتان را به هر نحوی که شارع عقد قرار داده است انجام بدهید، عقد بیع، عقد اجاره و... یعنی محدود به عقود شکلی است، البته با قطع نظر از سند که آقای خوئی; قبول نکردند. این روایت چون سند ندارد، احتیاجی به این بحث‌ها هم ندارد. این کلام را از قرن دوم به یکی از علمای اهل سنت نسبت دادند. ارزش علمی ندارد. در روایات ما علامه; در جایی آورده است: «لقوله» که ظاهراً بعداً یک «ص» اضافه کردند و روایت شده است! سپس از قرن دهم در کتاب عوالی اللئالی به عنوان روایت آمده است. بعد هم آقایان گفتند: نبوی است و عمل مشهور است و جبران شده و... ! صغرا و کبرایش هردو مشکل دارد!» 6️⃣ . عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج‏1، ص: 424 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
fehrest - madadi.rar
3.6M
💢بررسي طریقۀ فهرستی 💠 تقریرات درس خارج فقه، در خلال بحث اراضی خراجیه مکاسب محرمه، از جلسه 28 ، تاریخ: 28/7/1396 الی جلسه 35، تاریخ 10/8/1396 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢دیدار و جلسه علمی حجت الاسلام عشائری با استاد مددی (گزارشی از حجت الاسلام عشائری از تحقیق خود پیرامون سیرتاریخی برخی احکام و فرمایشات استاد مددی پیرامون موضوعات متعدد با محوریت سیرتاریخی احادیث/5 اردیبهشت 1401) چکیده تحقیق حجت الاسلام عشائری : آیات قرآن و روایات نبوی (سنت پیامبر ص) در مساله حجاب عمومیت دارند و حجاب را برای اماء و حرائر یکسان بیان کرده اند. تا زمان خلیفه دوم نیز هیچ مستندی که نشان بدهد کنیزان در حجاب ناظری یا ستر صلاتی مستثنی هستند، وجود ندارد. اولین جرقه های مستثنا شدن کنیزان، در زمان خلیفه دوم آشکار شده است. در فقه اهل سنت مستثنا بودن کنیزان، به سنت پیامبر یا آیه قرآن مستند نشده است. ادعا این است که خلیفه دوم در زمانی که در حال ایجاد فاصله طبقاتی بین مسلمانان بود، برای متمایز کردن اماء از حرائر، دستور کشف حجاب آنان را داد و این مساله در فقه فریقین ماندگار شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri