eitaa logo
درس رجال سید محمد جواد سید شبیری
1.9هزار دنبال‌کننده
307 عکس
23 ویدیو
81 فایل
درس رجال استاد سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات درسی با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مبانی مختلف در حجیت تعبدی خبر واحد 1️⃣ تعبد عقلایی: وقتی ثقه خبری را نقل کرد عقلاء قبول می‌کنند و این ربطی به دین و مذهب آنها ندارد. شارع مقدس هم این را قبول کرده است. آیت الله خویی این مبنا را تقویت کرده‌اند، ولی می‌گویند مگر اینکه تسالم بر عدم پذیرش خبر باشد که تسالم در کلمات ایشان معنای مصرحی ندارد. علاوه بر اینکه ایشان شهرت را نیز قبول ندارند. 2️⃣ تعبد دینی: تعبد به خبر واحد به خاطر اینکه دین این را به ما اجازه داده است؛ چرا که آیه نباء دلالت می‌کند که خبر عادل نیاز به تبيّن ندارد و مورد پذیرش است. در این جا عدالت مد نظر است. اهل سنت قائل به این مبنا هستند. اگر هم کسی ثقه بود ولی انحراف مذهبی داشت عادل نیست ولی با شواهدی خبر او را قبول می‌کنند. 3️⃣ تعبد مذهبی: معروف بین اخباری‌ها همین تعبد است؛ چرا که در روایات آمده روایتی که در کتب مشهور اصحاب هست را اخذ کنید. منظورشان هم کتب اربعه نیست بلکه اولا منظور کتابی است که انتسابش به مصنف مشهور باشد (نه مثل فقه الرضا و دعائم) ثانیا نسخ فراوان داشته باشد. با این شروط تعبداً اخبار را می‌پذیرند. 🔹به طور کلی يعنی شاخص داریم، اگر خبر شاخص را داشت حجت است و اگر نداشت حجت نیست. 🔸 در مقابل کسانی که تعبد را قبول نکرده‌اند می‌گویند شاخص‌های مطرح شده در مبانی تعبد برای ما شواهد هستند. به طور مثال خبر ثقه شاهدی است که می توان از آن برای علم به صدور خبر استفاده کرد، نه این که شاخص باشد. 📚 ر.ک: تقریرات درس «نقد متن حدیث» استاد آیت الله (زید عزه) ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/joinchat/3272605701C0771af71b5
هدایت شده از 
💠 مبانی مختلف در حجیت تعبدی خبر واحد 1️⃣ تعبد عقلایی: وقتی ثقه خبری را نقل کرد عقلاء قبول می‌کنند و این ربطی به دین و مذهب آنها ندارد. شارع مقدس هم این را قبول کرده است. آیت الله خویی این مبنا را تقویت کرده‌اند، ولی می‌گویند مگر اینکه تسالم بر عدم پذیرش خبر باشد که تسالم در کلمات ایشان معنای مصرحی ندارد. علاوه بر اینکه ایشان شهرت را نیز قبول ندارند. 2️⃣ تعبد دینی: تعبد به خبر واحد به خاطر اینکه دین این را به ما اجازه داده است؛ چرا که آیه نباء دلالت می‌کند که خبر عادل نیاز به تبيّن ندارد و مورد پذیرش است. در این جا عدالت مد نظر است. اهل سنت قائل به این مبنا هستند. اگر هم کسی ثقه بود ولی انحراف مذهبی داشت عادل نیست ولی با شواهدی خبر او را قبول می‌کنند. 3️⃣ تعبد مذهبی: معروف بین اخباری‌ها همین تعبد است؛ چرا که در روایات آمده روایتی که در کتب مشهور اصحاب هست را اخذ کنید. منظورشان هم کتب اربعه نیست بلکه اولا منظور کتابی است که انتسابش به مصنف مشهور باشد (نه مثل فقه الرضا و دعائم) ثانیا نسخ فراوان داشته باشد. با این شروط تعبداً اخبار را می‌پذیرند. 🔹به طور کلی يعنی شاخص داریم، اگر خبر شاخص را داشت حجت است و اگر نداشت حجت نیست. 🔸 در مقابل کسانی که تعبد را قبول نکرده‌اند می‌گویند شاخص‌های مطرح شده در مبانی تعبد برای ما شواهد هستند. به طور مثال خبر ثقه شاهدی است که می توان از آن برای علم به صدور خبر استفاده کرد، نه این که شاخص باشد. 📚 ر.ک: تقریرات درس «نقد متن حدیث» استاد آیت الله (زید عزه) ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/joinchat/3272605701C0771af71b5
160323_1548.mp3
23.9M
🎧صوت 《خوانش کتاب العشرة کافی》. 🎙️استاد: جناب دکتر علیرضا هَزار ⬅️جلسه پنجم؛ سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ ➡️ 3:00 سه مقدمه از مباحث گذشته 7:00 الگوهای مواجه با وصف های بیان شده کتاب العشره 8:00 الگوی نخست؛ مباحث ایجابی/سلبی 9:00 الگوی دوم؛ استخراج شده از جنود عقل و جهل بیان شده در کلام امام علیه السلام 13:00 آخرین روایتِ باب حسن المعاشره 18:00 معنای «الانقباض» 20:00 بیان برخی مفاهیم اخلاقی در روایات 26:00 معنای «الاعتزال عن الناس» 31:00 الاعتزال عن الناس در فرهنگ مسیحیت، و تفاوت معنایی آن با شیعه 35:00 خوانش روایت اول باب «من یجب مصادقته و مصاحبته» 38:00 معنای عبارت «و ان لَم تَحمَد کَرَمه» 43:00 معنای «عقل» در این روایت 48:00 توضیح عبارت « واحترس من سیِّئ اخلاقه» 50:00 توضیح عبارت «و ان لم تنتفع بعقله» 54:00 توضیح عبارت؛ «و افرر کل الفرار من اللئیم الاحمق» 56:00 مدارات و ارکان تشکیل دهنده آن: عقل،تغافل و رفق 1:00:00 بیان نکته ای تربیتی در ارتباط با خانواده و فرزندان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
160210_1812.mp3
24.91M
🎧صوت 《خوانش کتاب العشرة کافی》. 🎙استاد: جناب دکتر علیرضا هَزار ⬅️جلسه چهارم؛ سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ➡️ 1:00 فقه ارتباطات اجتماعی و کتاب العشره 8:00 توسعه وبسط معنایی برخی آداب و سنن 34:00 تشکیل خانواده حدیث و بسط معنایی؟ 40:00 خوانش روایت چهارم باب «حسن المعاشره» 41:00 خصوصیات و ویژگی های عبارت «اصحابکم» 43:00 واژه های اصلی تعظیمی:«اکرام، توقیر،اجلال و..» 44:00 معنای واژه‌ی «اکرام» و اتفاقات در آن 48:00 اولین مصداق «کُم» در عبارت «اصحابکم» و عبارات مشابه 49:00 «توقیر» و مفهوم آن 57:00 معنای عبارت «لا یتهجّم» 1:4:00معنای عبارت «تضاروا» 1:4:00 راه ورود به مخلصین و صالحین •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 متن شناسی؛ از وجوه ذوقی و غیر قابل اعتماد در اعتبارسنجی (نمونه: ذیل دعای عرفه) 🔸این وجه، وجهی ذوقی و بر مبنای اطمینان شخصی استوار است. گفتنی است که روش استناد به متن حدیث برای اثبات اعتبار آن، بسیار روش لغزنده‌ای است و ذوق و سلیقه شخصی و تمایلات فکری در آن بسیار مؤثّر است. 🔹 به عنوان نمونه درباره قسمت ذیل دعای عرفه حضرت سیّد الشهداء علیه السلام: «إِلَهِي‏ أَنَا الْفَقِيرُ فِي غِنَايَ فَكَيْفَ لَا أَكُونُ فَقِيراً فِي فَقْرِي‏ ... »،(۱) برخی از بزرگان، متن حدیث را دلیل بر صدور آن دانسته‌اند، ولی مرحوم مجلسی و برخی از محدّثان دقیقاً برعکس، متن حدیث را شاهد بر عدم صدور آن از معصوم علیه السلام انگاشته‌‌اند. ❇️ علّامه مجلسی پس از نقل دعا به همراه ذیل آن به نقل از اقبال، می‌افزاید: «أقول: قد أورد الكفعمي رحمه الله أيضاً هذا الدعاء في البلد الأمين و ابن طاووس في مصباح الزائر كما سبق ذكرهما، ولكن ليس في آخره فيهما بقدر ورق تقريباً، و هو من قوله: "الهي أنا الفقير في غناي" الى آخر هذا الدعاء، و كذا لم يوجد هذه الورقة في بعض النسخ العتيقة من الاقبال أيضاً، و عبارات هذه الورقة لا تلائم سياق ادعية السادة المعصومين علیهم السلام أيضاً، و إنّما هي على وفق مذاق الصوفيّة، و لذلك قد مال بعض الافاضل الى كون هذه الورقة من مزيدات بعض مشايخ الصوفيّة و من الحاقاته و ادخالاته، و بالجملة هذه الزيادة إمّا وقعت من بعضهم أوّلاً في بعض الكتب و أخذ ابن طاووس عنه في الاقبال غفلة عن حقيقة الحال، أو وقعت ثانياً من بعضهم في نفس كتاب الاقبال، و لعلّ الثاني أظهر على ما أومأنا اليه من عدم وجدانها في بعض النسخ العتيقة و في مصباح الزائر، والله أعلم بحقائق الأحوال.»(۲) همایی در مقدّمه مولوی‌ نامه اشاره کرده که این قطعه بی کم و کاست در منشآت ابن عطاء الله اسکندرانی (متوفّی ۷۰۹ ق) آمده که 45 سال بعد از ابن طاووس وفات کرده است. (۳) ▪️ حاج آقا این قطعه را افزوده شده به دعا دانسته و درباره‌ی علّت افزوده شدن این قطعه می‌فرمودند: «ظاهراً یک صفحه از کتاب ابن عطاء الله در لابلای نسخه‌ای از نسخه‌های اقبال قرار گرفته و برخی از مراجعان تصوّر کرده‌اند که این صفحه، قطعه‌ی پایانی دعای عرفه است. لذا در نسخه‌های متأخّر اقبال، این قطعه به دعا افزوده شده است.» ✳️ من اکنون درصدد بحث از این جهات نیستم، فقط می‌خواستم برخورد بزرگانی با گرایشات عرفانی با این قطعه را با برخورد محدّثانی چون مرحوم علّامه مجلسی مقایسه کرده و میزان دخالت پیش‌زمینه‌های ذهنی در زمینه بررسی اعتبار یا عدم اعتبار روایت را با روش متن‌شناسی نشان بدهم. 🔰 به عقیده‌ من متن‌شناسی، راه روش‌مندی برای شناخت اعتبار یا عدم اعتبار روایات نیست، و تنها در دایره‌ی محدودی می‌توان از آن بهره جست. ——————————————————————- 1️⃣ اقبال الأعمال: ج۱، ص۳۴۸-۳۵۰. 2️⃣ بحار الأنوار: ج۹۵، ص۲۲۷-۲۲۸. 3️⃣ مولوی نامه: ج۲، ص۱۸. 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱ اسفند ۱۳۸۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠موضوعیت داشتن «عدم اتّهام» در پذیرش شهادت 👤 یکی از شروط پذیرش شهادت بر اساس تعداد زیادی از روایات ما، عدم اتّهام شاهد است. اجمالا این شرط، اجماعی است لکن اختلاف و بحث در موضوعیت داشتن این شرط یا عنوان مشیر بودن آن بین صاحب جواهر ره و صاحب ریاض ره جدّی است. به نظر حضرت استاد، این شرط، موضوعیت دارد. منشأ این کلام از صاحب جواهر ره، تصوّر اشتباه از معنای اتّهام است که در ادامۀ مطلب به توضیح آن پرداخته ایم. 📚درس خارج فقه، ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ ✅ادامه مطلب و مباحثه علمی 👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3398 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 تاریخچه تالیف کتب حدیثی 👤 🔻کتب اولیّه روایی که تالیف شده، برخی از اصول است و برخی دیگر، از حدیثی است. جوامع خود دو دسته است: جوامع اولیه و ثانویه. از زمان حسین بن سعید تالیف کتب جامع حدیثی شروع شده است. این کتب، مشتمل بر ابواب مختلف فقهی است. ساختار اصلی تبویب فقهی ما بر اساس کتب حسین بن سعید است. ساختار کتاب نیز متاثّر از کتب حسین بن سعید است. باب‌بندی کتب حسین بن سعید اهمیّت زیای دارد که در بخش‌های مختلف (کتاب‌های مختلف) کافی اثرگذار بوده است. کتب حسین بن سعید دارای محوریّت خاصی بوده است. به عنوان مثال، در شرح حال محمّد بن آمده است: «له كتب مثل كتب الحسين بن سعيد» پیش از زمان حسین بن سعید، شواهد روشنی مبنی بر نقل از کتب وجود ندارد.... 📚 درس خارج فقه، ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ تقریر این جلسه👇👇👇 https://eitaa.com/mj_shobeiri/5415 ادامه مطلب و مباحثه 👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3402
💠 توثیق هشام کندی 👤 [استاد ذیل بحث از روایت : مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامٍ الْكِنْدِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِيَّاكُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا يُعَيِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ يُعَيَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِه‏..... می فرمایند:] اما روایت هشام کندی، معمولا تعبیر به صحیحة هشام می‌‌کنند، منتها برقی در رجالش گفته است ما یک هشام کندی داریم یک هشام بن حکم کندی داریم. آقای خوئی هم می‌‌گوید چون برقی هشام بن حکم کندی و هشام الکندی را دو نفر ذکر کرده این‌ها ظاهرشان این است که دو نفر هستند و هشام بن حکم کندی توثیق دارد، و هشام کندی که توثیق ندارد، این را آقای خوئی در معجم الرجال در ترجمه هشام کندی بیان می‌‌کند. بنظر ما هشام کندی قابل توثیق است. زیرا... 📚 درس خارج اصول، ۵ اسفند ۱۴۰۲ ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در تالار علمی فقاهت دنبال کنید. http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3353
هشام.mp3
1.1M
🔰 💠 توثیق هشام کندی 👤 📚 درس خارج اصول، ۵ اسفند ۱۴۰۲ ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در تالار علمی فقاهت دنبال کنید. http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3353 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
✳️ (1) 🔹 برخی از رجالیین قائل به توثیقِ قاسم بن عروه هستند و برخی او را ضعیف دانسته‌اند. یکی از وجوهی که برای اثبات وثاقت ایشان بیان شده، این است که مرحوم شیخ مفید در «المسائل الصاغانیة» او را توثیق نموده‌. مرحوم خویی(ره) در پاسخ به این وجهی که مطرح شد، فرموده است: 🔸...نعم في كتاب المسائل الصاغانية المطبوعة المنسوبة إلى الشيخ المفيد (قدس سرّه) قد صرّح بوثاقته، إلا أن نسبة هذا الكتاب إليه غير معلومة، بل في الكتاب أمارات تدلّ على أنه موضوع عليه، و الشيخ المفيد و إن كان له كتاب يسمى بالمسائل الصاغانية، إلا أن الكلام في انطباقه على هذا المطبوع. 📚 معجم رجال الحديث، الخوئي، السيد أبوالقاسم ج15 ص32 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
✔️ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای گروه ویژه و گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی ایران‌ ۱۳۷۰/۱۲/۱۳ 🔹 یادم هست که چند سال قبل درباره‌ی مرحوم شیخ آقا بزرگ با آقای حاج آقا موسی زنجانی مصاحبه کرده بودند. ایشان خبره‌ی این کار است؛ اصلاً فن رجال و علم تراجم در دست اوست؛ اما حالا که با آقایانِ برنامه‌ی «سیمای فرزانگان» روبه‌رو شده، قضیه‌ای مربوط به شیخ آقا بزرگ یادش آمده که مثلاً از شط دجله در سامرا عبور میکرد و کتاب‌هایش افتاد و...؛ طرح این طور قضایا هیچ لزومی ندارد. آقای شبیری زنجانی واقعاً استاد بزرگ و یکی از محققان بنام حوزه است؛ آن وقت با طرح مستقیم این‌گونه مطالب از ایشان، این مرد را در حد این گفتارِ بی‌اهمیت پایین آوردند. حرفهای ایشان را بشنوید و نکاتی را که ایشان می‌داند و واقعاً هیچ‌کس نمی‌داند - نکاتی هست که این آقای زنجانی در رجال میفهمد و آدم میتواند بگوید که لااقل در این زمان احدی غیر از او نمی‌داند و مخصوصِ خودِ ایشان است - جمع کنید و گوینده‌‌ای هم با صدای خوب همانها را بیان کند؛ بنابراین مستقیماً از صدای آقایان استفاده نشود. یا مثلاً آقای استادی، استادِ در همین تراجم است. من دیدم که ایشان داشتند راجع به این خانواده‌ی مسجدشاهیهای اصفهان و این آقا نجفی - که خانواده‌ی مفصلِ عریقی هستند و همین‌طور از چند طرف ده شعبه پیدا میکنند - شرح کاملی میدادند. یک آدم رجالی، در مقام بیان علم رجال، این مطالب مفصل را میگوید. هنر آقای استادی این است که این چیزها را بلد است و به یادش میماند و بدون مراجعه به کتاب میتواند اینها را بگوید. واقعاً اگر آدم بخواهد اینها را بگوید، باید چه‌قدر مطالعه کند؛ ولی ایشان همه را حاضر است؛ اما این مربوط به برنامه‌ی شما نیست. شما باید اینها را بگیرید، آن زوایدش را حذف کنید و لبّ مطلب را در برنامه بیاورید؛ تا اگر انسان گوش میکند، استفاده کند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 علت اختلاف در واقفی خواندن برخی راویان در اصحاب الکاظم علیه السلام رجال شیخ طوسی و سایر مصادر رجالی 🔸 بحث موردی پیرامون مذهب احمد بن حسن میثمی - قسمت اوّل در وثاقت احمد بن حسن میثمی بحثی نیست، (۱) ولی این‌که آیا واقفی بوده یا امامی، نیازمند بحث است. شیخ طوسی در فهرست درباره او می‌گوید: «صحيح الحديث، سليمه، روى عن الرضا عليه السلام.» (۲) ظاهر این عبارت این است که وی امامی مذهب بوده است، به ویژه با توجّه به عبارت «روی عن الرضا علیه السلام»؛ زیرا واقفیان امام رضا علیه السلام را قبول نداشته‌اند، لذا روایت از آن حضرت، واقفی بودن راوی را نفی می‌کند. ولی شیخ طوسی در باب اصحاب الکاظم علیه السلام از رجال خود، وی را واقفی خوانده است.(۳) 🔹اگر تنها این سخن بود، ما به آن اعتنا نمی‌کردیم، چون افراد بسیاری در این باب واقفی خوانده‌ شده‌اند که در جای دیگری نیامده، بلکه برخی از آن‌ها به صحّت مذهب موصوف گردیده‌اند. ▪️حاج آقا در توجیه اختلاف بین این باب و سایر مصادر رجالی می‌فرمودند که در ابتدای پیدایش مذهب وقف، بسیاری از شیعیان به مذهب وقف می‌گرایند، ولی اکثر آن‌ها با مشاهده نشانه‌های امامت حضرت رضا علیه السلام، از این مذهب بازگشتند. افرادی که در باب اصحاب الکاظم علیه السلام واقفی خوانده شده و در سایر مصادر حدیثی و رجالی چنین مطلبی درباره‌ی آن‌ها نیامده، می‌توانند از واقفیان نخستین باشند که بعداً هدایت یافته‌اند. ————————————————————— 1️⃣ رجال النجاشی: ص۷۴، رقم۱۷۹: «أحمد بن الحسن بن إسماعيل بن شعيب بن ميثم التمّار. مولى بني أسد. ... و هو على كلّ حال ثقة، صحيح الحديث، معتمد عليه.» 2️⃣ الفهرست: ص۵۴، رقم۶۶. 3️⃣ رجال الطوسی: ص۳۳۲، رقم۴۹۵۰. 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱ اسفند ۱۳۸۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 بحث موردی پیرامون مذهب احمد بن حسن میثمی و اثبات واقفی بودن وی - قسمت دوم در مورد احمد بن حسن میثمی، در رجال کشّی واقفی بودن وی نقل شده است. (۱) نجاشی هم می‌گوید: «قال ابو عمرو الكشّي: كان واقفاً. و ذكر هذا عن حمدويه، عن الحسن بن موسى الخَشّاب قال: أحمد بن الحسن واقف. و قد روى عن الرضا عليه السلام. و هو على كلّ حال ثقة، صحيح الحديث، معتمد عليه.» (۲) عبارت «و قد روی عن الرضا علیه السلام» از نجاشی است که به عنوان اشکال به کلام کشّی ذکر کرده است. البته این احتمال هم وجود دارد که مراد از این عبارت، حکم به روایت وی از امام رضا علیه السلام نباشد، بلکه صرفاً اشاره به این باشد که در کتب حدیثی، روایت وی از امام رضا علیه السلام نقل شده است و این امر با واقفی بودن وی نمی‌سازد. ظاهر عبارت «و هو علی کلّ حال» هم این است که نجاشی در واقفی بودن و نبودن وی تردید داشته است. 🔹خلاصه اگر روایت احمد بن حسن میثمی از امام رضا علیه السلام ثابت باشد، نباید او را واقفی دانست، یا باید به رجوع وی به مذهب حق ملتزم گردید، ولی با تفحّص در کتب حدیثی، به جز حدیثی که در کتاب عیون آمده است، (۳) در هیچ جایی روایت وی از امام رضا علیه السلام یافت نشد. درستی این روایت هم چنان‌چه خواهد آمد، ثابت نیست. 🔸 این احتمال وجود دارد که شیخ طوسی در فهرست، با توجّه به روایت مورد بحث، عبارت «و روی عن الرضا علیه السلام» را گفته باشد، و نجاشی هم به تبع وی این جمله را آورده باشد. (۴) ✳️ مؤیّد عدم روایت میثمی از امام رضا علیه السلام، این است که در رجال شیخ طوسی و رجال برقی، نام وی در باب اصحاب امام رضا علیه السلام ذکر نشده است. البته در کتب روایی، به نقل از احمد بن حسن میثمی، روایت نصّ امام کاظم علیه السلام بر امامت امام رضا علیه السلام نقل شده است، ولی این امر نشان‌گر آن نیست که او خود به این مطلب ایمان داشته است، و این احتمال هم وجود دارد که وی پیش از پیدایش مذهب وقف، این روایت را نقل کرده باشد، لذا در سند روایت تصریح به واقفی بودن وی شده است. (۵) ▪️نقل این روایت توسّط احمد بن حسن میثمی، می‌تواند قبل از پیدایش وقف باشد، البته این امر منافات با تصریح واقفی بودن وی در سند حدیث ندارد، چون نقل روایت توسّط راویان بعدی، می‌تواند پس از پیدایش مذهب وقف و واقفی شدن او باشد. 🔰 با توجّه به آن‌چه گفته شد، دلیلی بر واقفی نبودن احمد بن حسن میثمی یا رجوع وی به مذهب حق نیافتیم، و علی القاعده باید او را واقفی دانست و دست کم می‌توان گفت که صحّت مذهب وی ثابت نیست. بنابراین روایات او با فرض صحّت سایر افراد سند، از ناحیه وی موثّقه یا در حکم موثّقه خواهد بود. ————————————————————— 1️⃣ اختیار الرجال: ص۴۶۸، رقم۸۹۰: «قال حمدويه: عن الحسن بن موسى قال: أحمد بن الحسن الميثمی كان واقفياً.» 2️⃣ رجال النجاشی، ص۷۴، رقم۱۷۹. 3️⃣ عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص۲۰، ح۴۵. 4️⃣ نجاشی در باب الف از رجال خود، از فهرست شیخ طوسی بسیار اخذ کرده است، لذا احتمال تبعیّت نجاشی از شیخ طوسی در ترجمه احمد بن حسن میثمی کاملاً بجا است. 5️⃣ عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج۱، ص۲۰-۲۱، ح۱: «حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى الْخَشَّابِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَصْبَغِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيِّ وَ كَانَ وَاقِفِيّاً قَالَ: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيُّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى‏ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام وَ قَدِ اشْتَكَى شِكَايَةً شَدِيدَةً فَقُلْتُ لَهُ: إِنْ كَانَ مَا أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ لَا يُرِيَنَاهُ فَإِلَى مَنْ؟ قَالَ: إِلَى عَلِيٍّ ابْنِي وَ كِتَابُهُ كِتَابِي وَ هُوَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي.» 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱ اسفند ۱۳۸۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 کشف وثاقت روات با قطع نظر از قول رجالیین 👤 به نظر می‌رسد قدماء که بعضی قائل به مبنای ثقه شدند، بدون رجال به وثاقت می‌رسیدند و مباحث رجالی در قدیم الایام چندان کارایی نداشته. چنین نبوده که طبق هر خبری دقت کنند که رجالی چه گفته، تقسیم خبر به حسن و صحیح و ضعیف از زمان علامه آغاز شده، همه قدماء انفتاحی بودند و این دیدگاهشان به قول رجالی موقوف نبوده.... 📚درس خارج اصول، جلسه ۱۰۲، ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ 🔗 ادامه مطلب و مباحثه، در این لینک •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
160327_2056.mp3
23.53M
🎧صوت 《خوانش کتاب العشرة کافی》. 🎙️استاد: جناب دکتر علیرضا هَزار ⬅️جلسه ششم؛ سه‌شنبه ۱۴۰۳/۰۲/۴ 1:00 توضیح مختصری از بیانات جلسه قبل 6:00 خوانش روایت دومِ باب «من یجب مصادقته و مصاحبته» 7:00 «مصاحبت» و «مصادقت» و تفاوت و ارتباط ما بین آنها 9:00 اثر و نتیجۀ بارگذاری «اَبَر مفاهیم اخلاقی/اعتقادی» توسط والدین 11:00 معنای اصطلاحیِ عبارت «من یبکیک» در روایت دوم 15:00 نکته ای پیرامون دعای هشتم صحیفه سجادیه 22:00 مفهوم و جایگاه «ستردون علی الله..» در روایت دوم 24:00 «تأدیب» از جمله حقوقی که فرزندان بر گردن پدر دارند، و نکاتی پیرامون آن. 26:00 خوانش روایت سوم 31:00 مفهوم عبارت «..ینزل به الموت الا مُثِّلَ له أصحابُهُ..» 37:00 معنای «إصغاء» و تذکری تربیتی ویژه نوجوانان. 42:00 خوانش روایت چهارم 42:00 معنای عبارت «تِّلاد» در روایات 45:00 معنای عبارت «مُحدَث» 55:00 مرحوم ملاصالح مازندرانی و منهج _حجت محور_ او در شرح احادیث 58:00 خوانش روایت پنجم 59:00 مفهوم و جایگاه عبارت «أهدی» در روایت 1:00:00 چگونگی بیان انتقادات •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
Kitab_Solaim-14030204.MP3
892.8K
آیا کتاب سلیم بن قیس را معتبر می‌دانید؟ استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی 👇👇👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی: 📌نسبت به کتاب سلیم بن قیس به نظرم می‌رسد که پیگیری اعتبار یا عدم اعتبار این کتاب، ثمرۀ اساسی‌‌ای ندارد؛ چون نوع مضامینی که در این روایت هست، در روایت‌های دیگر هم آمده است. البته یکسری اشکالات از قدیم به این کتاب شده است؛ یعنی از زمان ابن غضائری. یکی از اینها اشکالی است که ابن غضائری می‌کند که کاملاً هم وارد هست. وی می‌گوید: شکی نیست که این کتاب «موضوع» هست و قراینی بر این مسئله هم هست. از جمله در این کتاب آمده ائمه پس از امیرالمؤمنین(ع) دوازده نفرند که با حضرت(ع) سیزده نفر می‌شوند. اما گاهی مراد از 12 بعد از امیرالمؤمنین یعنی 12 با امیرالمؤمنین که مسامحه در تعبیر شده است. ✳️اما اشکال دیگر ابن غضائری کاملاً وارد است که می‌گوید در روایتی آمده است که محمد بن ابی بکر، پدرش ابوبکر را نصیحت کرد که این قطعاً غلط است؛ زیرا این جزو مسلمات تاریخ است که محمد بن ابی بکر در حجة الوداع در بیداء به دنیا آمده است که بیداء اولِ مسجد شجره است. روایات معتبر بر این وارد شده است و جزو مسلمات و محکمات تاریخ است که نسبت به محمد بن ابی بکر وارد شده است که «نفثت أسماء بنت عمیس بالبیداء» که بیداء همان مسجد شجره است. ولی من تصور می‌کنم حتی همین هم قابل پاسخ است؛ ممکن است محمد بن ابی بکر با برادرش عبدالرحمن اشتباه شده باشد. 👈به هر تقدیر، اگرچه این ان قلت و قلت‌ها دربارۀ این کتاب هست، ولی من چندان نیاز به بررسی در این مورد ندیدم؛ زیرا قالب موارد مضامین موارد، روایت‌های دیگری هم در کنارش وجود دارد. وقتی مقالۀ شهادت حضرت زهرا(س) را می‌نوشتم، سعی می‌کردم نسبت به مضامینی که در کتاب سلیم بود از منبع دیگری هم آدرس بدهم که اگر کسی در این منبع اشکالی داشته باشد، منبع دیگر تکمیل کند. به هر حال چندان نسبت به او نمی‌توانم اظهارنظر جدی کنم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔰یادداشت محقق ✅ جمع بین روایات تنصیف مهر در عین مهر و در قیمت آن 📌 برخی روایات فقهی در جوامع احادیثی وارد شده است که در نگاه نخست معارض به نظر می رسند، ولی در کتب فقهی به درستی به آنها پرداخته نشده و تعارض باقی مانده است. از جمله این روایات، روایاتی است که می گوید زوج مهریه را وصیف یا غنم یا امثال آنها قرار داده و قبل از دخول، همسر خود را طلاق داده است و باید مهر نصف شود، اما در اینکه چه چیزی باید نصف شود، با هم اختلاف دارند؛ برخی گفته‌اند قیمت زمان عقد را باید لحاظ، و آن را تنصیف کرد؛ برخی دیگر نیز عین را لحاظ کرده‌اند که قهرا شرکت حاصل می شود. در این نوشتار درصدد جمع بین این روایات هستیم. 1️⃣در دسته اول، دو روایت است که به شکل سه روایت ذکر شده است؛ یکی روایت العمرکی از حضرت موسی بن جعفر(علیه‌السلام) و یکی هم روایت سکونی از امام صادق(علیه‌السلام). 2️⃣ در مقابل این دسته از روایات، دو قسم روایت است که در دو باب ذکر شده است. 🔆 متن روایات و جمع این دو دسته را اینجا بخوانید: B2n.ir/h86232 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 اکثار روایت شیخ صدوق، یکی از روش‌های توثیق عام (نمونه موردی: محمّد بن موسی بن متوکّل) یکی از روشهای توثیق محمّد بن موسی بن متوکّل، مطابق مبانی مختار، این است که او از مشایخ اصلی شیخ صدوق بوده و وثاقت او قابل تردید نیست. 🔸 آقای خویی در مقدّمه معجم رجال درباره مشایخ صدوق می‌فرماید: «نفس مشایخ شیخ صدوق بودن، دلیل بر وثاقت نیست. کاشف بر این مطلب، نقل روایت شیخ صدوق از کسی است که او را ناصبی می‌داند.» (۱) مراد ایشان احمد بن حسين بن احمد بن عبيد ضبّی است که شیخ صدوق در سه موضع، او را ناصبی دانسته است، که دو مورد آن، ذیل یک روایت واحد است. 🔹در کتاب معانی الاخبار آمده است: «حَدَّثَنَا أَبُو نَصْرٍ أَحْمَدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عُبَيْدِ النَّيْسَابُورِيُّ الْمَرْوَانِيُّ بِنَيْسَابُورَ وَ مَا لَقِيتُ أَحَداً أَنْصَبَ مِنْه‏ ‏...» این عبارت در علل الشرائع نیز وارد شده و هر دو مشتمل بر روایت واحدی هستند. (۲) در عیون اخبار الرضا علیه السلام در سند روایتی دیگر وارد شده است: «حَدَّثَنَا أَبُو نَصْرٍ أَحْمَدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الضَّبِّيُّ وَ مَا لَقِيتُ أَنْصَبَ مِنْهُ وَ بَلَغَ‏ مِنْ نَصْبِهِ أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ فَرْداً وَ يَمْتَنِعُ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى آلِهِ قَال ...»‏ (۳) ابونصر از شدّت ناصبی بودن، پس از درود بر پیامبر صلّی الله علیه و آله، عبارت «فرداً» را بیان می‌کرده تا درخواست درود او شامل آل پیامبر علیهم السلام نشود. کلام آقای خویی از چند جهت صحیح نیست. اصل این پاسخ‌ها از حاج آقای والد است و تنها شکل و ترتیب بیان، از بنده می‌باشد. ✳️ پاسخ اوّل: توثیق مشایخ اصلی شیخ صدوق، نه تمام مشایخ وی اوّلین پاسخ این است که ما کسی را که شیخ صدوق از او روایت اندکی نقل کرده، توثیق نمی‌کنیم. شیخ صدوق از ابونصر ضبّی مجموعاً پنج روایت دارد. بنابر نظر مختار، در صورتی که شیخ صدوق از فردی اکثار روایت داشته باشد، مرویٌ عنه معتبر است. حتّی اگر نفس اکثار شیخ صدوق از راوی را موجب وثاقت او ندانیم، نقل روایت به صورت بسیار گسترده که نشانگر مرتبه خاصّی از اکثار است، تفاوت داشته و بدون شک موجب وثاقت اوست، و نمی‌توان این راوی را با ابونصر ضبّی مقایسه کرد. (۴) ▪️ شیخ صدوق مطابق نرم افزار اسناد شیخ صدوق، از پدر خود ۹۹۲۷ روایت، از ابن ولید ۷۵۰۸ روایت، از محمّد بن موسی بن متوکّل ۱۶۰۰ روایت، از محمّد بن علی ماجیلویه ۹۰۰ روایت، از علی بن احمد دقّاق ۳۹۲ روایت و از احمد بن محمّد بن یحیی عطّار ۳۰۱ روایت دارد. حتّی اگر مطلق اکثار موجب وثاقت نباشد، نمی‌توان پذیرفت که شیخ صدوق این افراد را ثقه نمی‌دانسته است. 🔸 پس کلام آقای خویی که روایت شیخ صدوق از احمد بن حسین ضبّی را به عنوان نقض بر وثاقت مشایخ صدوق بیان کرده، از چند جهت صحیح نیست: اوّل آن‌ که شیخ صدوق تنها ۵ روایت از او دارد، و اکثار حدیثی وجود ندارد. دوم آن‌ که بر فرض وجود اکثار، مورد بحث، اکثار در مرتبه بالاست، و قطعاً این میزان اکثار از احمد بن حسین ضبّی وجود ندارد. ✳️ پاسخ دوم: نقل فضائل اهل بیت علیهم السلام از ابونصر ناصبی پاسخ دیگر این است که هر پنج روایت صدوق از ابونصر ضبّی، پیرامون فضائل اهل بیت علیهم السلام است. (۵) نقل این روایات از باب «الفضل ما شهدت به الأعداء» است. شیخ صدوق روایتی را که قابل اعتماد باشد، نقل می‌کند و روایت فرد ناصبی در فضائل اهل بیت علیهم السلام، قابل اعتماد است و نفس روایت، موجب اطمینان به صدور است. پس این نقض، نقض تمامی نیست. ❇️ هرچند در بحث اکثار روایت اجلّاء، نقض‌هایی وجود دارد و باید مورد بررسی قرار گیرد، امّا در اکثار خاصّی که راوی از مشایخ اصلی باشد، هیچ نقضی وجود ندارد. لذا محمّد بن موسی بن متوکّل، از این افراد است و وثاقت افرادی مانند او، از اصول موضوعه علم حدیث بوده و قابل انکار نیست. ————————————————————- 1️⃣ معجم ‏رجال ‏الحديث: ج۱، ص۱۷۰. 2️⃣ معانی الأخبار: ص۵۶، ح۴؛ علل الشرائع: ج۱، ص۱۳۴، ح۱. 3️⃣ عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج۲، ص۲۷۹-۲۸۰، ح۳. 4️⃣ برای مطالعه حول این بحث ر.ک: فائده نهم از مقدّمه منتقی الجمان: ج۱، ص۳۹-۴۱. 5️⃣ برای مطالعه این احادیث ر.ک: عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج۲، ص۱۳۵، ح۳؛ ج۲، ص۱۳۷، ح۲؛ ج۲، ص۲۷۹-۲۸۰، ح۳؛ التوحید: ص۹۴، ح۱۱؛ معانی الأخبار: ص۵۶، ح۴؛ علل الشرائع: ج۱، ص۱۳۴-۱۳۵، ح۱. 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱۵ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
ترجمه ضمنی.pdf
1.04M
✅ تحلیل پدیده «ترجمه ضمنی» در رجال نجاشی؛ گونه‌ها و دستاوردها ✅ مباحثی که در این مقاله مطرح شده است: ⬅️ گونه های اطلاعات منابع رجالی ⬅️ چیستیِ ترجمه ضمنی ⬅️ پیش‌شرط‌های ترجمه ضمنی ⬅️ دستاوردهای ترجمه ضمنی https://eitaa.com/ehya_al_amr •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
تحلیل کلام العدة.mp3
7.17M
💠 تحلیل جمله «كان راويه ثقة لا ينكر حديثه» ✅حتى أن واحدا منهم إذا أفتى بشي‏ء لا يعرفونه سألوه من‏ أين‏ قلت‏ هذا؟ فإذا أحالهم على كتاب معروف، أو أصل مشهور، و كان راويه ثقة لا ينكر حديثه، سكتوا و سلموا الأمر في ذلك و قبلوا قوله‏... ✅ تحلیل مفهومی کان راویه ثقة لا ینکر حدیثه ✅ این جمله در همان نظام کتاب محور قدمایی تحلیل می شود ✅ مرجع ضمیر «راویه» کتاب است ✅ راوی کتاب کسی است که کتاب حدیثی را دریافت کرده است. ✅ راوی کتاب باید حظی از اعتبار داشته باشد ✅ تبیین «ثقة لا ينكر حديثه» https://eitaa.com/ehya_al_amr •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
گذر از تضعیفات علی بن حسان.pdf
509.2K
📚 مقاله گذر از تضعیفات علی بن حَسّان هاشمی با رویکرد تحلیل متن‌شناسانه؛ از اتّهام به ضعف تا استقبال حوزه‌های حدیثی 🔷 «علی بن حسّان هاشمی» از راویان هم‌عصر اصحاب اجماع طبقه سوم، حلقه اتصال میان نگاشته‌های عمویش عبدالرحمن بن کثیر و محدثان حوزه‌های حدیثی کوفه و قم و سپس بغداد بوده که هماره مورد تضعیف شدید رجالیان شیعی بوده است. 🔷 تضعیفات برآمده از نگاه رجالیان متقدم را در سه مؤلفه: کذب، وقف و غلو می‌توان یافت. پس از تحلیل متن‌شناسانه و راستی‌آزمایی تضعیفات بر پایه داده‌های تاریخی در کنار اطلاعات رجالی از سویی و گردآوری نشانه‌های اعتمادبخش به وی چون: طرق متعدد و استقبال حوزه حدیثی کوفه و قم از کتاب تفسیر باطن وی، همسو بودن روایات علی بن حسّان با روایات برجای مانده از منابع معتبر و راویان ثقه و نیز حضور ابن ولید قمی در مسیر انتقال کتاب از دیگر سوی، می‌توان علی بن حسّان را در جرگه راویان معتمد و کتاب وی را جزو منابع حدیثی مقبول شیعه برشمرد. https://eitaa.com/ehya_al_amr •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
✔️ درس خارج فقه استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی 1401/08/03 🔹 یکی از دیدگاه‌هایی که درباره غالیان مطرح است این است که ائمه علیهم السلام «لا میراث له» هستند یا به وسیله اعداء نمی‌میرند و اعتقاد داشتند که امام حسین (علیه السلام) شهید نشدند «و لکن شبّه لهم». 🔸 مرحوم صدوق در کتاب اعتقادات، در بحث اعتقاد درباره غلو می‌فرماید: ما اعتقاد داریم که ائمه علیهم السلام شهید شدند و تک‌ تک نحوه شهادت ائمه را بیان می‌کند و قاتلین آنها را نام می‌برد. 🔹 این دیدگاه که ائمه شهید نشدند، از زمان امام صادق علیه السلام مطرح است و حتی در زمان غیبت نیز همین دیدگاه مطرح است و در برخی توقیعات سوال شده که آیا واقعا امام حسین علیه السلام شهید شده است؟ و در پاسخ از ناحیه مقدسه آمده است: أَمَّا قَوْلُ مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْحُسَيْنَ ع لَمْ يُقْتَلْ فَكُفْرٌ وَ تَكْذِيبٌ وَ ضَلَالٌ. 🔹 حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ تَمِيمٍ الْقُرَشِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الْهَرَوِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام... يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ فِيهِمْ قَوْماً يَزْعُمُونَ أَنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ علیهما السلام لَمْ يُقْتَلْ وَ أَنَّهُ أُلْقِيَ شِبْهُهُ عَلَى حَنْظَلَةَ بْنِ أَسْعَدَ الشَّامِيِّ وَ أَنَّهُ رُفِعَ إِلَى السَّمَاءِ كَمَا رُفِعَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ علیه السلام وَ يَحْتَجُّونَ بِهَذِهِ الْآيَةِ «وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» فَقَالَ كَذَبُوا، عَلَيْهِمْ غَضَبُ اللَّهِ وَ لَعْنَتُهُ وَ كَفَرُوا بِتَكْذِيبِهِمْ لِنَبِيِّ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِي إِخْبَارِهِ بِأَنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ علیهما السلام سَيُقْتَلُ وَ اللَّهِ لَقَدْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ علیه السلام وَ قُتِلَ مَنْ كَانَ خَيْراً مِنَ الْحُسَيْنِ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهما السلام وَ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ وَ إِنِّي وَ اللَّهِ لَمَقْتُولٌ بِالسَّمِّ بِاغْتِيَالِ مَنْ يَغْتَالُنِي أَعْرِفُ ذَلِكَ بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَيَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَخْبَرَهُ بِهِ جَبْرَئِيلُ عَنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ عَزَّ وَ جَلَ‌ وَ أَمَّا قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‌ «وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً» فَإِنَّهُ يَقُولُ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِكَافِرٍ عَلَى مُؤْمِنٍ حُجَّةً وَ لَقَدْ أَخْبَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ كُفَّارٍ قَتَلُوا النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ مَعَ قَتْلِهِمْ إِيَّاهُمْ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَنْبِيَائِهِ علیهم السلام سَبِيلًا مِنْ طَرِيقِ الْحُجَّةِ. 📚 عيون أخبار الرضا(ع)، الشيخ الصدوق ج2 ص203 🔸...ثُمَّ قَالَ (علیه‌السلام): يَا ابْنَ عَمِّ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَأَقَلُّ ضَرَراً عَلَى الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ وَضَعَهُ قَوْمٌ انْتَحَلُوا مَوَدَّتَنَا وَ زَعَمُوا أَنَّهُمْ يَدِينُونَ بِمُوَالاتِنَا وَ يَقُولُونَ بِإِمَامَتِنَا زَعَمُوا أَنَّ الْحُسَيْنَ(ع) لَمْ يُقْتَلْ وَ أَنَّهُ شُبِّهَ لِلنَّاسِ أَمْرُهُ كَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ فَلَا لَائِمَةَ إِذَنْ عَلَى بَنِي أُمَيَّةَ وَ لَا عَتْبَ عَلَى زَعْمِهِمْ. يَا ابْنَ عَمِّ! مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْحُسَيْنَ(ع) لَمْ يُقْتَلْ فَقَدْ كَذَّبَ رَسُولَ اللَّهِ(ص) وَ عَلِيّاً وَ كَذَّبَ مَنْ بَعْدَهُ الْأَئِمَّةَ(ع) فِي إِخْبَارِهِمْ بِقَتْلِهِ وَ مَنْ كَذَّبَهُمْ فَهُوَ كَافِرٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَ دَمُهُ مُبَاحٌ لِكُلِّ مَنْ سَمِعَ ذَلِكَ مِنْهُ. قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْفَضْلِ فَقُلْتُ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّ!هِ فَمَا تَقُولُ فِي قَوْمٍ مِنْ شِيعَتِكَ يَقُولُونَ بِهِ فَقَالَ(ع) مَا هَؤُلَاءِ مِنْ شِيعَتِي وَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْهُمْ كَذَا وَ كَذَا وَ كَذَا وَ كَذَا... 📚 علل الشرائع، الشيخ الصدوق ج1 ص227 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
سیره حدیثی و علمی شیخ طوسی از منظر علامه تستری.pdf
607.8K
💠 نکاتی ناب درباره سیره حدیثی و اعتبارسنجی شیخ طوسی (ره) از منظر علامه محمدتقی شوشتری در کتاب قاموس الرجال. ❇️ از جلمه: «إلّا أنّ تأليفه لتهذيبه و استبصاره صار سببا لخلط الأخبار الآحادية المجرّدة عن القرائن بالأخبار المحفوفة بها، فانّ قبله كانوا لا يروون في كتب العمل إلّا المشتهرة... و المتأخّرون لم يتفطّنوا للقضيّة فعاملوها معاملة واحدة و جعلوا المعيار مجرّد السند.» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
تشبیه ابوحمزه ثمالی به سلمان فارسی در روایت امام صادق(ع) ✍️ علی راد أبوحمزه در طول حیات بیش از صد سال خود, محضر چهار امام شیعه – از امام سجاد (ع) تا امام کاظم (ع)(طوسی,1404: 2/458؛ شهید ثانی,1421: 2/923)- را درک نمود (ابن شهر آشوب, بیتا: 65- 66؛ نجاشی,1418: 115؛طوسی,1415: 110, 174). از میان نزدیک به 90 استاد حدیث أبوحمزه – می¬ توان به شخصیت های نامداری چون جابر بن عبدالله أنصاری, عبدالله بن عباس, أنس بن مالک و عبدالله بن زبیر اشاره کرد؛ أبو حمزه بیش از 200 راوی و شاگرد از عامه و شیعه داشت که در نوع خود کم نظیر است(حرز الدین,1420: 27-55). در نگاه امام صادق(ع) مکانت ابوحمزه ثمالی در روزگار خود همانند سلمان فارسی خود بود (نجاشی,1418: 115). امام رضا (ع) یک سده بعد از مرگ ابوحمزه ثمالی ضمن همانندسازی شخصیت او با جناب سلمان به توفیق خدمت گزاری وی در محضر چهار امام از امامان شیعه تصریح دارد(طوسی,1404 :1/ 177). حال باید در راز تنظیر و تشبیه شخصیت ابوحمزه ثمالی به شخصیت سلمان فارسی در سخن امام صادق(ع) درنگ نمود که وجه تشابه این دو شخصیت در چیست؟ روشن است که تنظیر مذکور از سَر تعارف و غلو در مدح نبوده است که خلاف واقعیت را بیان نموده یا در بیان آن اعتدال را رعایت نکرده باشد . این تشابه ریشه در همانندی آرمان ها و سلوک ابوحمزه با سلمان فارسی دارد. أبوحمزه با تکاپو و اخلاص در دانش اندوزی از ائمه شیعه, به جایگاهی ممتاز و اثرگذار در میان اصحاب ائمه شیعه دست یافت؛ برایند این توفیق و تلاش چنین شد که أبو حمزه ثمالی به تراز فقیهان, مشایخ بزرگ(ابن عساکر,1415: 68 / 206؛راوندی,1409: 1/238)زُهّاد سرشناس کوفه(ثقفی, بی¬تا: 2/849) مقامِ خواص اصحاب ائمه و استوار بر مذهب شیعه دوازده امامی در نهایت وثاقت(نجاشی,1418: 115-116؛ ابن زین الدین,1411: 140؛ طوسی,1404: 2/707) از شمار نجباء ثقات(ابن ندیم,1391: 36) و جلالت(بحرالعلوم, 1363: 1/258)دست یافت(نجاشی,1418: 115). فرزانگی و استواری در اندیشه و باور, تجربه بحران¬ها و عبور موفق از حوادث فرهنگی و سیاسی روزگار از أبو حمزه فردی روشن بین و شخصیتی پولادین در باور و عمل ساخت لذا امامان شیعه به منظور تکریم و الگوسازی از شخصیت أبو حمزه, منزلت وی را به جایگاه جناب سلمان فارسی در میان صحابه رسول خدا(ص) (نجاشی,1418: 115) و جناب لقمان حکیم در روزگار خویش همانند کردند(طوسی,1404 :1/ 177). بنابراین فرضیه عدم وثاقت و تکذیب احادیث ابوحمزه, با تعابیر رسای امام صادق (ع) در وثاقت و صداقت ابوحمزه تعارض دارد و در این تعارض به طور قطع قول امام صادق(ع) بر قول نسائی و پیروان اتباع وی از گذشته تا آینده تقدم و ترجیح دارد. توثیق ائمه شیعه مانع انعقاد اجماع در عدم وثاقت ابوحمزه است لذا ادعای وجود اجماع در تضعیف ابوحمزه با داده-های تاریخی مخالفت دارد. نسائی (303ق) به عدم وثاقت ابوحمزه تصریح دارد: «كوفي وليس بثقة»(نسائی,1991: 2/122). ممکن است چنین استدلال شود که رأی نسائی کاشف از آرای مشایخ جرح و تضعیف دوره متقدم عامّه در قرن دوم است لذا عدم وثاقت ابوحمزه در روزگار حفص بن غیاث, دیدگاه شناخته شده و رایجی است. اثبات عدم وثاقت ابوحمزه – به معنای متهم بودن وی به کذب و عدم قوه ضبط در تحمل و نقل حدیث - نیازمند شواهد و مدارک متقن است و این ادعا با با دو اصل در تضاد آشکار است؛ نخست اینکه درباره مسلمانی که اجتناب وی از کذب و محرمات محرز باشد, اصل وثاقت و عدالت جاری است و می¬توان به روایات وی در صورت عدم تعارض آن با مبانی و مصادر وحیانی اعتماد جست همان طوری که شماری از فقیهان و محدثان بر این اعتقادند(خوئی,1413: 1/70-72 و 2/57 ؛ مکی,1414: 69؛مامقانی,1345: 284) مگر اینکه خلاف آن ثابت بشود و در این مهم به اجتهاد و گمان نمیتوان استناد جست. ابوحمزه در روزگار خود نزد موافقان و مخالفان به غیر وثاقت و کذب و تدلیس شناخته شده نبود لذا ادعای نسائی در عدم وثاقت وی در قرن چهارم فاقد دلیل بوده و ادعایی بیش نیست. پیش از نسائی نیز کسی وصف «عدم ثقه» را درباره ابوحمزه به کار نبرده است و اگر ابوحمزه به عدم وثاقت مشهور بود به طور قطع مخالفان وی به آن اشاره می¬کردند. بر فرض اینکه قول نسائی را معتبر بداینم در مقابل آن قول به وثاقت و صدوق بودن ابوحمزه از شهرت و استفاضه برخوردار است و در مقام تعارض ایندو, قول به وثاقت به دلیل شهرت و کثرت نصوص بر قول عدم وثاقت ترجیح دارد. بر فرض که این تعارض واقعی باشد, حفص بن غیاث به خوبی آگاهی داشت که ابوحمزه نزد امام سجاد(ع) و امام صادق(ع)– استاد و شیخ حفص بن غیاث و به تعبیر او خیر الجعافر(صدوق,1417: 315 )- جایگاه سترگ و معتمدی دارد زیرا راوی معارف و احادیث ویژه ائمه شیعه در روزگار حیات ایشان بود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707