هدایت شده از پژوهشکده فلسفه و کلام
معرفی کتاب برونگرایی در محتوای حالات ذهنی
به قلم دکتر محمود مروارید
فلسفه ذهن شاخهای از فلسفه است که به کاوش فلسفی درباره ذهن و حالات ذهنی میپردازد. یک دسته مهم از امور ذهنی حالتهایی هستند که محتوا دارند؛ به این معنا که درباره چیزی هستند و چیزی را بازمینمایند . به این حالات ذهنی معمولا حالات التفاتی یا گرایشهای گزارهای گفته میشود، مانند باور داشتن، خواستن، امید داشتن، آرزو داشتن، تصمیمگرفتن و.... نشانه زبانی این حالتهای ذهنی آن است که در گزارش آنها، جملات پیرو همراه با واژه «که» به کار میروند. برای مثال، میگوییم: «علی باور دارد که آب در صد درجه به جوش میآید». جمله پیرو که پس از «که» میآید بر محتوای حالت التفاتی گزارش شده دلالت دارد.
در هر گرایش گزارهای میتوان میان دو جنبه تفکیک کرد: نوع گرایش گزارهای و محتوای گرایش گزارهای. برای مثال، وقتی علی باور دارد که آب در صد درجه به جوش میآید، نوع گرایشی که علی دارد باور است، و محتوای آن این است که زمستان امسال هوا کمتر آلوده است. یکی از مباحث مهمی که درباره محتوای حالات التفاتی مطرح شده است این است که آیا محتوای این حالات برونگرایانه است یا درونگرایانه؟ پرسش یاد شده، به شکل صریح آن، برای نخستین بار در دهه هفتاد میلادی از سوی هیلاری پاتنم و تایلر برج مطرح شد. این دو به استناد آزمایشهای فکریای که طراحی کردند، دیدگاه برونگرایی در محتوا را در بسیاری از موارد پذیرفتند. مطابق برونگرایی در محتوا، ممکن است دو نفر از جهت ویژگیهای درونی دقیقا مانند هم باشند، ولی محتوای حالات التفاتی آنها تفاوت داشته باشد. به دیگر سخن، برونگرایی میگوید تفرّد محتوایِ دست کم برخی از حالات ذهنی وابسته به محیط پیرامونی شخص است.
پس از استدلالهای پاتنم و برج، برونگرایی در محتوا به دیدگاهی غالب در فلسفه ذهن تبدیل شد، و تاثیرات جالب توجهی در دیگر مباحث، همانند مسئله رابطه نفس و بدن، مسئله علیت ذهنی، و ... به جای گذاشت. همچنین، ادعا شده است که برونگرایی در محتوا لوازم معرفتشناختی برجستهای دارد. پژوهش حاضر به بررسی برخی از مهمترین نتایج معرفتشناختیای میپردازد که ادعا شدهاست برونگرایی در پی دارد.
یکی از مهمترین مسائلی که در همین راستا مطرح شده این است که آیا برونگرایی در محتوا با آموزه دسترسی ویژه ناسازگار است یا خیر. مطابق این آموزه، انسانها در شرایط متداول میتوانند معرفت پیشینی (مستقل از تجربه) به محتوای حالات ذهنی خود داشته باشند. سازگار بودن برونگرایی با آموزه دسترسی ویژه اهمیتی حیاتی برای برونگرایی دارد؛ چرا كه به نظر میرسد شهود بسیار نیرومندی به نفع آموزه دسترسی ویژه وجود دارد. از این رو، برخی از برونگرایان تصریح کردهاند که اگر برونگرایی با آموزه دسترسی ویژه ناسازگار باشد، آنچه باید كنار نهاده شود برونگرایی است، نه آموزه دسترسی ویژه. به همین دلیل بیشتر برونگرایان تلاش دارند از سازگاری این دو آموزه دفاع كنند، و اصطلاحاً سازگارگرا هستند.
مسئله سازگاری یا ناسازگاری میان برونگرایی و آموزه دسترسی ویژه خود شامل دو مسئله کوچکتر است: مسئله دستیابی و مسئله پیامد . مسئله دستیابی این است که اگر محتوای یک حالت ذهنی به واسطه امور خارجی متفرد شود، چگونه میتوان به آن محتوا معرفت پیشینی داشت. در مسئله پیامد، پرسش این است که صدق هر دو آموزه برونگرایی و دسترسی ویژه به محتوای حالات ذهنی، چه نتایجی میتواند دربرداشته باشد، و آیا این نتایج پذیرفتنی هستند یا نه.
از دیگر مسائل مرتبط این است که آیا برونگرایی در محتوا با درونگرایی در توجیه سازگار است یا خیر. به تقریب فراوان، درونگرایی در توجیه دیدگاهی است که بیان میدارد وضعیت توجیهی هر شخصی کاملا وابسته به «امور درونی» او است (البته انگاره «امور درونی» را میتوان گونههای متفاوتی فهمید). به هر روی، کاوش پیرامون لوازم معرفتشناختی برونگرایی در محتوا حجم عظیمی از ادبیات فلسفه ذهن و معرفتشناسی معاصر را به خود اختصاص داده است که در طی آن، ارتباطات چند سویه میان مفاهیم اساسی در فلسفه ذهن و معرفتشناسی آشکار و تدقیق شده است.
هدایت شده از پژوهشکده فلسفه و کلام
فصل نخست نوشتار حاضر، به صورتبندیِ برونگرایی و درونگرایی در محتوا، و بیان مهمترین استدلالهایی که به نفع برونگرایی در محتوا ارائه شده است میپردازد. فصلهای دوم تا چهارم این نوشتار در راستای مسئله دستیابی قرار دارند. فصل دوم به گزارش و بررسی یکی از مهمترین استدلالهایی که (در قالب مسئله دستیابی) برای ناسازگاری میان برونگرایی و آموزه دسترسی ویژه طراحی شده است، یعنی برهان جابجایی آرام میان زمین و همزاد زمین، اختصاص دارد. در این فصل استدلال خواهد شد که برهان یادشده ناموفق است. فصل سوم روایت دیگری از برهان جابجایی آرام (یعنی جابجایی آرام میان زمین و زمین خشک) را مد نظر قرار میدهد. در این فصل به نفع این ادعا استدلال میشود که اولا شرط اعتمادپذیری موضعی برای معرفت باید گونه قویتری صورتبندی شود، و ثانیا مطابق این صورتبندی قویتر، دیدگاه توهمی با آموزه دسترسی ویژه ناسازگار است. موضوع فصل چهارم گزارش و بررسی برهان توهم است. این فصل در پی آن است که با ارائه صورتبندی قویتری از شرط اعتمادپذیری عمومی ، ناسازگاری دیدگاه توهمی با آموزه دسترسی ویژه را نشان دهد.
فصلهای پنجم و ششم در راستای مسئله پیامد قرار دارند، و به ترتیب به برهانهای مکنزی و بوگوسیان میپردازند. هدف هر دو برهان این است که نشان دهد ترکیب دو آموزه برونگرایی و دسترسی ویژه، این نتیجه ناپذیرفتنی را در پی دارد که میتوان به برخی از واقعیتهای محیطی معرفت پیشینی داشت؛ و از این رو، دو آموزه یادشده نمیتوانند با هم درست باشند. در این دو فصل، انتقادهای گوناگونی که علیه این دو برهان مطرح شده، گزارش و بررسی میشود و در نهایت این نتیجه به دست میآید که برهان مکنزی ناموفق است، و برهان بوگوسیان نیز تنها میتواند ناسازگاری میان دیدگاه توهمی و آموزه دسترسی ویژه را نشان دهد.
فصل هفتم به بررسی سازگاری یا ناسازگاری برونگرایی در محتوا با درونگرایی در توجیه میپردازد. در این فصل نخست دو استدلال برای ناسازگاری گزارش و بررسی میشوند، و سپس استدلالی جدید برای نشان دادن ناسازگاری (میان برونگرایی در محتوا و درونگرایی در توجیه) پیشنهاد خواهد شد.
هدایت شده از پژوهشکده فلسفه و کلام
✅✅ از سوی پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی منتشر شد:
🖌🖌🖌 کتاب خدای داوکینز ؛ از ژن خودخواه تا توهم خدا اثر الیستر مک گراث با ترجمه دکتر میثم توکلی بینا منتشر شد.
هدایت شده از پژوهشکده فلسفه و کلام
در فصل ششم، مکگراث به رابطۀ علم و دین میپردازد. رابطهای که داوکینز و اقران وی به نحوی دلبخواهانه در دورۀ معاصر آن را تعبیر به نبرد و ستیزه کردهاند. او نشان میدهد که این نوع تعبیر محصول تاریخ روابط علم و دین نیست. از حیث تاریخی رابطۀ علم و دین رابطهای مکمل، سازگار یا تعاملی بوده است. بسیاری از دانشمندان اثرگذار همراه با پیشرفت علمی به دیانت پشت نکردهاند؛ بلکه شواهد علمی را در سازگاری یا توازی با مسائل علمی دیدهاند. تبدیل رابطۀ علم و دین به نبرد و ستیزه، حاصل نگاه و تحمیل افرادی چون داوکینز است و این رابطه در واقعیت ریشه ندارد.
در طول این کتاب اشاره میکند که دانش زیستی آن چنان که داوکینز تقریر میکند نه با نظریه تکامل تمام شده نه به اوج بلوغ رسیده؛ بلکه تکملهها، بهبودها و گذرها از این نظریه همگی حاکی از این هستند که دانشمندان اگر به روش و منش علمی خود پایبند باشند، نمیتوانند مانند داوکینز افراطیگری و مطلقانگاری داشته باشند؛ بلکه همواره به فکر یافتن خطا و اصلاح در نظریه هستند. ظهور نظریههای پساداورینیستی در آثار افرادی مانند دنتون، نوبل، شپیرو، کافمن و ... نشان میدهد که مسئله در آزمایشگاه و آکادمی به نحوی متمایز از سلطهجویی و مطلقانگاری داوکینز تعقیب میشود.
هدایت شده از پژوهشکده فلسفه و کلام
معرفی کتاب خدای داوکینز
به قلم آلیستر مک گراث
ترجمة میثم توکلی بینا
چهرة نامدار خداناباوری در دنیای امروز فردی به نام ریچارد داوکینز است. وی شهرت خود را مدیون سه چیز است: یکم، بیان و قلم روان که آن را برای عمومیسازی علم به کار میگیرد؛ دوم، افراطیگری و تلقی علمزدة وی از جهان است و سوم، تندزبانی و ادبیات بیپروای اوست که باعث میشود به راحتی دیگران را با کلماتی سرکوبگرانه و سلطهجویانه تحقیر کند و خود را با نگاهی توأم با تکبر علمی بر کشد.
چند سؤال اساسی مطرح است: اول آنکه تا چه حد گزارش داوکینز از دانش تجربی و علم زیستشناسی با واقعیت مطابقت دارد و تا چه حد با تفسیرهای افراطی او آمیخته است؟ استدلالهای او تا چه حد منطقی و معقول هستند؛ بهخصوص که میدانیم نویسندگان و خطیبان حوزۀ عمومی پیش فرضهایشان را در پس گفتههایشان زیرکانه پنهان میکنند تا کمتر مورد نقد و بررسی قرار گیرد. نیز این دغدغه وجود دارد که چه انتقاداتی به تفسیرها و برداشتهای وی وارد است؟
آلیستر مکگراث که نویسندهای توانا و حداقلنویس است، در این کتاب بدون آنکه درگیر بینزاکتی و رفتارهای ناپسند داوکینز قرار گیرد، به نقد و بررسی ایدههای وی پرداخته است.
مکگراث در فصل اول تصویر واضح و عاری از تفسیر از نظریه تکامل داروینی و نیز ژنتیک ارائه میدهد تا ارکان و قلمرو آن شناخته شود. اهمیت این فصل از این جهت است که بتوان فهمید گزارش داوکینز از نظریه تکامل تا چه حد منطبق با دانش آکادمیک و تا چه حد محصول انتزاعی و نظری اندیشة داوکینز است که به نام همان علم ترویج میشود.
در فصل دوم به «ژن خودخواه» که اصطلاح مشهور داوکینز و نام کتاب وی است میپردازد. نگاه داوکینز نوعی انحصارطلبی و خلاصهکردن تمام سطوح انتخاب طبیعی در ژن است. همه چیز به ژن و جهشهای تصادفی آن باز میگردد. مک گراث در این قسمت، نقدهای خود را متوجه عدم انطباق این نظر با سطوح دیگر انتخاب طبیعی و نیز ناکافیبودن آن در توضیح همۀ جوانب موضوع متمرکز میکند. علاوه بر این، او میکوشد نشان دهد که این نظر داوکینز تقریر خاص خود اوست و لزوما در زیستشناسی تکوینی این چنین انحصارطلبی وجود ندارد؛ ضمن آنکه با شواهد علمی نیز حمایت نمیشود.
در فصل سوم شاهد نقد فلسفی و منطقی مکگراث بر نگاه ضد دینی داوکینز هستیم. او ابتدا معیار و ملاک عقلانیت و مقبولیت ایمان دینی را معرفی میکند و سد علمزدگی را از پیش رو بر میدارد. در ادامه، با معرفی سنت دینی و ایمانی به عنوان موضوعی که تمامی معیارهای عقلانیت را ارضا میکند، سخنان ضد دینی داوکینز را که دین را پدیدهای کورکورانه و فاقد اعتبار تلقی میکند رد میکند. یکی از مهمترین نکات این بخش نقد بسندگی به علم در روزگار معاصر است که ما آن را با طبیعتگرایی یا علمزدگی میشناسیم.
در فصل چهارم، کتاب ساعتساز نابینای داوکینز نقد میشود. مکگراث در این فصل بهخوبی نشان میدهد آنچه داوکینز بدان تاخته، اولاً گزارشی غیردقیق از دین است و با شواهد روشن نشان میدهد که داوکینز گزارش خطا از مضامین دینی ارائه داده است. سپس ظرف زمانی و مکانی کلیسای ویکتوریایی دوران کهن را توضیح میدهد تا نشان دهد آنچه داوکینز مورد انتقاد و گاه هتاکی قرار میدهد، عقیدهای در یک دورۀ تاریخی خاص مسیحیت است که لزوماً نه مسیحیت بدان معتقد است و نه عموم مسیحیان را شامل میشود. بهخصوص وی به تقریر ویلیام پیلی میپردازد و میکوشد تقریری ارائه دهد که مشکلات تقریر پیلی را برای علم مدرن نداشته باشد. سپس به این نکته میپردازد که اگر کسی مدعی است اعتقاد به خدا تبیین تام و تمامی برای همه چیز نیست، حتی بر این فرض، حق ندارد مدعی شود که داروینیسم تبیینی تام است و تمام ساحتهای انسانی و جهانی را تبیین میکند؛ آن گونه که خود داوکینز بدان معتقد است!
در فصل پنجم شاهد نقد یکی از نوآوریهای فرهنگی داوکینز هستیم. او اصطلاح میمتیک و میم را در تناظر با ژنتیک و ژن به ادبیات علمی اضافه کرد تا بتواند نقیصهای را بر طرف کند. ژنتیک خودخواهانۀ داوکینز از تبیین ساحتهای فرهنگی و معنوی و اجتماعی و اخلاقی ... انسان عاجز است. وی با طرح موضوع میمتیک میکوشد این نقیصه را هم برطرف کند. مکگراث نشان میدهد هر چقدر ژن با شواهد علمی پشتیبانی میشود، میم فاقد شواهد علمی است و صرفاً تناظر و تمثیلی ذهنی برای حل مشکل است. این روش نمیتواند علمی به حساب آید. ضمن اینکه اگر کسی بخواهد از طریق میمتیک به مفاهیم خداباورانه بتازد، به طریق مشابه میتوان از این ابزار برای تاختن به خود فرهنگ علمی و نیز اخلاق و موضوعاتی مشابه سود جست؛ به تعبیر دیگر استنباط نتایج همراه با قضاوت در مورد صحت و سقم، اشتباهی معرفتشناسانه است که نباید حتی در فرض پذیرش میمتیک بدان تن داد. این اشتباه دوم داوکینز است که از نظریۀ خود نتایج قضاوتآلوده بر میگیرد.
هدایت شده از موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
💢کارگاه تخصصی «نظریه ابتناء در منطق و متافیزیک» برگزار میشود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، به همّت گروه منطق مؤسسه، کارگاه «نظریه ابتناء در منطق و متافیزیک» با ارائه دکتر داود حسینی، دانشیار گروه فلسفه و منطق دانشگاه تربیت مدرس، در روز چهارشنبه، 6 اردیبهشتماه 1402، در دو جلسه دو ساعته از ساعت 14 تا 18 برگزار میشود.
لازم به ذکر است که نشست مذکور صرفاً به صورت «حضوری» تشکیل میشود. در ادامه چکیدهای از این کارگاه نیمروزه از نظر میگذرد:
ابتناء مفهومی متافیزیکی است که از اوایل قرن بیستویکم وارد ادبیات منطق و متافیزیک در سنت فلسفۀ تحلیلی شده است. وضعیت کنونی مسائل حول ابتناء بسیار شبیه وضعیت مباحث حول ضرورت و امکان در نیمۀ دوم قرن بیستم است؛ از طرفی توافق میان فیلسوفان تحلیلی به این سمت سوق پیدا کرده است که ابتناء مفهومی کلیدی در مباحث فلسفی، خصوصاً متافیزیک، است (چنان که از نیمۀ قرن بیستم توافق فیلسوفان تحلیلی به این سو مایل شد که ضرورت و امکان مفاهیمی کلیدی در کاوشهای فلسفی، خصوصاً متافیزیکیاند)؛ از طرف دیگر، نیاز به تنظیم یک سیستم منطقی برای ابتناء، این فیلسوفان را بر آن داشته است تا به چارچوببندی سیستمهای منطقی متعدد و متفاوتی برای ابتنا دست زنند (نظیر اینکه نیمۀ دوم قرن بیستم انفجاری در منطقهای موجهات گوناگون دیده میشود).
اهمیت ابتناء برای بررسیهای فلسفی با نگاهی به گسترۀ ادعاهای فلسفی در حوزههای متفاوت که همگی اظهارهایی در خصوص ابتنا هستند ...
📌متن کامل خبر
https://www.irip.ac.ir/fa/news/550
https://eitaa.com/hekmatfalsafe
هدایت شده از موسسه معارف اهل بیت علیهم السلام
❇️از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان منتشر شد:
📚کتاب «تاریخ برهانهای اثبات وجود خدا در کلام امامیّه از مکتب بغداد تا مکتب اصفهان» نوشتهی حمید عطائینظری
🖋این اثر نوشتاری است مبسوط در دو جلد که به گزارش و تبیین استدلالهای مطرح در آثار کلامی امامیّه و معتزله و اشاعره برای اثبات وجود خداوند میپردازد و تاریخ و سیر تحوّلات این براهین را در قرون میانی اسلامی (قرون چهارم تا یازدهم هجری قمری) باز مینماید... .
📎این براهین عبارتند از: برهان حدوث و قِدَم، برهان حدوث صفات، برهان نظم، برهان امکان و وجوب، برهان امکان صفات (برهان تخصیص) و برهان صدّیقین.
🛍این کتاب هماکنون در کتابفروشیها و همچنین در فروشگاههای معتبر اینترنتی مانند فروشگاه بوستان کتاب، کتابسرای طه، و فروشگاه ایرانکتاب موجود است.
🌐مؤسسهی معارف اهلبیت علیهمالسلام
🆔@Maaref_org
#خبر
#معرفی_کتاب
هدایت شده از گروه کلام و فلسفه دین موسسه امام خمینی ره
بررسی چیستی تجربه نزدیک به مرگ و نقد دیدگاه های متناظر با آن (2).pdf
251K
📕 #مقاله "بررسی چیستی تجربه نزدیک به مرگ و نقد دیدگاه های متناظر با آن"
💦چکیده
تاکنون تبیین های متعددی ازسوی دانشمندان و محققان در حوزه های مختلف علمی برای پدیده «تجربه نزدیک به مرگ» که دارای عناصر و مؤلفه های تقریباً مشابهی در سرتاسر جهان می باشد، ارائه شده است. با وجود تلاش ها و پژوهش های علمی انجام شده در خصوص تبیین ماهیت «تجربه نزدیک به مرگ»، انتقادات متعدد علمی و الهیاتی به این پدیده وارد شده است. در این مقاله نخست به بیان چیستی «تجربه نزدیک به مرگ»، ویژگی ها و تأثیرات تجربه بر زندگی بعدی تجربه گران پرداخته و در نهایت دیدگاه های منتقدان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتیجه بررسی های انجام شده، حاکی از این است که پدیده مذکور را می توان سفری روحانی به جهان مافوق ماده دانست که با استناد به شباهت بین تجربه نزدیک به مرگ و دیدگاه ادیان ابراهیمی و الهیات اسلامی، وجود روح و حیات پس از مرگ به صورت تجربی و نسبی، اثبات می شود.
🗃اندیشه نوین دینی سال دهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۸
#کلام_جدید
🆔@meshkatnoor
هدایت شده از برنامه تلویزیونی کلمه
4_5836789473555254572.mp3
38.86M
🎧 صوت کامل قسمت اول -امام حیّ
گفتگو با استاد شجاعی
▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
🏷️@kalame_tv1
هدایت شده از برنامه تلویزیونی کلمه
4_5839234074450857184.mp3
43.87M
🎧 صوت کامل قسمت دوم - معرفت
گفتگو با استاد شجاعی
#فایل_صوتی
▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
🏷️@kalame_tv1
هدایت شده از برنامه تلویزیونی کلمه
4_5841485874264543107.mp3
38.53M
🎧 صوت کامل قسمت سوم - سلوک
گفتگو با استاد فیاضبخش
#فایل_صوتی
▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
🏷️@kalame_tv1