هدایت شده از پژوهشکده فلسفه و کلام
در فصل ششم، مکگراث به رابطۀ علم و دین میپردازد. رابطهای که داوکینز و اقران وی به نحوی دلبخواهانه در دورۀ معاصر آن را تعبیر به نبرد و ستیزه کردهاند. او نشان میدهد که این نوع تعبیر محصول تاریخ روابط علم و دین نیست. از حیث تاریخی رابطۀ علم و دین رابطهای مکمل، سازگار یا تعاملی بوده است. بسیاری از دانشمندان اثرگذار همراه با پیشرفت علمی به دیانت پشت نکردهاند؛ بلکه شواهد علمی را در سازگاری یا توازی با مسائل علمی دیدهاند. تبدیل رابطۀ علم و دین به نبرد و ستیزه، حاصل نگاه و تحمیل افرادی چون داوکینز است و این رابطه در واقعیت ریشه ندارد.
در طول این کتاب اشاره میکند که دانش زیستی آن چنان که داوکینز تقریر میکند نه با نظریه تکامل تمام شده نه به اوج بلوغ رسیده؛ بلکه تکملهها، بهبودها و گذرها از این نظریه همگی حاکی از این هستند که دانشمندان اگر به روش و منش علمی خود پایبند باشند، نمیتوانند مانند داوکینز افراطیگری و مطلقانگاری داشته باشند؛ بلکه همواره به فکر یافتن خطا و اصلاح در نظریه هستند. ظهور نظریههای پساداورینیستی در آثار افرادی مانند دنتون، نوبل، شپیرو، کافمن و ... نشان میدهد که مسئله در آزمایشگاه و آکادمی به نحوی متمایز از سلطهجویی و مطلقانگاری داوکینز تعقیب میشود.
هدایت شده از پژوهشکده فلسفه و کلام
معرفی کتاب خدای داوکینز
به قلم آلیستر مک گراث
ترجمة میثم توکلی بینا
چهرة نامدار خداناباوری در دنیای امروز فردی به نام ریچارد داوکینز است. وی شهرت خود را مدیون سه چیز است: یکم، بیان و قلم روان که آن را برای عمومیسازی علم به کار میگیرد؛ دوم، افراطیگری و تلقی علمزدة وی از جهان است و سوم، تندزبانی و ادبیات بیپروای اوست که باعث میشود به راحتی دیگران را با کلماتی سرکوبگرانه و سلطهجویانه تحقیر کند و خود را با نگاهی توأم با تکبر علمی بر کشد.
چند سؤال اساسی مطرح است: اول آنکه تا چه حد گزارش داوکینز از دانش تجربی و علم زیستشناسی با واقعیت مطابقت دارد و تا چه حد با تفسیرهای افراطی او آمیخته است؟ استدلالهای او تا چه حد منطقی و معقول هستند؛ بهخصوص که میدانیم نویسندگان و خطیبان حوزۀ عمومی پیش فرضهایشان را در پس گفتههایشان زیرکانه پنهان میکنند تا کمتر مورد نقد و بررسی قرار گیرد. نیز این دغدغه وجود دارد که چه انتقاداتی به تفسیرها و برداشتهای وی وارد است؟
آلیستر مکگراث که نویسندهای توانا و حداقلنویس است، در این کتاب بدون آنکه درگیر بینزاکتی و رفتارهای ناپسند داوکینز قرار گیرد، به نقد و بررسی ایدههای وی پرداخته است.
مکگراث در فصل اول تصویر واضح و عاری از تفسیر از نظریه تکامل داروینی و نیز ژنتیک ارائه میدهد تا ارکان و قلمرو آن شناخته شود. اهمیت این فصل از این جهت است که بتوان فهمید گزارش داوکینز از نظریه تکامل تا چه حد منطبق با دانش آکادمیک و تا چه حد محصول انتزاعی و نظری اندیشة داوکینز است که به نام همان علم ترویج میشود.
در فصل دوم به «ژن خودخواه» که اصطلاح مشهور داوکینز و نام کتاب وی است میپردازد. نگاه داوکینز نوعی انحصارطلبی و خلاصهکردن تمام سطوح انتخاب طبیعی در ژن است. همه چیز به ژن و جهشهای تصادفی آن باز میگردد. مک گراث در این قسمت، نقدهای خود را متوجه عدم انطباق این نظر با سطوح دیگر انتخاب طبیعی و نیز ناکافیبودن آن در توضیح همۀ جوانب موضوع متمرکز میکند. علاوه بر این، او میکوشد نشان دهد که این نظر داوکینز تقریر خاص خود اوست و لزوما در زیستشناسی تکوینی این چنین انحصارطلبی وجود ندارد؛ ضمن آنکه با شواهد علمی نیز حمایت نمیشود.
در فصل سوم شاهد نقد فلسفی و منطقی مکگراث بر نگاه ضد دینی داوکینز هستیم. او ابتدا معیار و ملاک عقلانیت و مقبولیت ایمان دینی را معرفی میکند و سد علمزدگی را از پیش رو بر میدارد. در ادامه، با معرفی سنت دینی و ایمانی به عنوان موضوعی که تمامی معیارهای عقلانیت را ارضا میکند، سخنان ضد دینی داوکینز را که دین را پدیدهای کورکورانه و فاقد اعتبار تلقی میکند رد میکند. یکی از مهمترین نکات این بخش نقد بسندگی به علم در روزگار معاصر است که ما آن را با طبیعتگرایی یا علمزدگی میشناسیم.
در فصل چهارم، کتاب ساعتساز نابینای داوکینز نقد میشود. مکگراث در این فصل بهخوبی نشان میدهد آنچه داوکینز بدان تاخته، اولاً گزارشی غیردقیق از دین است و با شواهد روشن نشان میدهد که داوکینز گزارش خطا از مضامین دینی ارائه داده است. سپس ظرف زمانی و مکانی کلیسای ویکتوریایی دوران کهن را توضیح میدهد تا نشان دهد آنچه داوکینز مورد انتقاد و گاه هتاکی قرار میدهد، عقیدهای در یک دورۀ تاریخی خاص مسیحیت است که لزوماً نه مسیحیت بدان معتقد است و نه عموم مسیحیان را شامل میشود. بهخصوص وی به تقریر ویلیام پیلی میپردازد و میکوشد تقریری ارائه دهد که مشکلات تقریر پیلی را برای علم مدرن نداشته باشد. سپس به این نکته میپردازد که اگر کسی مدعی است اعتقاد به خدا تبیین تام و تمامی برای همه چیز نیست، حتی بر این فرض، حق ندارد مدعی شود که داروینیسم تبیینی تام است و تمام ساحتهای انسانی و جهانی را تبیین میکند؛ آن گونه که خود داوکینز بدان معتقد است!
در فصل پنجم شاهد نقد یکی از نوآوریهای فرهنگی داوکینز هستیم. او اصطلاح میمتیک و میم را در تناظر با ژنتیک و ژن به ادبیات علمی اضافه کرد تا بتواند نقیصهای را بر طرف کند. ژنتیک خودخواهانۀ داوکینز از تبیین ساحتهای فرهنگی و معنوی و اجتماعی و اخلاقی ... انسان عاجز است. وی با طرح موضوع میمتیک میکوشد این نقیصه را هم برطرف کند. مکگراث نشان میدهد هر چقدر ژن با شواهد علمی پشتیبانی میشود، میم فاقد شواهد علمی است و صرفاً تناظر و تمثیلی ذهنی برای حل مشکل است. این روش نمیتواند علمی به حساب آید. ضمن اینکه اگر کسی بخواهد از طریق میمتیک به مفاهیم خداباورانه بتازد، به طریق مشابه میتوان از این ابزار برای تاختن به خود فرهنگ علمی و نیز اخلاق و موضوعاتی مشابه سود جست؛ به تعبیر دیگر استنباط نتایج همراه با قضاوت در مورد صحت و سقم، اشتباهی معرفتشناسانه است که نباید حتی در فرض پذیرش میمتیک بدان تن داد. این اشتباه دوم داوکینز است که از نظریۀ خود نتایج قضاوتآلوده بر میگیرد.
هدایت شده از موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
💢کارگاه تخصصی «نظریه ابتناء در منطق و متافیزیک» برگزار میشود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، به همّت گروه منطق مؤسسه، کارگاه «نظریه ابتناء در منطق و متافیزیک» با ارائه دکتر داود حسینی، دانشیار گروه فلسفه و منطق دانشگاه تربیت مدرس، در روز چهارشنبه، 6 اردیبهشتماه 1402، در دو جلسه دو ساعته از ساعت 14 تا 18 برگزار میشود.
لازم به ذکر است که نشست مذکور صرفاً به صورت «حضوری» تشکیل میشود. در ادامه چکیدهای از این کارگاه نیمروزه از نظر میگذرد:
ابتناء مفهومی متافیزیکی است که از اوایل قرن بیستویکم وارد ادبیات منطق و متافیزیک در سنت فلسفۀ تحلیلی شده است. وضعیت کنونی مسائل حول ابتناء بسیار شبیه وضعیت مباحث حول ضرورت و امکان در نیمۀ دوم قرن بیستم است؛ از طرفی توافق میان فیلسوفان تحلیلی به این سمت سوق پیدا کرده است که ابتناء مفهومی کلیدی در مباحث فلسفی، خصوصاً متافیزیک، است (چنان که از نیمۀ قرن بیستم توافق فیلسوفان تحلیلی به این سو مایل شد که ضرورت و امکان مفاهیمی کلیدی در کاوشهای فلسفی، خصوصاً متافیزیکیاند)؛ از طرف دیگر، نیاز به تنظیم یک سیستم منطقی برای ابتناء، این فیلسوفان را بر آن داشته است تا به چارچوببندی سیستمهای منطقی متعدد و متفاوتی برای ابتنا دست زنند (نظیر اینکه نیمۀ دوم قرن بیستم انفجاری در منطقهای موجهات گوناگون دیده میشود).
اهمیت ابتناء برای بررسیهای فلسفی با نگاهی به گسترۀ ادعاهای فلسفی در حوزههای متفاوت که همگی اظهارهایی در خصوص ابتنا هستند ...
📌متن کامل خبر
https://www.irip.ac.ir/fa/news/550
https://eitaa.com/hekmatfalsafe
هدایت شده از موسسه معارف اهل بیت علیهم السلام
❇️از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان منتشر شد:
📚کتاب «تاریخ برهانهای اثبات وجود خدا در کلام امامیّه از مکتب بغداد تا مکتب اصفهان» نوشتهی حمید عطائینظری
🖋این اثر نوشتاری است مبسوط در دو جلد که به گزارش و تبیین استدلالهای مطرح در آثار کلامی امامیّه و معتزله و اشاعره برای اثبات وجود خداوند میپردازد و تاریخ و سیر تحوّلات این براهین را در قرون میانی اسلامی (قرون چهارم تا یازدهم هجری قمری) باز مینماید... .
📎این براهین عبارتند از: برهان حدوث و قِدَم، برهان حدوث صفات، برهان نظم، برهان امکان و وجوب، برهان امکان صفات (برهان تخصیص) و برهان صدّیقین.
🛍این کتاب هماکنون در کتابفروشیها و همچنین در فروشگاههای معتبر اینترنتی مانند فروشگاه بوستان کتاب، کتابسرای طه، و فروشگاه ایرانکتاب موجود است.
🌐مؤسسهی معارف اهلبیت علیهمالسلام
🆔@Maaref_org
#خبر
#معرفی_کتاب
هدایت شده از گروه کلام و فلسفه دین موسسه امام خمینی ره
بررسی چیستی تجربه نزدیک به مرگ و نقد دیدگاه های متناظر با آن (2).pdf
251K
📕 #مقاله "بررسی چیستی تجربه نزدیک به مرگ و نقد دیدگاه های متناظر با آن"
💦چکیده
تاکنون تبیین های متعددی ازسوی دانشمندان و محققان در حوزه های مختلف علمی برای پدیده «تجربه نزدیک به مرگ» که دارای عناصر و مؤلفه های تقریباً مشابهی در سرتاسر جهان می باشد، ارائه شده است. با وجود تلاش ها و پژوهش های علمی انجام شده در خصوص تبیین ماهیت «تجربه نزدیک به مرگ»، انتقادات متعدد علمی و الهیاتی به این پدیده وارد شده است. در این مقاله نخست به بیان چیستی «تجربه نزدیک به مرگ»، ویژگی ها و تأثیرات تجربه بر زندگی بعدی تجربه گران پرداخته و در نهایت دیدگاه های منتقدان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتیجه بررسی های انجام شده، حاکی از این است که پدیده مذکور را می توان سفری روحانی به جهان مافوق ماده دانست که با استناد به شباهت بین تجربه نزدیک به مرگ و دیدگاه ادیان ابراهیمی و الهیات اسلامی، وجود روح و حیات پس از مرگ به صورت تجربی و نسبی، اثبات می شود.
🗃اندیشه نوین دینی سال دهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۸
#کلام_جدید
🆔@meshkatnoor
هدایت شده از برنامه تلویزیونی کلمه
4_5836789473555254572.mp3
38.86M
🎧 صوت کامل قسمت اول -امام حیّ
گفتگو با استاد شجاعی
▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
🏷️@kalame_tv1
هدایت شده از برنامه تلویزیونی کلمه
4_5839234074450857184.mp3
43.87M
🎧 صوت کامل قسمت دوم - معرفت
گفتگو با استاد شجاعی
#فایل_صوتی
▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
🏷️@kalame_tv1
هدایت شده از برنامه تلویزیونی کلمه
4_5841485874264543107.mp3
38.53M
🎧 صوت کامل قسمت سوم - سلوک
گفتگو با استاد فیاضبخش
#فایل_صوتی
▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
🏷️@kalame_tv1
هدایت شده از برنامه تلویزیونی کلمه
4_5846000095346036023.mp3
42.69M
🎧 صوت کامل قسمت چهارم - ولایت
گفتگو با استاد فیاضبخش
#فایل_صوتی
▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
🏷️@kalame_tv1
هدایت شده از برنامه تلویزیونی کلمه
4_5845970838028817814.mp3
46.96M
🎧 صوت کامل قسمت پنجم - صیام
گفتگو با استاد فیاضبخش
#فایل_صوتی
▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
🏷️@kalame_tv1
هدایت شده از برنامه تلویزیونی کلمه
4_5850732045499633906.mp3
46.07M
🎧 صوت کامل قسمت ششم - اُنس
گفتگو با استاد فیاضبخش
#فایل_صوتی
▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
🏷️@kalame_tv1
هدایت شده از برنامه تلویزیونی کلمه
4_5854954410668462203.mp3
35.08M
🎧 صوت کامل قسمت هفتم - محقق
گفتگو با آیت الله جاودان
#فایل_صوتی
▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
🏷️@kalame_tv1